20 اردیبهشت 1393

ماجرای برخورد کومله با یک ماموستای کرد


ماجرای برخورد کومله با یک ماموستای کرد

عناصر ضد انقلاب مانند کومله و دموکرات در اوایل پیروزی انقلاب  اسلامی، غیر از آن دسته از مردم که از روی ناآگاهی و یا اجبار با گروهک‌‌ها همکاری می‌کردند با انکار ضروریات دین و ارتکاب به اعمال وقیح و ضد اسلامی به صورت علنی مانند شراب‌خواری، روزه‌خواری، سوزاندن و پاره کردن قرآن، هتک حرمت مساجد و... جایی برای شک در ارتداد خود باقی نگذاشتند. حال آنکه آن‌ها سنگ مذهب را به سینه می‌زدند و از منادیان و مروجان اختلاف بین مذهب شیعه و سنی بودند. آن‌ها با ایجاد نفاق و اختلاف بین شیعه و سنی، بغض، کینه، دشمنی، نفاق نژادی و مذهبی را بین مردم منطقه پرورش می‌دادند. در مقابلشان مردم انقلابی و ولایت‌مدار کشور مقاومت کرده و برای زنده ماندن ارزش‌های انقلاب اسلامی در میان مردم به روشنگری می‌پرداختند.

کومله و دموکرات در مقابل مقاومت مردم انقلابی، کشتار وحشیانه و جنایات فجیعی را خلق می‌کرد تا با ایجاد رعب و وحشت در دل مردم، آن‌ها را از ادامه مسیر انقلاب اسلامی و اندیشه‌های ناب رهبر انقلاب امام خمینی(ره) منصرف کند اما مردم بیدار و ولایت‌مدار از خون خود گذشتند تا حیات این گروهک‌ها و عناصر ضدانقلاب را به فروپاشی برسانند. شهرهای مناطق غرب و شمال غرب کشور در آن زمان ناامن بود اما خون شهیدان کشور که در این راه نثار انقلاب شد، منطقه را به امنیتی ماندگار رساند. در ادامه خاطره‌ای از مرضیه دباغ حدیدچی در کتاب «اوج مظلومیت» از شهادت یکی از افرادی که حامی انقلاب اسلامی بود می‌آید:

در یکی از روستاهای اطراف بیجار خانمی به سپاه مراجعه و اعلام کرد شوهرش را چند روزی است که کومله‌ها با خود برده‌اند. چگونگی حادثه را پرسیدم گفت: «چهار شب پیش شوهرم وقت مغرب بعد از وضو آماده شده بود که به مسجد برود. صدای در خانه آمد چند نفری وارد خانه شدند و گفتند دعوایی سرجاده پیش آمده که باید شما بیایید و وساطت کنید. او را به این بهانه بیرون بردند و تا الان خبری از او نیست.

از او پرسیدم «شوهرش که و چه کاره بوده است؟» گفت: «او ماموستای ده بود و در مسجد نماز می‌خواند، چند شب پیش بر بالای منبر به جوان‌ها گفته بود که وظیفه دارند از انقلاب و اسلام دفاع کنند و زیر بار کومله و دمکرات نروند. می‌ترسم آن‌ها، او را برده و بلایی سرش آورده باشند».

برای ما یقین حاصل شد که در این کار یکی از دو گروه ضدانقلاب یعنی کومله یا دموکرات دخالت دارند. از بچه‌ها خواستم که منطقه را جست‌وجو کنند و طولی نکشید که جسد او را در بدترین وضع ممکن به شکل هولناک و فجیعی پیدا کردیم. وقتی آدم به این جسد نگاه می‌کرد، بدنش می‌لرزید.

بینی و گوش‌هایش را بریده و از نخی رد کرده بودند و مانند گردنبند به گردنش آویزان نموده و سنگی را روی سرش گذاشته بودند. کاغذی هم روی سینه‌اش بود که روی آن نوشته شده بود: «این سزای کسی است که از انقلاب و رژیم [امام] خمینی دفاع کند و سزای کسی است که عکس [امام] خمینی را در خانه‌اش دارد.»


تسنیم