12 خرداد 1399

گفت‌وگو با نویسنده کتاب «از تبریز تا مشهد»؛

کلنل پسیان؛ مردی که سرش را پیشکش مردم خراسان کرد


فاطمه آصفی یزدی

کلنل پسیان؛ مردی که سرش را پیشکش مردم خراسان کرد
«یوسف متولی حقیقی»، استاد دانشگاه، پژوهشگر تاریخ و نویسنده کتاب «از تبریز تا مشهد: پژوهشی پیرامون و قیام کلنل محمدتقی خان پسیان»، از زندگی و اقدامات کلنل پسیان در خراسان و همچنین مبارزه او با فساد حاکم در دستگاه حکومتی آن دوره گفت.
 دلم به حال تو ای دوستدار ایران سوخت / که چون تو شیر نری را در این کنام کنند
تمام خلق خراسان به حیرت‌اند اندر / که این مقاتله با تو را چه نام کنند
این ابیاتی است از ایرج میرزا در وصف مردی وطن‌دوست که اینگونه خود را توصیف می‌کند: «مرا اگر بکشند قطرات خونم کلمه ایران را ترسیم خواهد کرد و اگر بسوزانند خاکسترم نام وطن را تشکیل خواهد داد»؛ مردی که 99 سال پیش در چنین ماهی در خراسان به نشانه خوش‌خدمتی سرش را از تنش جدا کردند؛ سری که به قول عارف قزوینی:
نشان سرپرستی‌ است / امروز رها ز قید هستی‌ است
با دیده عبرتش ببینید / کاین عاقبت وطن‌پرستی‌ است

«کلنل محمدتقی خان پسیان» را می‌گویم، اولین هوانورد ایرانی که در مدت کوتاه حضور خود در ژاندارمری خراسان، خدمات زیادی را به مردم این خطه ارائه کرد و در همین سرزمین نیز به خاک سپرده شد.

برای آشنایی بیشتر با رئیس ژاندارمری خراسان در سال 1299 با دکتر یوسف متولی حقیقی، استاد دانشگاه، پژوهشگر تاریخ و نوبسنده کتاب «از تبریز تا مشهد: پژوهشی پیرامون و قیام کلنل محمدتقی خان پسیان» به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد.
در ابتدای صحبت، لطفا کلنل پسیان را به‌طور اجمالی معرفی کنید.
نیاکان محمدتقی خان پسیان در زمره فرزندان رستم بیگ از وابستگان طایفه بزرگ کُرد زبان پسیان از تیره‌ی کردهای سلیمانی ساکن قفقاز بودند که پس از انعقاد قرارداد ترکمنچای در سال 1206 خورشیدی ناگریز به ترک قفقاز و مهاجرت به تبریز شدند. اصلی‌ترین شغل فرزندان رستم بیگ، سربازی و خدمت در ارتش ایران بود، به همین دلیل تعداد زیادی از اعضای این خانواده در جنگ‌های مختلف دوره قاجار در هرات، فارس، مشهد و ... در راه دفاع از وطن جان باختند و این جمله نزد خانواده پسیان ضرب‌المثل شده بود که «شهادت در راه وطن میراث خانوادگی ماست».
محمدتقی خان پسیان هم که یکی از افراد همین خاندان بود که در سال 1270 خورشیدی در تبریز چشم به جهان گشود و پس از تحصیلات مقدماتی در مکتب‌خانه وارد مدرسه لقمانیه تبریز شد و در 15 سالگی برای ادامه تحصیلات در مدرسه نظام تهران به این شهر آمد و در این شهر بود که به هواخواهان مشروطیت پیوست و بعد از اینکه مشروطیت به پیروزی رسید و نیروی ژاندارمری تشکیل شد کلنل پسیان هم به عنوان یک عضو وارد نیروی ژاندارمری شد و به استخدام این نهاد درآمد.
او ابتدا به علت اینکه زبان فرانسه می‌دانست، مترجم کاپیتان ‌هارالد یالمارسن، رئیس ژاندارمری شد و بعدها نیز ماموریت‌های نظامی متعددی را به او سپردند که آن‌ها را با موفقیت به انجام رساند و توانست درجات نظامی را یکی پس از دیگری طی کند. زمانی هم که جنگ جهانی اول شروع شد، او در ردیف آزادیخواهانی که سخت مخالف روس‌ها و انگلیسی‌ها بود، قرار گرفت و به‌همین دلیل در کابینه مهاجرین که مقر آن کرمانشاه بود، فرماندار و رئیس ژاندارمری شد؛ اما، می‌دانیم که کابینه مهاجرت خیلی دوام نیاورد و اعضای آن هرکدام به جایی رفتند و کلنل پسیان برای ادامه تحصیل و معالجه به آلمان رفت و در آنجا به‌طور اتفاقی با یکی از فرماندهان نظامی آلمان آشنا شد و او از کلنل دعوت کرد که وارد ارتش آلمان شود.
به این ترتیب کلنل پسیان وارد ارتش آلمان شد و آموزش هوانوردی دید و با هواپیما پرواز کرد و اسمش را به‌عنوان نخستین خلبان ایرانی در تاریخ ثبت کرد. کلنل بر ضد نیروهای روسی در جبهه لهستان جنگید ولی جنگ جهانی اول که با شکست آلمان همراه شد، باعث شد کلنل هم از ارتش آلمان خارج شده و مدتی در آلمان بماند. او به تحصیلات پرداخت، نویسندگی کرد، موسیقی آموخت و بعد از مدتی مصمم شد که به ایران برگردد.
 
کلنل چه زمانی وارد خراسان شد و این خطه پرتلاطم در آن زمان چه شرایطی داشت؟
کلنل پسیان وقتی که از آلمان به ایران برگشت، به‌عنوان یک شخصیت تحصیلکرده و باتجربه در امور نظامی، توقع داشت او را در تهران به کار بگیرند که اینطور نشد و به دلایلی او را به‌عنوان فرمانده ژاندارمری خراسان منصوب کردند. در شهریور 1299 به خراسان آمد؛ خراسانی که وضعیت ژاندارمری‌اش به‌دلیل بدهکاری‌ها، عدم پرداخت حقوق و ترک خدمت کردن کارکنان، بسیار اسفناک بود و عملاً امنیت خراسان دچار خدشه شده بود، که کلنل پسیان به خراسان آمد و برای بهبود اوضاع ژاندارمری اقدامات زیادی را در پیش گرفت.
کلنل پسیان با حمایت‌های رئیس مالیه خراسان توانست حقوق عقب مانده کارکنان ژاندارمری را پرداخت کند و برای کنترل سران و رهبران طوایف، آ‌ن‌ها را وارد ژاندارمری کرد و طی برگزاری دوره‌های آموزش کوتاه‌مدت، به آن‌ها درجه داد و به مناطق خودشان بازگرداند تا در آنجا ژاندارمری تشکیل دهند و بدین گونه توانست نوعی امنیت را در خراسان و راه‌های خراسان ایجاد ‌کند. البته بودند یاغیانی که علیه حکومت و علیه منافع مردم اقداماتی می‌کردند؛ شخصیت‌هایی مثل خداوردی سردار، مرسل خان و زبردست خان درگزی از جمله این یاغیان بودند که با تدبیر کلنل این قیام‌ها سرکوب شد و امنیت به خطه خراسان بازگشت.
کلنل در جریان حضور خود در خراسان چه اقداماتی در جهت مقابله با فساد در دستگاه حکومتی و به‌خصوص آستان قدس انجام داد و چه تبعاتی را شاهد بود؟
کلنل در مجموع یک سال در خراسان بود که شش ماهش را در کنار قوام‌السلطنه و در همکاری با او بود اما بعد از کودتای سوم اسفند جریان متفاوت شد. بسیاری از اقداماتی که او در خراسان انجام داد، به مذاق عده‌ای خوش نیامد؛ عده‌ای که حاضر به پرداخت مالیات نبودند و عده‌ای که در آستان قدس به‌شکل موروثی حقوق می‌گرفتند. کلنل پسیان با اینها برخورد کرد و از همه مالیات گرفت.
کلنل وقتی حکومت خراسان را به دست گرفت، مصمم شد از کسانی که بدهی مالیاتی دارند، بدهی‌شان را بگیرد و برایش مهم هم نبود که این شخص چه کسی است، حال می‌خواهد حاج حسین ملک باشد، قائم مقام التولیه باشد یا میخ‌واهد آیت‌الله آقامحمد آقازاده باشد؛ مثلا آقامحمد آقازاده می‌خواست به سفر مکه برود اما، کلنل جلویش را گرفت و گفت سفر ایشان منوط به تسویه حساب مالیاتی است که وقتی آیت‌الله آقازاده تعهد داد، بعد اجازه داد که به سمت مکه برود یا حاج حسین آقای ملک را دستگیر و زندانی کرد به علت 143 هزار تومان بدهی مالیاتی که همه این بدهی‌ها توسط پیشکار مالیه خراسان استخراج شد.
آستان قدس ۱۲۰۰ نفر کارمند داشت که حقوق می‌گرفتند، با این همه نذورات و موقوفات، آستان قدس بدهکار مردم بود به‌همین علت کلنل پسیان تعداد زیادی از کارمندان آستان قدس را که تنها اسمشان به عنوان کارمند و حقوق بگیر بود اما کاری نمی‌کردند، اخراج کرد و اینگونه کارمندان آستان قدس را از 1200 نفر به 90 نفر تقلیل داد تا  سروسامانی به اوضاع بدهد و این نهاد را به نهادی با تراز مثبت اقتصادی تبدیل کند؛ هرچند در میان افرادی که از آستان قدس اخراج کرد، تعدادی از مقام‌های عالی‌رتبه آستان قدس نیز حضور داشتند که به جرم اختلاس و فساد دستگیر و زندانی شدند.
این اقدامات کلنل و همچنین عزل افرادی مثل محمد ملک‌زاده، برادر ملک‌الشعرای بهار و رئیس معارف خراسان که پست و مقامی داشتند، باعث ایجاد مخالفینی برای کلنل شد. محمد ملک‌زاده، شروع کرد به نامه‌پراکنی و شایعه‌پراکنی علیه کلنل و حتی این‌ها را به گوش برادر خود، ملک‌الشعرای بهار در تهران نیز رساند و ملک‌الشعرا را به‌گونه‌ای تحت تاثیر قرار داد که او باور کرد کلنل پسیان قصد تجزیه خراسان را دارد، در حالی که ایجاد جمهوری خراسان از طرف کلنل، مطابق اسناد و شواهد و تحلیل‌های تاریخی به هیچ‌وجه صحت ندارد.
کلنل پسیان مدتی هم والی خراسان شد. علت این انتخاب چه بود؟
کلنل در مجموعه یک سال در خراسان بود که شش ماه‌اش را قوام السلطنه حاکم خراسان بود و کلنل با او همکاری کرد و در کنار هم اقدامات زیادی به‌خصوص در حوزه امنیت خراسان پیگیری کردند اما، در سوم اسفند ۱۲۹۹ در تهران کودتای سیاه اتفاق افتاد و سیدضیاء‌الدین طباطبایی نخست وزیر شد که با همه سلطنت‌الدوله‌ها مخالف بود. به‌همین علت دستور داد بسیاری از شخصیت‌های وابسته به سلطنت برکنار شوند، به همین منظور تلگرافی به کلنل ارسال کرد و در آن از او درخواست کرد قوام‌السلطنه را دستگیر و به تهران بفرستد کلنل هم مطابق دستوری که از تهران گرفته بود، در فروردین ۱۳ فروردین ۱۳۰۰ قوام را دستگیر و به تهران منتقل کرد و بعد از آن سیدضیاء، کلنل را به‌عنوان والی خراسان تعیین کرد. یعنی کلنل دو ماه حاکم خراسان بود اما، در خرداد ۱۳۰۰ کابینه سیدضیا سقوط کرد و شخص قوام‌السلطنه که زندانی او بود، از زندان آزاد شد و مقام نخست وزیری ایران را به دست آورد.
با این حساب به قدرت رسیدن دوباره قوام‌السلطنه، برای کلنل زنگ خطر را به صدا درآورد.
بله، قوام‌السلطنه با توجه به اینکه کلنل او را دستگیر و به تهران فرستاد، کینه کلنل را در دل داشت و می‌خواست از او انتقام بگیرد، او می‌دانست که جایگاه کلنل در خراسان محکم است و  نیروی ژاندارمری خیلی منظمی دارد، به‌همین علت در ابتدا او را از حکومت خراسان عزل کرد و شخصی به نام نجدالسلطنه را جایگزین کرد که او نیز استعفا داد و صمصام‌السلطنه جایگزین شد که او نیز به خراسان نیامد. این اتفاق برای قوام غیرقابل تحمل بود لذا با خوانین خراسان ارتباط برقرار کرد که از طریق آن‌ها کلنل را سرکوب کند البته خوانین جنوب که در رأس آن‌ها امیر شوکت‌الملک علم بود دلشان می‌خواست پا در میانی کنند و این جریان را به صلح و صفا بکشانند به همین خاطر کلنل را به گناباد کشاند تا با او مذاکره کنند اما از طرفی خوانین شمال خراسان به تحریک قوام‌السطنه، ژاندارمری فاروج، شیروان و قوچان را اشغال کردند و کلنل هم ملاقاتش را ناتمام گذاشت و به مشهد برگشت و از ‌آنجا هم به سمت قوچان رفت که در جعفرآباد قوچان با نیروهای شورشی کُرد مواجه شد و آنجا تا آخرین فشنگ جنگید و کشته شد. سر او را بریدند و به تلگراف خانه قوچان بردند و عکس یادگاری گرفتند و برای دریافت مژدگانی برای قوام‌السلطنه فرستادند و او هم به افرادی که در کشتن کلنل دست داشتند، القاب خاصی صادر کرد. پس از آن نیز کلنل در کنار قبر نادرشاه افشار به خاک سپرده شد.
سرچشمه افکار و اندیشه‌های کلنل به چه چیز برمی‌گردد و چه نهضت فکری بیشترین تاثیر را بر او داشت؟
کلنل در محیط انقلابی تبریز رشد کرده بود، در آستانه مشروطیت در تهران بود و به‌شدت تحت تأثیر مبارزین مشروطه‌خواه قرار داشت و از آن‌ها حمایت می‌کرد و بعد که وارد ژاندارمری شد، تفکرات انقلابی خود را حفظ کرد و در مسئله مبارزه با بیگانگان هم، با روس و انگلیس مخالف بود و این را در عمل نشان داد اما اینکه برخی می‌گویند حزب دموکرات باعث شده تفکرات کلنل اینگونه شکل بگیرد، به نظر من اشکال دارد.
اصل شخصیت کلنل به‌گونه‌ای بود که با بیگانگان مشکل داشت؛ چه این بیگانگان روس باشند و چه انگلیس. انگلیسی‌ها که به‌کل با او مخالف بودند؛ سرکنسول انگلیس در مشهد که نامه‌ها و گزارشاتش به چاپ رسیده، بسیار مخالف شخصیت کلنل بود، چون او فرد آزاده‌ای بود و به سیاست‌های آنان اعتقادی نداشت.
کلنل پسیان در همان مدت کوتاه حضورش در خراسان اقدامات زیادی در جهت آبادانی این خطه انجام داد. در این مورد توضیح دهید.
کلنل در دورانی که حاکم خراسان بود، اقدامات عام‌المنفعه زیادی را برای مردم مشهد و خراسان انجام داد، از همه مهم‌تر ارزان کردن ارزاق و به‌ویژه نان بود، یک بیمارستان موقتی برای درمان بیماران ایجاد کرد و برای کنترل شیوع بیماری‌های واگیردار، پست قرنطینه گذاشت، مدارس جدید ساخت و برای نخستین بار انبار ذخیره گندم یا سیلو را در خراسان ساخت تا بتوانند گندم را ذخیره کنند و مردم دچار گرانی و قحطی نشوند.
مبارزه با اعتیاد، برگزاری کنسرت برای جمع‌آوری پول جهت بازسازی آرامگاه فردوسی، سنگفرش کردن پیاده‌روها و توسعه برق‌کشی شهر در زمره دیگر اقدامات کلنل پسیان در شهر مشهد بود که در مدت کوتاه حکومت خود در خراسان انجام داد.
به نظر شما آیا شخصیت کلنل می‌تواند الگویی برای جوان امروزی باشد؟
کلنل پسیان جوان آزاده‌ای بود، وفادار به آرمان‌های مشروطیت، و البته از خودگذشته؛ جوانی که تحصیلات و تجربه را در کنار هم داشت و با عشق و شوق به مردم و مملکتش خدمت کرد. خدماتی که او در مدت کوتاه حضورش در مشهد و خراسان داشت، به‌واقع در تاریخ خراسان یک مدل و الگو است. مجموعه کارهایی که او برای رفاه و آسایش مردم انجام داد و امنیتی که او به وجود آورد، نیروی ژاندارمری که کلنل در خراسان ایجاد کرد که مانند آن حتی در تهران هم نبود، نشان از این دارد که این شخص به مملکت خود عشق می‌ورزیده و مدیریت خوبی داشته و هیچ طمعی هم نداشته است. وقتی که قوام‌السلطنه از حکومت خراسان عزل شد و اموالش را در خراسان سیاهه کردند، سکه و ارز بسیاری در منزلش پیدا کردند، حداقل صد رأس اسب و چندین اتومبیل داشت ولی در مقابل زمانی که کلنل پسیان کشته شد و گفتند اموالش را سیاهه کنند تا ببینند چه دارد، جالب است بدانید او که هم فرمانده ژاندارمری خراسان بود و هم مدتی حاکم خراسان بوده وقتی اموالش را سیاهه کردند، نوشتند چند عدد استکان، یک قوری چینی بند زده، دو سه صندوق کتاب، یک دست لباس، یک قالیچه و این‌ها تمام دارایی او بود که نشان از وفاداری و ازحودگذشتگی او دارد.
با همه این‌ اوصاف برخی نگاه مثبتی به کلنل ندارند. دلیل آن چیست؟
شاید دلیل آن در این باشد که کلنل در مسائل سیاسی هنوز به پختگی کامل نرسیده بود و بیشتر روحیه نظامی‌گری در او قوی بود، شاید اگر در عالم سیاست پخته‌تر عمل می‌کرد، نه جان خود را از دست می‌داد و نه ایران را از وجود چنین افسر علاقمند و دلسوزی محروم می‌کرد.
 
لطفا برای علاقمندان چند کتاب در مورد زندگی کلنل محمدتقی خان پسیان معرفی کنید.
در مورد شخصیت کلنل پسیان کتاب‌های مختلفی نوشته شده است. سال 1306 جمعی از دوستان و هواداران کلنل در برلین کتابچه‌ای منتشر کردند علاوه بر این، شخصی به نام علی آذری نیز کتابی تحت عنوان «انقلاب بی‌رنگ» منتشر کرد که حالتی جانبدارانه نسبت به کلنل داشت، بعد از انقلاب اسلامی هم چند کتاب در مورد کلنل چاپ شد که کتاب «انقلاب خراسان» از جمله آن‌هاست و دربرگیرنده اسنادی است که کاوه بیات منتشر کرده است. کتاب «قیام ژاندارمری خراسان کتابی» که مهرداد بهار منتشر کرده، نگاه مثبتی به کلنل ندارد. کلیم الله تعقدی جلد پنجم «حرکت تاریخی کُرد» را به قیام نافرجام کلنل پسیان در خراسان اختصاص داد و اخیرا هم کتابی تحت عنوان «کلنل پسیان و ناسیونالیسم انقلابی در ایران» نوشته استفانی کروئین به چاپ رسید. من نیز در مطالعاتم قبل از دهه 80 به این نتیجه رسیدم که کتابی جامع و مستند لازم است که به اختصار اطلاعاتی را در اختیار دانشجویان قرار دهد لذا شروع به مطالعه و جمع‌آوری اسناد کردم، به اسناد خانوادگی‌اش دسترسی پیدا کردم و سرانجام کتابی تحت عنوان «از تبریز تا مشهد پژوهشی پیرامون زندگانی و قیام کلنل محمدتقی خان پسیان در خراسان» به چاپ رساندم. در واقع در این کتاب تاکید بیشتر بر حضور کلنل در خراسان است و در آن کارنامه کلنل را در خراسان و در مشهد مورد نقد و ارزیابی قرار داده‌ام.


خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)