18 اسفند 1399
توصیه سید جمالالدین اسدآبادی به فروغی
محمدحسین فروغی(ذکاءالملک اول) از رجال صاحب علم و معرفت و ادب در دوره قاجار و پدر محمدعلی فروغی، ادیب و سیاستمدار نامدار و ابوالحسن فروغی روشنفکر و نواندیش دینی است. ذکاءالملک استاد ادبیات فارسی مدرسه علوم سیاسی تهران و موسس روزنامه تربیت، نخستین روزنامه غیردولتی ایران بود و از این طریق نام فروغی به عنوان نخستین روزنامهنگار غیر دولتی در تاریخ مطبوعات کشور بر جای ماند.
روزنامه تربیت که به صاحب امتیازی و مدیری محمدحسین خان فروغی تاسیس شد به علت درج مقالات سودمند و مفید پیوسته مورد توجه اندیشمندان بوده و بهویژه از لحاظ نشر فارســی و زیبایی خط جای خاصی را در میان روزنامههای فارسی زبان به خود اختصاص داده است. نخستین شماره روزنامه تربیت در چهار صفحه به خط نستعلیق پنجشنبـــه یازدهم رجب 1314 قمری مطابق هفدهم دسامبر 1896 میلادی منتشر شده است. حیات روزنامه تربیت 9 سال بود و علت تعطیل شدن روزنامه تربیت ضعف و پیری و ناتوانی ذکاءالملک بوده است.
محمدحسین فروغی ادیب، شاعر و مترجم در زمینههای تاریخ، فلسفه و علوم سیاسی نیز فردی آگاه و صاحب نظر بود و در شعر و ادب آنقدر مهارت داشت که وقتی با سرودن شعری برای ناصرالدین شاه، مایه خشنودی وی شد، شاه لقب «فروغی» به او داد.
به مناسبت 29 مهرماه (بر اساس برخی منابع) سالروز درگذشت محمدحسین فروغی است به مرور خاطراتی از محمدعلی فروغی از پدرش و چهرههای دیگر درباره مهمترین اقدامات وی در زمینه ایجاد روزنامه تربیت و مدیریت مدرسه علوم سیاسی در لابهلای کتابهای تاریخی میپردازیم.
نقش موثر قانونخواهی و تجدد طلبی فروغی از زبان فرزندش
محمدعلی فروغی(پسر ذکاءالملک اول) که حضور فرهنگی و اجتماعی خود را در کنار پدر و از طریق روزنامه تربیت متجلی ساخته بود درباره نقش موثر قانونخواهی و تجدد طلبی پدر خود در دوران ناصری و مظفری چنین اظهارنظر کرده است: «... {در دوران ناصرالدینشاه} اگر کسی اسم قانون را میبرد، گرفتار حبس، تبعید و آزار میگردید؛ لیکن گواه در آستین باشد؛ چه همین پیشامد برای پدر خودم و جمعی از دوستان و همشهریان او واقع شد و آن داستان، دراز است... همین که نوبت سلطنت مظفرالدینشاه رسید، آن پادشاه – از جهت اینکه ضعیف و بیحال بود یا واقعا متجدد و ترقیخواه بود - به هرحال آن سختیهای زمان ناصرالدینشاه را سست کرد... در سال اول سلطنت مظفرالدینشاه، پدر من – که دست از طبیعت خود نمیتوانست بردارد- اولین روزنامه غیر دولتی را در همین شهر طهران تاسیس کرده و مندرجات آن را مشتمل بر مطالبی قرار داد که کمکم چشم و گوش مردم را به منافع و مصالح خودشان باز کرد. آن روزنامه، تربیت نام داشت. من هم آن وقت به درجهای رسیده بودم که در کار روزنامه با من گفتگو میکرد. یک روز پرسید: مقالهای که امروز برای روزنامه نوشتهام خواندی؟ عرض کردم: بلی. پرسید: دانستی چه تمهید مقدمهای میکنم؟ من در جواب تامل کردم. فرمود: مقدمه میچینم برای اینکه به یک زبانی حالی کنم که کشور قانون لازم دارد. مقصودم این است که این حرف را به صراحت نمیتوانست بزند و برای گفتن آن، لطایفالحیل میبایستی بکار {می}برد.. » (مجله یغما، شماره 142،1339 ش، صص 65 و 66)
نشر تربیت با مزاج سیاسی زمان چندان سازگار نبود
میرزا جهانگیرخان شیرازی (صوراسرافیل) نیز در زمینه مهارت ارائه مطالب سیاسی محمدحسین فروغی و بیان عقاید آزادمنشانه او در روزنامه تربیت چنین میگوید: «تربیت، اول روزنامه آزادی است که در داخله ایران خصوصاً در پایتخت به چاپ رسیده است. خدماتی که این روزنامه به وطن ما کرده است علاوه بر معلومات و فوایدی که منتشر نموده یکی این است که مردم ایران از هر چه روزنامه بود آزرده خاطر بودند. تربیت به واسطه شیرینی بیان و مزایای چند که دارا بود مردم را روزنامه خوان کرد. دیگر اینکه اهل هوش میدانند که تمام مطالب گفتنی را ذکاءالملک در تربیت گفته و هنر بزرگ او همین است که چیزهایی را که در زمان استبداد کسی یارای گفتن نداشت به قدرت قلم و پرده و حجاب انشاء و ادب چنان میگفت که اسباب ایراد نمیشد و مع ذلک زحمت و مرارت و صدماتی که در زیاده از ده سال روزنامهنویسی کشید و آزار و اذیتهایی که از دوست و دشمن دید در چند سال آخر عمر که وقت استراحت و فراغت بود به تصور کسانی که خارج از کار بودند در نمیآید.» (روزنامه صوراسرافیل، ش، ۱۵ چهارشنبه ۲۹ رمضان ۱۳۲۵)
فروغی که به توصیه اعتمادالسلطنه (محمدحسین خان)، به استخدام دارالطباعه (وزارت انطباعات) و دارالترجمه ناصرالدین شاه درآمد، پس از طی مراحل دیوانی به ریاست دارالترجمه، ریاست وزارت انطباعات و مترجمی شاه برگزیده شد.
فریدون آدمیت، در کتاب «ایدئولوژی نهضت مشروطیت» مینویسد: «دستگاه دارالترجمه دولتی هم که در آن برخی مترجمان قابل درکار بودند و ریاست آن با نویسنده دانشمند میرزا محمدحسین خان ذکاءالملک بود، گرایش قطعی به روشنفکری داشت. آثار سودمندی را به چاپ رساندند. اما نشر آنها با مزاج سیاسی زمان چندان سازگار نبود... تعارضی که انتشار این گونه نوشتهها با سیاست دولت داشت در خاطرات اعتمادالسلطنه منعکس است.»
ارتباط ذکاءالملک اول با سید جمالالدین اسدآبادی
استاد محیط طباطبایی، در کتاب «تاریخ تحلیلی مطبوعات» به جریان تاسیس روزنامه «تربیت» و ارتباط ذکاءالملک اول با سید جمالالدین اسدآبادی اشاره میکند و میگوید: «مرحوم میرزا محمدعلی خان ذکاءالملک برای من [محیط طباطبایی] حکایت کرد که چند روز قبل از تبعید سید [جمالالدین اسدآبادی] به اتفاق پدرم برای زیارت حضرت عبدالعظیم رفته بودیم و چندان درنگ کردیم که شب فرا رسید و سپس به خانهای که محل اقامت سید، درون بست بود برای ملاقات او رفتیم. سید در ضمن سخنانی که میگفت، به پدرم توصیه میکرد که در اولین فرصت روزنامهای ملی و آزاد دایر نماید و به بیداری مردم کمک کند، چند سال بعد که با جلوس مظفرالدین شاه چنین مجالی فراهم آمد. نخستین کار پدرم همانا تاسیس روزنامه تربیت بود که سید جمالالدین در آخرین ملاقاتش تأسیس نظیر آن را توصیه کرده بود». (کتاب تاریخ تحلیلی مطبوعات، استاد محیط طباطبایی، انتشارات بعثت، چاپ اول، ص ۵٣ ـ ۵۴ )
سهم فروغیها در مدرسه علوم سیاسی
یکی دیگر از مهمترین فعالیتهایی که در کارنامه فرهنگی محمدحسین فروغی به جای مانده است، مدیریت مدرسه علوم سیاسی بوده است. پس از تاسیس مدرسه علوم سیاسی (۱۲۷٨ش)، ذکاءالملک اول، ابتدا به عنوان معلم ادبیات فارسی (و بعدها مدیر مدرسه علوم سیاسی) و محمدعلی فروغی (ابتدا به عنوان مترجم و سپس معلم مدرسه) استخدام میشوند. محمدعلی فروغی، در واقع از آغاز کار مدرسه علوم سیاسی، با آن همکاری داشت و ترجمههای او از ـ آغاز کار مدرسه ـ در شمار مواد درسی به کار میآمد.
فروغی، خود در این باره میگوید: «از همان وقت که مدرسه علوم سیاسی تاسیس شد، بلکه قبل از آن که کلاسهای آن دایر شود و مدرسه رسمیت پیدا کند، من با آن مدرسه مربوط بودم، به مناسبت این که اولا مرحوم مشیرالدوله صدر اعظم قصد کرده بود تدریس ادبیات فارسی را در مدرسه به والد من مرحوم ذکاءالملک فروغی محول کند، ثانیا درسهایی که در مدرسه داده میشد هیچکدام کتاب نداشت که دانشجویان بتوانند به توسط مراجعه به آن به فرا گرفتن درسهایی که از معلمی اخذ میکنند مدد برساند. و چون یکی از مواد که در مدرسه علوم سیاسی میبایست تدریس شود تاریخ بود که آن زمان اصلاً تدریس آن در ایران معمول نبود میبایست از برای تاریخ هم کتاب تهیه شود و چون تاریخ را برحسب معمول میخواستند از ملل قدیم مشرق شروع کنند، اول کتاب تاریخی که در صدد تهیه آن برآمدند تاریخ ملل مشرق بود که اتفاقا تهیه آن را به من رجوع کردند و آن اول کتابی بود که برای مدرسه تهیه شد.» (مقالات فروغی، جلد اول صص ٣٣۷ـ ٣٣٨، خطابه فروغی در دانشکده حقوق)
نصرالله انتظام نقش و سهم خاندان فروغی را در تالیف و ترجمه کتابهای درسی چنین بیان میکند: «[از] هر چهار کتاب درسی که در آن زمان به چاپ میرسید، دو تای آن تالیف و ترجمه محمدعلی فروغی و پدرش بود.» (خاطرات نصرالله انتظام، انتشارات سازمان اسناد ملی، ۱٣۷٨، ص ۱۵۹)
در پایان خالی از لطف نیست که نوشتهای از محمدعلی فروغی درباره شیوه تربیت اخلاقی پدرش را بخوانیم: «در تربیت اخلاقی، شیوهی [پدرم] مهربانی و مدارا بود. ضرب و شتم و تندخویی را به هیچ وجه جایز نمیدانست. منتهی درجه تأدیب و تنبیه او اظهار تأسف و گلهگذاری بود. امر و نهی را در مقام تربیت به طور مستقیم نمیکرد. حتی به موعظه و نصیحت هم مستقیماً نمیپرداخت...» (مقالات فروغی، صفحات هفت و هشت)
ایبنا