25 اردیبهشت 1400
به بهانه بسته شدن سفارت رژیم صهیونیستی در بهمن 1357
اسرائیل دارای سه پایگاه جاسوسی در ایران بود
در خاطرات ارتشبد فردوست درباره تحرکات سفارت اسرائیل در ایران آمده است:
سفارت اسرائیل در ایران فقط در زمینه اطلاعاتی فعال نبود، بلکه در سایر زمینهها نیز فعالیت چشمگیر داشت. گاه به گاه سفارت، یهودیان ایران را در سالنی جمع مینمود و در این جلسات ضمن سخنرانی و تحریک روحیه قومی آنها، برای کمک به اسرائیل اعانه جمعآوری میشد و هر بار مبالغ کلانی پول ارسال میگردید. در این جلسات، که تصور میکنم ماهیانه بود، مأمورین اداره کل هشتم ساواک شرکت داشتند. در سفارت نیز میهمانیهای نیمهخصوصی داده میشد و سفرای برخی کشورها و کارمندان سفارتخانهها و یهودیان سرشناس و گاهی مقامات ایران در این میهمانیها شرکت میکردند. از اداره کل هشتم ساواک نیز دعوت به عمل میآمد. بعلاوه، سفارت اسرائیل هر از گاهی از مقامات ایرانی برای بازدید از اسرائیل دعوت میکرد و هدف بیشتر تبلیغ پیشرفت کشاورزی و صنعت اسرائیل بود. تصور میکنم سال 1340 بود که وزارت کشاورزی اسرائیل از وزیر کشاورزی ایران دعوت کرد که هیئتی را برای بازدید از تأسیسات زراعی و آبیاری اسرائیل اعزام دارد. وزیر کشاورزی هیئتی را تعیین نمود و من نیز از شعبه 2 «دفتر ویژه اطلاعات» افسری را اعزام داشتم. افسر مزبور پس از بازگشت هر روز قسمتی از گزارش خود را میفرستاد تا بررسی کنم.
مهمترین بخش ارتباط اسرائیل با حکومت پهلوی را، همکاری اطلاعاتی و امنیتی برشمردهاند.
به اعتراف فردوست «در دوران محمدرضا [پهلوی] سازمان اسرائیلی پس از سرویسهای آمریکا و انگلیس فعالترین سرویس در ایران بود و این فعالیت در سایر کشورهای منطقه و شاید جهان کمنظیر بود.»
آنچه از ظواهر امر برمیآید، تشکیلات برونمرزی سازمان اطلاعات اسرائیل در ایران، از فعالترین و در عین حال سرّیترین ادارات اطلاعاتی بود که مطامع رژیم صهیونیستی را در حوزة تحرکات جاسوسی در کشورهای اسلامی و عربی دنبال میکرد. درباره اهمیت این تحرکات، ارتشبد سابق حسین فردوست به نقل از «یکی از استادان رده بالای اسرائیلی و عضو برجسته سازمان امنیت اسرائیل» که در ساواک مشغول فعالیت بود چنین گفته است:
استاد اسرائیلی، اداره برون مرزی [اسرائیل] را بسیار مهم تلقی میکرد و میگفت: «ما باید اطلاعات دقیقی از کشورهای همسایه داشته باشیم.» در آن موقع تأکید او بر مصر (بخصوص صحرای سینا)، لبنان، سوریه، اردن، عراق و عربستان سعودی بود.
شبکه اطلاعات برونمرزی اسرائیل در ایران پایگاههای مختلفی را در مناطق مرزی کشور تأسیس کرده بود و از آن طریق با استخدام مأمورین مورد نیاز خود، به جاسوسی و کسب اطلاعات در برخی کشورهای عربی مبادرت میورزید.
به هر حال، اسرائیل دارای 3 پایگاه برونمرزی در ایران بود، که احتمالاً از سال 1337 این پایگاهها ایجاد شده بود. این 3 پایگاه در خوزستان (مرکز اهواز)، در ایلام (مرکز ایلام) و در کردستان (مرکز بانه یا مریوان) و در محلی مستقر بود که ساواک هم در آن محل باشد. در آن زمان اطلاعی از وضع این پایگاهها نداشتم و اداره کل آموزش هم وجود نداشت تا کسب اطلاع کنم، لذا برای آشنایی کامل و دقیق از سازمان برونمرزی اسرائیل و نحوه گردآوری اطلاعات، خواستم که بهترین رئیس پایگاه به تهران احضار شود، که گفته شد رئیس پایگاه خوزستان است. او 3 روز در تهران ماند و صبح و بعدازظهر هرچه لازم بود دیکته کرد و من همه را نوشتم و بعداً بر اساس آن یک جزوه مدوّن، تنظیم نمودم. این جزوه به حدی کامل بود که بعدها هرچه در ساواک در زمینه برونمرزی آموزش داده میشد به کاملی این جزوه نبود. از همان روز اول مشهود بود که این فرد از افراد ممتاز سازمان برونمرزی اسرائیل است. لذا، بعدها او را چند بار برای آموزش به اداره کل دوم دعوت کردم و متوجه شدم که حتی از نیمرودی نیز ورزیدهتر است.
پایگاههای برونمرزی از طریق جذب و گماردن مزدوران داخل ساواک و بعضی بلاد اسلامی و عربی، به سهولت قادر به تعقیب مطامع صهیونیسم در کشورهای عربی از طریق ایران بودند.
هدف پایگاههای برونمرزی اسرائیل در ایران، عراق و کشورهای عربی بود و اکثر مأمورین را این 3 پایگاه استخدام میکردند و پس از آموزش کامل مرحله بهرهبرداری شروع میشد. اکثر مأمورین پایگاهها عراقی بودند، ولی پایگاه خوزستان موفق شد تعدادی مأمور کویتی و بحرینی و امیرنشینهای امارات و حتی افرادی از عربستان سعودی را نیز استخدام و به کار گمارد. بطوری که از این 3 پایگاه کلیه اطلاعات لازم از عراق و تا حدی از کویت و امارات و عربستان و سوریه جمعآوری میشد. البته منظور اسرائیلیها در شروع کار عراق بود، ولی به تدریج امکانات به حدی زیاد شد که کشورهای فوقالذکر را نیز تحت پوشش قرار داد. یک نسخه از کلیه اطلاعات جمعآوری شده به اداره کل دوم ساواک تحویل میشد و یک نسخه نیز به سرعت به اسرائیل ارسال میگردید. باید اضافه کنم که اداره کل دوم ساواک نیز دارای حدود 10 پایگاه برونمرزی برای کار در عراق و کشورهای عربی بود، ولی نتیجه کار این 3 پایگاه اسرائیلی حتی با مجموع کار آن 10 پایگاه نیز قابل مقایسه نبود. علت عدم ورزیدگی و عدم تجربه کافی رهبران برون مرزی اداره کل دوم بود.
___________________
. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1؛ ص 553.
. همان؛ ص 364.
. همان؛ صص 365 و 366.
. همان؛ ص 367.
. همان، صص 367 و 368.
کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1؛ ص 553.