11 شهریور 1398

روزهای پایانی رضا شاه/4


محمدرضا ظریفیان

روزهای پایانی رضا شاه/4

قسمت پایانی
« صدای پای دیکتاتوری محمد رضا »

ادعاهای محمدرضا شاه و دولت او دیری نپایید و بازگشت به دیکتاتوری و رفع و رجوع ظاهری به اصطلاح رسیدگی به اموال غاصبانه رضا شاه به نفع دولت آغاز شد:

 

رد لایحه سانسور مطبوعات در مجلس

فروغی، نخست وزیر لایحه مطبوعات را تقدیم مجلس شورای ملی کرد اما این لایحه با مخالفت جدی نمایندگان مجلس مواجه شد. براساس این لایحه ضمن برقراری سانسور، افرادی که از 3 شهریور 1320 تاکنون اقدامات مخالقت آمیزی انجام داده باشند بازداشت و یا تبعید می شوند. نمایندگان مخالف اعلام کردند که هنوز چند ماه نیست که از زیر بار دیکتاتوری بیرون آمده‌اند دیگر نمی توانند به برقراری مجدد دیکتاتوری رأی دهند. همچنین تاکنون سابقه نداشته که در آخرین روز عمر مجلس لایحه ای ارائه شود و در آن جلسه نیز تصویب شود. بنابراین زمانی که تلاش های مجید آهی، وزیر دادگستری هم نتیجه ای نبخشید، فروغی لایحه را از مجلس پس گرفت.[1]

 نامه وزارت دارایی به وزارت دربار شاهنشاهی درباره املاک اختصاصی

رضاشاه پس از استعفا از مقام پادشاهی ایران تمامی دارایی ها و املاک خود را به محمدرضا شاه بخشید. وی نیز در 30 شهریور 1320 املاک اختصاصی را به دولت واگذار کرد. وزارت دارایی پس از بررسی اموال واگذار شده، کاخ شاهپور در  بابل، کاخ مرمر رامسر و عمارت کلاردشت را متعلق به خاندان سلطنتی دانست و به وزارت دربار اعلام کرد: «باغات، ابنیه و عمارات کاخ صفی آباد و باغ شاه در بهشهر، استراحتگاه های بندر گز، رامیان، کردکوی، مینودشت، گنبدقابوس، خوش ییلاق و علی آباد، کاخ شهر شاهی، استراحتگاه های بابلسر، استراحتگاه های آمل و محمود آباد، کاخ نوشهر، کاخ چالوس، استراحتگاه های شاه چشمه ولی آباد و ناهارخوران گچسر، استراحتگاه شهسوار، استراحتگاه رودسر، استراحتگاه های رودهن و آب گرم لاریجان در تصرف دولت» باقی می ماند و مخارج نگهداری آنها نیز برعهده دولت است. همچنین در ادامه این نامه آمده است: املاک از شهسوار تا گنبدقابوس «اعم از مزروعی و غیرمزروعی، مراتع، جنگل ها، کان ها، مهمانخانه ها، کارخانجات، ماشین آلات، به انضمام تمام اغنام و احشام و رمه ها و ایلخی اختصاصی متعلق به دولت است».[2]

بازداشت دانشجویان

عده ای از دانشجویان شرکت کننده در مراسم اتحاد دانشجویان بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفتند.[1] اقدام دانشجویان با موافقت مسؤولان دانشگاه بوده ولی اداره آگاهی عده ای از دانشجویان را احضار و مورد بازجویی قرار داد و پس از آن نگرانی شدیدی در بین دانشجویان ایجاد شد.[3]

انتقاد جمعیت آذربایجان از اقدامات نظمیه

جمعیت آذربایجان با انتشار مقاله ای در روزنامه آذربایجان با عنوان «باز هم کارهای استبدادی مأموران نظمیه» نسبت به بازداشت چندساعته و استنطاق از یکی از کارکنان آن روزنامه انتقاد کرد و این اقدام را بدتر از عملکرد مأموران نظمیه عصر رضاشاه دانست.[4]

برای مطالعه قسمتهای قبل کلیک کنید.

 

قسمت اول ، قسمت دوم ، قسمت سوم

پی‌نوشتها:

[1] کوهی کرمانی، از شهریور 1320 تا فاجعه آذربایجان و زنجان، جلد اول، ص 172.

[2] نوری، روزگار بی‏قراری، مازندران و گرگان در اشغال ارتش سرخ 1325 ـ 1320، ص 81 ـ 82.

[3] ایران در بحران، ص 18.

[4] روزنامه آذربایجان، شمارة 14، 27 آذر 1320، ص 1.