06 اردیبهشت 1400

آیت‌الله فیروزآبادی خطاب به سفیر آمریکا: شما آمریکائیها هم گول انگلیسیها را خورده اید


آیت‌الله فیروزآبادی خطاب به سفیر آمریکا: شما آمریکائیها هم گول انگلیسیها را خورده اید

آیت‌الله حاج سید‌رضا فیروز‌آبادی مؤسس و بنیانگذار بیمارستان فیروزآبادی واقع در شهرری می‌باشد. او در ۱۲۸۸ش. به دنیا آمد، در سالهای ۱۲۹۴ش. تا ۱۳۲۲ش. در دوره‌های سوم، ششم، هفتم و چهاردهم نماینده مجلس بود. او حقوق دریافتی از مجلس را صرف ساختن بیمارستان بزرگی در شهرری کرد که به نام خودش مشهور شد. وی در ۱۴ مرداد ۱۳۴۴در سن ۹۶ سالگی درگذشت.

مجله خواندنیها در خرداد ۱۳۲۴ گزارشی از دیدار سفیر آمریکا از بیمارستان فیروزآبادی و گفت و گوی وی با آیت‌ الله فیروز‌آبادی را به چاپ رسانده که توجه خوانندگان گرامی را به آن جلب می‌کنیم.

آقای فیروزآبادی می‌گفت یک روز سفیر امریکا با خانمش برای دیدن مریضخانه اینجا آمده بود (اسم سفیر کبیر را نگفت ولی گویا مقصودش دریفوس است) و از من پرسید که چه چیز باعث شده که شما این مریضخانه را تأسیس کردید. گفتم به امر پیغمبر اسلام (ص) این کار را کردم. دریفوس گفت در قرآن راجع به ساختن مریضخانه حکمی نیست و پیغمبر (ص) تکلیفی برای ساختن تعیین نکرده. گفتم پیغمبر (ص) فرموده حفظ و حراست نفس بر هر مسلمانی واجب است و من این مریضخانه را ساخته‌ام که از نفوس حفاظت کنم. بیماران در این مریضخانه معالجه شوند تا مرگ گریبان‌گیر مردم نشود و زنده بمانند.

سفیر امریکا حرف مرا تصدیق کرد و بعد از من پرسید شما اجازه می‌دهید که ما از ایرانیها زن بگیریم و با خانم ایرانی ازدواج کنیم؟ گفتم خیر. پرسید چرا؟ گفتم شما باید با زنهای انگلیسی ازدواج کنید نه با زنهای ایرانی. زیرا انگلیسی‌ها خیلی حقه‌باز هستند و شما مردمان ساده‌ای هستید و اگر با انگلیسی‌ها ازدواج کنید یک نسل معتدلی بوجود خواهد آمد که نه خیلی ساده باشد و نه خیلی حقه‌‌باز‌. سفیر کبیر پرسید شما از کجا تشخیص داده‌اید که ما مردمان ساده‌ای هستیم؟ گفتم از اینجا که شما آن همه از اروپا و آ‌لمان دور هستید و تمام اطراف آمریکا را اقیانوسهای بزرگ فراگرفته. نه آلمان می‌تواند به شما حمله کند و نه مملکت دیگری، احتیاجی هم به مستعمره ندارید، پول و کارخانه و اقتدار و همه چیز دارید معهذا گول انگلیسی‌ها را خوردید و آمدید در اروپا به نفع انگلیس مشغول جنگ شُدید و این همه آدم کشتید. این اقدام برای شما که می‌گویید همیشه طرفدار صلح و صفا هستید و در تمام عالم برای مردم مریضخانه می‌ساختید که مردم را از مرگ نجات بدهید، خوب نبود و شما هم خودتان برخلاف رویه‌تان داخل آدم‌کش‌ها گشتید.

از آقای فیروز‌آبادی پرسیدم سفیر کبیر چه گفت؟ آقای فیرو‌زآبادی گفت سفیر امریکا و خانمش به هم نگاه کردند و خندیدند مثل اینکه حرف مرا تصدیق کردند. از آقای فیروزآبادی پرسیدم دیگر چه سئوالی از شما کرد؟ گفت سفیر کبیر به من گفت همه چیز مذهب شما خوب است ولی اینکه اجازه داده شده که چهار زن بگیرند خوب نیست. گفتم این هم دلیل دارد و من دلایل آن را برای شما می‌گویم:

اول آیا تصدیق دارید که در همه جای دنیا زن بیش از مرد است؟ گفت بله. گفتم آیا اگر به هر مرد یک زن بدهند سر یک عده از زنها بی‌کلاه نمی‌ماند؟ گفت چرا. گفتم پس تکلیف این زنهای بی‌شوهر چیست؟ تا آخر عمر که نمی‌توانند بی‌شوهر باشند اگر شوهر کنند آن وقت بعضی از مردها دارای دو زن و یا بیشتر می‌شوند و این همان هست که پیغمبر (ص) به ما اجازه داده. اگر از طریق غیرمشروع با مردها رابطه پیدا کنند که برخلاف مصلحت خودشان و مردم است بنابراین حکم پیغمبر (ص) ما درست است.

آقای فیروزآبادی گفت راجع به این موضوع هم سفیر کبیر و خانمش به هم نگاه کردند و خندیدند.

وی افزود : از شما می‌پرسم و خواهش می‌کنم چون می‌گویید مردمان راستگوئی هستید جواب درست بدهید ـ سفیر کبیر گفت بفرمایید ـ گفتم آیا در کشور شما واقعاً هر مردی در مدت عمرش به زنش تنها اکتفا می‌کند،‌ و یا گاهی هم شیطنت‌های دیگری می‌کند. سفیر کبیر گفت بله غالباً مردها به همسر خود قناعت نمی‌کنند. گفتم پس در این صورت خوب است همان شیطنت را از طریق شرعی و بر طبق حکم خدائی انجام دهند نه از طریق نامشروع و حرام. پس از این استدلال ظاهراً سفیرکبیر جواب قانع کننده‌ای نداشته و چون از طرز بیان ساده و بی‌آلایش آقای فیرو‌زآبادی خوشش آمده از ایشان خواهش کرده به خرج دولت امریکا دو سال به امریکا بروند و تبلیغ دین اسلام کنند ولی آقای فیروزآبادی برای اینکه مریضخانه‌اش بی‌سرپرست نشود قبول نکرد.

چندماهی از این مصاحبه گذشت یک روز آقای امین‌ الملک مجله‌ای آمریکائی به ایشان نشان داد که عکس آقای فیروز‌آبادی در آن چاپ شده و شرح مفصلی راجع به مریضخانه وی در آن نوشته شده بود. آقای فیروز‌آبادی می‌گفت من خیلی تعجب کردم عکس من در آمریکا چه کار می‌کرده و کی از من عکس برداشته و به امریکا فرستاده که در مجله چاپ کرده‌اند…

 

 


«خواندنیها» ۱۹ خرداد ۱۳۲۴