24 شهریور 1399
نگاهی به طرح قطبزاده برای انفجار بیت امام در جماران
حامیان قطبزاده در توطئه براندازی چه کسانی بودند؟
اشاره :
زندگی و مرگ قطبزاده پیش و پس ازپیروزی انقلاب اسلامی بسیار عبرت اموز است او در زمانی به واسطه قرار گرفتن در مسیر مبارزه علیه نظام استبدادی و وابسته پهلوی در شمار افراد موثر در پیروزی انقلاب قرار گرفت و پس از بازگشت از فرانسه به عضویت شورای انقلاب درآمد و پس از چندی مسئولیت اداره صدا و سیما را برعهده گرفت . اما با گذشت زمان و فاصله گرفتن از ارزش های انقلاب اسلامی که میراث خون شهدا بود به تدریج تحت تاثیرزیاده خواهی ها رودروی انقلاب قرار گرفت به گونه ای که حتی تلاش کرد امام خمینی را به شهادت برساند. این انحراف بزرگ در واقع باعث شد تا پس از اثبات جرم در دادگاه انقلاب اسلامی به اعدام محکوم شود و حکم در 24 شهریور ماه 1361 به اجراء گذاشته شد. در مطلب پیش رور که برشی از خاطرات حاج احمد قدیریان است گوشه ای از موضوع های مربوط به توطئه صادق قطب زاده برای اجرای طرح ترور امام مطرح شده است.
******
مقدمه:
صادق قطبزاده یکی از همراهان امام خمینی در پاریس بود. پس از پیروزی انقلاب، عضو شورای انقلاب، رئیس رادیو و تلویزیون ملی ایران و وزیر امور خارجه شد ولی به جرم توطئه برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران در24 شهریور سال 1361 اعدام شد.
حاج احمد قدیریان (معاون وقت اجرایی دادستان انقلاب) در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده است به تشریح توطئه قطبزاده پرداخته است که در ادامه میخوانیم.
پیش زمینه های انحراف قطب زاده
حاج احمد قدیریان میگوید: در سال 1359 دستگاههای اطلاعاتی بر روی حرکتهای ضدانقلابی ضعیف عمل میکرد. البته در آن زمان هنوز یک دستگاه متمرکز اطلاعاتی شکل نگرفته بود. با این حال کم و بیش اطلاع میرسید که در بعضی نهادهای مهم انقلاب مانند شورای انقلاب عناصر ضدانقلابی حضور دارند و در فکر کودتا و بههمزدن انقلاب هستند. کمیته انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران و دادستانی انقلاب اسلامی در دستهبندی گزارشها و اطلاعات رسیده، حرکات مشکوک در جلسات آقای شیخ جواد مناقبی و آقای قطبزاده را زیر نظر گرفتند. ما در دادستانی پس از مراقبتهای همگانی به این نتیجه رسیدیم که باید آقای قطبزاده و عوامل وابسته به او دستگیر شوند تا طرح براندازی خنثی شود.
*** اولین دستگیری قطبزاده ***
البته قطبزاده پیش از این دو بار توسط دادستانی انقلاب اسلامی دستگیر شده بود. دستگیری اول قطبزاده بازمیگشت به برخی گزارشها مبنی بر اینکه ترددهای مشکوکی در دفتر نهضت آزادی واقع در خیابان مطهری صورت میگیرد و گزارشهای گوناگونی در این ارتباط میآمد که در این دفتر مشغول توطئه هستند؛ لذا با دستگیری قطبزاده، مردم درهای این دفتر را شکستند و تمام اموال نهضت آزادی را به خیابان ریختند. نیروی انتظامی با کمک کمیته انقلاب، اسناد را جمعآوری کردند. اسناد طوری در خیابان ریخته بود که تمام خیابان پر از کاغذ بود، لذا ما اسناد را جمع کردیم و با دو وانت به اوین بردیم و در محلی نگهداری کردیم.
*** تلاش ملیگراها برای آزادی قطبزاده ***
بعد از دو روز که قطبزاده در آنجا بود، گروهی برای دیدار با او جلوی زندان اوین آمدند. از جمله آنها آقایان حسن نزیه و ابراهیم یزدی، معینفر و چند نفر دیگر از وزرا چون با من آشنا بودند، نزد من آمده و ناچار تحت رودربایستی جلوی در رفته و آنها را به اتاق خودم آوردم. بعد با دفتر آقای لاجوردی تماس گرفتم و گفتم که اینها آمدهاند. ایشان گفتند از اتاق کناری با من صحبت کن. من به اتاق کناری رفتم و ایشان پرسیدند که چه کسانی هستند؟ من هم برایشان گفتم. آقای لاجوردی گفتند که قطبزاده ممنوعالملاقات است، مگر اینکه امام یا آیتالله قدوسی دستور بدهند. من به اتاقم بازگشته و جریان را به این آقایان گفتم، ولی آنها اصرار داشتند که خود آقای لاجوردی را ببینند.
ساعت 5 بعد از ظهر بود و با آقای لاجوردی تماس گرفتم و ایشان به دفتر آمدند و همانطور ایستاده کنار در فرمودند که قطبزاده ممنوعالملاقات است، مگر اینکه به اذن امام یا آقای قدوسی باشد. با این برخورد قاطع شهید لاجوردی بعد از چند دقیقه این آقایان رفتند. فردا صبح گویا با دفتر امام تماس گرفتند و حاجاحمدآقا به آیتالله قدوسی فرموده بودند که نظر امام این است که قطبزاده را آزاد کنید و اسنادشان را نیز به آنها بدهید، لذا ما اسنادی را که مورد نظر بود، ضبط کردیم و مابقی را که برنامههای تشکیلاتی جبهه ملی و نهضت آزادی بود، به آنها دادیم که با وانت به منزل قطبزاده برده شد. این مرحله اول بود که ایشان 3 روز یا 48 ساعت بیشتر زندانی نبود.
***طرح قطبزاده برای انفجار بیت امام در جماران ***
در مقطع بعد، گویا وارد سیستم براندازی شد که در برنامه دومشان بود و دستگیر شد. البته با توجه به شواهد و مدارک به دست آمده، ارتباط و وابستگی این دو گروهک به آمریکا برای ما مشخص بود. بنابراین از آن پس بیشتر تحرکات آنها را مورد دقت نظر قرار دادیم. در بررسیهای بیشتر پیرامون اقدامات گروه قطبزاده، ابتدا متوجه شدیم در کوچه نزدیک بیت امام خمینی(ره) ساختمانی مشغول بناست که با هدایت این افراد به منظور نفوذ در بیت امام ساخته میشود.
در کنترل و مراقبت از این ساختمان متوجه شدیم که چندین کیسه مواد منفجره در داخل کیسههای سیمان به این ساختمان برده شده است. این مواد منفجره قرار بود در این ساختمان جاسازی و در زمان مورد نظر منفجر شود. و اگر این انفجار انجام گرفته بود، بیت حضرت امام خمینی(ره) تخریب و آثاری از بیت باقی نمیماند؛ بنابراین کارِ ساخت و ساز در این ساختمان تعطیل و مـواد منفجره ضبط و بر پرونده جنایات این گروه اضافه شد. با انجام تحقیقات گسترده معلوم شد که کسی غیر از قطبزاده در این ماجرا متهم نیست.
البته در آن روزها توطئه گروهکها و ناآرامیهایی که آنان به وجود میآوردند و کارهای روزمره دادستانی به قدری زیاد بود که نتوانستیم آنگونه که باید عقبه این توطئه را به طور کامل شناسایی کنیم. هرچند مشخص بود که متهمِ این توطئه جبهه ملی و نهضت آزادی و عوامل آنها بودند. قطبزاده پس از بازجوییهای متداول به عمل خود اعتراف کرد و با حکم دادگاه انقلاب به سزای عمل خودش رسید.
*** حامیان قطبزاده ***
اما سایرین هم مانند جواد مناقبی که یک روحانی بود به خلع لباس و زندان محکوم شدند. در صورت پیروزی این کودتا کاظم شریعتمداری شخصی بود که به جای حضرت امام خمینی(ره) قرار میگرفت. در این بازجوییها و تحقیقها دخالت، هدایت و موافقت شریعتمداری قطعی گردید و قرار شد خانه ایشان کنترل و رفت و آمدها زیر نظر گرفته شود.
در این کودتا و براندازی همچنین نقش آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی به طور دقیق روشن بود. جبهه ملی که خود را در انقلاب صاحبنظر و با نفوذیهای خود در شورای انقلاب توانسته بود امثال بنیصدر و قطبزاده و... را داشته باشد، قرار بود در اداره حکومت کودتا نقش اصلی را به عهده بگیرند و حرف اول و آخر را بزنند. در بین دستگیرشدگان افرادی از جبهه ملی و نهضت آزادی دیده میشدند. مقابله با این اقدامات و توطئهها و خنثیسازی آنها خیلی ساده و آسان نبود. اگر به درون این توطئهها دقت میشد میفهمیدیم چقدر عظمت داشته است اما ما متوجه عظمت آن نبودیم. خداوند این توطئهها را خنثی نمود و شرّ آنها را به خودشان برگرداند.
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی