28 اردیبهشت 1400
پیامدهای افزایش قیمت نفت در دهه 1350 پهلوی
دلارهایی که اقتصاد ایران را بیمار کرد
مهمترین این اقدامات تسریع در واردات کالاها بهویژه کالاهای غیرضروری و تجملاتی، هزینههای هنگفت نظامی، صنایع مونتاژ و... بود. این تخصیص نادرست منابع درآمدی اگرچه نسبت به گذشته به طور موقّت رفاه نسبی و افزایش دستمزد حقوق بگیران شهرنشین را در پی داشت، امّا برنامهریزی نادرست و شتابزده اقتصادی که رونق تولید و گریز از اقتصاد تکمحصولی را هدف اصلی برنامهها قرار نداده بود، در کنار تحولات بینالمللی از جمله روی کار آمدن کارتر و دموکراتها، که برخلاف نظر شاه به دنبال تثبیت قیمت نفت بودند، ناگهان با پدیدار شدن کسری بودجه، شوک بزرگی را به اقتصاد ایران وارد کرد و در کنار تورم 40 درصدی باعث تشدید تورم و فقر و در نتیجه افزایش نارضایی مردم گردید.
افزایش قیمت نفت چگونه رُخ داد؟
جنگ ششروزه اعراب و اسرائیل (1346ش) و نیز جنگ کیپور1 در سال 1352 و متعاقب آن اقدام کشورهای عربی برای جلوگیری از صادرات نفت به اسرائیل و حامیان آن، مقدمات افزایش قیمت نفت را فراهم کرد. ایران نیز که بر اساس دکترین نیکسون برای انجام مأموریت ژاندارمی منطقه نیاز به سلاحهای پیشرفته و نیز سامان بخشیدن به اقتصاد کشور برای کسب مشروعیت داشت، از خلأ بهوجودآمده، برای صادرات بیشتر بهرهبرداری کرد؛ به گونهای که درآمد ایران که در اواخر دهه 1320 حدود هفدهمیلیون دلار بود، در سالهای پایان دهه 1350 به بیش از بیستمیلیارد ریال رسید. بر همین اساس صادرات نفت ایران از سهمیلیون بشکه در اواخر دهه 1340 به میانگین 4/5 تا 6 میلیون بشکه رسید.2 به روایتی دیگر «درآمدهای نفتی ایران از 437 میلیون یا کمتر از نیممیلیارد در سال 1342 به 20 میلیارد در سال 1357 میرسد».3
تصمیمگیری برای چگونگی مواجهه با درآمدهای سرشار نفتی چگونه انجام شد؟
به دنبال افزایش درآمدهای نفتی دو دیدگاه در کشور برای نحوه مواجهه با آن بهوجود آمد: یک ایده که جوانان تحصیلکرده در سازمان برنامه و بودجه و نیز غالب اقتصاددانان بر آن بودند این بود که در صورت تزریق سریع بودجه به اقتصاد، به دلیل فقدان بسترسازی و نیز عدم توان اقتصاد کشور به جذب این همه منابع، کشور با تورم بالایی روبهرو خواهد شد که نیّات خیرخواهانه برای سرعت بخشیدن به رشد و رفاه را معکوس خواهد کرد. اما در آن سوی ماجرا شاه قرار داشت که به دلیل شتاب برای رسیدن به دروازه تمدن و نیز کسب اعتبار بیشتر و جلب افکار عمومی و نیز کسب وجهه بینالمللی در جهان، معتقد به بهرهگیری فوری از درآمدها برای رسیدن به رفاه از طریق واردات سریع کالاهای ضروری، ایجاد صنایع، تقویت نیروهای نظامی از طریق واردات تسلیحات پیشرفته، افزایش دستمزد و امثال آن بود. شاه در کنفرانس رامسر نگاه و نظر اقتصاددانان را در این خصوص به سخره گرفت. عباس میلانی این نگاه شاه را «تجسّم استبداد در عرصه اقتصادی» برمیشمارد.4
چگونه افزایش قیمت نفت در اقتصاد و رفاه نقش منفی ایجاد کرد؟
طبیعی بود که دولتهای برآمده از نگاه شاه نیز این اتفاق، یعنی افزایش درآمدهای نفتی را به عنوان اتفاق پیشرونده برای مانورهای اقتصادی در جهان برای کسب وجه بینالمللی و نیز تزریق مستقیم پول برای واردات کالا به منظور تأمین رفاه و تقویت مشروعیت در افکار عمومی مورد حمایت قرار دهند، اما این ثروت هنگفت به دلیل فقدان برنامهریزی در کار اگرچه ممکن است با نیّتهای خوب هم بوده باشد، به علّت فراهم کردن زمینههای تورم بالا به پاشنه آشیل دولتهای دهه 1340 بدل گردید.
ورود درآمدهای نفتی به عرصه اقتصاد بر زندگی شهرنشینان و افراد مرفه موقتا تأثیر مثبتی گذاشت، اما روستاییان و مردم عادی از اینکه این درآمد نقشی در سفرههای آنان نداشت ناراضی بودند. پولهای نفتی بیشتر صرف واردات بهویژه سلاحهای پیشرفتهای شد که برای کشورهای عضو ناتو نیز گرانقیمت بود.5
ایران در افزایش درآمدهای نفتی میلیاردها دلار سلاحهای جدید به آمریکا سفارش داد بهویژه پس از سفر نیکسون به ایران مبلغ 2/1 میلیارد دلار سفارش به آمریکا داد که تا آن زمان بزرگترین معامله سلاح به شمار میآمد که شامل 175 فروند جت جنگنده و پانصد هیلکوپتر و تعداد زیادی موشکهای زمین به هوا بود.6
بیماری هلندی یک عارضه اقتصاد کلان است که یکی از دلایل آن میتواند ورود ناگهانی مبالغ بالای ارز خارجی به کشور باشد. این عارضه در اقتصاد کشور ایران، با افزایش ناگهانی قیمت جهانی نفت رُخ داد |
با وجودی که بخش اعظم مردم در روستاها زندگی میکردند، این درآمدها صرف توسعه صنایع کشاورزی و بهبود وضعیت مردم نشد، در عوض حجم وارادات محصولات کشاورزی، ماشینآلات مونتاژ، اقلام مصرفی دنیای جدید حجم وارادات را به حدّی افزایش داد که بنادر ایران، جادههای مواصلاتی و کمبود کامیونها موجبات تأخیر در تخلیه کالا و در برخی موارد، فساد کالاهای مصرفی گردید که از این منظر زیانهای بسیاری را متوجه کشور کرد. ورود کالاهای اساسی کشاورزی و عدم توسعه معیشت کشاورزان روستاها را خالی و جوانان را روانه کار در کارخانههای جدیدالتأسیس مونتاژ کرد. بعدها با بحرانهای اقتصادی این عده بیکار و وارد مشاغل سطحی در تهران و شهرهای بزرگ شدند و همین امر موجبات حاشیهنشینی بخش بزرگی از روستاییان مهاجر در اطراف شهرهای بزرگ و بهویژه تهران را فراهم کرد.
ورود مبالغ بالای ارز به اقتصاد ایران، به جای کمک به اقتصاد کشور عارضهای در اقتصاد کشور ایجاد کرد که به آن بیماری هلندی میگویند. بیماری هلندی7 یک عارضه اقتصاد کلان است که یکی از دلایل آن میتواند ورود ناگهانی مبالغ بالای ارز خارجی به کشور باشد. این عارضه در اقتصاد کشور ایران، با افزایش ناگهانی قیمت جهانی نفت رُخ داد و موجب تورّم شدید در اقتصاد کشور شد و قدرت خرید روستاییان، طبقات پایین درآمدی و حقوقبگیران را بهشدت کاهش داد.
بر اساس برآوردهای انجامشده «فقط نیمسال آخر دوره پهلوی با فرض قیمت اسمی نفت بیش از دویست میلیارد دلار و با لحاظ قیمت واقعی نفت بیش از هشتصدمیلیارد دلار نصیب [کشور] شد».8 اشتیاق دولتمردان ایران به بهرهمندی از درآمدهای هنگفت نفتی برای صنعتی کردن کشور موجب شد بخشهای اقتصادی سنّتی کشور فراموش شود؛ بهویژه کشاورزی، با واردات بیرویه و عدم حمایت جدّی، جایگاه واقعی خود را از دست داد. فقدان پتانسیلهای زیربنایی همچون راه، جاده، راه آهن، بندرگاه، فرودگاه، پُست و تلفن با ایجاد رشد نامتوازن، آرمانهای شاه برای صنعتی شدن ایران را با مشکل مواجه کرد.
پس از اصلاحات ارضی، این عامل، یعنی واردات بیرویه کالاهای کشاورزی را میبایست مهمترین عامل مهاجرت روستاییان به شهرها محسوب کرد؛ بر اثر این سیاستها، تعداد زیادی از کشاورزان بیکار شدند و برای ادامه حیات و معاش به شهرها هجوم آوردند.9
فرجام سخن
سیاستهای اقتصادی ایران پس از آغاز افزایش نفت که به نظر میرسد میبایست موجبات پیشرفت و توسعه و رفاه مردم را فراهم میکرد، در عمل محقق نشد و تنها برخی از مظاهر ظاهری پیشرفت را در چشم مردم عیان ساخت. مهمترین نتیجه افزایش درآمدهای دلاری ایران اتکای روزافزون ایران به خارج کشور بود.
توزیع نامتعادل درآمدها و هزینه نشدن دلار در توسعه زیرساختهای کشاورزی، و آبرسانی موجب شد همچنان تنها یکسوم زمینها قابل کشت بماند، زیرساختهای دیگر کشور نیز همچنان مغفول ماند؛ در نتیجه سوء تغذیه در شهرها و روستاها مرتفع نشد، کمبود تختهای بیمارستانی، پرستارها و نرخ مرگ و میر نوزادان همچنان کشور را آزار میداد.10
با ازدیاد درآمدهای نفت و بالا رفتن حجم نقدینگی، قیمت کالاهای وارداتی با تورم بالایی وارد بازار شد و عملا موجبات خنثی شدن افزایش دستمزدها را فراهم کرد. آسیب زدن واردات به تولید داخلی نیز سبب بیکاری کارگران شد. تنزل قیمت نفت در اواخر 1355ش، وضع را بحرانیتر کرد و فقر و حاشیهنشینی را افزایش داد و در کنار بحران معیشتی و بهداشتی، مشکلات در قالب نارضایتیهای اجتماعی در کشور نمایان شد.11
1. جنگی بود که از 6 تا 25 اکتبر 1973، میان مصر و سوریه و اسرائیل رُخ داد که به جنگ اکتبر و رمضان نیز شهرت دارد.
2. محمدرضا سوداگر، رشد روابط سرمایه داری در ایران، تهران، شعله اندیشه، 1369، ص 551 .3. صادق زیباکلام، مقدمه ای بر انقلاب اسلامی، تهران، روزنه، 1384، چاپ 5، ص 132.
4. عباس میلاانی، معمای هویدا، نشر اختران، تهران، 1380، ص 360.
5. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه: گل محمّدی و فتاحی، تهران، نشر نی، بیتا، ص 506-505.
6. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، تهران، پیکان، 1384، ص 404-402.
7. بنگرید به : پروانه جهانی ، امیر مرتضوی، محمدمهدی مجاهدی ، بررسی آثار درآمدهای نفتی بر اقتصاد ایران، (به عنوان موردی مشابه بیماری هلندی).
http://qjerp.ir/article-1-291-fa.pdf
و یا عباس شاکری، تیمور محمّدی، حمید ناظمیان و جواد طاهرپور، بررسی رُخداد بیمار هلندی در اقتصاد ایران و اثر آن بر رشد اقتصادی، فصلنامه پژوهش های اقتصادی، سال سیزدهم، شماره 50، ص 86-63.
8. http://www.yjc.ir/fa/news/6423102
9. فریدون هویدا، سقوط شاه، ترجمه: ح. ا. مهران، انتشارات اطلاعات، تهران، 1365، ص 134-133.
10. آبراهامیان، همان، ص 411.
11. بنگرید به: حسن دادگر، اقتصاد ایران قبل و بعداز انقلاب اسلامی، کانون اندیشه جوان، 1385، ص147-146.
موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران