23 آذر 1392

زیر زمین خانه رضاخان و ماجرای تغییر سلطنت


حجت الله کریمی

زیر زمین خانه رضاخان و ماجرای تغییر سلطنت

 از کودتای انگلیسی سوم اسفند 1299 تا تشکیل مجلس موسسان و انحلال قاجاریه قریب به بیست سال طول کشید. در طول مدت مذکور، رضاخان با کمک پشتیبانان خارجی و به یاری حامیان داخلی دست به اعمال و اقدامات متعدد و گوناگونی زد و به هر حیله و حربه ای تمسک جست تا به آرزویش یعنی تاسیس سلسله ای جدید و بر سر نهادن تاج پادشاهی نائل شود.

وی در این راه عموم نهضتهای ملی و یا طغیانهای جدائی طلب را سرکوب ساخت، در انتخابات مجلس دست برده نمایندگان مطلوب و متبوعش را به مجلس فرستاد، ارتش را به عنوان پایگاه عمده قدرت خود به شدت تقویت کرد، به انواع اعمال ریا و تظاهر و نیرنگ و فریب دست یازید و حتی مدتی بر طبل جمهوریخواهی کوبید. خلاصه آنکه هر آنچه در توان داشت به کار گرفت تا به خواسته خود جامه عمل پوشاند و البته در این راه نباید کمکهای حامیان خارجی او را از نظر دور داشت. ‌

اما چگونگی انحلال قاجاریه و تاسیس سلسله پهلوی جریانی جالب توجه و شرحی خواندنی دارد بنیان این اقدام در مجلس پنجم گذاشته شد و نمایندگان دوره پنجم مجلس شورای ملی رای به انحلال قاجاریه و تاسیس مجلس موسسان برای تعیین تکلیف آینده کشور دادند. در این مقال نظری می افکنیم برعملکرد مجلس پنجم و چگونگی تصویب ماده واحده تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی. ‌

مجلس پنجم در 25 اسفند 1303 ش رسمیت یافت. فرمان انتخابات دوره پنجم قبل از انقضای مجلس چهارم صادر شد و انتخابات تهران با رسمیت داشتن مجلس چهارم شد اما انتخابات سایر نقاط کشور پس از مدت قانونی و پایان یافتن مجلس چهارم، به دست نظامیان و وزارت جنگ و گروههای فشار طرفدار رضاخان انجام گرفت. در واقع رضاخان در حالی که اهرمهای مختلف قدرت را در دست داشت و شاه را از کشور رانده بود به اهرم قدرت مجلس می اندیشید. از این رو با برنامه ای حساب شده و در حالی که توفیقات او در صحنه سیاسی مددکار او بود نتیجه را به سود خود به پایان برد. به هنگام تشکیل مجلس، جناحهای داخلی آن به تدریج نمایان شدند و پس از چندی معلوم گشت که در مجلس دو جناح عمده اکثریت و اقلیت وجود دارد. اکثریت مجلس در این دوره عبارت بودند از نمایندگان ائتلافی فراکسیون تجدد (حدود 40 نماینده) به رهبری سید محمد تدین و فراکسیون سوسیالیستها (14 نفر) به رهبری سلیمان میرزا اسکندری. ‌

اکثریت مجلس در آن زمان گروه طرفدار رضاخان به شمار میرفت و از برنامه های او دفاع می کردند. رضاخان به اعتماد و اتکای این گروه اکثریت، شعار جمهوریخواهی را بر سر زبانها انداخت وی در این راه آنچنان شتابزده بود که انتظار داشت در همان اوان تشکیل مجلس، طرح وی به تصویب برسد. ‌

در برابر جناح اکثریت، جناح اقلیت به رهبری آیت الله سید حسن مدرس چهره مستقل و متشخص ادوار مختلف مجلس، وجود داشت. سیلی خوردن مدر س از احیاء السلطنه بهرامی نماینده طرفدار رضاخان در همین مجلس پنجم رخ داد و همان حادثه سبب تشدید مخالفت اقشار مختلف مردم، بازاریان، علما و... با طرح جمهوری شد و در واقع می توان مخالفتهای شدید شهید مدرس را علت اصلی شکست رضاخان در جریان غوغای جمهوریخواهی معرفی کرد. ‌

به هر حال اکثریت مجلس پنجم که سعی داشت از طریق تصویب لایحه جمهوریت رضاخان را از پلکان قدرت بالا برده و قدرت مطلق العنان کشور را به او واگذار کنند با مخالفتهای گسترده مردم به رهبری روحانیت علی الخصوص شهید مدرس راه به جائی نبردند. اما از این شکست تجربه ای اندوخته و چندی بعد با طرحی دیگر وارد کارزار شدند. ‌

پس از شکست طرح جمهوریخواهی، رضاخان و اطرافیان و نزدیکان او به طرح تغییر سلطنت روی آوردند و بار دیگر اقدام به گسیل تلگرافات، پیامها و درخواستهای مختلف از سوی مردم اقصی نقاط کشور پرداخته و چنین وانمود کردند که مردم در نقاط مختلف کشور خواستار تغییر سلطنت می باشند. ‌

طومارها و تلگرافهائی که از سراسر کشور و ظاهرا از سوی مردم ارسال می شد و در آنها انقراض قاجاریه و به سلطنت رسیدن رضاخان خواسته شده بود. توسط موتمن الملک، رئیس مجلس، بایگانی می شد. علی رغم اصرار طرفداران سردارسپه برای قرائت تلگراف و طومارها موتمن الملک و سایر ملیون که از تصنعی بودن آنها اطلاع داشتند و به این امر واقف بودند که آنها ساخته و پرداخته نظامیان و کارکنان وابسته به رضاخان است. از این رو دولت و طرفداران آن سعی فراوانی به کار بردند تا رئیس مجلس را وادار به استعفا نمایند و البته در این کار موفق شدند. ‌ موتمن الملک در اوایل آبان 1304 ش بدون هیچ توضیحی استعفا کرد و در برابر اصرار جمعی از نمایندگان و رجال کشور مبنی بر پس گرفتن استعفای خود، محرمانه اظهار داشته بود: »شما اصرار نکنید دیگر ممکن نیست بگذارند من کار کنم. »‌

پس از استعفای موتمن الملک طرفداران رضاخان که نیاز به فردی داشتند که به عنوان ریاست مجلس، وجهه ملی هم داشته باشد. بنابر این مستوفی الممالک را برگزیدند. مستوفی الممالک از افرادی بود که حضور کمتری در مجلس داشت و بین وفاداری به سلسله قاجاریه و ترس و رعب از حکومت رضاخان حیران و سرگردان بود. در حالی که وی پیشنهاد ریاست را نه قبول و نه رد کرد چنین وانمود شد که ریاست مجلس رسما با اوست اما عملا مجلس توسط نائب رئیس یعنی سید محمد تدین طرفدار پر و پا قرص رضاخان اداره می شد. بدین صورت جناح رضاخان (اکثریت) ریاست مجلس پنجم را در دست گرفت. اینک رضاخان همه لوازمی را که در طول چهار سال برای رسیدن به قدرت مطلقه بدان نیازمند بود در اختیار داشت. ‌

اولین اقدامی که هیات رئیسه جدید مجلس به ریاست تدین انجام داد طرح تلگرافها و طومارهائی بود که قبلا بایگانی شده بود. با طرح این موضوع، مجلس عملا تلاشها و مذاکرات خود را به مسئله تغییر سلطنت معطوف نمود. از طرف دیگر تلاشهای گسترده ای در زیر زمین خانه سردار سپه صورت می گرفت تا این بازی را به صورت ماهرانه ای به سود رضاخان به پایان رسانند. ‌

داستان زیر زمین خانه رضاخان از این قرار بود که رهبران اصلی مجلس با هدایت شخص سردارسپه ماده واحده ای را تنظیم نموده و آن را در زیر زمین قصر رضاخان بر روی میز بزرگی قرار دادند و عموم نمایندگان مجلس را قبل از طرح ماده واحده مذکور به قصر فرا خوانده و از آنان می خواستند ماده واحده را امضاء کنند. ملک الشعرای بهار در این باره می نویسد: »این ماده واحده از طرف همان آقایان و مرحوم داور تهیه و در زیر زمین قصر رئیس الوزراء روی میز گسترده شد و بنای آوردن وکیل و تقاضای امضاء به میل و خواهش و عنف و تهدید آغاز گردید، وتا روز ششم و هفتم آبان موفق شدند که هشتاد و چهار نفر از اعضای فراکسیونها را که زورشان رسیده بود، به پای میز تاریخی که مقدرات کشور ایران را تعیین می کرد، بکشانند. »‌

اما متن ماده واحده ای که در زیرزمین خانه رضاخان تهیه و امضا شده بود به این شرح بود: ‌

‌»ماده واحده مجلس شورای ملی به نام سعادت ملت ایران، انقراض سلطنت قاجاریه را اعلام نموده و حکومت موقتی را در حدود قانون اساسی و قوانین موضوعه مملکتی به شخص آقای رضاخان پهلوی واگذار می کند. تعیین تکلیف قطعی حکومت موکول به نظر مجلس موسسان است که برای تغیر مواد 36 - 37 - 38 - 40 متمم قانون اساسی تشکیل می شود. »‌

در جلسه 7 آبان مجلس شورای ملی زمزمه های تغییر سلطنت درگرفت، در این جلسه بهار و داور نطقهای مبسوطی له و علیه تغییر سلطنت ایراد کردند. در این جلسه آیت الله مدرس به علت کسالت حضور نداشت و مستوفی، مشیرالدوله، دکتر مصدق و زعیم که از نمایندگان مخالف ماده واحده بودند حضور نداشتند. ‌

تلاش اکثریت و از جمله داور این بود که در همین جلسه به »درخواستهای مکرر ملت»! مبنی بر تغییر رژیم رسیدگی شود. بهار نیز در قسمتی از نطق مبسوطش اظهار داشت: »تنها قصد بنده این است که مجلس شورای ملی باید یک نکته را کاملامراعات کند و آن هم قانون اساسی است. »‌

با اینکه در نطق ملک الشعرای بهار تعریف و تمجید از اقتدار رضاخان به چشم می خورد، اما پس از اتمام نطق حکومت دست به عملی زد که برای همیشه بسیاری از مخالفین را خاموش کرد و آنهم اجرای طرح ترور بهار بود هر چند مجریان طرح حاج واعظ قزوینی را به اشتباه به جای وی ترور کردند اما این اقدام سایه خوف و هراس را بر فضای سیاسی کشور مستولی کرد. ‌

از نتایج ترور قزوینی این بود که بهار به عنوان یکی از مهمترین مخالفین تصویب ماده واحده در جلسه بعدی مجلس که در نهم آبان برگزار گردید شرکت نکرد. ولکن نمایندگان نطاق اقلیت از جمله شهید مدرس حضور داشتند. در این جلسه مستوفی الممالک از ریاست مجلس استعفا داد و همه تلاش آیت الله مدرس در این جلسه آن بود که باید متن استعفا قرائت شود و پس از آن ریاست جدید انتخاب گردد. ‌

با همه تلاشی که شهید مدرس در دفع الوقت می کرد سرانجام با رای اکثریت مجلس تصویب شد که ماده واحده با قید دو فوریت مطرح گردد. پس از آن، صورت ماده واحده که در زیر زمین خانه رضاخان شکل گرفته بود قرائت گردید. بعد از قرائت آن بلافاصله مدرس برخاسته و اخطار قانونی خود را مطرح کرد رئیس مجلس گفت: »ماده اش را بفرمائید» و مدرس پاسخ داد: »ماده اش این است که خلاف قانون اساسی است» و در نهایت در حالی که مجلس را ترک میکرد گفت: »اخطار قانونی است که خلاف قانون اساسی است و نمی شود در اینجا طرح کرد. صد هزار رای هم بدهید خلاف قانون است. »‌

پس از شهید مدرس نمایندگان مخالف دیگر به ترتیب تقی زاده، مصدق و یحیی دولت آبادی هرکدام نطقی در مخالفت با ماده واحده ایراد و از مجلس خارج شدند. با اینکه لایحه ماده واحده فقط انقراض قاجار را پیش بینی می کرد و سرنوشت تعیین حکومت را به مجلس موسسان می سپرد، ام سخنرانان مخالف با فراست از حتمی الوقوع بودن حکومت رضا شاه خبر می دادند و این نکته کاملا پرده را بالا میزد که این نمایشها برای چه بوده است؟‌

پس از نطق نمایندگان مخالف و موافق، سرانجام در غیاب رهبران اقلیت رای گیری در میان جمع حاضر به عمل آمد و از میان 85 نفر از حاضرین 80 نفر به ماده واحده رای مثبت دادند. بدین ترتیب رضاخان پس از چهار سال و اندی انتظار به اولین مرحله آرزوی خود یعنی انقراض قاجاریه رسید و مرحله بعدی یعنی پادشاهی نیز حتمی الوقوع شد.


روزنامه رسالت ۱۳۸۸/۰۴/۲۱