12 بهمن 1394

تحویل بازرگان به فرمانداری نظامی


تحویل بازرگان به فرمانداری نظامی


فرماندارى نظامى تهران درباره غیر نظامى مهدى فرزند عباسقلى آقا شهرت بازرگان بازگشت به : 19728/2 ـ 23/6/34

تاریخ 4/7/34

اداره : لشکر 2 زرهى مرکز شماره : 4397

دایره : (ستاد ـ رکن 2)



بازداشتى نامبرده بالا روز 23/6/34 از زندان مرخص و به آن فرماندارى نظامى معرفى گردیده است.

از طرف فرمانده لشکر 2 زرهى مرکز ـ سرتیپ بختیار1 سرهنگ ستاد زاهدى بایگانى شود.

18/7/34

6/7 ـ رکن 2

100 ـ 4455









1ـ تیمور بختیار در سال 1293 ه ش در یکى از ایلات بختیارى چشم به جهان گشود، پدرش فتحعلى بختیار از خوانین بزرگ بختیارى و نیاى بزرگ او جعفرقلى خان بختیارى بود. بختیار تحصیلات خود را تا سیکل در اصفهان گذراند و سپس همراه با شاپور بختیار براى ادامه تحصیل به بیروت رفت. پس از پایان تحصیلات مقدماتى یکسال دوره مهندسى دید و سپس براى تحصیل در مدرسه نظامى سن سیر به فرانسه رفت. دو سال بعد این مدرسه را با درجه ستوان دومى ترک کرد و به ایران بازگشت و در هنگ جمشیدآباد تهران مشغول به کار شد. وى در خدمت نظام در هنگ‏هاى سوار به عنوان بهترین افسر جوان شناخته شد تیمور بختیار بعد از مدت کوتاهى براى ادامه خدمت به زاهدان منتقل شد و مقارن جنگ جهانى دوم وى به اصفهان منتقل و سپس در سال 1321 با درجه سروانى به تهران بازگشت صلاحیت و قابلیت‏هاى فردى بختیار به زودى از او یک فرمانده هنگ ساخت. به طورى که در سال 1325 به فرماندهى هنگ سوار حمله رسید. در جنگ جهانى دوم که ایران توسط قواى روسى و انگلیس اشغال و کنترل شد و تحریکات تجزیه‏طلبى در کشور شکل گرفت بختیار از جمله افرادى بود که علیه تجزیه‏طلبى کمونیست‏ها در آذربایجان مبارزه کرد. وى در این زمان با درجه سرگردى فرمانده هنگ سوار شاپور بود. در جریان رفع غائله آذربایجان، بختیار به طور داوطلب براى سازماندهى نیروهاى پارتیزانى ضد حکومت آذربایجان و کردستان به منطقه خمسه زنجان که زیر نفوذ برادران ذوالفقارى بود اعزام شد وى در حوالى مراغه در ستون دوم تحت امر سرلشگر ضرابى داوطلب سرکوب یک پایگاه فرقه دمکرات شد. جنگ سختى درگرفت و به کمک ذوالفقارى‏ها به جسارت کامل به دمکراتها حمله کرد و تعدادى را کشته و بقیه را فرارى داد این نبرد تنها نبرد واقعى علیه نیروهاى دمکرات بود و تیمور به خاطر این شهامت به درجه سرهنگى و اخذ نشان نایل شد. سپس سرهنگ دوم بختیار براى ادامه تحصیل به دانشگاه جنگ مى‏رود و در سال 1329 با احراز شاگرد اولى و کسب نشان درجه اول دانش به سمت رئیس ستاد لشگر گارد شاهنشاهى تحت فرماندهى حسین منوچهرى (بهرام آریانا) مشغول کار مى‏شود. یکى از رویدادهایى که منجر به محبوبیت و ترقى بیشتر بختیار شد، دفع غائله ابوالقاسم‏خان بختیارى است. ابوالقاسم خان عموى تیمور بختیار از خوانین با نفوذ ایلات بود. وى در سال 1321 تیپ اعزامى ارتش را خلع سلاح و نابود کرد و هرازگاهى علیه حکومت نافرمانى‏هایى داشت. دکتر محمد مصدق نخست‏وزیر وقت سرهنگ بختیار را مأمور سرکوب غائله ابوالقاسم‏خان کرد. انجام موفقیت‏آمیز این مأموریت او را به فرماندهى یکى از تیپ‏هاى تهران رساند. ولى با تصمیم دکتر محمد مصدق مبنى بر انحلال لشکر گارد و انجام تغییراتى در پادگانها، سرهنگ بختیار به فرماندهى تیپ زرهى کرمانشاه منصوب شد. در جریان 28 مرداد 32 تیپ زرهى کرمانشاه به فرماندهى بختیار عازم تهران مى‏شود عده‏اى معتقدند این حرکت به دنبال تقاضاى سرلشکر زاهدى براى کمک به کودتاگران صورت گرفت، برخى معتقدند بختیار افسر فرصت‏طلبى بود. او به سمت تهران حرکت کرد و در صورت پیروزى هر گروهى او به آنها مى‏پیوست. در تاریخ 5/10/1332 به‏عنوان فرماندار نظامى تهران انتخاب شد و در این مقام (بنابر آنچه که فردوست گفته) از هیچ جنایتى فروگذارى نمى‏کرد او در سال 1338 به درجه سپهبدى رسید و سرانجام در تاریخ اول فروردین 1340 از کار برکنار و در اول مهرماه 1340 بازنشسته شد. و در ششم بهمن‏ماه 1340 ایران را ترک کرد و نهایتا در سال 1349 به قتل رسید.

سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، ج اول، مرکز بررسى اسناد تاریخى وزارت اطلاعات، ص 4 ـ8