17 مرداد 1398

واکنش آیت الله میلانی به دستگیری و تبعید امام در سال 1343


واکنش آیت الله میلانی به دستگیری و تبعید امام در سال 1343


خبر امکان تبعید امام به ترکیه، چند روز پیش از اجرای حکم به مشهد رسیده بود و در محافل علاقه‌مند به امور سیاسی، به ویژه در بین روحانیان گفته و شنیده می‌شد. همین موضوع موجب شد که عده‌ای از روحانیان از آیت‌الله میلانی بخواهند [در تایید موضع امام] درباره لغو مصونیت سیاسی مستشاران نظامی آمریکا [= کاپیتولاسیون] اعلامیه بدهد. عصر روز سیزدهم آبان کمیسیون امنیت در مشهد تشکیل شد و برای مقابله با اقدامات احتمالی روحانیان به بررسی اوضاع پرداخت. 

قرار بود چهاردهم آبان، فردای تبعید امام، جلسه‌ای بسیار مهم در خانه آیت‌الله سیدحسن قمی برپا شود. مأموران امنیتی از تشکیل این نشست سیاسی بی‌خبر نبودند. مخبر ساواک نوشت که «از ساعت 15 کمیسیونی از طرف آقای قمی و میلانی و عده‌ای از علماء در منزل آقای قمی برپا بود و در ساعت 2000 پایان یافت.»  یکی از دعوت‌شدگان به این جلسه آقای خامنه‌ای بود … پسر آقای قمی خبر این نشست را به آقای خامنه‌ای رسانده بود و خواسته بود خودش را برساند. غیر از آیت‌الله میلانی، تقریباً همه معاریف مشهد چون شیخ‌مجتبی قزوینی، شیخ‌کاظم دامغانی و شیخ‌غلامحسین تبریزی شرکت کرده بودند. آقای قمی خبر را داد و گفت که باید اقدامی بکنیم. اظهارنظرها شروع شد و شیخ‌غلامحسین تبریزی جمله‌ای گفت که در آن رنگی از عذر دیده می‌شد. شیخ‌مجتبی قزوینی تاب نیاورد و چنان با قاطعیت و استحکام از اقدام و حرکت گفت که از حاضران جرأت توصیه به سکون و سکوت را گرفت. «قرص و محکم می‌گفت باید اقدام کرد، امان نداد، باید مبارزه کرد... باید یک عکس‌العمل [نشان داد.] امروز آقای خمینی را گرفته‌اند، فردا نوبت دیگران است.»

 

آقایان خامنه‌ای و واعظ طبسی و برخی دیگر هم در طول بیانات شیخ‌مجتبی قزوینی حرف زدند. قرار گذاشتند فردا بروند مسجد گوهرشاد، سخنرانی کنند، مردم را دعوت به تحرک نمایند. آقای خامنه‌ای پذیرفت که سخنران آن مراسم باشد و گفت در پایان سخنان اعلام خواهد کرد که متحصن می‌شوند. «آن وقت‌ها فکر‌ها خام و شکننده طرح ... می‌شد... گمان هم نمی‌کنم که منتهایی برای ماندن در مسجد گوهرشاد معین کرده باشیم که خوب چه بشود؟ آقای خمینی را آزاد کنند، یا قول بدهند که آزاد خواهند کرد؟ ... دنباله‌ای نداشت.»

فضلای جوان حاضر در خانه آقای قمی این پیشنهاد را دادند و شیخ‌مجتبی قزوینی و سیدحسن قمی پذیرفتند. شهربانی مشهد به دستور کمیسیون امنیت استان پیش از اذان صبح، مسجد گوهرشاد را قرق کرد. نه اجازه رفتی بود و نه شدی. حتماً منبع ساواک در منزل آقای قمی شرکت کرده بود؛ یا پس از نشست خبر تصمیم جلسه را به دستگاه امنیتی داده بودند…  نقشه به این ترتیب خنثی شد… فردای آن روز، بیشتر شرکت‌کنندگان در خانه آقای قمی برای پیدا کردن راهی که نشان از اعتراض به تبعید آقای خمینی باشد، به خانه آقای میلانی رفتند. آقای خامنه‌ای و همفکران او با حاج‌شیخ‌مجتبی قزوینی هماهنگ شده بودند که اگر آقای میلانی خواست بدون اصطکاک از کنار موضوع بگذرد واکنش نشان دهند. «برخلاف انتظار، آقای میلانی... اولاً خیلی خوب صحبت کرد. از جمله جلساتی که آقای میلانی بسیار فصیح و متین و شمرده و خوب صحبت کرد آن جلسه بود... مرد خوش تقریری بود. آن جایی که مطلب بر طبق میل و ذوقش بود خیلی شمرده و زیبا و با صدای بمی که [داشت حرف می‌زد.]»

آیت‌الله میلانی سپس نامه‌ای را که برای اعتراض به این موضوع نوشته بود برای حاضران خواند. نامه‌ای بود خوش‌لحن، محکم و خو‌ش‌معنا ... آن‌چه در میان اسناد از خامه آیت‌الله میلانی به این مناسبت آمده، نامه‌ای است خطاب به مراجع قم و تهران. روشن نیست که آیا این نامه، همان نامه منظور است یا خیر، اما می‌دانیم که شیخ‌مجتبی قزوینی نگاشته یادشده را ساعت 9 صبح چهاردهم آبان در مدرسه نواب و در اجتماع طلبه‌ها خوانده بود: «امروز خبر بسیار ناگوار رسید که حضرت آقای آیت‌الله خمینی مدظله‌العالی را به خارج از کشور تبعید نموده‌اند. عجبا نسبت به معظم‌له که یکی از مراجع تقلید و مصونیت قانونی دارند و از شخصیت‌های بزرگ اسلامی می‌باشند تهمت‌های ناروایی می‌زنند و بی‌احترامی می‌نمایند. اولیای این‌گونه امور بدانند ایشان تنها نیستند، بلکه لسان ناطق همه مجامع روحانی و دینی هستند و گفته ایشان کلام حق و حقیقت است. خواهشمندم از تصمیمات خود مستحضرم فرمایید. از حضرت احدیت در پناه حضرت ولی‌عصر ارواحنا له‌الفداء رفع مزاحت از حضرت معظم‌له را مسئلت می‌نمایم.» 

مدتی بعد از تبعید امام خمینی به ترکیه گروهی از روحانیان با انگیزه قم به این تصمیم رسیدند که برای پر کردن جای خالی امام در حوزه علمیه این شهر، مقامی بهتر از آیت‌الله میلانی نیست. آقای عبدالرحیم ربانی شیرازی به عنوان نماینده این گروه از روحانیان، راهی مشهد شد تا موضوع را با آقای میلانی در میان بگذارد. ...  قصد وی دعوت از آقای میلانی برای رفتن به قم و استقرار در آنجا بود و دوم این که اعلامیه‌ای بنویسد که در قم منتشر کنند و روح مبارزه را زنده نگه دارند ... آقای میلانی استقبال گرمی از آقای ربانی شیرازی کرد. این جلسه، جلسه دومی هم داشت. آیت‌الله میلانی در هر دو نشست رفتن به قم را نپذیرفت و پاسخ منفی داد، اما اعلامیه‌ای که از او خواسته بودند، نوشت و آقای ربانی شیرازی با خود به قم برد.

پانوشتها:
1 . آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک، ج 2، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، 1380ش، ص 178.
2 . همان، ص 183.
3 . آیت‌الله العظمی سیدمحمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک، ج 2، صص 184 و 185.

 


الف لام خمینی؛ هدایت الله بهبودی؛ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی؛ صص 212-216