29 آبان 1400
تاریخنگاری حسن پیرنیا در مصاحبه با امید اخوی
اشاره: میرزا حسن خان مشیرالدوله (پیرنیا) در تاریخ نگاری ایران جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است.اثر سه جلدی « تاریخ ایران باستان » وی اکنون هم یکی از منابع مهم دوره باستان ایران محسوب می شود. این که چه عواملی سبب تالیف این کتاب شد؟ پیرنیا در نگارش آن از چه منابعی استفاده کرد؟ و بازخورد انتشار این کتاب در مجامع علمی چه بود؟ از جمله پرسش هایی است که در روند بررسی و نقد تاریخ نگاری حسن پیرنیا باید به آن توجه کرد. به همین منظور به سراغ « امید اخوی » نویسنده کتاب « سیاستمدارمورخ »(1) رفتیم و سوالات فوق را با وی در میان گذاشتیم. امید اخوی فارغ التحصیل رشته تاریخ است و هم اکنون سمت استادی در یکی از مراکز آموزش عالی را بر عهده دارد. از وی تاکنون مقالاتی در نشریات داخلی به چاپ رسیده است.
***
موسیخان: آقای اخوی از این که دعوت ما را برای مصاحبه پذیرفتید، سپاسگزارم. برای آغاز بفرمایید چه شد که به سراغ تکنگاری رفتید و چرا میرزا حسن خان مشیرالدوله (پیرنیا) را انتخاب کردید؟
ـ اخوی: در تاریخنگاری ما آسیبی وجود دارد که بعد از انقلاب تا حال، بعضی از شخصیتها را فکر میکنیم که شناخته شده هستند و به سراغ آنها نمیرویم. این احساس وجود دارد که در مورد این شخصیت در کتابها و مقالات نام او برده شده و نیازی به تحقیق و بازبینی نیست. بعد از فارغالتحصیلی از سوی اساتید پیشنهاد شد که روی تکنگاری کار کنم.
ـ موسیخان: چه اساتیدی؟
ـ اخوی: دکتر نصرالله صالحی، دکتر محمود جعفری دهقی. در دوران تحصیل به این مسئله فکر میکردم که زندگینامهنویسی (بیوگرافی) تا چه حد در مباحث تاریخ اجتماعی به ما کمک میکند. بعد از مشورتهایی که صورت گرفت، تصمیم گرفتم زندگی، آثار و اندیشههای میرزا حسن مشیرالدوله (پیرنیا) را مورد پژوهش قرار دهم ونام کتاب را با مشورت دکتر جعفری دهقی استاد فرهنگ وزبان های باستانی دانشگاه تهران "سیاست مدار مورخ "گذاشتم. وقتی نام حسن پیرنیا برده میشود، اکثراً او را با کتاب معروف «تاریخ ایران باستان» میشناسند. در میان عامه بیشتر از این کتاب، شناختی از او نیست. اگر حول شخصیت پیرنیا بیشتر جستجو کنیم، به ابعاد مختلف زندگی او و همچنین تأثیرگذار بودن وی در دورهای مهم از تاریخ ایران پی میبریم. او از سن 17 سالگی که برای تحصیل به روسیه سفر میکند و در کالج نظامی «کاتسکی کرپوس (kadetsky) (مدرسه نظامی روسیه) در سنپترزبورگ ثبتنام میکند، به نوشته بسیاری از جمله عبدالله مستوفی، نویسنده «شرح زندگانی من»، اولین ایرانی دارای دکترای حقوق است. هرچه جلوتر میرویم تأثیر میرزا حسن خان را در حوادث و جنبشهای اواخر قاجار بیشتر میبینیم؛ مثل نقش او در اعلام بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول، تدوین نظامنامه انتخاباتی مجلس، تأسیس مدرسه علوم سیاسی و...
ـ موسیخان: فضای فکری میرزا حسن خان مشیرالدوله چه تأثیری در اندیشه تاریخنگاری او داشت؟
ـ اخوی: دورههای فکری میرزا حسن خان را میتوان به چند دوره تقسیم کرد: فضای فکری او هنگام تأسیس مدرسه علوم سیاسی در دورة ناصری، فضای فکری او در چهار دوره ریاست کابینه دولت و یا در دوران وزارت او در مناصب مختلف در دولت. او اولین تألیفش، کتاب «حقوق بینالملل» است. (که مرحوم محمد گلبن این کتاب را با ویراستاری تجدید چاپ کرد) از همان زمان دغدغههای او درباره تاریخنگاری و آموزش تاریخ در مدارس ایران را میتوان دید. اما او تاریخنگاری جدی خود را پس از کنارهگیری از سیاست در سال 1305 آغاز میکند. البته باید توجه داشت که در دورة رئیسالوزرایی رضاخان، افکار ملیگرایی و باستانگرایی رشد زیادی پیدا میکند که در کتاب به طور خلاصه ذکر شده است. به علت ناکامیهایی که در مشروطه و جنگ جهانی اول برای ایران پیش آمد، هویت بخشی به ایرانیان در قالب باستانگرایی آغاز شد. (البته معتقدم که ما در مشروطیت به دستاوردهایی رسیدیم که سالها بعد کشورهای همسایه به آنها رسیدند) این مباحث از سوی رضاخان و اطرافیان او مورد حمایت قرار گرفت. یکی از افرادی که به رشد این مباحث کمک کرد، میرزا حسن خان مشیرالدوله بود. میرزا حسن خان از نظر سیاسی با رضاخان بسیار اختلاف داشت و یکی از دلایل کنارهگیری وی از سیاست این اختلاف بود. اما از لحاظ فکر تاریخی با حکومت پهلوی همراهی داشت. تحلیل من این است روشنفکرانی مثل فروغی، میرزا حسن خان مشیرالدوله، علیاکبر داور و حتی ملکالشعرای بهار قصد داشتند که بخش فرهنگی حکومت رضاشاه را مدیریت کنند. البته بعدها این افراد با خود او اختلاف پیدا کردند و مثلاً مرحوم بهار تبعید میشود. علت همکاری هم این بود که رضاخان موفق شد پس از مدتها، کشور را یکپارچه و متحد کند و ایران را از خطر تجزیه نجات دهد. جالب این که واژه «وطن» یکی از عناصر مهم تاریخنگاری حسن پیرنیا است. او در دوران فعالیت سیاسی، مدتی درگیر جنبش جنگل و غائله مرحوم شیخ محمد خیابانی بود و به یکپارچگی کشور بسیار اعتقاد داشت. از این منظر او با رضاخان همراه بود. درست در همین زمان است که اشخاصی مثل حسن پیرنیا با توجه به تاریخ دوره باستان، تلاش دارند تا حس ملیگرایی را در میان ایرانیان تقویت کنند.
ـ موسی خان: شما جریان توجه به تاریخ باستان را به نقض بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول مربوط میدانید، آیا ریشههای این جریان فکری به سالها قبلتر باز نمیگردد؟
ـ اخوی: بله، موافقم و حتی این آغاز توجه به ایران باستان را دورة زندیه میدانم. اما من معتقدم از دورة رئیسالوزرایی رضاخان به بعد برای اولینبار یک نوع همفکری بین دولت و روشنفکران در سیاست فرهنگی به وجود آمد.
ـ موسیخان: دلایل نگارش کتاب «تاریخ ایران باستان» مهمترین اثر حسن پیرنیا چه بود؟
ـ اخوی: پیرنیا بعد از تألیف کتابهای «تاریخ ایران قدیم»، «ایران باستانی» و «داستانهای ایران قدیم» (که باید توجهی به این سه کتاب بشود) به علت استقبالی که از این کتابها صورت گرفت، دست به تألیف تاریخ کامل این دوره میزند. نکتهای باید در رابطه با این کتاب بیان کنم. مرحوم پیرنیا به صورت خیلی کامل به تاریخ دوره ساسانیان در کتاب تاریخ ایران باستان نپرداخته است.
ـ موسیخان: در جلد سوم که تاریخ دوره ساسانیان نوشته شده است!
ـ اخوی: نه، خیلی کم به آن پرداخته است. در سندی خواندم که پیرنیا گفته قصد دارد دورة ساسانیان را در یک جلد تألیف کند، نه یک بخشی از جلد سوم قرار داده شود.
ـ موسیخان: مستندات این ادعا چیست؟
ـ اخوی: من از مرحوم باستانی پاریزی شنیدم که پیرنیا تا انتهای تاریخ ایران در دورة اشکانیان در جلد سوم تألیف کرده است وبه صورت خیلی کم به تاریخ دوره ساسانیان پرداخته است.
ـ موسیخان: پس این دورة ساسانیان که در کتاب آمده مربوط به کیست؟
ـ اخوی: مرحوم باستانی گفتند که پیرنیا به طور جزیی به دوره ساسانیان پرداخته است.
ـ موسیخان: ممکن است در چاپهای بعدی به آن اضافه شده باشد؟
ـ اخوی: من احتمال آن را میدهم. مرحوم گلبن که اسناد زیادی درباره خاندان پیرنیا دارد، اشاره کرد مرحوم پیرنیا نتوانست جلد چهارم را به پایان برساند. به علاوه براساس اظهار نظر مرحوم سعید نفیسی در مقالهای که در صفحه 149 کتاب من آمده، او کتاب پیرنیا را تا اواخر اشکانیان میداند. به همین دلیل است که معتقدم نگارش تاریخ ایران باستان به طور کامل پایان نیافت.
ـ موسیخان: ویژگیهای خاص تاریخنگاری حسن پیرنیا در «تاریخ ایران باستان» چیست؟
ـ اخوی: یکی از ویژگیهای مهم در این کتاب، استفاده از گزارشهای کاوشهای باستانشناسی برای اولین بار است.
ـ موسیخان: این گزارشها را از کجا به دست آورده بود؟
ـ اخوی: او با بعضی از ایران شناسان اروپایی مانند هر تسفلد آشنایی و دوستی داشت. به دلیل تسلط به زبانهای روسی، انگلیسی و فرانسوی میتوانست با ایرانشناسان مکاتبه کند. حتی نقل است که پیرنیا زبان یونانی باستان را یاد گرفت تا از منابع اصلی یونانی استفاده کند و این دومین ویژگی کتاب اوست. این مطلب که اکثر مطالب این کتاب ترجمه کتب اروپایی است را قبول دارم، اما احاطه او به موضوع و پشتکارش قابل تأمل است. یکی دیگر از ویژگیهای کتاب، تلاش نویسنده در دفاع از وطن و تمامیت ارضی ایران است. مرحوم باستانی هم به صورت کتبی در مجله راهنمای کتاب و هم شفاهی به من گفت: «حق مرحوم پیرنیا از جهت ایران باستان بر ملت ایران همشأن حق فردوسی و شاهنامه است.»
در زمان حاضر کتابهای زیادی در موضوع تاریخ ایران باستان سراغ داریم. اما مرحوم پیرنیا نزدیک به یک قرن پیش با توجه به وجود منابع اندک در ایران، سه جلد کتاب تألیف میکند که تا به امروز مورد رجوع اکثر مورخین ایران باستان است. البته ذکر این نکته لازم است اگر میرزا حسن خان در 1305 ش از سیاست کنارهگیری نمیکرد، هیچ موقع نمیتوانست تألیفات تاریخی خود را انجام دهد.
ـ موسیخان: با توجه به اندک بودن منابع در ایران، مرحوم پیرنیا از چه راههایی کتابها و منابع خود را به دست میآورد؟
ـ اخوی: یکی از راههای دسترسی، سفرهای او به اروپا بود. به گزارش عبدالله مستوفی، پیرنیا در اولین سفر مظفرالدین شاه به اروپا سمت مترجمی او را داشت و احتمال دارد که در این سفر برخی منابع را خریداری کرده باشد. حدس دیگر من آن است که ایشان به دلیل دوستی با سفرای اروپایی در تهران، توانست که تعدادی از کتب مربوطه را از طریق آنان خریداری کند. این نظر شخصی من است؛ چون به دلیل محدودیت ارتباطی با دنیای خارج در آن موقع، راهی غیر از این نمیتوانست باشد.
ـ موسیخان: مرحوم پیرنیا پیرو چه مکتب تاریخنگاری بود؟
ـ اخوی: به نوشته مرحوم زرینکوب، پیرنیا از مکتب تاریخنگاری «فوندانکه» استفاده میکرد که خودم علاقمند به آن هستم. در این مکتب ذکر جزئیات و احوال شخصیتها و حوادث مورد توجه است؛ البته این مکتب امروزه در حال فراموشی است.
ـ موسیخان: باز خورد چاپ کتاب «تاریخ ایران باستان» در میان اهل علم چگونه بود؟
ـ اخوی: چاپ کتاب مورد توجه اهل علم قرار گرفت که شواهد آن را میتوانیم در نوشتههای مرحوم محیط طباطبایی، سعید نفیسی، ولیالله نصر پدر دکتر حسین نصر، ملکالشعرای بهار و... ببینیم. مرحوم پیرنیا روحیه انتقادپذیری داشته است، مثلاً کتاب را به افراد اهل فن میداده و نظرات آنها را جویا میشد. بعدها در دهةهای 30، 40 و 50 توجه به کتاب خیلی بیشتر شد، طوری که تعداد بیشتری از مردم عادی این کتاب را مطالعه کردند. امروزه در دانشگاههای کشور، یکی از منابعی که در مورد دورة ایران باستان به دانشجویان معرفی میشود، کتاب سه جلدی مرحوم پیرنیا است. برای کسانی که در موضوعات این دوره تحقیق میکنند، کتاب پیرنیا یک نوع نقشه راه محسوب میشود.
ـ موسیخان: اگر موافقید در مورد بعضی نقاط ضعف کتاب مانند غلطهای چاپی صحبت کنیم. چرا اینطور چاپ شد؟
ـ اخوی: اعتقاد دارم که این کتاب قابلیت ویرایش کلی دوباره را دارد و کمی غفلت از طرف من و کمی هم از سوی ناشر صورت گرفته است. احساسم این است که این کتاب به ویرایش دوباره احتیاج دارد. این کتاب به احتمال زیاد در آینده به عنوان بخشی از کتابی به نام «خاندان پیرنیا» خواهد بود که طرح آن را در ذهن دارم. نقد دیگر که وارد میدانم، عدم استفاده از روش تاریخ شفاهی در جریان کار است. آن زمان به دلیل نبود بودجه کافی، نتوانستم با اعضای خاندان پیرنیا ارتباط برقرار کنم. اگر با یکی از اعضای خانواده پیرنیا صحبت میشد، در نگارش کتاب حتماً تأثیر خود را داشت. تنها نقطه قوت این کتاب را مقدمه مرحوم باستانی پاریزی میدانم که با بزرگواری تمام بر من منت گذاشتند. میپذیرم که در مباحثی چون خاندان پیرنیا واندیشه تاریخنگاری پیرنیا باید کار بیشتری میشد. یکی دیگر از نقدهای به کتاب، این است که از ناشر (خانة تاریخ و تصویر ابریشمی) خواسته بودم همه اسناد را در پایان کتاب چاپ کند که متأسفانه ناشر از خوشسلیقگی! اسناد را در میان صفحات چاپ کرده است. نحوة پخش کتاب هم دارای ایراد بود. کتاب یکسان در همه کتابفروشیها توزیع نشد و در دسترس همگان قرار نگرفت.ولی با تمام این احوال از انتشارات خانه تاریخ وتصویر ابریشمی بسیار سپاسگزارم که برای انتشار کتاب سیاست مدار مورخ زحمت کشیدند. شما کتاب را باید این طور بپذیرید که فردی در آغاز راه تلاش کرده تا نمایی کلی از زندگی یکی از رجال مطرح تاریخ معاصر را ترسیم کند. در پایان لازم میدانم یاد مرحوم دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی را گرامی بدارم واز دکتر محمود جعفری دهقی، دکتر مجید تفرشی، دکتر نصرالله صالحی و دکتر جواد سخا به خاطر راهنماییها و همراهی با این کار تشکر کنم. واین نکته را عرض کنم که امروزه با رواج تحقیقات میان رشتهای و توجه به تاریخنگاری اجتماعی و فرهنگی، نباید از پرداختن به تک نگاری ها غافل شویم.
ـ موسیخان: از این که با صبر به سئوالات پاسخ دادید خیلی ممنونم.
-اخوی: من هم از شما به خاطر سوال های سنجید ه ای که پرسیدید و از این که با این نگاه علمی تاریخ ایران را مورد بررسی قرار می دهید تشکر می کنم.
1- اخوی، امید، سیاستمدار مورخ، زندگی، آثار میرزا حسن خان مشیرالدوله (پیرنیا)، تهران، خانه تاریخ و تصویر ابریشمی، 1391
تاریخ شفاهی