سولیوان : گروگانگیری نتیجه رفتار کارتر و برژینسکی بود
در اوائل سال 1983 کتابی تحت عنوان «قدرت و اصول» توسط برژینسکی مشاور امنیتی کارتر منتشر شد. این کتاب در برگیرنده خاطرات برژینسکی در چهار سال زمامداری دولت کارتر بر ایالات متحده آمریکا، و مسائل گوناگونی است که طی این دوره، در صحنه سیاسی آمریکا رخ داده است. برژینسکی یکی از نزدیکترین یاران جیمی کارتر رئیس جمهور سابق امریکا و مشاور امنیتی او بوده، و بدین خاطر بدیهی است که بیش از سایر دستاندرکاران صحنه سیاسی ایالات متحده قادر به بازگویی دقیق جریانات و ماجراهائی است که در چهار سال ریاست کارتر بر کاخ سفید، در رابطه با مسائل گوناگون جهان و سیاست خارجی امریکا در قبال مسائل خاورمیانه، ایران و شرق دور و سایر نقاط دنیا رخ داده است. اهمیت برداشتها و نظریات برژینسکی نه تنها بدین خاطر است که او مشاورت امنیتی کارتر را از 1976 تا 1980 به عهده داشت، بلکه از این جهت است که او یکی از بزرگترین طراحان و نظریهپردازان ساست امپریالیستی ایالات متحده امریکا است، و بدین خاطر افکار و اندیشههای او راجع به مسائل گوناگون، برای دستاندرکاران سیاست امریکا از اهمیت و توجه خاصی برخوردار است. در واقع، با نگاهی سریع به جهتگیری سیاست خارجی ایالات متحده امریکا، در عرض چهار سال فوق، پی میبریم که نظریات و اندیشههای برژینسکی در شکلگیری این سیاست، نقش عمدهای داشته، و بسیاری از حرکتهای سیاست خارجی امریکا، به تشویق و توصیه او صورت میگرفته است. طی سالهائی که از سقوط نظام شاهنشاهی در ایران میگذرد، و بخصوص پس از ماجرای گروگانگیری اعضای سفارت امریکا در ایران، دهها کتاب گوناگون توسط سیاستمداران ایالات متحده امریکا و تاریخنگاران امریکایی و سایر نقاط جهان پیرامون ابعاد مختلف جریانات ایران به رشته تحریر درآمده است. نویسندگان این کتابها، هر یک گوشهای از حوادث سالهای اخیر کشورمان را از دیدگاه خود مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و برداشتها و خاطرات خود را از این حوادث، به افکار عمومی ارائه دادهاند. بدیهی است که این نویسندگان به شیوه و سلیقه خود، پیرامون یکی از رویدادهای چند سال اخیر بطور جزئی، و یا پیرامون تمامی حرکت انقلابی مردم ایران و سالهای حکومت شاه و بعد از آن بطور کلی، بحث و اظهار نظر کردهاند. در میان تمام این کتابها، آثاری که توسط مقامات بلندپایه حکومت امریکا نوشته شده، از ویژگی و اهمیت خاصی برخوردار میباشد. آنها نه تنها میتوانند بهتر از هر کسی نظریات رسمی دولت امریکا را پیرامون مسائل ایران بیان کنند، بلکه بدلیل اینکه خود دستاندرکار طرحریزی سیاستهای امریکا در قبال انقلاب اسلامی ایران و سقوط شاه بودهاند، و گذشته از این از نزدیک بر شکلگیری سیاستهای ایالات متحده، و رویدادهای واقع شده، نظارت داشتهاند، بیشتر از سایر نویسندگانی که در مورد ایران مینویسند، قدرت بازگویی ذکر دقیق جریانات و حوادث پشت پرده را دارند. در میان معروفترین نوشتههائی که تاکنون توسط مقامات بلندپایه سیاست امریکا، پیرامون مسائل ایران نوشته شده، و در ایران نیز به فارسی برگردانده شده است، میتوان به خاطرات جیمی کارتر رئیس جمهور ایالات متحده، کتاب ویلیام سولیوان سفیر سابق امریکا در ایران و اثر هامیلتون جردن پیرامون مسأله تسخیر سفارت امریکا و گروگانگیری امریکاییها اشاره کرد. اثر برژینسکی در این سلسله کتابها، جدیدترین و یکی از بهترین آثار میباشد. چرا که برژینسکی از کسانی است که برداشتها، نظریات و رهنمودهای او پیرامون انقلاب ایران، بیش از سایر کسان توجه جیمی کارتر رئیس جمهور سابق امریکا را به خود جلب میکرد، و این موضوع را میتوان از لابهلای آثار و نوشتههای فوق، و نیز خطمشیهای اتخاذ شده امریکا در قبال ایران بخوبی اثبات کرد. برژینسکی در خاطرات خود، حوادث و ماجراهای ایران و نیز برداشت مقامات حکومت امریکا از این حوادث را از درون کاخ سفید، مورد بحث و بررسی قرار میدهد. در این زمینه او بیش از هر کس دیگری قادر است از مسائل پشت پردهای که در کاخ سفید پیرامون انقلاب ایران و موضعگیری امریکا در قبال حکومت شاه در طی بحران رخ داد، سخن به میان آورد. او به تفصیل در این موارد سخن میگوید. نوشته برژینسکی همچنین بازگوکننده تضادهای موجود در کاخ سفید پیرامون حوادث ایران میباشد، و ارائهدهنده آن نوع طرز تفکری است که خواهان حل مسائل از طریق خشونت و توسل به سرکوب نظامی است. برژینسکی در نوشتههای خویش بارها ار این مسائل شکایت میکند که چرا دستاندرکاران بلندپایه کاخ سفید بجای دادن امتیازات بیشر به مخالفان شاه، با یک کودتای نظامی کار را یکسره نکردند. او در گفتگوها و ملاقاتهای خود با کارتر، مسأله حمایت بیچون و چرا از شاه، و تشویق او بدست زدن به اقدام قاطعانه علیه مخالفان، را مورد تأکید قرار میدهد. چنانکه از گفتههای خود برژینسکی برمیآید، و حوادث تاریخی نیز نشان میدهند، توصیههای او در سمتگیری سیاست خارجی امریکا در قبال ایران، تأثیر عمدهای داشته است. برژینسکی در میان مقامات کاخ سفید، در رأس جناحی قرار داشت که معتقد بودند، میبایست مسائل ایران را از طریق توسل به قوه قهریه و دست زدن به سرکوب شدید نظامی حل و فصل کرد. از دیگر طرفداران این خط، میتوان از هارولد براون وزیر دفاع امریکا نام برد. جناح مقابل این خط را مقامات وزارت خارجه آمریکا، و عدهای دیگر از شخصیتهای کاخ سفید تشکیل میدادند، که ویلیام سولیوان یکی از برجستهترین چهرههای آن به شمار میرفت. برژینسکی و ویلیام سولیوان در نوشتههای خود پیرامون مسائل ایران بارها یکدیگر را مورد انتقاد و گاهگاه حملات تند قرار میدهند. برژینسکی سولیوان را بدست زدن به اقدامات خود سرانه در رابطه با تماس با مخالفان و اظهاراتش خطاب به شاه متهم میکند، و سولیوان، برژینسکی را به عدم درک واقعیات ایران، سولیوان در پایان کتاب مأموریت در ایران میگوید: «روش سست و بیبنیاد حکومت کارتر در سیاست خارجی و اقدامات نامعقول برژینسکی، که هنوز قادر به درک واقعیت مسائل ایران نبود، در نوامبر 1979 به گروگانگیری اعضاء سفارت آمریکا در تهران منجر گردید».
اسرار سقوط شاه ، برژینسکی ، ترجمه حمید احمدی ، انتشارات جامی ، بخش مقدمه.