18 مهر 1397
مظالم انگلیس در بین النهرین (قسمت دوم)
ادامه قسمت اول
در خلال این حوادث و انقلابات، فیصل از مرض خود شفا یافته، کابینه را تشکیل و مـعاهده اعـلان نمود،مردم را به شروع انتخابات برای مجلس مؤسسه [مؤسسان ]دعوت کرده،مردم از شرکت در انتخابات امتناع جسته و در این خصوص از علما استفتاء کردند.علما حکم به حرکت دادند و این صورت استفتاء و جواب آن اسـت:
«حـضرات علمای اعلام و حجج اسلام متعنا اللّه بظلهم مد[ی ]الایام.
شایع است که شما به مقتضای وظیفه دینیه و ریاست روحانیه خود،مداخله در انتخابات را بر عموم اهـالی عـراق حرام فرموده اید و مساعدت در این امـر را از هـرجهت غیر جائز شمرده و به منزله محاربه با خدا و پیغمبر دانسته اید .استرحاما تقاضا می کنیم که صحت این مسئله را بیان فرمایید تا اوامر عالیه شما را کـه خـداوند به اطاعت آن فرمان داده اطـاعت کـنیم.
جواب:بلی ما حکم تحریم انتخاب را صادر کرده ایم.چنان که بر عموم اهالی واضح و آشکار است و هرکس در این امر دخالت یا همراهی نماید،مثل کسی است که اقدام به محاربه [با]خدا و پیـغمبر کـرده باشد.
الاحقر ابو الحسن الموسوی الاصفهانی 35 بلی از طرف ما حکم تحریم انتخاب بر عموم اهالی عراق صادر شده است ؛لهذا هرکس در این امر دخالت نماید،مثل کسی است که بـا خـدا و پیغمبر مـحاربه کرده است.
الراجی محمد مهدی الکاظمی الخالصی عفی عنه بلی حکم کرده ایم به حرمت انتخاب و حرمت مـداخله آن بر عموم اهالی عراق؛لهذا هرکس در این امر مداخله کند و کـمترین مـساعدتی بـنماید با خدا و پیغمبر و ائمه اطهار محاربه کرده است .
الاحقر محمد حسین الغروی النائینی 36 بلی بر حسب احـکام صـادره از حضرات علمای اعلام دامت برکاتهم،انتخاب به جهت مجلس اساسی عراق حرام اسـت شـرعا و هـرکس متصدی انتخاب شود یا مساعدت در انتخاب کند محارب با خداوند جل شأنه و یا حشرت رسـول و ائمه طاهرین صلوات اللّه علیهم اجمعین خواهد بود .
نجل مرحوم میرزا محمد تقی عـبد الحسن شیرازی
بسمه تـعالی
حـضرات علمائنا الاعلام و حجج الاسلام متعنا اللّه تعالی بظلهم مدی الایام،بلغنا انکم بمقتضی وصیتکم الدینیه و ریاستکم الروحانیة حرمتم علی کافة الامة العراقیه المداخلة فی هذا لانتخاب المضر بالامّة و حرمتم المساعدة فیه بـکل وجه و جعلتم المساعدة فیه محادة للّه و لرسوله فنسترحم منکم ان تبینو الناصحة ذلک حتی نمتثل اوامر کم الشریعة التی امر اللّه تعالی بامتثالها ادام اللّه ظلکم.
15 ربیع الاول سنه 371341
نجف اشرف
بسم اللّه الرحمن الرحیم
نعم قد صـدر مـنا تحریم الانتخاب فی الوقت الحاضر لما هو غیر خفی علی کل بلاد و حاضر فمن دخل فیه و ساعد علیه فهو کمن حارب اللّه و رسوله و اولیائه صلوات اللّه علیهم اجمعین.
الاحقر ابو الحسن المـوسوی)38
نـجف اشرف
بسم اللّه الرحمن الرحیم
نعم حکمنا بحرمة الانتخاب و حرمة الدخول فیه علی کافة الامة العراقیه و ان من دخل فی هذا الامر او ساعد علیه ادنی مساعدة فقد حاد اللّه [و]رسوله و الأئمة الطـاهرین صـلوات اللّه علیهم اجمعین اعاذ اللّه الجمیع عن ذلک.
19 ع 1 سنه 1341 الاحقر محمد حسین الغروی النائینی (محمد حسین)39
کاظمیه
بسم اللّه الرحمن الرحیم
نعم قد صدر منا الحکم بتحریم الانتخاب علی کافة الامة العـراقیه فـمن دخـل او تداخل او ساعد فیه
مطالعات تاریخی » بهار 1384 (نیمه اول) - شماره 6 (صفحه 43)
فقد حـاد اللّه و رسـوله و قـد قال عز من قائل فی محکم کتابه المجید«الم یعلموا انه من یحادد اللّه و رسوله فان له نار جهنم خالدا فیها ذلک الخزی العظیم »اعـاذ اللّه الجـمیع مـن ذلک.
سنه 1341/1925 الراجی محمد مهدی الکاظمی عفی عنه 40 (مـهر مـحمد مهدی)
کربلا
بسم اللّه الرحمن الرحیم
نعم ان انتخاب المؤتمر العراقی حسب ما صدر الاحکام من حضرات علماء الاعلام دامت بـرکاتهم حـرام شـرعا فمن تصدی او ساعد علیه فهو محارب اللّه و الرسوله [رسوله(صلی اللّه عـلیه و سلم)و الأئمة الطاهرین.
ابن آیة اللّه المیرزا محمد تقی عبد الحسین الشیرازی 41 عبد الحسین بن محمد تقی» صورت ایـن فـتوی [ها]به تـمام دیوارهای مساجد نصب شده و عموم مردم از شرکت در انتخابات امتناع نمودند.انـگلیسها مـی خواستند با اهالی با کمال خشونت رفتار کنند .لهذا در 25 ربیع الثانی در بعضی شهرهای عراق دکاکین را بسته عـلما اجـتماع کـردند و بانهایت شجاعت در مقابل انگلیسها مقاومت نمودند و قرار گذاشتند هروقت جزئی محادثه بـر ضـرر عـراق اتفاق افتاد،فورا اجتماع کنند .
روزنامه تایمس [تایمز]بغداد در شماره روز 7 نوامبر عبارت ذیل را درج کرد:
«عجالتا تـرتیب انـتخابات بـه حالت سابق باقی است و حکومت نهایت جدیت را مبذول می دارد که مجتهدین فتوای خود را لغـو کـنند ولی مجتهدین حاضر نیستند و اجرای مواد ذیل را از حکومت درخواست می کنند:
1-لغو معاهده و اعلان دولت انـگلیس آزادی عـراق را.
2-حـکومت جدید عراق وعده دهد که قانون نظام اجباری را اجرا نکند.
3-عفو حکومت از تبعیدشدگان و اعـاده آنـها را به اوطانشان و آزاد گذاردن حزب وطنی را در عملیات خود.»
در 11 نوامبر احزاب سریه [و مخفی ]عراق بیان نـامه ذیـل را انـتشار دادند .وزارت عراق مجددا افتتاح دو حزب(وطنی و نضهت)را مقرر داشته و به وسیله این ترهات 42 کـه از نـاحیه وطن پرستان مصنوعی که آلت دست مستعمرین هستند ناشی شده می خواهد بار دیگر مـلت عـراق را فـریب دهد و انتخابات مجلس مؤسسان را اجرا نموده،تحصیل اکثریت کند و به مقاصد خود فایق آید.ولی لازم اسـت بـه ایـن نکته متوجه شوند که مادامی که وطنیون منفی بدون هیچ قید و شـرطی مـراجعت نکنند ،هیچ یک از اهالی اقدام به افتتاح احزاب خود نخواهند کرد و تا موقعی که مطالب ذیل را کـه از آرزوهـای حقیقی ملت است اجابت نکنند شرکت در انتخابات نخواهند نمود:
«1-تشکیل وزارت وطـنیه بـه ریاست کسی که محل اعتماد ملت اسـت.
2-تـشکیل وزارت خـارجه.
3-لغو معاهده انگلیس و قیمومیت وی به طور مـصرح .
4-تـعویق انتخابات اقلا تا مدت دو ماه بعد از اعاده تبعیدشدگان و افتتاح احزاب و خارج شدن جـراید از تـوقیف.
عموم طبقات عراق از علما و ادبـا و تـجار و زارعین بـر ایـن مـسئله تصمیم گرفته اند .
کمیته عالی احزاب سـریّه عـراق» فعلا موقعیت عراق خیلی باریک [و حساس ]است و انگلیسها به وسائل مستقیم و غیرمستقیم سـعی مـی کنند که علما را در مقابل فجایع خود مـجبور به سکوت کنند ولیـ عـلما از تهدیدات آنها متوحش نشده بـا کـمال شجاعت مقاومت می نمایند.
مقارن همین اوقات عده [ای ]که از پیشرفت عملیات خود در عراق مأیوس شـدند،بـرای نجات مملکت از چنگال انگلیسها بـه مـیل خـود یا به حـال تـبعید و اجبار از عراق مهاجرت کـرده. بـه ایران آمدند و در اینجا بانهایت جدیت مشغول کار شدند و شعبات عدیده تشکیل دادند و تمام ایـن شـعبات روابط واقعی با جمعیتهای عراق دارنـد و در ایـران به سـمت نـمایندگی از طـرف عراقیین اقداماتی کرده اند.از جـمله تلگراف ذیل است که به تدریج به نقاط مختلفه مخابره کرده اند.
در 23 عقرب [آبان ]به دربارها و پارلمانهای جـمیع دول و مـجمع اتفاق ملل تلگراف ذیل مخابره شـد: «عـموم مـلت بـین النـهرین از مداخلات استقلال شـکنانه دولت انـگلیس در بین النهرین و از معاهده دهم تشرین اول 1922 که به هیچ وجه رسمیت ندارد،ابدا تمکین نداشته،به هرگونه مـداخلات غـیر مـشروعه انگلیس پرتست می نماید و در خاتمه قطعا اعلام مـی دارد کـه مـلت بـین النـهرین در حـفظ استقلال و رفع تعدیات انگلیس و ابطال معاهده مشئومه از هرگونه فداکاری خودداری نخواهد کرد.»
31 قوس [آذر]به پارلمان انگلیس؛کپیه دایلی هلارد ،مرنینگ پست تپپرس،دایلی مایلی،
دایلی تلگراف،تلگراف ذیـل مخابره شد:
«عموم ملت بین النهرین از تخلف صریح دولت بریتانیا از مواعید صریحه دولت بریتانیا از مواعید صریحه در آزادی و استقلال تام عراق که مکرر به واسطه ابلاغات رسمیه در اول احتلال و بعد از آن به ملت اعـلام نـموده متنفر و از معاهده دهم تشرین [اول ] 1922 که به هیچ وجه رسمیت نداشته ابدا تمکین نخواهد نمود و بر هرگونه مداخلات استقلال شکنانه دولت انگلیس پر تست می نماید که ملت بین النهرین در حفظ استقلال و رفع تـعدیات آن دولتـ و ابطال معاهده مشئومه از هرگونه فداکاری خودداری نخواهد کرد.»
در 10 قوس مکتوب ذیل به دولت ایران و پارلمان آن و سفرای دول که در ایران می باشند، فرستاده شد .
«عین مضمون تـلگراف فـوق به اضافه مراتب فوق بـه دولتـ آن جناب تلگرافا پیشنهاد شده و اینک هم به ذوات [اشخاص ]محترم عالی اخطار می شود و مستدعی چنان است که محض خدمت به عالم انسانیت،عین مطالب معروضه را خـودتان تـبلیغ فرمایید.»
در تاریخ فوق تـلگرافی بـه همین مضمون به نمایندگان دولت علیه عثمانی در لوزان،کپیه نمایندگان دولت شوروی روسیه مخابره شد.
در 23 قوس،مکتوب ذیل به بغداد برای جنرال قنسول بریتانیا مقیم عراق عرب فرستاده شد:
«خدمت جنرال قنسول سـامی دولت بـریتانیای کبیر مقیم عراق عرب در حالتی که ملت بین النهرین انتظار داشتند که دولت بریتانیا انجاز وعده های صریحه رسمیه مکروه که قبل از حرب و در اثنا و بعد از آن،در استقلال تام و آزادی آن ملت و مملکت داده بنماید و عهود رسـمیه خـود را محترم شـمارد و هیچ گمان نمی کردند همچو دولتی و عود و عهودش بی اساس و تخلف پذیر باشد.علاوه بر اینکه قوه احتلالیه بـریتانیه اکتفا به تخلف از مواعید صریحه نکرده عراقیین را در ضغط43و فشار فوق الطـاقه گـذارده بـه حدی که آن فشار طاقت فرسا ملت را مجبور به حرب و اتلاف نفوس عزیزه گردانید و با آنکه در عراقیین در سبیل قـبل اسـتقلال تام و آزادی از قیود مطامع و استبداد و رقیت بریتانیا به انواع مصائب عظیمه از تلف اموال و نـفوس و خـلق اعـتراض و ناموس و خانه خرابیها و اسیر و زجر و حبس دچار و به صدمات و محن فوق الطاقة گرفتار شد ،دست از مـقصد مشروع خود نکشیده ،پیوسته در تعقیب مقصود بذل مجهود نمود.چه قوه احتلالیه آنـها وسائل سیاسیه و حربیه مـقاومت احـساسات ملت نکرد44بلکه بر جدیت و فداکاری ایشان افزود و از این مخاصمه و لجاج گناهانی بزرگ و رسواییهایی سترگ ناشی شد که به ذائقه آزادی خواهان بسیار تلخ و ناگوار و انسانیت از آن شرمسار است.البته انگلیس از بازیهای رنـگارنگ چند ساله خود در عراق به خوبی امتحان کرده و بر او هویدا گردید
که هیچ چیز قانع نمی کند عراقیان را مگر استقلال تام و مقصودی ندارند جز آزادی و آرزویی ندارند غیر از استخلاص از چنگال مطامع طامعین و محال اسـت کـه دسایس و حیل و یا مال و منال و یا قوای حربیه انگلیس میان آن ملت و مقصودش حایل و از وصول به استقلال تام مانع شود و این تجربیات قطعیه مساعی آن حکومت در محو استقلال عراق به اجرای مـعاهده مـشئومه 10 تشرین [اول ]1922 عبث است و نتیجه [ای ]جز خسارت حکومت انگلیس و عراقیین نخواهد داشت ولی چون عراقیین دفاع از حقوق حقه و حیات خویش می نمایند در محکمه انسانیت و وجدان معذور بوده و آن دولت که در این آزادی کشی هیچ دائی [داعی ]45جـز طـمع و حرص استعمار ندارد،در عالم تمدن ملوم 46 و در صفحه روزگار مذموم و تبعات سوء این اقدامات متوجه او خواهد بود.قنسول محترم بریتانیای کبیر را به رعایت و حفظ نفوس عزیزه و خونهای پاک عراقیین تذکر نـمی دهیم چـون مـمکن است محل رأفت و شفقت ایـشان نـباشد ولی ایـشان را به حفظ نفوس انگلیسهایی که به عراق سوق نموده و در راه مطامع استعمار آن دولت عبث تلف می شوند متوجه می سازیم و ایشان را خاطرنشان می نماییم کـه مـادامی کـه آن دولت مصر به محو آزادی عراقیین و غلبه بر آنهاست،خـصومت بـرپا و مشاجره برقرار است و محال است که عراقیون از حقوق حقه خود گذشت نمایند و اقدامات استقلال شکنانه آن دولت جز خسارت و مزید تـنفر اسـلامیان عـالم از آن حکومت نتیجه دیگر نخواهد داشت.این نصیحت نامه که کاملا مـطالبش بر قنسول سامی 47سابق بریتانیا مکشوف است و باعث ازدیاد علم نمی گردد.به جهت تهییج عواطف بشریه آن نماینده مـحترم و تـعذوریت خـودمان در اقداماتی که در مقابل حق کشی آن دولت می نماییم،تقدیم شده معذور باشیم و لقـد اعـذر من انذر.48»
در 23 قوس،مکتوب ذیل جهت فیصل فرستاده شد.بعد از بیانیه [ای ]که فیصل در تعقیب معاهده در عراق اشـاعت داد :
«از طـرف کـمیته عالی مرکزی انجمن عراقی در ایران به صاحب [ساحت ]جلالة فیصل:در جریده العراق مورخه 21 صـفر 1341 بـیانیه مـلاحظه شد که صاحب روزنامه آن را به شما نسبت داده و ممضی به امضای شما دانسته؛در صورتیکه اطـمینان داریـم کـه حمیت هاشمی شما مانع است از اینکه اقدام به چنین امری که پست ترین اعراب آن را بـرای خـود ننگ و عار می داند، بنمایند.چگونه می توان این روزنامه را در ادعایش تصدیق کرد.در انتساب چـنین بـیانیه [ای ]به شـما در صورتی که از عبارات آن آثار سوء اخلاق هویدا بود ،خیلی دور است که مثل شما کـه نـتیجهء بیت رسالت و ثمره شجرهءنبوت هستید اقدام به چنین معاهده و بیانه [ای ]بفرمایید و خود را در انظار لکـه دار بـفرمایید.مـا می دانیم که شما از حوادث روزگار تجربیاتی حاصل نموده و می دانید که عالم اسلامی مهیای انتقام کـشیدن هـستند.از کسانی که بذل مساعی در خرابیها و
هلاکت ایشان می نمایند،پوشیده نیست که مـثل ایـن بـیانیه لکه عاری است که به مرور زمان محو نخواهد شد و فضیحتی است که ننگ آن الی الابـد بـاقی خـواهد ماند بلکه کفری است به خدا و رسول و باعث خزی دنیا و آخرت و عـذاب جـاودانی خواهد بود .
آیا ممکن است کسی مثل شما با آن بزرگی و سیاست،اقدام بر خزی [خواری ]دنیا و عذاب آخـرت بـفرمایید.حاشا ثم حاشاک شما اقدام بر این بیانیه و معاهده مشئومه نمی کنید.مـجد و شـرف و دیانت و عرض و جمیع مقدسات عراقیین را پایمال نـمی کنید.آیـا سـعی شما در مقابل مواجب غیر قابلی که هـرماه مـی گیرید،ممکن است همه نوامیس مقدسه عراقیین را به انگلیس بفروشید؟هرگز چنین امری اتفاق نمی افتد.نـسبت ایـن بیانیه و معاهده بر شما صـرف تـهمت است.از جـمله مـطالب آن بـیانیه است که در مقابل کسانی که سـوء قـصد و جلوگیری و اخلال به استقلال را دارند ،قوه نظامی بریتانی هم دست و معاضد شما خـواهند بـود.اگر این مسئله واقعیت دارد،پس چرا قـوای بریتانی آزادیخواهان را با کـمال بـی رحمی اعدام و جمعی را تبعید نمود و بـرخی را حـبس و تحت فشار اشرار قرار داد و جمله کثیری از اهل عراق را به آلات ناریه آتشباران و هلاک نـمود .شـما کسی هستید که به عـراقیین عـهد و اطـمینان دادید و قسم یـاد نـمودید و وعده کردید که خـیانت بـه آنها نفرمایید.چگونه می شود طمع انگلیس شما را وادار به مخالفت عهد و پیمان و خیانت با عـراقیین و اسـلام بنماید.البته آن معاهده مشئومه از نظر شـما گـذشته،گمان مـی کنم عـراقیین را در اقـدام بر آن معاهده گـول بزنید یا اینکه انگلیسها شما را مثل آدم ابله کم عقل فریب دهند زیرا که در هردو صـورت نـنگ و رسوایی برای شما خواهد بود .شـما از نـنگ و رسـوایی مـنزه هـستید .
ما معتقد هـستیم کـه شما اطمینان دادید که عراقیین نفوس زکیه خود را که در راه استقلال عراق بذل و هدف گلوله توپ و تـفنگ آتـشبار نـموده فدای هوس استعمال انگلیس بنماید.البته چـنین مـطلبی نـخواهد شـد .خـونهای پاک عـراقیین در نزد آنها خیلی پرقیمت است.در مقابل هوا و هوس انگلیس فروخته نمی شود و پوشیده نیست که عراقیین مصمم شده اند که یا مثل برادران خود به درجه شهادت و اصل و یـا به نعمت استقلال نایل شوند.
آیا حالت دلخراش زنهایی که به آلات ناریه 49انگلیس بیوه و بچه هایی که یتیم شده و ناله و آه مادرهای داغدیده و مردهای کمر خمیده و خانه های خراب و نفوسی که تـلف شـده باعث رقت شما نمی شوند؟
البته شما این قدر قسی القلب نیستید که بر همه این مظالم وارده بر عراقیین صبر نموده و معاونت ظالم را بفرمایید و آنها را ترجیح بر قومی که شما را پناه داده و یـاری نـموده و به تاج وتخت رسانیده بدهید.گمان نمی رود که احتمال بدهید که قومی که آن همه تحمل مشقات و صدمات نموده به
دسایس انگلیس گول بخورد و مـحال اسـت که در مقابل قوای قاهره آنـها خـاضع شود زیرا که اهل عراق مردمانی هستند،غیور و با صمیمیت که مردن با شرافت را بر زندگانی با ذلت ترجیح می دهند .
عراق یکی از مراکز بزرگ و مـحل ائمـه اطهار است.عراقیین صـاحب شـرف اسلامی و عزت صمیمیت دینیه هستند و می دانند که کفر و اسلام با هم جمع نمی شوند و عموم ملل تجربه کرده ملتفت شدند که انگلیس و اتباع او جز خدعه و فریب ملل و سلب آزادی آنها مقصودی نـدارند. بـنابراین چگونه ممکن است فریب دروغهای آنها را بخورند.شما اگر این بیانیه را برای فریب انگلیسها منتشر نموده اید،البیته عراقیین با شما مساعد و موافق هستند و اگر این بیانیه از طرف انگلیسها برای فـریب عـراقیین منتشر شـده،باید بدانند که عقل و دیانت عراقیین مانع است که فریب انگلیسها را بخورند و مقام آنها عالی تر از این اسـت که مقهور سلطان جابر و مغلوب دشمن کافر بشوند.
و اللّه یویدهم بنصره و مـا النـصر الا مـن عند اللّه العزیز العلیم»50 در 25 قوس توسط عصمت پاشا و چیچرین تلگراف ذیل به کنفرانس لوزان مخابره شد:
«حضور محرتم نـمایندگان دول و اعـضای کنفرانس لوزان معروض می دارد:از قرار اخبار آژانس رویتر51عده [ای ]به اسم نمایندگی آشوریها و کـلدانیها پارهـ [ای ]اظهارات غـیر منطقی و دعاوی بی اساس راجع به ذی حق بودن آنها نسبت به ولایت موصل،پیشنهاد آن کنفرانس مـحترم نموده و به تحریکات قوه احتلال عرض اندام می نماید؛ فلهذا لازم دانست که خاطر آن ذواتـ محترم را به این نـکته مـهمه جلب نماید:مجموع آشوریها و کلدانیها نسبت به هرعنصری از عناصر ثلاثه سکنه موصل و مضافات آن به غایت قلیل و به قرار سرشماری اهالی بومی آن ولایات را تشکیل نمی دهند و از نقطه نظر تربیت و تمدن در مرتبه صفرند و چنانچه اوضـاع و اطوار و ادوار عابره 52مدار تقسیمات سیاسی امروزه بشود،تغییرات عجیب و تبدلات غریبی در نقشه کلیه ممالک اروپا و غالب قطعات آسیا روی داده و از جمله باید بغداد و مضافات آن هم به اعتبار مدائن به دولت فارس اعاده بشود و البـته ایـن معنی،موجب اختلال عظیمی در روی زمین خواهد بود.عجب تر این اظهار آنها است که 6000 نفر از آنها مسلحا مشغول حفظ حدود مملکت هستند و حال آنکه در حقیقت بیش از هزار نفر نیستند که قـوه احـتلال هرآن قدر که ممکن بود از آنها مسلح نموده و تحت کماندانی ضباط53خودشان تشکیل داده اند و می خواهند که آنها را آلت دست و وسیله استقرار غاصبانه خود قرار بدهند و الآن عده قلیلی با آن توحش و بـی اهمیتی کـه دارند اهلیت تنبه 54و التفات به این معانی نداشته و ندارند و در جایی که قصه یهود فلسطین که مایه استحکام نفوذ و قوه احتلال بهانه تضییع حقوق اکثریت
اهالی آن حدود شده اسباب نـهایت اسـتعجاب و شـگفت عالم تمدن بود.این قـصه نـوظهور و ایـن زمزمه بی اساس،قوه احتلال از دهان این عنصر گم نام و از حیث عده و اعتبار اسمی بلامسمی هستند،بیشتر اسباب حیرت و تأثیر است .و در خاتمه بـه نـام انـسانیت از آن ذوات محترم استدعا و استرحام می شود که سامعه خودشان را بـه اسـتماع این گونه مغالطات زحمت نداده و به این گونه نیرنگها و دسیسه های حق شکنانه قوه احتلال ،ترتیب اثر ننمایند.»
در 27 قوس،شرح ذیل بـه دربـارها و پارلمـانهای دول تلگراف شده و هم به عنوان مکتوب فرستاده شد:
«به مـناسب اعلان معاهده مورخه دهم تشرین [اول ]1922 منعقد بین دولت انگلیس و امیر فیصل خاطر آن ذوات محترمه را به این نکته مهمه مـتوجه مـی سازد کـه احتلال بین النهرین از طرف قوای نظامی انگلیس بدوا به عنوان آزادی و اسـتقلال تـام بوده و این مطلب را به واسطه نشریات و ابلاغات رسمیه مکرره به ملت بین النهرین و تمام ممالک دنـیا اعـلام کـرده بود و بعد از احتلال به صدد اقناع حیات و محو حقوق ملت برآمده و بـه خـیال اسـتملاک و استعباد کامل بین النهرین افتاده در این باب تشبث و به هروسیله ممکنه و حتی به وسـائل مـزبوره کـردید.ملت نجیب بین النهرین محض اثبات حیات و حفظ استقلال و کسر قیود عبودیت انگلیس بـعد از احـتیاجات ادبیه،قیام به مجاهدات غیورانه و به واسطه ثوره 1919 مطامع انگلیس را ابطال و حیات سـیاسی خـود را مـدلل و ثابت نمودند تا اینکه حکومت انگلیس مجبور به اعتراف استقلال بین النهرین گردید و یـک شـکل حکومت دستوری به نام فیصل نجل ملک حجاز تشکیل داد و قیود و تسلیم به آن دولت مـصنوعی،مـقید و مـنوط به تمامیت حاکمیت ذاتی ملت بوده و چون ملت بین النهرین از دسائس و مکائد انگلیس هیچ وقت مـطمئن نـبوده و نخواهد بود .افعال و حرکات هیچ دولتی را همیشه به قید اعتبار و نظر احـتیاط مـی نگریست تـا اینکه اخیرا پرده از روی کار برداشته شده و به واسطه اعلان معاهده مشئومه مذکوره مدلل شد که ایـن دولت حـاضره جـز یک مؤسسه انگلیسی نبوده و دولت بریتانیا این هیئت را محض انتشار نفوذ و وسیله اسـتملاک و اسـتعباد بین النهرین بر ملت تحمیل نموده؛چه پر واضح است که مفاد مواد آن معاهده جز سلب اقـتدارات و گـرفتن اختیارات و خلع ید و ابطال حقوق حاکمیت ملت نبوده از بسط سلطنت و توسعه 55 مـختاریت مـطلقه و حکمرانی علی الاطلاق انگلیس در بین النهرین نـیست ؛56 فـلهذا مـلت نجیب عراق عرب آن ذوات محترمه و مجمع اتفاق مـلل و تـمام دول و ملل عالم متمدن را که خود را معرفی به طرفداری ملل ضعیفه نموده مستحضر مـی سازد کـه موافق قوانین مدنیه عالم رسـمیت و قـانونیت هرمعاهده کـه بـا مـملکت عراق عرب بسته شود ،منوط و مـتوقف اسـت بر اینکه قوه نظامی انگلیس بین النهرین را کاملا تخلیه و نفوذ انگلیس بـالمره قـطع بشود و مجلس تشریعی
از وکلای حقیقی مـنتخب از طرف ملت تشکیل شـود و بـه تصویت مجلس برساند والا به ایـن حـالت حالیه هرمعاهده که با سرنیزه و به حیله و دسیسه انگلیس منعقد شده باشد بـه هـیچ وجه رسمیت نداشته،ملت بین النـهرین هـمچو مـعاهده [ای ]نمی شناسد و خود را به ادایـ هـرچه از غرامات حربیه تحمیل بـه آنـها شود نمی داند و به نام بشریت و انسانیت و عدالت خواهی از آن ذوات محترمه و جمیع علاقه مندان به صلح عـمومی تـقاضا و استرحام می نماید که در اختلاص ملت بـین النـهرین از سلطه و نـفوذ انـگلیس اقـدامات لازمه بنماید و در خاتمه عـموم ملل عالم را تذکر می دهد ما دام که انگلیس در بین النهرین بوده و سلطه و نفوذش در آنجا به هـراسم و رسـم برقرار است استقرار صلح عمومی در عـالم مـحال وامـنیت عـمومی در عـالم مطلقا مختل خـواهد بـود.»
در 29 قوس،تلگراف ذیل توسط عصمت پاشا و چیچرین به کنفرانس لوزان مخابره شد:
«حضور محترم نمایندگان دول و اعضای کـنفرانس لوزانـ مـعروض می دارد:در اینموقع که دو نفر جعفر پاشا عـسکری و تـوفیق سـویدی بـه اسـم نـمایندگی از طرف بین النهرین عازم لوزان شده و می خواهند در آن مجمع به نام اهالی بین النهرین اشتراک نمایند ،لازم دانست که آن ذوات محترم را تذکر دهد که این دو شخص مزبور به هیچ وجه سـمت رسمیت نداشته و ملت بین النهرین از نمایندگی آنها هیچ گونه اطلاعی ندارند،فقط قوه احتلال آنها را محض اجرای مقاصد خود اعزام داشته باشد.ما به نام اهالی بین النهرین نمایندگی آنها را جـدا تـکذیب می نماییم.»
در تاریخ غره [اول ]جدی [دی ]تلگراف ذیل به آنقوره 57مخابره شد :
«مصطفی کمال پاشا!تلگراف ذیل توسط ما به امضای 56 نفر از رؤسای عراق رسیده عینا مخابره می شود؛توسط نمایندگان عالی بین النـهرین.حـضرت مصطفی کمال پاشا!ما که رؤسا و بزرگان اعیان عراق هستیم جهت آنکه [از]طریق مراسلات [و]مواصلات،بتوانیم مطالب و مقاصد خودمان را کاملا بیان کنیم در مجلس لوزان مقطوع اسـت،بـا کمال بی صبری از آن مجلس تـقاضا مـی کنیم که در تعیین مقدرات عراق،آرای خود ملت عراق متبع شود.به شرط آنکه قبلا رفض این حکومت قاهر بنمایند که بتوانیم کاملا مطالب خـود را بـیان کنیم.در خاتمه نمایندگی دو نـفر جـعفر پاشا و توفیق سویدی نام را در کنفرانس لوزان تکذیب کرده،تقاضا می کنیم که آنها را به این سمت نشناسند .
نمایندگان عالی بین النهرین» چون مجلس مقدس شورای ملی تصویب کرده بود که اسناد راجـع بـه بین النهرین طبع شود، آن اسناد که مشتمل بر 34 صفحه به همین خط است ،توسط اداره مباشرت،تقدیم مجلس
شورای ملی علی العجاله شده که به عنوان جزو اول محسوب دارند و بقیه اسـناد هـم که فـرستاده می شود به عنوان ثانی جزو محسوب شود.
محل مهر(نمایندگان عالی بین النهرین) تاریخ طبع 19 جوزا[خرداد]1302»
مـطبعة«مجلس»
ملحقات
نمره 14-روز 2[یا]9 دلو[بهمن ]1302 تلگراف [به ]ژنو مجمع اتفاق ملل!نشریات رویـتر راجـع بـه تنفرات اهالی بین النهرین از دولت ترکیا[ترکیه ] در باب موصل از دسایس انکلیز[انگلیس ]و کذب محض است [و]اختلافی اختیارا بین ملت بین النـهرین و تـرکیا جریان ندارد .ما به نام ملت بین النهرین از این دسایس و مداخلات استقلال شـکنانه انـگلیس اظـهار تنفر نموده و اطمینان کامل داریم به اینکه بعد از رفع احتلال،هرقسم نظریاتی باشد با صـمیمیت و اتحادی [که ]در بین مسلمین هست حل خواهد شد.
تهران-نمایندگان عالی بین النهرین نـمره 17-روز 22 برج ثور[اردیبهشت ]1302 تلگراف [به ]آنقره حـضرت غـازی 58مصطفی کمال پاشا!کپیه ریاست مجلس ملی کبیر احساسات اسلامیه اهالی عراق از بدو احتلال مشئوم تاکنون و تمایلات آنها به طرف مجلس کبیر،مکذّب تمام مدئیات [مدعیات ]انگلیس است.بدبختانه در طی مذاکرات هیچ گونه اهـتمامی 59راجع به قطع نفوذ انگلیس از قطر[منطقهء]بین النهرین دیده نمی شود و این نه فقط موجب یأس سکان 60بلکه جرح عواطف مسلمین و توهین [به ]مقدسات اسلام است و در خاتمه خاطر آن حضرت را متوجه می دارد که محال است اهـل عـراق به حکم انگلیس راضی باشند اگرچه هزاران واسطه مثل فیصل برای اعمال نفوذ خود قرار بدهند.
معتمد الجمعیة-مهدی الحسنی تهران-نمایندگان عالی بین النهرین نمره 18 -22 ثور[اردیبهشت ] 1302 تلگراف [به ]ژنو توسط سکرتر جـمعیت مـجمع اتفاق ملل
امروزه که صدای آزادی ملل ضعیفه،فضای عالم را پر کرده و هرقومی برای حفظ حیات استقلال خود همه نوع مجاهدت می نماید ،انگلیسها جدا در صدد توسعه استملاک و استعمار بوده و به اسـتظهار مـساعدت آن مجمع ،چنگال غاصبانه خود را در مملکت بین النهرین فرو برده،همه نوع ظلم و تعدی و شکنجه و اجحاف را[به ]اهالی ستمدیده وارد می آورد و البته این رویه مشئومه بر آن جنابان منکشف و بلکه در مرتبه ثـانیه مـستند بـه خود آن ذوات محترمه می باشد و این نـنگ تـاریخی عـلاوه بر اینکه دوسیه اعمال آن جنابان را سیاه می نماید،موجب اختلال رفع سلم از عموم شرق بوده و[ناخوانا]عاید حال خود آنها و سبب تـنفر و انـزجار عـالم بشریت خواهد بود.
معتمد الجمعیة-مهدی الحسنی تـهران -نـمایندگان عالی بین النهرین نمره 19-تاریخ 22 برج ثور 1302 تلگراف [به ]لوزان توسط حضرت عصمت پاشا خدمت اعضای محترمه مؤتمر فجائع انگلیس!61در بـین النـهرین خـصوصا اقدامات اخیره از قبیل بمباردمان جماعات و اتصال طیارات آتش فشان و هزاران مـظالم دیگر از حد طاقت بشری خارج و معاهده غیر مشروعه استقلال کش که با فیصل عقد نموده موجب انزجار و تـنفر عـمومی و سـبب سقوط کابینه و رفض انتخاب از طرف ملت گردید؛فلهذا محض استقرار سـلم در شـرق، تخلیه قوه جابره انگلیس و تعیین وضعیت آنجا را با ارجاع به آرای عموم خواستار و به نام ملت بـین النـهرین اسـترحام می نماید.
معتمد الجمعیة-مهدی الحسنی تهران-نمایندگان عالی بین النهرین نمره 20-9 جـوزا[خرداد]1302مـکتوب بـه سلطن افغانستان در کابل شرف اندوز حضور مبارک ملازمان سکندر شأن اعلی حضرت قدر قدرت،امـیر امـان اللّه خـان پادشاه عموم افغانستان خلد اللّه ملکه و سلطانه!عواطف ملوکانه و عنایات شاهانه اعلی حضرت همایونی نسبت بـه مـلت اسلامی که در افتتاح مخابره تلگرافی مابین مملکت محروسه افغانستان و انگلستان بدوا حال اسـف اشـتمال مـظلومیت و مقهوریت کنونی مسلمین را موضوع مذاکره اعلی حضرت با پادشاه انگلستان قرار داده و حضرتش را به حقوق مـشروع مـسلمین متذکر ساخته و به رعایت مقام و حیثیت ملی اسلامی توصیه فرموده بودند.عموم مـلت اسـلامی را مـتهیج و خوشوقت و به توجهات عالیه اعلی حضرت مفتخر و مستظهر نمود.و ما به نام ملت
بین النهرین بـالخصوص عـرض تبریکات صمیمانه و تقدیم تشکرات خالصانه می نماییم و بر حسب مقام اسلام پناهی اعـلی حضرت هـمایونی،وضـعیت رقت انگیز فعلی عراق را به عرض حضور مبارک می رساند که امروزه آن قصر مقدس و آن صقع متبرک و مـطاف مـسلمین و مـدفن ائمه هداة و مثوای اولیای خدا و مقر ضرایح رؤسای دین مبین به پامـال سـیاست حریصانه و رویه مستعمرانه انگلیس و لگدکوب عساکر ظالمانه آنها بوده،علاوه بر اینکه استقلال مملکت را متزلزل و حـیات سـیاسی یک مشت ملت ضعیفه اسلامی را محو می نماید ،از هرگونه تعدیات وحشیانه و حرکات بـی رحمانه مـضایقه نداشته ،از قتل ابرار و نهب 62اموال و هتک اعـراض 63 و بـمباردمان طـیارات فروگذار نکرده بر مرد و زن رحم نـنموده و بـر صغیر و کبیر ابقا نمی نماید و مع ذلک در جواب تلگراف اعلی حضرت همایونی اظهار افتخار بـه صـداقت هرملت عدالت خواه نموده و دولت انـگلیس را بـه نهایت عـدالت پروری مـعرفی نـموده و عقیده خلاف را سوء تفاهم و مستند بـه حـرب عمومی دانسته اند .در حالتی که صدای استغاثه عدالت خواهی ملت بین النهرین به آسـمان بـلند[شده ]و فریاد مطالبه عدل و داد از هرگوشه قطر عـراقی فضای عالم را پر کرده و در راه تـحصیل شـرافت ملی و حفظ حیات و موجودیت خـود،مـتجاوز از پنجاه هزار نفوس اعزه خود را فدا کرده،در طریق استقلال از بذل جان و مال تـا آخـر مضایقه نداشته و برای اجرای عـدالت از هـرگونه اقـدامی خودداری نخواهند کـرد و مـعلوم است که مسئولیت اخـتلال سـلم عام متوجه آن کسی است که شرافت ملی یک قومی را محو و غاصب حقوق آنها بـشود و رجـای واثق و غایت مأمول 64 امت عراقیه آن اسـت کـه اعلی حضرت هـمایونی بـه اقـتضای اینکه ملجأ و غوث 65مـسلمین هستند،داخل مفاوضات،در باب مطالب مشروعه ملت بین النهرین شده و مذاکرات را ادامه داده،مساعی جمیله در تـطهیر آن اراضـی مقدسه از لوث قشون انگلیس و قطع نفوذ و اسـتیلای دولت بـریتانیا مـبذول،هـروسیله مـمکنه را در استخلاص این مـلت مـظلومه از چنگال قاصبانه [غاصبانه ]دولت مزبوره اتخاذ فرموده و این یک مشت ملت اسلامی را الی الابد قرین منت و رهین نعمت بـفرمایند.
مـعتمد جـمعیت-مهدی الحسنی تهران-نمایندگان عالی بین النـهرین نـمره 21-9 جـوزا 1302 تـلگراف [به ]کابل سـلطان افـغان حضور اعلی حضرت پادشاه افغانستان نصره اللّه !تلگراف اعلی حضرت پادشاه انگلستان در رعایت حقوق مغصوبه مسلمین موجب امتنان عموم گردید.به نام ملت بین النهرین تقدیم تشکرات نموده،تـوجهات شاهانه را به حال اسف اشتمال 66 ملت عراقیه جلب می نماید.مدتی
است آن قطر مقدس پامال عساکر بریتانیا بوده علاوه بر محو حیات و تعقیب سیاست استعمار از قتل،نهب و هتک شعائر دین کـوتاهی نـدارد.در صورتی که پادشاه انگلستان در جواب اعلی حضرت خود را طرفدار عدالت می شمارد،ملت عراقیه با استغاثه عدالت خواهی امیدوار است،مذاکرات را ادامه داده و[برای ]استخلاص آنها عنایات شاهانه مبذول فرمایند.
معتمد جمعیت-مهدی الحـسنی تـهران-نمایندگان عالی بین النهرین نمره 23-9 جوزا 1302 تهران،متحد المآل به جراید اقدام،ایران،شفق،کار،کوشش،طوفان،پیکان،الحق،به عنوان تشکر از سـلطان افـغان
احساسات عالیه اسلامیه و عواطف مـلوکانه سـامیهء اعلی حضرت پادشاه افغانستان خلد اللّه ملکه و سلطانه نسبت به ملل اسلامی خصوصا در اولین تلگراف که به مناسبت فتح باب مخابرات بین مملکتین افغانستان و انـگلستان دایـر به توصیه در حق مـسلمین مـشهود گردید .باعث مزید تشکرات صمیمانه و ادعیه خالصانه عامه مسلمین شد؛لهذا این جمعیت به نام ملت بین النهرین تشکرات و امتنانات خود را به آن سدهء سنیه ملوکانه تقدیم می نماید.
معتمد جمعیت-مـهدی الحـسنی تهران-نمایندگان عالی بین النهرین نمره 24،25،26-به تاریخ برج سرطان [تیر]1302 متحد المآل به جریده ایران و جریده ستاره ایران و جریده اقدام تهران نوشته شد.مدیر جریده محترمه ایران دام توفیقه!مدیر جـریدهء مـحترمه ستاره ایـران دام توفیقه!مدیر جریده محترمه اقدام دام توفیقه!
چنانچه خاطر شریف مستحضر است که چون انگلیسها و اعوان ایشان چـندی قبل در بین النهرین در صدد برآمده که مجلس دستوری تشکیل و از کسان و طـرفداران خـودشان بـرای وکالت تعیین و مقاصد مخالف اسلامیت و استقلال بین النهرین را به دست دوستان خود انجام دهند،حضرات آیات اللّهـ و حـجج اسلام عتبات عالیات بعد از حساس تعدیات این مقصود مشئوم،حکم صریح به تـحریم انـتخابات در بـین النهرن فرمودن [فرمودند]و به برکت آن احکام مبارکه انتخابات تأخیر شد .اخیرا باز دسایس انگلیسها به جـریان افتاده و تزریق لزوم انتخابات را در بین النهرین مشغول شدند.این است که حضرات آیات اللّه العـظام و آقایان حجج اسلام بـاز
حـکم سابق خود را تجدید فرموده و مطابق صورت ذیل احکام مبقیه صادر فرموده اند.بر حسب وظیفه تقاضا می کنیم که صورت احکام مبارکه را به جهت اطلاع عامه مسلمین در آن جریده شریفه درج فرمایید .
معتمد جـمعیت-مهدی الحسنی تهران-نمایندگان عالی ین النهرین انّا قد حکمنا بحرمة الدخول فی الانتخاب ولم یتغیر[ال]حکم ولم تیبدل الامر کما کان.
15 شهر شوال 1341 الاحقر ابو الحسن الاصفهانی الموسوی 67
بسم اللّه الرحمن الرحیم
نعم قـد حـکمنا سابقا بحرمة الدخول فی امر الانتخاب و الاعانة فیه بایّ وجه کان علی کل مسلم مؤمن باللّه و الیوم الاخر و هذا الحکم کما کان لم یتغیر موضوعه ولم یتبدل.
17 شوال 1341 الاحقر محمد حسین الغـروی النـائینی 68
بسم اللّه الرحمن الرحیم
نعم ما حکم به حجج الاسلام و آیات اللّه الملک العلاّم ماض ،نافذ بل الراد علیهم راد علی اللّه هو علی حد الشرک باللّه الراج محمد مهدی الکاظمی خالصی عفی عـنه.69 از طـرف سایر حجج اسلامیه نیز احکام اکیده به مضمونهای فوق صادر و برای رعایت اختصار به طبع سه فتوای مذکور اکتفا شد.
روز پنجم ذی قعده 1341 عده کثیر[ی ]از عساکر انگلیسی خانه و مدرسه حـضرت آیـت اللّه خـالصی را محاصره نمودند تا روز هشتم و دو آقـازاده ایـشان حـجت الاسلام آقای آقا شیخ علی و آقای آقا شیخ حسن را دستگیر و در بغداد حبس و توقیف نمودند و یک نفر نوهء ده ساله حضرت معظم لهـ آقـای آقـا شیخ علی نقی را نیز به بغداد برده و تـوقیف نـمودند و تا شب دوازدهم ذی قعده خانه حضرت معظم له محاصره بود و شب سیزدهم دو فوج دیگر عساکر انگلیس تمام شـهر کـاظمین عـلیهما السلام را
محاصره نمودند و تمام معابر و مساحد و صحن شریف تحت نـظر و محاصره عساکر انگلیس بود و ساعت شش از شب گذشته خانه حضرت آیت اللّه معظم را شکسته و داخل شدند و حضرت معظمن له بـا لبـاس خـواب برای تحقیق قضیه درب خانه آمدند و حضرت معظم له را با همان لبـاس خـواب دستگیر و با اتومبیل به [شهر]عدن تبعید نمودند.صبح سیزدهم چهل اتومبیل و چهل طیاره وارد کاظمین شد و عساکر انـگلیس بـه زور سـرنیزه و شلاق و ته تفنگ مردم را وادار نمودند که دکاکین خود را باز کنند و عده [ای ]از اهـالی بـه واسـطه همین قضیه شهید و عده کثیر[ی ]مجروح شدند و سد دجله را همان روز برداشتند که اطراف شهر کـاظمین را آبـ گـرفته و از دخول و خروج مردم از اطراف به شهر و از شهر به اطراف جلوگیری شده و یک نفر از کـاظمین فـوری برای اطلاع به آقایان علمای کربلا و نجف حرکت کرد و پس از ورود و اطلاع به آقـایان،کـلیه از نـجف حرکت کردند و به سمت کربلا و در آنجا بغتتا عساکر انگلیس وارد و صحن مطهر حضرت عباس(عـلیه السـّلام )و محاصره حضرت آیت اللّه آقای آقا سید ابو الحسن اصفهانی و حضرت آیت اللّه آقـای آقـا مـیرزا حسین نائینی و حجج اسلام آقای آقا میرزا علی شهرستانی آقای حاجی میرزا احمد آیت اللّه زادهـ خـراسانی و آقای آقا میرزا مهدی آیت اللّه زاده خراسانی و آقای آقا شیخ جواد صاحب جـواهر و آقـای آقـا میرزا عبد الحسین آیت اللّه زاده خراسانی و آقای آقا سید عبد الحسین طباطبائی حجت و آقای آقا سـید حـسن طـباطبائی حجت و بیست و پنج نفر دیگر از سایر آقایان علما و حجج اسلامیه را با اتـومبیل بـه سمت بغداد از طریق غیر متعارفی حرکت دادند و آقایان را وارد خطآهن کردند و در آنجا یک شمند70فوق العاده حـاضر بـوده فوری آقایان را به سمت ایران حرکت دادند و در تاریخ 22 ذی قعده 1341 آقایان وارد کـرمانشاهان شـدند و پس از این قضایا تمام نقاط ایران تـعطیل عـمومی شـده و در تمام نقاط اظهار تنفر از مظالم انگلیس نـمودند و از طـرف نمایندگان عالی بین النهرین در تهران ورقه [ای ]که صورت آن ذیلا درج می شود،صادر و پر تـستهایی کـه ذیلا شرح داده می شود به عـمل آمـد.
فوق العـاده لواء بـین النـهرین 71
البته عموم مسلمین از این مصیبت عـظمی و فـاجعه کبری که درملت اسلامی سابقه ندارد اطلاع داشته و می دانند که دولت ظالمه جـائره انـگلیس در این موقع چه صدمه به عـالم اسلامیت زده و چه لطمه بـر حـیثیت مسلمین وارد و چه رکنی از دیانت اسـلامی مـنهدم و چه اساسی از مسلمین تخریب و چه حقی از حقوق مدنیه اسلامیه تضییع و چه قلبی از حـضرت رسـالت پناهی خون و جگر صاحب شریعت را کـباب و دل اولیـاء اسـلام را مجروح و فؤاد ارواحـ مـقدسه را پاره پاره [کرده ]و چه نـاله از قـبر مبارک حضرت ختمی مرتبت بلند[است ]و چه ضجه از ضرایح
متبرکه عراق عرب به ملاء علی [اعلی ]می رسد.ایـن حـادثه فجیعه که آخرین تیری است کـه در تـرکش مظالم انـگلیس بـوده قـلوب عامه مسلمین را نه بـه حدی جریحه دار نموده است که قابل التیام باشد .قبة72الاسلام نجف را تخلیه و مصباح منیر هـدایت را اطـفا و مشعل روحانیت را که از قرون سابقه بـه ایـن طـرف در آن قـطر مـقدس مشتعل و عالم اسـلامیت را نـورانی می ساخت، خاموش،جمیع آیات باهره الهی و حجج قاطعه اسلامی و مراجع تقلید و مراکز دیانت را به جرم اصـدار یـک فـتوای مذهبی تبعید نمودند.بلی انگلیسها بعد از ایـنکه آنـ همه مـصائب جـان گداز و مـظالم خـانه برانداز و تضییقات و قتل زنان و اطفال و رعایای بی گناه و بیچاره و اسیر کردن و حبس نمودن علما و رؤسا و اخیار و اهانت [به ]شعائر دین و توهین [به ]مشاعر مذهبی و نهب اموال و سوزاندن مساکن مردم دید[ند]که ملت غـیور بین النهرین از مقاصد اسلامی خودشان دست نکشیده و به آسانی طوق رقیت و عبودیت انگلیس را به گردن نخواهند گذاشت و صورت حکومت عربی را که محض استحکام استعمار و بلعیدن بین النهرین تشکیل داده است قـبول نـداشته و معاهده را که برای محو حیات قومیت عرب منعقد ساخته است نشناخته و امر انتخاب را که برای رسمی نمودن معاهده مشئومه صادر[شده ]امتثال ننموده و محض اتباع احکام صریحه آیات اللّه حاضر برای تـشکیل مـجلس ملی نشدند،وجود مقدس آیات اللّه را یگانه مانع پیشرفت مقاصد اسلام بر باد ده خود دانسته و به عبارت آخری دیانت اسلامی را ضد سیاست ظـالمانه خـود دیده به مقام اجرای آخـرین مـقصد سوء خود برآمده اولا خانه حضرت آیة اللّه خالصی را با قوه مسلحه محاصره و خود حضرت معظم له را با سه نفر صغیر دستگیر کرده و به کجا برده اند هـنوز مـعلوم نیست و بعد حضرتین حـجتین آیـتین آقای آقا سید ابو الحسن اصفهانی و آقای آقا میرزا حسین نائینی و سایر حجج اسلام عتبات را شبانه اسیر و از راه بیراهه وارد سرحد ایران نموده اند.هیئت جامعه مسلمین در این موقع مهم و در این رزیهء73 عـظیمه کـه تاریخ عالم نظیرش را نشان نمی دهد،حتما تکالیف اسلامیه را ملتفت و وظایف دینیه خود را متنبه و صدا به صدای استغاثه روح دیانت رسانیده و به مقتضای اسلامیت و لازمه دیانت عمل نمایند .
معتمد جمعیت-مهدی الحـسنی تـهران-نمایندگان عـالی بین النهرین نمره 2-2 سرطان 1302 لندن اسکوت .م.پ؛کپیه [رونوشت به ]ماگدونال.م.پ؛و نیوپول م.پ
مأمورین بریتانیا در بین النهرین قناعت به مظالم چـندین ساله که منافی با تمام نوامیس بشری و
ناقض حقوق ملی اسـت،نـکرده رؤسـای روحانی اسلام را به جرم وظیفه شناسی از بین النهرین تبعید و بعضی را اسیر نموده و به مقدس ترین ناموس دیانت و ملیت مـسلمانان لطـمه وارد ساخته از این مظالم قلوب عموم مسلمانان جریحه دار این سیاست سوء دولت بریتانیا را به ضـد دیـانت اسـلام صریحا معرفی می نماید.البته آن ذوات محترمه پارلمان را از شرح این مظالم متذکر و عدم رسمیت انتخاباتی که بـرای امضای معاهده با فیصل به قوت سرنیزه می شود خاطرنشان فرموده جلوگیری از این سـیاست سوء را خواستگاریم والا عموم مـسلمانان از هـرگونه تشبث برای حفظ دیانت خود معذور خواهند بود.
مهدی الحسنی تهران-نمایندگان عالی بین النهرین نمره 31 -تاریخ 22 سرطان 1302 تلگراف ژنو توسط سکرتر؛اعضای محترمه مجمع بین الملل انگلیس به اسم حـمایت ملل ضعیفه،چنگال غاصبانه خود را با تکیه [بر]رضایت مساعدت مجمع اتفاق ملل در بین النهرین فرود برده،علاوه بر مظالم وحشیانه چندین ساله،اخیرا محض اجرای انتخابات برای رسمی نموده معاهده که بـا فـیصل بسته ،قائدین ملت را تبعید و تنکیل رؤسای مقدس روحانی اسلام را به جرم وظیفه شناسی تبعید و بعضی را اسیر و به مقدس ترین ناموس دیانت و ملیت مسلمانان لطمه وارد ساخته؛این است که به نام آزادی و حـفظ حـقوق ملل که اساس استناد آن مجمع است،تنفرات ملت بین النهرین و عدم رسمیت انتخابات که به قدرت سرنیزه عزم اجرای آن دارد،اظهار می داریم .
معتمد جمعیت-مهدی الحسنی تهران -نمایندگان عـالی بـین النهرین نمره 32 -تاریخ 22 سرطان 1302 تلگراف [به ]فرانسه دولت جمهوریه فرانسه؛کپیه پارلمان فرانسه؛آلمان دولت جمهوریه آلمان؛کپیه پارلمان آلمان؛آنقره مجلس ملی کبیر ترکیا؛حضرت غازی مصطفی کمال پاشا؛ افغان دولتـ افـغان؛روسـیه دولت شوریه جمهوریه روسیه؛آمریکا دول مـتحده آمـریکا؛کـپیه پارلمان آمریکا؛هلند دولت هلند؛کپیه پارلمان هلند؛اسپانیا دولت اسپانیا ؛کپیه پارلمان [اسپانیا] ؛مصر دولت مصر؛ایتالیا دولت ایتالیا؛ژاپون دولت ژاپون؛بلژیک دولت بـلژیک؛کـپیه پارلمـان بلژیک؛
در این عهد که عاطفه آزادی در قلوب تـمام مـلل جای گیر و در حفظ حقوق خود هرگونه فداکاری می نماید،دولت انگلیس دست از سیاست استعماری نکشیده،در محو حیات ملت بین النهرین از هـرقسم مـظالم مـضایقه نمی نماید .اخیرا برای اجرای انتخابات محض رسمیت دادن به معاهده [ای ]که بـا فیصل بسته رؤسای قوم را نفی،بالاخره شعائر مقدسه و مقام عالی روحانیت را هتک،علما و رؤسای مذهب را تبعید و بعضی را اسـیر نـموده اسـت؛لذا عواطف طرفداران آزادی ملل را به عدم رسمیت انتخاباتی که با سرنیزه مـی شود،مـتوجه و رفع این مظالم را خواستار[شده ]و بر فجایع ظالمانه انگلیس تمام ملت بین النهرین پر و تست می نماید.
معتمد جـمعیت-مـهدی الحـسنی نمایندگان عالی بین النهرین نمره 33-تاریخ 24 برج سرطان 1302
وزیر خارجه دولت علّیه ایـران!
مـکتوب مـتحد المآل به سفرای مقیم تهران:آمریکا،فرانسه،ایتالیا،روسیه،ترکیا،افغان، هلند،بلژیک،آلمـان ،وزارتـ امـور خارجه ایران.
خدمت نماینده محترم دولت فخیمه...!
دولت استعماری انگلیس که همیشه طمع و حرص جهانگیری را بـه اسـم حمایت ملل ضعیفه توسعه داده است،بر خلاف اصل آزادی ملل دست غـاصبانه خـویش را روی اسـتقلال بین النهرین گذارده اخیرا محض اجبار ملت به قبول معاهده نامشروع انگلیس و فیصل،قـائدین مـلت را سرکوب و تبعید و تمام حقوق ملیه آنها را پایمال ساخته است و هرقدر بر شدت فـشار مـادی جـابرانه افزودند به عکس انتظار بر ثبات و فداکاری ملت افزوده گردید.آخرین چاره را اعدام اساسی دیـانت کـه تکیه گاه اعظم ملت است قرار داده ،به توهین مقام مقدس روحانیت پرداخـته، تـمام پیـشوایان روحانی را که مرجع عموم مسلمانان هستند اسیر و از امکنه [ای ]که مرکز دیانت و روحانیت اسلامیه است اخراج و یـک نـفر از روحـانیون بزرگ را که طرف تکریم و احترام عموم ملت است با اطفال کوچک در گـرمسیری کـه اقامت آن مهلک است در حبس و شکنجه گذارده است.فلهذا فجایع وحشیانه انگلیس را به عالم انسانیت عرضه داشـته و عـدم رسمیت انتخاباتی را که به قوه سرنیزه عزم اجرای آن را دارد،اظهار و بر این تـعدیات ظـالمانه به نام ملت بین النهرین پر و تست مـی نماییم.در خـاتمه جـدا تقاضا می نماییم که مراتب معروضه را به فـوریت بـه دولت متبوعه خود اطلاع بدهید.
معتمد جمعیت-مهدی الحسنی تهران-نمایندگان عالی بـین النـهرین نمره 34-27 برج سرطان
صور تـلگراف بـه مسلمین هـند مـخابره شـد.
دولت ظالمه انگلیس علاوه بر مظالم چـندین سـاله در بین النهرین از قبیل چهل و پنچ روز محاصره نجف اشرف و اتلاف نفوس زکیه و بـمباردمان قـبهء مطهره مرتضوی و آتش زدن معتکفین مسجد جـامع کوفه به آتش طـیارات و حـبس رؤسصا و اعدام مسلمانان و سوزاندن خـانه و آشـیانه اهالی و هتک اعراض و اتلاف نفوس بیچارگان حتی نسا و اطفال،اخیرا در شب 12 ذی قعده بـه صـدد قلع و قمع حوزه اسلامی بـرآمده،تـمام حـجج اسلام و مراجع تـقلید را بـه جرم فتوای دینی دسـتگیر،بـعضی را در خارج عراق حبس و بعضی را از سرحد اخراج،مرکز روحانیت اسلام را منهدم،جامعه دیانت را منعدم،روحـ اسـلامیت را متألم،قلب حضرت رسالت را مجروح،تـمام اسـلامیان را از این فـاجعه افـسرده و مـتهیج ساخته،مسلمین هندوستان آنـچه تکلیف دارند عمل نمایند.
معتمد جمعیت-مهدی الحسنی تهران-نمایندگان عالی بین النهرین بالاخره در نـتیجهء اشـتداد تنفر و تهییج غضب عامه و تواتر تـلگرافات نـفرت آمیز و اعـتراضات شـدید اللحـن از تمام نقاط(ایـران)،سـفیر انگلیس مقیم تهران،داوطلب شد که قضیه را حل نماید و مشار الیه به وسیله چند آیروپلان 74 کـه بـرای حـرکت وی تخصیص داده شده بود به طرف عراق عـرب حـرکت و پس از چـند روز مـراجعت [کرد]و اظـهار داشـت که (دوبس )کمیسر عالی بین النهرین می گوید که علت تبعید حضرت آیت اللّه خالصی این بوده که حضرت معظم [له ] علاوه بر حکم تحریم انتخابات در صدد خلع فیصل بـوده و خود سفیر نیز از مداخله در قضیه امتناع نمود و این اظهارات بر غضب مردم افزوده تجمعات زیاد و سرتاسر ایران را احساسات ضد انگلیس فراگرفته و در تمام نقاط جدا تعطیل عمومی شد و آقایان علمای مـعتمدین از کـرمانشاه حرکت فرموده و تا ورود به قم متوجه هرجا که می شدند اهالی عموما از مرد و زن کوچک و بزرگ تا چند فرسخ استقبال کرده و مصر بودند که فتوایی از طرف آقایان صادر شود تـا در اجـرای آن با مال و جان و تمام قوا و حیثیات خود کوشش کنند و به تاریخ 26 ذی حجه 1341 در مرکز نمایش مهمی داده شد .
ورقه [روزنامه ]فوق العاده که در آن تاریخ منتشر شده و ذیـلا درج مـی شود،کیفیت آن را شرح داده است .
ضـمیمه جـریده ستاره ایران
این اوقات که مظالم و فجایع انگلیسها برای محو عالم اسلام به دست اندازی به مقامات دیانت و سلب مرکزیت روحانیت از اماکن مقدسه و تبعید و اسـارت مـراجع تقلید بالصراحه واضح و عـلنی گـشته،عموم مسلمین ایران بر حسب وظیفه اسلامیت که دیگر نمی توانستند خودداری و تحمل نمایند،مجالس و اجتماعات متعدده تشکیل و ناچار از هرگونه اقدامات مقتضیه شده از جمله جمعی از تجار و اصناف و سایر طبقات مختلفه در بـیست و پنـجم شهر ذی حجه 1341 تصمیم گرفتند که فردای آن روز در مسجد سلطانی اجتماع کرده لوایح اعتراض و تنفر از مظالم انگلیسها تهیه نموده و به سفارت خانه های دول متحابّه 75با هیئت اجتماع بدهند.صبح آن روز در حالی که نوامیس و عـیالات مـردم غالبا در پشـت بامها و شاید از شدت گرما مکشفات الوجوه 76خوابیده و آرمیده بودند،دفعتا آیروپلان انگلیسها به خلاف قوانین مقدسه مملکت و حـقوق بین الملل و رعایت اصول انسانیت که حتی می توان گفت از یک دولتـی وحـشی هـم چنین اقدامی شایسته نبود،محض اهانت کردن و بازداشتن اهالی از اقدامات حقه و مظلومانه خود در ارتفاع بسیار کمی قـریب یـک ساعت در تمام شهر نمایش داده بر خلاف توهمات آنها ملت عصبانی تر گردیده،در مـوعد مـعین مـتجاوز از ده هزار نفر در مسجد سلطانی جمع در دو ساعت و نیم به غروب در حالتی که بیرقهای سیاه بزرگ و کـوچک در دست داشتند با یک نظم و نسق قابل توجه حرکت نموده در بین راه هم دسـتجات متعدد ملحق شده در خـیابان نـاصریه و میدان توپخانه داخل خیابان«علاء الدوله »گشته در سفارت خانه محترم بلژیک یک نفر از تجار لایحه اعتراضیه را با صدای بلند قرائت و تسلیم سفارت خانه مزبور نموده و در سفارت خانه های محترم آلمان و عثمانی همین طور لوایح قرائت و تـقدیم گشته و از خیابان اسلامبول به خیابان سعدی و چهارراه سید علی،از دروازه دولت خارج و به سفارت خانه محترم آمریکا که جمعیت در آنجا متجاوز از سی هزار شده بود رفته و لایحه قرائت و تقدیم شد و از آنجا از دروازه جـدید داخـل شهر در پشت سفارت انگلیس در حالی که عموما محض ابراز تنفر سکوت آمیز روی خود را برگردانیده بودند عبور نموده و به سفارت خانه محترم روس رفته لایحه قرائت و تقدیم شده از آنجا به سفارت خانه های محترم هـلند و فـرانسه و ایتالیا و افغانستان رفته لوایح قرائت و تقدیم نموده از آنجا هم با همان نظم و سکوت که داشتند از بازارچه قوام الدوله به طرف مسجد سلطانی حرکت و نظر به آنکه این همه سکوت سینه ها را تـنگ کـرده
بود در حین ورود به مسجد سلطانی با صداهای بلند اللّه اکبر سینه های خود را خالی و حضرت آقای آیت اللّه زاده خالصی که آنجا بودند به منبر تشریف برده از حسن انتظام ملت قدرشناسی و مـتشکر شـده و بـعد جمعیت متفرق شدند.
عین لایـحه مـتحد المـآل اعتراضیه
در موقعی که جنگ عمومی روح بشریت را جریحه دار و طرفداران عالم انسانیت را در پنجه خون ریزی عالم که متوجه به اقامه صلح عمومی و آزادی ملل و دول دنـیا سـاخته و بـا آن همه فداکاریهای ملت بین النهرین مأمورین بریتانیا بـر خـلاف مواعید خود به آن ملت قدیم که در بدو امر داده بود،بر مظالم و حق کشی دیرینه خود افزوده،حق آزادی فکر و رأی را از آن مـلت بـه کـلی سلب و در تحت فشارهای گوناگون آنها را مجبور به اسارت و اقرار بـه عبودیت خود می نماید و بالاخره در غصب حقوق سیاسی آنها تجاوز کرده به حقوق دینی که در تمام عالم آزاد و مصون از هـرگونه تـعرضات اسـت،دست انداخته،مقام مقدس روحانیت اسلام را به جرم ادای وظیفه دینیه دسـت خوش مـظالم خویش قرار داده،هتک احترام اعتاب 77مقدسه مسلمین را نموده و رؤسای اسلام را تبعید و بعضی را اسیر و قلوب عموم مـسلمانان عـالم را جـریحه دار نموده؛نظر به مراتب فوق(ما ملت ایران)روح حق شناسی ملت و دولت معظم...بـه تـوسط جـناب جلالت مآب وزیرمختار آن دولت مخاطب ساخته تنفرات خود را از این مظالم حق شکنانه اظهار می داریم و متمنی هـستیم کـه ایـن تنفر ما را به ملت و دولت متبوعه خود ابلاغ بدارند.
*** پس از انجام این نماش مهم ملی،نـظر بـه تصادف با ماه محرم و ایام مصیبت در مجالس سوگواری فاجعه اخیر بین النهرین مـوضوع تـعزیه داری واقـع شده،ذاکرین و وعاظ در منابر و مجالس مصائب وارده بر قبر شریف حضرت علی بن ابیطالب(عـلیه السـّلام)و حضرت سید الشهداء و سایر مراقد و مقامات مقدسه بین النهرین را متذکر شده فریاد شـکوی و تـظلم از مـظالم بریتانیا محیط را پر ساخته و امسال بالخصوص عزاداری به شکل مخصوص در جریان است و در تاریخ 12 محرم 1342 یک نـماش مـهم تاریخی که ورقه فوق العاده منتشره در همان تاریخ کیفیت آن را تشریح نـموده اسـت اجـرا شد.این است که مقدمه 78فوق العاده مذکور عینا و لایحه تقدیمیه به مجلس شورای مـلی کـه در ذیـل آن مندرج است به طور خلاصه درج می شود.
ضمیمه شفق سرخ
یک نمایش مـلی تـاریخی
بر حسب اطلاعی که قبلا از طرف مجتمعین مسجد شاه به مجامع تعزیه داری آقایان محترم تجار و اصـناف داده شـده بود،تعزیه داران کلیه مجامع تهران با بیرقهای سیاه در یوم 12 محرم جاری 1342 در مـسجد سـلطانی حاضر و از آنجا تخمینا سه و نیم قبل از ظـهر بـا بـیرق سیاه ساده که حامل آن در جلو جمعیت حـضرت آیـت اللّه یزدی بودند مجتمعا با شرکت جمعیت کثیری از عموم طبقات در کمال نظم و متانت و شـکوه فـوق العاده با سرودن مرثیه [ای ]که مـتضمن مـصائب و فجایع وارده بـر ائمـه اطـهار علیهم السلام و مراقد مطهره و نواب و مـجاورین قـبر آنها و ذکر مظالم انگلیس بود حرکت کرده و از درب طرف مسجد حامع بـه چـهار سوق بزرگ و کوچک و بازار بزازها و کـنار خندق و خیابان ناصریه [ناصرخسرو فـعلی ]و لالهـ زار و شاه آباد و بالاخره با جمعیتی کـه مـتجاوز از چهل هزار نفر بودند یک قسمت از آنها(یعنی تا آن اندازه که فضای دو طـرف عـمارت بهارستان گنجایش داشت)وارد مجلس شـورای مـلی و لایـحه ذیل را آقای مـلک المـحققین که برای قرائت آن مـعین شـده بودند در کمال طلاقت ،قرائت و از طرف جمعیت تسلیم اداره مباشرت مجلس شورای ملی شد.سپس جـمعیت از مـجلس حرکت و با همان انتظام از مقابل مـدرسه نـاصری(سپهسالار جـدید)بـه بـازار پامنار و مروی و مقابل شـمس العماره و بازار کنار خندق و از درب بازار بزازها تکبیرگویان به مسجد شاه عودت نموده و از طرف حضرت آیـت اللّه زاده خـالصی نطق مؤثری مشعر بر تشکر از احـساسات عـمومی و خـورسندی و امـیدواری از اهـمیت و عظمت این اقـدام مـلی ایراد و تقریبا یک ساعت بعد از ظهر جمعیت متفرق شدند .
لایحه مذکوره مظالم و حرکات خصمانه و شقاوت کارانه دولت انـگلیس نـسبت بـه عالم اسلامی مقدمه در شرح مظالم و حرکات خـصمانه و شـقاوت کارانه دولت انـگلیس نـسبت بـه عـالم اسلامی مخصوصا قطعه مقدسه بین النهرین و اظهار تأثیر و تبری و تنفر از رویه مشئومه مأمورین جائره انگلیس نسبت به روحانیت اسلام و تبعید علمای اعلام و قائدین مسلمانان از مقامات مقدسه دیـنی و تقاضای جبران این فاجعه عظمی از اعلی حضرت همایونی و هیئت محترم دولت و مجلس شورای ملی و در خاتمه از اداره مباشرت مجلس تقاضا شده بود که عین اظهارات را به سمع نمایندگان آتیه برسانند.
علاوه بر مراتب مـذکوره،اقـدامات مهمه زیاد دیگر نیز شده که نظر به نشر قسمت اعظم آن در جراید برای احتراز از طول کلام از تکرار آن صرف نظر می شود.
از آن تاریخ به بعد هم روزبه روز بر تنفرات و تعرضات و تجمعات مـلت افـزوده،اجتماع مسجد شاه تهران روزبه روز بر اهمیت و عظمت خود می افزاید و خوشبختانه در نتیجه ابراز
احساسات از طرف ملت ایران و جدیت و پافشاری اهالی که در مسجد شـاه تـمرکز یافته و اقدامات حکومت ایران ،بـندگان حـضرت مستطاب آیت اللّه الحاج شیخ مهدی خالصی دامت برکاته پس از زیارت بیت اللّه الحرام از طرف خلیج فارس متوجه ایران شده و جهاز آذربایجان از طرف دولت ایران به استقبال ایشان رفـته و در تـاریخ یکشنبه 18 صفر 1342 با آقـازادگان و مـنسوبین و آقایان حجاجی که در خدمت ایشان بودند به بندر بوشهر نزول اجلال فرموده و از طرف عموم طبقات از عشایر و سکنه دهات و اهالی بوشهر قاطبتا از تجار و اصناف و اعضای ادارات و مدارس قدیمه و جدیده و سایر طـبقات اسـتقبال و پذیرایی شایانی به عمل آمده و از بندر...به منزل در تمام نقاط قربانیهای زیادی شده در میان احساسات با یک شکوه و جلالت فوق العاده غیر قابل وصفی در عمارت امیریه بوشهر ورود فرموده و از طرف دولت و مـلت از ایـشان پذیرائی مـی شود و عموم ملت ایران این موهبت عظمی را مغتنم شمرده و تبریکات صمیمانه خود را تقدیم حضور انورشان داشته و این کـتابچه را برای قدوم مبارک ایشان نشر می دهند.
مادامی که این فاجعه عـدیم النـظیر کـما هو حقه 79کاملا جبران نشود ممکن نیست امت اسلام ، بالخصوص ملت ایران،ساکت بمانند و در صورت ادامه ایـن حـرکت وحشیانه از طرف انگلیس ظالم نسبت به عالم اسلامی و خاتمه ندادن به مداخلات و تـجاوزات حـق شکنانه،بـیم آن می رود که منتهی به قضایایی شود که سیاستمداران لندن از عهده بار مسئولیت او نتوانند بـرآیند.
پانوشتها:
(35)-آیـت اللّه حاج سید ابو الحـسن اصـفهانی(1284-1365 ق):فرزند سید محمد،چند سالی در اصفهان مقدمات علوم و سطوح فقه و اصول را فراگرفت.سپس به عراق رفت و از آیات عظام آخوند خراسانی،علامه یزدی،مجاهد شیرازی و شیخ الشریعه اصفهانی کسب فیض نـمود.وی از مـدرسین بزرگ حوزه نجف بود که پس از فوت علامه یزدی حوزه درس او محل استفاده اعلام بزرگ و فضلای متعدد قرار گرفت .با درگذشت آیات عظام حائری و نائینی،زعامت و مرجعیت جهان تشیع به وی منتهی شـد.آیـت اللّه اصفهانی در دوران انـقلاب عراق به مخالفت با استعمار انگلیس برخاست و معروف است که پیشنهاد مبلغ قابل توجهی را که سفیر انـگلیس به وی داده بود،نپذیرفت ومبالغ بسیاری را جهت هزینه مسلمانان و شیعیان عراق کـه در جـنگ آسـیب دیده بودند،صرف کرد.در همین دوران به دلیل مخالفت با سیاست انگلستان در عراق، چند سالی را به حـال تـبعید گذراند.
(36)-آیت اللّه میرزا محمد حسن نائینی(1273-1355 ق):فرزند عبد الرحیم،در نائین تولد یافت.مـقدمات عـلوم فـقهی را در ایران به پایان برد و به نجف رهسپار شد و نزد آیات عظام آقا رضا همدانی،سـید استاد،میرزای بزرگ شیرازی و آخوند خراسانی به دانش اندوزی پرداخت .وی در اصول فقه،یکی از سـرآمدان عصر به شمار مـی آمد و مـرجعی بصیر و آگاه بود. در سال 1302 ش همراه با آیت اللّه اصفهانی،به دلیل مخالفت با حکام وقت در عراق،مجبور به تبعید شد و به ایران آمد. چندی بعد به حوزه خودش بازگشت و تدریس و اداره آنجا را بـه عهده گرفت.تنبیه الامة از آثار مشهور آیت اللّه نائینی است .
(37)-حضرات علمای اعلام و حجج اسلام که خداوند در طول روزگار ما را از سایه آنان بهره مند گرداناد.آگاه شدیم که شما بر اساس وظـیفه دیـنی و رهبری روحانی تان بر مردم ،شرکت مردم در انتخابات و نیز هرگونه مساعدتی را در این باره حرام و مضر بر آنان کرده اید ،یاری رسانده،آن را در حکم محارب با خدا و رسول خدا دانسته اید.از شما خاضعانه تقاضا می کنیم کـه آن عـمل خیرخواهانه را آشکار کنید تا اوامر شرعی را که خداوند اطاعت از آن را واجب نموده،اطاعت کنیم. 15 ربیع الاول سنه 1341
(38 )-آری ،اکنون حکم تحریم انتخابات از طرف ما صادر می شود.چنان که در همه بلاد بر هـمگان پوشـیده نیست و هرکس در این انتخابات حاضر و وارد شود و یا در انجام آن کمک کند ،مانند کسی است که با خدا و رسول و اولیاء خدا(که صلوات خدا بر همه آنان باد )جنگیده اسـت. الاحـقر ابـو الحسن موسوی اصفهانی (مهر ابـو الحـسن مـوسوی)
(39)-آری ،حکم ما به تحریم انتخابات بر عموم ملت عراق صادر می شود.پس هرکس در آن وارد شود و یا کمکی کند پس خدا و رسول او را خـشمگین کـرده اسـت و همان طور که خداوند در کتاب(قرآن)مجید می فرماید،آیـا کـافران نمی دانند که «کسی که خود و رسول خدا را خشمناک کند برای او آتش همیشگی جهنم و ذلت و خواری بزرگ است.»پناه بر خـدا از تـمامی آن اعـمال.
1341/1825 الراجی محمد مهدی الکاظمی عفه عنه (مهر محمد مهدی)
(41)-آری،بـه درستی انتخاب کنگره عراقی،بر اساس آنچه که از سوی علمای اعلام دامت برکاتهم صادر شده است شرعا حـرام اسـت .پس هـرکس بدان بپردازد و یا آن را کمک کند محارب خدا و رسولش وائمه طاهرین اسـت. پسـر آیت اللّه میرزا محمد تقی عبد الحسین الشیرازی
(42 )-ترهات:یاوه گوییها.
(43)-ضغط:فشار و تنگی معاش .
(44)-چه قوه احـتلامیه ...:زیـرا نـیروی اشغالگر آنان با داشتن ابزارهای سیاسی و جنگی در برابر احساسات مردم تاب نـیاوردند.
(45)-داعـی:انـگیزه.
(46 )-ملوم :ملئوم،مورد سرزنش.
(47)-قنسول سامی :سرکنسول .
(48)-و لقد اعذر من انذر:هشداردهنده معذور اسـت .
(49)-آلات نـادیه:ادوات جـنگی،وسایل آتشین.
(50)-و خدا وعده پیروزی به آنها می دهد.«و پیروزی نیست مگر از ناحیه خداوند عـزیز و دانـا »(آل عمران ،آیه 126 ).
(51)-ژولیوس رویتر :متولد 1816 میلادی است.وی یهودی بودو زندگی شغلی خود را از اسـتخدام در بـانکی در شـهر روتنگن آلمان آغاز کرد و در همان اوان،در فکر تأسیس یک خبرگزاری افتاد و بدان اقدام نمود.او تـا 1851 م فـعالیت خبرگزاری را در پاریس متمرکز کرد اما در همان سال،به دلیل سخت گیری دولت فرانسه،خبرگزاری را بـه لنـدن(انـگلیس)انتقال داد و در آنجا مشغول فعالیت شد.مطبوعات انگلستان با اعتماد و اتکا،به خبرگزاری رویتر،شکل ویـژه ای بـه خود گرفت.رویتر در 1857 م تابعیت انگلستان را پذیرفت و در 1871 م به لقب بارون ملقب گردید.در 1899 م در شـهر نـیس فـرانسه درگذشت ولی خبر گزاری اش همچنان یکی از بزرگ ترین آزانسهای خبری جهاین به شمار می رود.
(52)-ادوار عابره:اوضاع و دگـرگونیها و دورهـ های گـذرا .
(53 )-کماندانی ضباط:تحت فرماندهی افسران.
(54)-اهلیت تنبه:شایستگی آگاهی و وقوف
(55)-در اصل:تـوسط.
(56)-چـه پر واضح است که مفاد مواد آن ...:زیرا پیداست که هدف مفاد بندهای قرارداد(ملک فیصل و دولت انـگلیس)سـلب اقتدار،از بین برد آزادیها،خلع ید و باطل کردن حقوق حاکمیت ملت عـراق بـوده،به جای آن،چیزی جز بسط و گسترش سـلطنت و اخـتیار مـطلقه و حکومت بی قیدوشرط انگلیس بر بین النهرین(عـراق)نـیست.
(57)-آنقوره:آنکارا Ankara که در قدیم به نامهای آنکورا و آنگوریه نیز معروف بود،پایتخت کـشور تـرکیه(عثمانی قدیم) است.آنکارا پیـش از جـنگ جهانی اول شـهر کـوچکی بـود که در 1923 م پایتخت ترکیه شد.
(58)-غازی:لغـت عـربی به معنی جنگ کننده با دشمن که در تعبیر اسلامی در معنی جنگ کننده با کـفار اسـت .در دوره اسلام عنوان غازی لقبی بـرای کسانی شد که در غـزوات مـنشاء خدمات ممتاز بودند.بعدها جـزء عـناوین بعضی از امرا و فرمانروایان مسلمان،مانند امرای آناطولی،بویژه سلاطین عثمانی ،گردید .حضرت غـازی،عـنوانی است که به مصطفی کـمال پاشـا نـسبت می دادند.
(59)-در اصل:احـتمامی.
(60)-سـکان:جمع سکنه ،ساکنان.
(61)-مـؤتمر فـجائع انگلیس:کمیته یا همایش بررسی جنایات انگلیس.
(62)-نهب :غارت و از بین بردن.
(63)-هتک اعراض:آبرو؟ی.
(64)-غـایت مـأمول:نهایت آرزو.
(65)-ملجأ و غوث:پناهگاه و فریادرس .
(66)-اسـف اشـتمال:اسف انگیز،انـدوهبار.
(67)-در گـذشته حـکم کردیم که شرکت در انـتخابات حرام است و تاکنون نیز همچنان این حکم تغییر نکرده است. 15/شوال/1341 الاحقر ابو الحسن مـوسوی اصـفهانی
(68)-آری در گذشته،شرکت در امر انتخابات و یاری کـردن آن را بـه هـرشیوه مـمکن بـر هرمسلمان مؤمن بـه خـداوند و روز قیامت،حرام کردیم و این حکم همچون گذشته باقی است و تغییری نکرده است. 17/شوال 1341 الاحقر محمد حـسین غـروی نـائینی
(69)-آری آنچه را که حجج اسلام و آیات عظام در گـذشته حـکم کـرده اند نـفاذ و بـه قـوت خود باقی است بلکه رد آن،رد خداوند و شرک به خدا خواهد بود. الراجی محمد مهدی کاظمی خالصی
(70)-شمند:وسیلهء نقلیه .
(71 )-لواء بین النهرین:عنوان روزنامه ای است که در تهران به صـاحب امتیازی و مسئولی ع.شرافت،تأسیس و نخستین شماره آن در 12 صفحه بزرگ در پنجشنبه 27 ربیع الثانی 1342/14 آذر 1302 منتشر شد.این روزنامه به دو زبان فارسی و عربی نوشته می شد که نخستین شماره آن درباره وجه تسمیه آمده بود:«علت آنـکه اسـم(لواء بین النهرین)را اختیار نمودیم برای این جریده،آن بود که حزب وطنی عراقی بسیار جدوجهد کرد که امتیاز روزنامه به اسم(اللواء العراقی)از حکومت محتله در بغداد بگیردو اصدار کند موفق بـه آمـال خود نشدند چون که انگلیسیها که همواره دشمن آزادی و مدنیت بودند متفرق کردند.اعضاء آن حزب را در تاریخ اول محرم سال گذشته 1341 بعضی را به حبس،بعضی را تبعید از آنـجایی کـه در بغداد از این خدمت بزرگ بـه عـالم اسلامیت محروم شدند.بعضی از اعضاء مؤسسه آن حزب در ایران اصدار کردند این جریده را و اختیار نمودند این اسم را برای او؛چون که این رسم متداول است در بین عـرب و فـارس و هردو فرقه به حـاق مـعنای او می رسند.در اغلب شماره های روزنامه لواء بین النهرین سخن رانیهای آیت اللّه خالصی چاپ و منتشر می شد که منظور از تأسیس آن،همان ترویج و تبلیغ وی بود .از این روزنامه شش شماره منتشر شد که به جای شـماره هـفت آن، روزنامه اتحاد اسلام به مدیریت شیخ حسین لنکرانی بیرون آمد.
(72)-قبّه:بارگاه،گنبد،به برخی اماکن متبرکه از جمله نجف اشرف اطلاق می شده است.
(73)-رزیّه:مصبیت.
(74)-آیروپلان:هواپیما.
(75)-دول متحابّه :دولتهای دوسـت.
(76)-مـکتشفات الوجوه:بـا روی باز و بی حجاب.
(77)-اعتاب:آستانها.
(78)-مقدمه:سرمقاله .
(79 )-فاجعه عدیم النظیر،کما هو حقه:رویداد بی نظیر،آن گونه که شـایسته است.
(80 )-اتحاد اسلام :عنوان روزنامه ای است که به جای شماره هـفتم روزنـامه لواء بـین النهرین در تهران چاپ و منتشر شد.مدیر و نویسندهء آن شیخ حسین لنکرانی بود که نخستین شماره روزنامه اتحاد اسـلام را روز شـنبه 26 شوال 1342/11 خرداد 1303 منتشر کرد.در این شماره،لنکرانی نوشته بود :«مجتمعین مسجد سلطانی(مـسجد شـاه تـهران که در 1303 جمعی قبه نام نجات بین النهرین از مظالم انگلیسیها،در آنجا مجتمع شده و از دولت وقت تقاضای کـمک و همراهی کردند )که برای استخلاص حرمین و بین النهرین جمع شده بودند،روزنامه لوای بـین النهرین را تا شش شـماره مـنتشر نمود.ولی چون روزنامه مذکور نتوانست از همه جهت مظهر افکار جمعیت باشد ،لذا از طرف جمعیت تعطیل و چون نامه هایی دائر به انتشار روزنامه رسید که باید حتما روزنامه منتشر شود،من بر خلاف نظر سـابق خود حاضر شدم که جریده اتحاد اسلام را طبع و نشر نمایم».روزنامه اتحاد اسلام نیز مانند روزنامه لواء بین النهرین تحت نظر خالصی و برای ترویح و اشاعه افکار وی بوده،می توان هردو را در امتداد یکدیگر دانـست.بـه نوشته محمد صدر هاشمی،از روزنامه اتحاد اسلام سیزده شماره بیشتر منتشر نشد که شماره آخر آن در 12 ذی حجه 1342 /24 تیر 1303 انتشار یافت و روزنامه با تبعید شیخ لنکرانی به مشهد و کلات،تعطیل گـردید.بـه طوری که در آخرین برگ چاپ چهارم از جزوه مظالم انگلیس در بین النهرین قید شده، روزنامه اتحاد اسلام پیش از آن،جزوه مزبور را به صورت ضمیمه در یکی از شماره های خود چاپ کرده،در اختیار خـوانندگان قـرار داد.این نوشته حاکی است:این کتاب پس از آنکه دو مرتبه در مطبعه مخصوصه به مجلس [شورای ملی ] طبع شد،یک مرتبه دیگر هم از طرف ملت طبع و منتشر گردید .پس این مرتبهء طـبع چـهارم و بـلکه چون یک مرتبه هم بـه طـور پاورقـی روزنامه منتشر شد.این در حقیقت چاپ پنجم محسوب خواهد شد.
فصلنامه مطالعات تاریخی- بهار 1384شماره 6- صفحه 9