13 تیر 1393

آیت الله گلپایگانی : راه ما با شما سوا و جداست


آیت الله گلپایگانی : راه ما با شما سوا و جداست
جناب آقاى سرهنگ مهران

محترما معروض مى‏دارد تنها فرد روحانى شاخص که با خودگذشتگى و علاوه فداکارى شاهنشاه آریامهر قدمهاى برجسته برداشته این دعاگو است. در این اواخر قرآن کریم شاهنشاه را از فرماندارى براى آستانه مقدسه حامل بوده. کیک شاهنشاه را این داعى بریدم و تقسیم کردم. کیک ولیعهد محبوب را این داعى بریده و تقسیم کرد. به معیت آقاى شهردار گل از قم به پاى مجسمه میدان مخبرالدوله گذاردم با حضور استاندار مرکزى در نیایش ایوان آئینه آستانه این داعى دعاء به شاهنشاه آریامهر و شهبانو و ولیعهد کردم که خود جناب سرهنگ هم جزء حاضرین بوده و... در بردن تاج نبات از قم به تهران تنها فرد شاخص روحانى این دعاگو بودم. در شرفیابى کاخ سعدآباد به حضور شاهنشاه تشرف حاصل کردم او مفتخر شدم. اکنون تنها فردى که احترامات مرا نگاه داشته آیه‏اللّه‏ العظمى آقاى شریعتمدارى است. اما آیه‏اللّه‏ مرعشى نجفى در مجلس عمومى که صدها نفر بودند از اینجانب نهایت اهانت را واداشت.

اما آقاى حاج سید حسن فرید که در همان کوچه آقاى نجفى حوزه درس دارد تفسیر مرا بعد از سه روز که در اختیار داشت صریحا رد کرد و از اینکه عکس داعى با تاج نبات درب دکان عکاسى قم در مرآى و منظر عموم است او از شرفیابى حضور شاهنشاه نکوهش کرد و با توهین از منزل خود راند در صورتى که این آقا نوه حاج آقا محسن عراقى (اراکى) فئودال جبار خانمانسوز عهد قاجاریه است و در مجلس آقاى سبط (انصارى) یک ساعت در این باره مدافعه مى‏کرد که کار به مشاجره رسید. گفتم شما که شب در منزل قرین آسایش مى‏خوابید جز توجه شهریار آریامهر است. خلاصه‏ئى از جریان بود که کفران نعمت ایشان را تذکر مى‏دادم.

اما در مجلس آیه‏اللّه‏ گلپایگانى و کلام تفسیر را دو دسته با ادب تمام تقدیم حضورشان کردم. نگرفتند و فرمودند راه ما با شما سوى و جداست و از در اطاق خارج شدند از پله پا را پائین گذاردند در دهلیز خانه حاج آقا آقازاده ایشان در حالى که چند نفر طلبه دور ایشان جمع بودند دستور دادند قیچى بیاورند و سبیل مرا قیچى کنند که من گفتم شما کوچکتر از این هستید که چنین کارى بتوانید بکنید و از در خانه خود را بیرون رسانیدم. این عکس‏العمل‏ها از کار فداکارى داعى به شهریار تاجدار و شرفیابى کاخ سعدآباد است که فعلاً بیچاره شده‏ام. در خاتمه آلبوم شهردارى را بخواهید و نمونه‏ئى از خدمات داعى را مشاهده فرمائید.



بسوخت (حافظ) و ترسم که شرح قصه او

بسمع پادشه کامکار ما نرسد



با تقدیم احترامات فائقه

سید عبدالحجة بلاغى

17 آذرماه 1346