02 اردیبهشت 1401
گزارشی از بازداشت سرلشگر قرنی در اسفندماه ۱۳۳۶
اخبار و شایعات در مورد کودتای نافرجام سرلشگر قرنی
اشاره: سرلشگر محمد ولی قرنی در اسفندماه سال ۱۳۳۶ در مقام معاون دوم ستاد ارتش، به همراه عدهای دیگر به اتهام توطئه کودتا بر ضد شاه بازداشت شد. ارتشبد حسین فردوست در بخشی از خاطرات خود ماجرای کودتای سرلشگر قرنی را اینگونه روایت میکند:«...پس از کشف ماجرا، مشخص شد که قرهنی مشغول بررسی طرح یک کودتای نظامی بوده، که محمدرضا را برکنار کند و یک حکومت نظامی را سر کار بیاورد. این طرح از مدتها قبل به طور کاملاً سرّی تهیه میشد و با توجه به شغل قرهنی استتار آن آسان بود. قرهنی موفق شده بود که موافقت آمریکاییها را به خود جلب کند. این طرح توسط سفارت آمریکا در تهران هدایت نمیشد، بلکه ایستگاه «سیا» در آتن در جریان آن بود...». اما اسرار کودتا قبل از اینکه به مرحله عمل درآید ظاهراً توسط سرویسهای اطلاعاتی انگلیس فاش شد. فردوست در این باره میگوید:«...به طور مسجّل رویه سرویسهای اطلاعاتی است که مخالف رئیس کشور را به او معرفی نکنند و خود از وجود او استفاده کنند. تنها موردی که شاهد لو دادن یک مخالف محمدرضا بودم، در ماجرای سرلشکر قرهنی بود که توسط MI-6 لو رفت...». به هر حال سرلشگر قرنی به عنوان مهمترین چهره کودتا به سه سال زندان محکوم و در تاریخ ۳۱ تیرماه ۱۳۳۷ از ارتش اخراج شد. وی پس از آزادی از زندان باز هم به فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد تا اینکه مجدداً در دیماه ۱۳۴۲ به اتهام اقدام بر علیه امنیت کشور بازداشت و به سه سال زندان محکوم گردید. در خصوص فراز و فرود سرلشگر قرنی در عرصه سیاسی و چگونگی همراه شدن او با نهضت امام خمینی، احتیاج به فرصتی دیگر میباشد.
در اینجا گزارش «مجله خواندنیها» از این کودتای پر رمز و راز را با هم میخوانیم:
«از چند هفته قبل، به دنبال فرمایشات اعلیحضرت همایون درباره کسانی که «شبانه با لباس مبدّل با بیگانگان تماس می گیرند» ماجرای توطئهای علیه امنیت کشور به صورت مهمترین موضوع مورد بحث مطبوعات و محافل سیاسی تهران درآمده بود و مطبوعات پایتخت همه روزه در اطراف این موضوع بحث کرده و ضمن تقبیح کسانی که با بیگانگان تماس برقرار کردهاند، تقاضای معرفی و محاکمه و مجازات آنان را داشتند. هفته گذشته برای اولین بار خبرگزاری فرانسه از تهران گزارش داد که قریب سی نفر به اتهام توطئه علیه دولت ایران و کوشش برای روی کار آوردن حکومتی[=دولتی] به کمک بیگانگان بازداشت شدهاند. پس از انتشار این خبر اسامی بعضی از بازداشت شدگان به صورت شایعه در محافل سیاسی تهران انتشار یافت تا این که بعد از ظهر روز پنجشنبه[=۸ اسفند] اعلامیهای به شرح زیر از طرف دولت انتشار یافت:«خبرگزاریهای خارجی شایعه ای منتشر نموده اند که اخیراً در ایران توطئه ای کشف گردیده است و این شایعه در افواه منتشر و باعث تفسیرهای گوناگون گردیده است. دولت اعلام می دارد که فقط چند نفر از ایرانیان خواسته اند با توسل به بیگانگان و به وسیله آنان دولتی روی کار بیاورند و تضمین نموده اند که به خوبی حافظ منافع بیگانگان در ایران خواهند بود، بدون اینکه توجه داشته باشند که بیگانگان در این امور نمیتوانند مداخله داشته باشند[!] و در این مورد هم توجهی نکردهاند.»
به دنبال این اعلامیه، روز جمعه گذشته تیمسار سرلشگر آزموده دادستان آرتش ضمن اعلامیه مختصری که در اول اخبار رادیو تهران پخش شد اعلام داشت که «سرلشگر ولی قرنی به اتهام سوء استفاده از اختیارات و مداخله در امور کشوری که مربوط به او نبوده است تحت تعقیب قانونی قرار گرفته و طبق قرار بازپرس بازداشت شده است».
پس از صدور اعلامیه مربوط به بازداشت سرلشگر قرنی شایع شد که عده دیگری نیز بازداشت شدهاند، ولی تا روز یکشنبه جز اسفندیار بزرگمهر مدیرکل اسبق تبلیغات و سرهنگ مهتدی معاون سابق رزم آرا اسامی سایر بازداشتشدگان معلوم نشده بود. گزارشات خبرگزاریهای خارجی درباره بازداشتهای اخیر نیز جالب توجه است. پس از خبرگزاری فرانسه، خبرگزاری انگلیسی رویتر هم اطلاع داد که دولت بیگانه مورد بحث یک دولت غربی است و توطئه اخیر با عوامل کمونیستی ارتباطی نداشته است.
معهذا قسمت آخر اعلامیه دولت که میگوید«بیگانگان در این امور نمیتوانند مداخله داشته باشند و در این مورد هم توجهی نکردهاند» جالب توجه است. مقصود از این جمله در اعلامیه دولت ظاهراً این است که مراجعه به مقامات بیگانه از طرف ایرانیان صورت گرفته و مقامات خارجی در این مورد توجهی ننمودهاند.»(مجله خواندنیها؛ ۱۳ اسفند ۱۳۳۶)
«موضوع بازداشت عدهای به اتهام توطئه و تماس با بیگانگان کماکان مهمترین موضوع مورد بحث مطبوعات و محافل سیاسی پایتخت می باشد و در حالی که مطبوعات یومیه عصر تعداد بازداشتشدگان را بیش از پنج نفر نمیدانند در بعضی از روزنامهها تعداد دستگیرشدگان را چهل تا پنجاه نفر نوشته اند. به موجب خبر روزنامه اطلاعات بازداشتشدگان عبارتند از سرلشگر قرنی، اسفندیار بزرگمهر، سرهنگ مهتدی و حسینعلی شاملوئی و سید محمد باقر حجازی که اسامی آنها اعلام شده است، ولی روزنامه «آژنگ» ضمن خبری در این خصوص می نویسد:«با اینکه مقامات مملکتی هنوز در مورد اسامی کامل دستگیرشدگان خبر رسمی منتشر نکرده اند ولی گفته می شود که تعداد دستگیرشدگان متجاوز از پنجاه نفر هستند که افراد فوقالذکر از کارگردانان اصلی این توطئه بوده اند و تحقیقات کامل از آنان ادامه دارد. ضمناً مطلع شدیم که هفته گذشته کمیسیونی در دادستانی ارتش با حضور تیمسار سرلشگر کیا رئیس اداره دوم ستاد کل، سرلشگر آزموده دادستان ارتش، سرلشگر بختیار معاون نخستوزیر و رئیس سازمان امنیت تشکیل گردید و مذاکراتی در این زمینه به عمل آمد.» و روزنامه «فرمان» اطلاع میدهد که «طبق اطلاع گذشته از سرلشگر قرنی و سرهنگ مهتدی و بزرگمهر افراد دیگری نیز تحت نظر و بازداشت می باشند که مقامات تأمینیه برای آن که همدستان و همکاران آنها متوجه طرز تعقیب موضوع نشوند از دادن هرگونه اطلاعی خودداری می نمایند. تحقیقات اخیر نشان داده که در این توطئه افراد یکی از جمعیت های سیاسی مداخله داشته اند... یک مقام مطلع به مخبر ما گفت که دادستانی ارتش بعد از رسیدگی کامل به این توطئه و کشف چگونگی فعالیت اعضای این باند صورت کلیه شرکتکنندگان در این توطئه را مؤثر و غیر مؤثر انتشار خواهد داد. سرلشگر قرنی که در میان بازداشتشدگان، سرشناستر از همه میباشد هفته گذشته چندین بار تحت بازجوئی قرار گرفت و یکی از این بازجوئیها متجاوز از چهار ساعت به طول انجامید». درباره سرلشگر قرنی که متهم اصلی ماجرای اخیر می باشد مجله «دنیای جدید» مینویسد:«سرلشگر ولی قرنی تا قبل از قیام بیست و هشت مرداد در درجه سرتیپی به سمت فرمانده تیپ مستقل رشت انجام وظیفه می کرد و پس از مدتی به دستور دکتر مصدق از فرماندهی تیپ رشت معزول و به مرکز احضار گردید، ولی بعد از مسافرت شاهنشاه مجدداً به رشت بازگشته و در همین مقام بود که قیام ملی ۲۸ مرداد پیش آمد. پس از سقوط دولت مصدق با استقرار حکومت سپهبد زاهدی، سرتیپ قرنی به ریاست رکن دوم ستاد ارتش منصوب گردید و چندین سال در این پست انجام وظیفه میکرد. در مهرماه گذشته جزو افسرانی که به ترفیع درجه نائل شدند سرتیپ قرنی نیز به دریافت درجه سرلشگری مفتخر گردید و چندی قبل به سمت معاون ستاد ارتش مشغول کار شد. اخیراً پس از تشکیل ستاد کل نیروهای زمینی، هوائی و دریائی به عنوان افسر منتسب به ستاد مزبور به کار مشغول بود که دو هفته قبل از طرف مقامات دادستانی ارتش تحت پیگرد قرار گرفته و بلافاصله به اداره دژبانی ارتش منتقل گردید و پس از یک بازپرسی مقدماتی قرار بازداشت او صادر شد.» (مجله خواندنیها؛ ۱۷ اسفند ۱۳۳۶)