27 فروردین 1397
نقد و نظری پیرامون تاریخ معاصر مشهد (دو انقلاب در یک کتاب)
پژوهشی پیرامون تاریخ تحولات سیاسی- اجتماعی مشهد از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی، تالیف دکتر یوسف متولی حقیقی در دو جلد توسط انتشارات مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر مشهد در اواخر سال 1392در تیراژ 1000 نسخه منتشر شده است. کتاب مزبور حاصل تحقیقات سه ساله نویسنده است که به طور مفصل به ابعاد سیاسی- اجتماعی تاریخ معاصر مشهد توجه شده است.
جلد اول از یک دیباچه و شش بخش تشکیل شده است. در بخش اول خواننده با زمینه های شکلگیری تفکرات ضد حکومتی مردم مشهد در آستانه انقلاب مشروطیت همچون؛ شورش پنج ماهه مردم علیه حکومت آصف الدوله شیرازی، دخالت روسیه و انگلستان در مشهد، جنبش تنباکو و سوء عملکرد حکام خراسان در آستانه مشروطیت آشنا میشود. فصل دوم از کتاب اختصاص به موضوع مشهد در انقلاب مشروطیت دارد. در این فصل نویسنده با تحلیل و بررسی اسناد و مکتوبات به نخستین کوششهای مردم مشهد پس از اعلان مشروطیت، نقش علما و روشنفکران مشهد پرداخته است. فصل سوم از کتاب تاریخ معاصر مشهد با موضوع نگاهی به کارنامه روسها در مشهد پس از پیروزی انقلاب مشروطیت اختصاص دارد و به توپ بستن گنبد حرم مطهر از مهمترین موضوعات این فصل به شمار میآید. در فصل چهارم، اوضاع مشهد در فاصله زمانی جنگ جهانی اول تا سقوط قاجاریه بررسی و تحلیل شده است. در فصل پنجم و ششم عناوینی چون: مسافرتهای رضا شاه به مشهد، جشن هزاره فردوسی، اقدامات عمرانی محمد ولیخان اسدی نایب التولیه آستان قدس رضوی، قیام مسجد گوهر شاد در تیرماه 1314، اقدامات پاکروان و مشهد در سالهای پایانی سلطنت رضا شاه از برجسته ترین مطالب کتاب تاریخ معاصر مشهد هستند.
جلد دوم کتاب در 628 صفحه و در شش فصل تدوین شده است. مطالبی چون اشغال مشهد توسط ارتش سرخ، برکناری رضا شاه، شورش صولت السلطنه هزاره و حرکت افسران تودهای پادگان مشهد در سال 1324 در فصل اول آمده است. در فصل دوم با عنوان تاریخ مشهد از سال 1325 تا کودتای 28 مرداد 1332 و در فصل سوم به موضوع وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مشهد از کودتای 28 مرداد تا انقلاب اسلامی اختصاص دارد. انقلاب اسلامی در مشهد مطالب فصول چهارم و پنجم جلد دوم تاریخ معاصر مشهد را تشکیل میدهند.
تکاپوی علمای مشهد در نهضت دو ماهه روحانیون، کوششهای مخالفان حکومت در خرداد 1342، مبارزات گروههای روشنفکر، اساتید، دانشجویان و فرهنگان مشهد در دهه 40 و 50، وقایع سال 1357 مشهد همچون 9 و 10 دی از مطالب عمدهای کتاب محسوب میشوند. در بخش ششم هم خواننده با کلیاتی از اوضاع فرهنگی و اجتماعی مشهد از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی آشنا خواهد شد.
تحلیل منابع
نویسنده با استناد به منابع و مآخذ مختلف، اسناد و مدارک آرشیوی و تاریخ شفاهی اقدام به نگارش تاریخ معاصر مشهد نموده است. کتابهایی همچون مطلع الشمس، منتخبالتواریخ، فردوسالتواریخ، عینالوقایع، نفوس ارض اقدس، گزارش مکتب شاهپور، موقوفات گوهر شاد، شجره طیبه و تاریخ مشهد از کتابهای مهمی هستند که در مقدمه یا کلیات این پژوهش مورد استناد قرار گرفتهاند. بخشی از آثار مورد استناد در کتاب تاریخ معاصر مشهد تکنگارههایی هستند که در ارتباط با موضوع یا شخصیت خاصی به رشته تحریر درآمدهاند. مهمترین آنها عبارتند از: قیام گوهرشاد، از تبریز تا مشهد، واقعه خراسان، صولتالسلطنه هزاره و.... در واقع به خاطر گستردگی موضوع و تحولات عدیدهای که از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی در مشهد به وقوع پیوسته است به فراخور موضوع مستندات نویسنده هم متفاوت هستند. به عنوان مثال در بررسی قیام مسجد گوهر شاد نویسنده از منابعی همچون قیام مسجد گوهر شاد به روایت اسناد تدوین قاسم پور یا قیام گوهر شاد تالیف سینا واحد، خاطرات سیاسی بهلول و خاطرات سیاسی سید محمد علی شوشتری خفیهنویس رضاشاه پهلوی بیشترین استناد کرده است. و یا در ارتباط با قیام کلنل محمد تقی خان پسیان در مشهد کتابهایی چون؛ جنبش کلنل محمد تقی خان پسیان گزارشهای کنسولگری انگلیس در مشهد، در باره قیام ژاندر مری خراسان تالیف مهرداد بهار، و یا آثار علی آذری، کاوه بیات و حسین مکی در موضوع مورد نظر استفاده شده است.
بخشی از ارجاعات کتاب تاریخ معاصر مشهد اختصاص به روزنامههایی دارد که در مشهد منتشر شدهاند. در واقع نگاه روزنامهنگاران به وقایع از طریق ثبت گزارشهای روزانه و یا انعکاس اخبار مشهد میتواند اطلاعات جامعی به محققان ارائه نماید. مهمترین روزنامههای مورد استناد در کتاب تاریخ معاصر مشهد عبارتند از: روزنامه طوس، شهامت، خورشید، ادب، آفتاب شرق، بهار، چمن، خراسان، نوای خراسان، نور ایران، بشارت، آزاد، ایران نما، نوبهار، آتش شرق، اخبار تازه روز، ایران مبارز، دادگستران، هیرمند، ناطق خراسان، سیاه و سفید، سنگر خاور، راستی و...
استناد مؤلف تاریخ معاصر مشهد به اسناد و مدارک آرشیوی از جمله؛ آرشیو اسناد کتابخانه ملی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد آستان قدس رضوی، مرکز اسناد کتابخانه مجلس و اسناد وزارت امورخارجه موجب غنای این پژوهش شده است. اسناد بعنوان موثقترین منابع در تاریخ معاصر به شمار میروند. زیرا محتوای آنها مربوط به موضوع اصلی وقایع هستند که در زمان واقعه تولید شدهاند. با تحلیل اسناد به کار رفته توسط دکتر متولی حقیقی چنین برداشت میشود که در تمامی موضوعات نویسنده از اسناد و مدارک آرشیوی استفاده نکرده است. اگر اسناد و مدارک قیام گوهر شاد با کتابهای منتشر شده به خصوص خاطراتی که توسط رهبران قیام و یا شاهدان این واقع منتشر شده تحلیل شوند، شاهد تناقضهای مهمی خواهیم بود. از دیگر منابع مورد استناد نویسنده تاریخ شفاهی است. دکتر متولی حقیقی در مورادی با استناد به مصاحبههای که انجام داده است به بیان واقعه ویا تحلیل مسائل پرداخته است که از محاسن کتاب تاریخ معاصر مشهد است. استناد نویسنده به تمام کتابها، اعم از تحقیقات جدید و قدیم، مقالات و پایان نامهها و طرحهای پژوهش موجب شده تا خواننده با مطالعه این کتاب به منبعشناسی کاملی از مشهد دست یابد.
مؤلف درصدد است تا با تحلیل اسناد و مدارک تاریخی به نقش مردم مشهد در تحولات ایران بپردازد. به اعتقاد نویسنده؛ «خراسان از مناطقی بود که به دلیل فشارهای سرکوبکننده ناشی از شورشها و انقلابات پی در پی، دیرتر از سایر نقاط مشروطیت را پذیرفت و این پذیر متفاوت از سایر نقاط بود و این به جو عمومی حاکم بر مشهد بازگشت میکرد. جو مذهبی همراه با نظام بسته حکومتی که توسط روحانیون منصوب دولت در تشکیلات آستان قدس حمایت میشد از دلایل اصلی این تاخیر بود.»(1)
موقعیت جغرافیایی مشهد و توجه کشورهای بیگانه به آن سبب شده تا مشهد خاستگاه انقلابها معرفی شود. مجموعه شورشها و بحرانهای قبل از انقلاب مشروطیت در مشهد، برخی از نویسندگان از آن به عنوان انقلاب مشهد یاد کردهاند.(2) علاوه بر موارد یادشده هر گونه اعتراض در مشهد به نام انقلاب یاد شده است. مواردی چون «انقلاب بیرنگ»(3) ، «انقلاب خراسان»(4) را میتوان دلیلی بر این ادعا دانست. در مواردی مؤلف کتاب تاریخ مشهد در مورد شخصیتهایی که در شهر مشهد به حکومت رسیدهاند یکجانبه قضاوت نموده است.» رفتارهای نادرست، فزونخواهیها و سوءتدبیر آصفالدوله در اداره خراسان از مهمترین ویژگیهای سالهای حکومت او در خراسان بود».(5) با مطالعه کتاب اسناد میرزا عبدالوهاب خان آصف الدوله که به اهتمام دکتر عبدالحسین نوایی تدوین شده است، خواننده با اسناد و مدارکی روبروست که مغایر با هر آنچه در کتاب تاریخ معاصر مشهد آمده است است. آصفالدوله شیرازی با ارائه خدمات اش درخراسان ناخودآگاه خواننده را به روزهای آرام و آباد خراسان سوق میدهد. بنابراین تناقض در مطالب نوشته شده توسط نویسندگانی همچون اعتمادالسلطنه درباره آصفالدوله و اسناد منتشر شده دیدگاه متفاوتی را ارائه داده است.(6)
از دیگر موضوعاتی که در کتاب تاریخ معاصر مشهد قابل توجه و مهم است. موضوع نان و ارتباط آن با نارضایتیها و شورشها است. مردم مشهد در سال 1321ق در زمان حکمرانی نیرالدوله نسبت به گرانی و کمبود نان اعتراض نموده و نویسندگان هم با عناوینی چون اغتشاش مشهد یا «آشوب مشهد» یاد کردهاند.(7) کمبود نان و قحطیها چند مرتبه از انقلاب مشروطه تا شهریور 20 جامعه مشهد را تهدید کرده است. چنین به نظر میرسد فضای سیاسی باز مشهد در سال 1321ق. موجب این تحریکات شده است. زیرا با بررسی کمبود نان و گرانی حاصل از جنگ جهانی اول تحت عنوان «قحطی بزرگ» و جنگ جهانی دوم هیچگاه اعتراضات مردم فراتر از نوشتن عریضهها فراتر نرفته است. در گزارشی مربوط به 28 نوامبر 1917 در ارتباط با قحطی در مشهد توصیف قابل توجه ای شده است. به طوری که مردم از سختی معیشت اقدام به خوردن گوشت مردار کردهاند:
« بیرون یکی از دروازههای شهر مشهد لاشه حیوانی را در فضای باز انداخته بودند. به محض این که لاشه بیرون انداخته شد، مردم سوی آن دویدند و شروع کردند به بریدن و بردن پارههای گوشت حیوان...»(8) و یا در جریان جنگ جهانی دوم کمبود کالا و سختی معیشت زندگی موجب شده تا این گونه اعتراضات فقط در مکتوبات و اسناد تجلی پیدا کند و هیچگاه تبدیل به شورشهای خیابانی نشده است:
ریاست محترم شرکت سهامی برق مشهد،
محترماً معروض میدارند، امضاء کنندگان پیمان ذیل، تحصیلداران شرکت سهامی برق، نظر به این که با این وضعیت «گرانی ارزاق» و کمی حقوق به هیچ وجه نمیتوانیم خودمان را اداره نمائیم. فوقالعاده دستتنگ و در مضیقه هستیم. اینک تصدیق خواهند فرمود اکتفاء نمودن حقوق با مخارجات امروزه زیاد باعث منصرف شدن درخواست اینجانبان است. مستدعی است بذل توجهی فرموده به عرایض اینجانبها رسیدگی و حقوقات فعلی ماها را مطابق با مخارج امروزه فرموده در صورتی که مقتضی میدانید مقرر فرمایند حقوقهای اینجانبان اضافه نموده تا اینکه با آسودگی مشغول انجام وظایف خدمت بوده باشیم.
با تقدیم احترامات فائقه
این اعتراضات مختص به گروه خاصی نبوده تقریباً تمام اقشار جامعه از این وضعیت در رنج و به سختی امرار معاش میکردند.
از دیگر نکات ارزنده در کتاب تاریخ معاصر مشهد ارائه آمارتعداد افراد کشته شده در یک جریان یا قیام است. نویسنده با بررسی جوانب مختلف موضوع آماری خاص تأکید نموده است. در جریان به توپ بستن گنبد مطهر حرم امام رضا(ع) توسط روسها و یا واقعه قیام مسجد گوهرشاد چه تعداد کشتار در شهر مشهد رخ داده است؟ دکتر متولی حقیقی با ثبت تمام آمارها و گزارشهای منتشر شده در ارتباط با به توپ بستن حرم در 11 ربیع الثانی1330آماری که توسط نویسندگانی چون، مدرس رضوی(سالشمار وقایع مشهد)، اولیاء بافقی(آشوب آخرالزمان)، احتشام کاویانیان(شمس الشموس)، ملاهاشم خراسانی(منتخب التواریخ)، محمود فرخ(سرگذشت فرخ)، رابینو(مشروطه گیلان)، سایکس(تاریخ ایران) و ادیب هروی(حدیقه الرضویه) پس از تجزیه و تحلیل محتوای گزارشها معتقد است: «آمار ارائه شده از سوی کسانی چون؛ احتشام کاویانیان، ملاهاشم خراسانی، ادیب هروی و محمود فرخ که کشتهشدگان این واقعه را بین 65 تا 80 نفر ذکر کردهاند، مقرون به واقعیت دانست.» (9)
فضای بسته سیاسی در دوران رضا شاه بخصوص در فاجعه مسجد گوهر شاد هم همراه با تضادهای آماری است. علی محمد نجات، طلبه مدرسه دو در، که در جریان قیام دستگیر و به سمنان تبعید شد، از شاهدان ماجرا بوده است او تعداد 28 نفر کشته را ذکر نموده است، ضمن این که در جائی دیگر این آمار از قول وی چنین آمده، استعداد کشتهها در روز اول، حدود هفتاد تا هشتاد نفر است... میان آن مسجد خیلی مشکل بود راه رفتن (که کشته نباشد) صحن مسجد پر از کشته بود، خیلی به زحمت رد میشدیم که پا روی کشته یا مجروح نگذاریم... وقتی که من از دالان شبستان رَد میشدم تا دو متری همه مغز و کلههای مردم که داغان شده بود و به در و دیوار چسبیده بود از نزدیک قابل مشاهده بود، و از همین رو یکی از رانندگان حمل جنازهها، 1670 نفر کشته را اعلام کرده است.(10)
در ارتباط با آمار کشتهشدگان قیام مسجد گوهرشاد، اعداد و ارقام متفاوتی نوشته شده است. در کتاب واقعه گوهرشاد به روایت دیگر که آن هم ارجاع داده است به کتاب حدیقه الرضویه چنین نقلی آمده است: «آنچه مسافرین ما دیده و از مقابل اتاقشان که مشرف به خیابان تهران بوده، برده اند یک کامیون مقتول، یک کامیون مجروح و چهار کامیون اسرا بودند. اما افواه تا هزار نفر مقتول و مجروح میگفتند و شماره هزار نفر متواتر بود، ولی آنچه نگارنده بعدها از منبع موثقی شنیدم، تحقیقاً عده مقتولین و مجروحین بالغ بر 85 تن بوده است«.(11)
دکتر متولی حقیقی در تحلیلی نسبت به تعداد کشتهشدگان قیام مسجد گوهرشاد دیدگاه سه گروه را بررسی کرده است. نخست نهادها و شخصیتهای دولتی مثل شهربانی، استانداری و نظمیه. گروه دوم معترضین و افرادی که در مسجد حضور داشتند و نهایتاً کسانی که افراط و تفریط کردهاند. در مجموع پس از بررسی تمام آمارها نوشته است: «یکی از راههای نزدیک شدن به آمار تقریبی کشتهشدگان این حادثه، شناسایی مکانهای محل دفن دسته جمعی آنان در مناطق حد فاصل باغ خونی، اراضی گل ختمی، معجونی و عسکریه و گودال خشت مال است. نکته شگفتانگیز در این قضیه تا کنون هیچ کوششی برای شناسایی محل دفن این عده به عمل نیامده است.»(12)
در سال 1389 کتابی با عنوان رضا شاه و بریتانیا؛ به روایت اسناد وزارت خارجه آمریکا منتشر شده است که در آن به آمار این کشتار از نگاه انگلیسیها و کنسولگری افغانستان پرداخته شده است که در تا حدی قابل تامل است.(13)
چنین به نظر میرسد هرچه تحولات شهر مشهد به انقلاب اسلامی نزدیک میشود، مطالب بیشتر حالت روز شمار پیدا میکند. و آن گونه که نویسنده در جلد اول با تحلیل و بررسی جوانب مختلف موضوع را بیان کرده در مباحث مربوط به سال 1357 تحلیل و ریشهیابی وقایع، به خصوص اعتصابات و وقایعی که منجر به کشتار مردم در حوادث 9 و10 دی ماه وجود داشته به چشم نمیخورد.
نویسنده در یک نتیجهگیری مهمترین نتایج این کتاب را در چند مؤلفه اصلی بیان نموده است:
1- شواهد و منابع تاریخی اثبات میکند مردم مشهد نه تنها در انقلاب مشروطیت و پیشبرد آن نقش به سزایی داشتهاند بلکه در این رابطه از پیشگامترین مردم بودهاند.
2- اهمیت و نقش مشهد در تحولات منطقهای که باعث حضور سیاسی و نظامی دو قدرت استعماری روس و انگلیس در این شهر شده بود. مقارن جنگ جهانی اول به اوج خود میرسد.
3- مبارزات ضد انگلیسی مردم مشهد در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت به اوج رسید. مردم مشهد نیز در جریان این مبارزه به صف مبارزین پیوستند. مجموعه مبارزات ضد انگلیسی مردم مشهد در این زمان، نقطه قوتی برای دولت ملی دکتر مصدق بود. این دوره شکوفاترین دوران فعالیت احزاب و مطبوعات در تمام تاریخ مشهد تلقی میشود.
4- با بازسازی حوزه علمیه مشهد بعد از شهریور20 و حضور علمای مهم این حوزه به یکی از بزرگترین نهادهای اثر گذار در ایران تبدیل شد.
5- تاسیس دانشگاه فردوسی مشهد و توسعه آن در دهه 40 و ظهور چهرههای روشنفکر مخالف حکومت مثل دکتر علی شریعتی باعث تبدیل دانشگاه مشهد به یکی از قطبهای علمی- سیاسی ایران گردید.
6- فعالیتهای گسترده علما و طلاب ساکن مشهد از قبیل آیتالله قمی، آیتالله میلانی و در اواخر عمر حکومت پهلوی، آیتالله سید عبدالله شیرازی، شیخ مجتبی قزوینی، رهبر انقلاب سید علی خامنهای، آیتالله واعظ طبسی، سید عبدالکریمهاشی نژاد، شیخ علی تهرانی، حسنعلی مروارید و محمد رضا محامی باعث شد تا مشهد در دهه 40 و 50 به یکی از مراکز اصلی هدایت انقلاب تبدیل شود.(14)
به هر حال تاریخنگاری معاصر مشهد با انتشار این کتاب وارد مرحلهای آکادمیک و علمی شد. در واقع تا کنون کتابی با این حجم اطلاعات در دسترس پژوهشگران و دانشجویان علاقمند به تاریخ و تحولات تاریخ معاصر مشهد وجود نداشته است. بنابراین کتاب تاریخ معاصر مشهد تلاشی در خور تحسین است که از سوی نویسندهای فرهیخته و محقق به بازار نشر ارائه شده است. قطعاً این کتاب به عنوان یکی از منابع مهم در پژوهشهای تاریخ محلی مشهد مورد استناد عموم واقع خواهد شد.
پی نوشت ها
1- متولی حقیقی، تاریخ معاصر مشهد، ج1، ص65
2- همان، ج1، ص22
3- آذری، علی. انقلاب بیرنگ، یا قیام کلنل محمد تقی خان پسیان در خراسان. تهران: صفی علیشاه، 1328.
4- بیات، کاوه. انقلاب خراسان: مجموعه اسناد و مدارک سال ۱۳۰۰ش. تهران: موسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، 1370.
5- متولی حقیقی، تاریخ معاصر مشهد، ج1، ص23
6- نوائی، عبدالحسین و کسری، نیلوفر. اسناد میرزا عبدالوهاب خان آصفالدوله. ج1. تهران: بنیاد مستضعفان و جانبازان موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1377. ص242-253
7- متولی حقیقی، تاریخ معاصر مشهد. ج1، ص52
8- مجد، محمد قلی. قحطی بزرگ(1298-1296ش/1919-1917م)، تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص71
9- متولی حقیقی. تاریخ معاصر مشهد. ج1، ص147
10- واحد، سینا. قیام گوهرشاد. ص90
11- آذری خاکستر، غلامرضا. «یادی از حماسه سازان و شهدای گمنام قیام مسجد گوهرشاد». تاریخ پژوهی، شماره 44 و 45، سال1389، ص161
12- متولی حقیقی، تاریخ معاصر مشهد، ج1 ص304
13- مجد، محمد قلی. رضا شاه و بریتانیا؛ به روایت اسناد وزارت خارجه آمریکا. ترجمه مصطفی رحیمی. تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1389. ص186
14- متولی حقیقی. تاریخ معاصر مشهد. ج2. ص559
هفته نامه تاریخ شفاهی شماره 159 24 اردیبهشت 1393