02 اردیبهشت 1400
جعفر پیشه وری گماشته پاباخته شوروی
سید جعفرجوادزاده خلخالی مشهور به پیشه وری در سال 1272 ش در روستای زاویه خلخال به دنیا آمد. در سال 1905 م به همراه پدر و مادر به باکو رفت و در آن جا به تحصیل و کار پرداخت. در حوالی انقلاب روسیه (1917 م) به کمونیسم جلب شد. وی در سال 1918 در سن 25 سالگی، عضو کمیته مرکزی حزب عدالت و عضو دفتر روابط خارجی 5 نفره آن گردید. در سالهای 1919 ـ 1920 سردبیری روزنامه حریت را به عهده داشت. در اردیبهشت 1299 (مه 1920) ارتش سرخ در جریان جنگ با روسهای سفید وارد خاک ایران شد و به همراه آن تعدادی از رهبران حزب عدالت، از جمله پیشه وری، وارد گیلان شدند.
در 30 خرداد 1299 (22 ژوئن)1920 در بندر انزلی اولین کنگره حزب کمونیست ایران را به پا داشتند. در این کنگره، پیشه وری عضو کمیته مرکزی و یکی از چهار رهبر اصلی حزب شد و در کنار «حیدر عمواوغلی (تاریوردیف)، سلطان زاده (آواتیس میکائیلیان) و کامران» به انتشار روزنامه کامونیست ارگان حزب، در رشت پرداخت. او در مرداد 1299 (ژوئیه 1920) در دولت «کودتای سرخ» احسان الله خان دوستدار، سمت کمیساریای کشور را به عهده گرفت. در پی شکست نهضت جنگل مدتی به باکو رفت و مدیریت روزنامه اکینجی را به دست داشت و سپس به عنوان دبیر مسوول تشکیلات تهران، به ایران آمد. در این دوران، او سرمقالههای روزنامه حقیقت ـ به مدیریت «سیدمحمد دهگان» را مینوشت. پیشه وری در سال 1304 رابط حزب کمونیست ایران و کمینترن بود. در سال 1306 در کنگره دوم حزب کمونیست ایران ـ معروف به کنگره ارومیه که در شهر رستوف در نزدیکی مسکو برگزار شد، مجدداً دبیر کمیته مرکزی و مسوول تشکیلاتی حزب در تهران شد. و در 6 دی ماه 1306 توسط شهربانی دستگیر شد. او در تمام دوران زندان حتی منکر عضویت در حزب کمونیست بود، تا بالاخره در اسفند 1318 در دادگاه جنایی به جرم عضویت و تبلیغ فرقه اشتراکی، طبق قانون 1310، به 10 سال زندان محکوم گردید. در دوران زندان میان پیشه وری و سایر زندانیان کمونیست، به ویژه اردشیر آوانسیان، اختلاف شدیدی وجود داشت که یکی از علل آن شاید اصرار پیشه وری در کتمان سمت حزبی و سوابق خود بوده است. پس از آزادی در سال 1319 به کاشان تبعید شد. و سپس در مهرماه 1320 در جلسه مؤسسان حزب توده شرکت کرد و جزء رهبران اولیه حزب انتخاب شد و به همراه ایرج اسکندری اولین مرامنامه حزب را نوشت ولی به علت اختلاف با اردشیر آوانسیان به زودی کناره گرفت. در خرداد سال 1322 انتشار روزنامه آژیر را در تهران آغاز کرد. وی در انتخابات مجلس چهاردهم از حوزه تبریز انتخاب گشت ولی در 23 تیر سال 1323 اعتبارنامه او رد شد. در کنگره اول حزب توده (10 مرداد 1323) به عنوان نماینده سازمان حزبی آذربایجان حضور یافت ولی در این جا نیز اعتبارنامه او رد شد. در مرداد 1324 روزنامه آژیر توقیف شد و پیشه وری به آذربایجان رفت و در شهریور 1324 فرقه دمکرات آذربایجان را بنیان گذارد و در 21 آذر 1324 حکومت خودمختار فرقه را ایجاد کرد. پیشه وری در پی شکست فرقه در 21 آذر 1325 به باکو رفت و سرانجام در 20 تیر ماه 1326 در یک سانحه اتومبیل به قتل رسید. قتل پیشه وری را به میرجعفر باقروف ـ دیکتاتور آذربایجان شوروی ـ نسبت میدهند و عامل آن را غلامیحیی دانشیان میدانند و در سالهای اخیر این مطلب در جمهوری آذربایجان شیوع کامل یافته است. با آغاز گلاسنوست گورباچف، این مطلب را اولین بار «علی توده» در یکی از مطبوعات شوروی (ادبیات و اینجه صنعت) ارگان اتحادیه نویسندگان آذربایجان شوروی اعلام داشت. علت این امر اختلاف پیشه وری با باقروف و میرزا ابراهیموف وزیر فرهنگ آذربایجان شوروی ذکر میشود. به گفته یک شاهد عینی (نصرت الله جهانشاه لو) پیشه وری علت شکست فرقه را افراط در جدایی از احزاب سیاسی ایران میدانسته است و باقروف، به عکس، علت را در این میدانسته که «به یک باره از دولت و مردم ایران نبریدید و به ما نپیوستید». اسناد ساواک نیز مرگ پیشه وری را به علت پشیمانی وی از همکاری با شوروی و تلاش او برای تشکیل دوباره و بازگرداندن ایرانیان مقیم شوروی به ایران و نیز تألیف کتابی با عنوان «چگونه اشتباه کردم» دانستهاند، اما برخی از اعضای قدیمی حزب توده مرگ او را کاملاً تصادفی و بدون برنامهریزی پیشین از سوی مقامات شوروی میدانند. به هر روی داستان زندگی و مرگ پیشه وری بدون دسترسی به اسناد دولتی شوروی سابق مانند دفتری بیآغاز و انجام در هاله ای از ابهام باقی خواهد ماند.
پی نوشت :
همسر پیشه وری معصومه رحمانی نام داشت و از او یک پسر، به نام داریوش، به جای مانده است.
منابع :
1-شاهین، تقی: پیدایش حزب کمونیست ایران، ترجمه ر. رادنیا، تهران: گونش، 1360،
2- فخرایی ، ابراهیم : سردار جنگل، تهران: جاویدان 1366،
3- زیبایی، علی :کمونیزم در ایران، تهران: 1343،
4- بیات، کاوه : فعالیتهای کمونیستی در دوره رضاشاه، تهران: سازمان اسناد ملی ایران، 1370،
5- اسکندری، ایرج: خاطرات سیاسی، تهران: انتشارات علمی، 1368،
6- جهانشاه لوی افشار، نصرت الله :سرگذشت ما و بیگانگان، لندن: مرد امروز، 1367،
7- راه ارانی، شماره 4، شهریور 1367 ـ
8- نظری،حسن :گماشتگی های بدفرجام، تهران، رسا ، 1376 .
9- خاطرات کیانوری، ص 116 ـ 117 تهران، اطلاعات 71.