01 اسفند 1399

به مناسبت اول اسفند 1368 سالروز مرگ :

حبیب ثابت پاسال

معتمدبهایی ها و خدمتگزار آمریکا و انگلیس در ایران


جواد کامور بخشایش

حبیب ثابت پاسال

حبیب ثابت، مشهور به ثابت پاسال، در ۱۲۸۲ش در محله کلیمیهای تهران دیده به جهان گشود. اجداد او از یهودیان کاشان بودند و پدرش عبدالله، که شغل پارچه فروشی داشت، در اواسط عمر به بهائیت گروید.۱ اجداد مادری وی نیز بهایی بودند. میرزاخلیل ارجمند، جد مادری اش، از یهودیان بهایی شده کاشان به شمار میآمد و فرزندان او رحیم و مسیح و ابراهیم ـ داییهای ثابت پاسال ـ از سرمایه داران بهایی محسوب میشدند و میرزا رحیمخان ارجمند، بزرگتر از همه، مدتی معاون وزارت پست و تلگراف بود۲ و فرزندانش خلیل و اسکندر و سیاوش ارجمند بعدها کارخانه ارج و شعله خاور را تأسیس کردند.۳ چنانکه در صفحات آتی خواهد آمد نفوذ خانواده مادری حبیب ثابت در دستگاه حکومت پهلوی در رشد و پیشرفت اقتصادی وی تأثیر بسزایی داشت.

حبیب دوران کودکی را در خیابان جنت گلشن، واقع در جنوب خیابان امیریه سابق، گذراند و با نام نویسی در مدرسه تربیت، که در چهارراه حسن آباد واقع بود، تحصیلات ابتدایی را آغاز کرد. مدارس تربیت دختران و تربیت پسران از تأسیسات بهائیان در تهران بود که معلمان بهایی آمریکایی در آنها تدریس میکردند و توجه به تعلیم زبان انگلیسی در آن مدارس بیش از زبان فرانسه بود.۴ او پس از شش سال تحصیل در مدرسه تربیت پسران، گواهینامه ششم ابتدایی گرفت و در مدرسه سن لویی - از مؤسسات فرانسویان، ثبتنام کرد.

مدرسه سن لوئی در خیابان لاله زار، کوچه بابی ها، محل فعلی روزنامه کیهان، واقع بود و اغلب فرزندان شخصیتهای لشکری و کشوری و فرزندان افراد متمول در آن درس میخواندند،  با آنکه ثابت در خاطرات خود گفته است در آن مدرسه درس میخواند، اما از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نبود و این موضوع با قانون حاکم بر مدرسه سن لویی در تناقض است: «... در ایام مدرسه به خوبی به یاد دارم اغلب دانشآموزان متمول و به اصطلاح اشراف و اعیان با قابلمه های مفصل غذا می آمدند و یا برای آنها می آوردند و در ناهارخانه مدرسه صرف غذا مینمودند. اما حبیب را که در واقع چیزی به معنی غذا نداشت به ناهارخانه راه نمیدادند و رفتن من به آنجا هم موردی نداشت. اگر چه اغلب قابلمه های آن آقایان به ملاحظات مختلف محتوای غذای چند نفر بود ولی آنان هرگز عادت به دعوت از دیگران حتی تعارف ساده و مختصر را نداشتند... من غذای خود را که قدری نان شب مانده و پنیر و یا مختصری از غذای شب گذشته بود در مغازه سیگار فروشی نزدیک مدرسه میخوردم...»۵ حبیب در بخش دیگری از خاطراتش از مطلع بودن مدیران مدرسه از وضعیت مالی بد وی و اقدام مؤثر آنها برای جبران بخشی از هزینه ها و شهریه اش سخن میگوید: «مدیران مدرسه میدانستند که وضع مالی دانش آموزان از چه قرار است و از جمله اطلاع کافی داشتند که زندگی حبیب از این جهت تعریفی ندارد. بنابراین پیوسته در نظر داشتند که برای بهبود اوضاع مالی من راه حلی پیدا کنند. یکی از همکلاسی های من غلامحسین مصدق، فرزند مصدق السلطنه مشهور بود و به این منظور با جناب مصدق السلطنه تماس گرفتند. ایشان هم قبول کردند که پس از اتمام ساعات درس مدرسه به منزل ایشان بروم و به اتفاق غلامحسین درس هایمان را مرور کنیم و در مقابل ماهی ۶۰ ریال (شش تومان) به من پاداش بدهند و این کمک بزرگی به مخارج تحصیلی من بود...»۶

ثابت پاسال در ایام تحصیل در مدرسه سن لویی در یک مغازه دوچرخه سازی واقع در خیابان چراغ گاز (امیر کبیر کنونی) مشغول کار شد. صاحب این مغازه محمدتقی تام بهایی بود. فعالیت وی در دوچرخه سازی محمدتقی تام جرقه آغازین فعالیتهای اقتصادی حبیب به شمار میرود چرا که پس از آن است که وی پله های ترقی را به سرعت پیموده و با حمایت بهائیان متنفذ آن دوره به ثروتی افسانه ای میرسد.

ثابت پس از کسب مهارت در این رشته، در ۱۲۹۸ش با حمایت محمدتقی تام و برادرش محمدرضا تام در سن شانزده سالگی مغازه دوچرخه سازی و تعمیر دوچرخه در خیابان شمیران ـ روبروی خیابان دولت ـ افتتاح کرد۷ و با توجه به اینکه مردم تهران در ایام تعطیل برای استفاده از آب و هوای یلاقی قلهک به آن منطقه میرفتند، کار و بار ثابت در کرایه و تعمیر دوچرخه گرفت و وضعیت مالی بهتری یافت.

در همان ایام در کنار محمدتقی تام، که به گفته حبیب اولین اتومبیل را وارد ایران کرده بود، رانندگی آموخت و پس از مدتی به استخدام رانندگی آصف السلطنه، از رجال مشهور قاجار درآمد و با حقوق ماهیانه پنجاه تومان مشغول کار شد و «علاوه بر حقوق ماهیانه پنجاه تومان، خانم (زن آصف السلطنه) هر دفعه چند سکه طلا انعام میدادند.»۸ ثابت در خاطرات خود گفته است که راسخ قزوینی (از سران بهایی تهران) که در آن ایام مشاور سرپرست کلیه امورو املاک آصف السلطنه بود او را به آصف السلطنه معرفی کرده است.۹ وقتی کار و بار حبیب بالا گرفت درس را نیمه تمام رها کرد و پس از مدتی خودش یک اتومبیل سواری فورد خرید و با آن به انتقال مسافر از توپخانه به قلهک و بالعکس پرداخت و آرام آرام کارش را توسعه داد و به انتقال مسافر به قزوین و انزلی و بالعکس نیز اقدام کرد.۱۰

ثابت پاسال در ۱۳۰۴ش سفری به بغداد کرد و از آنجا راهی بیروت شد و با خرید یک دستگاه ماشین فورد از نمایندگی آن در بیروت به حیفا رفت و با مقامات بهایی به ویژه شوقی ربانی دیدار و ملاقات کرد.۱۱ این دیدارها و ملاقاتها و در نتیجه حمایتهای مقامات بهایی از وی تأثیر زیادی در پیشرفت و رشد اقتصادی ثابت داشت که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.

پس از بازگشت از آن سفر، به کار واردات اتومبیل از بیروت و خرید و فروش آن در تهران پرداخت. مدتی بعد به «انگیزه تحول در کارها» عازم فرانسه شد و با خرید دو کامیون برلیت Berliet از فرانسه و نیز سفر به ایتالیا و خرید یک دستگاه اتومبیل فیات و انتقال آن اتومبیلها به تهران و اجاره محلی در خیابان دروازه باغشاه ـ گورستان متروکه کلیمیها ـ برای پارک و توقف اتومبیلهایش مؤسسه یا اداره حمل و نقل ثابت را تأسیس کرد که به گفته خودش اولین مؤسسه حمل و نقل با وسایل نقلیه موتوری در تهران و ایران بود.۱۲ به دنبال آن، به نقل و انتقال بار در تهران و بین شهرها اقدام نمود و مؤسسه ثابت را با خرید کامیونهای دیگر توسعه و گسترش داد.

با روی کار آمدن رضاخان به قدرت و حمایت وی از فرقه هایی چون بهاییت به منظور تضعیف روحانیان و به تبع آن آغاز نفوذ عناصر بهایی در سازمان حکومتی ایران، کسانی چون حبیب ثابت نیز از موقعیت پیش آمده حداکثر استفاده را بردند و امتیازات بسیاری کسب کردند. چنانکه پیش از این نیز گفته شد دایی حبیب ثابت معاون وزارت پست و تلگراف بود و ثابت با استفاده از این فرصت به دایی اش پیشنهاد داد امتیاز حمل و نقل محموله های پستی از تهران به مازندران به مؤسسه حمل و نقل ثابت واگذار شود و میرزا رحیم خان ارجمند نیز این موضوع را به اطلاع رضاشاه رساند و رضایت وی را برای واگذاری این امتیاز به مؤسسه حمل و نقل ثابت گرفت.۱۳ با واگذاری این امتیاز کار مؤسسه حمل و نقل ثابت بالاگرفت و مدت کوتاهی بعد مؤسسه مزبورامتیاز حمل محموله ها و مرسوله های پستی تهران، قم، اراک، خرم آباد و اهواز و محمره (خرمشهر) را نیز به خود اختصاص داد و بدین ترتیب امتیاز حمل مرسوله های پستی سراسر کشور در اختیار بهائیان قرار گرفت و کار و بار شرکت ثابت به اندازه ای توسعه یافت که آنان از شرکت کتانه، واقع در بیروت، کامیون وارد ایران کردند و به تبع آن با رانندگانی از سوریه و لبنان نیز به همکاری پرداختند.۱۴باید اذعان کرد گرچه در ظاهر مؤسسه ثابت امتیاز حمل مرسوله پستی ایران را بر عهده داشت، اما واقعیت آن است که اتومبیلها و کامیونهای این مؤسسه همه با سرمایه مرکز بهائیان خریداری شده بود و کسب امتیاز نیز حاصل نفوذ بهائیان در ارکان قدرت رضاخان بود.۱۵

در ۱۳۰۶ش با آغاز عملیات ساختمانی راه آهن ایران، که مسئولیت آن به عهده دو شرکت کامپ من و ساکسیلد دانمارکی با نام تجاری کامپساکس ـ مخفف نام دو شرکت ـ بود، قسمت اعظم فعالیتهای مؤسسه حمل و نقل ثابت به انتقال مصالح ساختمانی، سیمان، ماسه، دینامیت و آهن از خرمشهر به تهران و بندر شاهپور (بندر امام خمینی کنونی) اختصاص یافت و کار مؤسسه رونق بیشتری گرفت. اما کار بدین جا ختم نشد و به دنبال بروز اختلاف بین ایران و روسیه و قطع واردات ریل از روسیه، امتیاز انتقال ریل راه آهن مسیر درود به اراک بر اساس قراردادی با شرکت کامپساکس به شرکت ثابت واگذار گردید.

این موضوع نیز بی تأثیر از نفوذ بهائیان در سازمان حکومتی پهلوی دوم نبود، اما حبیب ثابت بی آنکه به مسائل پشت پرده اشاره کند تمامی این موفقیتها و کسب امتیازات را نتیجه پشتکار و خودساختگی خود میداند: «موفقیت من در انتقال ریلهای راه آهن که اجرای آن دورنمایی نومیدکننده و شبیه به آرزو و یا رؤیای تعبیرنشدنی بود تجربه ای بزرگ بود و به من آموخت که انسان در قبول مهمات امور و مشکلات سخت باید به قدرت عظیم پنهانی و شخصیت خود یعنی وجودی که سرچشمه استعداد اوست متکی گردد و وسوسه اهریمن ناامیدی را به دل راه ندهد و درکارهای خطیر از احتمال خطر نهراسد».۱۶ وی در ادامه همین مطلب خواننده خاطراتش را با استناد به سخنی از بودا چنین نصیحت میکند: «بودای بزرگ گفته است این تصور ناامیدیهاست که ما را از راه رسیدن به مطلوب بازمیدارد و گرنه انسان هر چه را به شدت آرزو میکند برای به دست آوردن آن قدرت و استعداد کافی در خود دارد و به ظهور میرساند...»۱۷

حبیب ثابت پس از مدتی، به راهنمایی و سرمایه بهاییان، در ۲۹ سالگی، اولین کارخانه نجاری ماشینی را در ایران راه اندازی کرد و با خرید ماشین آلات مدرن نجاری و انتقال آنها به تهران و تأسیس کارخانه نجاری، نجاری را به حالت صنعتی درآورد. زمین این کارخانه بزرگ هم از سوی عبدالحسین میرزا فرمانفرما به مبلغ ناچیزی ـ آن هم به صورت قسطی ـ در اختیار حبیب قرار گرفت و کارخانه نجاری پیشرفته ثابت کار و فعالیت خود را آغاز کرد. در آن ایام سیاست های دولت وقت تبلیغ روی مظاهر زندگی غربی بود و برای آماده کردن زمینه آن میکوشیدند تا ظاهر زندگی مردم را هم مانند غربیان کنند.

بر این اساس مبل و صندلی در خانه های اشراف و ورود انواع صندلی به خانه ها و ادارات رونق ویژه ای به این حرفه داد. از همه مهمتر ساخت درهای مجلل کاخ شاه و مبلمان آن و تعویض سالانه آنها رونق کار ثابت را بالا برد و ثابت به نمایندگی از سوی بهائیان کوشید تا با رواج روحیه مصرف گرایی از آن نهایت بهره را ببرد.۱۸

ثابت در خاطراتش آورده است که رضاشاه و ملکه پهلوی به بازدید کارخانه آمدند و به دنبال آن تمام کارهای نجاری بلدیه و کاخ و کافه شهرداری و املاک شاهی و ساختمانهای کلاردشت به کارخانه ثابت واگذار شد به گونه ای که «آن قدر زمین و چوب در اختیارمان قرار گرفت که جای نگهداری آن را نداشتیم.»۱۹

با بروز جنگ دوم جهانی و نابسامانی اوضاع ایران، حبیب ثابت به همراه خانواده ایران را ترک کرد و کارخانه نجاری و دیگر امور تجاری اش را به پدرش سپرد. او از راه بغداد و بیروت و اروپا وارد آمریکا شد. در هاوایی با اگنس الکساندر دیدار کرد. اگنس از طرف شوقی ربانی به مقام ایادی امرالله به مفهوم معاونت، و مجری وظایف آیین بهائیت انتخاب شده بود و در تبلیغ بهایی و شناسانیدن این آیین به ساکنان هاوایی عشق و علاقه وصف ناپذیری ابراز میکرد.۲۰ حبیب پس از آن وارد سانفرانسیسکو شد و در هتلی که از پیش برایش رزرو شده بود اقامت گزید. به یقین، سفر حبیب ثابت پاسال به آمریکا آن هم در آن شرایط بحرانی که خطرات زیادی نیز به دنبال داشت به جز دستور سران بهایی نبوده است. آنان وقتی اوضاع ایران را بحرانی یافتند و املاک و مستغلات بهاییت را در خطر دیدند بر آن شدند با فراخواندن حبیب طرحها و برنامه های تازه ای در امور اقتصادی پیاده نمایند.

ثابت پاسال در طول اقامت سه ساله اش در سانفرانسیسکو با بسیاری از بهائیان ساکن در آمریکا ملاقات کرد و در ۲۰ آوریل ۱۹۴۲/۱۳۲۱ش به همراه خانواده اش به شیکاگو رفت و در انجمن سالانه بهائیان آمریکا که در مشرق الاذکار شیکاگو ـ معبد بهائیان ـ تشکیل میشود شرکت جست. نمایندگان بهائیان آمریکا و دیگر افراد بهائی در این انجمن یا کانونشن Convention علاقه و ارادت مفرطی به حضور و شنیدن گزارشهای آن دارند.۲۱

ثابت به هنگام خروج از ایران ۹۳ هزار دلار به صورت حواله خارج کرده بود، لذا به نیویورک رفت و به توصیه سران بهایی فعالیتهای اقتصادی اش را در خیابان راکفلر پلازا، شماره ۳۰ آغاز کرد. ابتدا کوشید در بازار ایران برای محصولات آمریکایی بازاری بیابد. این کار را با صادرات کتیرا از ایران به آمریکا آغاز کرد اما توفیق نیافت. سپس شرکت فیروز را برای صادرات لوازم آرایشی و بهداشتی آمریکایی به ایران تأسیس کرد. او اجناس و لوازم آرایشی و بهداشتی را از آمریکا به ایران میفرستاد و از طریق عوامل خود در ایران، به ویژه موسی حقانی که نسبت فامیلی هم با ثابت داشت، در بازار ایران به فروش میرساند.۲۲

پس از مدتی برای صدور کالاهای متنوع آمریکایی به ایران به همراهی علی اصغر پناهی، امیل عبود، الکساندر سافیان و محسن لک شرکتی به نام شرکت ثابت پاسال (پاسال ترکیب حروف اول فامیلی چهار نفر مؤسس شرکت به جز ثابت) تأسیس کرد. شعبه ای از این شرکت در تهران و شعبه ای از آن در آمریکا افتتاح گردید، در واقع شرکت جدید ترکیبی از شرکت حبیب ثابت در نیویورک و پاسال در تهران بود.

به واسطه نام همین شرکت هم بود که بعدها حبیب ثابت به ثابت پاسال شهرت یافت. شرکت مزبور توفیق فراوانی در صادرات کالا و اجناس لوکس آمریکایی به بازارهای ایران یافت و حبیب در جریان صدور کالاهای مختلف به ایران وقتی بازار صادرات لاستیک را پررونق یافت در ۱۳۲۳ش در جریان سفر به شیکاگو و حضور در کانونشن بهایی با راهنمایی سران بهایی با یکی از شرکتهای بزرگ تولید لاستیک ارتباط یافت و پس از انجام کارهای مقدماتی، کار صادرات محصول آن کارخانه به ایران در سطح وسیع و گسترده آغاز شد و کارخانه مزبور سهم قابل ملاحظه ای از لاستیک خود را به ایران اختصاص داد.۲۳

دیدار با مادر محمدرضا پهلوی در آمریکا

در تابستان ۱۳۳۲ش به دنبال اختلافاتی که بین محمدرضا پهلوی و محمد مصدق، نخست وزیر، پدید آمد، عده ای از خانواده محمدرضا در اثر فشار دولت از ایران خارج شده، به آمریکا رفتند. مادر محمدرضا (ملکه مادر)، همسر رضاشاه، هم یکی از آنان بود. او با کشتی وارد نیویورک شد و مورد استقبال حبیب ثابت قرار گرفت. حبیب برای او و هشت نفر همراهش در هتل والدرف آستوریا اتاق گرفت، اما ملکه مادر به هنگام خروج از عرشه کشتی پایش سر خورد و بر زمین افتاد و از بالای مچ شکست. او را با آمبولانس به بیمارستان نیویورک انتقال دادند. حبیب هم با همان آمبولانس به بیمارستان رفت و در بین راه با ملکه مادر هم صحبت شد. بیمارستان نیویورک برای انجام عمل جراحی روی پای ملکه مادر آماده بود اما او از بیهوشی ترس داشت و از حبیب خواست تا پایان عمل در کنار او بماند. حبیب نیز این کار را کرد و لباس استریلیزه ای پوشید و وارد اتاق عمل شد و تا پایان عمل در کنار ملکه مادر ماند.۲۴ ثابت در طول ۲۹ روز بستری شدن ملکه مادر در بیمارستان خدمت زیادی به وی کرد و همسرش، بهاره خمسی(باقراف)، نیز پیوسته در خدمت ملکه مادر بود. در این ایام محمدرضا پهلوی دو تلگرام به حبیب فرستاد و از خدمات وی در قبال مادرش تشکر کرد.۲۵

این خدمات و مناسبات بعدها در نفوذ ثابت در بدنه قدرت حکومت پهلوی و بهره گیری از امکانات حکومتی تأثیر زیادی گذاشت. به گونه ای که با ورود ثابت پاسال در ۱۳۳۲ یا ۱۳۳۳ش به ایران ملکه مادر او و خانواده اش را به میهمانی مجللی در قصر دعوت کرد۲۶ و در برهه های مختلف از اقدامات اقتصادی وی به حمایت برخاست و امتیازات ویژه ای به وی داد.حبیب ثابت با وارد کردن کالاهای آمریکایی و تبدیل بازار ایران به بازار مصرف این کشور راه را برای تسلط کامل آمریکا بر اقتصاد ایران هموار ساخت.

اوضاع اقتصادی ایران در دوران پهلوی دوم

ایران در دوران پهلوی دوم استراتژی جایگزینی واردات را در فرایند توسعه برگزید، اما به دلیل تلاش برای حفظ قدرت شخصی و ایجاد شبکه های گسترده ای از گروهها و نهادها و تسلط بر بخش خصوصی در این سیاست ناکام ماند. در اوایل دهه چهل با اتخاذ سیاستهای توسعه صنعتی و تأکید بر بخش خصوصی، زمینه ظهور بورژوازی صنعتی فراهم آمد.این بورژوازی مرکب از حدود صد و پنجاه خانواده بود که شصت و هفت درصد صنایع و مؤسسات مالی را مالک بودند.

خانواده هایی چون فرمانفرماییان، رضایی، لاجوردی و ثابت. ثابت به همراه پسرانش ایرج و هرمز امپراطوری بزرگی از صنایع و شرکتها را ایجاد کرد۲۷ و ده درصد از کل دارایی های ایران را در اختیار گرفت.۲۸

تأسیس شرکت نوشابه سازی پپسی کولا در ایران

با نفوذ روزافزون بهائیان در بدنه حکومت محمدرضا پهلوی و تعامل حکومت با بهائیت، سران بهایی میکوشیدند اقتصاد کشور را در قبضه خود درآورند و پایه های بهائیت را در ایران محکمتر سازند. بدین ترتیب، مأموریت تازه ثابت پاسال تأسیس نمایندگی پپسی کولای آمریکا در تهران و تمام شهرهای ایران بود. ثابت برای انجام این امر با همکاری عبدالمیثاق میثاقیه نخستین بنای کارخانه پپسی کولا و بزرگترین اقدام اقتصادی خود را در قطعه زمینی به مساحت هشت هزار متر مربع بنا نهاد. محصول کارخانه در ۱۳۳۴ش روانه بازار شد و در طول سالهای بعد شعبه های این کارخانه در خرمشهر، اهواز، رشت، مشهد، اصفهان، شیراز، کرمانشاهان، ایرانشهر، کرمان، بندرعباس نیز با سرمایه ای در حدود یکصد و پنجاه میلیون دلار تأسیس گردید و با تبلیغات وسیع صاحبان کارخانه و فروش خوب محصولات و اجناس نیاز به کارخانه بطری سازی، در کنار کارخانه نوشابه سازی، کارخانه بطری سازی مینا نیز تأسیس شد.۲۹

باید اذعان کرد جامعه آن روز حساسیت چندانی نسبت به فعالیت های فرقه بهائیت نیافته بود و سران بهائیت نیز برنامه ها و اهداف خود را چنان مخفیانه و حساب شده پیش میبردند که کمترین حساسیت را در جامعه به دنبال داشت و آنان در خفا به تحکیم پایه های فرقه بهائیت در ایران مشغول بودند.

البته جسته گریخته شکایتهایی از گوشه و کنار کشور درباره فعالیتهای مضره عوامل بهایی به آیت الله بروجردی میرسید اما میتوان گفت تا ۱۳۳۴ش مخالفت جدیای با این فرقه صورت نگرفته بود، به ویژه آنکه سران این فرقه با نفوذ در دستگاه محمدرضا پهلوی قدرت یافته بودند. آیت الله بروجردی، که مرجعیت شیعیان را برعهده داشت، هنگامی که به نفوذ بهائیت در حکومت و به تبع آن تضعیف روحانیت و اسلام پی برد به مخالفت با آن فرقه برخاست و به حجت الاسلام محمدتقی فلسفی مأموریت داد با سخنرانی در مسجد شاه (در رمضان سال ۱۳۳۴ش که به طور مستقیم از رادیو پخش میشد) مردم را از خطرات این فرقه و نفوذ آن در ارکان حکومت و در نتیجه توسعه فرقه بهاییت در ایران آگاه سازد.

سخنرانی فلسفی تأثیر زیادی در اذهان عمومی گذارد به گونه ای که تجمعاتی علیه بهائیان صورت گرفت و مراکز تجمع بهایی ها مورد هجوم قرار گرفت، محصولات پپسی کولا مورد تحریم واقع شد و مردم بر آن شدند کارخانه پپسی کولا را به آتش بکشند و در عاشورای سال ۱۳۳۴ش عدهای از مردم کارخانه مزبور را به آتش کشیدند و در مغازه ها نیز شیشه های نوشابه های پپسی را شکستند و زیانهای سنگینی به آن کارخانه وارد آوردند.۳۰ البته این گونه مخالفت های آشکار علما و مردم فقط در چند اقدام مختصر و چند سخنرانی خلاصه شد و بهائیان پس از آرام دیدن اوضاع دور جدید فعالیتهای خود را آغاز کردند.

تأسیس شبکه های تلویزیونی

ثابت پاسال در ۱۳۳۷ش به ایجاد شبکههای تلویزیونی در ایران اقدام کرد و پس از تأسیس شبکه تلویزیونی در تهران به مرور در برخی شهرها نیز به تأسیس شبکه ها و فرستنده های تلویزیونی همت گماشت. او در خاطراتش گفته است که پس از دیدار با محمدرضا پهلوی و همفکری با منوچهر اقبال، شاهنشاه دستور تأسیس تلویزیون را صادر کرد و «من چون آن را خدمتی به فرهنگ و ادبیات و راهنمای زندگانی نوین افراد میدانستم و با اطمینان کامل از اینکه انجام چنین کاری منافع مادی نخواهد داشت تصمیم به تأسیس آن گرفتم.»۳۱

برخلاف گفته های ثابت، واقعیت امر آن است که مسئله ایجاد فرستنده های تلویزیونی در ایران از سوی آمریکاییها طراحی گردید و در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در دستور کار رژیم پهلوی قرار گرفت. مجری طرح هم کمپانی R.C.A آمریکایی بود. ثابت پاسال هم که قدرت اقتصادی بالایی داشت از سوی بهائیان به عنوان طرف کمپانی مزبور انتخاب گردید و مطالعه و اجرای مراحل عملیاتی آن چند سال به طول انجامید۳۲ و در تیر ۱۳۳۷ مجلس شورای ملی با تصویب ماده واحدهای با چهار تبصره به حبیب ثابت پاسال اجازه داد تا تلویزیون ایران را تحت نظارت وزارت پست و تلگراف و تلفن ضمن رعایت مقررات پوششهای خبری و تبلیغی اداره انتشارات و رادیو راه اندازی کند و پنج سال از پرداخت عوارض گمرکی ورود تجهیزات و ابزار کار فرستنده و به علاوه مالیات های جاری معاف باشد.

بدین ترتیب در ۱۱ مهر ۱۳۳۷ تلویزیون ایران در خیابان وزرا ـ گاندی با حضور محمدرضا پهلوی افتتاح گردید و ثابت در سخنرانی کوتاهی در این مراسم گفت: «تنها مشوق من اعلیحضرت شاهنشاه میباشند که مرا به این کار وادار نمودند و با اینکه کار مشکلی را بر عهده دارم ولی بر اثر تشویق های اعلیحضرت همایونی با تمام توانایی در مقابل مشکلات استقامت خواهم نمود.»۳۳

حبیب در جریان تأسیس و راهاندازی شبکه های تلویزیونی علاوه بر برخورداری از کمکهای فراوان دولت از نظر معافیت از پرداخت عوارض گمرکی و اعتبارات ارزی و غیره به کشورهای آمریکا و انگلستان سفر کرد و ضمن دیدار با سران بهائیت، با بسیاری از مقامات انگلیسی نیز به مذاکره پرداخت و موافقت آنان را برای دادن اعتبارات به وی جلب کرد:

نخست وزیری

سازمان اطلاعات و امنیت کشور

گزارش اطلاعات داخلی

موضوع: رادیو و تلویزیون تهران

منبع خبر: مأمور ویژه تقویم: ب ـ ۲

شماره: ۲ـ۳ـ۲۴۶ تاریخ وصول خبر: ۲۱/۱/۳۹

عنایت الله واثقی یکی از بستگان نزدیک حبیب الله ثابت مؤسس تلویزیون تهران اظهار داشته حبیب الله ثابت ضمن مسافرت به انگلستان در لندن با مقامات انگلیسی مذاکراتی در اطراف اعطای کمکهایی به تلویزیون تهران به عمل آورده و موافقت آنان را نیز برای دادن اعتبارات و نیز همکاریهای فنی جلب کرده است.۳۴

هدف اصلی ثابت از تأسیس تلویزیون

ثابت با آنکه هدف از تأسیس تلویزیون را پیشرفت و تعالی جامعه ایرانی و خدمت به فرهنگ و ادبیات و راهنمای زندگانی نوین افراد عنوان کرده اما در عمل آن را به وسیله ای برای تحکیم مبانی فرقه بهائیت تبدیل ساخته و طرح تضعیف مبانی اعتقادی و فرهنگی مردم ایران را به مرحله اجرا درآورد.

اسناد بر جای مانده نشان میدهد که در همان دورانی که وی پیشرفت جامعه ایرانی را شعار خود قرار داده بود در پشت پرده با ارسال نامه ای به اسرائیل به عنوان محفل روحانی ملی بهائیان هدف اصلی خود از تأسیس تلویزیون ایران را اولاً نشر افکار روحانی و معارف و حکم الهی و رفع تعصبات واهی و ثانیاً اشتغال جمعی از بهائیان در تأسیسات تلویزیون عنوان کرده است و این موضوع با گفته ها و شعارهای وی در تناقض است: «حبیب ثابت. تاریخ 1344/2/10. ساحت مقدس محفل روحانی ملی بهائیان ایران شیدالله ارکانه. عطف به مرقومه محترمه نمره ۱/۲۵۳۲/خ مورخه شهرالجلال ۱۲۲ که منضم به رقیمه شریفه مورخه ۱۶ شهر العلا ۱۲۲ مقام رفیع البنیان بیت العدل اعظم الهی بود بعد از اظهار امتنان و تشکر خالصانه از الطاف مبذوله درباره این عبد خاطر خطیر آن امنای الهی را مستحضر میدارد: غرض و هدف اساسی بنده از تأسیس تلویزیون ایران گذشته از فراهم نمودن موجبات اشتغال برای جمعی از یاران آن بود که اولاً به نام یک فرد وطندوست بهایی خدمتی از لحاظ فرهنگی و اجتماعی نسبت به کشور مقدس ایران انجام گیرد و ثانیاً متدرجاً امکاناتی برای نشر افکار روحانی و معارف و حکم الهی و رفع تعصبات واهی به وجود آید و خوشبختانه در این منظور اساسی تا حد قابل توجهی موفقیت به دست آمده است. هنگام تصویب قانون تأسیس تلویزیون ایران ضمن مواد مختلفه ماده ای مورد تصویب مجلس شورای ملی قرار گرفت مبنی بر اینکه تلویزیون ایران از لحاظ فنی تابع مقررات وزارت پست و تلگراف و از لحاظ تنظیم برنامه ها تابع دستورات اداره کل انتشارات و تبلیغات است. بر اساس همین ماده مصوبه اولیاء دولت گذشته از اخبار ایران و جهان که همه روزه توسط خبرگزاری پارس تنظیم میشود گاهگاه اجرای بعضی از برنامه های مصاحبه را به وسیله وزارت اطلاعات که سابقاً اداره کل انتشارات و تبلیغات نامیده میشد در برنامه ها منظور میکنند و تلویزیون ایران از نظر مقررات مملکتی مجبور به اجرای برنامه های مزبور میباشد.

این قبیل برنامه ها حداکثر بیش از پنج درصد کل برنامه های تلویزیون ایران نیست و بقیه برنامه ها به وسیله یک شورای داخلی مرکب از مدیران برنامه های تلویزیون ایران تهیه و تنظیم و به مرحله اجرا گذاشته میشود.

این برنامه ها شامل قسمتهای اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی، هنری، تاریخی، تعلیم و تربیت، علوم و مسائلی از این قبیل است. توصیه های این بنده نیز در منظور نمودن مباحث اخلاقی و معنوی و عدم مداخله در امور سیاسی و مراحلی که برخلاف اصول و مصالح عالیه امر است توسط همین شورا جامه عمل میپوشد و در برنامه ها منظور میشود. خوشبختانه آن قسمت از برنامه ها که حائز جنبه های مزبور نیست و به وسیله دستگاه های دولتی تنظیم و برای اجرا به تلویزیون ایران داده میشود کاملاً مشخص است و همه بینندگان تلویزیون وقوف و اطلاع کامل دارند که برنامه های مزبور جنبه مملکتی و دولتی دارد.

با عرض مراتب بالا تصور میکنم موضوع بر آن امنای الهی کاملاً روشن و مصرح است و اطمینان میدهم که هیچگاه موجباتی پیش نخواهد آمد که مصالح عالیه امرالله ملحوظ نظر این بنده و متصدیان امر قرار نگیرد. با تقدیم تحیات. حبیب ثابت».۳۵

از مضمون نامه حبیب ثابت چنین برمی آید که سران بهایی که در حیفای اسرائیل مستقر بودند نسبت به برخی برنامه های تلویزیون ابراز نگرانی کرده اند و با ارسال نامه ای به حبیب به وی یادآور شده اند که هدف اصلی آنها از انتخاب حبیب به عنوان مسئول تلویزیون ایران تبلیغ و تحکیم آیین بهاییت و حمایت از بهائیان است و حبیب با ارسال جوابیه ای احیاناً اشتباهاتش را توجیه کرده است.

البته ناگفته نماند که حجم مکاتبات بین سران بهایی در اسرائیل و بهائیان ایران سازمان اطلاعات و امنیت کشور را دچار نگرانی کرده بود؛ به گونه ای که در گزارشی که ضمیمه نامه حبیب است چنین نوشته است: «توضیح اینکه خطوط پشت پاکت محتوی نامه مذکور کاملاً مشابه خطوطی است که پاکات مربوط به تشکیل جلسات مذهبی فرقه بهایی و سایر فعالیتهای آنان آدرس نویسی میشود و برای نمونه روز گذشته هفت پاکت سفارشی محتوی خلاصه مذاکرات مربوط به تشکیل جلسات سوم الی ۱۵ محفل بهائیان ایران به آدرس صندوق مذکور در اسرائیل ارسال گردیده که با همان خط پشت نویسی کرده... در این صورتجلسات مطالب جالبی در مورد فعالیتهای عالی تبلیغاتی بهائیان ایران در تهران و شهرستانها و خارج ذکر گردیده که کاملاً درخور توجه و بررسی است. با توجه به افزایش حجم مکاتبات و نشریات تبلیغاتی این فرقه در ایران و همکاری نزدیک حبیب ثابت پاسال با محفل ملی بهائیان ایران، در صورت تصویب اجازه فرمایند از کلیه مکاتبات این فرقه به وسیله دستگاه رکورداک فیلمبرداری و به بخش ۳۲۶ تحویل گردد. ضمناً هشت عدد پاکت محتوی اصل صورتجلسات و مکاتبات محفل بهائیان راجع به اشخاص مختلف از جمله تیمسار سرتیپ شیبانی و همچنین فتوکپی نامه حبیب ثابت پاسال جهت مزید استحضار به ضمیمه تقدیم میگردد.»۳۶

همانگونه که در اسناد پیشین اشاره شد ثابت با ایجاد شبکه های تلویزیونی عمده ترین تلاش خود را برای تحکیم مبانی فرقه بهاییت به کار بست و از تلویزیون نهایت استفاده را برد و از آن در جهت فریب افکار عمومی سود برد.

با ایجاد تلویزیون انتقال مظاهر فساد غرب به داخل خانه ها و هجوم به آداب و سنن و مبانی اعتقادی مردم آسانتر بود و بر اساس همین دلایل بود که کارتل های بزرگ آمریکایی بیشترین تسهیلات را برای ایجاد تلویزیون در ایران فراهم آوردند و تمامی لوازم و بخش اعظم سرمایه مورد نیاز را در اختیار حبیب ثابت گذاشتند.

ثابت با آنکه تلویزیون را وسیله ای برای تبلیغ افکار بهائیت و غرب به ویژه آمریکا قرار داده بود و از تمامی امکانات کشور به نفع این اهداف بهره میبرد، با این حال میکوشید با بیان مطالب اغراق آمیز از خدمات خود به ایران حجم قابل ملاحظه ای از امتیازات مادی و معنوی را به سوی خود بکشاند.

او بعدها با این استدلال که چون دایر شدن ایستگاه تلویزیون باعث افزایش قابل ملاحظه عایدات گمرکی شده مدعی شد که چند درصد از عایدات گمرکی باید به تلویزیون تعلق گیرد. در گزارشی از ساواک آمده است:

سازمان اطلاعات و امنیت کشور

فرستنده: بخش ۴ـ۳ تاریخ: ۲۴/۱۰/۱۳۳۹

موضوع: گزارش

محترماً به استحضار میرساند پس از بازدیدی که در تاریخ 1339/10/17 توسط آقای آیرملو، مدیرکل اداره پنجم از ایستگاه تلویزیون ایران (تهران) به عمل آمد از طریق آن اداره کل گزارشی شرف عرض پیشگاه ملوکانه تنظیم شده و در آن مطالب اغراق آمیزی که مؤسسه تلویزیون (آقای حبیب ثابت) به کرات در گفتارهای خود به کار میبرده و آن را وسیله ای برای تأمین منافع و جلب رضایت مقامات مملکتی در راه کمکهای بیشتر خود میدانسته منعکس گردیده است و با اینکه دولت تاکنون کمکهای فراوانی چه از نظر معافیت از پرداخت عوارض گمرکی و اعتبارات ارزی و چه از لحاظ احداث دستگاه های فرستنده و ایجاد تسهیلات لازم در اجرای کلیه برنامه های تلویزیونی معمول داشته مع الوصف نامبرده ادعاهای خلاف واقعی نموده و این مسئله را برای انتظارات بعدی خود از قبیل دریافت مبلغ قابل ملاحظه ای از اداره کل انتشارات و رادیو، فروش برنامه ها به دستگاههای دولتی و کمک پانصد هزار دلار جهت خرید وسائل تکمیلی تلویزیون باز گذاشته و توقعات خود را متکی بر این موضوع قرار داده است که چون دایر شدن ایستگاه تلویزیون باعث افزایش قابل ملاحظه عایدات گمرک گشته لذا چند درصدی از آن متعلق به تلویزیون ایران بوده و به این ترتیب برای خود نتیجه میگیرد که رقمهای مذکور ظاهراً اگر کمک محسوب شود ولی فیالواقع و نفسالامر جزء حقوقی است که بایستی خود به خود در اختیار این دستگاه گذارده شود. ضمناً پیشنهاد شد که مبلغ پانصد هزار دلار مذکور ممکن است جزو بودجه سال ۴۰ سازمان اطلاعات و امنیت کشور یا هر وزارتخانهای منظور شود.۳۷

ثابت در طول ده سال فعالیت در تلویزیون ایستگاه هایی نیز در دیگر شهرهای ایران از جمله آبادان راه اندازی کرد و سرانجام در ۱۳۴۷ش به موجب لایحه ای قانونی که مالکیت فرستنده های رادیو و تلویزیونی را در انحصار دولت قرار میداد فرستنده ها را به مبالغ هنگفتی به دولت فروخت و با آنکه هنگام تأسیس ایستگاهها زمین رایگان از دولت گرفته بود اما به هنگام فروش فرستنده ها چند میلیون تومان نیز از بابت فروش زمینها از دولت دریافت کرد. در همان دوران ثروت او به حدی رسیده بود که به دولت پیشنهاد داد امتیاز لوله گذاری سوخت قم به تهران به وی واگذار شود و او با هزینه شخصی اش این کار را انجام دهد:

گزارش اطلاعات داخلی

موضوع: فعالیت انفرادی

محل: تهران، سازمان برنامه منبع خبر: مأمور ویژه

شماره ۳۰۳۴/۳۱۲

ایرج حکیم از بستگان حبیب ثابت میگفت دولت در نظر دارد از بودجه سازمان برنامه با کشیدن لوله گاز نفت قم را به تهران متصل نماید و حبیب الله ثابت نیز پیشنهادی به دولت داده که حاضر است با بودجه شخصی این کار را انجام دهد و ۱۵ میلیون تومان به عنوان سرقفلی به دولت بپردازد و پس از ۱۵ سال به تدریج مستهلک نماید.۳۸

در دوره ریاست ثابت بر تلویزیون مخالفت های پنهان و پیدایی از سوی قشر مذهبی جامعه به ویژه روحانیون با برنامه های ضددینی و اخلاقی تلویزیون صورت میگرفت، اما حمایت دستگاه پهلوی از این رسانه به اندازه ای بود که این گونه مخالفتها راه به جایی نمیبرد:

گزارش اطلاعات داخلی

موضوع: حبیب ثابت پاسال

محل: تهران

شماره: ۱۰۳/۳۰۰ منبع خبر: ۸

تقویم: ب ـ ۲ تاریخ گزارش: ۱۳/۶/۴۴

پرویز گرجی یکی از اعضای هیأت تحریریه مجله تهران مصور از قول مهندس والا نماینده مجلس شورای ملی اظهار داشته که علیرغم نظر مقامات روحانی که با حبیب ثابت پاسال مسئول تلهویزیون ایران دشمنی شدید دارند و او را عامل اصلی تقویت بهائیان در ایران میشناسند طبق نظر مقامات عالی کشور قرار شده مبلغ یک میلیون تومان از طرف شرکت ملی نفت به نام اجرای برنامه های آموزشی از تلویزیون به حبیب ثابت پاسال پرداخت شود تا نامبرده بتواند با تقویت تشکیلات خود قدرت بیشتری در مقابل روحانیون به دست آورد.۳۹

ادامه فعالیتهای اقتصادی

ثابت پاسال به موازات فعالیت در تلویزیون پروژه های بزرگ اقتصادی را هم هدایت میکرد. در آن ایام شرکت ثابت پاسال توسعه زیادی یافت و پس از آنکه بازار مصرف لاستیک در ایران را پررونق کرد در ۱۳۴۳ش با انجام مقدماتی و جلب رضایت وزارت صنایع و اقتصاد، کارخانه ای با ظرفیت تولید بیست هزار تن لاستیک در زمینی به مساحت سی هزار متر مربع تأسیس کرد و از سال بعد تولیدات جنرال تایر را روانه بازار ساخت. اما این حجم تولید برای بازار ایران بسنده نبود و شرکت ثابت پاسال همچنان به واردات لاستیک از آمریکا هم ادامه میداد.۴۰

کارخانه لاستیک جنرال تایر به مرور تولید خود را افزایش داد به گونهای که در ۱۳۵۲ش روزانه ۲۹۰۰ حلقه لاستیک تولید میکرد. هیأت مدیره شرکت جنرال تایر هم پنج آمریکایی و چهار نفر مؤسس شرکت ثابت پاسال بودند.

ثابت، همزمان به تأسیس نمایندگی اتومبیل استودبیکر، از شرکتهای اتومبیلسازی آمریکایی در ایران اقدام کرد و واردات این اتومبیل به ایران را آغاز کرد. «خوشبختانه با سوابق و روابط دوستانه ای که با کارخانه استودبیکر و شرکت حمل و نقل دریایی داشتیم از فرصت استفاده نموده پی در پی اتومبیل های سواری و باری از نوع استودبیکر با لوازم یدکی به ایران حمل نمودیم...»۴۱

بدین ترتیب، سران بهاییت و در رأس آن حبیب ثابت ایران را به بازار مصرف اتومبیل های خارجی به ویژه آمریکایی تبدیل کردند و حتی لوازم یدکی اتومبیلها را وارد ایران کردند تا کشور را به طورکامل به بازار مصرف تولیدات آمریکایی تبدیل نمایند. البته پس ازمدتی استودبیکر به تعطیلی کشیده شد و ثابت نمایندگی شرکت فولکس واگن را دایر کرد و به واردات این اتومبیل آلمانی به کشور پرداخت.

با کسب نمایندگی کارخانه های مهم اتومبیل سازی و افزایش نیاز به لوازم یدکی از جمله روغن، باتری، شمع و غیره، حبیب ثابت در ۱۳۴۴ش با اخذ نمایندگی روغن موتور اِسو، در جنوب تهران به تأسیس کارخانه تولید و تصفیه روغن موتور اسو اقدام کرد. پس از مدتی هم دو کارخانه بزرگ قوطی و بشکه سازی در محوطه همان کارخانه احداث کرد.

از دیگر اقدامات اقتصادی ثابت پاسال در آن دوران تأسیس نمایندگیهای اتولایت، لیفت تراک، هواپیماهای پیچکرافت، ماشینهای کشاورزی، ماشینهای ساختمانی، ماشینهای ماشین سازی، توسعه شرکت فیروز، نمایندگیهای ریش تراش فیلیپس، اجاق گاز غذاپزی، یخچالهای جنرال الکتریک، وستینگهاوس و کلویناتور، تجارت دارو و وارد کردن محصولات دارویی از انگلستان و آمریکا به ایران و نمایندگی شرکت دارویی شرینگ آمریکا، نمایندگی لوازم پزشکی فیلیپس، تأسیس کارخانه سیم و کابل (سیکاب)، تأسیس نمایندگی لوازم آرایش لورن آمریکا و غیره از دیگر اقدامات ثابت پاسال بود.۴۲

بسیاری از اجناسی که ثابت وارد ایران میکرد متعلق به شرکتهای آمریکایی و یهودی بود. بنابراین طبیعی بود که در داخل و خارج از ایران از حمایتهای بی وقفه آنان بهره مند شود. آنان با نفوذ در بدنه قدرت و با همراهی بهائیان راه را برای پیشرفت اقتصادی ثابت هموار می ساختند تا هر چه بیشتر بر اقتصاد ایران تسلط یابند.

یکی از اصلیترین حمایتهای آنان قرار دادن اعتبارات و وامهای بانکی در اختیار ثابت بود تا او بتواند با کمترین هزینه ای نمایندگی شرکتهای مختلف آمریکایی را در ایران تأسیس کند و به تبع آن محصولات آن شرکتها را روانه بازار ایران نماید. لذا در دوره ای بانکهای ایران و خاورمیانه، بانک ایرانیان، بانک ایران و انگلیس و بانک توسعه صنعتی و معدنی در ایران تأسیس شدند:۴۳ «وقتی این بانکها ایجاد شدند دولتهای خارجی و سایر ممالک قرض های مهمی دادند و اعتبارات فراوان در اختیار ما گذاشتند و ما توانستیم صنایع بزرگی را در ایران ایجاد کنیم.»۴۴

البته همچنانکه پیش از این نیز گفته شد حمایت بیدریغ سران بهائیت و مرکز فرقه بهائیت از حبیب و نفوذ روزافزون بهائیان در بدنه قدرت حکومت پهلوی و به تبع آن روابط و مناسبات بهائیان و خود ثابت با سران حکومت محمدرضا در پیشرفت اقتصادی ثابت تأثیر زیادی داشت. ثابت با راهنمایی بهائیان با حسین علاء، اسدالله علم، ملکه مادر، علی امینی و امیرعباس هویدا ارتباطات و مناسبات نزدیکی داشت و در برهه های مختلف از این مناسبات سود می جست.

در دوران نخست وزیری اسدالله علم او آنچنان خود را به علم نزدیک کرده بود که برخی فکر میکردند برنامه های اقتصادی دولت علم با نظر و به نفع حبیب ثابت انجام میشود و مناسبات وی با دربار و خاندان پهلوی را مهمترین عامل موفقیت وی در عرصه اقتصادی میدانستند:

گزارش اطلاعات داخلی

موضوع: محافل اقتصادی

محل: تهران منبع خبر: مأمور ویژه

شماره: ۷۱۸ تاریخ وصول خبر: 42/09/24

— /ن

۳۰۰

یکی از بازرگانان بازار میگفت در محافل اقتصادی تهران چنین شهرت دارد که در دوره زمامداری آقای علم امور مربوط به اقتصاد کشور طبق نظر و به نفع حبیب ثابت پاسال تنظیم و اجرا میشود و علت آن هم این است که در زمان حکومت مصدق موقعی که ملکه مادر و عده ای از خاندان جلیل سلطنت در اثر فشار حکومت وقت از ایران خارج شده و به آمریکا رفته بودند در آن کشور مورد بی مهری کارکنان سفارت ایران قرار گرفته ولی حبیب ثابت پاسال که آن موقع در آمریکا دارای زندگی مجللی بوده اعضاء خانواده سلطنتی را به منزل خود برده و از آنان پذیرایی کامل نموده است و اکنون که کلیه قدرتهای کشور در دربار متمرکز شده به پاس کمکهای سابق وزارت اقتصاد به دستور دربار شاهنشاهی به نفع ثابت پاسال قدمهای متعددی برداشته و در موضوع ورود روغن ماشین یک قلم ۲۴ میلیون تومانی به حبیب ثابت پاسال سود رسانیده است.۴۵

نفوذ او در دربار پهلوی دوم به ویژه در شخص محمدرضا پهلوی به حدی بود که بسیاری از نمایندگیها و شرکتهای ثابت اغلب به دست محمدرضا پهلوی افتتاح میگردید و برخی اسناد بر جای مانده از ساواک نشان میدهد که ثابت در چندین سفر محمدرضا پهلوی را همراهی کرده و «در التزام رکاب ملوکانه» بوده است:

تاریخ: 47/06/28

درباره: آقای حبیب ثابت

دربار شاهنشاهی جهت مسافرت نامبرده بالا به کشور شوروی به منظور در التزام رکاب ملوکانه تقاضای صدور گذرنامه خدمت از وزارت خارجه نمودهاند و فرم مربوطه طی لیست شماره ۱۳۶ش۹۱۱ / 47/06/28 به اداره کل هشتم ارسال و مراتب با توجه به کلاسه ذیل ورقه جهت اطلاع اعلام میگردد. ضمناً آدرس مشارالیه به شرح زیر میباشد. خواهشمند است دستور فرمائید چنانچه در مورد مسافرت نامبرده نظری دارند به اداره کل هشتم اعلام نمایند.۴۶

شرکت و حضور ثابت در افتتاح مجلسین در 1347/07/09 و عضویت او در هیأت مدیره دانشگاه ملی نمونه های دیگری از ارتباط نزدیک او با حکومت است.۴۷ در سندی دیگر، که مربوط به واگذاری امتیاز اپراتور از سوی دولت به حبیب ثابت است، از اعتماد تمام دستگاههای حکومت پهلوی و از همه مهمتر سازمان اطلاعات و امنیت کشور به ریاست ارتشبد نعمتالله نصیری نسبت به حبیب ثابت حکایت دارد:

از: ۳۲۱

گزارش

درباره: حبیب ثابت

احتراماً وزارت پست و تلگراف و تلفن صلاحیت نامبرده بالا را در مورد صدور امتیاز اپراتور به مشارالیه جهت تماس با نمایندگیهای شرکت ثابت پاسال در شهرستانها استعلام نموده است.

سابقه: نامبرده فاقد سابقه مضره سیاسی بوده لکن شخص مورد بحث بهایی و عضو محفل ملی بهائیان ایران میباشد.

نظریه: با عرض مراتب فوق در صورت تصویب به وزارت پست و تلگراف و تلفن اعلام شود چنانچه نامبرده متعهد گردد از دستگاه مزبور در جهت پیشبرد مقاصد بهایی استفاده ننماید صدور امتیاز اپراتور بلامانع است

و نصیری پایین این نامه را چنین حاشیه نوشته است:

«لزومی ندارد این موضوع قید شود همان طوری که مقرر است اجازه صدور امتیاز اپراتور یقیناً [ناخوانا] فقط برای استفاده تجاری است، موافقت شود.»۴۸

برخلاف گفته های ثابت که در خاطرات خود تمامی موفقیتهای اقتصادی اش را مدیون پشتکار و خودساختگی و تلاش خویش دانسته، اسناد بسیاری در دست است که نشان میدهد وی با سرمایه شرکت امنا۴۹ ـ سرمایه هنگفت جامعه بهایی ـ و با پشتوانه سران بهاییان به ثروت عظیم و افسانهای دست یافته است. دقیقاً به همین دلیل هم بود که حبیب در هیچ حال از خدمت به فرقه بهائیت فروگذار نبود و خانه مجلل۵۰ وی همیشه محل رفت و آمد و محل برگزاری سلسله جلسات هفتگی اعضا و سران بهائیت بوده است. در اسناد ساواک این جلسات هفتگی چنین بازتاب دارد:

گزارش اطلاعات داخلی

موضوع: محل تشکیل جلسه محفل ملی بهائیان تهران

محل: تهران منبع خبر: ژ ـ ۴

تقویم: ب/۲ شماره: ۴۶۳/۲۰ الف

تاریخ وصول خبر: 45/01/10 تاریخ گزارش: 45/01/09

محل تشکیل جلسه محفل ملی بهائیان تهران هر هفته در منزل آقای حبیب ثابت پاسال واقع در خیابان ویلا تشکیل میشود و اسامی محفل ملی به شرح زیر است: ۱. سرهنگ بازنشسته شاهقلی منشی محفل ۲. پروفسور منوچهر حکیم ۳. خانم بهیه نادری ۴. میس شارپ ۵. دکتر مسیح فرهنگی ۶. روح الله فتح اعظم ۷. دکتر قدیمی ۸. دکتر مهدی ورقا ۹. دکتر منوچهر قائم مقامی.۵۱

در سندی دیگر از ساواک، به برگزاری کنفرانس بهائیان اشاره شد که به نظر میرسد این کنفرانس هم در منزل وی برگزار شده باشد:

به: ۳۲۱ از: ه‍ ۴

شماره گزارش: ۴۵۰۸/۴۵ تاریخ گزارش: 46/03/11

عطف ۵۳۳۴/۳۲۱ـ 46/02/28

موضوع کنفرانس بهائیان

-۱ کنفرانس بهائیان به منظور رسیدگی در اطراف کارهای جاری و تبلیغات بهائیان تشکیل گردیده است.

-۲ عده تقریبی اعضای شرکت کننده در جلسات در حدود ۳۰۰ الی ۴۰۰ نفر میباشند.

-۳ مبلغین و افراد سرشناس بهایی مشروحه زیر در کنفرانس مزبور شناخته گردیده اند.

الف: اعضای محفل ملی بهائیان ایران:

۱.دکترمنوچهر حکیم رئیس محفل ملی بهائیان ایران ۲.روحالله فتح اعظم نایب رئیس ۳. منوچهر قائم مقامی منشی ۴. تیمسار عطاءالله مقربی امین صندوق ۵. میس شارپ خلاصه نویس ۶. حبیب ثابت عضو ۷.خانم بهیه نادری عضو محفل ملی بهائیان ایران ۸. دکتر ریاض قدیمی عضو محفل ملی بهائیان ایران ۹.روحی ارباب عضو محفل ملی بهائیان ایران.

ب: اعضای محفل روحانی بهایی در تهران:

۱. دکتر حسین نجی رئیس محفل روحانی تهران ۲. نصرالله مودت نایب رئیس ۳. خانم طاهره رادپور منشی ۴. مهدی ورقا خلاصهنویس ۵. عطاءالله قدیمی امین صندوق ۶. خانم دکتر طلعت بصاری ۷. دکتر محمد افغان ۸. دکتر باهر فرقانی ۹. عنایتالله عزیزی

4- مطالب مطروحه در کنفرانس اخیر بهائیان بیشتر در اطراف تبلیغات بهائیان همچنین اختلافات مابین عده ای از بهائیان و طرفداران جمشید معانی بوده است.

5- از مدت کنفرانس تا این تاریخ اطلاعات دقیقی به دست نیامده است و گویا کنفرانس اصلی پایان یافته است ولی هفتهای یک بار سران و مبلغین بهایی در این محل جلسه دارند.۵۲

او علاوه بر شرکت در جلسات فرقه بهائیت، به دلیل عضویتش در کلوپ روتاری طهران و کلوپ جوان در جلسات آن کلوپها هم حضور می یافت. ثابت در ازای همین سرمایه هایی که در اختیارش قرار داده شده بود، سرمایه های خود را به طور عمومی برای خدمت به جامعه بهاییان ایران و تحکیم پایه های فرقه مذکور صرف میکرد. از جمله اقداماتی که ثابت پاسال در این مورد انجام داد خرید کلیه املاک و خانههای اطراف حظیره القدس تهران بود. محدوده این اراضی از شرق به خیابان نجات اللهی، از جنوب به خیابان سمیه، از شمال به خیابان طالقانی و از غرب به خیابان حافظ منتهی میشد.۵۳

وی همچنین در اوایل دهه سی اطراف زمین های «مشرق الاذکار» در نزدیکی لویزان را دیوارکشی کرده بود. این اراضی از جاده لشکرک شروع میشد و تا قله کوه ادامه مییافت. بر اساس وصیتنامه میرزاحسینعلی نوری (بهاءالله) قرار بود بزرگترین معبد بهائیت در این اراضی ساخته شود چرا که چند روزی بهاءالله در جریان سوءقصد به جان ناصرالدین شاه در این محل مخفی شده و از اینجا به بغداد گریخت.۵۴

خانواده حبیب ثابت در احداث ساختمانهای بهائیان (معابد) در گوشه و کنار جهان سهم زیادی داشته اند که از آن جمله میتوان به کمکهای وسیع مالی آنها در احداث محفل ملی بهائیان پاکستان دیوان مقام اعلی در جبل کرمل ـ حظیره القدس بهائیان هندوستان ـ مشرق الاذکار سانتیاگو (شیلی) و معابد مصر، استرالیا و اردن اشاره کرد.

از دیگر خدمات ثابت به بهائیت، استخدام بهاییان در کارخانه های خودش بود. در بسیاری از کارخانه های ثابت معمولاً شمار کارکنان بهایی بیش از مسلمانان بود و اغلب مدیران کارخانه هایش نیز بهایی بودند. همین امر سبب بروز اختلافاتی در بین کارکنان میشد و مدیران بهایی اغلب اوقات نارضایتی هایی برای کارکنان مسلمان پدید میآوردند. در یکی از اسناد ساواک وضعیت کارگران کارخانه اجاق گاز متعلق به حبیب و ایرج چنین تشریح شده است:

از: ساواک تهران به: مدیریت کل اداره سوم ۳۳۳

شماره: ۳۴۸۷/۲۰ ه‍. تاریخ: ۱۵/۲/۴۵

درباره: وضع کارگران کارخانه اجاق گاز

طبق اطلاع واصله کارخانه فوق که دارای ۶۲ نفر کارگر و متعلق به ثابت پاسال میباشد در حدود چهل نفر از کارگران بهایی و بقیه مسلمان میباشند. سرکارگر کارخانه به نام مدیری که بهایی است موجبات ناراحتی کارگران مسلمان را فراهم و بین کارگران شایع است که ثابت پاسال اختیارات کافی به مدیری داده و وی قصد دارد به تدریج کارگران مسلمان را اخراج و به جای آنها کارگران بهایی استخدام نماید و در چند روز قبل نیز دو نفر از کارگران به نام منوچهر شاهین و محمود حکیمیان را اخراج کرده است. ضمناً کارگران اظهار میدارند در سال ۴۴ سود شرکت حدود یک میلیون تومان بوده و طبق قانون سهیم شدن کارگران بایستی دویست هزار تومان از این پول به کارگران تعلق گیرد ولی شرکت مدعی است که سود سال ۴۴ هفتاد و پنج هزار تومان بوده و مبلغ پانزده هزار تومان سود تعلق میگیرد که همان پانزده هزار تومان را نیز نصف کرده است و کارگران شکایت دارند که کارفرما و مدیری نماینده وی نمیگذارند کارگران از بین خودشان نماینده تعیین کنند چون فکر میکنند این عمل به ضرر آنها تمام خواهد شد. علیهذا مراتب جهت اطلاع اعلام. خواهشمند است دستور فرمایید از طریق وزارت کار در این مورد اقدام لازم معمول و از نتیجه این سازمان را آگاه فرمایند. رئیس ساواک تهران ـ نواب.۵۵

مخالفتهای آشکار با بهائیت

با فوت آیت الله بروجردی در فروردین 1340 و تغییر برخی سیاستها از سوی رژیم پهلوی، بهائیان فرصت مناسبتری برای رشد و تحکیم فرقه خود یافتند. حکومت پهلوی به منظور اعطای قدرت به بهائیان در یکی از بندهای لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی قید اسلامیت و ذکوریت را از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان برداشت. با تصویب این لایحه اختیار بسیاری از امور مسلمانان در دست فرقه هایی چون بهاییت قرار میگرفت.

امام خمینی که امور سیاسی را به دقت پیگیری میکرد با پی بردن به ضداسلامی بودن لایحه مزبور علما و مردم را نسبت به خطرات این لایحه و به تبع آن خطرات نفوذ بهاییت در ارکان حکومت آگاه ساخت و لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی با نهضت دو ماهه روحانیون از تصویب بازماند.

امام خمینی چند ماه بعد از آن حادثه نیز ترفند دیگری از بهائیان را فاش ساخت که ثابت در رأس آن برنامه قرار داشت. ثابت با استفاده از ثروت هنگفتی که در اختیار داشت هزینه سفر حدود ۲ الی ۳ هزار نفر بهایی ایرانی را، که برای شرکت در جشنهای صدمین سال فرقه بهایی به لندن رفتند، پرداخت کرد و حتی برای آنکه مشکلی برای خروج این جمعیت بهایی از ایران وجود نداشته باشد با استفاده از قدرت و نفوذی که داشت رئیس گمرک مهرآباد را از کار برکنار ساخته و یک نفر بهایی را به جای او گماشت:

موضوع: جشن صدمین سال فرقه بهایی

محل: لندن

منبع خبر: مأمور ویژه

شماره: ۱۲۸۴۴/س ت تاریخ وصول خبر: 41/08/02

طبق اطلاع واصله اخیراً بهائیان در نظر دارند جشن صدمین سال بهاء را در لندن برپا کنند که ضمناً از ایران هم تعدادی در حدود ۲ الی ۳ هزار نفر از بهائیان جهت شرکت در این جشن دعوت خواهند شد که این دعوت از طرف حبیب ثابت به عمل خواهد آمد و کلیه خرج ایاب و ذهاب این عده به عهده نامبرده است. ضمناً جهت تسهیلات بیشتر برای رفت و آمد این اشخاص با اعمال نفوذ از طرف حبیب ثابت اخیراً رئیس گمرک مهرآباد تعویض گردیده و یک نفر بهایی به نام حصار امیری به این سمت منصوب شده است.۵۶

جشن مزبور در ۷ اردیبهشت ۱۳۴۲ در لندن برگزار شد و دولت ایران در حمایت مالی از بهائیانی که از سوی حبیب ثابت به آن جشن دعوت شده بودند به هر یک از آنها پانصد دلار ارز از طریق بانک مرکزی داد و آنان را با هواپیما راهی لندن کرد.۵۷ امام خمینی که با آگاهی و تیزبینی خاص خود از فعالیتهای مخفیانه و مخرب سران بهایی در ایران آگاه بود این اقدام رژیم را شاهدی بر سوءنیت دولت دانست و ضمن اشاره به آن کنفرانس ضداسلامی، از فعالیتهای اقتصادی حبیب ثابت و زد و بندهای وی چنین پرده برداشت: «... [ای علما و مردم] دین شما در معرض مخاطره و هجوم قرار گرفته است. دولت شما میخواهد به دست بهاییها و اسرائیلیها شما را از بین ببرد. بدانید که دولت شما به دو هزار نفر بهایی هر یک پانصد دلار کرایه طیاره داده که به لندن بروند، جمع شوند و علیه قرآن و پیغمبر شما تصمیم بگیرند. دولت شما در یک معامله فروش روغن و مواد نفتی از شرکت نفت به [حبیب] ثابت پاسال بهایی پنج میلیون تومان استفاده رسانیده است که با این پول مخارج اعزام بهاییها به لندن و تبلیغات بهایی تأمین شود به مردم بگویید از مالیاتی که دولت شما از مسلمانها میگیرد این مخارج را میکند و یهودی و اسرائیلی و بهایی را تقویت میکند. اطلاع کامل دارم میخواهند بر خلاف تمایل ملت مسلمان ایران و سایر ملل اسلامی و عرب دولت اسرائیل را به رسمیت بشناسند...»۵۸

البته به غیر از این سخنرانی، حضرت امام در برخی از مجالس و منابر خود به طور تلویحی به فعالیت فرقه بهائیت در ایران اشاره میکرد اما چون حامی اصلی این فعالیتها راحکومت پهلوی میدانست لذا نوک پیکان حمله را متوجه محمدرضا پهلوی و رژیم او میساخت.

حبیب ثابت پاسال پس از حدود چهار دهه فعالیت در عرصه اقتصادی، خود را از شرکت امنا بازنشسته کرد و جایش را به هژبر یزدانی سپرد. او در ۱۳۵۵ش از ایران خارج شد و در نیویورک اقامت گزید و با تأسیس شرکتی تجاری به نام «مؤسسه خلیج فارس» در عرصه مخابرات و فیبر نوری به فعالیت پرداخت. در همان دوران کتاب خاطرات خود را تحت عنوان سرگذشت حبیب ثابت به قلم خود ایشان نوشت که پس از مرگش، پسرانش ـ هرمز و ایرج ـ آن را به چاپ رساندند.

ثابت پاسال سرانجام در اول اسفند 1368 از دنیا رفت و جامعه بهایی با مرگ وی یکی از معتمدترین و خدمتگزارترین افراد خود را از دست داد و بیت العدل اعظم با ارسال تسلیت نامه ای به همسر وی، باهره خمسی، پایداری و ثبات او را «در خدمت به آستان حضرت ولی محبوب امرالله و تلاشهای بینظیر آن متصاعد الی الله در جهت به دست آوردن اماکن متبرکه تهران و بالاخره کوشش های شجاعانه ایشان [را] در دفاع از جامعه مهد امرالله» ستود.۵۹

پس از مرگ ثابت، رژیم اسرائیل به پاس زحماتی که ثابت در جمع آوری و ارسال کمکهای بهایی برای کمک به اسرائیل در جریان جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل (۱۹۶۷) کشیده بود، یکی از خیابانهای شهر تل آویو را به نام او نامگذاری کرد و رادیو اسرائیل در بخش خبری خود مرگ او را «ضایعه بزرگ» نامید.۶۰

فرزندان

حبیب ثابت در ۱۳۰۶ش با باهره، دختر احمد خمسی (باقراف)، ازدواج کرد و از وی صاحب دو پسر به نام های ایرج و هرمز شد. ایرج در ۱۳۱۰ش در تهران به دنیا آمد. در ۱۳۲۱ در آموزشگاه هوراس من مشغول تحصیل شد، سپس از دانشگاه پنسیلوانیا گواهی B.S و از دانشگاه هاروارد گواهی MBA در اقتصاد دریافت کرد. او در اثر حمایتهای پدر مناصب اقتصادی زیادی را عهده دار شد: ریاست هیأت مدیره و مدیریت عامل شرکت زمزم (تولید پپسی کولا و شوئپس)، ریاست هیأت مدیره کارخانه شیشه سازی مینا، چوب پنبه ایران و مدیریت عامل کارخانه روکش جنرال، معاون هیأت مدیره ایران گاز، کارخانه ایران سیلندر، جنرال تایر، عضو هیأت مدیره سازمان رادیو و تلویزیون ایران و کارخانه تولید و تصفیه روغن اسو ESSO و عضو کلوپ لاینز (شیران) و بنیاد دانشگاه دماوند.

ایرج در ۱۳۳۶ش با فائقه رمزی در تهران ازدواج کرد و از وی صاحب دختری به نام تینا شد. تینا در ۱۳۶۶ش در شهر فنیکس ایالت آریزونا با سیاوش سفیدوش ازدواج کرد. فرزند دوم ایرج، سینا عبدالله، در ۱۳۳۹ش به دنیا آمد و در ۱۳۶۷ش با ژاکلین دختر مسعود اقراری در جزیره لانگ آیلند شرق آمریکا ازدواج کرد و در شهر آرلینگتن ایالت ویرجینیا ساکن شد. سومین فرزند ایرج، تاج، در ۱۳۴۰ش در سوئیس به دنیا آمد و در شهر فنیکس ایالت آریزونا ساکن شد.

فرزند دوم حبیب الله ثابت، هرمز نام داشت. او در ۱۳۱۵ش در تهران به دنیا آمد، در آموزشگاه هوراس من درس خواند و سپس از دانشگاه پنسیلوانیا با درجه B.S در رشته اقتصاد فارغ التحصیل شد. او نیز همانند برادرش تحت حمایت پدر مناصب اقتصادی زیادی برعهده گرفت: ریاست هیأت مدیره و مدیریت عامل شرکت فیروز، ریاست هیأت مدیره کارخانه روکش جنرال، ریاست سازمان رادیو و تلویزیون ایران، عضو هیأت مدیره شرکت ثابت پاسال، کارخانه تولید و تصفیه روغن اسو، نظارت در بانک ایرانیان، عضو هیأت مدیره ایران گاز و کارخانه ایران سیلندر و شیشه سازی مینا.۶۱

هرمز در ۱۳۴۲ش با ایران خسروشاهی ازدواج کرد و از وی صاحب پسری به نام رجا شد. این ازدواج پس از مدت کوتاهی به طلاق انجامید و هرمز در ۱۳۴۳ش با والری اسپرینگر ازدواج نمود و از وی صاحب دو پسر به نام های آرام و کریم شد.۶۲

در سندی از ساواک، از سرقت همسر هرمز از منزل شوهر و فرارش از ایران سخن به میان آمده است:

تاریخ گزارش ۱۰/۱/۴۹

موضوع: سرقت از منزل ثابت پاسال

ساعت ۱۰۰۰ روز ۸/۱/۴۹ امیرجلیل مژدهی نماینده سابق مجلس شورای ملی در یک میهمانی مجلل که در منزل وی برگزار شده بود به چند نفر از دوستان و میهمانان خود اظهار داشت[...] همسر پسر کوچک ثابت پاسال چندی قبل جهت استراحت تصمیم به رفتن اروپا میگیرد و پس از تهیه گذرنامه و مقدمات کار یک روز خانم مزبور به عنوان گردش و تفریح با کیف دستی خود از منزل خارج ولی فوراً خود را به فرودگاه مهرآباد میرساند و با هواپیما از ایران خارج میشود. چون غیبت مشارالیه طولانی میگردد بعداً اعضای خانواده متوجه میشوند که وی مبلغ چهار میلیون تومان طلا و جواهرات ثابت پاسال را با خود به سرقت برده است و اکنون آقای ثابت پاسال از این بابت سخت ناراحت و حالت پریشانی پیدا نموده ولی دیگر مرغ از قفس پریده است و خانم کوچولو منظور همسر پسر ثابت پاسال با مبلغ چهار میلیون تومان مسروقی در اروپا با رفیقش مشغول عیش و خوشگذرانی میباشد و حالیه ثابت پاسال از غصه نزدیک است هلاک شود.»۶۳

درباره فساد اخلاقی و اقتصادی ایرج و هرمز مطالب زیادی در کتاب من و فرح پهلوی آمده است. جالب آنکه همسر ایرج در آمریکا از بهائیت ابراز انزجار کرد و از این فرقه جدا شد.۶۴

پانوشتها

1- اسناد فعالیت بهائیان در دوره محمدرضا شاه، تدوین ثریا شهسواری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۳.

2- سرگذشت حبیب ثابت به قلم خود ایشان، لوسآنجلس، نشر ایرج و هرمز ثابت، ۱۹۹۳م، ص ۱۰۵.

3- تاریخ ظهور الحق، فاضل مازندرانی، ج ۹، ص ۸.

4- سرگذشت حبیب ثابت...، پیشین، ص ۱۷.

5-همان، ص ۲۲.

6- همان، ص ۲۸.

7- همان، ص ۵۶.

8- همان، ص ۵۸.

-۹ همانجا.

10- همان، ص ۷۰.

11- همان، ص ۹۶.

12- همان، ص ۱۰۶.

13- همان، ص ۱۰۹.

14- همان، ص ۱۱۰.

15- معماران تباهی (سیمای کارگزاران کلوپهای روتاری در ایران)، ج ۳، تهران، دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان، ۱۳۷۷ش، ص ۲۰.

16- سرگذشت حبیب ثابت...، ص ۱۱۷.

17- همانجا.

18- اسناد فعالیت بهائیان...، پیشین، ص ۱۱۶.

19- سرگذشت حبیب ثابت...، صص ۱۴۸ و ۱۵۰.

20- همان، ص ۱۶۶.

21- همان، ص ۱۷۹. گفتنی است مشرقالاذکار اصولاً معبد بهائیان است. در فرانکفورت، سیدنی، کامپالا، عشقآباد و پاناما هم مشرقالاذکارهایی ساخته شده بود (همان، ص ۱۸۰).

22- همان، ص ۱۸۶.

23- همان، ص ۱۹۲.

24- همان، ص ۲۴۲.

25- همان، ص ۲۴۳.

26- همان، ص ۲۴۵.

27- عباسی، ابراهیم، دولت پهلوی و توسعه اقتصادی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۳، صص ۱۹۶ـ۱۹۱.

28- نشریه نیوزویک، «چه کسانی در ایران قدرت را در دست دارند»، ۱۴/۱۰/۱۹۷۴، ص ۳۲.

29- سرگذشت حبیب ثابت...، ص ۲۳۸.

30- روزنامه کیهان، ۱۱/۶/۱۳۳۴.

31- سرگذشت حبیب ثابت...، ص ۲۵۰.

32- معماران تباهی، ج ۳، صص ۳۰ـ۲۸.

33- امید، جمال، تاریخ سینمای ایران، تهران، روزنه، ۱۳۷۴ش، ص ۱۰۰۷.

34- بایگانی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، (پرونده انفرادی حبیب ثابت پاسال).

35- همان.

36- همان.

37- همان.

38- همان.

39- همان.

40- سرگذشت حبیب ثابت...، ص ۱۹۳.

41- همان، ص ۱۹۶.

42- همان، صص ۲۲۶ـ۲۰۷.

43- سرگذشت حبیب ثابت...، ص ۲۸۵؛ اسنادی از فعالیت بهائیان...، ص ۱۲۱.

44- سرگذشت حبیب ثابت...، ص ۲۸۶.

-45- بایگانی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، (پرونده انفرادی حبیب ثابت پاسال).

46- همان.

47- همان.

48- همان.

49- شرکت امنا عبارت بود از سازمانی مرکب از تعدادی از سران بهایی که در ۱۳۳۷ش با هدف اولیه اداره اموال و املاک شوقی افندی در ایران شعبه زد. ساختمان این شرکت در خیابان ارباب جمشید واقع بود. وظیفه این شرکت بر اساس اظهارنامه ای که در آمریکا و کانادا به ثبت رسیده بود عبارت بود از: عقد قراردادهای اقتصادی، نظارت بر موقوفات و املاکی که از طرف بهائیان سراسر کشور وقف میشد، پذیرفتن موقوفات و انجام معاملات تجاری. این شرکت سالانه بیش از چهارصد میلیون تومان سود خالص داشت و کارمندان اداره کل مالیات بر درآمد تهران همواره با اخذ مبلغی رشوه از اخذ مالیات کامل از این شرکت خودداری میکردند (اسناد فعالیت...، سند شم‍ ۱۳۸) بر اساس سندی از ساواک هیأت اجرایی این شرکت در تهران مرکب از سه نفر زیر بود: ۱. حبیب ثابت رئیس هیأت مدیره ۲. هوشنگ هوشمند مدیرعامل ۳. امانتی عضو.

در شهرستانها هم این وظیفه را هیأتی نُه نفره بر عهده داشتند. (بایگانی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی) شرکت امنا برای اینکه شناخته نشود و حساسیتی برنیانگیزد هیچگاه به نام خود و یا فرقه بهایی وارد فعالیتهای اقتصادی نمیشد. این هیأت ثروتهای کلان را در اختیار معتمدان خود قرار میداد و آنها به نام خود به تجارت مشغول میشدند. ولی در اصل سرمایه و ثروت از آنِ جامعه بهائیت و شرکت امنا بود. حبیب الله ثابت که عضو هیأت امنای شرکت امنا بود و مدتی نیز ریاست هیأت مدیره آن را بر عهده داشت در دهه های سی و چهل با برخورداری از این سرمایه کلان وارد عرصه اقتصادی شد و به بزرگترین قدرت اقتصادی در ایران تبدیل گردید.

نکته مهم و قابل ذکر درباره شرکت امنا آن است که شرکت مزبور کلیه املاک و مستغلاتی را که از سوی جامعه بهائیان به نام شوقی افندی به ثبت رسیده بود و او نیز در وصیتنامه اش تمامی آن املاک و مستغلات را جزو موقوفات عامه و متعلق به عموم اعلام کرده بود، برخلاف وصیتنامه شوقی افندی همه آنها را به نفع خود تصاحب کرده سرمایه اولیه فعالیتهای اقتصادی خود در جهان قرار داد و بدون آنکه درباره هر یک از آن املاک و مستغلات انحصار وراثتی صورت دهد با تبانی هایی که با دفاتر ثبت اسناد و املاک انجام داد همه آنها را به نام خود به ثبت رساند. در اسناد بر جای مانده از ساواک نامه ای خطاب به دادستان دیوان عالی کشور وجود دارد که موضوع تصاحب اموال جامعه بهایی و شوقی افندی توسط شرکت امنا مطرح شده است: «تاریخ 1348/02/12. دادستان محترم دیوان عالی کشور. محترماً با توجه به اینکه جامعه بهائیان در تهران و سایر شهرستانهای ایران دارای املاک و مستغلاتی بودهاند که به نام جناب شوقی ربانی به ثبت رسیده و شخص مزبور در کتاب قرن بدیع نوروز ۱۰۱ قسمت چهارم صفحه ۴۹ و احصائیه تطبیقی و سایر آثار و الواح خود که به منزله وصیتنامه است و دفاتر لجنه املاک ملی امری بهائیان ایران تصریح نموده است که املاک و اماکن و اراضی موجوده در اقلیم ایران و سایر نقاط جهان جزو موقوفات عامه و متعلق به عموم است و املاک و اراضی اماکن مزبور مفصل و در کلیه نقاط ایران و جهان موجود است که مستخرجه کتاب بدیع و سه فقره رونوشت گواهی مالیات بر ارث وزارت دارایی و عین جلد چهارم کتاب بدیع و احصائیه تطبیقی برای توضیح قسمتی از آن رقبات با فتوکپی مدارک و اسناد به ضمیمه پرونده ۴۴/۱۱۹۱ شعبه ۳ بازپرسی دادسرای تهران که با صدور قرار بیاساسی به دادگاه ۵ استان به کلاسه ۱۰۸۲/۵ _ ۴۷ فرستاده شده به عرض میرساند: جناب شوقی ربانی در تاریخ 36/08/12 بدون اولاد و پدر و مادری که در قید حیات باشند در لندن به شهادت میرسد و ذکرالله خادم نه و دکتر علی محمد ورقا و تیمسار بازنشسته شعاع الله علائی و علیاکبر فروتن و حبیب الله ثابت و هادی رحمانی شیرازی و هیأت مدیره شرکت سهامی امناء و دکتر مهدوی سردفتر ۲۵ تهران و ممیزین و کارمندان ثبت اسناد و املاک و دارایی که مشخصات آنان در پروندههای مربوطه مشخص و معین است به شرکت و وکالت منوچهر قائم مقامی وکیل دادگستری جهت حیف و میل نمودن ماترک متوفی به تنظیم صلحنامههای ۴۷۳۰۸ـ36/10/20۶ و ۴۷۴۳۴ـ۶/۱۱/۳۶ و ۴۷۹۴۸ـ37/03/12 در دفترخانه ۲۵ تهران پرداخته و قبل از انجام انحصار وراثت و تعیین وراث قانونی و همچنین تعیین سهمالارث هر یک از وراث و پرداخت مالیات بر ارث و مالیات بر صلح و تعیین پلاک و مشخصات مورد صلح برخلاف موازین مواد ۳۲ و ۴۰ آئیننامه دفاتر اسناد رسمی مزورانه به دکتر علیمحمد ورقا مصالحه مینمایند و دکتر علیمحمد ورقا نیز بدون انجام حصر وراثت و پرداخت مالیات بر ارث و مالیات بر صلح وراث و تعیین پلاک و مشخصات مورد صلح و پرداخت مالیات بر درآمد صلح به شرکت سهامی امناء که خودشان در تاریخ 37/02/01 تشکیل میدهند تحت شماره ۴۷۹۴۸-37/03/12 دفترخانه ۲۵ تهران مصالحه مینماید و شرکت سهامی امناء بدون ذکری از املاک و اراضی و اماکن در اساسنامه خود سرمایه ۲۸۷ میلیون دلار را طبق اساسنامه مربوطه به میلیون تومان نقدی معرفی میکند که ضمن اختفای نقل و انتقالات و املاک و اراضی و اماکن از پرداخت مالیات بر ارث و مالیات بر صلح انجام یافته و مالیات بر درآمد و حقالثبت که بالغ بر یکصد میلیون تومان میشود خودداری مینماید و بعد که مقامات اداری و قضایی مستحضر میشوند در تاریخ 37/07/26 به وکالت منوچهر قائممقامی که یکی از کلاهبرداران بوده است با اخذ ۱۰۵۴ سهم از ۱۵۰۰۰ سهم اقدام به حصر وراثت مینمایند. و شرکت سهامی امناء با اغفال کارکنان ثبت و تبانی با ممیزین و کارشناسان اداره دارایی و ثبت با فعل و انفعالاتی به دستیاری منوچهر قائممقامی بدون درج معاملات قطعی در اسناد مالکیت قبل و اعلام آن به اداره دارایی و اخذ مالیات بر ارث به موجب صلحنامههای تنظیمی اسناد مالکیت جدید به نام شرکت سهامی امناء مینمایند و شرکت سهامی امناء قبل از تعیین مالیات بر ارث و مالیات بر صلح و مالیات بر درآمد دولت اراضی و املاک را به قطعات مختلف تقسیم و تفکیک مینمایند و به اشخاص انتقال میدهند. از جمله یکی از رقبات پلاک ۳۷۴۲ بخش ۳ تهران واقع در امیرآباد بالای جلالیه قبرستانی به نام گلستان جاوید بوده که طبق نامههای شماره ۱۱۷۸/۲۳/۴۱۵۵-42/02/19 و ۱۱۵۶۱/۲۳-40/03/15 شهرداری تهران مورد اعتراض شهرداری نیز واقع شده معذلک با فعل و انفعالاتی سند مالکیت این رقبه بدون رعایت قوانین و مقررات ثبتی و نظریه شورای عالی ثبت به نام شرکت سهامی امناء تبدیل یافته و شرکت مزبور آن را به قطعات مختلف تفکیک نموده و به اشخاص انتقال داده است و با اینکه اداره ثبت و کارشناسان و مهندسین در موقع تقسیم و تفکیک پلاک ۳۷۴۱ بخش سه تهران را با وجود قبور میدانستند گورستان عمومی است نه باغ مشجر و میدانستند جنبه عمومی دارد نه خصوصی و میدانستند وراث هنوز مالیات بر ارث و مالیات بر صلح انجام شده را پرداخت ننموده اند و برابر رأی شورای عالی ثبت که طی شماره ۵۸۴۲/م-42/04/23 ابلاغ گردیده توافق بین وراث نسبت به تقسیم ماترک حاصل نشده و مشخصات مورد صلح هر یک از وراث در صلحنامهها قید نشده اقدام به صدور سند مالکیت به نام شرکت سهامی امناء مینمایند.

نکته جالبتر آنکه از پرداخت مالیات بر ارث و در صلح و مالیات بر درآمد دولت و ادای حق الثبت شرکت که بالغ بر یکصد میلیون تومان میشود نجات یابند با دسیسه و تبانی نسبت به نقل و انتقالات املاک در محضر و اداره ثبت مزورانه اقدام نموده و پلاکهای اصلی را قبل از انجام حصر وراثت و پرداخت مالیات بر ارث به قطعات مختلف تفکیکی تقسیم و ورقه مالکیت صادر نموده و برای انحراف مأمورین و کارشناسان مالیات بر ارث و مالیات بر درآمد یک قطعه از سیصد قطعه را بدون اشاره به سوابق امر به نام پلاک اصلی سند صادر و دریافت مینمایند و موقع بازدید مأمورین و کارشناسان مالیات بر ارث آن پلاک مجزا شده را ارائه میدهند که علاوه بر تقلیل مالیات بر ارث و اضمحلال نمودن نقل و انتقالات قبلی مبالغ هنگفتی از مالیات دولت را به نفع خود تصاحب نمودهاند و بازپرس محترم با علم به عملیات مزورانه کلاهبرداران و با عدم توجه به مواد ۳۲ و ۴۰ آئیننامه دفاتر اسناد رسمی و ماده ۳۷۴ قانون امور حسبی و قسمت اخیر ماده ۲۲ ثبت و نظریه شورای عالی ثبت را بزه ندانسته مبادرت بر صدور قرار منع پیگرد کلاهبرداران و خیانتکاران میگردد و ضمن ابطال حق و حقوق اینجانبان مبلغ یکصد میلیون تومان درآمد دولت را مضمحل و اراضی و املاک و اماکن عمومی را به یک عده کلاهبردار و خیانتکار تسلیم میکند ـ لذا مراتب را به استحضار آن دادستان معظم رسانیده که ضمن حفظ حق و حقوق اینجانبان و حقوق عمومی نظریه عالی را نسبت به نوع بزه امر به ابلاغ فرمایند که آیا میتوان با مدارک و دلایل و اسناد فوقالذکر مواد قانون را نقض نمود و یا جمله «به علت عدم وقوع بزه» کلاهبرداران را با چنین عملیات خائنانه از چنگال عدالت رهایی داد یا خیر؟ با تقدیم احترامات فائقه. سرهنگ بازنشسته یدالله ثابت راسخ [...]

رأی شورای عالی ثبت ـ موضوع در جلسه مورخه 42/04/03 شورای عالی ثبت مطرح و به شرح ذیل رأی داده شد: تطبیق سند حاکی از صلح بر پلاکهای معین بدون اینکه در صلحنامه ذکر پلاک و سایر مشخصات شده باشد چون نظر قضائی است باید به حکم دادگاه باشد مگر اینکه طرفین به تنظیم سند دیگر ذکر پلاک و سایر مشخصات با رعایت مقررات توافق نمایند. از نظر مالیات بر ارث اعم نسبت به آنچه که سند مالکیت صادر نشده ماده ۱۳ قانون اصلاح قانون مالیات بر ارث و نقل و انتقالات بلاعوض نماید رعایت شود و آنچه که سند مالکیت صادر شده اگر مالیات بر ارث تأدیه نشده اداره دارایی میتواند بر طبق مقررات اقدام مقتضی به عمل آورد. رئیس اداره امور املاک ثبت کل» (بایگانی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی).

50- ثابت پاسال در خانه مجللی که از قصر لوپتی تریافون در ورسای فرانسه الگو گرفته شده بود زندگی میکرد. این خانه در خیابان جردن بالاتر از چهارراه ناهید قرار داشت. دکوراسیون این خانه را همان دکوراتوری انجام داده بود که مسئول تدارکات چادرهای سلطنتی در تختجمشید بود. پردههای این خانه را از بلژیک آورده بودند و درهای آن متعلق به یک قصر فرانسوی بود. دستگیرهها را هم از روی یک مدل مربوط به یکصد سال پیش و به صورت اختصاصی برای خانه ثابت ساخته بودند (معماران تباهی، ج ۳، ص ۴۵). مردم تهران آن خانه را قصر سنگی مینامیدند (اسکندر دلدم، من و فرح پهلوی، ۳ جلد، تهران، گلفام و بهآفرین، ۱۳۷۷، ج ۳: ص ۱۳۲۳).

51- بایگانی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، (پرونده انفرادی حبیب ثابت پاسال).

52- همان.

53- اسناد فعالیت بهائیان...، ص ۱۲۲.

54- همان، ص ۱۲۲.

55- بایگانی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، (پرونده انفرادی حبیب ثابت پاسال).

56- همان.

57-روحانی،سیدحمید،نهضت امام خمینی، ۳ جلد، تهران، عروج، ۱۳۸۵، ج ۱، ص ۲۰۴.

58- همان، صص ۴۵۲ـ۴۵۱.

59- سرگذشت حبیب ثابت...، ص ۲۹۲.

60- معماران تباهی، ج ۳، ص ۴۵.

61- سرگذشت حبیب ثابت...، ص ۱۸۵.

62- همان، ص ۲۸۲.

63- بایگانی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، (پرونده انفرادی حبیب ثابت پاسال)

64- من و فرح پهلوی، ج ۳، ص ۱۳۲۷.


فصلنامه مطالعات تاریخی، شماره 24 ، بهار 1388، صفحه 109 تا 139