به کدامین گناه کودکان این پرواز را در آسمان تکه تکه کردند؟
یکشنبه 12 تیر سال 1367 بندرعباس.
هواپیمای ایرباس 300 متعلق به هواپیمای جمهوری اسلامی ایران که از تهران عازم دبی بود ( تهران- بندر عباس- دبی ) در فرودگاه بندرعباس به زمین نشست و طبق برنامه پیشبینی شده, قرار بود این هواپیما با شماره پرواز 655 با دویست و نود سرنشین (156 مرد 53 زن 57 کودک 2 تا12ساله و8 کودک زیر دو سال و 42 نفر با ملیتهای یوگسلاو، پاکستانی، هندی، عرب و 16 خدمه پروازی) در ساعت 10 صبح به مقصد دوبی پرواز کند.
ناوجنگی آمریکایی «وینسنس» در تاریخ هفتم خرداد از بندر «سان دیه گو» وارد خلیجفارس شده بود. «ایچنرمارک» قلب این رزمناو به شمار میرفت. وظیفه اصلی آن، کشف هدفهای پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور همزمان و کنترل آتش آنها بود، همچنین این رزمناو به موشکهای زمین به هوا با برد 408 کیلومتر نیز مجهز بود.
ساعت ۷:۱۱ صبح
ناو یواساس مونتگمرى گزارش وقوع ۵ تا ۷ انفجار در یک کشتى نفتکش لیبریایى را به مرکز عملیات نیروى دریایى ایالات متحده در خلیج فارس واقع در بحرین مخابره کرد. در این مرکز کاپیتان ریچارد مک کنیا دستور داد تا مونتگمرى مسیر خود را به سمت جنوب ادامه دهد و از قایقهاى مسلح ایرانی فاصله گیرد. در همین حال کاپیتان مک کنیا به کاپیتان ویل راجرز فرمانده ناوشکن موشک انداز وینسنس دستور داد تا یکى از بالگردهای خود را براى شناسایى قایق هاى مسلح اعزام کند، اما خود ناو در موقعیت قبلى آن در جنوب ناحیه مذکور به منظور پشتیبانى از ناو مونتگمرى باقى بماند. کمى دورتر در تنگه هرمز و در کاروان نفتکشهاى کویتى اسکورت شده به وسیله شناورهاى جنگى نیروى دریایى آمریکا، ناو یواساس سایدز به فرماندهى کاپیتان دیوید کارلسون، دستور گرفت تا در اسرع وقت خود را به ناو وینسنس برساند.
ساعت ۷:۴۲ صبح
ساعت ۷:۴۲ خلبان بالگرد ناو وینسنس گزارش داد که قایقهاى ایرانی با حالتى خصمانه به دور یک کشتى بازرگانى آلمانی گردش مىکنند. راجرز در واکنش به این خبر در وینسنس اعلام وضعیت فوق العاده مى کند و خود به مرکز جنگى ناو مىرود و دستور مىدهد که کشتى به سرعت به سوى محل شناور آلمانى رهسپار شود. اما بنا به گزارشهاى رسمى پیرامون حادثه ایرباس ایرانی، هیچ کشتى بازرگانى در محل مورد بحث، درخواست کمک نکرده بود. با نزدیک شدن وینسنس به آبهاى عمان، گارد ساحلى این کشور گزارش داد که قایق یا قایقهاى مسلح ایرانی آبهاى عمان را ترک کردهاند. اما به رغم گزارش گارد ساحلى عمان در مورد عدم وجود هرگونه خطر، ناو وینسنس مسیر خود را در کنار مونتگمرى به سوى شمال تنگه هرمز و به سمت قایقهاى ایرانی دنبال مىکند. چند دقیقه بعد، کاپیتان مک کنیا از اینکه ناو وینسنس ۴۰ مایل (۶۴ کیلومتر) بالاتر از محلى قرار دارد که مىبایست در آن مستقر باشد، متعجب شد. در تماسهاى رادیویى پس از آن، مک کنیا به طور موکد از فرماندهان هر دو ناو وینسنس و مونتگمرى مىخواهد که مجدداً به سوى جنوب خلیج فارس بازگردند.
دیوید ایونز، خبرنگار امور نظامى روزنامه شیکاگو تریبیون در این باره مىگوید:
روشن بود که در فرماندهى عملیات واقع در بحرین، کسى میل ندارد که کاپیتان راجرز وارد معرکه مذکور شود. کاپیتان مک کنیا در بحرین مى دانست که در چنین صورتى باید انتظار پیش آمدن مشکل را داشته باشد. در این حال راجرز دستور پیشین خود مبنى بر اعلان حالت جنگى در ناو را لغو کرد و دستور داد تا وینسنس به سمت جنوب باز گردد. اما با این همه از بالگرد خود خواست تا پشت ناو باقى بماند و به زیر نظر گرفتن قایقهاى ایرانی ادامه دهد
ساعت ۹:۱۰ صبح
با نزدیک شدن شناور های ایرانی به آبهاى سرزمینى خود، خلبان بالگرد ناو وینسنس گزارش کرد که شناور های ایرانی به سوى او تیراندازى کردهاند. در واکنش به این گزارش، راجرز بار دیگر در ناو حالت جنگى اعلام مىکند و مجدداً راهى شمال تنگه هرمز مىشود تا به شناور هایى که به سوى بالگردش تیراندازى کردهاند، پاسخ گوید. اما ایونز، مفسر نظامى روزنامه شیکاگو تریبیون اعتقاد دارد که این بالگرد آمریکایى بود که با کم کردن فاصلهاش باشناور های ایرانی، بیش از حدى که بدان مجاز بوده، قوانین درگیرى را نقض کرده و دست به انجام اقدامى خصمانه نسبت به واحدهاى سطحى ایرانی زده است.
کاپیتان کارلسون نیز در این مورد مىگوید:
«وقتى بخواهیم منطقى به موضوع نگاه کنیم، مىبینیم، بالگرد مورد اصابت قرار نگرفته بود و مىتوانست منطقه را با سرعت ترک کرده و ظرف چند دقیقه به ناو وینسنس باز گردد. هیچ ضرورتى نبود که ناو وینسنس با سرعت تمام به سمت شناور های ایرانی حرکت کند.»
کاپیتان راجرز حال آماده استقبال از دردسر است، اما هیچ دردسرى پیش روى وى وجود ندارد. در همین لحظات ناو وینسنس از میان دوشناورایرانی عبور مىکند ولى هیچ اتفاقى نمىافتد. راجرز در پى گرفتن اجازه از مرکز فرماندهى مستقر در بحرین بود تا با شناور های ایرانی درگیر شود. به گفته ایونز، در تمامى این دوره که در حدود ۳۰ دقیقه به طول انجامیده بود، بالگرد بدون آنکه آسیبى دیده باشد به ناو بازگشته بود و هیچ شاهد و مدرک محکمى دال بر انجام اقدامى خصمانه از سوى شناور های ایرانی علیه وینسنس یا بالگرد آن وجود نداشت.
به اعتقاد ایونز، در آن روز کاپیتان راجرز هدفى جز درگیرى با ایرانی ها را نداشت و در حال اجراى مانورهاى تحریک آمیزى بود تا زمینه را براى درگیر شدن با شناور های ایرانی به وجود آورد
ساعت ۹:۳۷ صبح
کاپیتان راجرز پس از آنکه به بحرین گزارش مىکند که قایقهاى ایرانى به کشتى وى نزدیکتر شدهاند بر سرعت آنها افزوده شده و آرایشى خصمانه گرفتهاند، درخواست اجازه براى درگیرى و آتش گشودن بر روى آنها را مىکند. فرماندهى عملیات این درخواست را مىپذیرد. کاپیتان کارلسون در این مورد تاکید مىکند که از دیدگاه او و افسرانش بر روى ناو سایدز، وینسنس به هیچ وجه در شرایطى قرار نداشت که لزوم درگیر شدن با آن قایقهاى کوچک ایرانى را توجیه کند. ایونز نیز در همین زمینه مىافزاید:
«وینسنس دست به مانورهایى زد که در موقعیت حمله به قایقها قرار گیرد در حالى که اجازه انجام چنین مانورهاى تحریک کنندهاى را نداشت و این عمل به طور آشکار با اقدام در دفاع از خود» متفاوت بود» در حقیقت تحرکات جنگى کاپیتان راجرز، پوششى بود براى گرفتن اجازه حمله به قایقهاى ایرانى بود.
ساعت ۹:۴۲ صبح
سرانجام در ساعت ۹:۴۲ قایقهاى ایرانى به سوى ناو وینسنس که در حال تعقیب آنها بود نزدیک شدند و یک دقیقه پس از آن توپهاى ناو آمریکایى به سوى قایقهاى ایرانى شلیک کردند. وینسنس با غرق کردن دو قایق ایرانى و صدمهزدن به سومى تعدادى از دریانوردان ایرانى را به قتل مىرساند. مقامات نظامی ایران واقعه را اینگون گزارش میکنند:
تعدادی از قایقهای تندروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مشغول گشتزنی در جنوب قشم بودند, با تهاجم نیروهای آمریکایی مواجه شدند. رزمندگان ایرانی نیز به مقابله با نیروهای آمریکایی مستقر در ناوها میپردازند. در جریان این درگیری چند فروند چرخبال آمریکایی برفراز قایقهای تندرو به پرواز درآمده و به سوی آنها شلیک میکنند. رزمندگان ایرانی، همزمان با مقابله با ناوهای آمریکایی به آتش چرخبالها نیز پاسخ میدهند و در این درگیری یک فروند چرخبال آمریکایی مورد هدف قرار گرفته و در آبهای خلیجفارس سقوط میکند.
ساعت 10 صبح (بندرعباس)
هواپیمای جمهوری اسلامی ایران پرواز 655 با 15دقیقه تأخیر در ساعت ۱۰:۰۵ از برج مراقبت فرودگاه بندرعباس تقاضای پرواز کرد، مدت پرواز تا دوبی 30 دقیقه و حداکثر 14 هزار پا تعیین شد. در ساعت ۱۰:۱۷ دقیقه، هواپیمای ایرباس 300 به پرواز درآمد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوجگیری تا ارتفاع 12 هزارپایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان به طور پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راههای هوایی ایران و امارات تماس داشت.
چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس 300 به منطقه کنترل هوایی امارات, در محلی به نام «مولبیت», خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به 14 هزارپایی صعود کند.
ساعت ۱۰:۲۲ دقیقه (خلیج فارس)
در این لحظه ناو وینسنس که خود را به بهترین و نزدیکترین موقعیت رسانده بود، به دستور ناخدا «ویل راجرز»، فرمانده ناو، موشک استاندارد 2 به سوی پرواز 655 شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو شده و در آبهای خلیجفارس سقوط کرد. با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دوبی، پیگیر سرنوشت پرواز 655 شده ولی آنها اظهار بیاطلاعی کردند. بلافاصله ستاد تأمین استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را آغاز کرد. با شناسایی دقیق محل سقوط, چرخبالها و شناورها به موقعیت 26و42 عرض شمالی و56 درجه و3 دقیقه طول شرقی منتقل شدند. بلافاصله پس از این واقعه, مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف 14 جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قراردادهاند. پس از روشن شدن نوع هواپیما, آمریکاییها ادعا نمودند در این مورد مرتکب اشتباه شدهاند, اما شواهد بعدی, این نظر آنان را مردود جلوه داد. مقامات نظامی آمریکا اعلام کردند که هواپیمای ایرباس در خارج از دالان هوایی پرواز میکرده و رزمناو آمریکایی نیز هفتبار اخطار رادیویی برای هواپیمای ایران مخابره کرده ولی جوابی دریافت نکرده است!
کاپیتان کارلسون، فرمانده سابق ناو سایدز در این مورد معتقد است که ایرباس ایرانى علاوه بر علائمى که مبنى بر غیرنظامى بودن خود مىفرستاده با سرعتى کم در حال اوج گرفتن بود و حتى اگر در چنین شرایطى نیز آن را به عنوان یک جت اف 14 شناسایى مىکردند باز من تردید دارم که یک هواپیماى اف 14 میتوانست تهدید سطحى را متوجه ناو وینسنس یا سایدز یا هر شناور دیگرى کند. اپراتورهاى رادار ناو هواپیمابر فورستال نیز هواپیماى مزبور را به عنوان یک هواپیماى بازرگانى شناسایى کردند. جتهاى جنگنده اف 14 مستقر بر روى ناو فورستال مىتوانستند در صورتى که کاپیتان راجرز درخواست مىکرد، با شناسایى چشمى هواپیماى ایرانى از فاصله نزدیک از غیرنظامى بودن آن اطمینان حاصل کنند، ولى زمان براى این کار هم سپرى شد.
ادعاهای رسمی دولت امریکا مبنی بر غیرعمدی بودن ماجرا و دلایل رد آن
این ادعا به دلایل زیر, غیر قابل قبول بود, زیرا:
1ـ قطعات متلاشی شده هواپیما و اجساد سرنشینان آن در سطح وسیعی از آبهای سواحل جنوبی جزیره هنگام, درست در داخل آبهای ایران پراکنده شده بودند. این محل درست در زیر مرکز دالان هوایی بینالمللی بندرعباس دوبی (آمبر56) قرار دارد و نشان میدهد که هواپیما درست در مسیر پیشبینی شده درحال پرواز بوده است و همانطورکه چهارسال بعد روزنامه «نیویورک تایمز», در گزارشی که حاوی چندین نکته تازه بود, گفت که ناو وینسنس در آبهای فلات قاره ایران بوده است نه در آبهای بینالمللی و پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) در آن زمان بر این حقیقت سرپوش گذاشته است. همچنین دریاسالار «ویلیام کراو» رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا در دوره زمامداری ریگان در گفتگو با شبکه «بی بی سی» تأکید کرد, ناو وینسنس بدون هیچ دلیل روشنی با وجود برخورداری از توپها و موشکهای دوربرد به کمانه آبهای ایران آمده بود. این نشان دهنده آن است که ناو به عمد برای عمل سوء آماده شده بود.
2ـ هواپیمای مسافربری ایرباس از نظر حجم, شکل, اندازه و توانایی پرواز کاملاً با هواپیمای F-14 متفاوت است.
3ـ با توجه به ارتباط کلامی و ارتباط ناوبری هر هواپیمای بازرگانی و مسافربری, ناو آمریکایی میتوانست به راحتی با شنیدن مکالمات خلبان به ماهیت هواپیمای مسافربری پیببرد.
4ـ مقامات ناو آمریکایی ادعا کردهاند که سه اخطار روی باند نظامی فرستادهاند ولی پاسخی دریافت نکردهاند. مسلماً اخطار نظامی ارسال شده به گوش خلبان 655 نرسیده است, ولی سه اخطار روی باند غیرنظامی (اضطراری) را هیچ منبع غیرنظامی دریافت نکرده است و از آنجا که کلیه خلبانان دو منطقه همیشه در این باند به گوش هستند, این ادعایی واهی مینماید. مقامات آمریکایی (که سرنگونی یک هواپیمای مسافربری کرهجنوبی در سال 1362 را «بربریت» نامیدند و خواستار تحریم بینالملل خطوط هواپیمایی شوروی سابق شدند.[۱]) پس از ارتکاب حمله به هواپیمای مسافربری ایران، سعی کردند با طرح ادعاهایی, فاجعه را کوچک و کشتار 290 انسان را (که در نوع خود در تاریخ هواپیمایی غیرنظامی بیسابقه است), امری عادی جلوه دهند.
نظرات مخالف بعضی کارشناسان نظامی آمریکا
کاپیتان دیوید کارلسون فرمانده ناو سایدز در این مورد نظر دیگرى دارد. به اعتقاد او هیچ راهى وجود نداشته که خلبان ایرباس ایرانى بداند که بر روى ناحیهاى پرواز مىکند که فرمانده یک ناو آمریکایى تصمیم مىگیرد با چند قایق کوچک تندرو وارد زورآزمایى شود. کارلسون اضافه مىکند: «من اعتقاد دارم که چنانچه وینسنس با قایقهاى تندرو درگیر نمىشد، در شرایطى قرار نمىگرفت که علائم رسیده از یک هواپیماى مسافربرى را به عنوان یک جت جنگنده تلقى کند و ما امروز درباره این حادثه سخن نمىگفتیم.» دریادار بازنشسته یوچین لاروک از مرکز اطلاعات دفاعى نیز با اظهار نظرى مشابه مىگوید: «ناو وینسنس اصولاً نمىبایست براى عملیات به خلیج فارس اعزام مىشد. ما در حال جنگ با ایران نبودیم و هیچ اعلان جنگى میان دو کشور وجود نداشت. هواپیماى ایرانى در یک محدوده هوافضاى بینالمللى بر فراز آبهاى بینالمللى بود و آمریکا حق نداشت آن را براى هر هواپیماى مشکوک یا غیرمشکوک منطقه جنگى اعلام کند، زیرا رسماً با ایران در حال جنگ نبود. دلیلى هم وجود نداشت که ایرباس ایرانى به پیامهاى هشدار ما پاسخ دهد.» دریادار بازنشسته، یوجین کارول پیرامون عواملى که موجب تصمیمگیرى اشتباه و سرنگونسازى ایرباس ایرانى شد، معتقد است که حادثه هدف قرار گرفتن ناو یواساس استارک به وسیله یک جت جنگنده عراقى چند ماه پیش از آن، و عدم اتخاذ تدابیر دفاعى کافى و به موقع از سوى خدمه استارک به تصور آنکه خلبان عراقى آنها را هدف قرار نخواهد داد، نوعى فشار عصبى را براى خدمه وینسنس به وجود آورده بود. ذهنیت ناخداى کشتى این بوده که با تهدیدى روبهرو است و قبل از دیر شدن مىبایست درباره اقدامى مقتضى تصمیم گیرد. کاسپار واینبرگر، وزیر دفاع وقت ایالات متحده نیز با ابراز نظرى مشابه مىگوید: «کمبود وقت از لحظه اى که هواپیما به عنوان هدفى تهدید کننده شناسایى شد تا زمانى که خدمه باید تصمیم به شلیک یا عدم شلیک به آن را مى گرفتند، موجب شتابزدگى در اخذ تصمیم شد.» دریادار کارول در ادامه سخنان خود تاکید مى کند که کاپیتان راجرز هرگز ایرباس ایرانى را ندیده بود، او تنها علائم الکترونیکى و اطلاعات نقل قول شده به وسیله خدمه اش را براى تصمیم گیرى نهایى در اختیار داشت که روشن است اطلاعاتى اشتباه و نادرست بود. در مقابل کاپیتان کارلسون، ضمن آنکه تائید مى کند، راجرز بر پایه اطلاعاتى که در اختیارش گذاشته شده بود تصمیم به سرنگون سازى ایرباس ایرانى گرفت، این سئوال را مطرح مى کند که چرا اطلاعات مذکور اینچنین و تا این حد اشتباه بوده است. جان مک کین، سناتور جمهورى خواه از ایالت آریزونا و خلبان سابق نیروى دریایى و اسیر جنگى سابق در ویتنام که عضو کمیسیون تحقیق پیرامون حادثه سرنگون سازى ایرباس ایرانى نیز بود، عقیده دارد: «ترکیب تکنولوژى پیشرفته و خطاى انسانى تصمیم گیرندگان کم تجربه، خطرناکترین سناریو ممکن را به وجود مى آورد. زیرا بدون در اختیار داشتن توانایى «سیستم اجیس» که ناو وینسنس داراى آن بود، مسلماً با عواقبى که دچار آن شد، مواجه نمى شد.» کاپیتان کارلسون با تائید این نظر تاکید مى کند، وقتى که به اندازه کافى روى کیفیت آموزش و تمرین شرایط خاص، نظیر آنچه در ۳ جولاى ۱۹۸۸ رخ داد، تاکید نداشته باشیم و آدم هاى آموزش ندیده را مسئول کار با سیستم هاى بسیار پیچیده و مرگبار سازیم، شرایط بسیار خطرناکى پدید مى آید. دیوید ایونز، مفسر نظامى شیکاگو تریبیون نیز معتقد است که سیستم شناسایى و هدایت آتش ناو وینسنس، در آن روز سوم جولاى، روى کنترل خودکار نبود و خطاى انسانى و قضاوت نادرست موجب سرنگونى ایرباس ایرانى شده و چنانچه کنترل در حالت اتوماتیک بود، دلیلى براى اشتباه در شناسایى هواپیما وجود نداشت و این فاجعه انسانى رخ نمى داد. به عقیده ایونز، برگزارى یک دادگاه نظامى براى ناخدا راجرز و عملکرد او در حادثه سرنگون کردن یک جت مسافربرى با ۲۹۰ سرنشین بى گناه امرى عادلانه محسوب مى شد، ولى ایالات متحده در مقابل دیدگان ایرانیان، در پایان خدمت راجرز به وى مدال اعطا کرد و هیچکدام از خدمه وینسنس تحت پیگرد قانونى قرار نگرفتند.
بعد از فاجعه
هیچکدام از خدمه جنگی ناو متخاصم تحت پیگیرد قرار نگرفتند و حتی فرمانده ناو نیز در پایان خدمت خود مدال گرفت.
ایالات متحده آمریکا هیچگاه بخاطر این حادثه تاسفبار رسماً از ایران عذرخواهی نکرد.
در مورد اینکه دو تا هواپیمای اف در سایه این ایرباس قایم شده بودند و این حرفهای مزخرف قبلا به صورت کاملا فنی بحث کردیم و همه اهل اویشن که اطلاعات کافی دارند هم تائید میکنند که همچین چیزی امکان نداره رخ داده باشه. هر کامنت توهین آمیز رو پاک نمیکنم چون عادت به این کار ندارم ولی نویسندش بن میشه اگر اخترام و ادب رو رعایت نکنه
www.airplanecrash.blogfa.com