30 مهر 1400
پیکار عشایر خوزستان با استعمار انگلیس؛ مصداق جهاد اکبر در تاریخ
قریب یکصد سال پیش زمانی که نه من بودم و نه دیگران، جنگی رخ داد به مصداق جهاد واقعی و نامش را گذاشتند جهاد عشایر، عشایر عرب یک طرف اصلی قضیه بودند، جنگ کردند آن هم جنگی با استعمار انگلیس.
و اما جنگ، واژهای تلخ که تلخیاش سالها در ذهن و یادها میماند. جنگ برای آمدنش نه زمان میشناسد و نه مکان. نه نیازی به اذن دخول دارد و نه کسب رخصتی برای رفتن. هر چه هست آواری است که بر سر آنانی که درگیرش میشود نازل میشود و میماند. یادگار جنگ نیز تا آنجایی میماند که بر تارک یادمان ثبت شود و بماند برای آنانی که نبودند.
اما اینکه شهری، دیاری، مردمی همیشه درگیر جنگ باشد نه توانی باقی خواهد گذاشت و نه خاطری خوش برای یادآوری آنچه بوده است.
خوزستان؛ چه سخت و مردانه در برابر هجومی از جنگها ایستادگی کرد و در یادها خاطرهای ثبت کرد به بلندای تاریخی پرشکوه و جاودانه.
قریب به یکصد سال پیش زمانی که نه من بودم و نه دیگران، جنگی رخ داد به مصداق جهاد واقعی و نامش را گذاشتند جهاد عشایر، عشایر یک طرف اصلی قضیه بودند، جنگ کردند آن هم جنگی با استعمار انگلیس.
محوریت عشایر، عشایر عرب دشت آزادگان بود که البته عشایری از آذربایجان راهی خوزستان شدند. جهاد عشایر عرب خوزستان برگرفته از فرمان تاریخی آیتاللهالعظمی سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، مرجع بزرگ شیعیان بود که بر نقش گسترده علمای شیعه در نبرد نابرابر با قوای متجاوز انگلیسی تأکید داشت.
جهاد عشایر دشت آزادگان واقع در «مینیور»، دشتی بین اهواز و حمیدیه در سال ۱۲۹۳ شمسی برابر با ۱۹۱۴ میلادی بین مردم مسلمان ایران و عراق و نیروهای انگلیسی اتفاق افتاد. دفاع مقدس عشایر عرب خوزستان برگرفته از فرمان تاریخی آیتاللهالعظمی سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، مرجع بزرگ شیعیان بود که بر نقش گسترده علمای شیعه در نبرد نابرابر با قوای متجاوز انگلیسی تأکید داشت.
روحانیان نه تنها خود پیشگام مبارزه علیه مهاجمان بودند بلکه با رهبری قابل تحسین خویش مردم را برای مبارزه و استقامت آماده میکردند. جنگ جهانی اول که برانگیخته از اندیشههای استعماری و استثماری و چیرگی و زورگویانه جهانخوران بود نه تنها سرزمین کشورهای درگیر جنگ را در برگرفت بلکه خوزستان و بصره را درگیر کرد. از جمله شهرهای خوزستان که در آن جهاد اتفاق افتاد دشت آزادگان بود.
در جریان جنگ جهانی اول علمای نجف به خصوص آیتالله سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی که مرجع تقلید عالم تشیع بود بهمنظور جلوگیری از تهاجم انگلیس به کشورهای اسلامی و تجهیز قوای مسلمان فتوای جهاد علیه قوای مهاجم را صادر کردند. حجتالاسلام سیدمحمد یزدی در رأس هیئتی از روحانیان مسلمان شیعه برای تشویق مردم علیه جهاد به مناطق عشایر خوزستان و عراق در منطقه حضور یافت.
پس از ابلاغ اعلامیه آیتالله یزدی، جنب و جوش بسیاری بین عشایر به وجود آمد و هر لحظه برای نبرد با قوای انگلیس آمادهتر شدند. عشایر غیور دشت آزادگان از مناطق سوسنگرد، بستان، حمیدیه، هویزه و روستاهای اطراف بهسوی اهواز به حرکت درآمدند و پس از تقریباً ۵۰ کیلومتر پیادهروی در دشتی بین اهواز و حمیدیه برابر قشون انگلیس صفآرایی کردند. بسیاری از طوایف دشت آزادگان در این جنگ حضور داشتند.
نیروهای انگلیس از چندین لشکر مجهز به توپخانه و سلاح سنگین تشکیل شده بودند و «ویلسون» یکی از قوای انگلیسی با همکاری شخصی به نام «کوکی» به شعیبه و بصره و خرمشهر به اهواز آمد و در آنجا متمرکز شد. ویلسون، نخست نامهای به عشایر منطقه دشت آزادگان نوشته و با خدعه، اعلام کرد که قشون انگلیس هیچگونه دشمنی با آنها ندارند؛ لذا آنان نیز به نوبه خود اجازه دهند لشکریان بریتانیا به راه خود ادامه دهند.
عشایر مسلمان با رد پیشنهاد انگلیس به ویلسون نوشتند که به هیچ وجه اجازه عبور به قوای انگلیس را نخواهد داد و برای جنگ با لشکریان ویلسون به خط اول جبهه آمدند. سلاح عشایر مناطق در این جنگ «تفنگ»، «فاله»، «چماق قیری» (مگوار) نیزه و شمشیر بوده است.
نیروهای انگلیس پس از دریافت پاسخ عشایر از اهواز به طرف تپههای مینیور در غرب اهواز به حرکت درآمدند و برای جنگ با عشایر آماده شدند. عشایر با سردادن شعارهای اسلامی خود را برای شهادت در راه خدا آماده ساخته بودند. با توجه به برتری ارتش انگلیس و نبود امکانات جنگی عشایر، به افراد تحت فرماندهی خویش دستور دادند که با یورش شبانه خود به انگیسیها اجازه استفاده از توپخانه و سلاح سنگین را ندهند.
حمله ناگهانی و سریع عشایر، نیروهای انگلیس را غافلگیر کرده و جنگ به مواضع دشمن کشیده شد. در این نبرد نیزه، چماق و فاله نقش تعیینکنندهای ایفا کردند، قدرت حمله به حدی بود که سربازان انگلیسی نتوانستند از سلاحی که در اختیار داشتند استفاده کنند. زد و خورد ساعتها ادامه داشت و عشایر غیور توانستند انگلیسیها را بکشند.
در این نبرد حدود دو هزار سرباز و افسر انگلیسی کشته شده و نیروهای بریتانیا(انگلیس) و بصره با دادن کشتههای زیاد و از دستدادن توپخانه سنگین نیز به غنیمت عشایر مسلمان درآمد. در دومین نبرد، انگلیسیها با عشایر خوزستان و بصره جنگیدند ولی با توجه به امکانات و تجهیزات انگلیسیها متأسفانه، بالاخره عشایر خوزستان شکست خوردند و تعدادی از عشایر و علمای خوزستان در این محل به شهادت رسیدند.
سیدطاهر هاشمی آل مهدی، بزرگ عشیره سادات آلمهدی، آخرین رزمنده دفاع مقدس عشایر عرب خوزستان در برابر قوای متجاوز انگلیسی بود که تیرماه سال ۱۳۸۹ در سن ۱۱۲ سالگی بر اثر کهولت سن، دارفانی را وداع گفت.
این رزمنده دلاور، در جریان مقابله با متجاوزان انگلیسی در سال ۱۲۹۳ شمسی با قوای اعزامی از دربار بریتانیا موسوم به D و هنگ «پونا» از هندوستان در حالی که ۱۵ سال سن داشت بهعنوان مسئول تدارکات عشایر عرب خوزستان در این حماسه حضور پیدا کرد.
وی اسفندماه سال ۱۳۸۸ با بیان گوشهای از خاطرات خود در جریان رزمایش بزرگ گمبوعه، به چگونگی مبارزات مردم دلیر خوزستان پرداخت و با یادآوری رشادتهای عشایر شهید منطقه، خواستار تداوم روحیات ضد استکباری در مردم شد.
وی دفاع مقدس عشایر را برگرفته از فرمان تاریخی حضرت آیتاللهالعظمی سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، مرجع بزرگ شیعیان در آن زمان میدانست و در نقش گسترده علمای شیعه در نبرد نابرابر با قوای متجاوز انگلیسی تأکید داشت.
خبرگزاری ایکنای خوزستان در گفتوگویی با سید نور هاشمی، فرزند آخرین بازمانده جهاد عشایر عرب به لایههایی زیبا و نهفته از این جنگ نابرابر پرداخته است.
سیدنور در این باره گفت: پدرم نوجوان ۱۵ سالهای بود که مسئول پشتیبانی بود. زمانی که دشمن (نیروهای انگلیسی) از طرف اهواز به سمت سوسنگرد پیشروی کرده بودند همه جا را ویران میکردند و شب را در اهواز و یا همان «ناصریه» قدیم گذرانده بودند.
مردم با دیدن دشمن، تعجب کرده بودند که چگونه با تجهیزاتی که داشتند، از رودخانه کارون عبور کرده بودند. مردم اولین بار بود که شاهد احداث پل بودند، نیروهای انگلیسی اقدام به احداث پل کرده بودند. وقتی که بهوسیله پل از کارون عبور کرده بودند، به منطقهای به نام «منیور» نزدیکی اهواز رسیده بودند.
عشایر عرب اهواز نیز با فتوای آیتاللهالعظمی شیرازی که فتوای جهاد را داده بودند از اهواز، سوسنگرد عشایر و خرمشهر در منطقه جهاد جمع شدند و چادر زدند. دشمن شب در منطقه «اللهاکبر» یا همان مینور ماند. مردم با دیدن توپخانه، بهدنبال این بودند که مقابل دشمن ایستادگی کنند. به همین دلیل به طرف توپخانه هجوم بودند. جمعیت زیادی به طرف مینور هجوم آورده بودند.
به گفته هاشمی، مردم به دلیل ناآشنا بودن با توپخانه، عکسالعملهای متفاوتی از خود نشان دادند. در این میان یکی از افراد سر خود را وارد توپ کرد به این تصور که میتواند از هجوم دشمن جلوگیری کند اما توسط دشمن شهید شد.
مردم در آن زمان از ابزاری مانند «فاله»، «چماق» چوب و تفنگهای اولیه به جنگ دشمن رفتند. مردم با هر سلاحی که داشتند به هجوم دشمن بردند. دشمن به سمت رودخانه کرخه پیشروی کرد و اقدام به احداث پل کرد. عشایر دشتآزادگان مقابل دشمن مقاومت کردند. نیروهای انگلیسی از طرف خوزستان به سمت عراق پیشروی کرده بود. مردم خوزستان نیز که سلاح گرم نداشتند، تنها با «فاله» یا همان چنگک، نیروهای توپخانه انگلیسی را نابود کردند.
در این زمان نیروهای عثمانی به کمک نیروهای خوزستان آمدند. مسئله همدلی بین عشایر عرب و ترک مشهود بود.
وی افزود: خوشبختانه سالهای گذشته، سردار «باقرزاده» اقدام به بازسازی و نوسازی منطقه جهاد کرده است و یادبود شهدا به شکل جدیدی احداث شده که جای تقدیر دارد. همچنین در این منطقه بنیاد شهید اعلام کرده که بازماندگان با اعلان نام شهدا، سنگ قبری برایشان خواهد ساخت تا زمینه ماندگاری ایثار مردم ثبت شود.
هاشمی تصریح کرد: پیروزی نیروهای عشایر همه نشأت گرفته از امداد الهی بوده است. دلیل هجوم نیروهای انگلیسی نیز زیادهخواهی نیروهای انگلیسی بوده است. انگلیس نیز که پی به منابع نفتی برده بود این هجوم را برنامهریزی کرد. دشمن پی برده بود که خوزستان از منابع عظیم نفتی برخوردار است، به همین دلیل هجوم وحشیانه خود را آغاز کردند. اما آنها نمیدانستند که مردم با فتوای آیتاللهالعظمی شیرازی حضور داشتند. اما در این جنگ نه تنها عشایر عرب حضور داشتند بلکه نیروهای دیگر نیز با شنیدن خبر سریع خودشان را به منطقه رساندند.
وی در خصوص حضور زنان در جهاد عشایر عرب خوزستان گفت: زنان برای آشپزی در منطقه حضور داشتند. با توجه به اینکه پدر من مسئول پشتیبانی و تدارکات نیروها بوده است، غذا را به نیروهای درگیر منتقل میکرد.
وی گفت: با توجه به فتوای آیتاللهالعظمی شیرازی حتی نیروهای عثمانی نیز در این منطقه حضور داشتند. نباید فراموش کرد که پیشروی نیروهای درگیر همراه با «یزله» و یا همان حماسهخوانی بوده است. از جمله یزلهها این بوده که با فتوای آیتاللهالعظمی شیرازی در بهشت به روی ما باز شده است. مردم نیز بهدنبال این بودند که هرچه سریعتر به جنگ دشمن بروند و تنها سلاحشان نیز ایمان قوی و فطری آنها بوده است. در این جنگها، ارزشها به خوبی نمود پیدا میکند.
در جنگ عشایر عرب خوزستان حدود هزار نفر از نیروهای دشمن کشته شدند و تعدادی اسیر شدند و این همه نشأت گرفته از نیروی اعتقادی بالایشان بود. مردم در آن زمان ایثار کردند و حضور زنان گرچه در خط مقدم نبود ولی با تشویق همسران خود مانع از استقرار دشمن در منطقه شدند.
وی در ادامه به هشت سال دفاع مقدس و حضور به همراه پدرش اشاره کرد و گفت: سیدطاهر هاشمی در این جنگ نیز حضور داشت و هیچ وقت حاضر به ترک منطقه نشد. گرچه پیر بود ولی تمایل داشت که با حضورش دلگرمی را به رزمندگان داشته باشد.
در جریان نبرد عشایر قهرمان عرب خوزستان با قوای انگلیسی بیش از ۱۰۰۰ تن از نیروهای انگلیسی کشته شدند و قریب ۵۰۰ تن از عشایر نیز به شهادت رسیدند. در پی این عملیات، قوای متجاوز انگلیس تا روستای مرید از توابع خرمشهر عقبنشینی کردند.
حالا و در این چند سال اخیر و به همت بزرگانی از جنس حماسه و جنگ، یادواره شهدای جهاد عشایر عرب در حمیدیه همان مکانی که جنگ رخ داده برگزار میشود.