شلیک به ایرباس ایرانی از نگاه «نشنال جئوگرافی»


بهروز مدرسی

اگه یادتون باشه پارسال با تلاش فراوان سعی کردم عمق فاجعه رو با ترجمه فیلم مستند سازمان نشنال جئوگرافی آن را در قالب تصاویری گویا تقدیم حضورتون کنم . اما از آن جایی که فیلم مزبور سعی در کاستن بار گناهان خدمه ناو وینسنس رو  داشته  و از سوی دیگر با انتشار یافتن شایعات فراوانی در باره حضور هواپیمای اف - ۱۴ ( تامکت ) در پشت ایرباس قصد پایمال کردن واقعیت ها را داشتند ، بنده در مطلب بعدی بر روی همین تصاویر تحلیل ام رو ارایه خواهم داد . آن چه در ذیل می خوانید بازنشر بخش هایی از مستند یاد شده است که به همراه حرف های خودمونی سال قبل ارایه شده است ..
حرف های خودمونی ...
 شما یاران همدل و صمیمی حتمآ مستحضر هستید که بنده در بیان خاطرات تاریخی و قدیمی اغلب  اظهار نظر نکرده و بلکه سعی می کنم حتی المکان راوی صادقی باشم . نکته دیگر این که اگر چه از بدو پیروزی انقلاب که شعار " مرگ بر آمریکا " تقریبآ همگانی شده است . اما من به حرمت خاطرات خوبی که در آن سرزمین داشتم هرگز این کشور رو زیر سوال نمی بردم . اما باور کنید با تحقیقات جامعی که در باب شلیک دو موشک به هواپیمای ایرباس به عمل آوردم مخصوصآ با مشاهده مستند بازسازی شده این حادثه دردناک که از سوی سازمان نشنال جئوگرافی تهیه و تولید شده است به این نتیجه رسیدم .. آمریکایی ها بزرگ ترین جنایت سیاسی خود را در این ماجرای خونین مرتکب شده اند . که هرگز قابل دفاع نیست و ..  اگرچه سازندگان مستند " تشخیص اشتباه " خیلی تلاش کردند با افزودن بار دراماتیک و احساسی به کاراکتر مسببان حادثه از بار گناه این افراد در افکار عمومی جهان کاسته و عمل آن ها را اشتباه در تشخیص قلمداد کنند ! اما اعتراف می کنم که این ترفند ها هم موثر واقع نشده است ! که در مجالی دیگر به نقد این مستند و تلاش غیر حرفه ای سازندگان آن خواهم پرداخت .
اگر چه در باره حمله امریکایی ها به هواپیمای ایرباس پرواز ۶۵۵ که از بندر عباس عازم دبی بود قبلآ در این تارنما با عنوان چرا به ایرباس حمله شد ؟ مطلبی منتشر کرده ام .. اما به خاطر شایعات مسمومی که متآسفانه بعضی هموطنان ما خصوصآ در دنیای وب به آن دامن زده و مدعی بودند فرمانده ناو در این ماجرا بی گناه بوده است چون یک فروند شکاری تامکت ( اف - ۱۴ ) ایرانی در پشت ایرباس مخفی شده بود ! خیلی دلم می خواست دروغ بودن این نظریه مغرضانه رو ثابت کنم . اما خواست خدا چنین مقدر شد که یک کمپانی عظیم با مخاطبان میلیاردی به نام " سازمان نشنال جئوگرافی " که در سراسر جهان بیننده انبوه دارد ، این فاجعه رو به صورت مستند بازسازی کرده و ضمن گفت و گو با یکایک عوامل حاضر و مسئول در ناو " وینسنس " ، هرگز به وجود هواپیمای شکاری در هیچ جای فیلم اشاره نکرده  است ! بلکه بار ها اعلام کردند که اشتباهی هواپیمای ایرباس رو به جای تامکت گرفته بودند ! حتی دادگاه نظامی آمریکا هم به قصور در تشخیص رآی داد ! اما این که چرا بعضی ها سعی در القای وجود هواپیمای شکاری دارند !؟  به همراه نقد عملکرد عاطفی مستند سازان منتشر خواهم کرد  .
   ماجرا به زمان جنگ ایران و عراق بر می گردد که طی آن نیرو های ایرانی مانع از صدور نفت عراق از دهانه خلیج همیشه فارس می شوند .
 قایق های تند روی ایرانی متعلق به سپاه پاسداران با گشت زدن در آب های خلیج فارس عرصه را برای کشتی های نفتکش عراقی تنگ کرده و با شلیک گلوله و موشک آن ها را فلج می کنند .
 حمله برق آسای قایق های تندروی ایرانی و شلیک دقیق به هدف های شناور باعث شد آمریکا به بهانه اسکورت نفتکش ها وارد آب های گرم خلیج فارس شود !
 آمریکایی ها به بهانه اسکورت نفتکش ها حضور خود رو در منطقه تثبیت می کنند !
 اما نبرد در خلیج فارس هم چنان ادامه دارد . و قایق های تند رو کنترل رو به عهده دارند .
 ناو جنگی یو اس اس وینسنس به فرماندهی دریادار ویلیام راجرز پس از یک اسکورت طولانی به جنوب خلیج فارس برگشته است .
   سوم ژوئیه ۱۹۸۸ ناو مونتگمری خبر حمله قایق های توپ دار سپاه پاسداران به یک نفتکش لیبریایی را به مرکز عملیات نیروی دریایی آمریکا در بحرین مخابره کرد . کاپیتان " ریچارد مک کنیا " از مونتگمری خواست تا از درگیری اجتناب ورزیده و به جنوب خلیج فارس رهسپار شود .  
 ناو شکن وینسنسن در موقعیت جنوب خلیج فارس قرار داشت . که از مرکز فرماندهی دستور می رسد : یک فروند هلی کوپتر رو برای بررسی اوضاع به محل درگیری اعزام نماید .. 
 کاپیتان ویل راجرز در کابین خصوصی اش سرگرم پوشیدن اونیفورم نظامی اش است .
در همین هنگام یکی از افسران اتاق فرماندهی خبر حمله قایق های توپ دار رو به فرمانده اش اطلاع می دهد .
کاپیتان به محض شنیدن خبر ، به افسر تحت امرش می گوید .. همین الان به اون جا می آیم .
 این چهره فرمانده ارشد عملیات نیروی دریایی ایالت متحده آمریکاست که در زمان وقوع حادثه در دفتر مرکزی واقع در بحرین بسر می برده است . و در مقابل دوربین از حادثه ان روز سخن می گوید .
 ناوشکن ویل راجرز در موقع دریافت خبر در جنوب خلیج فارس حضور داشت .
 ناوشکن وینسنس سعی می کند موقعیت خود را تغیر داده و به سمت شمال ، یعنی به نزدیکی ناو مونتگمری حرکت کند !
در این تصویر هوایی موقعیت ناو ها دقیقآ مشخص است .
 فرمانده " ویل راجرز " دقایقی بعد وارد اتاق مرکز کنترل ناو شکن وینسنس می شود . لازم به ذکر است ناو یاد شده یکی از مجهز ترین ناوگان دریایی امریکا به شمار می رود که قادر است اهدافی را تا فاصله ۳۰۰ کیلومتری نشانه گیری و منهدم نماید .
قایق های تند رو در حریم آب های قانونی کشور در خلیج فارس مشغول گشت زنی هستند ...
 طبق دستور فرمانده ارشد ، ویل راجرز یکی از هلی کوپتر های مجهزش رو برای بررسی دقیق به منطقه درگیری می فرستد . گفتنی است هلی کوپتر فوق ( سیکورسکی ) با دو موتور قوی و تجهیزاتی که دارد قادر به مقابله با انواع زیر دریایی و کشتی می باشد . ( از این نوع هلی کوپتر ها در حمله به طبس آمریکایی ها استفاده کرده بودند - مدرسی )
به عقیده بنده .. آغاز گر ماجرای خونین از اشتباه خلبان هلی کوپتر گشت آغاز می شود ! او بعد از بلند شدن از عرشه ناو ، بر خلاف مقررات اعلام شده بیش از حد به نیروهای ایرانی نزدیک می شود!
قوای ایرانی با مشاهده نقض مقررات آمریکایی ها و نزدیک شده هلی کوپتر به حریم آن ها ، با شلیک آتش به او هشدار می دهند ..
افسر جوان با مشاهده خط آتش وحشت زده شده و بلافاصله مراتب شلیک از سوی قایق های تند رو را به فرمانده ویل راجرز گزارش می کند !
 فرمانده راجرز با شنیدن پیغام خلبان هلی کوپتر ، ابتدا از وی می پرسد آیا کسی کشته و زخمی هم شده است !؟ وقتی جواب منفی را می شنود ، از خلبان می خواهد سریعآ خودش رو به ناو برساند .
 سپس از همکارانش می خواهد فوری اعلام وضعیت فوق العاده نمایند . لحظاتی بعد از بلندگو های بزرگ ناو صدای آژیر خطر به صدا در می آید .. !
 " مایک زونی نو " یکی از افسران حاضر در اتاق فرمان در باره آن روز چنین می گوید .. با به صدا در امدن صدای آژیر همه پرسنل بایستی سریع به سر پست های از قبل تعین شده بروند .. ماسک های خود رو زده و کلاه های حفاظتی رو به سر نمایند .. کسی حق ندارد خارج از پست تعین شده باشد .. !
پرسنل که تا قبل از این تاریخ در هیچ حمله واقعی شرکت نکرده بودند .. طبق اموزه های تمرینی خود در حالی که سرگرم پوشیدن لباس های مخصوص خود هستند ، با عجله به سمت محل های تعین شده به راه می افتند .. همه چیز برای ان ها تازگی دارد !
 در مانیتور بزرگی که در اتاق فرمان وجود دارد ، مختصات هر جنبنده ای در منطقه مشخص است . در این مانتیور قایق های تند روی سپاه  همچنین وضعیت ناو مونتگمری و سایر نفتکش ها مشخص است .
خدمه در حال آماده باش به سر برده و با دقت کل منطقه رو زیر نظر دارند ..
بعضی ها هم با دوربین مشغول شناسایی محل قایق ها هستند .. 
 در باره قدرت آتش همین قایق های کوچک روایت های فراوانی شنیده اند .. و می دونند کوچک ترین غفلتی موجب حمله و اتش نیروهای انقلابی ایران قرار خواهند گرفت .. ! 
روز سوم ژوئن ۱۹۸۸ با حوادث خونینی قرار است رقم بخورد .. ویل راجرز گزارش مشابهی را از حمله به نفتکش ها دریافت می کند .. علی رغم تاکید فرمانده ارشد در بحرین مبنی بر عدم درگیری ، او به استناد این گزارش ها ، مجوز گشودن اتش به روی قایق ها رو بدست می آورد .. !
  وی سریع دستور حرکت به سمت تنگه هرمز و شمال خلیج فارس رو صادر می کند .
 سال ها بعد کاپیتان " ویل راجرز " در باره سوم ژوئن خاطر نشان می کند که .. ما در تیر رآس قایق های توپ دار قرا گرفته بودیم . و اصلآ دلم نمی خواست هدف اولین شلیک گلوله قرار گیرم ! 
 ویل راجرز علی رغم تاکید فرمانده ارشد خود ، که دستور عدم درگیری و نزدیک شدن به نیروهای ایرانی رو صادر کرده بود ، عاقبت بدون کسب اجازه از مافوق خود با هدف درگیری به راه می افتد ! 
  ویل راجرز با اعلام موقعیت هدف های شناور متخاصم به افسران تحت امر خود ، عملآ موقعیت جنگی گرفته و شلیک اتش رو اغاز می کند ..
  ساعت ۹:۴۳ دقیقه بامداد ، صدای رگبار گلوله دل خلیج فارس رو می شکافد .. ! و بدین ترتیب پروژه روز خونین در خلیج فارس رقم می خورد ..
 " مارک نیلسون " یکی دیگر از شاهدان عینی حاضر در ناو است که در باره شلیک می محابا سربازان می گوید .. برای سربازان و پرسنل گروه اتش ، این نخستین مانور واقعی برای آن ها محسوب می شد !
 ساعاتی بعد ناوشکن وینسنس به ناو مونتگمری پیوسته و در کنار آن به حرکت در می آید ! 
 همان گونه که در تصویر هوایی می بینید هر دو ناو امریکایی فاصله خود رو به سواحل ایران کم می کنند . آن ها مترصد برخورد با هر هدف شناوری هستند تا آن را به اتش بکشند ! 
 در همین هنگام یکی از افسران اتاق فرمان نگاهش به صفحه مانیتور مقابل  می افتد . اسکوپ رادار مختصات یک فروند هواپیمای اوریون ( پی تری - اف ) رو نشان می دهد .. !
 در صفحه آبی رنگ مانیتور بزرگ ، سمت و سوی هواپیمای پی تری - اف ایرانی که در حال گشت زنی  است به خوبی نمایان می شود . ظواهر امر چنین نشان می داد که گشت ایرانی به سمت ناو در حرکت است .. ! مسئول رادار کاپیتان را مطلع ساخته و می گوید ۶۲ مایل با ما فاصله دارد ! 
  هواپیماهای پی تری - اف یکی از مدرن ترین هواپیماهای اکتشافی با سطح پروازی بسیار بالاست که قابلیت انهدام شناور های اقیانوس پیما و اهداف زیر دریایی را دارد .
  افسر رادار به روی فرکانس نظامی رفته و با تغیر شماره ها ، موفق به ارتباط با خلبان ایرانی می شود .
مسئول ارتباطات رادار به خلبان پی تری - اف هشدار می دهد که از محدوده حریم هوایی اش منحرف شده است .. خلبان گشت دریایی تذکر مودبانه مسئول رادار ناو امریکایی رو شنیده ، و سریع تغیر مسیر می دهد! 
کاپیتان ویل راجرز از اون جایی که مطمئن بود هواپیمای گشت دریایی با رادار قوی خود حرکات آن ها را به خوبی زیر نظر دارد ، خطاب به همکارانش گفت .. مواظب پی تری - اف ایرانی ها باشید . با رادار ما رو زیر نظر دارند ..  ممکنه نقشه ای در سر داشته باشند .. !
در همین هنگام کاپیتان " محسن رضائیان " خلبان ایرباس پرواز ۶۵۵ در فرودگاه بندرعباس با تاخیر مواجه شده است .. ظاهرآ تعدادی از مسافران هواپیما با مشکل نقص روادید مواجه شده بودند .. او به همراه کمک خلبان خود " کامران تیموری " و مهندس پروازش " محمد رضا امینی " منتظر اجازه پرواز هستند .
 کاپیتان رضائیان بعد از این که متوجه شد مشکلات مسافران برطرف شده است ، رآس ساعت ۱۰:۰۵ دقیقه بامداد از برج مراقبت پرواز اجازه استارت و خزش رو دریافت می کند  ..
 دقایقی بعد هواپیمای ایرباس آ- ۳۰۰ هواپیمایی ملی ایران به شماره پرواز ۶۵۵ به نرمی به سمت ابتدای باند به حرکت در امد ... همه چیز عادی و طبعی به نظر می رسید ..
هواپیما راس ساعت ۱۰:۱۷ دقیقه فرودگاه بندرعباس رو به مقصد دوبی ترک کرد ..  هر دو خلبان در کمال آرامش و خونسردی به فکر پروازی ایمن و لذت بخش برای مسافران هستند
طبق اعلام سازمان نشنال جئوگرافی  هواپیمای ایرباس رآس ساعت ۰۹:۴۷ دقیقه بامداد به پرواز در آمده است .. ( یادم باشه  در تحلیل جداگانه ای که در باره جانبداری پنهان سازمان نشنال جئوگرافی خواهم نوشت به موضوع اختلاف ساعت هم اشاره کنم . - مدرسی )
لحظاتی بعد از تیک آف پرواز شماره ۶۵۵ ، در صفحه مانیتور ناو وینسنس لکه ای کوچک نورانی که نشاندهنده حضور جسمی پرنده در آسمان است ، به نمایش در می آید  .. !
با به نمایش در امدن حرکت جسمی پرنده در اسکوپ رادار ،  افسر کشیک نتوانست نوع و اندازه هواپیما رو تشخیص دهد .. ! ( معمولآ رادار ها فاقد چنین توانایی هایی هستند .. و به همین دلیل مشخصات پرواز هواپیما ها قبلآ به مراکز رادار مخابره می شود - مدرسی )
 " اندرسن " سوپروایزر کشیک رادار برای شناسایی هواپیمای ناشناس در گام نخست به سراغ سیستم تشخیص دوست از دشمن ناو ( IFF ) می رود .
اندرسن برای تشخیص دقیق دگمه انتشار امواج رو فشار می دهد .. 
 او سپس با حرکت دادن " ماوس " دایره تمرکز هدف را بر روی مختصات هواپیمای ناشناس قرار داده و آن را اصطلاحآ قفل می کند .. و بدین ترتیپ موقعیت هواپیما را در صفحه مانیتورش مشخص می نماید .
با فعال کردن دگمه ، امواج الکترونیکی در جهات مختلف ناو در اتمسفر فضا منتشر می شود .
 این امواج ( پالس ها )  بعد از برخورد با هر جسم پرنده ای در آسمان ، آن را مجددآ به سنسور های گیرنده ناو منتقل می کند . که پس از آنالیز مشخص می شود هدف دوست است یا دشمن !؟ به عبارتی سیستم اتوماتیک موجود در هواپیما ( کروسپاندر ) اطلاعات و کد های خود رو منتشر می کند .  ( به طور کلی همه هواپیماهای مسافربری کد های شناخته شده ای دارند که ان ها رو با هواپیما های نظامی متمایز می سازد . اما این که چرا اندرسن در روز سوم ژوئن تشخیص نداد ، موضوعی است که مفصلآ باید در باره آن بحث کرد - مدرسی )
  ( در این تصویر چهار ردیف نمایش دهنده ارقام را مشاهده می کنید که اولین رقم دست چپ شماره هر کد اختصاصی است . مدرسی ) کد های شماره یک ، دو  و چهار مخصوص هواپیماهای نظامی است . تنها کد سه برای هواپیماهای غیر نظامی استفاده می شود . ایرباس ایرانی هم در کد سه تقسیم بندی قرار گرفته بود ! اما ...!!
" مارک نیلسون " یکی از افسران حاضر در ناو وینسنس در باره کد تشخیص دوست از دشمن چنین می گوید : هر کسی می تواند از کد سه استفاده کنه لذا نمی شه تشخیص داد که هواپیمای مسافربری است یا مهاجم .. !
  " اندرسن " بعد از این که موفق نشد هویت صحیح هواپیما رو از روی کد ها بدرستی تشخیص دهد که آیا هواپیما نظامی است یا مسافربری ، برای برطرف کردن شک و شبهه اش در گام بعدی به سراغ لیست پرواز های مسافربری رفت که در آن ساعت از فرودگاه بندرعباس قرار بود پرواز کنند !
 ( در این جا لازم است در باره این لیست توضیح دهم که .. تمام پرواز هایی که قرار است از مرز کشور خارج شوند ، قبلآ از سوی سازمان های مسئول از جمله وزارت امور خارجه مشخصات پرواز ، نوع هواپیما و سایر اطلاعات مورد نیاز به کشور مقصد و حتی کشور هایی که در مسیر پرواز قرار دارند و از فراز آسمان آن ها عبور می کنند ، مجوز { کلیرنس } دریافت می کنند . و تا اون جایی که یادمه تا ۴۸ ساعت هم اعتبار داست . البته اطلاعات بنده قدیمی است . شاید با پرواز های مسافربری تفاوت داشته باشد که امیدوارم دوستان آگاه و مطلع در صورت لزوم اصلاح فرمایند .  مدرسی )
اندرسن با چک کردن آن لیست ، هیچ مشخصاتی دال بر تیک آف هواپیمای غیر نظامی در ان ساعت از فرودگاه بندرعباس  نشد !  ( بزرگ ترین اشتباه مرگبار در همین لحظه به وقوع می پیوندد . در ادامه متوجه سهل انگاری و قصور این فرد خواهید شد . )
 بعد از این که اندرسن موفق نشد از طریق کدیابی دوست یا دشمن هویت هواپیمای ایرانی رو تشخیص دهد ، مسئول رادار به روی فرکانس نظامی ( باز هم تآکید می کنم نظامی ) رفته و با لهن تهدید آمیزی هواپیمای ناشناس رو چنین مخاطب قرار داد ... " هواپیمای ناشناخته ایرانی که در مسیر ۲۰۳ درجه با سرعت ۳۰۳ ناتیکال مایل در ارتفاع ۴۰۰۰ پایی پرواز می کنی .. شما در حال اپروچ به منطقه جنگی ناو وینسنس آمریکایی در آبراه بین المللی هستید .. "
 اما هیچ پاسخی از سوی هواپیمای ناشناخته ! دریافت نکرد ..
 کاپیتان رضائیان فارغ از اتفاقاتی که در شرف وقوع بود ، در حال انجام مقدمات بعد از پرواز بود . 
  ناو عظیم وینسنس با اون همه تجهیزات مدرنی که دارد ، فاقد بهر گیری از امکانات رادیویی برای دریافت فرکانس های مراکز کنترل ترافیک هواپیماهای مسافربری است .. ! 
این بار نوبت به یکی دیگر از افسران ارتباطات رادیویی ناو  می رسد که با همان لحن به هواپیمای ناشناس ایرانی اخطار دهد .. ! اما همچنان هیچ پاسخی دریافت نمی شود .. !
اندرسن حالا با نزدیک شدن هواپیمای ناشناخته ایرانی که در هر دقیقه هشت کیلومتر به ناو وینسنس نزدیک و نزدیک تر می شود ، به دنبال تشخیص و شناسایی آن است ..
  او به دنبال شناسایی و یافتن مختصات هواپیمای ناشناس از طریق فرکانس های ( آی . اف . اف ) است که این بار در در ارتفاع یازده هزارپایی قرار دارد . ضمن این که وضعیت فرکانس ها هم تغیر یافته است . و در ردیف های شماره دو و سه نمایان است !
 افسر مسئول این بار برای تشخیص هویت هواپیمای ناشناس به کتابچه کد هایش مراجعه می کند . او با توجه به ارتفاع یازده هزار پا ، این مختصات را به هواپیمای اف - ۱۴ نسبت می دهد ! 
و سپس خوشنود از کشف خود ، آن را با صدای بلند به سایر همکارانش در اتاق فرمان اطلاع می دهد که مکالمات پخش شده بر روی فرکانس های نظامی مربوط به اف - ۱۴ است !! 
با شنیده شدن نام شکاری قدرتمند اف - ۱۴ ( تامکت ) ، در اتاق فرمان جنب و جوش خاصی پدیدار شده و همه چشم به مانیتور های بزرگ می دوزند .. ! اندرسن دلیل کشف خود را صحبت های خلبان بر روی  کد های ردیف دو و سه  اعلام می کند ... !!
 و بدین ترتیب برچسب " اف - ۱۴ " به مختصات هواپیمای ناشناس اطلاق می شود ! و از این لحظه به بعد حرکت رو به جلوی ایرباس پرواز ۶۵۵ بر روی مانیتور با نام اف - ۱۴ نامیده می شود !
 حال در مقابل چشمان کاپیتان " ویل راجرز " یک شکاری قدرتمند قرار گرفته است .. ! 
 این وضعیت در حالی اتفاق می افتد که چهل و هشت کیلومتر دور تر از محل استقرار ناو آمریکایی هواپیمای مسافربری ایرباس با ۲۹۰ نفر مسافر در کالیدور رسمی بین المللی در حال پرواز است . 
آن ها بی خبر از اتفاقات شومی که در حال رقم خوردن است .. در حال پرواز هستند  . هرگز فکرش رو نمی کنند که قربانی اشتباه در تشخیص خواهند شد .. !
 اکنون در اتاق فرمان ناو وینسنس کاپیتان ویل راجرز به همراه همکاران خود بر این باورند که یکی از ده ها فروند هواپیماهای مجهز و به روز  اف - ۱۴ که شاه ایران از آمریکا خریداری کرده است ، اکنون در حال حمله به آن هاست ... !
 به زعم کاپیتان ویل راجرز و همکارانش هواپیمای شکاری ایرانی به قصد حمله به حریم ناو آمریکایی نزدیک شده است ..
با نزدیک تر شدن اف - ۱۴ ستوان لوسی افسر هماهنگ کننده ارتباطات به دستور کاپیتان ویل راجرز با  ستاد مرکزی بار دیگر ارتباط برقرار کرده و اجازه گشودن اتش را در صورت نزدیک تر شدن هواپیمای دشمن کسب می نماید .. !
 ستوان لوسی به راجرز اعلام می کند که شکاری به ۲۰ مایلی ناو رسیده است و هنوز مسیر خود را تغیر نداده است .. ! چه دستور می فرمایید ..!!؟؟
کاپیتان راجرز در حال تحمل فشار زیادی است . او در مخمصه بدی گرفتار شده است !
 به دستور راجرز به پرسنل و خدمه ناو  اعلام وضعیت اضطراری اعلام می شود . در این حالت همه حالت دفاعی به خود گرفته و در حالت اماده قرار می گیرند ..
با اعلام وضعیت اضطراری و به صدا در امدن آژیر خطر از بلندگو های عرشه ،ناو حالت تدافعی به خود گرفته و در اولین اقدام طبق دستور العمل های دفاعی به حالت چرخشی حرکت دایره وارش رو آغاز می کند !
 او از خدمه و دیده بان ها می خواهد با چرخش دایره وار ناو ، به دقت مراقب آتش دشمن باشند . بدین ترتیب دیده بان ها با چشمان مسلح و غیر مسلح اطراف رو به دقت زیر نظر می گیرند .. و یکی از خدمه هم ارتباط تلفنی اش رو با اتاق فرمان برقرار کرده است ..
 به گفته " مارک نیلسون " یکی از افسران حاضر در دفتر فرماندهی ، کاپیتان راجرز بقدری غرق در تصوراتش بود .. که بدون رعایت شرایط تدافعی که شامل لنگر انداختن ناو می باشد ، با سرعت زیاد در حال چرخش به دور خود بود . به طوری که کتاب ها و تمام اشیاء از قفسه ها به زمین پرتاپ شده و به سر و کله پرسنل برخورد می کرد !!   
  نیلسون افزود : بر عکس شرایط بحرانی ما در ناو وینسنس که خیلی اضطراری بود . و به گمان راجرز که گمان می داشت از زمین و هوا درگیر خواهیم شد ، کاپیتان رضائیان سرگرم تلاش برای دستیابی و صعود  به ارتفاع مورد نظرش در کالیدور بین المللی بود  ..
  کاپیتان رضائیان قبل از رسیدن به ارتفاع چهارده هزار پا ضمن ارتباط با مرکز کنترل ترافیک ، از برج مراقبت بندرعباس خداحافظی می کند .. مسئول برج از او می پرسد : تآئید کنید که بر روی فرکانس ۶۷۶۰ قرار دارید ؟ کاپیتان با نیم نگاهی مجدد ، پاسخ مثبت به برج می دهد . 
   همان گونه که در تصویر می بینید ، هواپیمای مسافربری ایرباس روی فرکانس ۶۷۶۰ قرار گرفته بود . این فرکانس نشاندهنده کد ( آی اف اف ) هواپیماهای غیر نظامی است .  تا به راحتی در هر راداری قابل تشخیص باشد .
 در مرکز اطلاعات ناو ،  راجرز با خیره شدن به فرکانس ۶۷۶۰ تشخیص دوست از دشمن ( آی اف اف ) بر روی کد شماره سه ، تردید دارد که هواپیمای مربوطه  ممکنه نظامی باشد .. !
  در این هنگام یکی از افسران حاضر در مرکز به کاپیتان شرایط رو یاد اوری می کند .. اما هیچ پاسخی از فرمانده اش دریافت نمی کند .. !
   راجرز با علامت دست همکارانش رو که مرتب خطر بمباران هواپیمای ایرانی رو متذکر می شوند ، به سکوت وا می دارد . او در این اندیشه است که هواپیمای متخاصم اخطار های همکارانش رو شنیده و در اخرین لحظات تغیر مسیر دهد ..
   وقتی هواپیمای ایرباس پرواز ۶۵۵ که با برچسب اف - ۱۴ شناسایی شده است ، به ۳۷ کیلومتری ناو می رسد بار دیگر از سوی افسران رادار و ارتباطات مورد هشدار های جدی قرار می گیرد ..  
 در این لحظه هواپیمای ایرباس به منطقه ریسک ناو آمریکایی نزدیک تر می شود . مسئول رادار به طور جدی اخطار می دهد که .. شما در دایره خطر شلیک قرار دارید .. لطفآ جواب دهید !
 این بار افسر رادار به طور خیلی جدی راجرز رو مخاطب قرار داده و می گوید هواپیمای دشمن به ۲۰ مایلی ما رسیده است .. چی دستور می دهید .. کاپیتان غرق در افکار خود است .. افسر سه مرتبه پشت سر هم خطر حمله شکاری ایران رو به افسر مافوق اش هشدار می دهد .. راجرز بعد از مکثی کوتاه می گوید .. خیر !! شاید در اخرین لحظه جواب دهد .. ! ( توجه شما رو به تناقص گفتار و عمل مسئولان مربوطه رو در مقابل دوربین جلب می کنم .. مدرسی ) 
 در این هنگام یکی از افسران رادار در حالی که به صفحه مانتیور اشاره می کند ، فریاد زنان اعلام می کند که هواپیما در حال کاهش ارتفاع است !! ( یعنی قصد حمله به ناو را دارد ! )
 " مایک زونینو " بار دیگر به گزارشگر نشنال جئوگرافی در باره اتفاقات روز سوم ژوئن اشاره کرده و می افزاید :  وضعیت در ان شرایط خیلی خطرناک به نظر می رسید . امکان هر اتفاقی قابل پیش بینی بود . نزدیک شدن تا ۱۵ مایلی ناو ، این امکان رو به هواپیمای دشمن می دهد تا به طور کلاسیک روی ناو شیرجه رفته و بمب های خود رو فرو ریزد .. یا از آن فاصله با موشک های پیشرفته اش ناو را منهدم کند !
همان گونه که در تصویر مشاهده می کنید .. سرعت ، ارتفاع و رنج پرواز همه حاکی از پروازی عادی برای هواپیمای مسافربری است .. اما به دلایلی که بعدآ مشخص خواهد شد ، به دروغ اعلام شد که هواپیما در حال کاهش ارتفاع به سمت ناو است .. !! 
 آخرین هشدار ها از سوی افسر رادار به هواپیمای ایرانی داده می شود .. لحظات به کندی می گذرد . اما کاپیتان راجرز هنوز دستور حمله را صادر نکرده است .. !
 " مارک نیلسون " با یاد اوری آن لحظات چنین می گوید .. نکنه ما قراره بمیریم !!؟ چه اتفاقی برای ما پیش خواهد امد ..  همه نگران بودند...
 در این لحظه کاپیتان رضائیان اخرین تماس خود را با بندر عباس برقرار کرده و با ارزوی روزی خوب برای همه  از مسئول برج خداحافظی می کند ...
  " ویل راجرز " بعد ها در مقابل دوربین نشنال جئوگرافی با قیافه حق به جانبه اعلام می کند که .. من ان روز علی رغم هشدار همکارانم که وخیم بودن اوضاع رو یاداوری می کردند ، تا نزدیک شدن به ده مایلی ناو هیچ اقدامی انجام ندادم !
 راجرز به خاطر فشاری که رویش بود ، خیلی تحمل می کند . به این امید که در واپسین لحظات هواپیمای ایرانی به هشدار ها پاسخ دهد .. اما وقتی می شنود در حال کاهش ارتفاع است ، از خشم مداد دستش رو شکسته و تصمیم نهایی رو می گیرد .. !
او بلافاصله کلید گارد شلیک آتش رو فعال می کند .
با فعال شدن کلید های اتش ، به طور اتوماتیک سیستم موشکی ناو ، تغذیه شده و دو موشک کروز رو اماده شلیک نگه می دارد ...
 او از یکی از افسران می خواهد که دستور آتش رو صادر کند .. !
 و خود بلافاصله دگمه گارد سیستم شلیک رو آزاد می کند ( ذکر این نکته ضروری است . که  همه سیستم های مهم چه در هواپیما یا ناو های جنگی به کلید محافظی که آن را اصطلاحآ " گارد " می نامند مجهز شده اند . تا از روی غفلت یا خستگی آن کلید فعال نشود . مدرسی ) 
فشردن دگمه شلیک مجاز که فقط افسران ارشد مجاز به فشردن آن هستند ، اخرین مرحله آغاز تراژدی خونباری است که در آب های خلیج فارس رقم می خورد ...
 بلافاصله دو موشک به فاصله کم تر از چند ثانیه به سمت هدف تعین شده شلیک می شود ..
 بعد از شلیک در ثانیه های اخر ، یک بار دیگر به هواپیمای ایرانی هشدار نهایی می دهند !!
 کاپیتان ویل راجرز مدعی شد تا لحظات آخر انگشت دستم رو بر روی دگمه انصراف شلیک ، نگه داشته بودم تا در صورت پاسخ خلبان هواپیما موشک ها را در هوا منهدم کنم ..!! ( معمولآ موشک های مدرن این قابلیت رو دارند تا در صورت انصراف با فشردن دگمه ای ، قبل از برخورد با هدف منهدم کرد )
 این همان دگمه انصراف موشک است .
 در مانیتور های مرکز اطلاعات ناو ، مسیر حرکت دو موشک کروز به خوبی مشخص است .
 موشک ها هر لحظه به هدف  تعین شده نزدیک و نزدیک تر می شود ...
 عاقبت در ساعت ۹:۵۴:۴۳ دقیقه موشک ها به هواپیمای مسافربری اصابت می کند . و ۲۹۰ مسافر بی گناه رو به کام مرگ می کشاند ...
 بعد از تآئید اصابت هر دو موشک به هواپیمای ایرانی ، خدمه ناو جنگی امریکا با تبریک به یک دیگر شادمانی خود رو بروز می دهند .. 
بعد از سرنگونی هواپیمای ایرانی ، کاپیتان ویل راجرز فرمانده ناو جنگی امریکایی خوشحال از این که از کرو و خدمه ناو تحت فرماندهی اش محافظت کرده است ، از همکارانش جدا می شود ...
 در حقیقت او یک جت مسافربری رو با ۲۹۰ مسافر و گروه پروازی در کریدور شناخته شده و بین المللی  سرنگون کرده بود ! ساعاتی بعد تلویزیون جمهوری اسلامی ایران تصاویر هولناک مسافران بی گناه رو که مظلومانه در گوشه کنار دریا پراکنده شده بودند ، به نمایش گذاشت .. 
اجساد قربانیان در میان اشگ و آه مردم از آب گرفته شده و در مقابل دوربین های تلویزیونی به افکار عمومی جهان نمایش داده شد ..
کاپیتان ویل راجرز وقتی متوجه اشتباه خود و همکارانش شد ، این گونه در کابین شخصی اش غمگین و گریان شد ..
   در این میان سخنان  " حسین رضائیان " برادر خلبان شهید کاپیتان رضائیان دل همه رو به درد اورد . او از اخلاق و شخصیت محسن و مهربانی هایش در مقابل دوربین سخن گفت .. این که جسد بردارش هرگز در میان امواج خلیج فارس پیدا نشد .. این که او یکی از بهترین کاپیتان ها بود .. این که او بیش از ده هراز ساعت پرواز داشت و ...
تلویزیون نشنال جئوگرافی تصاویر متعددی از کاپیتان رضایی رو به نمایش گذاشت . تصویر خانواده و سه فرزند وی دل هر بیننده رو به درد آورد ...
در فیلم مستند تهیه شده ،  گوشه هایی از احترام مردم نسبت به قربانیان مظلوم پرواز ۶۵۵ و عظمت تشیع جنازه شهدا به نمایش در امد .. 
بعد از فشار افکار عمومی و مردم جهان و پرسش های فراوان در باره سرنگونی هواپیمای مسافربری که در مسیر قانونی و طبیعی در یکی از کالیدورهای هوایی پرواز می کرد .. یک دادگاه نظامی ظاهرآ برای کشف واقعیت تشکیل شد ..
 افسران رادار به همراه ویل راجرز مورد بازجویی و کالبد شکافی ماجرا پرداختند .. !
 بعد از ساعت ها کنکاش مشخص شد که مسئول کنترل فرکانس ها به طور دقیق لیست پرواز هایی که از فرودگاه بندر عباس تیک آف می کردند رو به دقت بررسی نکرده است .. چون در پائین همان لیست شماره پرواز و نوع هواپیما به همراه مقصدش مشخص شده بود !
مسئول مربوطه پذیرفت که در تطبیق ساعت های بین المللی با وقت محلی دچار اشتباه شده بود !
 در این دادگاه همچنین مشخص شد که زنده یاد رضائیان هرگز اخطار های هشدار دهنده مسئولان ناو رو نمی شنیده است .. چون به طور کلی فرکانس هواپیماهای شخصی و مسافربری با نظامی ها تفاوت دارد . و مسئولان ناو بر روی فرکانس های نظامی آن ها را صدا می زدند .. !! 
 با وجود مشخص شدن قصور ویل راجرز و همکاران او ، بعد از مدتی به وی مدال شجاعت هدیه گردید !!
  در سال ۱۹۹۰ راجرز چارلز بعد از تحقیق بر روی حادثه ایرباس متوجه شد که بر خلاف ادعای مسئولان امریکایی ، ناو وینسنس در لحظه شلیک بیش از چهار کیلومتر در آبراه کشور ایران قرار داشت . و به عبارتی با شکستن حریم مجاز دریایی ، قوانین رو زیر پا گذاشته بود .
در بررسی های بیشتر مشخص شد که هرگز هواپیمای ایرباس پرواز شماره ۶۵۵ در مسیر پرواز ارتفاع خود رو کاهش نداده بود .. !
 سرعت های اعلام شده از سوی افسران رادار مبنی بر نظامی بودن هواپیما واقعیت نداشته است !
   اما از همه مضحک تر .. زمان بازگشت ناو وینسس به سواحل سان دیه گو است که از کاپیتان راجرز و خدمه همراهش عین قهرمانان جنگ استقبال شد .. !
***
سازمان نشنال جئوگرافی در این فیلم خیلی سعی کرد از چهره خشن و قدرت طلب " ویل راجرز " کاسته و با با افزودن صحنه هایی چون .. عدم پاسخ به همکاران ، شکستن مداد ، گذاشتن انگشت بر روی دگمه انصراف ، عدم تشخیص هواپیمای مسافربری ، کم رنگ جلوه دادن هشدار های غلط بر روی فرکانس های نظامی ، گریه کردن او و ... او را بی گناه جلو دهد ! اما کم تر کسی با مطالعه اخبار و اطلاعاتی که از سوی خود کارمندان ناو منتشر شده ، به خود سری او پی نبرند . حتی با گذشت سریع از سخنان رئیس عملیات مستقر در بحرین که اعلام کرده بود بدون اجازه من به شمال خلیج فارس رفته بود .. سعی در بی گناه جلوه دادن او و عمل شنیع و ضد انسانی اش داشتند .. اما ان چه در تاریخ ثبت شد ، ارایه اطلاعات غلط مختصات پروازی به افکار عمومی بود . که انشاالله در فرصتی مناسب به همه ان ها خواهم پرداخت .. در پایان یاد اور می شوم ترجمه و درج مطالب این فیلم به هیچ عنوان بیانگر تآئید آن از سوی راقم مطالب نیست . و بنده این حرکت ضد انسانی رو محکوم می کنم . همچنین به اون دسته از هموطنانی که مرتب برایم کامنت گذاشته و مدعی حضور اف - ۱۴ در پشت ایرباس می شدند .. با سرافرازی اعلام می کنم .. مشاهده کردید همه این داستان ها شایعاتی مضحک بیش نبوده که با هدف کم رنگ جلوه دادن عملیات افتخار آمیز نیروی هوایی از سوی دشمنان و مغرضان ترویج می شده است .


سایت یادداشت های یک خلبان