13 تیر 1397
باز خوانی پرونده یک وزیر: منصور روحانی (بخش دوم )
فعالیتهای سیاسی و ارتباطات
منصور روحانی به گفته خودش از اوایل سال 1321 ش در دانـشگاه تـهران و در اوان دانشجویی فعالیتهای سیاسی خود را بـا گروههای ملیگرا آغاز کـرد و در شـمار 50 نفر از اعضای مؤسس حزب ایـران بـود.او میگوید که علت کنار کشیدنش از شرکت نفت ایران و انگلیس در سال 1325 ش کشانیدن فعالیتهای سـیاسی بـه آن شرکت بوده است که پس از تـذکر مـقامات شـرکت،خود را مستعفی مـیکند.بـا این حال همان سـال(1325 ش)در بـرگ درخواست کار خود برای استخدام در شهرداری تهران،نوشت که علت کنارهگیریاش از شرکت نفت، ارجـاع نـدادن کار شایسته به یک مهندس ایـرانی بـوده است.بـه گـفته روحـانی فعالیت او در حزب ایران،آشـکار و پنهان،تا سال 1334 ش یعنی زمانی که حزب توسط دولت منحل شد ادامه داشت.یکی از منابع سـاواک خـبر میدهد که پس از کودتای 28 مرداد 1332 زمانی کـه «هـمکاران و یـاران مـصدق هـرکدام از ترس مجازات مـتواری و مـخفی بودند،مهندس جهانگیر حقشناس وزیر راه حکومت مصدق مدت دو ماه و نیم در منزل مهندس منصور روحانی وزیر فـعلی آب و بـرق مـخفی بود و مهندس روحانی به شدت مراقبت مـیکرد کـه حـقشناس بـه دسـت مـاءمورین انتظامی نیفتد.»33
در یکی از سندهای ساواک آمده است: «بعد از تفکیک و تقسیم حزب ایران[نوین]به دو دسته،[روحانی]جزو دسته تندرو درآمد و با مهندس ظهیری و مهندس دیلمقانی و عدهای دیگر فعالیت خود را ادامـه میدادند.بعد به آمریکا رفت و در صدد ترک تابعیت بود و مدتی هم به عنوان مهاجر در آنجا توقف داشت،به ایران آمد و به هردری میزد که ترقی کند...در این اواخر جزو دارودسـته حـسنعلی منصور درآمد و به دست او وزیر شد.»34 تاریخ رفتوآمد به آمریکا و علت آن بهدرستی روشن نیست.(این احتمال که ساواک در اظهار نظر خود دچار اشتباه شده باشد،وجود دارد).همچنین درباره او آمـده اسـت:
«تا سرحد امکان به کارگران تودهای دستگاه آب تهران کمک مینموده است.همچنین شهربانی کل کشور را اعلام داشته است منصور روحانی بدون ذکر مـشخصات دیـگر،جزو اشخاصی بوده که بـرای آنـها کارتهای نوروزی سال 28 به نام نهضت مقاومت ملی ایران در خارج فرستاده شده است.»35
سوابق سیاسی روحانی آنقدر رنگ نداشت که حکومت از اعطای نشان درجـه چـهارم تاج به او در سال 1334 ش مـنع کـند.در نیمه دوم دهه 30 او سازگاری خود را با نظام حکومتی شاه بدان حد رسانده بود که در سال 1337 ش حکم مدیریت عامل سازمان آب تهران را از محمد رضا پهلوی بگیرد.در اوایل دهه چهل،روحانی همه شـاخصهای ورود بـه جرگه رجال درجه یک نظام شاهنشاهی را در خود داشت.
عضویت در حزب ایران نوین،روحانی را وارد چرخههای سیاسی هدایتشده از طرف حکومت کرد.او عضو شورای مرکزی،عضو هیئت مؤسس و عضو هیئت اجرایی حزب ایـران نـوین بود و تـا زمان انحلال و ادغام آن در حزب رستاخیز جزو اعضای درجهیک آن به شمار میرفت.همگامی او با حسنعلی منصور تأثیر بـسزایی در کسب وزارت آب و برق داشت.
در سال 1346 ش منصور روحانی عضو«جبهه یاران متحد»بـود.اعـضای ایـن جبهه که ویژگی بارز آنها تحکیم نظام شاهنشاهی بود 77 نفر برآورد شد.جبهه یاران متحد ابراز وجـود نـکرد.اعضای آن حق عضویت میپرداختند و هرپانزده روز یکبار تشکیل جلسه میدادند. عضویت در این جبهه سـخت بـود.یـک رأی مخالف،نامزدها را از ورود به آن بازمیداشت.36
روحانی عضو کانون مهندسین ایران هم بود.در سال 1349 ش او به عضویت هـیئت مرکزی کانون درآمد.این پیوستگی تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
با تـأسیس حزب رستاخیز ملی ایـران و انـحلال دو حزب دولتی ایران نوین و مردم و منضم شدن آنها به حزب تازه،روحانی نیز به عضویت آن درآمد.او عضو مجمع نمایندگان مؤسس حزب رستاخیز بود و در جناح«لیبرال سازنده»قرار گرفت.
نام منصور روحـانی در محافل فراماسونری هم برده شده است.زمانی که جلد سوم کتاب «فراموشخانه یا تاریخ فراماسونری ایران»به کوشش اسماعیل رائین37در سال 1347 ش به چاپ رسید،منصور روحانی نیز در میان فراماسونها نام بـرده شـده بود.عضویت روحانی در لژهای مزدا و مشعل و سعدی با نام مستعار علاء الدین بو تراب آمده است.38
روحانی ارتباطات سیاسی خود را با جناحهای انگلیسی و آمریکایی در ایران حفظ میکرد.او از دوستان اسد اللّه رشـیدیان بـود.پایههای این دوستی در سال 1345 ش ریخته شد.39این رفاقت سیاسی آن هم با یکی از برادران رشیدیان که از عوامل شناختهشده دولت انگلستان بودند و از زمینهسازان داخلی کودتای 28 مرداد به شمار میرفتند،نشان از فرصتطلبی روحـانی در تـثبیت موقعیت خویش دارد.او در تسهیل سرمایگذاری شرکتهای آمریکایی در ایران نقش داشت و در جلسههای غیر رسمی که برای این کار تشکیل میشد شرکت میکرد.باز کردن راه برای«لیلیانتال کلاب»که با نـام K.P.S در اهـواز مـشغول کار شد و سروکارش با سـازمان آب و بـرق خـوزستان بود،از نمونههای آن است.40روحانی از اواسط دهه چهل با طرفداران سیاست آمریکا هدفشان زمینهسازی برای نخستوزیری جمشید آموزگار بود،حشرونشر داشت.41
روحـانی چـندین بـار از پشتیبانیهای مستقیم شاه نسبت به خود یاد کـرده اسـت و بقای خود را در سمت وزارت مدیون توجه ویژه او دانسته است.روحانی یکبار در جمع مدیران وزارتخانه کشاورزی و منابع طبیعی گت:«من از طـرف شـاهنشاه اجـازه ندارم این مطلب را بگویم ولی مطمئن باشید که من به عـنوان وزیر کشاورزی تا ده سال دیگر تثبیت شدهام و از شما حمایت خواهم کرد.»42 زمانی که گرانی گوشت صدای مردم را درآورد و بـه هـمین جـهت شایعه برکناری روحانی بر زبانها افتاد،از قول او گفتند:
«علت اینکه او را بـرکنار نـکردهاند این است که اصولا گران کردن گوشت و طرحی که در اینباره تهیه شده عینا به شرف عـرض شـاهنشاه رسـانیده شده و اجرای آن را معظم له اجازه فرمودهاند.»43روحانی روابط خود را با نعمت اللّه نصیری رئیـس سـاواک و اسـد اللّه علم وزیر دربار که از عناصر کلیدی حکومت بودند با فرستادن برخی از محصولات کـشاورزی نـمونه مـانند انگور،خربزه،عسل، شیر،انجیر خشک،ماست،گوشت و...حفظ میکرد.این نوع ارتباط را بـا مـقامهای دیگر هم داشت و سنجش ذائقه آنها را ملاک کار خود قرار میداد.روحانی یـک بـار چـند بسته گوشت بره که از بلغارستان وارد کرده بود و در ایران بستهبندی شده بود،برای وزیر دربـار فـرستاد و خواستار نظر همسر علم شد که اگر به مذاق او خوش آمد اقدام بـه وارد کـردن آن کـند.44
در اینجا متن کامل یکی از گزارشهای سازمان اطلاعات و امنیت کشور درباره منصور روحانی میآید و سپس با یادآوری سرنوشت او پس از پیروزی انقلاب اسلامی،نوشته،نقطه پایـان مـیگیرد.
«مـنصور روحانی را در بین وزرا و مسئولین عالیرتبه پس از غلامرضا نیکپی شهردار تهران بیش از همه،مورد اعتراض،بدبینی و ناراحتی مـردم اسـت.غـالبا دیده شده است که طبقات مختلف مردم به مجرد اینکه نام مـنصور روحـانی یا غلامرضا نیکپی برده میشود بدون دلیل یا با دلیل شروع به بدگویی و انتقادی مینمایند و ایـن دو مـقام را مسبب بسیاری از مشکلات زندگی روزمره خود قلمداد میکنند،خلاصه اینکه این دو مـقام نـیز پیوسته کوشش دارند به نحوی به افـکار عـمومی و مـردم بیتوجهی و بیاعتنایی نشان دهند و ظاهرا ادعا کـنند کـه آنها فقط سیاست معینی را اجرا میکنند و اعتراضات و نظرات دیگران برای آنها اهمیتی نـدارد.مـتاءسفانه باید گفت در محافل خاصی از سـطح بـالای مملکت چـنین وانـمود مـیشود که علت باقی ماندن این دو مـقام در مـشاغل خود آن است که اراده اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر بر این تعلق گرفته اسـت.بـه مردم تفهیم شود که نظرات آنـها و افکار عمومی نمیتواند اثـری در تـغییر و تبدیل و جابهجایی مقامات داشته بـاشند.مـنصور روحانی شاید در وزارت نیرو منشاء اثرات و خدماتی بوده است ولی در وزارت کشاورزی و منابع طبیعی تـاکنون نـتوانسته است گام مثبتی بردارد.
گـرچه هـمه نـارساییها و مشکلات موجود در امـر کـشاورزی مملکت را نمیتوان مربوط بـه عـدم توانایی این وزارتخانه در اجرای مسئولیت خود دانست و عوامل متعددی در این مسئله مدخلیت دارند ولی بـه عـقیده مطلعین منصور روحانی با روش و سیاست خـاصی کـه دارد وضع کـشاورزی و دامـپروری کـشور را روزبهروز به سوی نـابسامانی بیشتری سوق میدهد و معتقدند اعتبارات بزرگی که در سنوات اخیر به منظور اجرای طرحهای کشاورزی و ایـجاد مـجتمعهای کشت و صنعت و گوشت به مصرف رسـیده و یـا بـه صـورت وام در اخـتیار اشخاص گذاشته شـده بـازده مناسب نداشته است.در مورد حمایت منصور روحانی از افراد خاصی نیز بحثهای زیادی در بین مردم شنیده مـیشود.بـه عـنوان مثلا از هژبر یزدانی نام میبرند که از حـمایتهای بـیدریغ وزارت کـشاورزی بـرخوردار اسـت کـه افراد مشابه نمیتوانند چنین حمایتهایی را دریافت کنند. میگویند در امر فروش پوست و روده از طرف سازمان گوشت کشور به هژبر یزدانی،منافع دولت فدای منافع هژبر یزدانی میشود.میگویند مـثلا هژبر یزدانی میتواند مقادیر قابل توجهی ذرت به عنوان خوراک دام از وزارت کشاورزی دریافت کند و آن را با سود سرشاری به شرکت گلوکز(به مدیریت عباس معتمدی)بفروشد و یا به عنوان توسعه کـشاورزی و دامـپروری از وزارت کشاورزی وام دریافت کند و با آن زمین و ساختمان خریده و در راههای دیگری که متضمن سود بیشتری است به کار اندازد.میگویند منصور روحانی در واگذاری اراضی و جنگلها به اشخاص بیشتر بر مبنای نـظرات شـخصی عمل میکند.نصر اصفهانی استاندار فعلی فارس در یک مذاکره خصوصی اظهار میداشت در موقعی که استاندار کرمان بوده،منصور روحانی سفری به کرمان کـرده اسـت.در این سفر شبی منصور روحـانی از وی دعـوت میکند در یک میهمانی خصوصی در منزل یکی از کرمانیها با وی شرکت کند.در این میهمانی مشاهده میکند که میزبان خانمی به نام[...]مقیم تهران است که در مـنزل بـستگان کرمانی خود برای وزیـر کـشاورزی مجلس بزمی دایر کرده است و در این میهمانی وزیر کشاورزی در حضور تعداد زیادی مهمان شروع به معاشقه و حرکات زننده با زن مذکور نموده است که موجب ناراحتی شدید حاضرین شده است.نـصر اصـفهانی میافزاید بعد اطلاع پیدا کرده است که به این زن در استان کرمان از طر وزیر کشاورزی 100 هکتار زمین واگذار شده و مشار الیها یکی از زنانی است که وزیر کشاورزی با آنها ارتباط دارد و بـه هـریک از این زنـها از کیسه دولت هدایایی داده است.[...] زن بدنام دیگری که با دهها نفر در تهران ارتباط دارد یکی دیگر از افرادی است که مـورد توجه روحانی است.منصور روحانی به این زن گفته است موقعی کـه وزیـر آب و بـرق بوده است در یک معامله با کشور هندوستان از طرف واسطه هندی معاملات،جواهرات گرانبهایی به وی هدیه داده شده اسـت کـه او آن را به پیشگاه علیاحضرت شهبانوی ایران تقدیم کرده است.مسئله بدگویی منصور روحانی نـسبت بـه امـیر عباس هویدا،نخستوزیر نیز باعث تعجب مردم است.
روحانی غالبا چنین نشان میدهد که نـسختوزیر در صدد تعویض وی میباشد ولی به علت حمایتهیی که از او میشود قادر به اجرای نظر خـود نمیشود و به همین دلیـل نـزد اشخاص از نخستوزیر انتقاد و او را به عنوان«مسخره»«خل»و امثال آن مورد تحقیر قرار میدهد و این امر وضع بسیار ناخوشایندی را به وجود آورده است.»45
سرنوشت
منصور روحانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی،محاکمه شد و مفسد فی الارضـ شناخته گردید و در سحرگاه 22 فروردین 1358 اعدام شد.
پانوشتها:
(1)-متولد 1301 ش در کاشان و همدوره منصور روحانی در دانشکده فنی و همکار دیرپایش در وزارتخانه آب و برق.
(2)-محمد ظهیری دانشآموخته دانشکده فنی کرج و از دوستان نزدیک روحانی بود.
(3)-تقی سرلک دانـشآموخته هـنرسرای بلژیک بود.
(4)-سر الکساندر گیب Sir Alexander Gibb 1958-1872 م)وارث شرکت مهندسی ایستون،گیب و پسر بود.پدرش نیز به همین کار اشتغال داشت.مهمترین دستآورد مهندسی او ساخت اسکله روسیت داکیارد Rosycth Dockyard بود که جنگ جهانی اول بـرای نـیروی دریایی انگلستان اهمیت زیادی داشت.او در سال 1922 م شرکت سر الکساندر گیب و شرکا را تأسیس کرد.گیب رئیس دانشگاه دانفرم لاین یونایتد برنز Dunfermline United Burns و معاون رئیس فدراسیون برنز بود. او یک فراماسون برجسته بـود و عـلاقه فراوانی به باشگاه«پسران قدیمی پیتن کریف»داشت و عضو افتخاری آن بود.او هرسال به اعضای آن تنباکو و به همسران آنها آبنبات هدیه میکرد.گیب رئیس افتخاری باشگاه گلف پیتریوی Pitreavie Golf و از طرفداران انـجمن مـاسونی«بـولینگ»بود.در سال 1989 م شرکت الکساندر گـیب و شـرکا بـا گروه حقوقی یو.اس ادغام شد و در دسامبر 1996 نام این شرکت به گیب تغییر یافت.(اینترنت)
نکته دیگر اینکه زمانی که دکـتر مـحمد مـصدق پس از سقوط قوام و روی کار آمدن دوباره،اقدام به اخـراج اعـضاء سفارت انگلستان از ایران کرد،تنها انگلیسیها که در ایران ماندند،کارکنان شرکت الکساندر گیب و شرکا بودند.در آن زمان این شرکت پیـمانکار تـأسیسات آبـ لولهکشی تهران بود.
(5)-پرونده منصور روحانی به شماره 86486،گزارش اطـلاعات داخلی،به شماره 196/326،به تاریخ 17/2/43.
(6)-همان،شماره 19503/20 الف،به تاریخ 6/8/44.
(7)-همان،گزارش خبر،شماره 15363/20 هـ 2،به تاریخ 8/5/46.
(8)-همان،بـدون شـماره،بـه تاریخ 16/10/46.
(9)-همان،شماره 2831/20 هـ 4،به تاریخ 1/2/48.
(10)-همان،شماره 44551/20 هـ 5،به تـاریخ 19/12/47.
(11)-هـمان،شماره 43631/20 هـ 7،به تاریخ 24/2/48.
(12)-پیک ایران،سال 15،شماره 1582،ص 1 و 2.
(13)-پرونده منصور روحانی به شماره 86486.
(14)-همان،شماره 605/322،بـه تـاریخ 10/4/44.
(15)-هـمان،شماره 29178/322،به تاریخ 15/2/47.
(16)-مجید هاشمی عضو هیئت تحریریه روزنامه اتحاد ملی.
(17)-پرونـده مـنصور روحـانی به شماره 86486،گزارش خبر،شماره 22684/20 هـ 5،به تاریخ 20/7/47.
(18)-همان پرونده.
(19)-همان،گزارش،به تـاریخ 15/4/48.
(20)-هـمان،شـماره 9989،به تاریخ 5/6/48.
(21)-همان،شماره 31177/20 هـ 5،به تاریخ 12/10/49.
(22)-همان،بدون شمارهبه تاریخ 8/10/48.
(23)-همان،گزارش خـبر،شـماره 24168/20 هـ 4،به تاریخ 2/8/49.
(24)-همان،بدون شماره،بدون تاریخ.
(25)-همان،گزارش خبر،شماره 1918/342،بـه تـاریخ 9/7/57.
(26)-هـمان،شماره 18808/922،به تاریخ 27/10/54.
(27)-همان،نامه وزارت کشاورزی و منابع طبیعی،شماره 21/100/128/م،به تاریخ 16/1/54.
(28)-همان،گزارش خـبر،بـدون شماره،به تاریخ 30/11/54.
(29)-همان.
(30)-همان،شماره 77205/20 هـ 24،به تاریخ 18/10/56.
(31)-همان،شماره 98161/20 هـ 22،بـه تـاریخ 8/10/56.
(32)-هـمان،تعرفه،به تاریخ 6/8/57.
(33)-همان،شماره 189/312،به تاریخ 15/3/48.
(34)-همان،نمونه برگ بیوگرافی،به تاریخ 5/1/44.
(35)-همان،بـه تـاریخ 6/9/42.
(36)-همان،گزارش خبر،شماره 20426/20 هـ 4،به تاریخ 21/6/46.
(37)-او در آن زمان مدیر خبرگزاری آسوشیوتدپرس در ایـران بـود.
(38)-مـیر،حسین،تشکیلات فراماسونری در ایران،تهران،علمی،ج دوم،1371 ش.
(39)-پرونده منصور روحانی،به شماره 86486،شماره 466/300 الف،به تاریخ 8/5/45.
(40)-هـمان،شـماره 568-300/الف،بـه تاریخ 5/11/46.
(41)-همان،شماره 568-300/الف،به تاریخ 20/6/45.
(42)-همان،شماره 43290/20 هـ 21،به تاریخ 18/7/51.
(43)-همان،شـماره 41580/20 هــ 21،به تاریخ 18/7/51.
(44)-همان،نامه وزیر کشاورزی و منابع طبیعی،به تاریخ 11/4/53.
(45)-همان،بدون شماره،بدون تاریخ.
فصلنامه مطالعات تاریخی - زمستان 1382 - شماره 1 - صفحه 168
فصلنامه مطالعات تاریخی - زمستان 1382 - شماره 1 - صفحه 168