02 اسفند 1400

ارتش، شاه و انقلاب/ بخش هفدهم

روایتی ناگفته از شهادت استاد کامران نجات‌اللهی


شاداب عسگری

روایتی ناگفته از شهادت استاد کامران نجات‌اللهی

استاد کامران نجات اللهی در روز هفتم مرداد ۱۳۳۳ در شهرستان بیجارگروس به دنیا آمد. پدرش عبدالحسین و مادرش فاطمه نام داشت. در سال ۱۳۴۵ شمسی تحصیلات دبیرستانی را به پایان رساند و پس از گذراندن تحصیلات کارشناسی و اخذ درجه دکتری در دانشگاه پلی تکنیک، مشغول تدریس شد.

شهید نجات اللهی چه در دوران تحصیل و چه در زمان تدریس، به مبارزه با ظلم و ستم رژیم شاهنشاهی پرداخت و هیچ زمانی وظایف سیاسی و اجتماعی روشنگرانه‌اش را از یاد نبرد.

هم‌زمان با اوج گیری نهضت اسلامی مردم ایران علیه رژیم پهلوی، در دوم دی ۱۳۵۷، 68 تن از اساتید و مدرسین دانشگاه‌ها در اعتراض به رفتار خشونت‌آمیز مأموران نظامی رژیم پهلوی و سرکوب مردم و همچنین تعطیلی دانشگاه‌ها از طرف رژیم، در ساختمان مرکزی وزارت علوم تحصّن کردند.

اساتید معترض خواسته‌های خود را در دو بخش مطرح کردند؛ بازگشایی دانشگاه‌ها و تخلیه فوری دانشگاه و اطرافش از نیروهای نظامی.

این تحصن موجب خشم رژیم پهلوی شد. چرا که سایر اقشار مردم نیز در حمایت از استادانِ متحصِّن بر می‌آمدند. در پی این تحصن، عوامل حکومت برای در هم شکستن اعتصاب اساتید دانشگاهی، به آن‌ها حمله کردند.

در سومین روز تحصن، رژیم برای در هم شکستن اعتصاب، در ساعت 14:30 به آن‌ها حمله کرد. در این تهاجم، هنگامی که استاد کامران نجات الهی که آن زمان 24 ساله بود، در بالکن طبقه ششم به ضرب گلوله مجروح شده و پس از انتقال به بیمارستان، با وجود تلاش پزشکان به شهادت رسید.

آنچه که مشخص است این است که این جنایت، با برنامه ریزی بوده و نشانه گیری براساس شناخت از استاد نجات‌اللهی بوده و تیراندازی نیز از یکی از ساختمان‌های اطراف و توسط یک تیرانداز ماهر انجام داده شده است. زیرا شهید نجات‌اللهی در فاصله چند متری لبه بالکن بوده است.

با این وجود، رژیم پهلوی سعی در تحریف واقعیت در خصوص نحوه شهادت استاد نجات‌اللهی داشت. به طوری که به نوشته نشریه ایرانشهر، دکتر نجات‌اللهی هنگامی که مشغول سخنرانی برای متحصنین بود، کشته شد.

اما چرا استاد نجات‌الله توسط رژیم پهلوی به شهادت رسید؟

واقعیت سر به مهر شهادت استاد نجات اللهی، از اینجا آغاز می‌شود که ایشان یک افسر وظیفه بود. 

کامران نجات‌اللهی، از مهرماه سال 1356 و با استفاده از طرح «دو تابستانی» به‌عنوان عضو پیمانی گروه مهندسی راه و ساختمان در دانشگاه پلی تکنیک تهران مشغول به کار بوده و عملاً دوره سربازی خود را در قالب آموزش در مراکز علمی دنبال می‌نمود.

براساس قرائن موجود، چنین به نظر می‌رسد که خبر فعالیت سیاسی وی علیه حکومت پهلوی در دانشگاه و همچنین تحریک دانشجویان با انجام سخنرانی توسط ستوان  دوم وظیفه کامران نجات‌اللهی به گوش فرماندهان نظامی پهلوی رسیده بود.

همین موضوع نیز باعث برانگیخته شدن خشم آنها علیه کامران نجات‌اللهی شد. چرا که در هر صورت استاد نجات‌اللهی افسر وظیفه محسوب می‌شد. برابر اظهارات شاهدین ماجرا، چندین نفر دیگر در آن محل به ایراد سخنرانی پرداخته و یا اعلامیه‌های هیئت متحصن را قرائت می‌کردند. اما، زمانی که نوبت به ستوان دوم وظیفه کامران نجات الهی رسید، نظامیان شروع به تیراندازی به سوی وی کردند.

فردای روز حادثه در روز ششم دی ۱۳۵۷، با حضور ده‌ها هزار نفر که پیشاپیش آنها، آیت ‌اللَّه طالقانی حرکت می‌‌کرد، پیکر شهید نجات‌ اللهی تشییع شد.

مراسم تشییع پیکر استاد نجات‌اللهی، یکی از صحنه‌‌های خونین دوران انقلاب را رقم زد. چرا که با یورش مزدوران پهلوی به تشییع کنندگان، تعدادی از مردم در میدان انقلاب به شهادت رسیدند. سرانجام پیکر مطهر شهید نجات اللهی در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

امام خمینی در تاریخ هفتم دی 1357 در دیدار با «ریچارد کاتم» استاد علوم سیاسی دانشگاه پیتزبورگ ایالت پنسیلوانیای آمریکا، با اشاره به جنایات رژیم پهلوی درباره کشتار مردم در تشییع جنازه شهید نجات‌اللهی فرمودند: «در همین امروز در تشییع جنازه‌ای که خود دستگاه اجازه داده بود، یک افسر دستور حمله داد. در حالی که تظاهراتی نبود، در یک میدان شهر آدم‌کشی شروع شد و بسیاری را کشته و زخمی کردند.» در این مراسم دست کم ۵ نفر کشته و ۱۳۰ نفر مجروح شدند.

ستوان دوم شهید استاد کامران نجات‌اللهی، یکی از چند ده نفر کارکنان وظیفه حاضر در ارتش بود که در طول پیروزی انقلاب اسلامی و در مواجهه با حکومت پهلوی به شهادت رسید.