12 بهمن 1392

آنقدر استقامت کرد که نماز جماعت در زندان آزاد شد


 آیت الله عبدالرحیم ربانی شیرازی عالم فقیه و مبارز شجاع و با بصیرت در انقلاب و در برابر منافقین و گروهک‌های ضد انقلاب است
در سال ۱۳۰۱ شمسی در دارالفضیله شیرازشهر تاریخی با مردمی اصیل و فرهنگی و هنری که در طول تاریخ مشاهیر و مفاخر گرانقدری مثل سعدی و حافظ، میرزا محمدحسن شیرازی، میرزا محمدتقی شیرازی، میرزا علی آقا شیرازی، شهید دستغیب، ملاصدرا و... به خود دیده استبه دنیا آمد. تا سن ۲۰ سالگی نزد پدر، آداب زندگی معاشرت، تحصیل و کسب و کار را فرا گرفت. 
 
تحصیل
ربانی شیرازی در کنار فعالیت‌های حزبی، برای تکمیل اطلاعات دینی به مدرسه علمیه آقا باباخان رفت.  دیری نگذشت که خبر رفتار وحشیانه ساواک و پلیس در برابر انجام فرائض ‍ مذهبی و شکنجه شدن روحانیون به خاطر اقامه نماز در زندان، خبر داغ همه خبرگزاری‌های جهان شد و افکار عمومی جهانیان دریافتند که ادعای شاه خائن، مبنی بر اینکه مبارزان علیه رژیم، مارکسیست هستند، در چه پایه‌ای با حقیقت تطبیق دارد!! 
 
هجرت به قم
آیة الله ربانی شیرازی در سال ۱۳۲۷ شمسی پس از کسب علم و معرفت در حوزه علمیه شیراز به شهر قم عزیمت کرد چند سالی در مدرسه حجتیه از درس اساتید و مراجع معظم آن زمان از جمله حضرت آیة الله بروجردی – بهره‌مند شد تا آنکه ازدواج کرد و به منزلی که در یکی از محله‌های مستضعف‌نشین قم اجاره کرده بود نقل مکان نمود و چون می خواست از سهم امام امرار معاش نکند با خرید و فروش کتاب امرار معاش می کرد. 
 
آثار تالیفی ایشان
۱. بنا به پیشنهاد آیة الله العظمی بروجردی مبنی بر تشکیل و تاسیس مکتب فقهی جدیدی - تحت عنوان – «فقه الحدیث» 
۲. تصحیح و تعلیق بر بحارالانوار
۳. قضاءالحقوق فی ترجمة الصدوق
۴. حرکت طبیعی از دو دیدگاه
۵. آثار چاپ نشده: ولایت فقیه، سلاسل الصوفیه، شرح حال علماء و دانشمندان و چند اثر دیگر در فقه و اصول و ... 
 
 کادرسازی
آیة الله ربانی از سال ۱۳۴۹ ش با مطرح شدن حکومت اسلامی از ناحیه امام خمینی (ره) در صدد برآمد تا با سازماندهی روحانیون انقلابی و فرستادن آن‌ها به نقاط مختلف کشور به پرورش کادرهای لازم برای شرکت در یک قیام همگانی و به دست گرفتن پست‌های کلیدی در حکومت آینده بپردازد. و برای این امر در شهر نهاوند گروه انقلابی ابوذر را پایه گذاری کرد.
 در رابطه با گروه ابوذر و دستگیری کادر مرکزی آن؛ منزل آیة الله ربانی در قم به محاصره ساواک در آمد و سپس به داخل خانه ایشان هجوم بردند و او با خشونت تمام دستگیر و شکنجه شد.
ساواک قم پس از مدتی که نتوانستند هیچگونه اعترافی از آیة الله ربانی بگیرد و یا به مدرکی دست پیدا کند، وی را به زندان قصر تهران منتقل و به سه سال و یک ماه حبس محکوم ساخت. با اینکه ابتدا قرار بود به همین مدت به شهرستان چابهار تبعید گردد.
از آنجایی که آیة الله ربانی شیرازی برای مبارزه زمان و مکان خاصی را نمی‌شناخت برای کارهای انقلابی اش تصمیم به اقامه ی نماز گرفت. به دنبال آن قرار شد که زندانیان مذهبی و نماز خوان، در ساعت چهار صبح درست اول اذان صبح به یکباره بیدار شوند و علیرغم قانون زندان به انجام مراسم نماز بپردازند. 
 مامورین داخل زندان که انتظار چنین حرکت مقدسی را از سوی زندانیان نداشتند با اخطار‌ها و تهدیدهای پی در پی خواستند آن‌ها را از نماز بازدارند که با مقاومت زندانیان روبرو شدند و دیدند که چگونه عده‌ای زندانی تهدیدهای آن‌ها را نادیده گرفته اند و به نماز گزارن حمله و آنها را با شدت عمل سرکوب کردند. روزهای بعد نیز این موضوع تکرار شد به طوری که حتی بعضی از افرادی که اهل نماز نبودند به صف نمازگزاران پیوستند. 
حاصل این مقاومت‌ها این شد که از طرف مسئولین زندان اعلام شد که «نماز خواندن‌‌ همان طور که قبلا (ده دقیقه به طلوع آفتاب) اعلام شده بود بلامانع است.» 
آیة الله ربانی و دیگر زندانیان سر‌شناس روحانی که دیدند موقعیت مناسبی برای ضربه زدن به رژیم شاه بدست آمده، به عقب‌نشینی مسئولان زندان اعتنایی نکردند و فردای آن روز نیز در آغاز اذان صبح با‌‌ همان کیفیت قبل، شروع به برپایی نماز در اول وقت شرعی کردند. 
ماموریت به استان ها
بعد از انقلاب وضع دو استان کردستان و آذربایجان از سایر مناطق نگران کننده‌تر به نظر می‌رسید و از دیرباز همواره به عنوان اهرم‌های فشار به دولت مرکزی مورد استفاده قرار می‌گرفت. 
در چنین شرایطی آیة الله ربانی شیرازی اولین کسی بود که مجددا برای دفاع از انقلاب پیشقدم شد و در میدان خطر حاضر گردید. او با صلاحدید حضرت امام (ره) در تاریخ ۲۴/۵/۱۳۵۸ ابتدا به کردستان و سپس به آذربایجان عزیمت کرد. 
توانایی آیة الله ربانی در حال مشکلات کردستان و آذربایجان و برخورد واقع بینانه و اصولی او با حوادث و جریانات دو منطقه مزبور سبب شد که اندکی پس از شروع غائله استان فارس، امام امت او را طی حکمی به آن منطقه فرستاد و مقامات اجرایی محل را موظف به پیروی از ایشان نمود. 
در پی فرمان تاریخی امام؛ آیة الله ربانی به آن منطقه عزیمت کرد و با برخورد اصلی و حکیمانه در مقابل خوانین قشقایی، توانست شورش آن‌ها را مهار کند و گلوله را به گل تبدیل نماید. 
 
ترور ربانی شیرازی
مواضع قاطعانه آیة الله ربانی شیرازی دشمنان ایشان را بر آن داشت که وی را مورد تهدید قرار دهند و وقتی صلابت و تهور ایشان را مشاهده کردند دست به ترور او زدند و در تاریخ ۹/۱/۶۰ در راه بازگشت از جهاد سازندگی، برای چندمین بار او را مورد سوء قصد قرار دادند.
 
کوچ از دیار فانی
در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۶۰ که برای شرکت در جلسات شورای نگهبان از شیراز عازم تهران بودند، در بین راه دلیجان و محلات، اتومبیل ایشان پس ‍ از ترکیدن لاستیک آن توسط گلوله؟! از جاده منحرف و واژگون شد. هنوز ساعاتی از انتقال ایشان به درمانگاه نگذشته بود که خبر رسید روح پاکش از محنت آباد دنیا پرواز کرد. 
غم فقدان آن عزیز بیش از همه سینه خمینی بزرگ را آتش زد، آنچنان که در مرثیه‌ای که برای او نوشت، رحلتش را غم‌انگیز خواند: 
بسم الله الرحمن الرحیم
با کمال تاسف رحلت غم‌انگیز جناب حجة الاسلام والمسلمین مجاهد عزیز آقای ربانی شیرازی را به اسلام و اولیای معظم اسلام به ویژه حضرت بقیه الله ارواحنا فداه و به ملت شریف و حوزه‌های علمیه و اهالی محترم فارس و بازماندگان این فقیه سعید تسلیت عرض می‌کنم. 
در طول تاریخ مدعیان فضیلت و مجاهدت و شجاعت و تعهد به حق و دین بسیار بوده و هستند تنها در سختی‌ها و گرفتاری‌ها و حق‌گویی‌ها در مقابل قدرت‌های شیطانی است که مدعیان لاف‌زن از متعهدان بی‌سر و صدا و خالصان فداکار از مغشوشان و متمایز شوند. 
مرحوم مجاهد سعید ارزشمند ربانی شیرازی که اکنون در جوار حق آرمیده و ما از برکت وجودش محروم شدیم از این اقلیت بود. او در طول زندگانی شرافتمندانه خود، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن در مقابل باطل و باطل‌ها ایستاد و از خودش نرمش نشان نداد. او در حبس‌ها و زجر‌ها و ناملایمات با قامت راست انسان‌های متعهد ایستادگی کرد و تسلیم نشد او که خدایش رحمت کند و به جوار قرب حضرتش بپذیرد با روحی ملایم در مقابل دوستان و مؤمنان و مقاوم در برابر دشمنان خلق به لقاءالله پیوست و ما عقب ماندگان که احتیاج به این مردان حق داریم از آن کمال و جمال محرومیم. از خداوند متعال توفیق خدمت برای همگان و سعادت و صبر در این مصیبت برای دوستان و بازماندگان ایشان را خواستارم. 
 
روح الله الموسوی الخمینی
 


پارسینه