13 مهر 1404

رئیس سازمان اطلاعات و امنیت عراق:

ما مایلیم که خمینی از عراق برود


مذاکرات معاون اطلاعات خارجی ساواک با رئیس سازمان اطلاعات و امنیت عراق در مهرماه ۱۳۵۷

 

سرّی

گزارش

درباره ملاقات با آقای سعدون شاکر[رئیس سازمان اطلاعات و امنیت عراق]

محترماً به استحضار می‌رساند:

پس از ورود به بغداد، در ساعت ۲۰۳۰ به وقت محلی، در دفتر کار آقای سعدون شاکر حضور یافته و با ایشان ملاقات به عمل آمد. در این ملاقات که تا ساعت ۲۴ ادامه یافت، مطالب مشروحی مورد مذاکره قرار گرفت که رئوس این مطالب و نکات آن به شرح زیر از عرض می‌گذرد:

مقدمتاً ضمن تشکر از همکاری‌های صمیمانه‌ای که به عمل آورده بودند، لغو شدن مسافرتی که قرار بود روز جمعه ۵۷/۷/۶ انجام شود، توجیه شد و اظهار گردید که چون مدارک مربوط به مذاکرات همکاری سه‌جانبه (ایران، عراق و ترکیه) آماده نبود، لذا مسافرت موقوف شد. آن‌گاه مراتب تشکر اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر از حضرت حسن‌البکر[رئیس‌جمهور عراق] و سپاس تیمسار [ناصر مقدم] ریاست ساواک از آقای سعدون شاکر ابلاغ گردید و اشاره شد که مسافرت هیأت در این روز به عراق به طور عمده به خاطر ابراز سپاس از همکاری و اقدامات اخیر در مورد خمینی بوده و به‌علاوه قصد آن بوده که در مذاکرات حضوری، فرمولی جستجو شود که بر اساس آن اقداماتی صورت گیرد تا از شدت تبلیغات محافل مختلف علیه دولت برادر عراق، کاسته شود.

آقای سعدون شاکر با عرض سپاس متقابل به پیشگاه مبارک همایونی و به حضور تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور، شروع به سخن کرد و گفت: درباره خمینی و مشکلاتی که در مورد او و کنترل وی وجود دارد، مسائل متعددی مطرح است. خمینی از سال ۱۹۶۵ به عراق آمد و در نجف سکونت کرد، همان‌طور که مراجع دیگر مذهبی سکونت دارند. ما هرچند وقت یک‌بار به آقایان مراجع مذهبی اخظار می‌کنیم که سعی کنند در مسائل سیاسی مداخله نکنند. این یک اصل کلی است که ما همواره عمل می‌کنیم و اعم است از شیعه و سنی و طوایف دیگر. از مدتی قبل فعالیت‌های خمینی علیه ایران باعث ناراحتی شما شده بود. پیش از آنکه من(سعدون شاکر) به ایران بیایم، سفیر شاهنشاه آریامهر با آقای صدام حسین مذاکره کرده و درخواست کرده بودند جلوی فعالیت‌های خمینی گرفته شود. به او تذکر داده شده بود، ولی نامه‌های بعدی که شما نوشتید، نشان می‌داد که فعالیت خود را ترک نکرده است. در مذاکرات تهران هم تیمسار سپهبد مقدم گله کردند که چرا خمینی هنوز به فعالیت ادامه می‌دهد؟ علاوه بر آن براساس قرارداد [۱۹۷۵] الجزایر که بین رهبران عالیقدر دو کشور منعقد شد و توافق گردید که در امر تأمین منافع مشترک اقدام شود، ما که دستگاه‌های اجرایی رهبران دو کشور هستیم، وظیفه‌دار بودیم که همکاری صمیمانه بنماییم. بر این مبنا و به منظور انجام همکاری و تثبیت حسن هم‌جواری، ما شروع کردیم روی خمینی کار جدی بکنیم. به او اخطار کردیم که فعالیت نکند، گوش نکرد، و نامه اخیر تیمسار مقدم که رسید من شخصاً با او در منزلش ملاقات کردم و خیلی جدی با او حرف زدم و صریحاً دو مسأله را روبروی او قرار دادم، که یا خودش را کاملاً از فعالیت [سیاسی] کنار بکشد، یا اینکه ما خودمان مستقیماً او را وادار به سکوت می‌کنیم، و راه سومی هم از نظر ما وجود ندارد. صریحاً با او حرف زدم و او هم صریحاً جواب داد. وقتی به او گفتم که شما یک رهبر مذهبی مورد احترام هستید ولی اجازه نمی‌دهیم رفتار شما سبب تیرگی روابط دو کشور گردد، شروع به پاسخ‌گویی کرد و در تجزیه و تحلیل خود و هدف‌هایش، تصریح کرد که در عین رهبر مذهبی بودن، به امور سیاسی هم آشنایی دارد و سیاست را به مذهب و امور مذهبی خود ترجیح می‌دهد. او اضافه کرد: هیچ‌وقت از نظرات سیاسی خود عدول و نزول نخواهد کرد و اگر دولت عراق مانع او شود، او عراق را ترک خواهد کرد و در جای دیگر به فعالیت خواهد پرداخت. به دنبال این مطلب بود که او را زیر نظر قرار دادیم. در آخرین نامه‌ای که نوشتید بار دیگر به فعالیت‌های خمینی و خالصی اشاره کرده بودید. خالصی را چون تبعه عراق بود، دستگیر کردیم و ممکن است تا پای دار هم برود. اما خمینی عراقی نیست، او را محدود کردیم و رسماً به منشی او تصریح کردیم که از امروز (روز ایجاد محدودیت) حق تماس گرفتن با هیچ ایرانی و عراقی را ندارد. تمام این اقدامات را به موقع به شما اطلاع دادیم. چند روز قبل او تقاضای خروج از عراق کرد و ما به او ویزای خروج دادیم و به شما هم اطلاع دادیم. چون او یک نفر خارجی است، هرگاه بخواهد خارج شود، ما نمی‌توانیم مانع حرکت او به خارج شویم. البته تا هنگامی که در عراق است، ما می‌توانیم مانع فعالیت او علیه ایران بشویم، اما هر لحظه ممکن است بخواهد خارج شود، اما در آن صورت ما جلو او را نخواهیم گرفت و تصمیم هم نداریم جلو او را بگیریم. موضوع جالب در این رابطه اینست که روزنامه‌های شما دائماً علیه ما مطلب می‌نویسند و تبلیغ می‌کنند که خمینی تحت فشار مقامات عراقی است. این مغایر تمایل ما و شما می‌باشد. در اینجا به سعدون شاکر پاسخ داده شد روزنامه‌های ایران علیه کشور ایران هم مطلب تحریک آمیز و برخلاف حقیقت می نویسند و دولت روی آنها کنترلی ندارد(۱) و برای نمونه دو شماره روزنامه‌های اطلاعات و کیهان با عکس خمینی در صفحه اول و عباراتی که با حروف درشت درباره او نوشته شده بود، ارائه گردید.(۲) شاکر جواب داد ما می‌دانیم روزنامه‌ها در ایران آزادی دارند، ولی ما هم به روزنامه‌های خودمان آزادی داده‌ایم[!]، اما اجازه نمی‌دهیم آنها علیه ایران چیزی بنویسند. به علاوه دموکراسی و آزادی تا حدی قابل تحمل است که به اساس و موجودیت لطمه نزند. هرگاه چنین حالتی پیش بیاید باید جدّاً مبارزه کرد. در اینجا وقتی سخن آقای سعدون شاکر به این مرحله رسید، با اغتنام فرصت اظهار گردید: ما با تشکر مجدد، درخواست داریم که شما فعلاً نسبت به خمینی روش ملایم‌تری درپیش گیرید تا بهانه از دست روزنامه‌ها خارج شود و آنها مستمسکی برای تبلیغات بیشتر نداشته باشند. ما برای دوستی و همکاری بین دو کشور اهمیت ویژه قائل هستیم و میل نداریم اقدامات و تحریکاتی از این نوع، به دوستی خدشه وارد کند و مشکلاتی را برای کشور دوست و برادرمان عراق در پی داشته باشد. ما میل داریم شما با کم کردن محدودیت روی خمینی، ضمناً ترتیباتی فراهم آورید که او هرچه ممکن است مدت بیشتری در عراق بماند و آثار تبلیغاتی ضدعراقی زایل شود. و به علاوه کمونیست‌ها که میل ندارند روابط دوستانه ما با عراق استمرار یابد، از این فرصت استفاده کرده و تحریکات می‌کنند.

آقای سعدون شاکر در پاسخ گفته‌های بالا اظهار داشت: به هرحال تبلیغات و تحریکات علیه ما و شما هر دو، شروع شده، ولی در مورد درخواست‌های شما درباره رفتار دولت عراق با خمینی تناقض وجود دارد: اولاً در شرفیابی سه هفته قبل سفیر عراق به حضور شاهنشاه آریامهر، هنگامی که سفیر از معظم‌له برای تشریف‌فرمایی به عراق دعوت به‌عمل آورده، شاهنشاه فرموده‌اند: چه‌طور ما می‌توانیم به عراق بیاییم در حالی که کسانی در عراق هستند که علیه ما فعالیت می‌کنند. ما متوجه شدیم که منظور شاهنشاه ایران، خمینی است. ثانیاً خود شما مکرر از مماشات ما نسبت به خمینی گله‌مند بوده‌اید و مصرّاً درخواست ایجاد محدودیت داشته‌اید. ثالثاً روزنامه‌های شما برخلاف این تمایل عمل کرده‌اند. به شاکر جواب داده شد قطعاً اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر این مطالب را هنگامی به سفیر شما اظهار فرمودند که سرویس عراق هنوز خمینی را کنترل نکرده بود و او به اقدامات اخلال‌گرانه خود ادامه می‌داد. سعدون ادامه داد: حالا که ما محدودیت را ایجاد کرده‌ایم، شما خواهان رفع آن هستید و این موارد با یکدیگر متناقض است. این را باید توجه داشت که خمینی جدّاً مصمم است فعالیت ضدایرانی خود را ادامه دهد و اقدامی که کرده‌ایم حالا تبلیغات علیه هر دو کشور شروع شده و اگر آزادش بگذاریم شدیدتر فعالیت خواهد کرد، و این، هم به زیان شما است و هم موجب ناراحتی ما. من باید برای اطلاع شما بگویم که با او شخصاً صحبت کرده‌ام و وی را به هیچ‌وجه آماده عقب‌نشینی نمی‌بینم. مطلب دیگر اینکه شما هر مطلبی بگویید ممکن است درباره آن بررسی کنیم، اما هرچه را بگویید نمی‌توانیم صحه بگذاریم. ما این درخواست جدید شما را در شورای فرماندهی انقلاب مطرح می‌کنیم و خواسته شاهنشاه و دولت ایران را مورد بررسی قرار می‌دهیم، ولی معلوم نیست که شورای فرماندهی انقلاب این موضوع را بپذیرد. آنچه از گفته‌های شما استنباط می‌کنم، آنست که می‌خواهید در عراق بماند و اگر بماند به نفع شما و مصالح شما است، اما اگر جای دیگری برود، بدتر است. اما عراق مایل است که خمینی از این کشور برود، اگرچه عقیده داریم که در جای دیگر مشکلات بیشتری فراهم خواهد کرد. نتیجه این آزمایش که به او آزادی بدهیم و بعد ببینیم آیا فعالیت را کم می‌کند، از قبل معلوم است، فعالیت او محدود نخواهد شد، وعقیده دارم که خودتان با او تماس بگیرید و کنار بیایید. خودش فرد سرسختی است، اما منشی او به نام محمود دعایی ذهن بازتری دارد و می‌توانید با او تماس بگیرید. من باز هم تأکید می‌کنم که ماندن خمینی در عراق، هم به ضرر شماست و [هم] موجب زحمت ما، و اگر بماند و آزاد باشد، فعالیت‌هایی خواهد کرد که باز سبب درخواست دوباره‌ای برای ایجاد محدودیت خواهد شد. در خاتمه می‌گویم که من موضوع را در شورای فرماندهی مطرح و درباره این موضوع اقدام می‌کنم و بعد نتیجه را با اطلاعاتی که در مورد خمینی به دست می‌آورم، به شما خواهم گفت.

این ملاقات خاتمه یافت و در ساعت ۲۰ روز ۵۷/۷/۱۱ بار دیگر برای ملاقات با مشارالیه دعوت به عمل آمد. وی اظهار داشت که خمینی تصمیم گرفته صبح روز ۵۷/۷/۱۲ با اتومبیل به کویت برود و مسافرت او حدود ده ساعت از طریق زمینی انجام می‌شود و ما اطلاع بیشتری نداریم، و اضافه نمود ضمناً چون برخی از اعضای شورای انقلاب در مرخصی هستند، معلوم نیست که شورا چه وقت تشکیل خواهد شد. به این ترتیب مذاکرات به پایان رسید و در حاشیه موضوع اصلی موارد زیر را لزوماً به استحضار می‌رساند:

۱- مقامات عراقی به ‌طور کلی از هیأت ایرانی پذیرایی گرمی به عمل آوردند و نوع استقبال و پذیرایی نشانه تمایل شدید آنان به ابراز خلوص و صمیمیت بود.

۲- کوشش داشتند در مذاکرات حسن‌نیت کامل نشان دهند و خود را علاقه‌مند به سرنوشت ایران معرفی کنند.

۳- از بودن خمینی در عراق با توجه به شرایط پیش آمده، ناراحت بودند و در باطن خواهان خروج [او] از عراق هستند، زیرا در بن‌بست قرار گرفته و با یک مشکل سیاسی لاینحل دست به گریبان هستند.

۴- در دادن اطلاعات در این مورد جدی هستند و سعی دارند هر اطلاعی را به موقع در اختیار بگذارند.

۵- این تصور هم به دور از واقعیت نیست که نخواسته‌اند بیش از این توقف خمینی را در عراق تحمل کنند و به طرقی او را در خارج شدن [از عراق] تشویق کرده‌اند.

۶- نسبت به تیمسار ریاست ساواک احترام شدید قائلند و میل دارند رابطه ایجاد شده را تحکیم بخشند و نشان می‌دهند که این حسن رابطه متضمن منافع دو طرف می‌باشد.

۷- در طول مدت به نحو بسیار مطلوبی وسائل سفر هیأت به نجف، کربلا و کاظمین را فراهم و در مورد زیارت عتبات عالیات، تسهیلات و استقبال قابل توجهی به عمل آوردند.

۸- هدایایی که به همراه هیأت بود به رئیس و معاون سرویس، رئیس رکن ۲ ستاد ارتش و پنج نفر از مقامات محلی داده شد، و به مأمورین گارد، خدمه منزل محل سکونت و راننده ها انعام مناسب پرداخت گردید. از طرف سرویس نیز هدایایی به من و آقای عطارپور و خلبان و خدمه هواپیما داده شد.

۹- به هنگام ورود هیأت به فرودگاه نظامی المثنی، معاون و دو نفر از کارمندان ارشد سرویس برای استقبال آمده و موقع برگشت دو نفر از کارمندان ارشد سرویس از هیأت بدرقه نمودند.

مراتب برای استحضار از عرض می‌گذرد.

معاون اطلاعات خارجی ساواک - کاوه

[پی‌‌نوشت:]

خیلی فوری

از اهمّ مطالب گزارشی شرف‌عرض تهیه گردد.(۳)

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

توضیحات سند:

۱- در آن مقطع زمانی، به خاطر شرایط انقلابی کشور، کنترل از دست رژیم شاه خارج شده بود.

۲- در اینجا لازم به ذکر است که تا پیش از این مقطع، به مدت حدوداً ۱۶ سال، چاپ هرگونه تصویر از امام خمینی در مطبوعات، خصوصاً روزنامه‌های پرتیراژی چون کیهان و اطلاعات، نه تنها سابقه نداشت، بلکه به کلی ممنوع بود.

۳- تصویر این گزارش هم در زیر آمده است.

 

اسناد بیشتر درباره هجرت امام خمینی(ره) از نجف به پاریس را در اینجا بخوانید


ما مایلیم که خمینی از عراق برود