مجاهد بصیر (سیری در زندگی و مبارزات شهید محمد منتظری)

... از بس که با حرارت سخنرانی می‌کرد گلویش خشکِ خشک شده بود. داشت می‌گفت «والله، دولت موقت یک دولت ضدانقلابیِ تمام‌عیار است... عباس امیرانتظام جاسوس سازمان سیا است. او چه قبل از انقلاب و چه حالا، اسناد انقلابیون را در اختیار آمریکایی‌ها می‌گذاشته است..‌‌.».‌‌ اما همچنان گروهی کوته‌فکر او را متهم به دروغ‌گویی و تندروی می‌کردند. آخر آن روزها هنوز لانه‌ی جاسوسی فتح نشده بود که اسناد مکشوفه، راستیِ پیش‌بینی‌های او را اثبات کنند.
اساساً این خصلت انسان‌های بابصیرت است که با دیدن مو، خبر از پیچش مو دهند و آنچه را دیگران در آینه بینند آنها در خشت خام می‌ببینند... و بدون کمترین تردیدی «محمد» یکی از بابصیرت‌ترین شاگردان مکتب روح‌الله بود. حجت‌الاسلام والمسلمین محمد منتظری از جمله نوادری بود که تیزبینی و بصیرتش او را به شناخت دقیق جریانات سیاسی ضدانقلاب (آن‌هم قبل از آشکار شدن اسناد خیانت آنها) کشانده بود. و صد البته همواره چنین اشخاصی هدفِ بغض، کینه و عداوت منافقان بوده، هستند و خواهند بود. و راهی که اهل بصیرت برگزیده‌اند لاجرم به ترور شخصیت و دروغ‌پردازی، توهین، هجو و شایعه‌سازی علیه آنان منتهی خواهد شد که محمد نیز از این قاعده مستثنی نشد. آن‌چنان او را به ضرب فحش‌های رنگارنگ کوفتند که هیچ چیزی یارای بازسازی شخصیت معصومانه و تخریب‌شده‌ی او نبود، الا شهادت. کسانی که ناآگاهانه به او بد و بیراه می‌گفتند، روزی که پیکر له‌شده‌ی او را از لابه‌لای سیمان‌های سقف ساختمان حزب جمهوری اسلامی بیرون آوردند، فهمیدند محمد منتظری چقدر مظلوم بوده است... به بهشتی گفتند: ‌«بهشتی! بهشتی! طالقانی را تو کُشتی!» و به محمد منتظری نیز گفتند: «او دیوانه است!» اما گذشتِ زمان ثابت کرد که دیوانگان و قاتلان چه کسانی بودند. امروز بهشتی و منتظری «عند ربهم یرزقون»اند و شایعه‌سازان و منافقان... آنها کجایند؟... بگذریم!
آنچه پیش روی خوانندگان ارجمند است، تأملی در زندگانی و مبارزات مبارزی خستگی‌ناپذیر و عالمی از تبار اهل عمل، شهید حجت‌الاسلام والمسلمین محمد منتظری است که با قلم آقای راشد جعفرپور کلوری نگارش یافته است.