بیانات تاریخی امام در 25 خرداد 60



جبهه ملی طی اطلاعیه ای که بهانه آن نفی و حمله شدید به لایحه قصاص بود ، مردم را به یک راهپیمایی در مسیر خیابان انقلاب به سمت دانشگاه تهران ، در بعدازظهر روز 25 خرداد 1360 فرا خواند . قرار بود در جلسه 26 خرداد مجلس شورای اسلامی پیرو درخواست 120 نماینده ، دو فوریت طرح بررسی کفایت سیاسی رئیس جمهور به بحث و رأی گیری گذارده شود . به نظر می رسید راهپیمایی جبهه ملی اولا‌ً به عنوان مقدمه و آزمون شورش اجتماعی طراحی شده بود که در صورت موفقیت زمینه را برای یک حرکت گسترده براندازانته و خشن در ادامه درگیری های پراکنده تهران و شهرستان ها فراهم می ساخت و ثانیاً مانوری بود برای تقویت جایگاه اجتماعی و افزایش روحیه گروه های متحد بنی صدر در آستانه اقدام نهایی . صبح 25 خرداد ، بازرگان ، یدالله سحابی و کاظم سامی طی یک نامه مشترک اعلام کردند به دلیل عدم امنیت و وجود سانسور و ادامه توقیف چند روزنامه ، از شرکت در جلسات علنی مجلس خودداری خواهند نمود . (1) صبح آن روز امام خمینی (ره) در میان جمعی از اقشار مختلف مردم بیاناتی ایراد کرد که موارد و نکاتی از آن ، از جمله انتقاد شدید و صریح به بنی صدر ، اعلام ارتداد جبهه ملی در صورت اصرار و پافشاری بر نفی حکم ضروری قصاص و تکلیف به نهضت آزادی در روشن کردن موضع خود و تبری جستن از اعلامیه جبهه ملی ، تا آن زمان سابقه نداشت . بخش های مهم بیانات امام که ظهر همان روز از رادیو پخش شد ، از این قرار است :
  " من دو تا اعلامیه از جبهه ملی که دعوت به راهپیمایی کرده است دیدم ، در یکی از این دو اعلامیه جزء انگیزه ای که برای راهپیمایی قرار دادند لایحه قصاص است ... در اعلامیه دیگر تعبیر این بود که لایحه غیر انسانی ، ملت مسلمان را دعوت می کنند که در مقابل لایحه قصاص راهپیمایی کنند ،‌ یعنی چه ؟ یعنی در مقابل نص قرآن کریم راهپیمایی کنند ... من کار ندارم به جبهه ملی با این که بعضی افرادش شاید افرادی باشند که مسلمان باشند ، لکن من کار دارم با اینهایی که پیوند کرده اند با جبهه ملی ، پیوند کرده اند با منافقین ... شمایی که متدین هستید و مدعی تدین ، چه توجیهی از این معنا دارید ؟ ... این آقایانی که با این منافقین ائتلاف کردند ،‌ائتلاف کردند که مملکت را به هم بزنند ، ائتلاف کردند که آشوب به پا کنند ... حالا ائتلاف کردید که به ضد رأی مردم عمل کنید .. بیایید حساب خوتان را جدا کنید . آیا نهضت آزادی هم قبول دارد آن حرفی را که جبهه ملی می گوید ؟ ... رادیو بعدازظهر را باز کنیم ،‌‌‌‌‌‌گوش کنیم ببینیم که نهضت آزادی اعلام کرده است که این اطلاعیه جبهه ملی کفرآمیز است ... متأثرم از این که با دست خودشان اینها گور خودشان را کندند . من نمی خواستم این طور بشود . من حالا هم توبه را قبول می کنم . اسلام توبه را قبول می کند ... بگویند ما تا حالا خطا کردیم ،‌ اشتباه کردیم مردم را دعوت کردیم به شورش ، غلط بوده ، خلاف اسلام بوده ، خلاف قوانین کشوری بوده ، ائتلاف کردیم با گروه منافق . من چندین بار به این آقا (بنی صدر) گفتم : آقا این جمعیت (مجاهدین خلق) تو را به باد فنا می دهند و این افرادی که دور تو جمع شدند ، بعضی از اینها یک گرگ هایی هستند که تو را به باد فنا می دهند ،‌ گوش نکرد . حالا هم دیر نشده ، آقایانی که متدین هستید (نهضت آزادی ) اعلام کنند به این که این دعوت به راهپیمایی دعوت بر ضد اسلام است ... آن آقا (بنی صدر) هم بروند عذرخواهی کنند از ملت ،‌ بگویند ملتی که من به من رأی داده من مطابق رأی آنها عمل نکردم از حالا به بعد عمل می کنم ... من نمی خواستم شما ائتلاف بکنید با منافقینی که بر ضد اسلام هستند ... الان هم من نصیحت می کنم این جمعیت متدین نهضت آزادی را و آقای رئیس جمهوری را ... جدا کنید حساب تان را از مرتدها ، آنها مرتد هستند . جبهه ملی از امروز محکوم به ارتداد است . بله جبهه ملی ممکن است بگوید که ما این اعلامیه را ندادیم ، اگر آمدند و در رادیو اعلام کردند به این که این اطلاعیه ای که حکم ضروری جمیع مسلمین را غیر انسانی خوانده ،‌ این اطلاعیه از ما نبوده ... از آنها هم می پذیریم که اسلام در رحمتش به همه مردم باز است ... بیایید توبه کنید ،‌ برگردید توبه همه تان قبول است ، بیایید باهم برادر بشوید این مملکت را به پیش ببرید . " (2)
  کریم سنجابی که در آن زمان دبیر کل جبهه ملی بود ،‌ بعدها در خاطرات خود ضمن اشاره به ارتباط و ملاقات های خویش با افرادی از مجاهدین خلق (3) و شخص مسعود رجوی می گوید:‌
  "‌ هر قدر فاصله آنها (مجاهدین خلق) از توده ای ها بیشتر می شد و هر قدر دستگاه انحصار طلب آخوندی نسبت به آنها ترشرویی و خشونت بیشتر نشان می داد ، نزدیکی ما با آنها بیشتر می شد . مخصوصاً همراهی و ارتباط آنها با بنی صدر در خط آزادی خواهی وسیله دیگری برای همکاری و تفاهم ما با آنها شده بود ." (4)
 وی در مورد راهپیمایی علیه لایحه قصاص با اشاره به اعلامیه خود و مقالات منتشره در نشریه پیام جبهه ملی درباره انگیزته اقدام جبهه ملی چنین گفته است :‌
 "‌ ما می خواستیم در روز 25 خرداد 1360 به مناسبت یکصدمین سال تولد دکتر مصدق اجتماع و تظاهرات و در صورت امکان راهپیمایی بزرگی ترتیب بدهیم ... با آن که مسئولان جبهه ملی از اوایل خرداد ماه در حال نیمه اختفا بودند و شورا و کمیته مرکزی ما در محل های مختلف به صورت پنهانی تشکیل می گردید و با همه خطرات و محظوراتی که متوجه ما بود بر تصمیم خود در برگزاری تظاهرات راسخ بودیم ... مجاهدین خلق هم به ما گفتند که اعلامیه مخالف علیه آن (راهپیمایی) نمی دهند ، ولی رسماً در آن شرکت نمی کنند ... در این موقع اختلاف مجلس و بنی صدر به حد اعلا رسیده بود ، چند روز قبل از 25 خرداد ما خانه های خود را ترک کردیم و به حال اختفای مطلق افتادیم و در حال اختفا بودیم .... " (5)
  نشریه مجاهد دو هفته قبل از اعلام راهپیمایی جبهه ملی تحت عنوان " بررسی لایحه قصاص " ضمن رعایت احتیاط در عدم نفی اصل قرآنی و دینی آن ، لایحه قصاص را زیر سؤال برده و محکوم ساخته بود . (6) سازمان همچنین علاوه بر تحلیل ها و مواضع خود که آشکارا علیه امام در مجاهد منتشر می کرد ،‌ متن نامه سرگشاده شیخ علی تهرانی به امام را در واکنش به سخنرانی 25 خرداد ایشان ، انتشار داد . او در این نامه حملات شدیدالحنی خطاب به امام نموده و کوشیده بود اعتبار و استناد دینی و فقهی بیانات امام را از جمله در مورد حکم ارتداد منکرین حکم ضروری قصاص ،‌ نفی کند . (7)
  در پی عدم پاسخ جبهه ملی به درخواست امام مبنی بر نفی موضع گیری ضد دینی اعلامیه قبلی خود و تلاش گروه های اندک و پراکنده ای برای اجابت به دعوت راهپیمایی آشوبگرانه 25 خرداد ، حضور گسترده مردم تهران در خیابان ها به حمایت از رهبری ، انقلاب ، شرایط را به زیان این گروه و حامیات پشت پرده آن تبدیل نمود :
   " مردم انقلابی و مبارز تهران دیروز در اجتماعات پرشکوه خود و با حضور در صحنه ،‌ توطئه راهپیمایی را که از طرف جبهه ملی اعلام شده بود ،‌ خنثی کردند ... سرتاسر حد فاصل میدان فردوسی تا میدان انقلاب مملو از جمعیت بود . ملت یک صدا فریاد می زدند :‌ فرمانده کل قوا خمینی ... سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن ، لبیک لبیک یا امام ، حزب الله پیش مرگ روح الله ... در پی اعلام راهپیمایی جبهه ملی که قرار بود ساعت 3 بعدازظهر دیروز (25خرداد) از میدان فردوسی آغاز شود ،‌گروه زیادی از مردم برای جلوگیری از برقراری این میتینگ در ساعات قبل از موعد تعیین شده در میدان فردوسی اجتماع کردند ... جمعیت سپس مسیر خیابان انقلاب را به سوی میدان انقلاب و دانشگاه تهران در پیش گرفت و با فریاد شعارهایی بر علیه جبهه ملی و رئیس جمهوری به راه خود ادامه داد ." (8)
  همچنین در سایر شهرستان ها نیز راهپیمایی های وسیعی به حمایت از سخنان امام برگزار شد که اخبار و تصاویر آنها در مطبوعات کثیرالانتشار و صدا و سیما منعکس گردید . اما سازمان مجاهدین در تبلیغات خود مدعی اندک بودن تعداد مردم شرکت کننده در این اجتماعات شد و اخبار مربوط به آنها را دروغ گویی توصیف کرد . (9) رادیوهای فارسی زبان خارجی و رسانه های بیگانه نیز در تداوم مشی تبلیغاتی گذشته ، به تریبون سازمان و سایر گروه های هوادار بنی صدر و خود وی تبدیل شده بودند .
  از سوی دیگر مهندس بازرگان طی اعلامیه ای که بعدازظهر 25 خرداد به خبرگزاری پارس ارسال نمود ،‌ صرفاً‌ شایعه دعوت نهضت آزادی به راهپیمایی را تکذیب کرد . (10) کیهان این تکذیب را یک اقدام زیرکانه و رندانه برای اجتناب از موضع گیری های صریح مورد درخواست امام توصیف نمود . (11) نهضت آزادی در پاسخ به انتقاد مزبور ،‌ یک اطلاعیه توضیحی دیگر صادر نمود که طی آن مجدداً‌ از محکوم ساختن اقدام جبهه ملی و کفرآمیز شمردن مخالفت با قصاص خودداری کرده ،‌ بدون هیچگونه موضع گیری مطابق درخواست امام ، صرفاً‌ مشارکت در راهپیمایی و ائتلاف با هر گروه و حزبی را تکذیب نموده و اعتقاد خود را به حکم قصاص اعلام داشت . (12)
 روز 26 خرداد دو فوریت طرح بررسی کفایت سیاسی رئیس جمهور به تصویب مجلس رسید . ده تن از نمایندگان از جمله بازرگان ، یدالله سحابی ، ابراهیم یزدی ، سلامتیان و غضنفرپور از حضور در جلسه خودداری کردند . (13)
یأس بنی صدر و متحدانش
  اجتماع مورد نظر جبهه ملی و بنی صدر شکست خورد و خیابان ها در اختیار نیروهای طرفدار انقلاب قرار گرفت و آخرین امید بنی صدر به این که شاید اجتماع 25 خرداد مفری برای او در پی داشته باشد ، به یأس مبدل شد .
  بنی صدر که در بیانیه 22 خرداد خویش ، رسماً و علناً‌ مردم را به قیام علیه انقلاب اسلامی تحریک کرده بود و در همدان و در پایگاه یکم شکاری مردم و ارتشی ها را به استقامت و قیام فرا خوانده بود ، به دنبال بیانات حضرت امام و ملاحظه واکنش مردم در 25 خرداد ، اکنون بر آن شده بود که با نامه ای به امام از شدت فشار علیه خویش بکاهد . در متن نامه ضمن تظاهر به اطاعت از رهبری ،‌ اهانت ها و مدعیات قبلی هم به بیانی دیگر تکرار شده بود . (14)
 زمینه سقوط بنی صدر را سرانجام خود وی و رجوی فراهم کردند . حادثه آفرینی های منافقین ادامه یافت . بهزاد نبوی سخنگوی دولت ، طی مصاحبه ای که در ساعات آخر همان روز ، 25 خرداد با مطبوعات انجام داد ، اعلام کرد :
" اگر لازم باشد قوای انتظامی با مسئله درگیری های خیابانی برخورد خواهند کرد ... آقای بنی صدر دقیقاً‌ همچون مجاهدین خلق عمل می کند ... تمام درگیری های خیابانی از ناحیه سازمان مجاهدین طرح ریزی و اجرا می گردد ، آنان به خاطر تشکل نسبی خود قادرند این درگیری ها را به طور دراز مدت سازماندهی کنند ... عملکرد آقای بنی صدر (پس از عزل از فرماندهی کل قوا) غیر منطقی و از شأن یک رئیس جمهور به دور است ." (15)
 در ادامه حمایت شورشگرانه مجاهدین خلق از بنی صدر ،‌ این سازمان طی اطلاعیه مورخ 26 خرداد 1360 هواداران خود را به حمایت جدی تر از بنی صدر به بهانه نجات جان وی ، دعوت نمود . در حالی که بنی صدر با هماهنگی سازمان در مخفیگاه به سر می برد و هیچ خطری جدی او را تهدید نمی کرد . حتی در صورت واقعی بودن این موضوع ، دعوت مردم به دفاع از جان رئیس جمهور زمینه اجرایی نداشت و صرفاً‌ برای تهییج و تحریک مخاطبان کاربرد داشت . این ترفند تبلیغاتی که از مدت ها قبل شروع شده بود و مبتنی بر مظلوم نمایی و در مخاطره بودن زندگی بنی صدر و حامیانش قرار داشت ، برای تقویت توجیهات سازمان در مسیر بکارگیری خشونت کور و سازماندهی شده بعدی طراحی شده بود . بخشی از اطلاعیه مزبور از این قرار بود :
مرم تهران ! آماده نجات جان دکتر بنی صدر باشید ... جان رئیس جمهور علی القاده در خطر جدی است و فرد فرد شما از جانب تمام مردم ایران در دفاع از آزادی و مقاومت در برابر دیکتاتوری و اختناق سیاه وظیفه دارید تا برای نجات جان دکتر بنی صدر هر لحظه هوشیار و آماده باشید . (16)
1- روزنامه کیهان ، 26 خرداد 60 ، ص 11
2- همان ، 26/3/60 ، ص 3 و 9
3- سنجابی ،‌ امیدها و ناامیدی ها ، ص 356
4- همان ، ص 357 5-
5- همان ، ص 346
6- نشریه مجاهد ، ش 123 و 124
7- روزنامه کیهان ، 26/3/60 ، ص 2
8- همان ، ص 1 و 2
9- نشریه مجاهد ، ش 126 ، ص 1 و ش 127 ، ص 4
10- روزنامه کیهان ، 26/3/60 ، ص 12
11- همان
12- همان ، 2/4/60 ، ص 14
13- همان ، 27/3/60 ، ص 14
14- نشریه مجاهد ، ش 126 ،‌ ص 1 و 2 . این نامه به صورت اعلامیه ای دو برگی نیز انتشار یافت که اصل آن مورد استناد این کتاب بوده است.
15- روزنامه های کیهان ، اطلاعات و جمهوری اسلامی ، 26/3/60
16- نشریه مجاهد ، ش 126 ، ص 1


سازمان مجاهدین خلق ، پیدایی تا فرجام ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ج 2 ، ص 552 تا 558