18 تیر 1400
زندگی نامه علامه کاشف الغطاء و معرفی آثار کلامی ایشان
شرح مختصری از زندگی نامه علامه کاشف الغطاء
علامه آیت الله شیخ محمد الحسین کاشف الغطاء (قدس سره) از تبار علامه بزرگ شیخ جعفر کاشف الغطاء و از خاندان دانش و فضیلت بود. در سال 1294ق در نجف اشرف متولد شد و در سال 1373ق وفات یافت.او در محضر بزرگانی چون سید محمد کاظم یزدی(1312ق تا 1337ق) ، آخوند خراسانی (1312ق تا 1329ق)، آقا رضا همدانی، میزرا محمد تقی شیرازی و ... فقاهت را آموخت و از ملازمان و معتمدان مرحوم سید یزدی شد و پس از رحلت او به همراه برادرش (شیخ احمد) وصی وی شد. علامه در حوزه دانش علاوه بر فقه و اصول ، حکمت ، کلام و فلسفه را نیز فرا گرفت.
تدریس و مرجعیت
علامه کاشف الغطاء پس از ارتحال استاد بزرگوارش آیت الله سید محمد کاظم یزدی، بنا به درخواست مقلدین رساله های سوال و جواب عربی، زاد المقلدین، مناسک حج، وجیزة الاحکام، حاشیه بر عروة الوثقی و... همچنین وی ، تا پایان عمر با عزت خویش هماره تکیه بر مسند تدریس داشت و جمعی از بزرگان را از سعه علمی- شخصیتی خود بهره مند می کرد
پژوهش و نگارش
درحوزه پژوهش و نگارش از زمره عالمان پرکاری بود که با کتاب أنس و الفتی خاص داشت. نخستین نگارش وی کتاب العبقات العنبریه فی طبقات الجعفریه با موضوع تاریخ نگارش خاندان کاشف الغطاء است. حاصل ورود او به تالیف و تحقیق موضوعات مختلف در عرصه های گوناگون علمی، موسوعه سترگ کاشف الغطا در 3مجموعه مستقل از هم است که در ادامه، مطالبی در باره نوشتار کلامی و گستره آن خواهد آمد . شاید به توان ادعا کرد تنها نکته کاملا مشهود در بخش وسیعی از آثار علامه کاشف الغطا دغدغه های فکری _ اجتماعی است که وی را جزو عالمان بیدار مصلح قرار می دهد.
خطابه و ادب
علامه کاشف الغطاء، «خطیبی بلیغ» بود و مقامات علمی و منصب مرجعیت را همساز با ارائه خطابات موثر می دانست . از این رو ، بخشی از راه آوردهای علمی او حاصل خطابه هایی است که در مناطق مختلف جهان اسلام ایراد فرمود . ایشان از خاندان ادب و بلاغت بود . شعر او سرشار از نوع آوری، تخیل و ... بود و بی تردید از شاعران معاصر زمانه خود به شمار می آمد. نثر ادبی او نیز فاخر بود و با نگاشته های ادبی معاصر عرب رقابت داشت.
جهاد سیاسی
علامه کاشف الغطاء همواره در خط مقدمِ جهاد و مبارزه مجاهدین این عرصه قرار داشت. ایشان در دفاع از کیان اسلام نقشی موثر را ایفا می کردند. حضور پررنگ در مسایل داخلی عراق ، از جمله قیام ملی 1395 م؛ فعالیت پرشور در ارتباط با اشغال فلسطین و ظهور صهیونیسم در منطقه؛ فتاوای جهادی؛ خطابات و مکتوبات تحلیلی و تاثیر گذار؛ حضور فعال در کنگره های مربوط به فلسطین از جمله کنگره جهانی قدس شریف در سال 1931 م (که به دعوت مفتی فلسطین برگزار شد و شرکت کنندگان این کنگره نماز عشا را به امامت علامه کاشف الغطا اقامه کردند و ایشان بعد از نماز خطبه ای آتشین و متقن ایراد کردند ) و تعقیب بی وقفه مسایل مختلف جهان اسلام با حساسیتی خاص، به ویژه در ارتباط با مسایل ایران از جمله فعالیت های سیاسی او به شمار می آید.
دیدگاه های اصلاحی
علامه کاشف الغطاء، از مصلحان برجسته جهان اسلام و تشیع است . ابعاد گوناگون حیات علمی _ عملی او را از منظر اصلاحی می توان دید و ارزیابی کرد . نگاشته هایی چونان تحریر المجله، به قصد تکمیل فقه سنتی و ارتقای آن به فقه تطبیقی _ مقارن انجام گرفت. هم چنین دیدگاه های وی در وحدت اسلامی و تقریب جوامع مسلمان در آثار گوناگون او ظهور و بروز یافت . در ارتباط با پاره ای از خرافات و نابسامانی های مذهبی _ اجتماعی نیز به خطابه ها ، مکتوبات و اقدامات عملی پرداخت. در مجموع،دیدگاه ها و اقدامات اصلاحی او فصل مفصلی را در تحلیل آرا و شخصیت ایشان به همراه دارد.
سفرها و دیدارها
علامه کاشف الغطاء، حدود سه سال ( 1329-۱۳۳۱ق) در سوریه، لبنان و مصر رحل اقامت گزیدند. این اقامت در شناخت او از وضعیت جهان عرب و اسلام آن روزگار تاثیر بسزایی داشت ، همچنین پاره ای از مراودات با شخصیت های علمی _ ادبی منطقه را برای او فراهم کرد. از آن پس نیز سفرهای متعددی به فلسطین ، ایران ، لبنان ، پاکستان و ... داشت . که در این سفرها ملاقات های علمی و نیز دیدار با شخصیت های سیاسی _ اجتماعی آن کشورها اتفاق می افتاد.
موسوعه کاشف الغطا
به جهت مجلدات زیاد این موسوعه بنا شد آثار ایشان در سه مجموعه مستقل کلام (به همراه دو مدخل در 14 مجلد)، فقهی(۲۰ مجلد) و متفرقات(سیاسی، تاریخی، ادبی) (۱۶ مجلد) ارائه خواهد شد که بحمد الله مجموعه کلامی به زیور طبع آراسته شده و دیگر مجموعه ها نیز انشاء الله در سالهای آتی به چاپ خواهد رسید.
مروری برآثار اعتقادی، کلامی و فلسفی علامه محمد الحسین کاشف الغطا
علامه شیخ محمد الحسین آل کاشف الغطا( در جهت گسترش و تثبیت فرهنگ و معارف اهل بیت(ع)، در حوزه نجف تحولات نوینی را در روشها و شیوههای عرضه علوم دینی ایجاد کرد و با توجه به این که حوزه عمدتا بر فقه و اصول استوار بود روش تازهای در پیش گرفت و جایگاه مناسب تری را برای علم کلام و فلسفه در حوزه آموزشی نجف ایجاد کرد. ایشان علاوه بر بکار گیری شیوه های نوین، با قلم و بیان خویش در عرصه های مختلف علمی، دینی، اجتماعی، فرهنگی ، سیاسی به فعالیت پرداخت.
وی هماره با انحرافات و بدعت های مذهبی وهابیت، بهائیت، مسیحیت، و مادی گراها و دفع شبهات آنان به مبارزه برخواست، وآثار مبارکی از خود به یادگار گذاشت که مجموعه کلامی از جمله آنهاست.
1. الدین والإسلام أو الدعوة الإسلامیّة
شکلگیری و نگارش این اثردر نیمه نخست سال 1328هجری قمری در دفاعی از اعتقادات اسلامی در مقابل حجمههای مستشرقان و مستبشران و دلباختگان به پیشرفتهای حاصل شده در علوم تجربی روز و نظریات فلسفی وقت انجام یافته است.
علامه کاشف الغطا با بیان نکاتى، انگیزه تألیف را چنین توضیح مىدهد:
نکته اول: نشو و نماى اعجابانگیز اسلام که در یک و نیم قرن، به شرق و غرب عالم گسترش یافت، با پیوند علم و عمل از یکسو و همکارى شمشیر و قلم از سوى دیگر، ممکن شد که به منزله دو بال بودهاند.
نکته دوم: شرافت هر ملتى به حفظ استقلال و گسترش افکار و رشد معارف و دفاع از ناموس دین و اصول سعادت است. شریف کسى است که به امتش خدمت کند و نامش جاودانه گردد.
نکته سوم: یافتن عاملى که انسان را به تحصیل آن سعادت تشویق کند، چیزى جز تحکیم عقاید حق و عارى از هرگونه انحراف و خرافه و جز رسوخ ایمان به مبدأ و معاد نیست. به نظر مؤلف یگانه عامل ضعف مسلمانان، ضعف اعتقادى آنان است که از دلبستگى به دنیا و نفوذ روح غربى در میان آنها سرچشمه مىگیرد. سرّ نفوذ این روح خبیث، سکوت مصلحان و قیام نکردن آنان و سکوت آمران به معروف و ناهیان از منکر است.
نکته چهارم: اشتغالات عمده مؤلف در این مقطع از زندگى به دو علم و فن «ادبیات و بیان» به منظور تهذیب بیان و لسان در نظم و نثر، و دیگرى «حکمت نظرى و فلسفه روحى» به منظور توسعه فکر در معارف الهى.
نکته پنجم: در آثار به جاى مانده از حکماى راسخ و عرفاى شامخ اندیشه کردم و ضمن استفاده فراوان دریافتم که آثار آنان براى برخى انسانها مفید است؛ چون به صورت نقض و ابرام است و براى عموم مفید نیست و بخش دیگرى از آثار مختصر فقط به متون عقاید پرداخته، بدون بیان دلایل و براهین آنها. هیچ کدام از دو گروه آثار غرض را تأمین نمىکند؛ چون دسته اول، مردم را دچار شبهه مىکند و دسته دوم، مردم را مقلد نگاه مىدارد.
به نظر مؤلف علت نفوذ غربىها، استوار نبودن روش قیام رهبران بوده است؛ بهطورى که هم اقناع کند و هم ایضاح، هم تسهیل کند و هم افصاح، تا عقاید در نفوس جاى گیرد. سپس علاقه خود را به تقدیم جزوهاى در اصول اسلامى و نوامیس نخست بشرى که هر شریعت و دینى بر آن مبتنى است، ابراز مىکند تا در فصولى ارائه دهد. او خدا را شاهد مىگیرد که به منظور ایراد و ایجاد فتنه و فساد اقدام به این تألیف نکرده، بلکه قصدش جمع است، نه تفریق، تا فِرَق مختلف با یکدیگر الفت پیدا کنند.
هنگامی که کتاب الدین والاسلام منتشر شد، مؤلف آن را برای تعدادی از صاحب نظران ارسال کرد و با نقدهایی روبرو شد که بسیاری از محتوای کتاب المراجعات الریحانیة درباره نقد الدین والاسلام است که توسط احمد امین و انستانس کرملی مدیر مجلة لغة العرب انجام گرفته و کاشفالغطا به آنها پاسخ داده است.
اما این دو جزء که منتشر شده تمام کتاب الدین والاسلام نبود و او در صدد انتشار جلد سوم و چهارم اثر نیز بود لذا در آخر جلد دوم از چاپ صیدا فهرست جلد چهارم را گزارش کرده است.
که مرحوم قاضی طباطبایی در ذیل عنوان «مولفاته المخطوط فی الحکمة و الکلام» به آنها اشاره کرده اند.
اجمال محتویات این اثر
جلد اول:
محتوای جلد نخست شامل مقدمهای با عنوان «السوانح الدواعی لهذه الدعوة» نوشته شده که در آن کید دشمنان و مشکلات داخلی و خارجی را مورد بحث قرار داده است. خلاصه این سوانح همان نکات انگیزه تألیف بوده است.
بعد از بیان این سوانح که در چاپ دوم بر کتاب افزوده شده است. به نگارش مقدمهای دیگر پرداخته و در آن لزوم معرفت منعم را تشریح کرده سپس فصل نخست را در اثبات صانع نوشته است و ضمن مباحث این فصل به ردّ نظریه ماتریالیسم و ابطال ادعای داروین پرداخته است و در ادامه به پاسخگوئی برخی شبهات فلسفی و کلامی پرداخته است.
فصل دوم در مورد اثبات توحید صانع و ادله آن، فصل سوم در باره عدل اخلاقی، ارزش و فضیلت عدل، تعریف عدل، مباحث با ارزشی را بیان نموده که در آن از خطبه حضرت علی (علیه السلام)در نهج البلاغة بهره جسته است و به دفع شبهه در این مورد پرداخته است.
سپس بحث را در مورد عدل اعتقادی پی گرفته و عدالت خداوند متعال را بحث نموده است و با بحث در موضوع حسن وقبح به نقد اعتقاد اشعری پرداخته و جبر و اختیار را نیز به بحث کشیده و بحث قضا و قدر را به صورت جامع الاطراف تشریح کرده است و در ادامه از اصول دین بودن عدل سخن گفته است.
جلد دوم
در جلد دوم کتاب الدین والاسلام نخست صورت دستنوشته هدیه اثر به پیامبر اسلام(ص) آمده است و مطلب دوم آن شعری با عنوان« شعری و شعوری، عواطفی ولطایفی» تشکیل میدهد که از اشعار مجموعه العصریات و المصریات است.
و در آغاز متن مینویسد: «... وبعد فهذا هو الجزء الثانی من أجزاء الدعوة الإسلامیة وهو یتکفل بنشر مباحث الفصل الرابع فی النبوة» و مطلب را با «الحاجة إلی النبوة» شروع و با بحث در چیستی انسان، تاثیر گذاری و تأثر پذیری، و نیاز او به تعلیم و تربیت، ناکافی بودن عقل، یجاد خلقت از باب رحمت و برای سعادت ادامه پیدا کرده است.
برهان بر وجوب بعثت و نبوت، عصمت انبیا، معجزه، نقد برخی از نظریات در این باره، نگاهی اجمالی به شرایع و ادیان، دیانت عرب در جاهلیت، فلسفه دین موسی و مسیح و شریعت اسلامی، راه اثبات نبوت، نبوت حضرت محمد(ص)، معجزه قرآن، بحث های گوناگون مربوط به اعجاز قرآن، فضایل قرآن نسبت به عهدین، ردّ بعضی از اعتقادات نصاری، بشارت تورا ت و انجیل به نبوت پیامبر اسلام(ص) و مباحث متعدد دیگر از جمله موضوعات جلد دوم این اثر است.
لازم به ذکر است از دو جلد یاد شده این اثر نسخهای محشّی به حاشیه شیخ عبدالحلیم کاشفالغطا فرزند مؤلف در مکتبه الامام کاشفالغطا نجف اشرف موجود است که وی بر آن مقدمه دارد و ظاهرا علامه کاشف الغطا آن را مشاهده کرده است.
جلد سوم
محتوای جلد سوم در زندگانی پیامبر اعظم (ص) است و از یک مقدمه و پنج مسلک تشکیل شده را مسلک نخست در مورد دلایل نبوت پیامبر (ص) که پیش از ولادت وی وجود داشتهاند همچون بشارتهای کتب مقدس و سپس حیات پیامبر را به سه دوره تقسیم کرده و در مسلک دوم به بیان ارهاصات بدو تولد تا هنگامه بعثت که دور نخست شمردهاند، میپردازد و در مسلک سوم: وقایع بعد از بعثت تا روزگار هجرت به مدینه، را شرح میدهد و دور سوم حیات پیامبر(ص) در مسلک چهارم تشریح شده و آن از زمان حجرت تا روز رحلت است و در مسلک پنجم به معجزات و وقایعای که وی در حیاتش خبر داده بود میپردازد و فتوحات اسلامی را مورد بحث قرار میدهد و تمام اینها با نگاه اثبات حقانیت اسلام و دعوت به حقّ صورت میگیرد.
لازم به یاد آوری است، موضوعاتی از جلد دوم و سوم تحت عناوین ذیل بطور مستقل نیز به چاپ رسیده است:
الف) القرآن و بلیغ أثره فی فصاحة اللسان
این مقاله یکی از جلد دوم کتاب الدین والاسلام است که در جریده الجامعة الإسلامیة یافا منتشر شده و همان گونه از عنوان آن معلوم است در آن اثر کیفی قرآن بر زبان عربی مورد بحث قرار گرفته است.
ب) مولد النبیّ الکریم(ص) وبعثته
این رساله یکی از موضوعات جلد سوم کتاب الدین والإسلام است که در مجلة الإعتدال و نیز در ضمن کتاب جنة المأوی به چاپ رسیده است.
ج) رسالة فی إیمان أبیطالب
این اثرنخست به صورت رسالهای مستقل نوشته شده و در آن ضمن اشاره به نوشتة خود در جلد سوم کتاب الدین والاسلام ، سرفصلهای آن را آورده است و در ادامه به بررسی ادله ایمان أبی طالب پرداخته و برخی اشعار مربوط به وی را مورد دقت قرار داده است .
جلد چهارم شامل بحث امامت و معاد است و سه صفحه - ناتمام مخطوط - از این بحث شناسایی شده است و متاسفانه ناتمام مانده است.
2. أصل الشیعة وأصولها
این اثر از مهم ترین تألیفات کاشف الغطا است که در سال 1350ه.ق نوشته شده و عقیده شیعه در اصول و فروع را بیان نموده است. مؤلف، این اثر را با هدف پاسخ به توهین، تهمت و افترای برخی مغرضان و جاهلان نسبت به شیعه و بستن راه مجادله در بین مسلمانان رقم زده و گویا الدین و الاسلام تلاشی دیگر برای تحقق شعار مؤلف در جوامع اسلامی است که به تکرارمی فرمود: «بنى الاسلام علی دعامتین: کلمة التوحید و توحید الکلمة» و همچنین پاسخی به لغزشهای جرجی زیدان و سمپاشیهای مجامع علمی، فرهنگی مصر به ویژه نوشتههای احمد امین مصری است که درباره شیعه مینویسد: «والحق إن التشیع کان مأوی یلجأ إلیه کل من أراد هدم الإسلام... .»
کاشفالغطا هدف خود را از تألیف این کتاب در ضمن نقل و نقد گفتههای احمد امین و اشاره به مقالات مسموم ونسبت تهمت و افترا به شیعه، این گونه بیان میکند: «نهایت ظلم و بی انصافی است که بیش از این سکوت کنم، نه از این جهت که ظلم و ستمی بر شیعه باشد و بخواهم در برابر سیل تهمتها از آنها دفاع کنم، بلکه از این نظر که بالاترین و مهمترین هدف همان است که پردههای نادانی را از برابر چشم عموم مسلمانان جهان کنار بزنیم، تا افراد منصف در افکار خود تجدید نظر کرده راه اعتدال را پیش گیرند، و نسبت به افراد لجوج و معاند نیز اتمام حجت شود».
مطالب این اثر به دو بخش تقسیم شده: بخش نخست بحث از پیدایش و گسترش تشیع است و ثابت میکند که شیعیان، نخستین صحابیان پیامبر صلی الله علیه و آله بودهاند و سپس عوامل گسترش تشیع پس از آن حضرت را شرح میدهد و با اثبات اینکه شیعه ریشه در عصر پیامبرصلی الله علیه و آله دارد و نزدیکترین مذهب به قرآن و عترت است، بحثی کوتاه پیرامون بنیامیه و بنیمروان و جنایات آنان مطرح میکند و به اثبات میرساند؛ شیعه یک مذهب اسلامی است نه جنبشی سیاسی یا ایرانی.
نوبسنده در بخش دوم درباره عقاید و افکار شیعه در اصول و فروع بحث کرده اند و در آن عقاید شیعه در اصول مانند: توحید، نبوت و امامت و ... بیان میشود و امتیاز شیعه بر سایر فرق اسلامی را برشمرده و مبحثی در باره حضرت مهدی (عج) و طول عمر و رمز غیبت آن حضرت نوشتهاند و عقاید شیعه در وظایف اخلاقی و عبادی از قبیل نماز، روزه، زکات و سایر فروع دین و معاملات و مسائل حقوقی همچون: نکاح، متعه، ارث، قضاء تبیین کرده اند. و سپس مباحث صید و ذباحه و اطعمه و اشربه، و باب حدود و قصاص را بررسی کرده و در خاتمه به دو بحث «بدا» و «تقیه» پرداخته و دیدگاه تشیع را تبیین کرده است.
سه ویژگی اصلی کتاب اصل الشیعة و اصولها عبارتنداز:
الف) موجز بودن متن کتاب.
ب) سادگی و شفافیت عبارت.
ج) تکیه بر مطالب مسلم و متین در محتوا
3. جنّة المأوی
کاشفالغطاء این کتاب را به منزلة جلد دوم کتاب الفردوس الأعلی قرار داده است، این کتاب حاوی مجموعهای متشکل از سخنرانیها، مقالهها و تعدادی سؤال و جواب است که بیشتر آن حول مباحث چهارده معصوم علیه السلام است و به غیر از مقدمه مؤلف و یک مقاله دربارۀ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مواد دیگر آن را سید محمدعلی قاضی طباطبایی و محمد شریف کاشفالغطا - پسر مؤلف - از میان مقالهها، مراسلات، نامه های که از مؤلف به مناسبتهای مختلفی درخصوص ائمه اطهار (علیهم السلام) منتشر شده و یا از مجموعه خطیای گردآوری شده از سوی مؤلف مانند«دائرة المعارف العلیا» جمع آوری و تنظیم کرده اند.
سعی شهید قاضی طباطبایی بر این بوده که مطالب را مطابق با نظر مؤلف دستهبندی کند و نظر مؤلف این بوده که مطالب مربوط به چهارده معصوم (علیهم السلام) در این مجلد آورده شود. ولی آنچه شهید قاضی در مجموعة جنة المأوی گردآوری کرده وبه چاپ رسانده، شامل تمام چهارده معصوم (علیهم السلام) نیست و آنچه که تاکنون در تحقیقات وجستجوی آثار کاشفالغطا یافتهایم هم شامل تمام چهارده معصوم (علیهم السلام)نمیشود، از این رو شاید بتوان گفت که ایشان در نظر داشتهاند برای محقق شدن چنین امری نوشتههای جدیدی بر قلم جاری کند که أجل مهلت عمل نداده است.
برخی از رساله های جنّة المأوی
الف) بنو هاشم و بنو امیة و الحسن ( علیه السلام) و معاویة
محتوای رساله با این مطلب که عداوت و تباغض در طبیعت بشر وجود دارد و از دوران هابیل و قابیل تا امروز بوده و منشأ آن نیز تنافس و خود خواهی وریاست طلبی است و بدترین عداوتها عداوت ذاتی اضداد است مانند: نور و ظلمت که در محل واحدی جمع نمیشوند. و عداوت بین بنی هاشم و بنی امیه را از این قبیل شمرده است.
سپس با بیان تاریخچه نسل آنها و باشمردن اختلاف جوهری هاشم و عبدالشمس به عنوان سبب عداوت و تسرّی وراثتی آن بین دو قبیله و کشیده شدن آن به رابطه حضرت محمد و ابوسفیان و شرح موجز اتفاقات و مسلمان شدن ظاهری ابوسفیان و معاویه میپردازد و مینویسد:
این اسلام برای حفظ جان و فراهم نمودن فرصت کید و مکر جهت انهدام ارکان اسلام بود تا اینکه زمام خلافت را به دست بگیرند و اموال مسلمین را از آن خود کنند و هرگز در این راه از دشمنی باز نایستادند وحیله کردند تا حکومت به دست معاویه افتاد و کسرای عرب را ساخت و تقید او به شعایر دینی در حدّ نیاز سیاسی بود و بعد از شهادت حضرت علی( علیه السلام) در مقابل امام حسن ( علیه السلام) دو حیله عمده را به کار بست:
1. بزرگان لشکر امام با درهم و دینار را به خود متمایل کرد.
2. پیشنهاد صلح کرد.
سپس به تحلیل پذیرش صلح توسط امام میپردازد و در این رابطه آوردهاند: امام حسن ( علیه السلام) را با ارزیابی این که اگر صلح نپذیرد و بجنگد و پیروز شود بنی امیه چهرهای مظلوم درست میشود و اگر آنها پیروز شوند میگفتند او دانسته خود را به ورطه هلاکت انداخت. لذا پذیرفتن صلح فرصتی فراهم کرد که چهره واقعی معاویه آشکار شود و این سخن معاویه را - من نجنگیدم تا شما نماز بخوانید و روزه بگیرید بلکه جنگیدم تا حکومت کنم. - همه بشنوند و از این قبیل فضایح دیگر معاویه را میشمارد که به واسطه این صلح در تاریخ ثبت شدهاند.
در آخر رساله با بیان فضایل امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) در لسان پیامبر و میدان عملی و برتری سیره بنی هاشم بر بنی امیه واظهار ارادت به این دو امام و ذکر چند بیت از اشعار خود در این مورد رساله را به پایان میبرد.
ب) بین الهدی و الضلال أو التوحید و الإلحاد
این رساله نخست به بیان تقابل اضداد که به عنوان یک قانون تکوینی در کائنات وجود دارد میپردازد و سپس دین مبین اسلام و مواجهه آن با گمراهیهای عصرش را مورد بررسی قرار میدهد . این مقاله در مجله الأضواء و الإعتدال به چاپ رسیده است.
ج) بیان للمسلمین
این مقاله در مورد نقد نوشتهای است که در مجله رسالة الإسلام منتشر شده و نویسنده آن تقریب مذاهب را از محالات دانسته و کاشفالغطا با نقد این دیدگاه نوشتهاند: اگر مراد از تقریب یکی شدن مذاهب باشد این محال است ولی اگر مراد برداشته شدن زد و خورد بین مذاهب باشد این شدنی است و میتواند واقعیت یابد.
د) الاجتهاد و الحرکة الفکریّة عند الشیعة الإمامیّة
این رساله جوابی اجمالی و مختصر از کاشفالغطا در پاسخ به سؤالهای متعدد نویسندهای مصری با نام عبداللطیف حمزه که در مورد چگونگی اجتهاد در بین شیعه است.
کاشفالغطا نخست وی را به کتاب سفینة النجاة محوّل نموده تا جواب تفصیلی را از آنجا بگیرد اما در ادامه جوابهای مختصری در باره مفتوح بودن باب اجتهاد و محدوده آن و نوع آن و آزادی فکر به معنای صحیحش در نزد شیعه نوشتهاند و در آخر با معرفی کتاب تحریر المجلة خود سؤال کننده را به آن ارجاع داده است .
ﻫ) جواب سؤالهای عبداللطیف حمزه از مصر
این نوشته در پاسخ به نامهای دیگر از عبداللطیف حمزه مؤلف کتاب الحرکة الفکریة فی المصر فی العصرین الأیوبی والمملوکی الأول است که در آن مسائلی همچون ارتباط نداشتن غیبت إمام مهدی (عج) و سرداب، فرق بین فاطمیون و قرامطه، عصمت أئمة و آزادی فکری إمامیه، تفاوت شیعه با فاطمیون و تفاوت امامیة و معتزلة و ... بررسی شده است .
و) الحسین (علیه السلام) کتاب الله تکوینی
کاشف الغطاء در این مقاله که به مناسبت حلول ماه محرم برای نشریة البیان نوشته شده است نخست به کثرت نوشتههای خود و دیگر نویسندگان و شعرا در مورد امام حسین (علیه السلام) و عاشورا اشاره کرده و سپس با نا تمام دانستن این کتابها و نا نوشته ماندن بسیاری از اسرار نهضت امام حسین، آن را همچون قرآن دانسته که هرچه تفسیر میشود کنه مطالب ناگفته باقی میماند و از این رو امام حسین را کتاب الله تکوینی نامیده است که در هر محرم درسهایی از عزت را به مردم میآموزد و آموزندگیاش نامتناهی ادامه دارد. این رساله در مجله الموسم، العدد ثانی عشر، السنة 1412ه.ق، ص123 - 124، به چاپ رسیده است.
ز) مجلس فی شهادت الإمام امیرالمؤمنین( علیه السلام) ووفاته
رسالهای است که محتوای آن با خطبه قرائت شده در حسینیة باب السیف کرخ متفاوت است و در مورد حضرت علی(علیه السلام) و شأن بلند و مقام عظمای وی است . نویسنده نخست به احادیثی از آن حضرت و پیامبر اسلام در مورد قدر و منزلت امیرالمومنان(علیه السلام) اشاره کرده و سپس به زوایای گوناگون شخصیت حضرت و صفات و فضایل روشن وی پرداخته است. در پایان به رفتار معیشتی حضرت در خوراک و قضایای وارد شده در این باب میپردازد که مورد اقرار دوست و دشمن قرار گرفته است. این رساله سالهای اخیر به صورت مستقل در 8 صفحه در مکتبة الإمام کاشفالغطا در نجف اشرف منتشر شده است.
ح) موقف الحسین (علیه السلام) و اصحابه یوم الطف
کاشفالغطا در این نوشته به درسهایی که امام حسین با ایستادگی خود در روز عاشورا به بشر آموخت اشاره کرده است و پیروزی مقتول و شکست قاتل را تبیین کرده است. این مقاله مختصر در مجله العدل، سال اول، ج16، 1386ه.ق، ص2به چاپ رسیده است.
ط) مولد النبوی( صلی الله علیه و آله) أو کلمة عن المولد النبوی(صلی الله علیه و آله)
عنوان نوشتهای است که کاشفالغطا آن را در مورد میلاد حضرت محمد( صلی الله علیه و آله) نوشتهاند و در آن به توصیف مقام شامخ حضرت پرداخته است و با یاد از مجالس شادمانیای که در این روز از طرف مسلمانان برگزار میشود، بهترین شادی را در چنین روزی پیروی از سنت و دستور حضرت دانسته و در مورد وقایع و ظلمهایی که برمسلمانان فلسطین وارد میشود تذکر داده و انفاق مال برای دفاع از کیان اسلام و مسلمین را امری پسندیدهتر از هر شادمانی در این روز خوانده است و بر لزوم حمایت از مسلمانان فلسطین تأکید کردهاند .
ی) الاجتهاد فی الشریعة بین السنّة و الشیعة
کاشفالغطا در این مقاله به تبیین باز بودن باب اجتهاد در همه زمانها از نظر شیعه پرداخته و نظر برخی که قائل به انسداد باب اجتهاد هستند را نقد کرده و دیدگاه اهل سنت در این باره را تشریح کرده است .
ک) مولد النبی الکریم (صلی الله علیه وآله) وبعثته
این رساله در اصل برگرفته از جلد سوم کتاب الدین والاسلام است که هم در ضمن کتاب جنّة المأوی و هم به طور مستقل در مجله الاعتدال به چاپ رسیده است.
ل) علیّ (ع) فوق العبقریّات
این نوشته در مورد شخصیت حضرت علی امیرالمومنان(ع)است و از آن جا که در آن زمان نگارش تراجم خلفای اهل سنت با عنوان «عبقریات» توسط برخی از اهل مصر شایع شده بود و تلگرافی مفصل نیز به کاشفالغطا ارسال کردهاند و از وی خواستهاند که کتابی با عنوان «عبقریة الإمام علیبنأبیطالب7» بنویسد و تعهد کرده بودند که در اسرع وقت به چاپ میرسانند امّا ایشان این درخواست را رد کرده و به آنان مینویسد: که نوشتن در باره چنین شخصیتی از توان من خارج است و سپس مقاله علی فوق العبقریات را به نگارش در آورده و در آن ضمن شرح ماجرا، به فضایل بینظیر حضرت اشاره میکند و مینویسد: اگر آن اشخاصی عبقری باشند امیرمؤمنان(علیه السلام) فوق عبقریات هستند. این رساله در مجله العدل به چاپ رسیده است.
م) مجلس فی مولد و وفات حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام)
رسالة به خط کاشفالغطا نوشته شده و همچون مجموعة المجالس الحسینیة، پیشنویس منبر وی بوده است. این اثر به همراه نوشتههایی در تولد و وفات حضرت علی و حضرت زهرا (سلام الله علیهم) در مکتبة الإمام شیخ محمد الحسین آل کاشفالغطا در نجف اشرف، مجموعاً 27 صفحه، 26 سطری نگهداری میشود.
4. الفردوس الأعلی
آخرین مجموعهای که در حیات مؤلف در یک مجلد به طبع رسیده و در آن مسائل علمی مهم از قبیل مسائل اعتقادی، فقهی، فلسفی، نکات تفسیری و اسرار بعضی از عبادات و حلّ بعضی از معضلات بحث شده است و بخش زیادی از آن جواب نامهها وسؤالهای ارسال شده به ایشان است.
کاشفالغطا در مقدمه کتاب فردوس الأعلی در باره سبب نشر آن مینویسد:
کانت احدی اللیالی الشریفة من شهر رجب العام الغابر (1370ه) وبعد الفراغ سحراً من وظائفه وأنا جالس فی مصلای انتظر الفجر اخذتنی سنة، نقلتنی الی غیر العالم الذی أنا فیه. وتمثل لی ملاک بصورة انسان او انسان بصورة ملک یقول لی : لماذا وإلی کم تتساهل عن الفردوس؟ قلت: سیدی وما الفردوس؟ قال الکتاب الذی عزمت علی تألیفه، أما أنه هو الفردوس لک ولشیعتنا فأخذتنی هزَة أدهشتنی، ورجعت بها الی هذا العالم المحسوس أو المنحوس، وصمّمت العزیمة من ساعتی علی الشروع فی هذا المشروع.
چاپ اوّل این مجموعه به همّت سید محمّدعلی قاضی طباطبایی در نجف اشرف منتشر شد به سرعت مورد توجه قرار گرفت ودر مجلات بازتاب یافت وسپس در حیات مولف با اعمال تنقیحاتی از ایشان بعد از یک سال در تبریز تجدید چاپ شد، که حواشی بسیاری از قاضی طباطبایی ضمیمه آن شده است. سید محمدحسین طباطبایی در آماده سازی این چاپ همکار قاضی طباطبایی بوده که در چاپهای نخست بر روی جلد نام ایشان درج شده است و در نامه مندرج در پایان چاپ دوم که توسط کاشفالغطا به قاضی ارسال شده ضمن ارسال نتیجه بررسی صفحات آماده شده جهت انتشار، از کار قاضی طباطبایی وایشان قدردانی شده است.
5. المطالعات و المراجعات و النقود و الردود
این اثر مجموعهای از مقالهها، نامهها و نقدهای کاشف الغطا بر آثار علمی مشاهیر عصر خود همچون امین ریحانی، جرجی زیدان، انستاس کرملی، یوسف الدجوری و جمال الدین قاسمی است که توسط کاشفالغطا در دو مجلد سامان یافته است. و طبق تصریح کاشفالغطا برخی از نکات نقدی بر جزء سوم تاریخ آداب اللغة العربیة که تا آن زمان منتشر شده بوده نا نوشته باقی مانده است اما وعده داده که در جلد3 المطالعات و المراجعات بیاورد. چنانکه مینویسد:
وعسی أن تسنح الفرصة ثانیاً فنستوفی تمام الکلام علی هذا الجزء فیما یلی من أجزاء هذه المراجعات إن شاء الله. با این بیان میتوان نقد های دیگر ایشان را به عنوان النقود و الرود در جلد سومی جمع آوری کرد.
کاشفالغطاء انگیزه خود را از گردآوری این نقدها در کنار هم این گونه نوشته است:
أردنا أن نجمع فیه المراجعات الریحانیةکلّ ما اتّفق أو یتّفق لنا من المباحثات النظریة، و المطالعات الفکریة.
الف) اهمیت و ویژگیهای کتاب
1.دفاع از اصول و مبانى تشیع اساس کار کاشف الغطا در این کتاب را تشکیل می دهد. وی هنرمندانه در این کتاب هم منادى وحدت مسلمانان بود، و هم در برابر اتهامات و نسبتهاى ناروا به شیعه، به صورتى علمی، منطقى و قاطع از معتقدات شیعى دفاع مىکرد.
2.این اثر، نشان می دهد که شیعه یک فرقه سیاسى نیست. رهبران شیعه هیچگاه به دنبال دنیا و قدرتهاى مادى نبودند.
3. این اثر باعث بیدارى افکار عمومى و مخصوصا جوانان مصر گردید. واز انحرافات آنان جلوگیری کرد. و توطئه تبشیریان مسیحی را نقش بر آب نمود.
4.کاشف الغطاء در این کتاب ثابت کرده است که پارهاى از معارف قرآن به شرایط زمانى و مکانى بستگى دارد .
5.نقد دیدگاه خصم باشیوه بسیار سنجیده و دقیق علمی، تاریخی و ادبی .
6. پاسخ به شبهات فروان مطرح شده در باره شیعه با استدل قوی و متین.
ب) محتویات کتاب
کتاب یاد شده متشکل از سه جزء می باشد که در ذیل جداگانه بطور اجمال به محتوای هر کدام از آنها اشاره می کنیم:
الجزء الأوّل: المراجعات الریحانیّة
این جزء حاوی مطالب ذیل است:
1.نقد امین ریحانی بر کتاب الدین و الاسلام و پاسخ و نقد کاشف الغطا بر نقد وی.
2.نامهنگاری و مطالب گوناگونی اعم از نثر و شعر در رابطه با امین ریحانی که بعد از جریان نقد بین ریحانی و کاشف الغطا نوشته شده است.
3.نقد بر مقالهای از خوری ایلیا الحاماتی با عنوان«النظر السریعة فی مقالة الریحانی».
4.نقد نقد انستاس کرملی بر کتاب الدین و الاسلام. کاشف الغطا علاوه بر ردیه بر آن در میان نقد امین ریحانی و جرجی زیدان نیز به نقد نوشتههای وی پرداخته است و به غیر از اینها کاشف الغطا بار دیگر به صورت جداگانه در نشریه النجف نوشتههای وی در مجله لغة العرب را از لبه تیغ نقد خود گذرانده است.
5.نقد بر تاریخ آداب اللغة العرب جرجی زیدان.
6.نقد بر بخشی از کتاب«الجواب المنیف لمدعی التحریف فی الکتاب الشریف» یوسف الدجوی.
7.در آخر این کتاب نیز عنوان «استدراک أُمور» آمده که پنج نکته کوتاه را متذکر شدهاند.
الجزء الثانی: نقد تاریخ آداب اللغة العربیّة
اجمال محتوای این اثر:
1. مقدمة: کاشف الغطا با بیان تصمیم خود براى انتشار مباحثات نظرى و مطالعات فکرىاش فواید نقد را بر شمرده و بستن باب اجتهاد رایکى از جنایاتى می دانند که بر علم وارد شده است؛ و در ادامه اظهار می دارند که امروزه عالم هر فنى در حقیقت مقلد است. سپس به آداب نقد و مناظره اشاره و به دنبال حقیقت بودن را از مهمترین این آداب مىشمارد.
2.شیخ در این نقد بسیارى از خطاهاى مؤلف را در زمینه تاریخى نقد مىکند؛ مانند آنکه مؤلف درباره فهرست ابن ندیم نوشته: «لولاه لضاع أسماء کثیرة من الکتب النفیسة». شیخ موارد متعددى از آثار دانشمندان امامیه مانند احمد بن محمد بن خالد برقى که یکصد سال پیش از ابن ندیم مىزیسته، عبدالعزیز بن یحیى جلودى و ابن شهرآشوب را نام برده تا معلوم شود فهرست تنها اثرى نیست که کتب و آثار صدر اسلام را ثبت کرده باشد.
3. بحث مفصلى درباره پیدایش زبان به ویژه زبان عربى .
4.نقد سخنان مؤلف در باره تاریخ تدوین فقه که زیدان آغاز آن را از آنجا می داند که اسلام به صورت دولت درآمد. اما از نظر شیخ تدوین دانش فقه، هیچ ارتباطى به دولت نداشته است. اسلام پس از گذشت سى سال از خلافت به سلطنت تبدیل شد؛ در حالى که اولین کسى که احادیث فقهى را نوشت، على بن ابورافع، آزاد شده رسول خدا، بود.
5.در بخش دیگرى بىاطلاعى نویسنده از فقهاى امامیه از عصر صادقین به بعد را با یادآورى نام تعدادى از آنان برملا کرده است.
6. نقد سخنان انستاس کرملی درباره تقیه و فرقه سیاسی خواندن شیعه.
7.نقدی بر کتاب« الجواب المنیف لمدعى التحریف فی الکتاب الشریف» است. که نظریه تحریف قرآن را به شیعه نسبت داده است.
الجزء الثالث: نقود متفرقه
از قلم کاشف الغطا مطالب نقدی بسیار به جای مانده که با این نگاه می توان رساله نقدی و ردی ذیل را، به عنوان مواد جلد سوم المطالعات و المراجعات به قرار زیر در نظر گرفت:
از مطالعه نوشتههای کاشفالغطا در المراجعات الریحانیه بدست میآید که کتاب المطالعات و المراجعات در دو مجلد به اتمام نرسیده است، بلکه در نظر داشته تا ادامه دهد و چون مقالات نقدی دیگری نیز در میان آثار کاشفالغطا وجود دارد مانند: نقد کتاب ملوک العرب امین ریحانی با عنوان نظرة فی کتابه ملوک العرب و برخی دیگر که با مقالات این کتاب هم سنخ است لذا میتوان جلد سومی برای المطالعات و المراجعات تدارک دید. ایشان در این باره مینویسد:
وعسی أن تسنح الفرصة ثانیاً فنستوفی تمام الکلام علی هذا الجزء فیما یلی من أجزاء هذه المراجعات إن شاء الله .
با وجود این که دیر متوجه این مسئله شدیم با تلاش زیاد توانستیم نقد های دیگر کاشف الغطاء را جمع آوری و به عنوان جزء سوم مجموعه ارائه کنیم . محتوای جزء سوم عبارت است از:
الف)عین المیزان فی ردّ رسالة میزان الجرح و التعدیل
ردّ رساله میزان الجرح و التعدیل نوشته جمال الدین قاسمى (1283 ـ 1332ق)، نقد دیگر کاشف الغطاست. قاسمى امام شام در عصر خود و داراى عقیده سلفى بود و اعتقادى به تقلید نداشت. شیخ با اظهار شگفتى از جرح و تعدیل بعضى از روات از جانب او، با استناد به دلایل معتبر، دیدگاه او را نقد مىکند؛ از جمله وی تعدیل عمران بن حطان از رؤساى خوارج را با توجه به تکفیر عثمان بن عفان و على بن ابى طالب (علیه السلام) از سوى خوارج و با توجه به ضرورى بودن محبت خاندان رسول خدا در شریعت اسلام و اینکه مبغض آنان مبغض رسول خدا و مبغض رسول خدا مبغض خداوند است مورد سؤال قرار داده و آن را رد می کند.
کاشف الغطاء با اشاره به مستندات قرآنى و حدیثى و تاریخى از مبانى اهل سنت به اثبات نظر خود و خطاى نویسنده مىپردازد.
ایشان در ادامه نگرانی خود را از ادامه این روند بیان کرده و بیم خود را از تعدیل افرادی مانند ابن ملجم، ابو لؤلؤ، مروان بن حکم و عمر بن سعد در آینده به عنوان علّت طرح مسأله بیان می دارد.
ب)جواب رسالتی أحمد حامد الصرّاف
کاشفالغطا در مجموعه دائرة المعارف العلیا در صفحههای 70 تا 78 دو پاسخ برای سه نامه از احمدحامد صراف نوشته و به بغداد فرستاده است و در پایان پاسخ دوم اشاره به مقالات نگارنده نامهها در مجلات عراق میکند و در مورد تعلیقات خودش بر بعضی از آنها مینویسد: أمّا مقالاتک المنشورة فی صحف العراقیه، فقد سبرنا بالنظر و علّقنا علی بعض کلماتها ماخطر.
ج)نقد علی الفتنة الکبری
کتاب الفتنة الکبری اثر طهحسین مصری نخستین مرتبه در مطبعه دارالمعارف مصر به چاپ رسیده، نسخهای از آن در مکتبه الامام کاشفالغطا در نجف اشرف به شماره تسلسل 5435 موجود است که کاشفالغطا با دستخط خود بر روی آن تعلیقاتی نوشته است.
بر روی جلد دوم کتاب الفتنة الکبری نوشتهای موجود است که بر گوشه بالای آن در سمت راست نوشته شده «من کتب المکتبة الإمام کاشفالغطاء دام ظله سعر جزئیه 80 فلس. 24 ذیالقعدة 72» و در پایین این نوشته دستخط دیگری از شیخ محمد شریف کاشفالغطا موجود است که در آن نوشتهاند:
فی هذه السنة کان الإمام المرحوم والدى فی مستشفی الکرخ ببغداد وکان مریضاً بمرض بول الدم الذی توفّی فیه فی السنة الثانیة، وقد کتب هذه التعلیقات علی جزء الکتاب أثناء المطالعة. محمد شریف کاشفالغطاء.
از آن جایی که این تعلیقات در سالهای آخر عمر کاشفالغطا نگارش شده گزارش آن در خودنوشتهای وی منعکس نشده است.
محتوای تعلیقههای کاشفالغطا انتقادی بوده و مبانی استدلالی اهل سنت در اثبات خلافت خلفا را نشانه میگیرد. به عنوان نمونه وی در یکی از این تعلیقهها که بر حاشیه جلد دوم صفحه 222 نوشته شده است ضمن نقد ادعای اجماع بر خلافت عثمان آوردهاند: «فنصبه کان بجماعة، و خلعه و قتله کان بالاجماع».
گویا مؤلف یا شخص دیگری به کاشفالغطا نامه مینویسد: که بخش مربوط به حضرت علی را شما بنویس و ما به اسم شما چاپ میکنیم. ولی از آنجا که بخشهای دیگر در باره خلفا نوشته شده بود، ایشان از انجام چنین کاری امتناع میکند و راضی نمیشود نام حضرت در چنین تألیفی در کنار آنها قرار گیرد. ازاینرو کاشفالغطا مقاله علی فوق العبقریات را نوشته و در آن علت امتناع خود را شرح میدهد که ما گزارش آن را در فصل یکم آوردهایم.
د)ردّ علی نقد أحمد زکی علی کتاب «أصل الشیعه و أصولها »
بعد از انتشار کتاب اصل الشیعة وأصولها بسیاری از بزرگان و علما و فرهیختگان آن را مورد توجه قرار داده و در مورد آن نامههای بسیاری به کاشفالغطا نوشتند.
احمد زکی پاشا یکی از کسانی است که نامهای در این مورد به ناشر کتاب سید عبدالرزاق افندی الحسنی نوشته است و در آن عالمانه محتوای کتاب را به بوته نقد کشیده است. او نخست نکات قوت کتاب را بیان نموده و در ادامه از بعضی مطالب خردهگیری نموده است.
این نامه به واسطه ناشر مذکور به دست کاشفالغطا مؤلف کتاب اصل الشیعة وأصولها رسیده است او نیز به پاسخگویی بر برخی نکات مورد ایراد أحمد زکی باشا پرداخته و نکات علمی مفیدی را در جواب نامه بیان نموده است.
در بخشی از پاسخ کاشفالغطا بعد از تقدیر و تجلیل از نویسنده نامه و استقبال از نوشته به شبههای در مورد متعه دو پاسخ نقضی و حلّی داده و بحث تحقیقی خوبی در مورد معنای استعمالی واژه «ایمان» در قرآن بیان نموده است. اصل نامه و پاسخ آن در مجله الاعتدال منتشر شده است.
ه) مناظرات بین الشیخ و أحمد أمین فی الفقه و أُصول العقائد
ظاهراً تنها دیداری که بین احمد امین و کاشفالغطا رخ داده ضمن سفر هیئت دانشگاهی مصری به نجف اشرف رخ داده است و در آن احمد امین برای زیارت کاشفالغطا به منزل وی رفته و گفتگوهایی بین آن دو اتفاق افتاده است.
این گفتگوها را صالح جعفری که شاگرد کاشفالغطاست تقریر و در مجله العرفان, منتشر کرده است و بعد از آن در دیگر منشورات نیز منتشر شده است.
این دیدار در روز سهشنبه 21 رمضان 1349ق اتفاق افتاده و کاشفالغطا در آن ضمن یاد آوری سفر سه ماهه خود به مصر، نسبت به لزوم نظر دهی در مورد شیعه با مراجعه منابع و مصادر اصلی و کم نبودن مؤلفات شیعه تذکر داده است وسپس در جواب سؤال احمد امین در رابطه با درس و تدریس حوزه نجف ضمن شرح موضوعات دروس و کیفیت تدریس، منبر رفته و به گونهای نمادین و بدون پیش مطالعه بحثهایی را از فقه و کلام را ارائه دادند و بعد از آن احمد امین تعدادی سؤال علمی پرسیده کاشفالغطا جوابهای مختصر و مفیدی به آنها ارائه کردهاند.
احمد امین از این جلسه و گفتگو در مورد کتاب فجر الاسلام در زندگی نامه خود نوشت خویش با عنوان «حیاتی» یاد کرده است. لازم به یاد آوری است این رساله را مرحوم قاضی طباطبایی در مقدمه جنّة المأوی آورده است.
6. الآیات البیّنات فی قمع البدع و الضلالات
این کتاب حاوی چهار رساله با ارزش و مهمّ از رسالههای کاشفالغطاست به نام های «المواکب الحسینیة» و «نقض فتاوی الوهابیة» و «ردّ الطبیعیة» و «خرافات البابیة» است. قال کاشف الغطاء«وألفنا الآیات البینات أربع رسائل مهمّة فی ردّ الأمویة والبهائیة والوهابیة والطبیعیة.» این مجموعه اولین بار به کوشش محمد بن عبدالحسین آل کاشفالغطا در مورخه 1354 منتشر شد.
الف) المواکب الحسینیة فی الرد علی المنکر بعض أنواع إقامة العزاء
در سال 1345ه.ق رسالهای در بصره چاپ شد و برخی رفتار شیعیان در عاشورا را مشروع ندانستند. در پی آن تلگرافها و نامههای زیادی به کاشفالغطا از اهالی بصره ارسال شد و نظر فقهی وی را درباره برگزاری دستههای عزاداری، زنجیر زنی، طبل زنی و بوق و تعزیه خوانی و همچنین مجروح کردن بدن در عزای اباعبدالله الحسین (علیه السلام) جویا شدند و کاشفالغطا. نخست دو جواب کوتاه ارسال داشته و به سبب این که نامهها ادامه داشته و درخواست ارسال نظر تفصیلی کردهاند ایشان رساله المواکب را نگارشته است.و در آن به اصل اولی در اعمال اباحه تاکید کرده و است و سپس به بیان توجیهات وادله خود بر مشروعیت اعمال مربوط به این مراسمها پرداختهاند.
ب) نقض فتوی الوهابیّة أو نظرة فی فتوی علماء المدینة
کاشفالغطا این رساله را در جواب ابن بلیهد قاضی وهابیان در مدینه نوشته است. فتوای ممنوعیت بنای قبر و لزوم تخریب بنای قبور از وی در یکی از مجلات عراق منتشر شده بود. کاشفالغطاء با نوشتن این مقاله که در سال 1344ه.ق در مجلة النجف، شماره 44، 45، 46، 47، 48 و سپس در ضمن مجموعه الآیات البینات فی قمع البدع والضلالات منتشر شده به نقد استدلالهای او پرداخته و فتوای وی را ردّ کرده است.
محمدبنعبدالحسین آل کاشفالغطا مدوّن و ناشر کتاب الآیات البینات فی القمع البدع و الضلالات در آغاز رساله نقض فتاوی الوهابیة نوشته است:
هذا ما ألقاه علینا أستاذنا الأکبر وشیخنا الاعظم حجّة الاسلام آیتالله فی الأنام علاّمة الدهر مولانا الشیخ محمّدحسین دامت برکاته فی شأن الوهابیة واستفتاء علماء المدینة المتضمّن تهدیم القبور وغیر ذلک فی عدّة مجالس ضممنا بعضها إلی بعض وجلوناها مجموعة علیک.
اجماع و حدیثی که در صحیح مسلم نقل شده تنها دلیل مورد تمسک ابنبلهید است و کاشفالغطا هر دو دلیل را به نقد کشیده و مردود میداند.ایشان اجماع را در فرض اثبات، مدرکی ومستند به حدیث مخدوش میداند. وسپس با اشاره به بناهای ساخته شده بر قبور ائمه شافعیه و دیگر مذاهب، از گذشته تا به حال در مکانهای مختلف چون مصر و عراق و ایران و با توجه به این که علما در آن ادوار متعرض چنین فتوایی نشدهاند، بلکه شاکر چنین عملی هم بودهاند، و این قضیه در ادیان یهود و نصاری و غیر آنها هم سابقه داشته ومنحصر به مسلمانان نبوده است، بلکه آن را از نمادهای دین میشمرند که سعادت دارین را متضمن است، تعجب خویش از اعلام اجماع را بیان می کند.
در نقد حدیث «لاتدع تمثالا إلّا طمسته و لاقبراً مشرفاً إلّا سّویته» که از صحیح مسلم نقل شده، میآورد: «با مراجعه به صحیح مسلم در آنجا که این حدیث نقل شده پس از چند صفحه میبینید که بابی دارد تحت عنوان «باب ما یقال عند دخول القبور و الدعاء لأهلها» که در آن دعاهای پیامبر در هنگام ورود به قبرستان را ذکر کرده است و بعد از آن باب دیگری را با عنوان«باب استیذان النبی ربّه فی زیارة قبر اُمّه» آورده است. که دارای چهار روایت است و در آنها امر به زیارت قبور شده و آنجا در روایتی آمده است که آن حضرت خود گریست و حاضران را گریاند.
سپس با اشاره به مقدمه شیخ محمد بخیت المطیعی بر کتاب شفاء السقام فی زیارة خیر الانام از تقیالدین ابیالحسن سُبکی معروف به حافظ در قرن هشتم چاپ شده در سال 1318 ق که در آن به حالات ابنتیمیه و بدعتهای او پرداخته و متذکر تکفیر او از طرف بسیاری از علماء شده است. مینویسد:
کاش کسی بود به قاضی القضاة عربستان و علمای مدینه میگفت: آیا شما به همه احادیث صحیح مسلم عمل میکنید یا نه؟ در صحیح مسلم بابی است که میگوید: خلافت در قریش است و ائمه نباید از غیر قریش باشند و در صحیح بخاری احادیث در این باره رسیده است، درباره خلافت و امامت خاندان سعود چه میگویید؟ آیا مصداق وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یا قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً اینانند؟
در پایان با اشاره به حدیث «لعن رسول الله زائرات القبور» میگوید:
این حدیث زنان را از آرایش و جلوهگری به عنوان زیارت قبور و سجده بر قبرها و روشن کردن چراغ بی فایده و یا برای تعظیم قبر منع کرده امّا برای قرائت قرآن و دعا منع ونهی ندارد.
ج) رد الطبیعیّة
این رسالهای در ردّ ماتریالیسم و مادیگری است که با توجه به کتابهایی همچون فلسفة النشو و الارتقاء شبلی شمیل نوشته شده و دو قسمت عمده دارد؛ بخش نخست آن قطعهای انتخابی از رسالة محاورة الموحد و الملحد است که با نگارش مقدمهای، به نقل آن پرداخته است و قسمت دیگر را به پارهای از قصیدة المبدأ و المعاد فی الدین و الالحاد پرداخته که چگونگی و زمان سرودن آن را متذکر شده است.
- رسالة فی محاورة الموحّد والملحد
تنها جایی که از رسالة محاورة الموحد والملحد نامی برده شده در کتاب الآیات البینات فی قمع البدع والضلالات است که کاشفالغطا در صفحه 22 رساله سوم به نام «ردّ الملاحدة والطبیعیة» اشاره می کنند و بعد از نقل قطعهای از آن آوردهاند:
وهذا المقدار الذی اقطعتناه من رسالتنا الکبیرة فی ردّ الطبیعین والملحدین الموسومة بمحاورة الموحّد والملحد وفیها تعرّض لبعض مبادی عقربان الالحاد الأکبر, و سرطان الکفر الأعظم الدکتور شبلی شمیل فی مقدمة مجموعته الموسومة بفلسفة النشو والارتقاء التی بثّ فیها بین أبناء العرب تعالیم الزندقة الحدیثة والالحاد الطریّ والکفر الطریف والنزغ الجدید الذی هو الدین الشایع الیوم فی کلّ ناشئة هذا العصر».
ودر صفحه 24 همین رساله از کتاب الآیات البیّنات در آغاز بخش دوم رساله نوشتهاند:
«ونحن نختم هذه النبذة بجملة من القصیدتین وندع نشرهما بالتمام مع الرسالة الکبیرة السابقة الذکر إن ساعد التوفیق بعد ذا لنشرها إن شاء الله».
د) خرافات البابیّة
این رساله در ردّ پندارهای بابیه و بهائیة و خرافات مذهب آنان است. در این رساله کاشفالغطا بعد از شمارش اقسام و انواع کفر و الحاد به بیان جایگاه زندقه و چگونگی رسوخ آن در میان مسلمانان میپردازد و اثرات آن بر مسلمین و تاریخ اسلامی را با بیان شواهد بر می شمارد و سپس با بیان نمونههایی از تغییر رنگ الحاد، مبنای شکلگیری فرقههایی همچون اسماعیلیه و قرامطه و دروز را الحاد میداند و با بیان این که بابیه و بهائیه رنگهای عجیب و نو الحاد هستند با تذکر این مسأله که مجال بحث و جدل و حجت و برهان به خاطر عقیده آنها بر لغو بودن تمام علوم؛ حتی علوم آلیه و مبادی عربی و بطلان معقول و منقول و حسّ و وجدان و تکیه بر ادعاهای صرف و انگارهای اشتباه فراهم نیست به بیان برخی از پندارهای آنان بر اساس اقوال و کتب و حالاتشان که مطالعه کرده یا شاهد بوده میپردازد و و با استناد به وقایع مربوط به کردار و آثار علیمحمد باب به افشای ادعای دروغین و مزخرفات وی میپردازد.
در قسمت دوم این رساله به بررسی بهائیت پرداخته معرفی پدر بهاء ، جایگزینی لفظ «هباء» به جای «بهاء» در نوشتار، انتقام بهاء از قاتلان باب، اخراج از ایران و رفتن به عراق و از آنجا به اسلامبول، اختلاف بهاء و برادرش و مسموم شدن به دست وی ، تبعید بهائیان به دورترین نقاط روم، نقد الاقدس، بیان برخی از مکرها و حیله های بهاء ، وصیت بهاء از جمله مطالبی هستند که در این بخش مورد بحث قرار گرفته اند.
در قسمت سوم نوشتهی وی از نو امویگری گروه اندکی در دمشق صحبت به میان آورده و تلاش سخیف آنان را متذکر میشود که میکوشند نام فراموش شده امویان را زنده کنند و با اشاره به چهره منفور امویان در بین مسلمانان و آثار آنها و توجه به فضایح یزید، رساله را به پایان میبرد.
تاریخ کتابت دو رساله نخست و رساله آخر در سالهای 1344 و 1345ه.ق است و در آخر آن نوشته شده: «قد تمّ هذا الکتاب فی شعبان سنة 1345ه.ق» وکتابت قسمت نخست رساله سوم مربوط به تاریخ پیش از آن بوده که تاریخ دقیقاً معلوم نیست و قصیده مربوط به سال 1332ق است که در آخرین شب از سفر وی به لبنان و صیدا انجام گرفته است.
7. التوضیح فی بیان الإنجیل و من هو المسیح؟
سفر پر برکت کاشفالغطا به سوریه و لبنان و مصر زمینه تصحیح و تألیف و انتشار آثار بسیاری را به دست وی فراهم کرد که کتاب التوضیح فی بیان حال الأنجیل و المسیح از جملة این آثار است.یکی از فعالیتهای وی در این سفر حضور در جلسات تبشیری مسیحیان و مبارزه با اکاذیب آنهابود که به اغفال جوانان و نوجوانان مسلمان میپرداختند. کاشفالغطاء وقتی فعالیتهای مبشران مسیحی و چنگ اندازی آنان به مبانی اعتقادی مسلمانان را میبیند تصمیم میگیرد تا کتابی در ردّ ادعاهای نادرست کشیشان بنویسد. بدین منظور ایشان با بررسی دقیق و علمی انجیل و حقیقت مسیح از نگاه قرآن و اناجیل و تناقضات و افسانه های آنها و آشنایی با نویسندگان اناجیل به طور منطقی و ریشهای و مستند اشتباهات و تضادهای موجود آن را روشن میسازد تا خرافات را از چهره مسیح (علیه السلام) و انجیل بزداید و با روشنگری خود از فریب خوردن برخی که آشنایی چندانی با آموزههای بلند اسلام و چهره حقیقی مسیحیت ندارند و تنها فریفته مزخرفات مبشران میشوند جلوگیری کند.از این رو دو مجلد کتاب مختصر لکن مهم و پر مغزی را نوشته و جلد نخست آن را در سال 1331ه.ق جلد دوم آن را درسال 1346 ق منتشر کردند.
8. الدروس الدینیّة أو مبادئ الإیمان
این کتاب را شیخ محمدحسین آل کاشفالغطا برای محصلین مدارس جدید به صورت خلاصه در اصول و فروع دین و اخلاق و آداب نوشته است بعدها فرزندش شیخ عبدالحلیم با اضافات و تعلیقاتی دو باره منتشر کرده است.
او بارها بر لزوم تغییر در محتوای دروس مدارس جدید و ضرورت فراگیری آداب اسلامی توسط محصلین این مدارس تاکید کرده است. گفتههای وی در خطبه مسجد باب السیف کرخ دلیل روشنی بر این دغدغه خاطر وی است او در این خطبه رخوت و سستی ، نداشتن غیرت دینی و روا داشتن تسامح در آداب و احکام ایمانی را از ثمرات تحصیل در مدارس میداند، این اثر را تدارک دیده تا جلو این بهانه که درسنامه متناسب وجود ندارد را ببندد.
نگارش این اثر حاصل تفکر بلند کاشفالغطاست و به راستی میتوان او را در عرصه توجه به مدارس رسمی نیز عالمی فرا عصر خواند.
کاشفالغطا انگیزه خود از املای بحث های مطرح شده در این کتاب را این گونه نوشتهاند: «این دروس را املا نمودم تا آنان که قصد ورود به مدارس جدیدی را دارند که دارای سبک نوی هستند، آن را فرا بگیرند.» وی در توضیح این که چرا این کتاب را در سه باب تنظیم کرده چنین گفته است: «چون دین مجموعهای از اعتقادات، اعمال و اخلاق است، این اثر را در سه باب تنظیم کردم.»
باب نخست حاوی 18 درس با عناوین حقیقت ایمان، ایمان صحیح، اثبات صانع، توحید صانع ونظریه وحدت وجود، عدل اعتقادی، معاد جسمانی، نبوت، صفت پیامبران و أئمه دوازدگانه است.
باب دوم در فروع دین و در قالب 22 درس، از احکام آب گرفته تا بحث خمس را دارد.
باب سوم از هفت درس تشکیل شده و مباحثی چون آداب و اخلاق، دروغ، اسراف، صحت و سلامتی، میانه روی در غذا خوردن و... را دارد.
مجموع دروس این کتاب 47 درس است که در مبادی الإیمان به همراه برخی مطالب مرتبط با محتوای این اثر که ناشر آنها را از کتابهای دیگر کاشفالغطا انتخاب کرده به چاپ رسیده است.
- مجموعه ای بنام «محاضرات الإمام کاشفالغطا الدینیّة» برگرفته از درس (4)کتاب الدروس الدینیه به توضیح ذیل به طور مستقل به چاپ رسیده است:
این مجموعه در بخشهایی با عنوان المحاضرة در هفت قسمت به طور مشخص به چاپ رسیده و در آخر هر محاضره کلمه «یتبع» نوشته شده و از این معلوم میشود که هنوز ادامه داشته است اما اینکه عاقبت امر به چه انجامیده خبری نداریم:
در المحاضرة الأولی، مسئله دلیل عقلی وجوب معرفت صانع را مورد کنکاش قرار داده و در المحاضرة الثانیة، دلیل سمعی وجوب معرفت صانع را بیان نموده است.
و در المحاضرة الثالثة، مقدمهای برای مبحث اثبات صانع و توحید تدارک دیدهاند و در آن تقسیم فلسفی از موجودات از حیث وجود را بیان نمودهاند
و در المحاضرة الرابعة به استحالة اجتماع وجود واجب ذاتی با وجود غیری پرداخته است.
در المحاضرة الخامسة، وارد بحث اثبات صانع و توحید شده و در المحاضرة السادسة به بحث صفات و شرح صفت قدرت پرداخته است.
موضوع المحاضرة السابعة؟
این رساله در هفت قسمت در شمارههای متعدد مجله دو هفتهنامه العدل الإسلامی، در نجف اشرف چاپ و منتشر شده است.
9. الوجیزه فی ما یجب علی عامّة المکلّفین من أُصول الدین
رسالهای موجز است در بیان مطالب مربوط به اصول دین است که در آن بخشی از کتاب الدین و الاسلام انتخاب و تلخیص شده و با عباراتی مناسب در این رساله به چاپ رسیده است . کاشف الغطاء در بخشی از مقدمه می نویسد:
وقد جعلتها مقدمة لما کتبناه فی المسائل الفرعیة و الاحکام الدینیة تتمیماً للإفادة.
به احتمال قوی مراد از کتابی که در اینجا اشاره شده است وجیزه الاحکام ایشان در احکام تکلیفی باشد و کاشفالغطا خواستهاند این رساله مقدمهای بر آن کتاب باشد.
کاشفالغطا هدف خود را از نگارش این وجیزه این گونه بیان کردهاند:
«والمهمّ فی هذه الوجیزة هو ذکر خصوص ما یوجب الاعتقاد الصحیح وإن حصل منه ما یقدر علی دفع شبه الجاحدین وردّ المعاندین فذاک تفضّل من الله ونعمته وتوسعة من سعة رحمته».
مهندسی ساختار رساله بر اساس یک مقدمه و شش فصل و یک خاتمه بوده که مقدمه نوشته نشده و خاتمه نیز ناقص است. فصل نخست در اثبات صانع، فصل دوم در توحید صانع، فصل سوم در عدل ، فصل چهارم در نبوت، فصل پنجم در امامت و فصل ششم در معاد است.
ترتیب رساله همان ترتیب محتوای کتاب الدین والاسلام است و میتوان مطالب فصل پنجم و ششم این وجیزه را قرینه بر به نگارش در آمدن بخش امامت و معاد کتاب الدین والاسلام دانست که تا کنون بازشناسی نشده و به چاپ نرسیده است.
تاریخ نگارش این رساله معلوم نیست و به طور کلی میتوان از سال 1340ق به بعد دانست و مصنف در مورد مباحث اعتقادی این رساله در نوشتههای دیگر خود همچون اصل الشیعه و اصولها و الدین والاسلام مطلب نگارشی دارد.
مهمترین مشکل این نسخه علاوه بر سختی قرائت کلمات به خاطر نوع نگارش، انتقال مکرر متن به حاشیه و اضافه کردن مطلب در حواشی و یا اوراق دیگر است و از آنجا که بسیاری از این انتقالها علامت و رمز و نشانه ندارند به سختی میتوان جایگاه دقیق آن را در بحث یافت.
نسخه خطی این اثر در 25 صفحه مکتبة کاشفالغطاء نگهداری میشود.
این رساله تا به حال منتشر نشده است در ضمن موسوعه علامه کاشفالغطا در بخش کلام ضمن الدروس الدینیة منتشر شده است.
10. حاشیة علی رسالة حدوث العالم للإصطهباناتی
این رساله از آثار مرحوم محمد باقر اصطهباناتی استاد فلسفه کاشفالغطاء است که نام او در عقود حیاتی ذکر شده و در توصیف وی آمده است:
وممّن هاجر من سامراء إلی النجف فی تلک البرهة [بعد وفات المیرزا الشیرازی] أیضاً الحکیم الإلهی، والجهبذ الریاضی، الشیخ محمّد باقر الاصطهباناتی الشیرازی وکان من قدماء الحکماء مدید القامة، عظیم الهامة، ذوشیبة بهیة و بزة نقیة، ینبئک منظره عن مخبره، وتدلّک أعراضه علی شرف جوهره، وقد لازمته والتزمت بالحضور فی جملة من العلوم الریاضیة والحکمة الإلهیة .
و در جایی دیگر به ذکر فهرست نام اساتید خود پرداخته و نوشته است:
وإلیک فهرست أساتیدی فی الریاضیات والحکمة والعرفان: الشیخ محمّد باقرالاصطهباناتی: الخلاصة و التشریح و غیرها .
اصطهباناتی در این رساله موضوع «ربط حادث به قدیم» را بررسی کرده و تدوین آن را در پنج مقدمه و سه مقصد انجام داده که در مقصد نخست به تشریح چالشها و در مقصد دوم به حلّ آن پرداخته و مقصد پایانی نظریات حکمایی همچون میرداماد در قبسات و صدر المتألهین در اسفار را تبیین کرده است.
این اثر و تعلیقه آن تا کنون منتشر نشده و نسخه آن در فهرست مکتبة الإمام الشیخ محمد الحسین آل کاشف الغطاء العامة در نجف اشرف با شماره 540 با عنوان فی الحکمة والفلسفة ثبت شده است.
توجه:لازم به ذکر است غیر از کتابها و رساله های فوق الذکر رساله ها و تعلیقههای دیگری هم به عنوان آثار علامه محمد الحسین کاشف ثبت کرده اند که گزارش دقیقی از کمّ وکیف برخی از این آثار در دست ما نیست و برخی دیگر در حقبقت تصحیح مختصری از متن بوده،.لذا آوردن آنها از لحاظ حجمی قابل توجه نبوده است مانند:
رسالة فی الحکمه، حاشیة علی الأسفار الأربعة، حاشیة علی شرح الهدایة الاثیریّة، حاشیة علی العرشیة لصدر المتألهین، حاشیهای بر کلام سید مرتضی در مورد معنای «بداء الله» منقول در زهر الربیع تالیف سید نعمت الله جزایری و تعلیقه علی کتاب شرح الفوائد الحکمیّه از احمد بن زین الدین احسائی.
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم