03 خرداد 1399
چرا منافقین عملیات مرصاد را طراحی کردند؟
سازمان منافقین از ابتدای استقرار در عراق، فعالیتهای نظامی و جاسوسیاش را متناسب با شرایط جدید تعریف کرد. از خرداد 66 و با تشکیل ارتش به اصطلاح آزادیبخش توسط سازمان، تهاجمات منافقین با عملیاتهای محدود در نوار مرزی از شمال غرب تا غرب و کم کم جنوب گسترش مییابد. تشکیل ارتش آزادیبخش و ورود مستقیم به مساله جنگ توسط سازمان به این خاطر بود که استراتژی قبلی خود یعنی جنگ چریکی شهری و عملیات های تروریستی درون شهرها- موسوم به پاسدارکُشی یا شکستن طلسم اختناق- را ناکارآمد ارزیابی کرده بود.
استراتژی جدید که توسط سازمان "قیام عمومی" لقب گرفته بود بر عملیات نظامی مبتنی بود و مستقیما سرنگونی را هدف قرار داده بود. سازمان در آسیب شسناسی روند خود به این نکته رسید که در حالی که «جنگ» مهمترین مساله چالشی جمهوری اسلامی است، عدم ورود مستقیمش به این عرصه اشتباه بوده و باید در این عرصه هم حضور یابد. در تحلیلهای درون گروهی درباره این استراتژی چنین گفته میشد: «در چشمانداز فعلی جنگ آزادیبخش نوین ما که تجربه جدیدی درتاریخ معاصر است، از توقف و سکون خبری نیست. یعنی خیز اول برای تهران، خیز آخرهم هست. به این معنی که یا رژیم کمر ما را میشکند و یا ما کمر رژیم را میشکنیم.»
بعد از عملیاتهای موفقی که از نیمه سال 66 به بعد توسط سازمان در مناطقی مثل کوشک، فکه و مهران انجام گرفت، ایده عملیات سرنوشت ساز و نهایی برای رسیدن به تهران نیز مطرح شد. رسیدن سریع و مستقیم به هدف اصلی یعنی تهران هم، تاکتیک عملیاتی بود که از آن تحت عنوان تاکتیک «شهاب» نام برده میشد. در راستای اجرای این تاکتیک بود که نیروهای عملیات در قالب یک ستون نظامی غیرزرهی فاقد تانک و نفربر دارای شنی و از طریق جاده آسفالته پیشروی کردند. طبق زمانبندی، قرار بود ستون نظامی سازمان در کمترین زمان با حداکثر پیشروی، خود را به تهران برساند. نیروها پس از تسخیر شهرهای مهم، مردم را از طریق رادیو تلویزیون شهر به قیام دعوت میکنند و قیام شکل بگیرد.
پس از طراحی این عملیات، برای تهیه مقدمات و امکانات آن یک طراحی چندماهه ریخته میشود و پنجم مهرماه 67 به عنوان تاریخ اجرای آن معین میگردد. چند مانور نیز با مشابهت سازی طرح پیش رو توسط ارتش آزادیبخش منافقین به اجرا در می آید. اما پذیرش ناگهانی قطعنامه توسط ایران در 27 تیرماه 1397 ، برنامهریزی سازمان را مختل کرده و آنها مجبور می شوند زمان اجرای عملیات را به دو ماه زودتر یعنی در پنجم مرداد 1367 منتقل کنند.
بر اساس هماهنگی انجام شده با دستگاه استخبارات صدام، قرار بود همزمان با عملیات سازمان در غرب کشور ، ارتش بعثی یک عملیات ایذایی را در جنوب ایران شروع کند و با پشتیبانی هوایی ستون نظامی سازمان منافقین ، پیشروی تا اسلام آباد را تضمین کند. علت عدم ورود مستقیم عراق به صحنه این بود که اولا این ورود مستقیم از نظر سیاسی و تبلیغاتی، نقش آفرینی سازمان را به عنوان قدرت آلترناتیو ، زیر سوال می برد و ثانیا سازمان روی «پشتیبانی یا عدم مقابله مردم» حساب کرده بود و می دانست دخالت مستقیم ارتش صدامیان در جریان عملیات منافقین، مردم ایران را به مقاومت در برابر ارتش متجاوز ترغیب می کند.
عملیات موسوم به «فروغ جاویدان» ساعت 3 بعد از ظهر سوم مرداد 67 آغاز میشود و ستون منافقین یک ساعت بعد وارد خاک ایران میشود. مریم رجوی در بدرقه نیروهایش گفته بود «درِ اوین را که باز کردید، اول سلام من را برسانید»
این ارزیابیهای غلط منافقین از جمهوری اسلامی و توان نظامی خود، باعث شد آنها نه در همدان و قزوین و تهران، بلکه پیش از کرمانشاه در گردنه چهارزبر زمینگیر شوند. بنا به گزارشهای رسمی سازمان 1200 کشته و بنا به گزارشهای میدانی حدود 2000 کشته، حاصل این ماجراجویی منافقین بود.
موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، برای اولین بار برخی اسناد بدست آمده از منافقین در عملیات مرصاد را منتشر میکند:
صفحهای از دفترچه یادداشت یکی از منافقین
کروکی منزل امام خمینی در جماران
نمونهای از جدول کد رمزهای بیسیم منافقین در عملیات مرصاد
کروکی جاده قزوین-کرج- تهران
سندی مربوط به فرکانسهای بیسیم منافقین در عملیات مرصاد
کروکی مراکز نظامی اطراف تهران
کروکی شهر سرپل ذهاب
موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی