06 مهر 1399
مروری بر زندگی و مبارزات سرهنگ محمدمهدی کتیبه
سرهنگ محمدمهدی کتیبه از جمله نظامیان مذهبی بود که علیرغم حضور در ارتش شاهنشاهی در دوران پهلوی به مبارزه با طاغوت میپرداخت. او در ارتباط با شهیدان نامجو، آیت و صیاد شیرازی فعالیتهای سیاسی مذهبی در ارتش را دنبال میکرد. با پیروزی انقلاب اسلامی در تثبیت و سازماندهی قوای مسلح نقش بسزایی داشت و به ریاست رکن دوم ارتش نیز منصوب شد. محمدمهدی کتیبه از بازماندگان حادثه انفجار دفتر نخستوزیری در 8 شهریور 1360 بود. وی در سال 1366 از ارتش منفک و در سال 1372 مجددا به کارگیری و به سمت معاون طرح و برنامه وزارت دفاع منصوب و پس از یکسال فعالیت در سال 1373 بازنشسته شد.
سرهنگ محمدمهدی کتیبه از مبارزان انقلابی علیه رژیم پهلوی و از فرماندهان ارتش در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی در هفت مهر ماه 1399 دار فانی را وداع گفت. نوشتار پیش رو به بررسی اجمالی زندگی و مبارزات وی میپردازد.
محمدمهدی کتیبه در سال 1318 در خانوادهاى مذهبى در شهر شیراز به دنیا آمد. دوره ابتدایى را در مدرسه فرصت ـ که یک دبستان اسلامى در شیراز بود ـ گذراند. چنان که خود میگوید: در سال ششم دبستان در مخالفت با کلاس آموزش موسیقی، بچههای کلاس را بسیج میکند تا در این ساعت قرآن بخوانند و با این اقدام مخالفت خود را با برنامههای آموزشی رژیم نشان میهد. تعلقات مذهبى پدر و مادرش سبب شد تا از همان دوران کودکى و نوجوانى، با افراد، گروهها و هیأتهاى مذهبى ارتباط برقرار کند. ایام دبیرستانش مصادف با حوادث دهه سی و وقایع کودتاى 28 مرداد بود.
مرحوم کتیبه پس از اخذ مدرک دیپلم ریاضی در سال 1339 وارد دانشکده افسرى شد، محیط ضداسلامى دانشکده نه تنها در باورهاى دینى وى خللى وارد نکرد، بلکه او را مصمم کرد تا در راه مبارزه با آنچه از اوضاع و احوال ضدمذهبى تصور میکرد، اقدامهاى اساسى انجام دهد. در همین دوران که رژیم براى مبارزه با دین و اعتقادات مذهبى، آشکارا زمینه گرایش نظامیان به مصرف مشروبات الکلى را فراهم مىساخت، مرحوم کتیبه با برخی از دوستان همفکر خود جمع کوچکى تشکیل داد و با راهاندازی برنامههای تفریحی مانع از اجرای برنامههای ضد دینی رژیم شدند. در ادامه با گسترش این حلقه دوستی مبارزه با دیگر برنامههای رژیم به طور جدیتری توسط آنان دنبال شد.
او که از علاقمندان به امام خمینی بود در خرداد سال 1342، در حالی سال سوم دانشکده افسرى را گذرانده بود برای ارتباط با انقابیون با لباس نظامى در مسجد سیدعزیزالله پاى منبر آقاى فلسفى حاضر میشد. در همین زمان و در جریان قیام 15 خرداد در اجرای فرمان مافوق خود برای مواجهه با مردم، مقاومت کرد. همزمان با این وقایع به درخواست و دعوت انجمن حجتیه در کلاسهای انجمن شرکت کرد. عضویت در انجمن حجتیه یا «انجمن ضدبهائیت» یکی از نکات مهم در زندگی سرهنگ کتیبه به شمار میرود که بعدها به دلیل ورود به مبارزات سیاسی و پی بردن به تفکرات حجتیه از انجمن منفک و با آن قطع همکاری کرد.
کتیبه در مهر همان سال برای حضور در رسته توپخانه به اصفهان منتقل شد و تا سال 1345، فعالیتهای فرهنگی و سیاسی – مذهبی را در اصفهان ادامه داد. در همان سالها ضمن فعالیتهاى سیاسى مخفیانه در داخل ارتش با خط مشى و روش حضرت امام خمینى بیشتر آشنا شد و سعی کرد با راهاندازی جلساتی ضمن گفت و گو در زمینه مسائل دینی ارتباط خود با انقلابیون را گسترش دهد. نتیجه این جلسات این شد که با شناسایی دیگر انقلابیون و آشنایی با فعالیتهای آنان در دیگر نقاط شهر توانستند گروهی واحد تشکیل دهند. یکى از کارهایی که کتیبه در این زمان انجام داد و بسیار خطرناک بود، توزیع تصاویر امام خمینی در داخل پادگان بود. البته در این سالها چندین بار هم براى کتیبه دردسر بهوجود آمد و از طریق ضداطلاعات وقت احضار شد.
مروری بر زندگی و مبارزات سرهنگ محمدمهدی کتیبه
مرحوم کتیبه از فعالان ضدبهایی در آن سالها بود و بهخاطر مقابله با بهائیت چندین بار از سوی مافوق خود توبیخ شد. در سال 1345 به دلیل درگیرى با بهائىها درخواست انتقال کرد و به شیراز منتقل شد. در شیراز نیز با روحانیون مبارز و فعالان مذهبی آنجا همراهی داشت. او در شیراز با گروهی از نظامیان مذهبی از جمله کلاهدوز و اقاربپرست آشنا شد و توانست جلساتى با حضور این افراد تشکیل دهد که اغلب پیرامون مسایل اسلامى و مبارزه با بهاییت بود. آنها توانستند در ارتش تشکیلات کوچک مذهبی ایجاد کنند. کتیبه در این سالها همچنین با آیتالله دستغیب، آیتالله محلاتى، سیدعبدالحسین دستغیب، شهید محراب و آیتالله حاج شیخ مجدالدین محلاتى نیز ارتباط داشت.
در سال 50 پس از کسب درجه سروانى براى گذراندن دوره عالى توپخانه به توپخانه اصفهان بازگردانده شد و ضمن ارتباط با دوستان قدیمى برنامههاى مبارزاتی سابق را ادامه داد همچنین در آنجا به تشکیل گروههاى مذهبى از دانشجویان دانشگاه اصفهان همت ورزید. وی در این زمان فعالیتهای خود را در شهرهاى اردستان، کاشان، نطنز، شهرکرد و شهرهای دیگر گسترش داد. در همین سالها بود که او با شهید حسن آیت و شهید صیاد شیرازی آشنا شد.
کتیبه در سال 1354 به کازرون منتقل شد. او خود درباره دلایل این انتقال میگوید:« در سال 1354، در حقیقت براى اینکه مرکز توپخانه از شرّ من نجات پیدا کند و سلسله فعالیتهاى سیاسى را که من در اصفهان داشتم به هم بزنند، مرا به جاى دور افتادهاى مثل کازرون منتقل کردند.»
کتیبه در کازرون با آیتالله شیخ اسدالله ایمانى ارتباط گرفت و بار دیگر فعالیتهای مذهبی خویش را ادامه داد. وی در این شهر علاوه بر گسترش دادن فعالیتهای مبارزاتی خود، اقدامات زیادی برای اتحاد، همدلی و همبستگی بین نیروهای انقلابی انجام داد. علاوه بر این در فعالیتهایی از جمله تأسیس کتابخانه، راهاندازی صندوق قرضالحسنه، تأسیس خیریه قائم و... نیز نقش مؤثر و فعالی داشت.
کتیبه در سال 1356 براى گذراندن دانشکده فرماندهى و ستاد به تهران احضار شد. به این ترتیب دامنه فعالیتهاى فرهنگى و دینى وی گسترده شد و توانست با شهید نامجو و شهید کلاهدوز رابطه نزدیکتری برقرار کند. وی خود درباره گسترش فعالیتهای مبارزاتی در این دوران میگوید: «هر هفته مرتب با [شهید نامجو] تماس مىگرفتم و اعلامیهها و نوارهاى حضرت امام را که از نجف مىآمد به من مىدادند و من هم آنها را براى مطالعه به دوستان و آشنایان همدوره در دانشکده فرماندهى و ستاد مىدادم و آنها را دوباره به آقاى نامجو برمىگرداندم».
در مهر ماه 1357 با اتمام دوره دانشکده فرماندهى و ستاد، به شهرستان سنندج منتقل شد. بنابر خاطرات مرحوم کتیبه «بعد از دوره دانشکده فرماندهى و ستاد، دانشجویان را تقسیم کردند و با وجود زمینههاى زیادى که براى خدمت من در تهران بود و خیلى از واحدها به من احساس نیاز مىکردند، به علت فعالیتهاى مذهبى به هیچوجه به من اجازه ندادند که در تهران بمانم و در مهرماه 57 مرا به سنندج تبعید کردند»
در این زمان اوضاع کردستان مانند بسیارى از مناطق کشور، بسیار بحرانى و آشفته بود. کتیبه در این دوره، نقش مهمى در تحولات نیروهاى نظامى در سنندج به عهده داشت. برخى کوششهاى وى باعث شد تا از شدّت رویارویى میان مردم و نیروهاى نظامى کاسته شود. فعالیتهای وی در ساماندهی نیروها و آرامش شهر در روزهای بعد از انقلاب بسیار مؤثر بود.
کتیبه در اسفند ماه 1357 به تهران منتقل و به ترتیب در کمیته انقلاب ارتش، مدرسه رفاه، معاونت دانشکده افسرى، بازرسى پادگان شیراز و کازرون و ... به خدمت مشغول شد و در تثبیت وضعیت ارتش و نیروهاى مسلح در این دوره نقشآفرینی کرد.
وی در تیر ماه 1359، به ریاست اداره دوم ارتش منصوب شد و تحت همین عنوان در جلسات شوراى امنیت ملى که با حضور رئیسجمهور و نخستوزیر تشکیل میشد، شرکت میکرد. او از جانبازان انفجار دفتر نخستوزیری در 8 شهریور 1360 است. کتیبه در سال 1366 از خدمت منفک میشود و در سال 1372 مجددا به خدمت دعوت و به سمت معاونت طرح و برنامه وزارت دفاع منصوب میگردد. او در سال 1373 با درجه سرهنگ تمام بازنشسته شد و پس از آن به فعالیتهای خیریه و کمکهای عامالمنفعه روی آورد. وی سرانجام پس از عمری مجاهدت در تاریخ 7 مهر 1399 دار فانی را وداع گفت
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی