06 فروردین 1396

پارتى‏بازى و دوست بازى در دولت هویدا


پارتى‏بازى و دوست بازى در دولت هویدا


موضوع : پارتى‏بازى و دوست بازى در ادارات دولتى

تاریخ 25/1/48

پارتى‏بازى و به اصطلاح دوست بازى و قوم[و]خویش بازى در دستگاههاى دولتى متاسفانه تابحال ریشه‏کن نشده است و با اینکه دولت ادعا دارد که کارها را به کاردان مى‏دهد در این امر توفیقى حاصل نکرده. کلیه مقامات دولتى بخصوص در رده‏هاى بالا به وسیله دوستان و هم‏کلاسیها و همکارهاى سابق و قوم و خویش‏ها اشغال شده است. براى نمونه اغلب وزیران فعلى کابینه از جمله دوستان مرحوم منصور و آقاى هویدا نخست‏وزیر مى‏باشند. تیمسار آزموده1 از اقوام آقاى آموزگار وزیر دارائى است. در نخست‏وزیرى عده کثیرى از کارمندان شرکت نفت که در شرکت مشاغل بسیار کوچکى داشته‏اند در پست‏هاى بالا تا رده وزارت و مدیرکلى و استاندارى رسیده‏اند که از جمله آنها شهبازى معاون نخست‏وزیر (پیروز استاندار بنادر جنوب) دکتر نیک‏پى وزیر آبادانى و مسکن مى‏باشند.

رفافت و دوست بازى به حدى است که مثلاً فلان وزیر و رئیس کل حتى منشى و رئیس دفتر خود را از وزارتخانه و سازمانى به سازمان دیگر مى‏برد و در نتیجه هیچکس امنیت شغلى ندارد مگر اینکه به نحوى خود را به وزیر و رئیس سازمان نزدیک کند. به طور مثال دکتر نیک‏پى وزیر آبادانى و مسکن حتى ماشین نویس خود را از شرکت نفت به نخست‏وزیرى و از نخست‏وزیرى به وزارت آبادانى و مسکن برده است. و آقاى دکتر نهاوندى رئیس دانشگاه پهلوى مدیرکل دفتر خود را از وزارت آبادانى به دانشگاه شیراز منتقل نموده است.

در صورتى که در سازمانهاى حزبى کشورهاى خارج موقعى که یک حزب شکست مى‏خورد و حزب دیگرى روى کار مى‏آید به غیر از تعویض وزیر وزارتخانه که یک پست سیاسى است هیچ مقام دیگرى تغییر شغل پیدا نمى‏کند و حتى سفراء سابق اغلب در مقامات خود باقى مى‏مانند

ولى در ایران به محض اینکه وزیر یک وزارتخانه عوض مى‏شود بلافاصله بدین دلیل تمام مقامات وزارتخانه را عوض مى‏کند و این امر تا سطح راننده وزیر و ماشین‏نویس و پیشخدمت نیز پائین مى‏آید. این موضوع به خصوص در میان کارمندان دولت باعث نارضایتى عمیق مى‏شود زیرا هیچ کس براى خود امنیت شغل احساس نمى‏کند. یک ضرر دیگر این کار اشباع شغل در مقامات بالا براى دولت بوده و از نظر مدیریت هم به ضرر دولت تمام مى‏شود.

این عمل وزرا درست مثل این است که [در] یک لشگر به محض تعویض فرمانده لشگر عده زیادى از افسران پائین به درجه سرهنگى و سرتیپى و امثال آن برگزیده شوند و فرماندهى واحدها را به عهده بگیرند ولى سرهنگ‏ها و سرتیپ‏هاى سابق نیز به عناوین مختلف در همان لشگر بمانند. این امر، از نظر مدیریت غلط است.

در حال حاضر در حزب حتى در حزب ایران نوین که فعلاً گرداننده دولت است نیز عینا همین شیوه رفیق‏بازى وجود دارد و تمام گردانندگان و لیدرهاى حزب از دوستان و همکاران و اقوام و همکلاسیهاى سابق سران حزب مى‏باشند.

در پرونده 62423 آقاى هویدا بایگانى شود 25/1/48

















1ـ حسین آزموده فرزند محمود در سال 1287 ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدائى و متوسطه را در تهران طى کرد و در سال 1306 ش از مدرسه دارالمعلمین دیپلم گرفت و همان سال به دانشکده افسرى راه یافت و با درجه ستوان دومى در رشته مهندسى فارغ‏التحصیل شد. مشارالیه که پس از تحصیل در دانشگاه جنگ، موفق به دریافت لیسانس از دانشکده حقوق دانشگاه تهران نیز شده بود، از سال 1323 ش به خدمت قضایى ارتش در آمد و در دادگاه تجدیدنظر شماره 2 به کار اشتغال یافت. او که در سال 1326 ش به معاونت دادستانى رسیده بود، در سال 1330 ش درجه سرتیپى گرفت و مدتى به ریاست اداره مهندسى ارتش برگزیده شد. آزموده که یک روز پس از کودتاى ننگین 28 مرداد 1332 به دادستانى ارتش منصوب شده بود، در 24 شهریور همان سال پس از تشکیل اولین جلسه بازپرسى از دکتر مصدق، قرار بازداشت وى را صادر کرد. از دیگر محاکمى که آزموده دادستانى آن را به عهده داشت، محاکمه دکتر فاطمى در 1333 بود. وى همچنین دادستانى دادگاه افسران سازمان نظامى حزب توده را نیز عهده‏دار بود و در مراسم اعدام این افسران شرکت کرد. آزموده به پاس خدماتش به حاکمیت پهلوى در مهر 1334 به درجه سرلشگرى ارتقا یافت و در دى ماه 1334 حکم اعدام سیدمجتبى نواب صفوى، ذوالقدر، و سیدمحمد واحدى را صادر کرد. آزموده همچنین در تیر ماه 1337 سرلشگر محمدولى قرنى، معاون ستاد ارتش را به اتهام طراحى کودتاى نافرجام به سه سال حبس و اخراج از ارتش محکوم کرد. وى در مهر 1339 به درجه سپهبدى ارتقا یافت و در سال 1340 که دولت دکتر امینى به منظور فراهم کردن زمینه لازم براى پذیرش اصلاحات ارضى، عده‏اى از امراى ارتش را به اتهام سوءاستفاده از مقام و حیف و میل اموال دولتى دستگیر کرد در مقام دادستان ارتش به این دستگیریها اعتراض کرد و در 17 خرداد 1340 به تقاضاى خود بازنشسته شد و پس از آن که علیه دولت دکتر امینى ـ به علت بازداشت امراى ارتش که آن را غیرقانونى مى‏دانست ـ

اعلام جرم نمود، در 29 خرداد 1340 بازداشت شد. دستگیرى او با توجه به عملکردش در دوره دادستانى ارتش با استقبال مردم روبرو گردید و القابى چون «آیشمن ایران» و «دراکولاى ایران» به وى داده شد. اما دستگیرى او مدت زیادى طول نکشید و آزاد شد. آزموده در سال 1357 با اوجگیرى نهضت اسلامى، از ایران گریخت و به فرانسه رفت و در مهر 1377 در آنجا درگذشت.

در مورد حسین آزموده معروف است که مى‏گویند هیچ دادستانى در تاریخ قضایى ایران تا سال 1328 ش به اندازه سپهبد آزموده تا روز دستگیرى‏اش (در سال 1340 ش به دستور دکتر على امینى) از قانون ارتش که مربوط به مجازات اعدام و تیرباران است استفاده نکرده و هر متهمى که پرونده‏اش زیر دست آزموده مى‏رفت یقین داشت که یا مى‏میرد و یا به حبس ابد محکوم مى‏شود و در اکثر ادعانامه‏هاى خود براى متهمین تقاضاى اعدام مى‏کرد.»