30 فروردین 1393

روایت مستند استرالیایی از واقعه طبس


شبکه ی تلویزیونی 7 استرالیا یک فیلم مستند بازسازی شده درباره واقعه طبس نمایش داد. من این جا فقط می خواهم فیلم را برایتان توضیح بدهم. هر چه هست از فیلم است که نقل قولش می کنم.

تهیه کنندگان فیلم خیلی سریع از نحوه ی گروگانگیری گذشتند و رسیدند به این که عملیات طبس چطور اجرا شد. چهار گروه در این عملیات شرکت داشتند. گروه دوم که یک هواپیمای سوخت رسان را هدایت می کردند و از یک مرکز نظامی امریکا در اطراف یمن حرکت کردند، گروه سوم که با چهار هلیکوپتر از روی ناو هواپیمابر نیمیتز در اقیانوس هند به طبس می آمدند و گروه چهارم که هشت کوماندوی خیلی متخصص در جنگ های چریکی بودند اما آن گروه اول که کوچکتر از همه هم بود شامل دو نفرمی شدند که پیش از همه ی این ها با هواپیمای کوچک و یک موتورسیکلت که آورده بودند آمده بودند برای شناسایی محل فرود هواپیما و هلیکوپترها گروه اول با استفاده از چراغ های فروسرخ (مادون قرمز) یک محلی را نشانه گذاری کردند که چراغ ها را می شد فقط با دوربین فرو سرخ دید. کوماندوها از مصر به ناو نیمیتز منتقل شدند. هواپیما و هلیکوپترها کمی بعد از ورود به آسمان ایران و بعد از بندرعباس به هم ملحق می شدند تا این که در محل نشانه گذاری شده فرود بیایند. همه فرود می آیند جز دو تا هلیکوپتر که به خاطر وزش شدید باد و توفان شن دیرتر می رسند. بعد از فرود معلوم می شود سیستم هیدرولیک یکی از هلیکوپترها آسیب دیده و آن هلیکوپتر باید کمی معطل بماند تا تعمیر بشود. قرار می شود دو نفر بمانند و عملیات با سه هلیکوپتر دیگر انجام بشود.

خبر را به واشنگتن می دهد اما در آنجا به این تصمیم می رسند که نمی شود هم کوماندوها و هم گروگان ها را با سه هلیکوپتر بیاورند بنابراین برای این که اصل ماجرا لو نرود دستور بازگشت می دهند. در همان حال هم یک اتوبوس پر از مسافر از همان محل رد می شده و کوماندوها متوقفش می کنند و همانجا نگه شان می دارند تا این که دست آخر با پایان عملیات رهایشان می کنند. هر چه هم فرمانده عملیات در طبس اصرار می کند که نهایتأ ممکن است به 2 یا 3 گروگان صدمه بخورد اما بقیه ازاد می شوند اما در واشنگتن کسی حاضر به قبول ریسک نمی شود و می گویند مأموریت تمام است.

هلیکوپتر اول که بلند می شود که برگردد به دلیل توفان شنی که همینطور از اول کار بوده ارتفاعش را خیلی کم می کند اما چرخش می گیرد به هواپیما و چون هواپیما پر از سوخت بوده هر دو همان وقت آتش می گیرند و آتش به یک هلیکوپتر دیگر هم سرایت می کند که خدمه ی آن با سوختگی شدید بیرون کشیده می شوند اما مابقی که در هواپیما و آن هلیکوپتر اول بودند از بین می روند. مأموریت شکست می خورد بدون این که شروع شده باشد و بلافاصله کارتر بر صفحه ی تلویزیون ظاهر می شود و مسئولیت کامل عملیات و شکست آن را می پذیرد و گروگان ها هم بلافاصله از محل سفارت به مکان های نامعلوم دیگر منتقل می شوند.

گروگان ها بلاخره نه از طریق نظامی بلکه از راه دیپلماسی آزاد می شوند اما زمان آزادی شان درست سه دقیقه بعد از ادای سوگند ریاست جمهوری ریگان است، یعنی وقتی که دیگر معلوم می شود ریگان آمده است بر سر کار

در فیلم با دو نفر مصاحبه کردند. با فرمانده ی عملیات در واشنگتن و با فرمانده ی عملیات در طبس. هر دو می گفتند نقص سیستم ناوبری باعث بروز این اشکالات شد و هنوز پرونده ی فنی عملیات طبس برای ردیابی اشکالات ناوبری آن عملیات در ارتش امریکا باز است و اگر کمی دقت می کردیم در انتخاب خلبان ها می توانستیم با موفقیت تمامش کنیم. حتی در فیلم به درگیری های خانوادگی خلبان ها هم نگاه کرده بودند که چند تایی از آن ها در زمان حمله در شرایط روحی مناسبی نبودند .

اسم فیلم را گذاشته بودند.

Lived to Tell the Tale

ترجمه ی سلیسی برایش پیدا نکردم ولی مثلأ اشاره داشت به بازماندگان آن عملیات که حالا دارند آن را بازگو می کنند.