20 خرداد 1400
انتخابات و مجالس دهه ۱۳۲۰ش از نگاه ادبیات سیاسی منظوم
۱. میراث رضاخان
هنگامی که رضاخان در٢٥ شهریور ١٣٢٠ توسط متفقین از سلطنت عزل شد، مجلس دوره دوازدهم شورای ملی واپسین ماه های حیات خود را سپری می کرد. مجلس این دوره از ١٣ آبان ١٣١٨ کار خود را آغاز کرده، تا ٩ آبان ١٣٢٠ (حدود ٤٥ روز پس از برکناری رضاخان از قدرت) فعالیت کرد.
انتخابات دوره سیزدهم مجلس که در ٢٣ آبان ١٣٢٠ افتتاح شد، در همان دوران دیکتاتوری رضاشاه برگزار شده، تمام نمایندگانش توسط او دستچین شده بودند. بنابراین حضور آنان در مجلس برآمده از خواست و اراده ملت ایران نبود. با این حال و به رغم تمام اعترافات و انتقاداتی که وجود داشت، محمدعلی فروغی نخست وزیر وقت در هماهنگی و توافق با اشغالگران خارجی مانع از تجدید انتخابات شده، همان برگزیدگان سابق را در مقام عالی ترین مرجع تصمیم سازی کشور تأیید کرد. دوره سیزدهم مجلس شورای ملی تا اول آذر ١٣٢٢ فعالیت کرد.۱
از چند دوره نخست مجلس شورای ملی در عصر مشروطیت که بگذریم ـ که پیرامون کیفیت برگزاری آنها هم ابهاماتی وجود دارد، بویژه از دوره پنجم مجلس شورای ملی ـ شاهد اعمال نفوذ و تقلب گسترده و آشکار عوامل رضاخان در جریان انتخابات مجالس شورا هستیم. از دوره هفتم مجلس شورا دیگر حتی یک تن از مخالفان و منتقدان حکومت رضاخان سمت نمایندگی نیافت ومعمولاً از ماهها قبل از برگزاری انتخابات فهرست تمام کسانی که مقرر بود در مجلس آتی عضویت پیدا کنند، مشخص شده، در اختیار مسئولان برگزاری انتخابات در حوزههای انتخابیه تمام نقاط کشور قرار میگرفت و به تبع آن مجالس این دوره هم جز برآورده ساختن خواستها و دستورات رضاشاه در شئون مختلف وظیفه دیگری نمیشناختند. تمامی نمایندگان دوره ١٢ و ١٣ مجلس شورا هم بر اساس همین قاعده برگزیده شده بودند.۲
دوران حکومت رضاشاه البته سیاه تر از آن بود که دامنه آن صرفاً به موضوع تقلب و اعمال نفوذ در انتخابات محدود باشد. در آن برهه حقوق مردم کشور در شئون و سطوح مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و اقتصادی به شدت مورد تعرض قرار گرفت و ساحت انسانی جامعه ایرانی به گونه ای بی سابقه آسیب دید. چنان که وقتی رضاشاه از سلطنت عزل و توسط انگلیسیان به جزیره موریس در آفریقای جنوبی تبعید شد، اسماعیل فردوسی فراهانی در ١٢ آبان ١٣٢٠، در شعری با عنوان «چنین بود پهلوی»، رذایل و خصایل شخصی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی او و دوران حکومتش را به شرح زیر توصیف کرد:۳
با این حال، هرچند به رغم اشغال کشور توسط متفقین، مردم کشور عموماً از پایان آن دوره تاریک شادمان شدند، اما خیلی زود آشکار شد که دولتها، مجالس و مجموعه حاکمیت، به رغم برخی تفاوتهای شکلی و صوری، نمیتوانند در راستای دفاع از حقوق مردم کشور گام بردارند. همچنان که شاعری تیزهوش در ١٤ آذر ١٣٢٠ در این باره چنین سروده بود:۴
بدین ترتیب در تمام سالهای دهه ١٣٢٠ش تقریباً هیچیک از نخست وزیران و به تبع آن وزرای کابینه ها مورد اعتماد مردم کشور از اقشار مختلف قرار نگرفتند. همچنین اکثریت قابل توجهی از نمایندگان مجالس این دوره با اعمال نفوذ دولتها، دربار و شاه، قدرتهای سلطه جوی بیگانه (به ویژه انگلستان و شوروی و تا حدی آمریکا) و دیگر مراکز قدرت و نفوذ در داخل و خارج از حاکمیت برگزیده میشدند. نمایندگان مدافع حقوق مردم کشور که اساساً با آراء عمومی راهی مجلس میشدند همواره در اقلیت قرار داشتند.۵
بنابراین رفتار سوء، غیرقانونی و نامشروع مجموعه حاکمیت موجب شد مردم از همان ماههای نخست پس از عزل رضاشاه نسبت به وقوع هرگونه اصلاحات در عرصه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نومید باشند. انتخابات و عملکرد اکثریت قابل توجهی از مجلس نشینان دهه ۱۳۲۰ همواره مورد انتقاد و سرزنش جامعه ایرانی بود؛ به ویژه در نشریات و روزنامه های آن روزگار و نیز در ادبیات سیاسی منظوم انعکاس وسیعی پیدا می کرد.
۲. مجلس دوره سیزدهم
موضوع تشکیل مجلس سیزدهم با حضور نمایندگان انتصابی رضاشاه در مطبوعات آن دوره مورد انتقاد و سرزنش قرار گرفت. «البته همه میدانند انتخابات چطور صورت گرفت، مأمورین شهربانی سابق مردم را به زور به حوزههای انتخابیه میکشاندند و ورقه به دست آنها میدادند تا در صندوق آراء بیندازند. به طوری که هر که جرأت باز کردن این اوراق را داشت، پیش از انتخابات از اسامی نمایندگان مطلع میشد. همه میدانیم که نمایندگان فعلی (دوره سیزدهم) از برکت روش انتخاباتی که قبلاً به عرض رسید به مجلس رفتهاند. اغلب آنها نمایندگی شهرهایی را دارند که هرگز ندیدهاند و از وضعیت ساکنان آن بیاطلاع میباشند. اغلب این آقایان [که در مجالس دوره رضاخان هم حضور داشتند] در همان روزهایی که زور و تعدی بازار رایجی داشت، نطقهای خود را منحصر به تمجید و تعریف نموده و به دعای ذات ملوکانه مشغول میشدند، در حالی که انتخابکنندگان فرضی آنها در آتش بیدادگری میسوختند. اگر فرضاً کسی پیدا شود و بخواهد وضعیت سابق را عودت دهد، این آقایان دوباره زبان به وصف او خواهند گشود و از ایراد نطقهای اغراقآمیز باک نخواهند داشت. غیرقانونی بودن نمایندگان (دوره سیزدهم) مورد تردید نیست و خود ایشان هم این موضوع را تصدیق دارند... هیچ ایرانی پیدا نمیشود که بدون تنفر و انزجار اعمال و رفتار وکلای ادوار اخیر تقنینیه را که تمام تحمیلی و قلابی بودهاند بنگرد...»۶
شاعری در ٢٧ آذر ١٣٢٠ در تقبیح دولت و مجلسنشینان دوره سیزدهم سروده بود:۷
و نیز در شعر سیاسی دیگری نمایندگان مجلس دوره سیزدهم چنین توصیف شده بودند:۸
۳. انتخابات و مجلس دوره چهاردهم
انتخابات دوره چهاردهم مجلس در زمان نخستوزیری علی سهیلی برگزار شد که از کارگزاران حکومت عصر رضاشاهی بود. سیدمحمد تدین وزیر کشور کابینه او که عهدهدار برگزاری انتخابات بود، در انقراض قاجاریه و صعود رضاشاه به سلطنت (از کارگردانان مجلس پنجم) نقش مهمی ایفا کرده، مورد اعتماد رضاشاه بود. تدین شأن و اعتباری در نزد مردم نداشت. در این دوره از انتخابات که نخستین آزمون برگزاری انتخابات پس از سقوط رضاشاه بود، دولت، دربار، قدرتهای خارجی مداخلات فراوانی کردند و به تبع آن مجلس دوره چهاردهم مملو از نمایندگانی شد که به ندرت رأی مردم کشور در گزینش آنان مؤثر بود. نشریه تهران مصور در بحبوحه برگزاری انتخابات دوره چهاردهم شعری به چاپ رسانید که موضوع خرید و فروش بدون محابا و گستاخانه آراء را به تمسخر گرفته بود:۱۰
و نیز شعر سیاسی دیگری با عنوان «دلال انتخابات» به موضوع نقش پول و واسطههای مختلف انتخاباتی، که از قبل مداخلات غیرقانونی در امر نمایندهگزینی به نان و نوایی میرسیدند، چنین پرداخته است:۱۱
و شاعری ضمن تشریح و توصیف رذایل اخلاقی و فساد مالی، سودجویی، فرصت طلبی و دهها مورد پستی و دنائت کسانی که نامزد انتخابات دوره چهاردهم شده، برای راه گشودن به سوی بهارستان به هر سلاحی جز تأسی به آراء عموم ملت متوسل می شدند، به دولت وقت، که برای آن هم چندین صفت سرزنشآلود صورتبندی کرده بود، به گونهای استهزاآمیز پیشنهاد میکرد:۱۲
و شعری دیگر موضوع برگزیده شدن بدنامترین افراد هر صنف و گروه به نمایندگی مجلس را به شرح زیر مورد استهزاء و انتقاد قرار داده است:۱۳
و شاعری دیگر به مردم کشور هشدار میدهد مبادا فریب وعدههای پوچ نامزدهای نمایندگی مجلس، آنان را به سوی صندوقهای رأی بکشاند که اینان به محض پایان انتخابات و قرار گرفتن در کرسیهای نمایندگی به سرعت وعدههای خود را به دست نسیان سپرده جز برآورده ساختن مقاصد و منافع نامشروع شخصی دغدغه دیگری بر دل نخواهند گرفت و هیچگونه اعتنایی به مردمان حوزههای انتخابیه خود نخواهند کرد. در بخشهایی از این شعر چنین میخوانیم:۱۴
ادبیات سیاسی منظوم آن دوره برخی از صاحبان ثروت و مال و جاه در شهرهای مختلف کشور را مورد استهزاء و سرزنش قرار میداد که گروهی طرّار و طماع صرفاً به قصد ربودن مال و منال آنان طرح نامزدیشان برای وکالت مجلس را مطرح ساختهاند و بیهوده آنها را امیدوار میسازند که هر چه افزونتر پول صرف کنند، بر اقبال پذیرش خود افزوده، راه را برای نیل به کرسیهای نمایندگی بهارستان کوتاهتر میکنند.۱۵ ملکالشعرای بهار هم در شعری بلند از مردم کشور تقاضا میکرد فریب رأی خران و نامزدهای بدکاره را نخورند و به کسانی دل و رأی بسپارند که از صحن مجلس شورای ملی به عنوان سنگر دفاع از حقوق مردم استفاده میکنند. در بخشهایی کوتاه از این منظومه بلند چنین میخوانیم:۱۶
مفتون همدانی هم نامزد زشت کردار، وابسته و فرصت طلب شهر خود همدان را در منظومی فصیح مورد سرزنش و استهزاء قرار می دهد که مردم آن شهر به کسانی فاسد و بدکاره چون او رأی نخواهند داد و فرد یا کسانی خواهند توانست به عنوان نماینده واقعی مردم همدان راهی مجلس شورای ملی شوند که پیروی از دین اسلام را در سرلوحه برنامه خود قرار داده، وطنپرستی و دفاع از حقوق مردم کشور را پیشه خود سازند. در این سروده می خوانیم:۱۷
با این احوال انتخابات این دوره پرتقلب و عاری از هرگونه فضای سالم سیاسی و تبلیغاتی برگزار شد و همچنان که پیشبینی میشد بیشتر برگزیدگان مجلس خود را مدیون آراء حوزههای انتخابیه خود نمی دانستند. به مجرد پایان انتخابات در شهرها و مناطق مختلف کشور آن همه التهاب، زد و بند، سورچرانی، خرید و فروش رأی به یکباره فروکش میکرد. نشریهای فضای حاکم بر شهر تهران را پس از پایان انتخابات دوره چهاردهم و حالات فعالان ریز و کلان عرصه انتخابات را به شرح زیر تصویر کرده است:۱۸
مجلس چهاردهم شورای ملی، که اقلیت کوچکی از ساکنانش نمایندگی خود را مرهون آراء مردم بودند در ٦ اسفند ١٣٢٢ افتتاح شد و در ٢١ اسفند ١٣٢٤ به پایان راه خود رسید. محمدتقی ملک الشعرای بهار از شاعران پرآوازه معاصر که سالیانی طولانی از عمر خود را در عرصه فعالیت های سیاسی و حزبی گذرانیده، در دورههای سوم، چهارم، پنجم و ششم مجلس سمت نمایندگی داشت و به رغم برخی اشتباهات سیاسی در عرصه تصمیم سازیهای مجالس آن برهه نقش برجسته ای ایفا کرده و در دوره رضاخان مغضوب و محبوس شده بود و نیز حضور تعیین کننده و تحسین برانگیز افرادی مانند سیدحسن مدرس در صحن مجلس شورای ملی را به یاد داشت، در شعری فصیح افسوس خورد که اینک مجلسنشینان دوره چهاردهم به دلیل فساد و وابستگی، فرصتطلبی و سودجویی و عدم اعتنا به حقوق مردم کشور، شأن آن مجالس عالیمقدار را به گونهای فاحش و تأسفبار تنزل دادهاند؛۱۹
بهار در فرازهایی دیگر از این قصیده خود به شماتت و سرزنش مجلس نشینان خطه خراسان در مجلس چهاردهم می پردازد، که خود از اهالی آن سرزمین بود. بهار بسیار تأسف میخورد که استان پهناور خراسان با آن پیشینه درخشان تاریخی و نقشی که در برهههای مختلف تاریخی در دفاع از استقلال سیاسی، مدنیت و فرهنگ و تمامیت ارضی ایران ایفا کرده، اینک گروهی با تقلب و اعمال نفوذ راه به بهارستان گشوده خود را نمایندگان مردم خراسان میدانند:۲۸
ابوالقاسم حالت هم در دو بیت بیشتر مجلس نشینان دوره چهاردهم را عناصری دانسته که جز اغراض شخصی فکر دیگری در سر ندارند و فتنه جویی مطلوبترین حرفه آنان است:۳۱
هم او در سرودهای دیگر مجلس این دوره را سینمایی تصویر کرده که ساکنانش عموماً جز حیله و تزویر و زد و بند وظیفه دیگری بر عهده نمی شناسند:۳۲
روزنامه توفیق در ٢١ تیر ١٣٢٣ شعری با عنوان «جنگل مولا» به چاپ رسانید که در آن خصائل بیشتر مجلس نشینان دوره چهاردهم را برشمرده، و با تصریح به این نکته که هیچگونه اعتقاد و اعتنایی به وظایف نمایندگی خود در چارچوب قانون اساسی مشروطیت و احیاناً دفاع از حقوق موکلان خود ندارند، آنان را با صفاتی مانند خیانت، دغلکاری، زد و بندچی و جاسوسی برای بیگانگان می شناساند.۳۴
احمد گلچین معانی هم با اشاره به سطح بسیار نازل و تأسفبرانگیز مباحث مطروحه در میان نمایندگان مجلس چهاردهم که ساحت مجلس را به عنوان عالیترین نهاد نظام مشروطیت خدشهدار کرده اند، در توصیف این وضعیت نابهنجار چنین سروده است:۳۵
و نیز شاعری دیگر بیشتر نمایندگان مجلس این دوره را به بیسوادی، بی عرضگی، جهل و نادانی متهم می کند که در نفاق و پشت هماندازی و دسیسه گری مقام استادی دارند:۳۶
و نهایتاً این که در شعر سیاسی دیگری مجلس دوره چهاردهم «دارالشیاطین» لقب گرفته بود که بیشتر ساکنان آن در مکر و حیلت و دغل کاری حتی دست شیطان را از قفا بسته بودند. حرص و شهوت کمترین خصلت شان بود و در خیانت و وطن فروشی یدی طولا داشتند، به تمام موارد فساد و بدکاره گی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مالی ـ اداری آلودگی داشتند و همچون گرگانی تیز دندان و درنده خو اقلیت اندک حامی حقوق و منافع مردم و کشور را از هر سو احاطه کرده، تحت فشار قرار میدادند.۳۷
۴. انتخابات و مجلس دوره پانزدهم
انتخابات دوره پانزدهم مجلس شورای ملی در دوران نخستوزیری میرزا احمدخان قوام السلطنه برگزار شد و او که حزب دمکرات خود را اساساً به هدف روانه ساختن خیل گستردهای از طرفداران و حامیانش به مجلس پانزدهم تأسیس کرده بود در جریان برگزاری انتخابات تقلبات گسترده ای انجام داد و البته توانست، حداقل در کوتاه مدت، حامیان بسیاری در مجلس دوره پانزدهم گرد هم آورد. ضمن این که نظیر دوره پیشین باز هم صاحبان قدرت و نفوذ در داخل و بیرون از حاکمیت، دربار و قدرتهای خارجی برای گسیل نامزدهای مورد علاقه خود به مجلس از هیچ تلاش خلاف قاعده و نامشروعی فروگذاری نکردند. با این حال در این دوره از مجلس با ایستادگی و مقاومت اقشار وسیعی از مردم کشور و حضور فعالتر احزاب و گروههای سیاسی و مذهبی رقم قابل اعتنایی از نمایندگان واقعی البته باز هم در هیأت اقلیت، راهی مجلس شدند و با پشتوانه مردم ایران توانستند گامهایی جدی در دفاع از حقوق مردم و استقلال سیاسی و اقتصادی کشور بردارند. در همین مجلس بود که با ایستادگی و دلیری اقلیت متکی به آراء عموم، لایحه واگذاری امتیاز نفت شمال ایران به روسیه شوروی رد شد و مبارزه با شرکت انگلیسی نفت ایران (شرکت نفت انگلیس و ایران) شکلی جدیتر به خود گرفته و تلاش انگلیسیان و حامیان پرشمار آنان در مجلس و دولت برای تجدیدنظر در قرارداد نفت (در قالب قرارداد گس ـ گلشائیان) با پایداری نمایندگان فراکسیون اقلیت و پشتیبانی اقشار گسترده مردم کشور عقیم ماند.۳۸
مجلس دوره پانزدهم در ٢٥ تیر ١٣٢٦ افتتاح شد. بنابراین از اواخر اسفند ١٣٢٤ که مجلس دوره چهاردهم پایان یافت تا هنگام آغاز به کار مجلس پانزدهم در اواخر تیر ١٣٢٦ حدود ١٦ ماه فاصله افتاد. مجلس دوره پانزدهم تا ٦ مرداد ١٣٢٨ برقرار بود.۳۹
نظیر دوره قبل نشریات و روزنامه های آن روزگار مطالب قابل توجهی پیرامون تقلبات گسترده دولت قوام و دیگر بخشهای قدرت و حاکمیت منتشر کردند. نوشته های برخی از روزنامه ها در این باره چنین بود: «دل و قلوه فروش دوره گرد: من آزاد و غیرآزاد را نمی دانم، این قدر می دانم که روز اول تا شناسنامه مان را نگرفتند، به ما دل و قلوه ندادند. یک رفتگر: من عقیده مقیده نمی دانم، مرا روز چهارشنبه سوار کامیون کردند و با دیگران بردند و رأی ها را توی صندوق انداختیم... قصاب: آقا من داخل هیچ حزبی نیستم و از کوچکی که پدرم مرده صبح میآیم دکان، غروب میروم. ولی همین قدر میدانم تا شناسنامه ما را نگرفتند در قصابخانه گوشتها را داغ نزدند... یک دانشجو: در این که این انتخابات برخلاف قانون و فرمایشی است شکی نیست... بورس وکالت نرخ رأی تا ٥٠ ریال بالا رفته و با عرضه کم و تقاضای زیاد که اینک حکم فرماست، ترقی بیشتری پیش بینی می شود. کسانی که سرکسیه را شل نموده اند و به تفاوت از ١٠ تا ١٠٠ هزار تومان برای ابتیاع کرسی های بهارستان وقف نمودهاند، چگونه می توانند صالح باشند و اتومبیل های باری که درشکه های جنازه کش برای حمل موکل به دهات و قصبات می فرستند چگونه ممکن است با رضا تلقی نمود... تصور می رود با اندک تفاوت نتیجه انتخابات تقریباً همان حدود باشد که در دوره چهاردهم رسیده بود. سکنه شهر چندان علاقه به دادن رأی نشان ندادند و اگر جوش و خروشی دیده شد غالباً از ناحیه کسانی بود که یا پول گرفته و ناموس خود را فروخته و یا محکوم به حکم کارفرمایان بودند... خلاصه این که انتخابات دوره پانزدهم هم یکی از دوره های پرمنفعت برای تلکه بگیرها و کارگردانان انتخابات بود. معاملات کلانی که بر سر انتخابات شد در هیچ دوره ای از ادوار سابق مجلس سابقه نداشت... [خود قوام هم گفته بود]: آقا چه وقت انتخابات آزاد بود که من آزادی انتخابات بدهم».۴۰
به دنبال آشکار شدن تقلبات گسترده قوام السلطنه در انتخابات دوره پانزدهم و طرحی که برای وادار ساختن شمار فراوانی از حامیان و هم مسلکان خود به مجلس در سر می پرورانید، و در واقع در این راستا به موفقیت هایی هم (حداقل در کوتاه مدت) دست یافت، از قول و زبان حال او پیرامون ماهیت و خصایل افرادی که او آنان را راهی مجلس کرده بود، ادیبان خوش ذوق چنین سرودند:۴۱
و هنگامی که همان نمایندگان دست پرورده قوام السلطنه که با اعمال نفوذ او راهی مجلس شده بودند، یکباره او و حزب دمکراتش را رها کردند، شعر زیر وصف حال قوام و اشتباه فاحشی که در محاسبات او رخ داده بود، شد:۴۲
شاعر خوش ذوق دیگری از زبان حال کسانی که موفق شده بودند با تشبث به هرگونه اقدام غیراخلاقی و نظایر آن راه به سوی صندلیهای بهارستان بگشایند، چنین سروده بود:۴۳
همچنان که می دانیم در سالهای دهه ١٣٢٠ کابینه های ناپایدار پرشماری تشکیل شدند که گاه عمر برخی از آنها از چند ماه تجاوز نمی کرد. در این میان استیضاح از جمله مهم ترین حربه هایی بود که نمایندگان سودجو برای تهدید نخست وزیران بدان متوسل می شدند. معمولاً در موسم برگزاری انتخابات، نخست وزیران با گرفتن تعهداتی از نامزدها موجبات پیروزی آنان را در انتخابات فراهم میکردند، و نمایندگان دست یافته به کرسی های مجلس هم در موارد متعدد با گرفتن وعده های مالی و مدیریتی، به داوطلبان احراز پست نخست وزیری رأی اعتماد می دادند؛ و هرگاه نخست وزیران به دلایلی از برآوردن وعده های داده شده و دیگر قرارومدارهای (عمدتاً نامشروع) با کارگردانان پنهان و آشکار مجلس طفره می رفتند، استیضاح کارآمدترین وسیله جابجا کردن نخست وزیر بود. این معنی گاه در ادبیات سیاسی منظوم آن روزگار انعکاس پیدا می کرد:۴۴
در شعر سیاسی دیگری بیشتر نمایندگان مجالس شورای ملی از آغاز مشروطیت مورد سرزنش و نکوهش شدید قرار گرفته اند که تنها و مهمترین حاصل کار آنان وارد ساختن زیان و خسران روزافزون بر مردم و مجموعه کشور بوده است. در این شعر که از این دسته نمایندگان با عناوینی مانند سفله، پست، دزد، خائن، وطنفروش یاد شده، آرزو شده است که ای کاش هیچگاه در این کشور مجلسی شکل نمی گرفت:۴۵
شاعر نکته سنج دیگری هم در سرودهای فصیح به کسانی که در مقام نخست وزیری قرار داشتند و یا افرادی که علاقمند بودند در این سمت جای گیرند، هشدار می داد که بیشتر نمایندگان مجلس هدف از رأی اعتماد به نخست وزیران و یا استیضاح و برکنار کردن آنان از این مقام ارتباطی با مصالح و منافع و دفاع از حقوق ملت ایران ندارد، بلکه این مجلس نشینان، آوردن یا بردن نخستوزیران را صرفاً در راستای تأمین مقاصد و اهداف شخصی خود و حامیانشان در بیرون از مجلس صورت میدهند. شاعر به تمام نامزدهای نخستوزیری توصیه میکند که هرگاه علاقمند هستند دوره زمامداریشان طولانی شود مراقبت کنند که هیچگاه گامی در خلاف منافع و خواستهای آنان برندارند و اولین اولویت برنامه آنان جلب رضایت دائمی نمایندگان باشد:۴۶
۵. انتخابات و مجلس دوره شانزدهم
انتخابات شانزدهمین دوره مجلس شورای ملی در دوران نخستوزیری محمد ساعد مراغه ای برگزار شد و وزیر کشور او دکتر منوچهر اقبال و نیز عبدالحسین هژیر وزیر دربار وقت تقلبات و اعمال نفوذهای گسترده ای در جریان انتخابات انجام دادند و این خود باعث شکل گیری گسترده تر اعتراضات و انتقادات مردم شد. عوامل حکومت گستاخانه آراء بسیاری از نامزدهای وطنپرست و مدافع حقوق مردم را هیچ شمرده و خیل گسترده ای از کاندیداهای وابسته و حامی خود را در ردیف منتخبین قرار دادند. فقط با گسترش مخالفتها و بالاخص ترور و قتل هژیر وزیر دربار توسط عضوی از جمعیت فداییان اسلام بود که دولت از دامنه تعدیات خود بر حقوق مردم کشور کاست و به دنبال آن گروهی قابل اعتنا از نامزدهای مورد علاقه و اعتماد مردم امکان ورود به مجلس شورای ملی دوره شانزدهم را پیدا کردند. همزمان با انتخابات مجلس، انتخابات اولین دوره مجلس سنا هم برگزار شد که باز هم دربار در هماهنگی با عوامل بریتانیا مجلس سنای اول را از حامیان خود پر کرد. با این حال مجلس شورای ملی دوره شانزدهم نیز از منظر انگلیسیان اهمیت حیاتی داشت. آنها علاقمند بودند با راهی کردن شمار قابل توجهی از حامیان سیاست خود به مجلس قرارداد تحمیلی نفت را چنان که دلخواهشان بود، تصویب کنند.اما به رغم تلاشهای دولت و عوامل انگلیس اقلیت کوچک و پرتوانی، از نمایندگان راه به پارلمان جدید گشودند و همانان بودند که به پشتوانه حمایت گسترده مردم کشور و عالمان و اسلامگرایان، صنعت نفت ایران را ملی کردند. آیت الله کاشانی و جمعیت فداییان اسلام در این مقطع حساس و کم نظیر تاریخ ایران نقش تعیین کننده داشتند.۴۷ پس از به قتل رساندن حاجیعلی رزم آرا (نخست وزیری که در برابر ایده ملی شدن صنعت نفت مقاومت می کرد) توسط خلیل طهماسبی از اعضای جمعیت فداییان اسلام، مخالفان استیفای حقوق ملت از شرکت غاصب نفت در داخل و بیرون از مجلس به سرعت عقب نشستند و چند روز پس از آن طرح نمایندگان حامی حقوق مردم مبنی بر ملی شدن صنعت نفت مورد تأیید و تصویب قرار گرفت.
مجلس شانزدهم شورای ملی در ٢٠ بهمن ١٣٢٨ افتتاح شد و در ٢٩ بهمن ١٣٣٠ در موعد مقرر قانونی پایان یافت.۴۸ درباره تقلبات گسترده دولت و حاکمیت در جریان انتخابات دوره شانزدهم نشریات و روزنامه های آن روزگار مطالب فراوانی درج کردند، و حتی محمدرضا آشتیانی زاده منتخب این دوره به هنگام بحث درباره دولت ساعد در صحن علنی مجلس خطاب به او اظهار کرد:«انتخابات دوره ١٦ به وسیله مداخله مأمورین دولت به صورت ننگینترین انتخابات ایران درآمد. کار افتضاح انتخابات به واسطه مداخله دولت به جایی کشید که انجمن نظارت مجبور شد برخلاف قانون، انتخابات تهران را باطل کند. انتخابات این دوره خرابتر از دوره گذشته بود. شما مردم را با مجلس طرف کردید زیرا میخواستید مجلس را ضعیف کنید و نقشه های شیطنت باری که از مدتها پیش طرح شده بود به موقع اجرا بگذارید.»۴۹
محمدحسین شهریار شاعر بلندآوازه ایران در سرودهای زیبا به گوشه هایی از ناهنجاریها و بدکاره گیهای برخی نامزدها و فضای مشئوم انتخابات چنین پرداخته است:۵۰
ابوالقاسم حالت هم در همان نخستین ماههای تشکیل مجلس سنا در شعری پیشبینی کرد که (با توجه به ترکیب کسانی که به عنوان نماینده راهی سنای اول شده بودند) حقوق ملت ایران از آن پس به مراتب بیشتر از قبل مورد تعرض قرار خواهد گرفت و آن شصت تنی که به مجلس سنا راه یافتهاند، بدتر از دیگر ناقضان و غاصبان حقوق ملت بر جامعه ایرانی ستم روا خواهند داشت:۵۲
همزمان با گسترش مخالفتهای مردم کشور با استعمار بریتانیا در راستای استیفای حقوق از دست رفته خود و اوجگیری نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران شاعری در وصف حال ملت و سرزنش نمایندگان و دولتی که حقوق و منافع ملت ایران را نادیده گرفته، با بیگانگان سلطه جو همراهی می کنند، چنین سرود:۵۳
و هنگامی که مجلس شورای ملی با پشتوانه مردم کشور بر ملی شدن صنعت نفت ایران رأی مثبت داد، شیخ مهدی فخرالشریعه کازرونی چنین سرود:
با این حال شواهد و قرائن موجود حکایت از آن داشت که در آستانه ملی شدن صنعت نفت و حتی پس از آن انگلیسیان هنوز امیدوار بودند از طریق حامیان خود در مجلس برای تثبیت موقعیت خود بر منابع سرشار نفتی ایران راه و چارهای پیدا کنند. این موضوع بالاخص طی روزهای پایانی نخستوزیری حسین علاء (نخستوزیری: ٢١ اسفند ١٣٢٩ تا ٦ اردیبهشت ١٣٣٠) در افواه شنیده میشد. در همین راستا بود که شاعری نکتهسنج خطاب به پیروان سیاست بریتانیا بالاخص در میان نمایندگان مجلس و نیز دولت چنین سرود:۵۵
با این حال با پشتیبانی کم سابقه ملت ایران و وحدت و همدلی که میان رهبران ملی و مذهبی نهضت وجود داشت در آن مقطع انگلیسیان و عوامل پیدا و پنهان آنان در مجلس و بیرون از مجلس نتوانستند بر قانون ملی شدن صنعت نفت ایران خدشهای وارد سازند.
از هنگامی که موضوع برگزاری انتخابات مجلس سنا مطرح شد، آگاهان تردید نشان دادند که این مولود تازه تأسیس بتواند گامی در راستای منافع مردم کشور بردارد. ترکیب نمایندگان نخستین دوره این مجلس هم نشان داد که آن پیشبینیها چندان بدون پایه نبود. در همان بحبوحه فریدون توللی با شعری در توصیف مجلس سنا و این که نباید از آن امید خدمت به خلق داشت، چنین سرود:۵۱
طی ماههای پایانی سال ١٣٢٩ که مردم کشور بیتابانه از نمایندگان مجلس میخواستند با ملی کردن صنعت نفت بر غارتگری انگلیسیان پایان دهند، شعری احساسی و تهییج کننده سروده شد:۵۴
پانوشتها
1- فهرست اسامی و مشخصات نمایندگان ٢٤ دوره مجلس شورای ملی، نشریه شماره ٥، چ اول، تهران، دفتر انتخابات وزارت کشور، زمستان ١٣٦٨، صص ٢٣٦ـ٢٣١.
2- برای کسب اطلاعات در این باره ر.ک: اسنادی درباره انتخابات در دوره رضاخان، چ اول، تهران، اداره کل دبیرخانه و امور اسناد اداره تحقیق و بررسی اسناد، بیتا، صص ٧٢ـ١؛ اسنادی از انتخابات مجلس شورای ملی در دوره پهلوی اول، چ اول، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ١٣٧٨، صص ١٥٩ـ١؛ انتخابات مجلس در دوره رضاشاه (١٣١١ـ١٣٠٥ش)، چ اول، تهران، اداره کل آرشیو، اسناد و موزه، ١٣٧٧، صص ١٤١ـ١؛ اسنادی از انتخابات مجلس در دوره رضاشاه، به کوشش غلامرضا سلامی، چ اول، تهران، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ج.ا.ایران، ١٣٨٤، صفحات مختلف.
3- مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، ج ٨، چ دوم، تهران، علمی، ١٣٦٦، ص ١٧١.
4- حالت، ابوالقاسم، دیوان ابوالعینک، تهران، انتشارات ما، ١٣٦٣، صص ٥٠٩ـ٥٠٨.
5- عظیمی، فخرالدین، بحران دموکراسی در ایران، ١٣٣٢ـ١٣٢٠، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی و بیژن نوذری، چاپ اول، تهران، البرز، ١٣٧٢، صص ٤٧ـ١٢.
6- روزنامه ستاره، ش ١١٦٨ (١٣ مهر ١٣٢٠)؛ همان، ش ١١٧١ (١٦ مهر ١٣٢٠)؛ همان، ش ١١٩٩ (٢١ آبان ١٣٢٠).
7- ارمغان، س ٢٠، ش ١٠ (٢٧ آذر ١٣٢٠)؛ نیز ر.ک: معانی، احمدگلچین، دیوان گلچین، تهران، نشریات ما، ١٣٦٣، صص ٣٠٢ـ٣٠١.
8- ذاکرحسین، عبدالرحیم، ادبیات سیاسی ایران در عصر مشروطیت، دوران تفوق و برتری جنبشهای ملی (١٣٣٢ـ١٣٢٠)، ج ٣، چ اول، تهران، نشر علم، ١٣٧٧، ص ٩٠.
9- در آن برهه بالاخص به جهت حضور اشغالگران خارجی در ایران کالاها و اجناس مصرفی مورد نیاز مردم کشور به شدت نایاب شده و تورم فزایندهای پدید آمده و به تبع آن صاحبان نفوذ و قدرت و بیشتر نمایندگان مجلس به احتکار، قاچاق کالا و نظایر آن روی آورده بودند.
10- تهران مصور (٢٩ مهر ١٣٢٢)؛ نیز ر.ک: دیوان ابوالعینک، ص ٨٥.
11- تهران مصور، (٢٧ آبان ١٣٢٢)؛ دیوان ابوالعینک، پیشین، ص ٢٠.
12- حالت، ابوالقاسم، دیوان خروس لاری، تهران، تالار کتاب، ١٣٦٢، ص ٤٨٧.
13- همان، ص ٤٧٤.
14- تندری، محمود (صمصامالسلطان)، دیوان شیوا، صص ١١٠ـ١٠٨ (به نقل از: ذاکرحسین، ادبیات سیاسی...، ج ٣، صص ١١٧ـ١١٦).
15- روزنامه توفیق (٢٢ دی ١٣٢٢)؛ تهران مصور (١٤ بهمن ١٣٢٢).
16- بهار، محمدتقی (ملکالشعرا)، دیوان اشعار، چ سوم، تهران، امیرکبیر، ١٣٥٦، صص ٧٧٧ـ٧٧٥.
17- مفتون همدانی، دیوان اشعار، به کوشش رضا مفتون، صص ٧٠ـ٦٨ (به نقل از: ذاکرحسین، ادبیات سیاسی...، ج ٣، صص ١٣٣ـ١٣٢).
18- مجله بابا شمل، ش ٣٧، (٨ بهمن ١٣٢٢).
19- بهار، دیوان اشعار، صص ٧٠٧ـ٧٠٦.
20- مقصود سلیمان میرزا اسکندری است.
21- اشاره به آیت الله سیدحسن مدرس است.
22- مقصود محمدتقی بهار (ملکالشعرا) است.
23- میرزاحسینخان مؤتمنالملک پیرنیا رئیس چندین دوره مجلس شورای ملی.
24- ارباب کیخسرو شاهرخ نماینده زرتشتیان در مجلس.
25- میرزاحسنخان مستوفیالممالک.
26- سیدضیاءالدین طباطبایی عامل کودتای سوم اسفند ١٢٩٩ و حامی سیاست بریتانیا در ایران.
27- اشاره به علی سهیلی نخستوزیر وقت است که انتخابات پر از تقلب و اعمال نفوذ دوره چهاردهم در دوره زمامداری او برگزار شد.
28- بهار، دیوان اشعار، صص ٧٠٨ـ٧٠٧.
29- صبوری ملکالشعرا خراسان و پدر محمدتقی بهار.
30- حاج میرزا حبیبالله شهیدی روحانی و عارف و شاعر بزرگ خراسان.
31- مجله تهران مصور (٢٥ خرداد ١٣٢٣)؛ دیوان خروس لاری، ص ١٠.
32- روزنامه توفیق (٣٠ خرداد ١٣٢٤)؛ دیوان ابوالعینک، ص ١٤٦.
33- محسن صدر (صدرالاشراف)، نخستوزیر وقت.
34- روزنامه توفیق (٣٠ خرداد ١٣٢٩)؛ دیوان ابوالعینک، صص ٢٠٥ـ٢٠٤.
35- دیوان گلچین، ص ٣٢٠؛ تهران مصور، ش ٨٤ (١٠ آذر ١٣٢٣).
36- دیوان خروس لاری، ص ٤٨١.
37- دیوان گلچین، صص ٣١٤ـ٣١٣.
38- برای کسب اطلاعات بیشتر در این باره ر.ک: بحران دمکراسی در ایران، صص ٢٧١ـ١٩٥.
39- فهرست اسامی و مشخصات نمایندگان ٢٤ دوره مجلس شورای ملی، صص ٢٤١ـ٢٣٧.
40- گذشته چراغ راه آینده است، صص ٥٠٣ـ٥٠٢؛ ادبیات سیاسی ایران...، ج ٣، صص ٢٧٧ـ٢٧٥.
41- ادبیات سیاسی ایران...، صص ٢٩٤ـ٢٩٣.
42- همان، صص ٣٠٢ـ٣٠١.
43- دیوان خروس لاری، صص ٣٠٩ـ٣٠٨.
44- همان، ص ٣١٠.
45- ادبیات سیاسی ایران...، صص ٢٢٠ـ٢١٩.
46- دیوان خروسلاری، ص ١٣٦.
47- شاهدی، مظفر، «نقش دکتر منوچهر اقبال در برگزاری انتخابات مجلسین سنا (دوره اول) و شورای ملی (دوره ١٦)» فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر ایران، س ١٢، ش ٤٥ (بهار ١٣٨٧)، صص ١١٧ـ٨٧.
48- فهرست اسامی نمایندگان ٢٤ دوره مجلس شورای ملی، صص ٢٤٣ـ٢٤٢.
49- صورت مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ١٦، ج ٦، یکشنبه ١٤ اسفند ١٣٢٨.
50- دیوان شهریار، ص ٣٧٢.
51- توللی، فریدون، کاروان، صص ٥٥ـ٥٠.
52- دیوان ابوالعینک، ص ٢٩١.
53- ادبیات سیاسی ایران...، ص ٣٤١.
54- مکی، حسین، کتاب سیاه، ج ٣، چ اول، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ١٣٦٠، ص ٩٩٧.
55- ادبیات سیاسی ایران...، صص ۳۸۵ـ۳۸۳.
فصل نامه مطالعات تاریخی شماره 23 ، سال ششم، زمستان 1387 صفحات 77 تا 101