08 اسفند 1398

شیوه‌ ارائه آثار دفاع مقدس برای تأثیرگذاری بر مخاطب باید متنوع‌تر شود


گفت ‎و گوی ایبنا با فاطمه بهبودی

شیوه‌ ارائه آثار دفاع مقدس برای تأثیرگذاری بر مخاطب باید متنوع‌تر شود

نویسنده کتاب «سپیدارهای آن‌سوی دوله‌تو» با تأکید بر اینکه شیوه‌های ارائه آثار مربوط به دفاع مقدس برای تأثیرگذاری بر مخاطب باید متنوع‌تر شود، گفت: ناشران برای رونمایی کتاب‌ها و معرفی آن به جامعه باید شیوه‌های جذاب‌تری اتخاذ کنند.

شیوه‌ ارائه آثار دفاع مقدس برای تأثیرگذاری بر مخاطب باید متنوع‌تر شود

کتاب «سپیدارهای آن‌سوی دوله‌تو» نوشته فاطمه بهبودی که به تازگی منتشر شده، روایت اسارت ناصر حیدری چترباز نیروی مخصوص ارتش است که در سال ‌۵۸ به دست حزب دموکرات کردستان اسیر و در زندان دوله‌تو کردستان زندانی می‌شود.  

بهبودی، کتاب «سپیدارهای آن‌سوی دوله‌تو» را با واقعه پرهیجان نبرد تن‌به‌تن این آزاده جانباز در قله آربابا و شهادت تعدادی از همرزمانش آغاز می‌کند.

در ادامه نویسنده تصویر تقریباً روشنی از زندان دوله‌تو و چگونگی گذران زندگی اسرا در این زندان می‌دهد. غذای ناچیزی که به اسرا داده می‌شود، اسارت در اتاق‌های نمور، بیگاری در بیشتر ساعت‌های روز و شکنجه‌های جسمی، نمونه بارزی از جنایات جنگی در حق نیروهای نظامی است.

در طول اثر، نویسنده با استفاده از فلاش‌بک خاطراتی را از کودکی راوی، بستر خانوادگی او و چگونگی پیوستن وی به ارتش روایت می‌کند.

از فاطمه بهبودی پیشتر رمان «زمستان سرد و شمعدانی‌های ترمه‌ای»، «من یک کلاه سبزم»، خاطرات دریادار امیر محیطی (تکاور نیروی دریایی ارتش) و «پوتین قرمزها»، خاطرات مرتضی بشیری (بازجو و مدیر مسوول جنگ روانی قرارگاه خاتم الانبیا) توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است، تابستان امسال وی توانست اولین مجموعه داستان خود را توسط یک نظامی اسیر شده در دوله‌تو منتشر کند که با استقبال خوبی هم مواجه شد. به همین بهانه با وی به گفت‌وگو نشستیم.

 هدف از تألیف کتاب «سپیدارهای آن سوی دوله‌‌تو» و نام‌گذاری آن با این عنوان چه بوده است؟

در زمینه جنگ، کتاب‌های زیادی تحقیق و تألیف شده، اما درباره جنگ کردستان منابع انگشت‌شماری وجود دارد. «سپیدارهای آنسوی دوله‌تو» اولین کتابی است که توسط یک نظامی اسیر شده در دوله‌تو روایت می‌شود.

عنوان کتاب برگرفته از قسمتی از اثر است که راوی درحالیکه ناامید شدند، چشم‌شان به دیوار زندان می‌افتد و سپیدارهای آن طرف و جرقه امید برای رهایی از زندان در دلشان تازه می‌شود.

زندان دوله‌تو به رغم اینکه در کنار رودخانه واقع شده و طبیعت زیبایی دارد، برای اسرا بسیار دلگیر و رعب‌آور است. در جایی از داستان، که راوی همیشه امیدوار خاطره به ناامیدی رسیده، چشمش به سپیدارهای آن‌سوی دیوارهای دوله‌تو می‌خورد. در همین حال پرنده‌ای از روی درخت‌های زندان بلند شده و روی سپیداری در بیرون زندان می‌نشیند و رگه‌های امید در او جان می‌گیرد و درحالی‌که هر روز از تعداد اسرا کم می‌شد و متوجه نمی‌شدند که چه بلایی سر دوستان و همرزمان‌شان آمده، دکتر حیدری و دو تن دیگر را هم به جای دیگری منتقل کردند و سرنوشت دیگری برای‌شان رقم خورد که در کتاب می‌خوانیم.

لازم به ذکر است زندان دوله‌تو در روستایی به همین نام در شمال غرب سردشت و جنوب غربی منطقه آلواتان در بین جاده سردشت ـ پیرانشهر قرار داشت. حزب دموکرات حدود ۲۸۰ تن از نیروهای سپاه، ارتش، جهاد سازندگی، بسیج، ژاندارمری، پیشمرگان مسلمان کرد و مردم بی‌دفاع طرفدار نظام مقدس جمهوری اسلامی را به‌عنوان اسیر در زندانی که در این روستا ایجاد کرده بود، شکنجه می‌کرد.

این زندان در تاریخ هفدهم اردیبهشت‌ماه سال ‌۱۳۶۰ توسط دو فروند هواپیمای عراقی مورد بمباران قرار گرفت و پس از آن با هماهنگی حزب دموکرات، چند فروند بالگرد عراقی با راکت و تیرباران، مجروحان این زندان را مورد هدف قرار داده و اغلب بازماندگان را به شهادت رساندند.

کتاب شما به چه بخشی از جنگ می‌پردازد؟

این اثر، نخستین کتاب از زبان یک نظامی ارتشی اسیر شده است که چند ماه بعد از شلوغ‌کاری حزب منحله کومله و دموکرات برای دفاع به منطقه بانه رفته بودند. این کتاب از برخی جنایت‌های دو حزب مذکور، خاطراتی را روایت می‌کند؛ از جمله شهادت سرهنگ علی‌اصغرلو و دو تن دیگر از نظامیان نیروی مخصوص ارتش را شرح می‌دهد و این اولین‌بار است که سند دست‌اولی از این رویداد به دست می‌آید.

در بخشی از کتاب به نقش رهبری شهید علی‌اصغرلو در این زندان اشاره شده است، سرهنگ علی‌اصغرلو چند بار نقشه فرار چند نفر از اسرا را طراحی کرد که هربار شکست خورد و آخرین‌بار توسط سران زندان دوله‌تو سخت شکنجه شد و به شهادت رسید.

آیا هنوز ناگفته‌هایی از جنگ باقی است که امکان مکتوب کردن داشته باشد؟

بله. هشت سال جنگ، مدت کمی نبوده، مگر چند نفر وجود دارند که عمرشان را روی ثبت، ضبط و نگهداری این خاطرات بگذارند؟ مگر جنگ دل‌مشغولی جدی چند نویسنده است؟! من و چونان منی که هنوز دغدغه جنگ دارند، ارتش یک‌نفره‌ایی هستیم در حالیکه دفتر خاطرات تک تک شهدا و لحظه به لحظه زندگی آنان برای نسل امروز و فردا درس ایستادگی، استقامت، گذشت، خودسازی، ایثار، مقاومت، ولایت پذیری، عزت، استقلال و آزادی است.

مستندسازی جنگ چه تأثیری برای نسل جوان دارد؟

جوانان به دنبال شناخت قهرمانان بزرگ این کشور هستند، اما مطالب دقیق و قابل استناد را نمی‌یابند، باید سعی کنیم این افراد را به جامعه جوان کشور معرفی کنیم. متأسفانه فعلاً مستندسازی جنگ فایده چندانی ندارد، چون در بیشتر کتاب‌ها آن طور که باید به مسائل جنگ پرداخته نمی‌شود. گاهی هم اتفاقاً تبلیغات خوبی دارند، اما ارزش ادبی ندارند. شیوه‌های ارائه برای تأثیرگذاری بر مخاطب باید متنوع‌تر شوند. ناشران برای رونمایی کتاب‌ها و معرفی به جامعه باید شیوه‌های جذاب‌تری اتخاذ کنند.

سؤال‌هایی که در ذهن جوانان امروزی نقش می‌بندد این است که چرا شهدا رفتند و جاودانه شدند؟ چرا دوران دفاع مقدس ما، مقدس شد؟ و حال رسالت و وظیفه نسل امروز در قبال شهدای هشت سال جنگ تحمیلی و در درجه نخست خانواده‌های معزز آنان چیست؟ و ما وظیفه داریم که به این سؤالات پاسخ دهیم.

با توجه به خاطرات این نیروی ارتش ‌و دیگر رزمندگان دوران جنگ، در این دوران هدف حفظ خاک بوده یا ایران فراتر از مرزها بدنبال پیشروی بوده است؟

خاطرات دکتر حیدری درباره جنگ کردستان است و دوست و دشمن در خاک خودمان هستند. مقابله با دشمنان به ملت ایران و به ویژه برای جهانیان درس‌های زیادی آموخت که در هیچ دانشگاه و مدرسه‌ای تدریس نمی‌شود، به بیان دیگر این دوران یکی از درخشان‌ترین و مهم‌ترین بخش‌های تاریخ انقلاب اسلامی بود که امروزه الگویی برای مبارزات ملت‌های آزاده علیه استکبار جهانی شده است.

از سوی دیگر، بسیاری از تحلیل‌گران مسایل سیاسی و جامعه شناسان براین باورند که این جانفشانی‌های رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس بود که امروزه از آن به موج بیداری اسلامی در منطقه و جهان یاد می‌شود که ضمن پیشبرد منویات پیامبر اکرم(ص)، برای مسلمانان جهان عزت و سربلندی به ارمغان آورده است.

کتاب‌های خاطرات زیادی در این حوزه داریم اما چرا کمتر پیش می‌آید نسل امروز آنها را بخواند؟

چون با ذائقه جوان امروز مناسب‌سازی نشده است. نویسندگان حرفه‌ای اغلب در این حوزه فعالیت طولانی مدتی ندارند، به دلیل اینکه اساساً داستان‌نویسی و خلاقه نوشتن را برتر می‌دانند و شاید تحمل انگ‌ها را ندارند و برای حرفه اصلی‌شان که داستان‌نویسی است، وقت می‌گذارند.

رویکرد مذهبی و عقیدتی ایران نسبت به جنگ تحمیلی هشت ساله، باعث شکل‌گیری ادبیات «دفاع مقدس» شد. نویسندگان این حوزه بیش از آنکه بخواهند نمایشگر قدرت، خشونت و زشتی‌های درون جنگ باشند، باید سعی کنند تا با بهره‌گیری از عقاید مذهبی و عرفانی به زیبایی‌های آن بپردازند که معتقدند در درون جنگ وجود دارد. این زیبایی‌ها همواره به شخصیت‌های درون جنگ برمی‌گردد و از همین رو در این آثار باید روی انسان‌هایی تأکید شود که در طول جنگ به شکوفایی رسیدند و مراتب کمال را طی کردند.

  http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/287929/


خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)