حسینیه ارشاد در سایت پژوهشکده باقر العلوم
پیروزی انقلاب اسلامی ایران حاصل تلاشها و فعالیتهایی در عرصههای گوناگون است. یکی از بارزترین این عرصهها، مساجد، حسینیهها، هیئتهای مذهبی، و مدارس علوم دینی بود که وظیفه¬ی آشنایی آحاد جامعه، خصوصا جوانان را با آموزههای اسلام، به عهده داشت. در این میان حسینیه¬ی ارشاد، یکی از پایگاههای برجستهای بود که توجه بسیاری از مبارزان و مخالفان رژیم پهلوی، خصوصا جوانان را به خود جلب کرده بود. صرف¬نظر از مناقشاتی که پیرامون این مرکز در طول فعالیت کمتر از یک دهه¬ی آن در قبل از انقلاب وجود داشت، تأثیر فعالیتهای ژرف و پایای حسینیه¬ی ارشاد، به حدی بود که میبایست از آن به¬عنوان یکی از پایگاههای انقلاب اسلامی نام برد.[1]
زمینههای شکلگیری حسینیه¬ی ارشاد
در سال 1343 در حاشیه¬ی جادهای که تهران را به شمیران متصل میساخت در منطقهای به نام چالهرز عدهای از متدینین در ایام سوگواری به رسم مألوف چادری میافراشتند و حسینهای برپا میکردند.[2] بانیان این حسینیه مایل بودند از آن دسته از روحانیون برای وعظ و تبلیغ دعوت به عمل آورند که سخن روز بگویند و مصایبی که جهان اسلام در آن روزگار با آنها دست به گریبان بود را برای مستمعین گوشزد کنند[3] از جمله آن افرادی که برای وعظ و خطابه دعوت شد آیتالله مطهری بود.[4] بعد از استقبال مردم، محمد همایون، ناصر میانچی مقدم و استاد مطهری[5] تصمیم گرفتند با احداث بنای مناسب حسینیه را گسترش داده و به¬عنوان اولین مؤسسه¬ی دینی به ثبت برسانند.[6] برای همین منظور مطهری و همایون به دنبال زمین مناسب و خرید آن افتادند و بالاخره زمین مناسب را پیدا کردند (در سید خندان) و همایون آن¬را خریداری کرد و شروع به احداث آن نمودند.[7]
اساسنامه¬ی حسینیه¬ی ارشاد
در اسفند 1345 مرتضی مطهری، میانچی و همایون از طریق شهربانی تقاضای تأسیس مؤسسه¬ی خیریه¬ی تعلیماتی و تحقیقاتی علمی و دینی حسینیه¬ی ارشاد را نمودند.[8] مؤسسه برای ثبت قانونی نیازمند فرد دیگری هم بود. به دعوت میانچی آقای دکتر عبدالحسین علیآبادی که استاد حقوق دانشگاه و دادستان کل کشور و استاد وی بود به این جمع پیوست بعد از اجازهی شهربانی در سال 1346 حسینیه¬ی ارشاد فعالیت رسمی و قانونی خود را آغاز نمود. اعضاء هیئت مدیره مرکب بود از آقایان محمد همایون رئیس هیئت مدیره، مرتضی مطهری نائب رئیس، ناصر میانچی مقدم خزانه¬دار، سیدعلی شاهچراغی و محمدتقی جعفری اعضای علی¬البدل.[9] طبق اساسنامه که توسط میانچی نوشته شده بود هدف از تأسیس مؤسسه چنین آمده است:
1. احداث مسجد و رواج خطابههای مذهبی و ترویج و نشر تعالیم عالیه و تشریح اهداف عالیه¬ی دین مبین اسلام.
2. تأسیس مراکز تحقیقاتی و تربیتی اسلامی.
3. تأسیس مراکز تحقیقاتی علمی اسلامی.
4. انجام امور خیریه و مساعدتهای لازم به سایر موسسات تعلیماتی اسلامی و انجام خدمات بهداشتی.
5. اجرا و انجام عملیات اقتصادی برای بسط و توسعه¬ی موسسه از قبیل تهیهی مستغلات و عملیات کشاورزی و عملیاتی که برای پیشرفت یا تأمین مخارج جاری آن ایجاد درآمد مشروع نماید.
6. نشر مطبوعات دینی اعم از روزنامه، مجله، سالنامه و کتاب.[10]
این اهداف به صورت کلی و اجمالی ذکر شده بود، ولی استاد مطهری هدف خود را از این موسسه چنین مینویسد: «هدف و فکر بنده این است که این موسسه را به صورت یک موسسه¬¬ی تحقیقاتی و تبلیغاتی اسلامی در سطح بسیار عالی که جوابگوی نیازهای فکری جامعه¬ی تکان¬خورده امروز باشد، درآورم. من میخواهم این موسسه به صورتی درآید که به اصطلاح ایدئولوژی اسلامی را در مقابل ایدئولوژیهای دیگر جهان امروز به طور صحیح عرضه بدارد و قهرا معتقدم آنچه بیش از هر چیز از این موسسه به صورت سخنرانی یا نشریه باید صادر شود، منطقی است نه بیانات احساسی. به عقیده¬ی بنده بیانات احساسی لازم است، اما در حاشیه¬ی منطق و تفکر و نه بیشتر.».[11]
فعالیتهای حسینیه¬ی ارشاد
فعالیت¬های حسینیه¬ی ارشاد از ابتدا تا بسته شدن آن به دو دوره قابل تقسیم است. دوره¬ی اول فعالیت حسینیه از آغاز به کار آن تا کنارهگیری استاد مطهری میباشد که در این دوره محوریت فعالیت حسینیه¬ی ارشاد استاد مطهری است. دوره¬ی دوم فعالیت حسینیه از کنارهگیری استاد مطهری تا بسته شدن آن توسط رژیم پهلوی میباشد که در این دوره محوریت فعالیت حسینیه دکتر شریعتی بود.
دوره¬ی اول فعالیت حسینیه¬ی ارشاد:
حسینیه¬ی ارشاد کار خود را آغاز کرد و به مناسبتهای مختلف و گاه به صورت جلسات منظم هفتگی از سخنرانان دعوت میشد که اکثریت دعوتها به وسیلهی استاد مطهری انجام میشد.[12] استاد مطهری در این دوره بیشتر جلسات سخنرانی را داشتند. طبق گزارش میانچی از ابتدای سال 1348 تا پایان سال 1349 آقای مطهری جمعا 67 جلسه سخنرانی در حسینیه داشتند بعد از ایشان 36 جلسه محمدتقی شریعتی، 24 جلسه دکترعلی شریعتی، 19 جلسه صدر بلاغی، 15 جلسه هاشمی رفسنجانی و شبستری، هاشمینژاد، استاد فلسفی، آیة¬الله خامنهای، باهنر، فخرالدین حجازی، ناصر مکارم شیرازی، حسین نوری همدانی، محمد محمدی موحدی کرمانی، علی دوانی، جلال¬الدین همایی و عباس زریاب خویی هم تعدادی جلسه سخنرانی داشتهاند.[13]
یکی از اقدامات مهم استاد مطهری دعوت از دکتر شریعتی برای نوشتن مقاله و سخنرانی بود.[14] در سال 1347 مطهری درصد بر آمد برای پاسداشت سده¬ی چهارم بعثت (29 مهر 1347) مجموعه مقالاتی پیرامون زندگی حضرت محمد(ص)، با عنوان محمد(ص) خاتم پیامبران در دو جلد منتشر سازد[15] از این رو از دانشمندان و صاحب¬نظران خواست که هر یک درباره¬ی دورهای از حیات پیامبر مقالهای ارائه دهند[16] که از شریعتی نیز دعوت شد که شریعتی مقالهای با عنوان محمد(ص) از هجرت تا وفات (سیمای محمد(ص)) نوشت و در حسینیه سخنرانی کرد؛ که دیگر ارتباطش مستمر با حسینیه برقرار شد.[17] فعالیت حسینیه¬ی ارشاد به ایراد سخنرانی محدود و محصور نمیشد. جلب اعانه به نفع زلزلهزدگان و خصوصا کمکهای مادی به مردم فلسطین از دیگر فعالیتهای حسینیه¬ی ارشاد بود.[18] حسینیه¬ی ارشاد به سرعت مورد استقبال جوانان و اقشار مختلف مردم قرار گرفت و شهرت یافت به¬طوری که ساواک از این امر نگران شد و مراقبت خود را از آن بیشتر کرد.[19]
کنارهگیری استاد مطهری از حسینیه¬ی ارشاد:
اولین بار استاد مطهری استعفای خود را در 27/10/47 به محمد همایون تقدیم کرد. استاد مطهری علت استعفای خود را روش خودسرانه و تصمیمات فردی آقای میانچی عنوان کرد. وی دو روز بعد در توضیح این علت نوشت: «ما میخواهیم اینجا را در یک سطح عالی اسلامی درآوریم که جواب¬گوی نیازهای فکری امروز باشد و ایشان میخواهد اینجا را به صورت یک محیط تشریفات ظاهری و با جنجال و هیاهو و شور و واویلا اداره کند... دلیل دوم، تمایل شدید ایشان به این¬که تمام کارها را شخصا و بدون مداخله¬ی کسی دیگر اداره کنند. منطق ایشان مملو از اکاذیب و مجهولات است و این برای کسی که میخواهد در اداره¬ی یک موسسه¬ی مذهبی دخالت داشته باشد عیبی بزرگ، بلکه تبلیغی بر ضد اسلام است. متأسفانه عیب دیگر ایشان عدم تحفظ بر اسرار است... از نظر ایشان حیثیت افراد هیچ¬گونه احترامی ندارد و موجب دلسردی مدعوین میشود، دلیل دیگر بیپروایی عجیب ایشان در نزدیک کردن موسسه به موسسات دولتی است هم چنان¬که از مصاحبه¬ی تلویزیونی، ملاقات با عطار (رئیس سازمان اوقاف) رپرتاژ اطلاعات و تماس با کمیسیون حج پیداست.»[20] البته استعفای استاد مطهری مورد قبول قرار نگرفت ولی اختلاف همچنان باقی بود[21] و استاد کجدار و مریض به همکاری خود ادامه میداد.[22]
از سال 1349، استاد مطهری به صراحت به انتقاد از شریعتی به ویژه دیدگاههای وی درباره¬ی روحانیت میپردازد. برای رفع این مشکل جلسات متعددی با حضور شماری از آقایان تشکیل میگردد. از مجموعه¬ی آنچه صورت جلسات شهریور 1349 بین استاد مطهری و شمار دیگری از آقایان، از جمله بهشتی، رفسنجانی و... و نیز همایون و میانچی گذشته به نظر میرسد که استاد مطهری با حضور دو نفر مخالف بوده است. نخست فخرالدین حجازی و دیگر دکتر شریعتی. آنچه مورد نظر استاد مطهری برای شرایط سخنران بود، مسأله¬ی عدم تجاهر به فسق و پایبندی به تقوا و انجام فرائض مسلم و پرهیز از گناه کبیره بود.[23]
استاد برای نظارت بر حسینیه¬ی ارشاد پیشنهاد شورای عالی روحانی حسینیه را میدهد که افراد پیشنهادی او عبارت بودند از: ابوالفضل موسوی زنجانی، بهشتی، شیخ حسین وحیدی، ناصر مکارم شیرازی، خزعلی، موسوی اردبیلی، مهدوی کنی، آقارضی شیرازی، آقارضا صدر، آقاباقر خوانساری، لطف¬الله صافی و علامه جعفری.[24]
استاد مطهری برای آخرین تلاش، بار دیگر در نیمه¬ی اسفند 1349 با اعضای حسینیه و علمایی که با آن همکاری داشتند جلسهای ترتیب میدهد و ضوابطی را برای سخنران تعیین میکند که حدود و ثغور کار بسیار بیان شده و شرایط لازم برای انواع کسانی که در حسینیه سخنرانی میکردند عنوان شده بود. کاملا روشن بود[25] که استاد درباره¬ی حائز بودن شرایط مانند عدم اشتهار به انحراف فکری و عقیدتی، تقوی و پایبندی به انجام فرایض مسلم، عدم تجاهر به... ناظر به دکتر شریعتی است، بنابراین میانچی پافشاری کرد که باید دکتر شریعتی را از این مجموعه ضابطه خارج دانست تا کارها به پیش برود چرا که به نظر میانچی دکتر شریعتی این ویژگیها را نداشت.[26]
در اسفند 1349 آخرین توافق آن بود که حسینیه در دو بخش تبلیغی و تحقیقاتی به کارش ادامه دهد. در بخش نخست مسئولیت کار با استاد مطهری باشد و در بخش دوم برای ترتیب کار کلاسهای درس در زمینه¬ی تاریخ ادیان و اسلام¬شناسی دکتر شریعتی مسئولیت داشته باشد. نخستین برنامه¬ی تبلیغی در 17 و 18 اسفند که تاسوعا و عاشورا بود برنامه¬ریزی شده بود که آقای مطهری، هاشمینژاد، هاشمی رفسنجانی و خزعلی سخنرانی کنند. در ابتدای جلسه به اشتباه و برخلاف برنامهریزی، یک اعلامیه بلند بالا درباره¬ی برنامهی کلاسها خوانده شد که همین سبب بر آشفتن استاد مطهری شد ایشان و مرحوم بهشتی که نشسته بودند از جای خود برخاستند و رفتند، این پایان همکاری استاد مطهری با حسینیه بود.[27] از آن به بعد استاد مطهری فعالیت خود را در مسجد الجواد دنبال کرد.
دوره¬ی دوم فعالیت حسینیه¬ی ارشاد:
با رفتن استاد مطهری در پایان سال 1349، حسینیه¬ی ارشاد به دلیل حمایتهای آقای میانچی و همایون، به¬طور دربست در اختیار دکتر شریعتی قرار گرفت گرچه آقای صدر بلاغی، محمدتقی شریعتی و مرتضی شبستری با داشتن 50، 34 و 40 برنامه به ترتیب پس از دکتر شریعتی قرار داشتند که از اوایل سال 1350 تا 19 آبان 1351 که حسینیه تعطیل شد، بالغ بر 70 سخنرانی در حسینیه¬ی ارشاد ایراد کرد.[28] سخنرانان این دوره به جزء موارد انگشت شمار، شامل 2جلسه آقای رفسنجانی، 2 جلسه آیة¬الله خامنهایی و 2 جلسه خزعلی، بیشتر از افراد غیر روحانی بودند که از آن جمله میتوان به زریابخویی با 11 جلسه، کاظم سامی با 12 جلسه و عدهای دیگر مانند محمداسماعیل رضوانی یاد کرد.[29]
سال 1350 و 1351 به¬خاطر سخنرانیهای حماسی دکتر شریعتی، حسینیهی ارشاد در اوج شهرت بود و مباحثی که در جلسه مطرح میشد، نقل محافل مذهبی شده بود. در این زمان عدهای حسینیه¬ی ارشاد را کعبه¬ی دلهای انقلابیون میدانستند و عدهای آن¬را یزیدة اضلال میخواندند اما آنچه مسلم بود حسینیه¬ی ارشاد پایگاهی برای جوانان انقلابی با گرایش مذهبی مانع نفوذ مارکسیسم بین آنها شده بود. به همین جهت حساسیتهای رژیم نسبت به حسینیه¬ی ارشاد مضاعف شد و رژیم مجبور به واکنش شد.[30]
در مجموع، حسینیه¬ی ارشاد چه در دوره¬ی حاکمیت استاد مطهری و چه در دوره¬ی ¬کتر شریعتی، تأثیر مهمی در جذب جوانان و مردم به اسلام داشته است. حسینیه در دوره¬ی مطهری با سخنرانیهای نواندیشان و انقلابیون روحانی چون خود مطهری، بهشتی، خامنهای، رفسنجانی، باهنر، حجازی و صدربلاغی و... و انتشار کتابهای علمی چون محمد(ص) خاتم پیامبران در عمق بخشیدن به ایدئولوژی اسلامی بین نسل جوان بسیار اثر گذارده بود. همچنین در دوران دکتر شریعتی نیز نقش خود را در جذب جوانان انقلابی به اسلام و جلوگیری از نفوذ مارکسیسم ایفا کرد.[31]
تعطیل شدن حسینیه ارشاد
اولین برخورد رژیم با حسینیه در آبان 1351 اتقاق افتاد. در حسینیه نمایشنامه¬ی ابوذر اجرا شد که موجب شد شهربانی از ادامه¬ی نمایش ممانعت به عمل آورد. به دنبال این امر نمایش دیگری به نام سربداران روی صحنه آمد که باعث شد بینندهها شعارهای ضد رژیم بدهند. بدنبال این وقایع ساواک تصمیم گرفت اولین ضرب شصت را به حسینیه نشان دهد. قرار بود طبق دستورالعمل صادره¬ی هیئت مدیره¬ی حسینیه، صورت اسامی وعاظی را که در ماه رمضان در حسینیه صحبت خواهند کرد به اطلاع شهربانی رسیده اجازه دریافت شود. در روز 9/8/1351 به اطلاع ساواک رسید قرار است حسن¬الامین تبعه¬ی لبنان دربارهی جنبه¬ی انقلابی نهضت شیعی در حسینیه سخنرانی کند که نیروهای امنیتی از این کار ممانعت کردند. نیروهای امنیتی مجددا در روز 26/8/1351 حسینیه را تحت نظر گرفته و از ورود افراد به آن جلوگیری کردند که باعث درگیری بین مردم و نیروهای امنیتی شد در این درگیری جمعا 17 نفر، 2 نفر از هیئت مدیره (همایون و مطهری) و 15 نفر از تظاهرکنندگان دستگیر شدند. شهربانی کل کشور طی گزارشی به شاه پیشنهاد کرد تا متولیان حسینیه تعویض شوند، شاه با این تقاضا موافقت و موضوع به ساواک و اوقاف منعکس گردید. ساواک با سخنرانیهای شریعتی تشخیص داد که حسینیه تعطیل شود، اما تعطیلی حسینیه را به مصلحت ندانست و از اوقاف (به ریاست منوچهر آزمون) خواست موضوع را بررسی کند. سازمان اوقاف طرحی را تهیه کرد که به موجب آن برنامههای عملی حسینیه زیر نظر دکترحسین نصر اداره شود. طی جلساتی بین اوقاف و مسولین حسینیه تصمیم گرفته شد که فعالیت تازه¬ی حسینیه با نظارت اوقاف آغاز شود. ولی شاه حسینیه را مرکز مارکسیستهای اسلامی دانست و خواستار پیگیری و بررسی بیشتر شد و به همین جهت حسینیه کماکان تعطیل ماند. سال 1353 رژیم بار دیگر تصمیم به بازگشایی حسینیه گرفت ولی مجددا منصرف شد تا سرانجام در سال 1355 شاه دستور داد تا در مورد فراهم ساختن موجباتی جهت استفاده از حسینیه اقدام شود، ولی در نهایت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود که حسینیه¬ی ارشاد رسما فعالیت فرهنگی خود را آغاز کرد.[32]
فعالیت حسینیه¬ی ارشاد بعد از انقلاب اسلامی
پس از بازگشایی مجدد حسینیه¬ی ارشاد پس از انقلاب، میناچی که تنها یار اولیه¬ی زنده بود، مدیریت آن¬را برعهده گرفت. او تاکنون جز وقفهای که به خاطر تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت موقت مهدی بازرگان، پیش آمد مدیریت حسینیه¬ی ارشاد را بر عهده دارد. حسینیه¬ی ارشاد پس از انقلاب نیز محل برگزاری جلسات تدوین پیش¬نویس قانون اساسی بود. حسینیه¬ی ارشاد همچنان فعال است و سخنرانیهایی از طرف گروههای مختلف خصوصا روحانیون مستقل از نظام و جریان روشنفکری دینی در آن انجام میشود. علاوهبر آن، حسینیه¬ی ارشاد کتابخانه¬ی فعالی نیز دارد. کتابخانه¬ی عمومی حسینیهی ارشاد در هفتم تیر سال ۱۳۵۹(15 شعبان ۱۴۰۰ ه.ق) آغاز به کار کرد. مساحت کتابخانه ۱۷۷۳ متر مربع است و بخشهای مهم آن عبارت است از: مخزن کتابهای بزرگسالان با بیش از ۷۰۰۰۰ جلد کتاب فارسی، بخش مرجع با بیش از ۳۵۰۰ جلد کتاب فارسی، عربی، انگلیسی و... بخش کودکان و نوجوانان با بیش از ۱۴۰۰۰ عنوان کتاب کودکان و نوجوانان، بخش نابینایان با بیش از ۱۵۰ عنوان کتاب به خط بریل و بیش از ۲۰۰ عنوان کتاب گویا (نوار) قابل استفاده برای نابینایان، بخش نشریات ادواری با حدود ۱۵۰۰ عنوان روزنامه و مجلهی فارسی (صحافی شده) و ۱۰ عنوان نشریه¬ی خارجی. شایان ذکر است که قدیمترین نشریهی موجود در کتابخانه، نشریهی ارمغان منتشر شده در سال ۱۳۱۶، سپس اطلاعات هفتگی (۱۳۱۹)، روزنامه¬ی اطلاعات (۱۳۲۰)، کیهان (۱۳۲۱) و خواندنیها (۱۳۲۲) است. بخش اسناد شامل مقالات، پایاننامهها، گزارشها، سالنامهها، اوراق، بروشورها، اسناد و جزوات است. بخش کتابهای نفیس نیز مجموعهای از تمبرهای جمهوری اسلامی، کتابهای عربی (جدا از مخزن اصلی) و کتابهای چاپ سنگی و... می¬باشد.
________________________________________
[1] . مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، حسینیه¬ی ارشاد به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1383، چ اول، ص پنج.
[2] . شریف¬پور، رضا؛ مسجد و انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، چ اول، ص 255.
[3] . مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، پیشین، ص هفت.
[4] . مجله¬ی ارشاد، شماره 15، ص 95.
[5] . جعفریان، رسول؛ جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، چ پنجم، ص 469.
[6] . مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، پیشین، ص هشت.
[7] . کردی، علی؛ استاد شهید به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، چ اول، ص 62.
[8] . حسینیان، روح¬الله؛ چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران، 1356- 1343، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، چ اول، ص 750.
[9] . مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، پیشین، ص هشت.
[10] . کردی، علی؛ پیشین، ص 109.
[11] . حسینیان، روح¬الله؛ پیشین، ص 752.
[12] . شریف¬پور، رضا؛ پیشین، ص 255.
[13] . جعفریان، رسول؛ پیشین، ص 470 و شریف¬پور، رضا؛ پیشین، ص 255 و حسینیان، روح¬الله؛ پیشین، ص 753.
[14] . حسینیان، روح¬الله؛ پیشین، ص 753.
[15] . مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شریعتی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1378، چ اول، جلد دوم، ص 235.
[16] . مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، پیشین، ص نه.
[17] . سیدناصری، حمیدرضا؛ و ستوده، امیررضا؛ پارهای از خورشید گفتهها و ناگفتهها زندگی استاد مطهری، تهران، ذکر، 1378، چ اول، صص 396- 391.
[18] . مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، پیشین، ص نه.
[19] . حسینیان، روح¬الله؛ پیشین، ص 753.
[20] . کردی، علی؛ پیشین، ص 50.
[21] . حسینیان، روح¬الله؛ پیشین، ص 754.
[22] . جعفریان، رسول؛ پیشین، ص 476.
[23] . مجله¬ی ارشاد، شماره¬ی 15، ص 103 و جعفریان، رسول؛ پیشین، ص 477.
[24] . مطهری، علی؛ سیری در زندگی استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، 1371، چ اول، ص 126.
[25] . مجله¬ی ارشاد، شماره 15، ص 106.
[26] . جعفریان،رسول؛ پیشین، ص 478.
[27] . مجله¬ی ارشاد، شماره 15، صص 18-17 و مجله¬ی ارشاد شماره 16، صص 85- 82 و جعفریان، رسول؛ پیشین،ص 478.
[28] . مجله¬ی ارشاد، شماره 10، ص 17.
[29] . جعفریان، رسول؛ پیشین، ص 471.
[30] . حسینیان، روح¬الله؛ پیشین، ص 756.
[31] . همان، ص 759.
[32] . همان، صص 759- 756.
سایت پژوهشکده باقرالعلوم