07 مهر 1393
کتابهای دینی از ترس رضا شاه پنهان میشد
مدیر انتشارات دارالکتاب الاسلامیه در مورد رویه ممیزی در دوران رضا شاه گفت: رضا شاه پهلوی مانع از انتشار و توزیع آثار دینی میشد. به همین دلیل بسیاری از آثار با این موضوع پس از چاپ در گنجهای نگهداری میشد.
احمدآخوندی با اشاره به چگونگی آغاز فعالیت انتشارات دارالکتاب الاسلامیه در عراق گفت: انتشارات دارالکتاب الاسلامیه فعالیت خود را از سال 1317 در عراق با انتشار کتاب «سفینةالبحار» آغاز کرد. در آن زمان چاپ آثار دینی به راحتی این روزها نبود. رضا شاه پهلوی مانع از انتشار و توزیع این دسته از آثار میشد. به همین دلیل بسیاری از آثار با این موضوع پس از چاپ در گنجهای نگهداری میشد. پدر من، زندهیاد محمد احمد آخوندی، در آن زمان مدیریت این انتشارات را برعهده داشت. او نیز بسیاری از کتب دینی خود را در گنجه نگهداری میکرد و جلوی این گنجه تیغهای هم کشیده بود. بعد از مدتها که فرصت ایجاد شد و توانستیم کتابها را از گنجه بیرون بیاوریم، متوجه شدیم که کتابها را موریانه خورده است.
مدیر انتشارات دارالکتاب الاسلامیه یادآور شد: پدرم از سال 1320 به ایران آمد و فعالیتهای انتشارات را در داخل کشور ادامه داد. در این زمان بهترین آثار که تراث شیعه هم محسوب میشدند، به دست این انتشارات به چاپ سپرده شد. از جمله یان منابع میتوان به تفسیر المیزان علامه طباطبایی، شرح و تحشیه شهید مطهری بر این کتاب ارزشمند، تصحیح صیحفه سجادیه با استفاده از بهترین و نایابترین نسخ خطی و اولین اثر علامه جعفری اشاره کرد.
وی افزود: یکی از مهمترین کارها در حوزه چاپ تصحیح کتابهایی است که قرار است منتشر شود. این کار در آن زمان هم بسیار حائز اهمیت بود، هرچند این روزها زیاد مورد توجه ناشران قرار نمیگیرد. این روزه چاپ کتاب مشکلات روزگار گذشته را ندارد، با سپردن کتاب به دست یک تایپیست میتوان نسخهای از آن اثر را داشت، اما در آن زمان حتماً باید این آثار بازبینی و بعد منتشر میشد. خاطرم هست که ما تصحیح متون خود را به آیتالله ربانی شیرازی میسپردیم. ایشان در آن زمان در زندان قزل قلعه زندانی بودند، من کتابها را نزد ایشان میبردم تا در زندان تصحیح کنند.
احمد آخوندی گفت: یکی دیگر از مشکلاتی که ما در آن زمان با آن مواجه بودیم، مشکل فروش آثار بود. اگر کتابی در دو هزار نسخه به چاپ میرسید، زمان زیادی باید صرف میشد تا این اثر به فروش برسد. کتابها مخاطب خاصی داشتند و گاه سالها طول میکشید تا چاپ یک اثر به اتمام برسد.
وی ادامه داد: در آن زمان بسیاری از مسائل نشر مانند ممیزی به شیوه امروز مطرح نبود. بحثهای اینچنینی پس از جریانات سیاسی مطرح شد. در آن زمان که رضا شاه بر سر قدرت بود، اگر کتابی میخواست چاپ شود باید به مدح شاه هم میپرداخت. این رویه تا سال 42 ادامه داشت. تا این زمان تنها کتاب چاپ میشد. بعد از جریان کودتا و آغاز نهضت امام خمینی(ره) شخصی به نام محرم خان بود که به چاپخانهها سرکشی میکرد و با دیدن حروف میگفت که این کتاب باید چاپ شود یا خیر. بعد از سال 42 دولت به این فکر افتاد که باید نظارتی بر روی آثار چاپ شده داشته باشد، به همین دلیل به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دستور داد تا جلوی چاپ کتابهای ممنوعه و آثاری که شماره ثبت نداشتند را بگیرند.
این ناشر در ادامه به مشکل ممیزی در سالهای اخیر اشاره کرد و گفت: مسئله ممیزی مشکل عدهای خاص در کشور است. اگر ممیزی براساس آنچه که در قانون وضع شده، اجرا شود، مشکلی در انتشار آثار ایجاد نخواهد کرد، اما مسئله این است که گاه ممیز بنا بر تشخیص و سلیقه خود عمل میکند و گاه ناشر و نویسنده هم بنا بر مصلحت حزب خود حاضر نیستند دست از برخی مسائل بکشند و یا آن را تغییر دهند. به نظرم بسیاری از مشکلاتی که در ممیزی موجود است با صحبت قابل حل است. میتوان برخی از موضوعات را در پاورقی توضیح داد تا شبههها از بین برود.
احمد آخوندی در ادامه با اشاره به مشکلات پیش روی ناشران در سالهای اخیر یکی از موضوعات را فروش و توزیع دانست و گفت: در کشورهای خارجی فرهنگ کتابخوانی در میان مردم جا افتاده است. مردم اغلب از فرصتی که در مترو و اتوبوس دارند برای کتابخوانی استفاده میکنند. اما متأسفانه این موضوع در کشور ما چندان رعایت نمیشود. مردم ما هنوز عادت به کتابخوانی ندارند. وضع فروش کتابفروشان نیز به صورتی است که مجبور میَوند در کنار کتاب از لوازمالتحریر استفاده کنند. پولی که در کشور برای سیگار صرف میشود بیش از هزینه برای خرید کتاب است.
بخش دیگر سخنان مدیر انتشارات دارالکتاب الاسلامیه به حضور این انتشارات در نمایشگاههای بینالمللی اختصاص داشت. وی در این زمینه گفت: در اوایل ما با کشورهای عربی مانند سوریه، عراق و بحرین به خوبی در ارتباط بودیم، اما از سال 58 به بعد این شرایط تغییر کرد. این در حالی است که در آن زمان نشر ما در وضعیت خوبی به سر میبرد و زمینه برای صدور انقلاب هم وجود داشت. از زمان بنیصدر وضع شد که هیچ کتابی نباید از کشور خارج شود، مگر اینکه به میزان خروج ارز برای خرید کاغذ، ارز برای فروش کتاب هم باید وارد کشور شود. این نوع قوانین مشکلات متعددی برای ناشران ایجاد کرد. این شرایط تا سال 66 ادامه داشت. در اولین نمایشگاه کتاب تهران این موضوع را با نخست وزیر وقت، میرحسین موسوی، در میان گذاشتم، او هم به همان قانون دوره بنیصدر معتقد بود. این رویه در سال 68 با دستور آقای هاشمی رفسنجانی تغییر کرد. علاوه بر این ما در این سالها با مشکل دیگری مانند رقبای قوی دست و پنجه نرم کردیم.
وی در ادامه به نحوه آشنایی خود با شهید فخراوی، ناشر بحرینی، اشاره کرد و گفت: طی حضور ناشران خارجی در نمایشگاه کتاب تهران با شهید فخراوی که از بحرین در نمایشگاه حاضر بود، آشنا شدم. او جوانی شیرینزبان و خوشسیما بود. علاقه شدیدی به انقلاب داشت. منزلش را به حسینیه تبدیل کرده بود و برخی از آثار را یا زا یاران میخرید و یا سفارش چاپ میداد. او در نهایت به دست سران کشور بحرین به دلیل انجام همین فعالیتها به شهادت رسید.
تسنیم