16 تیر 1400

قرارداد 1919 در مقابل 5 جناح مخالف


مصطفی لعل شاطری

 قرارداد 1919 یک سال بعد از روی کار آمدن کابینه میرزا حسن وثوق الدوله که از طرفداران جدی و واقعی انگلیسی ها و غلام حلقه به گوش آنان بود، بین دولت ایران و انگلیس منعقد گردید. وثوق الدوله از مخالفان سرسخت نهضت جنگل به شمار می رفت. او مردان جنگل را که نسبت به سیاست های انگلیسی ها خوش بین نبودند، تحت فشار قرار داد. «سردار معظم خراسانی» (عبدالحسین تیمورتاش) را که مردی لاابالی، خوش گذران، جاه طلب و فاسد بود، با هدف مبارزه با میرزا کوچک خان جنگلی، به عنوان حاکم گیلان تعیین نمود. دسیسه های این سردار، بین رهبران و بزرگان نهضت جدایی انداخت. این کار سبب گردید تا «دکتر حشمت» را از صفوف جنگلیان جدا نماید. سردار معظم، علی رغم تعهدی که برای مصونیت او داده بود، وی را اعدام کرد. این قرارداد که اساس آن به صورت پنهانی بین وثوق الدوله و وزیر مختار انگلیس در تهران، گذاشته شد، به صورت ناگهانی در روزنامه های داخلی و خارجی منتشر گردید، به نحوی که حتی احمدشاه قاجار را نیز در بهت فرو برد و بازتاب گسترده ای در داخل و خارج ایران داشت. مواد قرارداد به شرح زیر بود:
1 - تعهد دولت انگلیس برای احترام مطلق به استقلال و تمامیت ایران
2 - موافقت دولت انگلیس برای استخدام مستشاران خود در ادارات مختلف ایران، با هزینه دولت قاجار
3 - تعهد دولت انگلیس برای سامان دهی وضع نیروی نظامی ایران و حفظ نظم در داخل کشور و سرحدات آن با خرج دولت احمدشاه
4 - موافقت دولت بریتانیا به منظور واگذاری یک قرضه به ایران؛ برای تحقق بخشیدن به مفاد دوم و سوم قرارداد و تهیه وسایل کار
5 - تعهد دولت انگلیس برای تأمین نیازهای فوری ایران در زمینه های حمل و نقل، خطوط راه آهن، توسعه تجارت و جلوگیری از قحطی
6 - تشکیل کمیته مشترک به منظور تجدیدنظر در بحث گمرکی و تطبیق آن با منافع حقه مملکتی
با توجه به مفاد مقدمه قرارداد، انگلیسی ها به ظاهر چند هدف اصلی را دنبال می کردند:
الف- تحکیم و تثبیت روابط مشترک بین دولت ایران و انگلیس
ب- زمینه سازی برای ترقی و سعادت ایران
ج- توجه به منافع مشترک دو دولت و تحکیم روابط دوستی بین طرفین
تأمل در موارد قرارداد و اهداف انگلیسی ها، به ظاهر حاکی از آن است که حق ایران رعایت شده و آنها به قصد همکاری منصفانه و دوستانه به میدان آمده اند. در صورتی که برای سیاست استعماری بریتانیا امکان نداشت که بتواند کوچکترین منافع خود را به خاطر ایران از دست بدهد.
با بررسی مواد قرارداد می توان دریافت که با این شیوه، دولت انگلیس سیطره خود را بر ارتش ایران که از حساسیت ویژه ای برخوردار بود، تثبیت کرده است و با ورود مستشاران انگلیسی در سازمان های اداری و دولتی ایران، نفوذ خویش را در بخش های مختلف رسمیت بخشیده و در عین حال گسترش داد. از طرف دیگر با صدور کالاهای خود به ایران و گنجاندن فصلی برای تقلیل تعرفه های گمرکی، قصد داشت تا علاوه بر دریافت سود کلان از بابت فروش کالاهای صادراتی به ایران، از محل تعرفه ها نیز منافع خود را تأمین کند. خباثت آنها به حدی بود که آذوقه مورد نیاز مردم را خریداری کرده و در انبارهای خود احتکار کرده و با کم شدن مایحتاج زندگی آنان، خواهان مبارزه با قحطی در ایران می شدند. این قرارداد به قدری برای دولت انگلیس حیاتی بود که برای انعقاد آن، هزاران لیره انگلیسی خرج کردند و رشوه دادند. آنها در اولین فرصت «آرمیتاژ اسمیت» کارشناس برجسته امور مالی خود را برای بررسی اوضاع نظامی قاجاریه و ایجاد ارتش واحد و مجهز به ایران فرستادند، اما به دلیل مخالفت های عمومی با اصل قرارداد، موفق به حضور طولانی در ایران نشدند و نقشه های خائنانه آنان عملی نشد. برخی از مخالفان داخلی و خارجی قرارداد وثوق الدوله را می توان به شرح زیر دسته بندی نمود:
1 - روس ها
2 - نهضت جنگل، به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی
3 - دولت فرانسه و آمریکا و...
4 - شیخ محمد خیابانی و قیام دموکراتهای تبریز
5 - آیت الله شهید سیدحسن مدرس
6 - صاحب منصبان قزاق
این مخالفان انگیزه های گوناگونی داشتند. بعضی از آنها به دلیل عقب ماندن از تسلط انگلیسی ها بر ارکان حکومت قاجاریه، زیر سلطه قرار دادن اقتصاد، حاکمیت اداری، ارتش، گمرک، راه آهن ایران، ناراضی بودند. این دسته از مخالفان، خواهان عقب نشینی دولت بریتانیا از مواضع خود بودند. دسته دوم مخالفان کسانی بودند که برای آزادی ایران، نجات کشور و مردم از ظلم و جور بیگانگان و حفظ حاکمیت میهن خویش به مخالفت برخاستند. حتی تعدادی از آنها در این راه از جان خود مایه گذاشتند.
احمدشاه قاجار هم دل خوشی از این قرارداد نداشت. به گواهی اسناد تاریخی، نه تنها وثوق الدوله از بی میلی شاه خشمگین شد، بلکه بارها از سوی او توبیخ شد. این موضوع را می توان در اقدام انگلیسی ها بر ضد احمدشاه دریافت. آنها وقتی از ناامیدی و ناتوانی خود در مقابل مخالفت های سرسختانه شاه با قرارداد، اطمینان پیدا کردند و از تحقق نیافتن اهدافشان ناامید شدند، برای خلع شاه قاجار از سلطنت، به دسیسه پرداختند. آنان بی شرمی را به جایی رساندند که گفتند: «حکومت ایران معنایی جز تبعیت از سیاست انگلیس و تسلیم شدن بی چون و چرا به این سیاست» ندارد.
اگرچه انگلیسی ها در ابتدای کار از سنگینی بار مصائب قرارداد برای ایران آگاه بودند ولی بعد از به سنگ خوردن تیر خود و ناموفق شدن در دستیابی به اهداف و تأمل بیشتر در مفاد آن، سنگینی شرایطی که قرار بود به حکومت ایران تحمیل کنند را دقیق تر احساس کردند و حتی بعدها صدای خود آن ها هم درآمد. مستر «ایدن» نخست وزیر آن کشور در این خصوص اظهار داشت: «ما نمی خواهیم بار دیگر در ایران منفور خاص و عام شویم و مانند دورانی که قرارداد 1907 و 1919 منعقد شده بود، در نظر مردم ایران، بی ارزش و منفور باشیم.»
منابع :
1 - روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، عاقلی، نشر گفتار، 1372
2 - زندگی سیاسی سلطان احمدشاه، مکی، حسین، تهران، امیر کبیر، 1381
3 - معاهدات تاریخی ایران، رمضانی، عباس، تهران، ترفند، 1387 


روزنامه قدس