10 شهریور 1393
امام صدر آخرین بار گفت به دیدار قذافی میرود/ وقتی قذافی موسی تقلبی را به ایتالیا فرستاد
نهم شهریورماه سال 57 و همزمان با بالا گرفتن شعله های انقلاب اسلامی در ایران، خبری جامعه لبنان را به شوک فرو برد. امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان که طی سالهای گذشته تلاش زیادی برای وحدت لبنان در برابر دشمن کرده بود هنگام سفر به لیبی مفقود شده بود.
متن زیر که به خاطر مفصل بودن آن در دو بخش در رجانیوز منتشر می شود برگرفته شده از کتاب «صخره سخت» است که تفصیلا به بررسی ماجرای ربوده شدن امام موسی صدر، تحلیل های مختلف راجع به ربوده شدن ایشان، پیگیری های پس از آن، و نهایتا تاثیر این مسأله بر روابط ایران و لیبی در سالهای اولیه انقلاب می پردازد.
در مرداد ماه 1357، امام موسی صدر در سفر دوره ای خود به کشورهای عربی - اسلامی جهت جلوگیری از تجاوزات اسرائیل به جنوب لبنان در کشور الجزایر به سر می برد. وی در آنجا با رئیس جمهور، و هواری بومدین، و محمد صلاح یحیاوی از رهبران جبهه ی آزادیبخش ملی دیدار و گفتگو کرد. در این دیدارها به وی پیشنهاد شد از کشور لیبی هم دیدار کند و سفر دوره ای خود را تکمیل نماید.
وی روز جمعه سوم شهریور 1357، 22 رمضان 1398 برابر 25 آگوست 1978، از الجزایر وارد لیبی شد. رسانه های خبری لیبی هیچ اشاره ای به حضور میهمان رسمی خود نکردند و از برنامه های او در این سفر هیچ خبری منتشر نساختند.
رباب صدر خواهر ایشان در مصاحبه ای در اینباره می گوید: «چون اسرائیل از اجرای قطعنامه 425 شورای امنیت و عقبنشینی از مناطق مرزی سر باز زده بود، امام موسی صدر وظیفه خود میدانست که اوضاع بحرانی لبنان و عمق خطر تهدیدکننده جنوب لبنان را به اطلاع رهبران کشورهای عربی برساند به همین منظور در الجزایر با هواری بومدین رئیس جمهور اسبق الجزایر گفتوگو کرد.
بومدین در پایان این ملاقات که بسیار صمیمانه بود، گفته بود: خواهش میکنم سفری هم به لیبی داشته باشید. چون قذافی اخبار ناصحیحی از جنگ لبنان دارد. برادرم این دعوت را پذیرفت ولی در مورد تعیین زمان سفر با تأمل برخورد کرد و حدود یک ماه بعد به کاردار لیبی اطلاع داد که مایل است سفر در تاریخ 25 /8/ 1978 انجام شود و ناگزیر به ترک لیبی پیش از 1 /9/ 1978 است تا بتواند به همسر بیمارش که در حال درمان در فرانسه است، رسیدگی کند.»
امام صدر روز جمعه 25 آگوست به همراه شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین (مدیر خبرگزاری لبنان) به لیبی سفر کرد و در هتل «الشاطی» طرابلس به عنوان میهمان رسمی دولت لیبی اقامت گزیدند. تا پنج روز بعد کسانی او را دیدهاند اما از آن به بعد هیچکس از او و همراهانش خبر ندارد. روز پنجم یک خودرو برای بردن آنها به دیدار سرهنگ قذافی به هتل آمد و بعد از رفتنشان خبری از آنها نشد.
حتی خود امام موسی صدر روزهای اقامت در لیبی با هیچ کس اعم از اعضای خانواده، مجلس اعلی و وزارت امور خارجه لبنان تماس نگرفت؛ و این برخلاف روال همیشگی ایشان بود. به دنبال آن، مجلس اعلای شیعیان لبنان از کاردار لیبی در لبنان خواستار اطلاعات در این مورد شد ولی او از جواب سرباز زد. چهار روز بعد توسط مجلس موضوع با نخست وزیر وقت لبنان، آقای سلیم الحُصّ، در میان گذاشته شد. او بیدرنگ کاردار لیبی را به حضور فرا خواند و خواستار جواب رسمی و فوری شد. یک روز بعد، از طرف کاردار لیبی جواب داده شد که امام موسی صدر و همراهانش (شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین) عصر روز 131 اوت 1978 با هواپیمای خطوط هوایی ایتالیا به شماره 881، لیبی را به مقصد رم ترک کرده اند.
جالب اینکه امام موسی صدر روز 30 اوت در هتل محل اقامت خود با نزار علی دیدار می کند وتوسط او نامه ای خطاب به خانواده اش می فرستد. «امام صدر و نزار علی در روز 30 اوت 1978 با یکدیگر در هتل دیدار می کنند.پس از انکه امام موسی صدر مطلع می شود نزار علی روز بعد یعنی 31 اوت با هواپیما به پاریس خواهد رفت، نامه ای کوتاه برای خانواده خود در پاریس می نویسد تا نزارعلی به آنها بدهد.امام در این نامه به خانواده خود بر می دهد که روز شنبه یا یکشنبه یعنی دوم یا سوم سپتامبر به پاریس سفر خواهد کرد. متن نامه بدین شرح است
صدری- حمید فرزندانم- ما خوبیم. انشاءالله شنبه یا یکشنبه به پاریس می رسم. امیدوارم بتوانم عصر جمعه یا بعد از ظهر شنبه برای مشخص کردن زمان رسیدن با شما تلفنی تماس بگیرم. به ام صدری هم این مطلب را اطلاع دهید. با بیروت با منزل حسینی به شماره 470 886 تماس بگیرید و به آنها هم اطلاع دهید.
به دکتر صادق و دکتر عصام هم اطلاع دهید تا منتظر رسیدن ما در پاریس باشند. ام صدری از سلامت و زمان رسیدن به پاریس او را مطلع کنید.» [1]
وقتی این حادثه مشکوک اتفاق افتاد در مرحله اول، مقامات دولت لیبی در مقابل سؤالات سکوت اختیار می کردند. بعد هم که مجبور به پاسخگویی شدند، در اظهارات آنان حتی در جوابها و عکس العمل های سرهنگ قذافی و بیانیه رسمی دولت لیبی که در تاریخ 18 سپتامبر 1378 صادر گردید، موارد ضد و نقیضی به چشم می خورد. از سوی دیگر دادستانی کل ایتالیا برای روشن شدن قضیه، در تاریخ 3/ 9/ 1978 دستگاههای بازرسی و امنیتی خود را در سطح وسیعی به کار گرفت و پس از دو هفته اعلام کرد امام موسی صدر و همراهانش با پرواز ایتالیا، لیبی را ترک نکرده و با هیچ وسیله نقلیه ای به این کشور نیامده اند و دولت آن کشور به طور رسمی این موضوع را به دولت لبنان و مجلس اعلای شیعیان ابلاغ کرد. همچنین نتیجه تحقیقات مقامات امنیتی لبنان نیز بر همین موضوع تأکید داشت. در تاریخ 15/ 2/ 1980 مقامات لیبی با استناد به تحقیقات ساختگی نیروی امنیتی خود، از مقامات ایتالیا خواستند در این باره تحقیقات قضایی به عمل آورند. دستگاه قضایی ایتالیا دوباره تحقیقات گسترده ای را انجام داد و در نهایت به نتیجه قبلی تأکید کرد و تحقیقات دستگاه امنیتی لیبی را غیر واقع و دروغ اعلام نمود.
نهایتا پس از پیگیری های مکرر لبنان وزارت امور خارجه لیبی در روز 17 سپتامبر در این رابطه بیانیه ای صادر می کند که متن آن به شرح زیر است:
«امام صدر از شخصیت های اسلامی بزرگ ورهبر شیعیان لبنان محسوب می شود ومیان او ولیبی روابط محکمی برقرار است که منشأ آن تجلیل واحترام نسبت به نقشی است که امام صدر در قلمروهای اسلامی وسیاسی در دنیای عرب وجهان اسلام ایفا می کند. وی بارها پیش از این لیبی دیدار کرده است. در روز 18/7/1978 عصام مکی نماینده امام موسی صدر که در آن هنگام در الجزائر بود، با سفارت تماس برقرار کرد وتمایل امام برای سفر به لیبی را اظهار کرد. سفارت ما در بیروت روز 19/7/1978 استقبال ما را از این سفر به ایشان ابلاغ کرد. در دیدار کاردار سفارت لیبی با امام، ایشان ضمن اشاره به اشتغالاتش در آن برهه زمانی پیشنهاد می کند که سفر در نیمه دوم ماه مبارک رمضان صورت گیرد وروز 25/8/1978 را برای سفر تعیین می کنند.
در تاریخ مذکور وی به طرابلس رسید و به گرمی مورد استقبال قرارگرفت. در ایام اقامتش دیدارهای متعددی صورت گرفت. سپس امام خواستار گرفتن بلیط برای سفر به رم وازآن جا به پاریس شد. لذا کمیته مردمی مستقر در فرودگاه بین المللی طرابلس، از خطوط هوایی ایتالیا، آلیتالیا، به شماره 881 به مقصد رم برای وی وهمراهانش عباس حسین بدرالدین ومحمد شحاته یعقوب جا رزرو کرد.
چون در این پرواز صندلی خالی وجود نداشت نمایندگان شرکت آلیتالیا بنا به درخواست کمیته مردمی فرودگاه خواستار تغییر صندلی دو تن از مسافران درجه یک به درجه توریستی شد که تا امام وهمراهانش بتوانند در قسمت درجه یک قرار بگیرند. این دومسافر آقای فالنتی کارمند شرکت آلیتالیا درطرابلس وخانم دونسلمان از ایتالیا بودند.
امام صدر با پرواز شماره 881 خطوط هوایی آلیتالیا روز پنجشنبه 28 رمضان 1398 هـ در ساعت 15/8 شب عازم رم شد. برادر احمد خطاب از دفتر ارتباطات عربی در کنگره عمومی خلق ونماینده کمیته مردمی فرودگاه ونماینده شرکت حمل ونقل آلیتالیا او را بدرقه کرد.
ساعت 10 صبح روز 12/9/1978 م نماینده شرکت آلیتالیا در طرابلس تلگرافی را از مدیر منطقه ای شرکت مذکور در بیروت دریافت کرد ودر آن جویای احوال مسافران پرواز 881 در تاریخ 31/8/1978 موسی، یعقوب وعباس شد. در پاسخ نماینده شرکت آلیتالیا در طرابلس تلگرافی را در ساعت 5/14 همان روز فرستاد وتأکید کرد که امام موسی صدر وشیخ محمد یعقوب وعباس بدرالدین با پرواز آلیتالیا به شماره 881 در تاریخ 31/8/1978 م طرابلس را به سوی رم ترک کرده اند.
دبیرخانه وزارت امور خارجه ضمن تأکید بر روابط برادرانه واستوار که میان امام موسی صدر واین دولت بوده است واحترام فراوانی که برای امام قائل است، اعلام می کند که امام طرابلس را به قصد رم ترک گفته است وتأکید می کند که شایعاتی را که برخی از مراکز مشکوک ومغرض می پراکنند، با هدف بر هم زدن اوضاع لبنان- این آخرین پایگاه انقلاب فلسطین- صورت می گیرد. از این رو جمهوری لیبی با تمام قوا در کنار نیروهای اسلامی ومترقی برای روشن شدن سرنوشت امام موسی صدر ونجات جان وی وهمراهانش می کوشد. در این خصوص ما در ارتباط مدام دولت ایتالیا هستیم که امام صدر با یکی از پروازهای آن بدان جا سفرکرده است ودولت لیبی به این قضیه اهمیت فراوانی می دهد.»
در واکنش به این بیانیه با وجودی که بیانیه وزارت خارجه لیبی در تاریخ 18سپتامبر 1978صادر شده است، جنبش امل ارائه پاسخ آن را تا زمان برگزاری کنفرانس مطبوعاتی آیت اللَّه شیخ محمد مهدی شمس الدین، به تعویق انداخت. این تأخیر بدان دلیل بود که جنبش امل نمیخواست پیش از پایان تحقیقات، لیبی را مسئول ربودن امام صدر معرفی کند اما پس از اتمام این تحقیقات، شیخ شمس الدین در آن مصاحبه، رسما لیبی را مسئول ربودن امام صدر معرفی کردند.
متن پاسخ جنبش امل بدین شرح است:
«1- همه ما میدانیم که امام موسی صدر پیش از این تنها یک بار به لیبی سفر کرده بودند و آن هم در سپتامبر 1975و برای شرکت در یک کنفرانس دینی - مذهبی در آن سفر، امام با قذافی دیدار کردند و قذافی از اختلاف نظرهایی که در دیدار با امام میان آن دو پیش آمد، ابراز ناراحتی کرد و برای آن که دیدار را پایان دهد، بر صندلی خود لم داد و چشمانش را بست و خود را به خواب زد (!) پس از آن دیگر هیچ ارتباط یا تماسی میان امام و دولت لیبی انجام نشد. همزمان با جنگ های داخلی لبنان، نخست وزیر لیبی سرگرد "عبدالسلام جلّود" به لبنان سفر کرد و در مدت اقامت دو ماهه خود در لبنان، یعنی ماه های ژوئن و ژوئیه 1976با بسیاری از شخصیت های لبنانی وابسته به جناح های مختلف سیاسی دیدار و گفتگو کرد از جمله آنان،پیر جمیل، رئیس حزب کتائب بود که جلود در تاریخ1976به مدت بیش از سه ساعت با وی دیدار و گفتگو کرد، اما هیچ گونه ملاقاتی میان او و امام صدر انجام نشد. چندی بعد، هنگامی که امام صدر و سرگرد جلّود به منظور تلاش برای عادی سازی روابط میان سوریه و جنبش مقاومت فلسطین، جداگانه به دمشق سفر کرده بودند، امام با جلود روبرو شد و از او به خاطر بی توجهی اش گله کرد. جلود نیز گفت که پس از بازگشت به لبنان، به دیدار امام خواهد رفت. اما پس از بازگشت آنان به لبنان در تاریخ 14ژوئیه 1976نیز هیچ گونه دیدار یا تماسی میان آن دو صورت نگرفت. از طرفی، همزمان با سفر جلّود به لبنان، برخی از روزنامه های لبنانی که با رژیم لیبی در ارتباط بودند، جنگ تبلیغاتی بیرحمانه و آشکاری را علیه امام صدر به راه انداختند. سازمان ها و انجمن های مرتبط با حکومت لیبی نیز اقدامات مشابهی انجام دادند.
2- سفر امام به لیبی بنا به پیشنهاد سران حکومت الجزایر انجام شد. امام موسی صدر برای تشریح اوضاع و شرایط حاکم بر لبنان و خطراتی که جنوب لبنان را تهدید میکرد، به چند کشور عربی از جمله الجزایر سفر کردند. در جریان این سفر، رهبران الجزایر به امام پیشنهاد کردند به لیبی برود و نظرات و پیشنهادهای خود را در رابطه با موضوعات مورد بحث، با مسئولان لیبیایی در میان بگذارد.
3- به هنگام ورود امام و همراهانش به لیبی، به جز آقای "احمد شحاتی"، مسئول دفتر روابط بین الملل کنگره خلق لیبی، کسی برای استقبال آنان در فرودگاه حاضر نشد. رسانه های این کشور نیز خبر ورود امام را بایکوت کردند، به گونهای که حتی کاردار سفارت لبنان در لیبی، چهار روز پس از ورود امام و همراهانشان، یعنی زمانی که آقای عباس بدرالدین برای اخذ ویزای فرانسه با وی تماس گرفت، از حضور آنان در لیبی باخبر شد.
در این سفر امام نتوانست با هیچ یک از مسئولان دولت لیبی به جز احمد شحاتی ملاقات کند. این در حالی بود که ایشان به دعوت رسمی دولت لیبی و به منظور دیدار با قذافی به این کشور سفر کرده بودند. سرانجام پس از شش روز انتظار برای تعیین زمان ملاقات، به ایشان اعلام شد که ظهر روز هفتم یعنی 31 اوت 1978برای ملاقات با قذافی تعیین شده است. امام صدر و همراهان در ظهر آن روز در حالی که به سمت محل دیدار با قذافی در حرکت بودند، مشاهده شدهاند. اما قذافی پس از آن مدعی شده است که آن دیدار در موعد مقرر انجام نگرفته و امام بدون ملاقات با وی از لیبی خارج شدهاند.
4- امام صدر و همراهانش قصد سفر به رم را نداشته اند، زیرا آقای عباس بدرالدین هنگامی که گذرنامه خود را برای اخذ ویزای فرانسه به "نزار فرحات"، کاردار سفارت لبنان در لیبی، ارائه کرده در خواستی برای اخذ ویزای ورود به ایتالیا مطرح نکرده است.از طرفی، اگر امام قصد سفر به رم را داشتند، گذرنامه خود را به آقای فرحات میدادند تا برای ایشان ویزای ورود به ایتالیا دریافت گردد. اما چنان که میدانیم، ویزای ایتالیا در تاریخ 31اوت 1978در گذرنامه ایشان درج شده است، یعنی همان روزی که گفته میشود ایشان از لیبی خارج شدهاند.
نکته مهم دیگر آن که اگر آقای بدرالدین تصمیم داشته همراه امام به رم سفر کند، چرا گذرنامه خود را به همراه گذرنامه امام و شیخ یعقوب، برای اخذ ویزای ایتالیا ارائه نکرده است؟ (آقای بدرالدین ویزای ورود به ایتالیا را در اختیار نداشته و در فرودگاه رم، ویزای موقت 48ساعته دریافت کرده است.)
پاسخ این پرسش آن است که آقای بدرالدین نیز قصد سفر به رم را نداشته است، زیرا اگر چنین تصمیمی داشت، به سادگی میتوانست گذرنامه خود را در کنار گذرنامه های امام و شیخ یعقوب که برای دریافت ویزا به سفارت ایتالیا در لیبی ارائه شده قرار دهد.
علت جدا ماندن گذرنامه امام و شیخ یعقوب از گذرنامه آقای بدرالدین، آن است که گذرنامه آقای بدر الدین برای دریافت ویزای فرانسه، نزد آقای فرحات ،کاردار سفارت لبنان بوده و همین نکته بیانگر آن است که گذرنامه های امام و شیخ یعقوب، در حالت عادی و طبیعی برای دریافت ویزا به سفارت ایتالیا تحویل داده نشده است. به همین سبب، آقای بدرالدین نیز نتوانسته با کاردار سفارت لبنان تماس برقرار کند و گذرنامه خود را از او پس بگیرد، یا از او بخواهد که ویزای ایتالیا را برایش دریافت کند. همین اوضاع مبهم و غیرعادی، سرآغاز ماجرای ناپدید شدن آنان است.
5- بلیط هایی که برای سفر به رم به نام امام و همراهانش صادر شده، از نوع توریستی (Tourist Class) بوده است. از طرفی، اینکه امام موسی صدر به حقوق دیگران تجاوز و از جای آنان استفاده کند، قابل قبول نیست. بدین ترتیب، عقلاً امکان ندارد که بپذیریم امام و همراهانش در بخش درجه یک (First Class)و در جای دیگران نشسته باشند. به علاوه چنانکه میدانیم،برای تمامی سفرهای امام، همواره بلیط های "درجه یک" تهیه شده است. نتیجه آن که تهیه بلیط های مذکور، با اراده و آگاهی امام انجام نشده است.
6- ملیت" و "شغل" مسافران، در بلیط ها درج نمیگردد. این در حالی است که آقای والنتی، که گفته میشود صندلی خود را در هواپیما به امام داده، "کارمند یک شرکت ایتالیایی" معرفی شده، اما نام آن شرکت را ذکر نکردهاند که خود جای پرسش و تأمل است. نتیجه آنکه تهیه کنندگان بیانیه ، وزارت خارجه لیبی لازم دیدهاند که برای اثبات سناریوی خود، دلیلی ارائه کنند و به همین سبب، نام دو نفر را ذکر کرده اند، اما این کار به شکلی ناقص و غیر عادی انجام شده، به گونهای که نه تنها هدف تدوین کنندگان این سناریو را تأمین نمیکند، بلکه این پرسش را پدید میآورد که "اگر ذکر دلیل و شاهد ضرورت داشته، چرا آدرس کامل آنان ارائه نشده است؟"، به ویژه آن که یکی از افراد مذکور که کارمند یک شرکت ایتالیایی است قابل شناسایی خواهد بود.
به هر تقدیر، مسئولان ایتالیایی در تحقیقات خود، محل اقامت آقای "والنتی" در ایتالیا را یافتند. او نیز اظهار داشت که صندلی خود را به کسی نداده و شخصی را با لباس روحانی در هواپیما مشاهده نکرده است.
قذافی در تاریخ 21سپتامبر 1978در دیدار با گروهی از شخصیت های اسلامی در دمشق، تصریح کرده است که موعد دیدار وی با امام، ساعت 1:30بعد از ظهر روز 31 اوت 1978بوده است، اما به وی خبر داده اند که امام لیبی را ترک کرده و او (قذافی) نیز با تعجب گفته است: «..اما قرار بود ما با هم دیدار کنیم!!»حال پرسش آن است که چگونه میتوان میان اظهارات قذافی و مطالب مندرج در بیانیه که زمان عزیمت آنان را ساعت 8:15شامگاه آن روز اعلام کرده، ارتباط منطقی برقرار کرد؟ زیرا در فاصله ساعت 1:30ظهر تا 8:15بعدازظهر، زمان کافی برای انجام ملاقات وجود داشته است.
این در حالی است که تعدادی از اتباع لبنان،که در زمان حضور امام در لیبی در آن کشور بوده اند، از جمله روزنامه نگاری به نام "اسعد مقدم"، تأکید دارند که امام و همراهانش را در حدود ساعت یک بعدازظهر روز 31اوت 1978در حال خروج از هتل و سوار شدن به اتومبیل مشاهده کرده اند امام نیز در پاسخ به پرسشی، گفته است که عازم دیدار با قذافی است.
7- آقای احمد الحطّاب که بنابر ادعای دولت لیبی، امام را در فرودگاه بدرقه کرده است کارمند عادی بخش تشریفات است. حال چگونه ممکن است امام صدر را که به اعتراف نویسندگان بیانیه یک "شخصیت بزرگ اسلامی" و "میهمان رسمی دولت لیبی" بوده، چنین شخصی بدرقه کند؟ با آن که مراسم استقبال از امام موسی صدر را مقام عالی رتبهای چون احمد شحاتی، مدیر کل امور بین الملل کنگره لیبی، انجام داده بود.
در این بیانیه چنین القا شده است که سفر امام و عزیمت ایشان از لیبی، در شرایط عادی و طبیعی صورت گرفته در حالی که قذافی در اظهارات خود در حضور شخصیت های اسلامی در تاریخ 21سپتامبر 1978در دمشق تصریح کرده است که آقای احمد الحطاب، «به طور تصادفی امام را در فرودگاه دیده و ایشان را بدرقه کرده است»!! نخست وزیر لیبی، سرگرد جلود نیز در تماس تلفنی با نخست وزیر لبنان، دکتر سلیم الحص در تاریخ 12سپتامبر 1978همین عبارت را تکرار کرده و افزوده است: «امام ناراحت بودند و زمان عزیمت خود را به اداره تشریفات اعلام نکردند و به همین علت، انجام مراسم بدرقه رسمی ممکن نبود.»
اکنون سؤال این است که چه اتفاقی رخ داده که موجب شده امام که به تعبیر مندرج در بیانیه، «میهمان دولت لیبی و یک شخصیت بزرگ اسلامی» بودهاند، ناراضی و ناراحت شوند؟ چرا دولت میزبان، از برنامه سفر ایشان آگاه نبوده؟ و چگونه میتوان تناقض میان این سناریو و بیانیه رسمی وزارت خارجه لیبی را توجیه کرد، در حالی که بیانیه مذکور تلاش میکند شرایط سفر امام را طبیعی و در خور شأن و جایگاه ایشان جلوه دهد و مدعی است که امام صدر، "مورد احترام و تکریم دولت لیبی" بودهاند؟به هر تقدیر، بیانیه مذکور چنین القا میکند که امام، چه خشنود و راضی و چه ناخشنود، به اراده و اختیار خود تصمیم به سفر گرفتهاند. اگر چنین است، چرا کاردار سفارت لبنان که با امام در ارتباط بوده از موضوع سفر ایشان آگاهی نداشته است؟
8- تحقیقات مسئولان ایتالیایی و نیز تحقیقات نیروهای امنیتی لبنان بیانگر آن است که کادر پرواز هواپیما، پس از مشاهده تصویر امام و همراهانش، حضور آنان در پرواز 881شامگاه 31اوت 1978از طرابلس به رم را رد کرده اند.
همچنین تلویزیون ایتالیا، عصر روز 25سپتامبر 1978بیانیه صادره از سوی شرکت "آلیتالیا" و مصاحبه انجام شده با خلبان هواپیما را پخش کرد که در آن، خلبان پرواز مذکور، حضور امام و همراهانش را در آن پرواز رد کرده است.
تحقیقات مسئولان ایتالیایی و نیروهای امنیتی لبنان بیانگر آن است که دو فرد مجهول الهویه، خود را به جای امام صدر و شیخ یعقوب معرفی کرده و در ساعت حدود 10صبح روز 1سپتامبر 1978به هتل "هالیدی این" شهر رم مراجعه کرده اند.جالب اینجاست که مسافران پرواز 881ساعت 23:30شب قبل، یعنی 31اوت 1978 از فرودگاه خارج شده اند. دو فرد مذکور پس از مراجعه به هتل و اجاره دو اتاق، هزینه یک هفته اقامت را پیش پرداخت کرده اند و چند دقیقه پس از ورود به اتاق، در حالی که چمدان ها و گذرنامه های امام و شیخ یعقوب را در اتاق ها جا گذاشته اند، از هتل خارج شدند و دیگر بازنگشته اند.
از سوی دیگر، چنان که از مدارک موجود در اداره امنیت فرودگاه رم برمی آید، در ساعت 23:35شامگاه 31اوت 1978ویزای 48ساعته به نام آقای عباس بدرالدین صادر شده و محل اقامت وی، هتل "ساتلایت" شهر رم درج گردیده است، با این توضیح که وی ساعت 11:40صبح روز بعد، 1سپتامبر 1978با پرواز شماره 490هواپیمایی آلیتالیا به "مالت" سفر خواهد کرد. در حالی که تحقیقات نشان میدهد که آقای بدرالدین در آن هتل اقامت نداشته و در پرواز مذکور به مقصد مالت نیز شخصی به این نام حضور نداشته است. بدین ترتیب، دولت ایتالیا و دولت لبنان و مسئولین چندین کشور عربی و غیر عربی دیگر، به این نتیجه رسیده اند که امام صدر و همراهانش هرگز به خاک ایتالیا وارد نشده اند.» [2]
پس از نشان دادن تصاویر امام موسی صدر و دو همراهش به افراد مختلفی مثل مهمانداران پرواز 881 به مقصد رم و کارگران هتل هالیدی رم،مشخص شد که چهره افراد مراجعه کننده با تصاویر بسیار متفاوت است. تحقیقات تکمیلی مقامات امنیتی لبنان و ایتالیا نشان می دهد که دو فرد گریم شده با همراه داشتن پاسپورت های امام صدر و شیخ محمد یعقوب خود را به جای آنها معرفی کرده و با پرواز شماره 881 راهی رم شده اند و پس از توقفی کوتاه در هتل، با جا گذاشتن پاسپورتها و چمدانها هتل را ترک کرده و ناپدید شده اند. سازمان امنیت لبنان در گزارشی خطاب به وزیرخارجه در شرح ماموریت هیات تحقیق و تفحص لبنانی در اینباره می گوید: «در ادامه هیات لبنانی تحقیق و تفحص از مدیر و کارکنان هتل را آغاز کرد. آنان در اظهارات خود عنوان کردند که در تاریخ 1 سپتامبر 1978 بین ساعت 9 تا 11 صبح دو نفر که یکی از آنان لباس روحانی و دیگری لباس شخصی برتن داشت با در دست داشتن گذرنامه هایی به نام موسی صدر و محمد یعقوب به هتل آمدند و با اجاره دو اتاق هزینه اقامت یک هفته ای را نیز پرداخت کردند؛ اما بیش از ده دقیقه در هتل نماندند و پس از آنکه فرد روحانی لباسهای خود را تغییر داد و لباس شخصی بر تن کرد بیرون رفتند و دیگر بازنگشته اند. عکس های امام صدر و شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین به مدیر هتل، کارکنان بخش های پذیرش و باربران و نظافتچی های هتل نشان داده شد و همه آنان بدون استثناء اتفاق نظر داشتند که مراجعه کنندگان به هتل، صاحبان عکس ها نبوده اند و این نشان می دهد که گذرنامه ها را افراد دیگری غیر از امام صدر و شیخ محمد یعقوب استفاده کرده اند.» [3]
مدتی بعد در 28 سپتامبر سازمانی موهوم به نام «سازمان لبنانی های سکولار برای لبنانی یکپارچه و سکولار» طی نامه ای ربودن امام صدر در ایتالیا را به عهده گرفت .نکته جالب توجه این بود که این نامه همزمان با نامه سفارت لیبی در ایتالیا که در آن بر ربوده شدن سیدموسی صدر در ایتالیا و احتمال دست داشتن دستگاههای امنیتی ایران و اسرائیل و آمریکا و سازمانهای تندرو آلمانی تاکید شده بود منتشر شد.
متن نامه به شرح زیر است: «سازمان، امام صدر را در تاریخ 31 اوت 1978 بلافاصله پس از رسیدن به رم در جایی ربود که قرار بود با سه نفر ایرانی مخالف حکومت شاه دیدار کند. این آدم ربایی به لطف همکاری عباس بدرالدین که عضو سازمان و هم اکنون در آمریکای جنوبی است صورت گرفته است. شیخ محمد یعقوب که می خواست از زندان رم فرار کند کشته شده است و به زودی محل دفن او را اعلام خواهیم کرد. صدر نیز هم اکنون در آمستردام است و ربودن وی آغازی است برای درهم کوبیدن پایه های ارتجاعی که لبنان را ویران ساخته است.امام خیانتکار است و به زودی محاکمه و با داوری مردم روبرو خواهد شد. بر کسانی که برای نجات امام می کوشند فرض است که به هتل ماریوت در امستردام و هتل شرایتون در بروکسل و هتل هالیدی در رم بروند و در این مورد تحقیق کنند»[4]
فارس