12 مهر 1395
سفر به موزه تاریخ حرم رضوی
از دور به مشهد چشم دوختهای؛ همچون کبوتری سفیدبال به دنبال گنبد و گلدستههای حرم میگردی. گلدستههایی که زینتبخش قاب عکس سیاه و سفید روی دیوار است. در این میان، صدای همهمه زائران میبردت کنار سنگاب خوارزمشاهی.
میروی به گذشتههای دور و مردان و زنانی را میبینی که ظرفهای آبخوری خود را از این ظرف سنگی بزرگ، پر آب میکنند. برمیگردی داخل موزه. با خانوادهای همدانی همراه میشوی. پدر بسماللهگویان میایستد مقابل نخستین ویترین. دخترهای نوجوان زل میزنند به کتیبه طلای مشبک، اما مادر غرق تماشای ضریح پشت سر دخترهاست. انگار دلش دوباره هوس زیارت کرده است. نگاهی به ساعتت میکنی. عقربهها ایستادهاند. به یکباره گم میشوی در دل تاریخ. نمیدانی دوره قاجاری یا صفوی، اما خیالت آسوده است؛ چرا که در آستان امن شمسالشموس(ع) هستی. اطرافت را با دقت نگاه میکنی. نهری را میبینی در میانه صحن عتیق.
از میان خیل عظیم زائران عبور میکنی. همه چیز برایت تازگی دارد. از وسایل روشنایی و شستوشو گرفته تا درها و محرابها. میرسی کنار ضریح. از خودت میپرسی این ضریح را کجا دیده بودم که دوباره برمیگردی کنار زائران همدانی. به اطرافت نگاه میکنی. خودت را در موزه تاریخ حرم رضوی میبینی. کنار اشیاء و وسایلی که در گذشته در معماری اماکن متبرکه رضوی استفاده شدند یا در حرم مطهر جنبه کاربردی داشتند. تازه در مییابی آغاز سفر است. سفری به عمق تاریخ حرم مطهر رضوی. گل گشتی در موزهای در جوار آستان ملکوتی امام هشتم(ع) که دیدنش بیشک هیجانزدهات میکند.
تجربه حسی ناب
پشت ویترینهای شیشهای، آثاری را میبینی منقوش به طرحها، تزئینات و کتیبههایی بیبدیل. اشیایی همچون کتیبه طلای مشبک مضجع شریف امام رضا(ع)؛ اولین ضریح در دوره صفوی، زیارتنامه فولادی زرکوب و سنگ مقام امام رضا(ع). آثاری که باید از نزدیک ببینی تا به نفاست آنها پی ببری. اشیایی که نه تنها قدمت تاریخیشان بلکه ظرافت و هنری که در آنها به کار رفته، تو را محو تماشا میکند. دیدن پایه شمعدانهای برنجی کتیبهدار و مسی قلمزنیشده، قندیل طلای مرصع کتیبهدار قلمزنیشده گلدانیشکل و چراغ لامپای یک فیتیلهای نفتی، روزگاری را برایت تداعی میکند که نور و روشنایی حرم با شمعهای بزرگ یا چراغهای نفتی تأمین میشد. سالهایی که در میلاد حضرت رضا(ع)، اینهمه لامپهای رنگی روشن نبود و با ابزاری به نام گُلگیر، قسمت سوخته فتیله شمعها و چراغها توسط خدمه حرم مطهر رضوی چیده میشد؛ ابزاری شبیه مقراض یا قیچی. از سوی دیگر، دست مخصوص جمعآوری اشیای نذری بالای ضریح مطهر حرم رضوی، شیفتگانی را در ذهنت به تصویر میکشد که نذرهای کوچک و بزرگ خود را تقدیم این آستان ملکوتی میکردند و بخورسوز برنجی دوره قاجار، عطر مُشک و عنبرهای داخل حرم را برایت تداعی میکند.
در این بین، دختر دانشجوی اهل دلیجان استان مرکزی را میبینی که مقابل قاب آینه چوبی لایهچینی شده منقوش دوره قاجار، دنبال تصویر جدیدی از خودش میگردد. این دانشجو در چند روزی که میهمان این صحن و سرا شده، دلش جلا یافته و آرامشی وصفنشدنی در تار و پود وجودش تنیده شده است. از قفلها و کلیدها میگذری، کلیدهایی که درهای بسیاری را به روی زائران گشوده است و شمیم گلاب ناب ایرانی را با تمام وجود حس میکنی. آخر از همه گلابدان نقرهای را میبینی که دستان پر از نیاز زائران را گلابباران کرده است. قدحها و ابریقهای قلمزنی و میناکاری شده کنار گلابدانها، یاد استادکارانی را برایت زنده میکند که هنردستشان همچنان ماندگار است.
تنوع نقش و رنگ
دلت میخواهد دستانت را گره بزنی به پنجره فولاد زرکوب و زیر لب بگویی از دردها و نیازهایت. انگار رفتهای به صحن انقلاب و ایستادهای کنار دلدادگان این دیار، اما خیره میشوی به کتیبههای زرین روی این پنجره فولادی به خط نسخ؛ اثری از دوره تیموری. در این مجال، همکلام با دانشجوی ماهشهری میشوی. او از احساس قلبیاش میگوید. از شوق و ذوقش برای دیدن آثار، از اینکه دلش میخواهد از تکتک آثار عکس بگیرد و یادگاری ببرد خوزستان. چرا که خوب میداند این آثار ارزشمند تنها بخشی از فرهنگ و تاریخ مشهد نیست بلکه متعلق به همه مردم ایران و شیعیان جهان است. آثاری که زیبایی و هنر در آنها موج میزند و باید آنها را با دقت نظر بررسی کرد. اینبار ایستادهای مقابل ویترین کاشیها؛ کاشیهایی که در دورههای مختلف تاریخی در بارگاه مطهر رضوی نصب بودهاند.
آثاری مانند کاشیهای زرینفام که قدمتشان به قرن 7 تا 9 قمری برمیگردد یا کاشیهای هفترنگ دوره صفوی و قاجار. میتوان استفاده از رنگهای شنگرف، تغاری، مشکی و زرد را و نقوش گیاهی، حیوانی و انسانی را در کاشیهای هفترنگ دید و به یاد کاشیکارانی افتاد که ساعتها در سرما و گرما، ایوانها و گنبدهای این صحن و سرا را مزین به هنر ایرانی اسلامی میکردند. حالا رسیدهای به پنجره فولاد، سه پنجره تو را به سالهای دور میبرد؛ یکی به دوره تیموری و دو پنجره به دوره قاجار؛ پنجره فولاد و پنجره نقره.
پنجرههایی که شاهد اشکهای دردمندان بسیاری بودهاند، ارادتمندانی که به نیت شفا و گرفتن حاجت سختی راه و سفر را به جان خریدند و به مشهدالرضا مشرف شدند. درهای چوبی منبت، مشبک و معرقکاری را میبینی؛ چه ذوق و چه سلیقهای در ساخت آنها به کار رفته است، درهایی که حرفهای ناگفتنی بسیاری دارند؛ از صدای خشخش قلم و اره استادکار نجار تا نجوای عاشقانه سفید و سیاه، دارا و ندار.
همقدم با عکاسباشیها
نهری در خیابان و سقاخانه صحن عتیق(انقلاب اسلامی) جاری است. نهری که تو را با عکاسباشیهای دوره قاجار همراه میکند تا از دریچه دوربین آنها به حرم مطهر رضوی و مشهد مقدس نگاه کنی. مقابل ایوان طلا(ایوان نادری) بایستی و سلام دهی یا شاید در ماه محرم؛ روز عاشورا، گنبد حرم را در قاب عکس سیاه و سفید، مملو از جمعیت ببینی. همراه زائران در مراسم سلام سال 1308 قمری شرکت کنی. زائرانی که شاید برای نخستین بار است قدم به این سرای بهشتی گذاشتهاند و صدای زنگ ساعت ایوان صحن عتیق را شنیدهاند. دلت هوای سقاخانه میکند. اما ناگهان صدای مهیبی میشنوی، قلبت به شماره میافتد. آری نمایی از به توپ بستن گنبد حرم مطهر توسط روسها در سال 1290 شمسی، مقابل دیدگانت پدیدار میشود.
آخر میهمان نمایشگاه دائمی «عکسهای تاریخی حرم مطهر رضوی» موزه تاریخ حرم رضوی هستی، نمایشگاهی که عکسهای آن بر اساس سیر تاریخی این آستان منور، به نمایش گذاشته شده است. اما اگر از این قابها که میزبان عکسهای سیاه و سفید عکاسباشیهایی مانند عبدالله قاجار و محمد صانع است بگذری، نمایشگاه دیگری را در این موزه میبینی. نمایشگاه «روایت گوهرشاد» که روایتگر سیر تاریخی و حوادث مرتبط با قیام مردم مشهد در مسجد گوهرشاد در 21 تیر 1314 است. نمایشگاهی که با نمایش مجموعهای از تصاویر واقعه مسجد گوهرشاد، اسناد تاریخی، خاطرات شاهدان عینی، معرفی روحانیون مبارز و... سرکوب خونین قیام مردم علیه کشف حجاب رضاخان را در مسجد فیروزهای گوهرشاد حکایت میکند.
اوج هنر و دقت
وقتی کتاب تاریخ را ورق میزنی، نام پنج ضریح مطهر را میبینی. ضریحهایی که مدت زمانی خاص، بر روی مضجع شریف حضرت رضا(ع) نصب بوده و در ساخت آن، هنرمندان طراز اول بسیاری نقش داشتند. در حال حاضر، موزه تاریخ حرم رضوی میزبان ضریح دوم معروف به ضریح فولاد جوهری و ضریح چهارم؛ ضریح شیر و شکر است. آثاری کمنظیر که آیات قرآنی و اسماء الهی توسط خوشنویسان برجسته روی آنها نقش بسته است. از دیگر آثار منحصربهفرد موزه میتوان از درهای پیش روی مبارک و پایین پای مبارک و محرابها نام برد.
درهای چوبی دو رو دوره قاجار با روکشهای طلا و نقره و همچنین محراب پیش روی حضرت به تاریخ 612 قمری و محراب پایین پای حضرت از جنس کاشی نقش برجسته زرین فام. درباره ارزش و نفاست اشیای این موزه میتوان ساعتها قلمفرسایی و از هر کدامشان روایتی شیرین نقل کرد، اما نخست باید این آثار را دید و با دنیای آسمانی خالقان و هنرمندانشان مأنوس شد.
انگار این اشیاء برای هر سن و سلیقهای، داستانی متفاوت دارند؛ داستانی که از دریچه نگاه و تخیل افراد در یک سفر کوتاه به موزه تاریخ حرم رضوی روایت میشود، موزهای که شنیدن تاریخچهاش نیز جالب است. برخی از این آثار، در موزه قدیم حرم مطهر در معرض نمایش بوده و در سال 1356شمسی، با انتقال این موزه به ساختمان جدید در محل فعلی صحن کوثر و بازگشایی موزه عمومی حرم، مجدد در معرض دید علاقهمندان قرار گرفته است. البته در سال 1378 به منظور آشنایی بیشتر مردم با مراحل رشد و توسعه شهر مشهد و همچنین حوادثی تاریخی اماکن متبرکه رضوی، «موزه تاریخ مشهد» بنیان نهاده شد، اما با توجه به ارتباط اشیای به نمایش گذاشته شده در این موزه با حرم مطهر امام رضا(ع)، در سال 1392، نام موزه تاریخ مشهد به موزه «تاریخ حرم رضوی» تغییر یافت. موزهای که در حال حاضر با فضای نمایشی در حدود یک هزار مترمربع، میزبان تعدادی از اشیای ارزشمند معنوی، تاریخی، فرهنگی و هنری حرم مطهر امام هشتم(ع) است.
گزارشگر: آرزو مستاجرحقیقی با همکاری اداره پژوهش و معرفی آثار معاونت امور موزه ها
پرتال جامع آستان قدس رضوی