12 بهمن 1399

آسیب‌شناسی انقلاب از منظر بنیانگذار انقلاب


آسیب‌شناسی انقلاب از منظر بنیانگذار انقلاب

به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، مقاله حاضر، به بررسی آسیب‌شناسی انقلاب از منظر حضرت امام می‌پردازد:
انقلاب اسلامی یکی انقلاب بنیادین و فراگیر بود. زیرا از یکسو دارای ایدئولوژی بوده و در تمامی عرصه‌‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، صاحب نظریه و طرح بوده و از سوی دیگر تمامی اجزاء ضروری یک انقلاب پایدار یعنی رهبری توانا، ارتباط عمیق با توده مردم، انگیزه برای براندازی رژیم گذشته و قدرت خلق نظام سیاسی تازه با همه نهادهای مرتبط با ‌آن را در خود داشته است. به همین دلیل این انقلاب توانست به سرعت، سرفصلی از تاریخ تحولات ایران، منطقه و جهان قرار گیرد و تمامی روش‌ها، هنجارها و مفاهیم رایج در مناسبات بین‌المللی را تحت‌الشعاع اراده خود قرار دهد. طبعاً چنین انقلابی نمی‌تواند به دور از گزند هجمه‌ها و آسیبهای آن قرار گیرد.
برای شناسائی ماهیت خطراتی که همواره می‌ تواند انقلاب را مورد تهدید قرار دهد، ابتدا باید به یک سؤال پاسخ گفته شود: رژیم شاه به چه دلائلی در معرض انقلاب مردم قرارگرفت و سقوط کرد؟
گرچه دلائل وقوع انقلاب اسلامی را از منظرها و دیدگاههای مختلفی می‌توان برشمرد ولی از آنجا که شکل‌گیری، هدایت و رهبری انقلاب را امام خمینی برعهده داشتند، تلاش می‌کنیم این دلائل را از زاویه دید امام مورد بررسی قرار دهیم.
از قریب چهار دهه عمر انقلاب، امام خمینی تنها در دهه اول آن در قید حیات بودند. اما رهنمودها، تأکیدات و هشدارهای ایشان درمورد خطراتی که انقلاب را تهدید می‌کند، منحصر به آن یک دهه نبوده و همواره مصداق خواهد داشت.
ارزیابی دیدگاههای امام نشان می‌دهد که رژیم شاه به خاطر عوامل زیر سقوط کرد.
1ـ استبداد وسلب آزادی از مردم. از نظر امام یکی از مهم‌ترین دلائل شکل‌گیری انقلاب، اختناق شاهنشاهی و شیوه حکومتی شاه بود: «آنچه اساس این انقلاب است و آنکه اساس این انفجارهاست، خود این ‌آقا (محمد‌رضا پهلوی)(1) است.» و «یکی از چیزهائی که موجب پیروزی شما‌ها شد، ‌همین زیادی ظلم و اختناق بود. این اختناق وقتی زیاد شد، انفجار پیدا می‌شود. دنبال یک اختناق طولانی، هی عقده‌ها زیاد می‌شود و منتظرند یک صدائی درآید فریادی درآید، دیگران دنبالش بروند.» (2)
و سپس نتیجه می‌‌گیرند «حکومتها باید عبرت بگیرند از این وضعی که در ایران پیش‌آمد و بدانند اختناق، انفجار می‌آورد.» (3)
2ـ ماهیت طاغوتی رژیم شاه. اعتقاد امام همواره این بوده که حکومت شاه طاغوتی است و باید از بین برود:
«ما امیدواریم که با پیوستن به هم بتوانیم این طاغوت‌ها را تا ‌آخر از بین ببریم و به جای آن یک حکومت عدل اسلامی که مملکت ما برای خودمان باشد و همه چیزمان به دست خودمان باشد.... (4) و «این تحولی که الان در کشور ما هست همه‌اش روی این مقصد است که از اول فریادشان بلند بود که ما اسلام را می‌خواهیم، طاغوت را نمی‌خواهیم.» (5)
3 ـ ترویج فساد: امام معتقد بودند یکی از مسائلی که مردم ایران را به ستوه درآورد فساد دامنگیر نهادهای رژیم شاهنشاهی بود. البته به زعم امام خود نهاد سلطنت فساد برانگیز و ریشه‌‌ی مفاسد بود. «همه‌ی فسادها زیر سر رژیم شاهنشاهی بود. در تاریخ از اولی که رژیم شاهنشاهی پیدا شده است تا حالا که ما مشاهده می‌کنیم، هر چه مفسده بوده رژیم شاهنشاهی این مفاسد را ایجاد کرده.» (6)
و «انقلاب ایران در اثر مفاسدی است که در هیأت حاکمه وجود دارد»(7)
4ـ جدائی از ملت: رژیم شاه چون برخاسته از آراء مردم نبود، هیچگونه تعلق خاطری به ملت نداشت. به قول امام «اگر این مرد (شاه) بین مردم پایگاهی داشت، اگر نصف قدرتش را صرف کرده بود برای رضای ملت، هرگز این قدرت به وجود نمی‌آمد.» (8) و «بزرگترین خطای اینها همین بودکه ملت را چیزی نمی‌دانستند. ملت هم، همه با هم شدند برای اینکه همه ناراضی بودند.» (9)
5 ـ وابستگی به بیگانه: یکی از دلائل مهم شکل‌گیری انقلاب علیه رژیم شاه که منجر به سقوط این رژیم شد اعتراض مردم به وابستگی رژیم به بیگانگان بود. ملت ایران به دلیل برخورداری از هویت اسلامی و ایرانی دیرینه، وابستگی به بیگانه را بر نمی‌تابد، از این رو این وابستگی، محرک انقلاب است. در نظر امام خمینی علاوه بر تأثیر عامل مذکور در قیام ملت ایران، تأثیرات منفی وابستگی از جمله به یغما رفتن ثروت‌های ملی و آگاهی ملت از این امور، در پیدایش انقلاب ایران دخیل بودند: «در عصر ما ملت پی‌برد که شاه به واسطه‌ی پیوندی که با غرب خصوصاً با امریکا دارد و همین طور با شرق، تمام مخازن ما را به باد داده بلکه نیروهای انسانی ما را به هدر داده است و فهمیدند جنایات فوق‌العاده‌ای که مرتکب می‌شود به واسطه‌ی پیوندی است که شاه با ابرقدرت‌ها دارد از این جهت ملت ما به پا خاست.» (10)
امام خمینی آسیب‌های انقلاب را عمدتاً دارای ریشه‌های درونی می‌دانند و خطر دشمنان خارجی را به شرط اتحاد ملت و حفظ محورهای اساسی انقلاب بی‌تأثیر می‌دانستند و هیچ‌گونه خطری از این ناحیه احساس نمی‌کردند. امام در این رابطه فرمودند:
«از هیچ‌ یک از این قدرتهائی که در عالم هستند و ارعاب می‌کنند ملت مارا، نمی‌ترسیم ملتی که برای خدا قیام کند، از هیچ چیز نمی‌ترسد و آسیب نمی‌بیند.» (11) امام حتی وجود دشمن خارجی را عامل انسجام ملت ارزیابی کرده می‌گویند: «وقتی یک جنگی شروع می‌شود، ملت ما بیدار می‌شود،‌بیشتر متحرک می‌شود.» (12)
امام در آسیب‌شناسی انقلاب، ترور فیزیکی را بی‌تأثیر دانسته و معتقد بودند با ترور اشخاص نمی‌توان انقلاب را ترور کرد. (13)
به طور خلاصه مهمترین نقاط آسیب‌زای انقلاب از دیدگاه امام خمینی عبارتند از:
1ـ تفرقه: امام خمینی به کرات، زیانهای تفرقه و فوائد وحدت حول محور اسلام را مورد تأکید قرار داده و سلامت و رفاه و سعادت کشور را در گرو وحدت مردم دانسته‌اند. «ما اگر اختلاف سلیقه داریم، اختلاف بینش داریم باید بنشینیم و در یک محیط آرام صحبت کنیم و مسائل خودمان را حل کنیم با تفاهم مسائل را حل کنیم نه اینکه جبهه‌گیری کنیم. یکی یک طرف بنشیند با دار و دسته‌ی خودش کوشش کند در تضعیف یکدیگر و کوشش کنند در تضعیف کشور اسلامی... شماها اگر مسلم هستید، با احکام اسلام عمل کنید اگر خدای ناخواسته تعهد اسلامی را قبول ندارید با دید سیاسی مسائل را حل کنید.»(14) و «من امیدوارم که تمام برادرهای ما در اطراف ایران چه برادرهای اهل سنت و چه برادرهای اهل تشیع و تمام کسانی که در این ملت هستند از اقلیت‌های مذهبی همه با هم مجتمع باشند تا رفاه همه‌ی مسلمان‌ها و همه‌ی کسانی که در کشور اسلامی سکونت دارند، حاصل بشود.» (15)
2ـ نگرش طاغوتی: امام خمینی معتقد بود انقلاب ایران به لحاظ ماهوی از سایر انقلاب‌های دنیا متمایز است و وجه تمایز آن اسلامی بودن ‌آن است. همان‌گونه که در تعریف طاغوت از دیدگاه امام اشاره شد هر حکومتی که محتوای آن اسلامی نباشد طاغوت است. خواه متولیان آن پهلوی باشد یا دیگران .«اگر اعمال ما هم یک اعمال طاغوتی باشد، ‌برای خود باشد، نه برای ملت، دعوا بکنیم سر خودمان، نه برای مصالح ملت. این همان طاغوت است. منتها به یک صورت دیگری درآمده اما طاغوت است. طاغوت هم مراتب دارد. یک طاغوت مثل رضاخان و محمد‌رضا و یک طاغوت هم مثل کارتر و امثال آنهاست یک طاغوت هم مثل ماهاست.» (16)
3ـ‌ وارونه‌نگری: وارونه نشان دادن چهره‌ی اسلام یکی از آسیب‌های تهدید کننده‌ی نظام اسلامی است که امام درباره‌ی آن هشدار می‌دادند. زیرا کنار گذاشتن ظاهر اسلامی در ایران ناممکن است ولی وارونه به تن نمودن آن آسان است. وانگهی اگر اسلام وارونه به تن شود نه تنها کارگزاران نظام ضربه می‌ بینند که از دیدگاه امام مکتب (اسلام) از همه‌ی امور مهم‌تر است: «اگر روحانیون که در این جامعه هستند روی موازین مقررات به طور دقیق عمل نکنند، اگر دولت به طور دقیق عمل نکند... و اعمالشان را تطبیق ندهند با اسلام، یک صورت قبیحی از اسلام در خارج منعکس می‌شود... الان یک تکلیف بسیار بزرگی به عهده‌ی همه‌ی ماست. من یک طلبه هستم و این تکلیف را دارم. آقایان [روحانیون] این تکلیف را دارند. سایر قشرها هم دارند که کوشش کنیم وجهه‌ی اسلام را آن طور که هست نمایش بدهیم نه ‌آن طور که خلفایی مثل معاویه و یزید... جلوه می‌دادند... و اسباب این می‌شد که یک وقت وجهه‌ی اسلام را در دنیا دگرگون کنند.» (17)
4ـ سوءاستفاده از آزادی: یکی از چهار ستون نظام اسلامی در اندیشه‌ی امام، آزادی است. هر حکومتی که میل به استبداد کند،‌ طاغوت است زیرا خلاف موازین اسلامی عمل کرده است: «اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم. ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طوری رأی داد ما هم از آن تبعیت می‌کنیم. ما حق نداریم خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که به ملتمان یک چیزی را تحمیل کنیم.» (18)
5 ـ وابستگی اقتصادی: امام خمینی تقویت بنیه اقتصادی کشور را از اهم ضروریات برای تحکیم استقلال کشور دانسته و معتقد بودند بدون استقلال اقتصادی و خودکفائی، استقلال در سایر زمینه‌ها نیز ممکن نیست. «اگر مملکت در اقتصاد نجات پیدا نکند، و وابستگی اقتصادی داشته باشد همه جور وابستگی دنبالش می‌آید و وابستگی سیاسی هم پیدا می‌ کنیم.» (19)
6 ـ تجمل‌گرائی: اشرافی‌گری و تجمل‌گرائی نیز از آسیب‌های عمده نظام بشمار می‌رود. امام در این رابطه می‌فرمایند: «آن چیزی که مردم از ما توقع داشته و دارند و به واسطه‌ی آن دنبال ما و شما آمده‌اند و اسلام را ترویج نموده و جمهوری اسلامی را به پا کردند و طاغوت را از میان بردند، کیفیت زندگی اهل علم است. اگر خدای نخواسته مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده‌اند، عمارت درست کرده‌اند و رفت و آمدهایشان مناسب شأن روحانیت نیست و آن چیزی را که نسبت به روحانیت دردلشان بوده است از دست بدهند از دست دادن آن‌ همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان.» (20)
بنابراین اگر چه امام خمینی در دو سوم از عمر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی در قید حیات نبودند اما آنچه که ایشان به عنوان نقاط آسیب‌رسان به انقلاب و نظام برشمردند، اکنون نیز «عوامل اصلی تهدید» شمرده می‌شوند.
پی‌نوشت‌ها:
1. امام خمینی، صحیفه نور، ج 2، ارشاد اسلامی، ص 57.
2. همان، ج 7، ص 279.
3. همان، ج 7، ص 73.
4. همان، ج 5، ص 58.
5. همان، ج 10، ص 233.
6. همان، ج 3، ص 66.
7. همان، ص 168.
8. همان، ج 7، ص 5
9. همان،‌ج 11، ص 128.
10. همان، ج 4، ص 183.
11. همان،‌ج 13، ص 29.
12. همان، ج 13، ص 157.
13. همان،‌ج 7، ص 1.
14. همان، ج 14، ص 38.
15. همان، ج 13، ص 27.
16. همان، ص 75.
17. همان، ج 7، ص 33.
18. همان، ج 10، ص 181.
19. همان، ج 11، ص 117.
20. همان، ج 19، ص 188.


مجله الکترونیکی «دوران» شماره 26