اصلاحات ارضی در روسیه از رویا تا واقعیت


 

معمولا مالکیت خصوصی زمین و آزادی‏ سیاسی همراه با یکدیگر حرکت می‏کنند،ولی در روسیه چنین نیست،زیرا این قدرت‏ها هستند که‏ در مورد زمین تصمیم می‏گیرند و نه مردم، همیشه نیز همینطور بوده است.پیش از روی‏ کارآمدن کمونیسم هم یک ذره روحیه‏ عمومی‏گرایی وجود داشت و یک دنیا کاپیتالیسم. حاکمان روسیه-از تزارها گرفته تا کمونیست‏ها یا دیوانسالاران پس از شوروی-هرگز به مردم خود اجازه ندادند که از اساسی‏ترین حقوق مالکیت‏ خویش به‏طور کامل استفاده کنند.
از زمان فروپاشی شوروی در سال 1991، مالکیت خصوصی زمین به یک سوژه کلاسیک‏ تبدیل شده است،یعنی تنها یک نظریه است و عملا وجود ندارد،البته تنها یک نظریه است و آمده است.در سال 1993 بوریس یلتسین،رییس‏ جمهور وقت روسیه،طی فرمانی تا حدی فضا را بازتر کرد و اصول اساسی مالکیت خصوصی را مورد تاکید قرار داد،ولی تاکنون هیچ نوع مقررات‏ مدون و کاملی در مورد نحوه استفاده از زمین‏ اعمال نشده است.اکنون نیز ولادمیر پوتین، رییس جمهور روسیه،و دولت او درصددند تا طرحی نو دراندازند.قرار است به زودی قوانین‏ جدید در دوما یا همان مجلس ملی مطرح شود،ولی‏ موانع بازدارنده همچنان به قوت خود باقی هستند. مشکل عمده اینست که منافع حاصله از این‏ تصمیم آنقدر زیاد است که همه را اغوا می‏کند. زمین برای دیوانسالاران در حکم منبع بزرگ پول‏ و قدرت محسوب می‏شود.حال اگر می‏خواهید خانه بسازید،باید رشوه بدهید.اگر قرار است یک‏ کارخانه متروکه را بخرید و آن را به چیز دیگری‏ تبدیل کنید،ناچارید خیلی بیشتر بپردازید،و چنانچه قصد داشته باشید که یک ویلای بزرگ در خارج از مسکو بسازید،این‏بار احتمالا نیازی‏ نیست چیزی بدهید،زیرا اینجور چیزها جزو امتیازهای مقالات رده‏بالا و قدرتمندان رابطه‏دار است. در استان‏های روسیه،زمین در ردیف نظام‏ مالیاتی قرار دارد و برای رهبران محلی و دوستانشان به‏عنوان منبع عظیم کنترل و حمایت‏ تلقی می‏شود.مالکیت زمین‏های دولت فدرال- که به وزارتخانه‏ها،نیروهای مسلح و دستگاه‏های‏ امنیتی تعلق دارد-بسیار گشترده و سرّی است و غالبا به خاطر راحتی و منافع شخصی مقامات‏ رسمی مورد سوء استفاده قرار می‏گیرد.در این‏ میان،مقامات دولتی از دسترسی آسان مردم‏ برای ثبت املاک هیچ استقبالی نمی‏کنند.
مشکل سوم اینست که طرفداران سیاست‏ کشاورزی از دگرگونی تشکیلات کشاورزی پس از شوروی نگرانند.بقایای مزارع دولتی و اشتراکی باعث‏ به وجود آمدن شرایط وحشتناک برای کارگران، سرمایه‏گذاری اندگ و بازده ناچیز شده است،ولی در مقابل،سود سرشاری برای روسای مزارع و دوستانشان به همراه داشته است.هر اقدامی که‏ باعث شود کشاوزران خصوصی روی 200 میلیون‏ هکتار زمین‏های کشاوزری روسیه به نوایی برسند و چه به صورت فردی یا واحهای کشاورزی‏ پیشرفت کنند،نوعی تهدید محسوب می‏شود، اگرچه در بخی مناطق مانند ساراتف و تاتارستان، فرمانداران محلی پا را فراتر گذاشتند و زمین‏ها را خصوصی کردند و نتایج امیدوارکننده‏ای نیز گرفتند. سیاستمداران ملی‏گرا،ملاّک وچپی اصلاحات‏ زمین را نوعی تجاوز به سنت روسیه می‏دانند. آنها معتقدند که نظام اشتراکی چرخه طبیعی امور در زمین‏های خارج از شهرهاست.ولی نگرانی‏های‏ جدی‏ای نیز وجود دارد.
برخلاف صنایع،که اکثرا در تصرف و مالکیت‏ مجموعه‏ای از مدیران عصر شوروی قرار دارد، بیشتر زمین‏ها حد اقل هنوز هم به‏طور اسمی در تصرف اشتراکی مردم عادی است.الکساندر سولژنیتسین،یکی از مخالفان شوروی سابق، اخیرا گفته است که ظهور بازار آزاد زمین‏های‏ کشاورزی به سود"دستان طمع‏کار سارقانی‏ خواهد بود که میلیاردها روبل از شوروی‏ دزدیده‏اند"او و دیگران از این نگرانند که اگر کشاورزی در اختیار تجارت پیشه‏ها قرار بگیرد، طبقه جدیدی از دهقانان بی‏زمین ظهور پیدا کند. با این‏حال،این مبحث دور از واقعیت به نظر می‏آید،حتی اگر زمین‏های کشاورزی تماما خصوصی می‏شدند و خرید و فروش آنها به آسانی‏ انجام می‏گرفت،به‏خاطر تقاضا و قیمت‏های‏ بسیار پایین و عرضه بسیار بالا،تغییر و دگرگونی‏ اندکس روی می‏داد.کشاورزان خصوصی که‏ تعدادشان حدود 260000 نفر است،تقریبا یکدهم مجموع کشاورزان کار می‏کنند،ولی‏ مشکلات بسیار زیادی دارند و تعدادشان هم‏ روزبه‏روز کمتر می‏شود.
مقررات جدید تنها مربوط به زمین‏های‏ شهری می‏شود،اگرچه هیچگونه محدودیت‏ مستقیمی برای زمین‏های کشاورزی نیز در این‏ مقررات وجود ندارد.اصلاحات شهری از پشتیبانی‏ مردم برخوردار است،زیرا مالکان خانه‏ها و صاحبان کسب و پیشه طالب امنیت مکانی‏ هستند که اموالشان روی آن قرار دارد،ولی‏ در این‏جا هم موانعی وجود دارد.یکی از آنها بررسی اداره ثبت و ممیزی املاک در مورد تعریف‏ مشخصی از هر زمین است.این کار در برخی از شهرها بسیار خوب انجام می‏شود،ولی در بقیه‏ خیلی ابتدایی و کند است.
یکی دیگر از مشکلات،تصمیمگیری در مورد نحوه استفاده از ارضی است.این مورد حتی در کشورهایی که خدمات عمومی بسیار صادقانه‏تری‏ نسبت به روسیه دارند نیز توام با فساد است، چه رسد به روسیه.حتی اگر در قانون جدید، مقرراتی برای تغییر کاربردی زمین،مثلا از صنعتی‏ به مسکونی گنجانده شود،دیوانسالاران روبرو شود،یک اقدام‏ سمبولیک امیدوارکننده محسوب می‏شود.ولی‏ برای تحقق آن به حمایت سیاسی نیاز هست، چیزی که در حال‏حاضر چشم‏انداز چندان روشنی‏ در روسیه ندارد.


مجله اکونومیست،مارس 2001 به نقل از : مجله نامه اتاق بازرگانی - آذر 1380 - شماره 404