28 آبان 1404
آمریکا در سال 1385 از تکرار رسوایی 1358 ترسیده بود؟
29 آبان 1385، روزنامه نیویورک تایمز از ایجاد دفتر جاسوسی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در «دوبی» خبر داد. این دفتر توسط وزارت امور خارجه آمریکا تأسیس شده بود. آشکارسازی این فعالیت برای بسیاری عجیب بود، اما آنها به یاد ندارند آمریکا تجربه تلخی از مخفی کردن هویت جاسوسهایش داشت که منجر به تن دادن به خواست دانشجویان پیرو خط امام، و پذیرش جاسوسی در سفارتخانه شد.
روایت ماجرایی که 27 سال قبل از این خبر، یعنی در آبان 1358 رخ داده بود، در صفحات 247 تا 250 کتاب «ایستگاه خیابان روزولت» آمده است:
شواهد موجود نشان میدهد که «محاکمۀ جاسوسها» در درجۀ نخست، خدعهای سیاسی برای اقرار آمریکاییها به مداخله در امور داخلی ایران بود. این را میتوان در گزارشی مشاهده کرد که جان هارت،[1] خبرنگار معروف شبکۀ انبیسی، از گفتوگوی خصوصیاش با ابوالحسن بنیصدر، سرپرست وزارت امور خارجه، به سفارت بریتانیا داده است. این خبرنگار آمریکایی از بنیصدر دربارۀ ماجرای محاکمۀ گروگانها پرسید و این پاسخ را از او شنید:
امام از دادگاهها و اعدامها سخنی نگفت. شاید در نظر دارد که آمریکاییها بگویند آنها جاسوس نیستند و سپس باید محکمهای برپا شود تا بگویند جاسوس هستند؛ لیکن هیچکس، نه امام و نه هیچ فرد دیگری، دوست ندارد اعدامی اجرا شود و هیچکس دوست ندارد احکام را اجرا کند. لذا خیلی نگران این احتمال (محاکمه و مجازات) نباشید.[2]
میدانیم که این خدعه از کانال سفارت بریتانیا به اطلاع جودی پاول، سخنگوی کاخ سفید، و سایر مقامات واشنگتن رسیده بود. شاید به همین سبب بود که مقامات دولتی آمریکا کوچکترین سخنی دربارۀ افسران سیآیای و مداخلات آنها در امور داخلی ایران نراندند. با این وجود رسانههای نزدیک به جریان اصلی قدرت در آمریکا، به نیابت از ساکنان کاخ سفید وارد جدال لفظی بر سر محاکمۀ گروگانها شدند. آنها نوشتند که دیپلماتهای نصبشده در کشورهای خارجی دارای مصونیت دیپلماتیک هستند و کشور میزبان نمیتواند آنها را محاکمه کند. اگر دیپلماتی مظنون به جاسوسی است، رویۀ مرسوم آن است که کشور میزبان او را «عنصر نامطلوب» تشخیص دهد و از کشور اخراجش کند.[3]
خدعۀ محاکمه کارگر افتاده بود. سه روز بعد دانشجویان پیرو خط امام یک مصاحبۀ مطبوعاتی در سفارت آمریکا ترتیب دادند و خبرنگاران خارجی و داخلی را فراخواندند. در ابتدای نشست، یکی از سخنگویان دانشجویان اظهار داشت شماری از منابع خبری متعلق به کارتلها و تراستهای بینالمللی در حال تحریف اخبار سفارت آمریکا هستند و این جلسۀ افشاگری، با هدف رونمایی از سندی دربارۀ مداخلات آمریکا در ایران است. سند افشاشده، گذرنامۀ جعلی تام اهرن، رئیس ایستگاه سیآیای در تهران، بود؛ گذرنامهای بلژیکی به اسم ساختگی پل تیمرمن[4] که مهرهای کشورهای اسپانیا، بلژیک، پرتغال، هند و یونان بر روی آن به ثبت رسیده بود. در کنار این گذرنامۀ جعلی، راهنمای استفاده از آن، یا به عبارتی دیگر مشخصات هویت جعلی اهرن، هم یافت شده بود.[5] سخنگوی دانشجویان اعلام کرد: «ما در حقیقت آقای توماس اهرن را به نام یک دیپلمات قبول نداریم، زیرا پاسپورت او نشان میدهد که نام او پل تیمرمن است.»[6]
گذرنامۀ ساختگی اهرن تنها مدرک ساختگی مورد استفاده در سفارت آمریکا نبود. قائممقام ایستگاه سیآیای در تهران هم با هویت و گذرنامۀ قلابی فعالیت میکرد که دانشجویان فاتح، این مدارک را هم افشا کردند. در اسناد بهدستآمده از سفارت، مدارک جعلی نفر دوم سیآیای در تهران، جرج اوکیف، شامل گذرنامه و گواهینامهای متعلق به آلمان غربی و به نام ژوزف اشنایدر بود. اوکیف در روز 4 آبان 1358 به نیویورک بازگشت تا منبع ایرانی جدیدی را برای نفوذ به ایران مهیا کند. هویت این شخص بر ما پوشیده مانده، اما میدانیم اسم رمزش «اسدیپلیر/1»[7] بود. او عامل ارزشمندی برای سیآیای به شمار میرفت، ساعتها آموزش اطلاعاتی دیده بود و حقوق ماهانهای از آمریکاییها دریافت میکرد.[8] اگرچه اوکیف در زمان تصرف سفارتخانه در ایران نبود، اما مدارک برجامانده از او وضعیتی مشابه اهرن داشت.
در همین ایام دانشجویان نشست افشاگرانۀ دیگری برپا کردند که فشار را بر آمریکاییها بیشتر میکرد. سندی که در افشاگری شمارۀ 15 دانشجویان فاتح سفارت منتشر شد، اسامی دو تن از مأموران سیآیای در ایران را ذکر کرده بود. فرستندۀ این نامه سفارت آمریکا در تهران و گیرندۀ آن، وزارت امور خارجۀ آمریکا است. در سند نوشته شده که مالکوم کالپ و ویلیام دارتی، دو افسر سیآیای در ایران، مأموریت خود را آغاز کردهاند، اما باید به پوششهای دیپلماتیک آنها توجه ویژهای کرد. «با در نظر گرفتن حساسیت بسیار شدید محلی نسبت به هرگونه اشاره از فعالیت سیآیای، انتخاب بهترین پوشش تا آنجایی که برای ما مقدور است از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.»[9] در حاشیۀ این نامه نوشته شده بود: «به تام اِی. [اهرن] نشان دهید.»
در رقابت روایتهای ایران و آمریکا، انتشار این سند ضربۀ مهلکی به حساب میآمد.
[1] John Hart
[2] FCO 8/3363, p. 26.
[3] Time, 3 Dec. 1979, p. 28.
[4] Paul Timmermans
[5] اسناد لانۀ جاسوسی آمریکا. ج 1، صص 44-46.
[6] جمهوری اسلامی، 17 آذر 1358، ص 10. کلیشۀ گذرنامههای واقعی و جعلی اهرن در همین صفحه به چاپ رسید.
[7] SDPLAYER/1
[8] White Paper Whitewash. pp. 16-27.
[9] اسناد لانۀ جاسوسی آمریکا. ج 1، صص 35-36.