13 تیر 1393
آیت الله گلپایگانی : خیلى کارها کردند شاید بتوانند مرا بطرف خودشان بکشند
موضوع : اقدامات گروه ضربت پیرو 3548/21 ـ 18/10/52
از : 21 تاریخ 19/10/52
به : 312 شماره : 3675/21
ساعت 1730 روز 17/10/52 گروه ضربت و عدهاى از طلبهها که جمعا در حدود یکصدوپنجاه نفر بودن در مدرسه فیضیه اجتماع کردند و سپس بصورت دسته دسته و پراکنده حرکت کرده و بمنزل آقاى گلپایگانى رفته و در اطاق بیرونى منتظر نشستند. بعد از مدتى آیتاله گلپایگانى از نماز مراجعت نموده و نزد آنان آمد طلبهها بلند شدند و صلوات فرستادند و مدتى سکوت در مجلس بود تا اینکه یکى از اطرافیان گلپایگانى گفت اگر امرى دارید به حضرت آیتاله بفرمائید در این وقت طلبهاى بنام جواهرى بلند شد و اول چند دعا کرد و بعد گفت حضرت آیتاله میدانید که در حوزه علمیه قم اغتشاش و بى سروسامانى حکم فرما است در چند روز اخیر زدوخوردهایى در حوزه اتفاق افتاده که با چوب بسر طلبهاى زدهاند اگر خداى نکرده یکنفر در این میان کشته میشد چقدر بضرر حوزه تمام میشد اینها بخاطر اینست که در حوزه مدرس نیست اگر مدرس بود و طلبهها مشغول درس بودند چنین اتفاقاتى نمیافتاد و دیگر اینکه از بیت شما اعلامیه برعلیه آقاى مشکینى توزیع کردهاند و مهر و امضاى شما در پاى آن بوده است لذا ما آمدهایم از محضر شما تقاضا کنیم که باین بى سروسامانىها رسیدگى کنید. آقاى گلپایگانى پس از خیرمقدم بطلبهها گفت اولاً ما در حوزه تصمیماتى داریم و در این باره با آقاى شریعتمدارى مذاکره کردهایم و خدا شاهد است که من مستقیم با دولت رابطه ندارم ولى غیرمستقیم اقدام کردهایم بلکه بتوانیم آقایان را برگردانیم و اما درباره مهر و امضاى من بشما بگویم که اصلاً چنین چیزى نبوده و شخصى مهر مرا چاپ کرده است حتى امسال یکنفر رفته و در یکى از دهات و گفته من خود گلپایگانى هستم بجاى من در ده رفته بود چطورنمیتوانند مهر مرا جعل کنند جواهرى گفت اعلامیه را در منزل شما گرفتهاند گلپایگانى گفت در خانه من شاید ولى سئوال کنید از چه کسى گرفتهاند تا برویم روبرو کنیم و سازمان امنیت فعلاً فقط با من مبارزه میکند و خیلى کارها کردند شاید بتوانند مرا بطرف خودشان بکشند چندى قبل خواستند با من ملاقات کنند ولى من بهیچوجه حاضر بملاقات نشدم لذا براى من پیغام دادند که کارى بر سرت بیاوریم که زنهاى قمى با لنگه کفشهایشان ترا از قم بیرون کنند. این کارها تمام دست دولت است اینهمه تهمت و چیزهایى که در اعلامیه و رادیو و بصورت جزوه برعلیه من چاپ و منتشر کردند تمام دست دولت است و حتى گفتند که آقایان را که تبعید کردهاند من دستور دادهام. یکى از آقایان معاودین روزى بمن گفتند تمام اشخاصى را که در عراق تبعید کردهاند از طرف بیت آقاى خوئى بوده گفتم شما از کجا خبر دارید گفت حزب بعثىها گفتهاند سئوال کردم شما حزب بعث را کافر میدانید یا مسلمان گفت کافر گفتم چطور حرف کافر را باور کردى آنها میخواهند آبروى آقاى خوئى را ببرند لذا مرا هم همینطور اعلامیه را باسم من پخش میکنند ولى کى پخش میکند کجا پخش میکند؟ چه کسى پخش میکند؟ در این هنگام شیخ قدرتاله علیخانى بلند شد و گفت با اجازه حضرت آیتاله این طلبهها که آمدهاند در اینجا آمدهاند از شما تقاضا کنند که سیدمهدى گلپایگانى را از حوزه اخراج کنید. مگر من چه کرده بودم که سیدمهدى فرزند شما چند نفر لات چاقوکش را شب فرستاد در منزل من بجان شما کور شوم اگر دروغ بگویم. بجان دو بچهام که آن شب بمنزل نرفتم زنم فهمید و تا صبح زن و بچهام ناراحت بودند این طلبهها آمدهاند بگویند که مهدى گلپایگانى باید از حوزه اخراج شود (طلبهها با صداى بلند گفتند صحیح است) بعد طلبه دیگرى بنام حسنعلى ابراهیمى رشته سخن را بدست گرفت و گفت حضرت آیتاله آیا حضرت على هم مثل شما قضاوت میکرد و افزود آقاى منتظرى و مشکینى خودشان گفتهاند که مسبب اصلى تبعید ما مهدى گلپایگانى بوده است شما چرا ساکت هستید که استعمار هر روز فضلا و مدرسین ما را بدون جرم تبعید کنند و در پرونده آنها ذکر کنند که چون اختلاف در حوزه است این افراد همعقیده نیستند تبعید شدهاند آیتاله منتظرى آیتاله مشکینى با چه کسى اختلاف دارند و چرا طرف مقابلش را تبعید نکردهاند چرا ما طلبهها هر روز باید بجان هم بیفتیم براى اینکه اتحاد میان ما نیست چرا استعمار کارى کرد که بین ما یازده هزار طلبه نفاق بیفکند اگر ما متحد باشیم هیچ قدرتى نمیتواند بین ما جدایى بیندازد و استعمار هر روز عدهاى از فضلا و مدرسین ما را که هرکدامشان در حوزه سنگرى بودند تبعید کنند و آقاى ربانى شیرازى را در پروندهاش ذکر کنند که در جریان شهادت پاسبان دست داشته است و به آقاى منتظرى تهمت همکارى با ربانى بزنند و همچنین چرا باید کلیه اختیارات منزل شما بدست مهدى باشد آیا اینها. اینهمه فتنه و آشوب که در حوزه میکنند شما را با خبر میکنند؟ آیا وقتى آقاى منتظرى را تبعید کردند داماد شما آقاى ابطحى باید خوشحالى کند و بگوید دیدید آیتاله شما را هم تبعید کردند؟ وقتى شما در نجفآباد شهریه دادید و طلبهها آنرا پس دادند علتش این بود که مهدیقلى باستانى شهریه را تقسیم میکرد لذا طلبهها شهریه را پس دادند. زیرا باور نمیکردند که شهریه شما باشد وقتى فهمیدند که مربوط بشما است آمدند بگیرند ولى پول را پس فرستاده بودند. مهدى گلپایگانى و مهدیقلى باستانى در حوزه منفورند و الان هم اگر باستانى این مرد خائن به مدرسه فیضیه بیاید طلبهها او را قطعه قطعه میکنند و همچنین مهدى گلپایگانى را اینها در حوزه خائن شناخته شدهاند و باید از حوزه اخراج شوند لذا پس از معذرتخواهى از حضرتعالى خواهش میکنم که باین وضع سروسامانى داده شود. ما شما را پدر خود میدانیم و اکنون که در حدود 200 نفر طلبه و فضلا گرد هم جمع شدهایم براى اینست که شما فکرى بکنید که ما برویم سر درس و بحث خودمان. ما میتوانستیم در شهرهاى خودمان کار کنیم زراعت. بقالى ولى آمدهایم در حوزه قم درس بخوانیم اگر این وضع باشد سروصدا هست. دعوا هست. شما فکرى بکنید. آیتاله گلپایگانى پس از استماع سخنرانى ابراهیمى فقط گفت وفقهماله و برخواست و باندرون رفت.
نظریه شنبه ـ از ساعت 5/2 بعدازظهر من در مدرسه فیضیه گروه ضربت را زیر نظر داشتم سیدهادى هاشمى داماد منتظرى. علىاصغر فقیه مشکینى برادر علىاکبر مشکینى. شیخ منوچهر زندوکیلى. شیخ قدرتاله علیخانى. فقیهى اصفهانى. سیدافتخارى. شیخ على نوائى. محمود رحیمى. محمدتقى اثنى عشرى. علوى اصفهانى مرتب از بعدازظهر در مدرسه اجتماع میکردند. شیخ قدرتاله علیخانى عدهاى از طلاب ترک را نیز که چندى قبل نزاع کرده بودند آورده بود غیر از سیدهادى هاشمى و علىاصغر فقیه مشکینى و زندوکیلى بقیه افراد گروه بمنزل گلپایگانى مراجعه نمودند و عدهاى هم بصورت تماشاچى بودند سیدمهدى در منزل گلپایگانى نبود ولى عدهاى از طلاب اهل لرستان دور آیتاله را گرفته بودند که کسى جسارتى به آقا نکند این جلسه در ساعت 7 بعدازظهر خاتمه یافت و طلاب بدون هیچ سروصدائى پراکنده شدند.
نظریه یکشنبه ـ مفاد گزارش صحیح است اینگونه اقدامات ادامه خواهد یافت و از ناحیه گلپایگانى هم بدون عکسالعمل نیست باید منتظر آینده بود. شراره
نظریه سهشنبه ـ در مرکز است
آقاى علیخانى خلاصهاى از متن خبر قبلاً بصورت تلفنگرام از ساواک قم اعلام شده بود که بعرض رسیده است بهرهبردارى و دایره بررسى نیز در جریان قرار گیرد. 29/2