19 آبان 1404

مأموریت پنهان پژو ۴۰۴

روایتی از خودروی مبارزه آیت‌الله خامنه‌ای


مأموریت پنهان  پژو ۴۰۴

در سال ۱۳۵۶، پس از آن‌که ساواک خراسان آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای را به ایرانشهر تبعید کرد، جمعی از یاران نزدیک و مبارزان مذهبی در تهران تصمیم گرفتند در غربت، یار تبعیدی خود را تنها نگذارند. احمد قدیریان که در بطن این ماجرا بود، با پیگیری‌های پنهانی و با کمک شهید محمدصادق اسلامی توانست یک دستگاه پژو ۴۰۴ را به نام آیت‌الله خامنه‌ای ثبت و مخفیانه به ایرانشهر بفرستد؛ اقدامی خطرناک که اگر ساواک از آن باخبر می‌شد، عواقب سنگینی در پی داشت.

این خودرو در روزهای دشوار تبعید، وسیله‌ای برای رفت‌وآمد و تبلیغ پیام انقلاب در شهرها و روستاهای اطراف شد و اندکی پس از رهبری، در آبان 1368 به رهبر معظم انقلاب بازگشت.

روایت این موضوع در صفحات 129 تا 137 کتاب «خاطرات حاج احمد قدیریان» از مجموعه آثار مرکز اسناد انقلاب اسلامی به رشته تحریر درآمده است.

 

ماشینی با مأموریت پنهان

وقتی از خبر تبعید آقا مطلع شدم، آن قیافه نورانی و مظلومش مرا به یاد وفاداری‌هایش انداخت. به شهید عزیز اسلامی گفتم: «چه کاری از دست من ساخته است تا ایشان در تبعید راحت باشند؟» آقای اسلامی گفتند: «توسط یکی از بستگان پیغامی داده‌ایم. باید صبر کرد تا خبری بیاید، آن وقت اقدام نماییم.»

من منتظر خبر بودم تا شاید بتوانم در شهر غربت کمکی به ایشان برسانم. [...] خبر از ایرانشهر رسید که وضع و حال آقا خوب است؛ چون امکان تماس رودررو برای ما مقدور نمی‌شد، توسط همان رابط خبر گرفتیم که ایشان فرموده‌اند: «اگر وسیله نقلیه‌ای تهیه گردد، می‌توانم در شهرهای مجاور و محله‌های اطراف برای سخنرانی بروم [...] و تبلیغ نمایم.»

به آقای اسلامی گفتم: «من وسیله نقلیه را تهیه می‌نمایم . [...]»

با کمک آقای وکیلی وسیله نقلیه [...] آماده شد. برای این که ساواک نتواند متوجه قضیه شود، به دنبال چند محضر بودم که اگر وسیله نقلیه، به نام حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای - روحی فداه - ثبت گردد، جالب خواهد بود. به شهید اسلامی گفتم: «چند روزی صبر کنید تا راه چاره‌ای بیابم، شاید ماشین به نام ایشان گردد.» با تعدادی دفترخانه تماس گرفتم، می‌گفتند: این کار امکان ندارد. بالاخره با حجت‌الاسلام‌والمسلمین جناب آقای مهدوی کرمانی صحبت نمودم، ایشان قبول کردند. [...]

در سال 1356 خریدار طبق سند شماره 40786063453 حضرت حجت‌الاسلام‌والمسلمین جناب آقای حاج سیدعلی خامنه‌ای (دامت برکاته) و فروشنده آقای نیکنام معرفی گردید. [...] مورد معامله یک دستگاه ماشین پژو 404 به شماره 53287 تهران ج به مبلغ300.000 ریال و فروشنده در دفترخانه امضا نمود و سند دریافت گردید.
خدمت شهید عزیز آقای محمدصادق اسلامی گفتم: به نظر من سند ماشین که به نام آقا شده است و محل سکونت ایشان نیز ایرانشهر است، برای این که ساواک متوجه نشود بهتر است سند به منزل آقا، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در مشهد داده شود و به ایشان هم خواهیم گفت که سند، منزل خودتان است.

آقای اسلامی موضوع را پذیرفتند و سند به ایشان داده شد. [...] ما، ماشین پژو را توسط پسر آقای چهپور به ایرانشهر فرستادیم. پس از مدت ۱۰ روز اضطراب و نگرانی که بالاخره چه خواهد شد؟ آیا ساواک متوجه می‌شود یا خیر؟، آقای چهپور اطلاع دادند، پسرم آمده است و پیغام شما را به آقا داده است. از طریق تماس با رابط که از بستگان آقای اسلامی بود، این خبر را دریافت کردیم.

ما کم‌وبیش در جریان حال آقا بودیم که ایشان در تبعید ناراحت نباشند؛ وسیله نقلیه (پژو) نزد ایشان بود تا این که پس از تبعید، وسیله نقلیه را به تهران منتقل کردند و جلوی در منزل آقای اسلامی پارک نمودند. ایشان تصمیم داشتند به مشهد بروند؛ [...] ایشان به مشهد رفتند و ماشین جلوی در منزل آقای اسلامی ماند.

روزی شهید اسلامی به من گفتند: «چرا نمی‌آیی ماشین پژو را ببری؟» گفتم: «مگر یادت رفته ماشین به نام آقا شده است؟» ایشان گفتند: «من نمی‌دانم، فعلاً بیا تا صحبت کنیم.» [...] شب همان روز به منزل آقای اسلامی آمدم، ایشان گفتند: وضع ماشین خیلی خراب است، بهتر است شما آن را ببرید تا بعد برای آن فکری کنیم.

من سوئیچ ماشین را از آقای اسلامی گرفتم [...] همان روز ماشین را به سرویس پژو بردم [...] این تعمیرات 10 روز معطلی داشت که مصادف شد با تشریف‌فرمایی ایشان از مشهد مقدس.

ساعت 10 صبح بود که آقای اسلامی تماس گرفتند. گفتند: آقا به تهران آمده‌اند، وسیله نقلیه را بیاورید. من با اشتیاق زیاد به تعمیرگاه رفتم و [...] پژو را گرفتم و به در منزل آقای اسلامی آوردم. ساعت 2 بعدازظهر بود، در منزل را زدم، آقای اسلامی جلوی در آمدند گفتند: «آقا خواب هستند، بیدارشان کنم؟» گفتم: «خیر، وسیله نقلیه را آورده‌ام» سوئیچ را تحویل دادم و گفتم: «سلام برسانید، ان‌شاءالله شب برای دیدن خدمت می‌رسم.»

مطلب قابل‌توجهی که اتفاق افتاد به نقل از آقای اسلامی این بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ساعت 4 بعدازظهر تصمیم می‌گیرند از منزل بیرون بیایند و به دنبال ماشین می‌گردند، ولی ماشین را پیدا نمی‌کنند؛ مجدداً در منزل را می‌زنند، از آقای اسلامی سؤال می‌کنند ماشین من چه شد؟ آقای اسلامی ماشین پژو را به ایشان نشان می‌دهند. آقا می‌فرمایند: «این که ماشین من نیست، این خیلی نو است.» آقای اسلامی می‌گویند: وسیله نقلیه را تعمیرگاه بردند و سرویس و رنگ‌کاری کردند. ایشان خیلی تعجب کردند و این ماشین وسیله‌ای برای کارهای مبارزاتی ایشان شد.

شب که همراه چند نفر از دوستان [...] به منزل آقای اسلامی آمدیم، جریان وسیله نقلیه را برای آقا توضیح دادم و آقا متوجه قضیه شدند. [...]

خلاصه آقا ماشین پژو را همراه خودشان به شهر مقدس مشهد بردند. ما دیگر اصلاً به دنبال سند و چگونگی ماشین نبودیم. آقای اسلامی هم که به مشهد، منزل آقا، می‌رفتند هیچ صحبتی از ماشین نمی‌کردند. [...]

 

بازگشت غیرمنتظره پژو پس از دوازده سال

در سال 1368 به هنگام رهبری آقا، در آبان‌ماه، فردی ملبس به لباس روحانی به خیابان آذربایجان، کوچه شهید کشوردوست مراجعه و تقاضای دیدار با آقا را می‌نماید. از وی سؤال می‌شود کار شما چیست؟ می‌گوید: «این وسیله نقلیه، پژوی 404 به شماره 53287 طبق سؤال از راهنمایی و رانندگی به نام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌باشد و من این وسیله نقلیه را در خیابان بوذرجمهری به یک بنگاه معاملاتی به مبلغ یکصد و هفتاد و پنج هزار تومان فروخته‌ام و قرار است به محضر بروم، ولی سند ندارم؛ لطفا به ایشان اطلاع دهید تا در این مورد اقدام فرمایند.

موضوع توسط پاسداران در بیت به داخل منعکس می‌گردد. آقا فرمودند: به آقای قدیریان اطلاع دهید برود مسئله را بررسی کند. جریان به بنده اطلاع داده شد؛ پس از پیگیری قضایا متوجه شدم این ماشین پژوی سفیدرنگ همان پژوی خریداری شده سال 1356 مربوط به زمانی است که آقا به ایرانشهر تبعید شده بودند.

چون صاحب ماشین در خیابان کشور دوست معطل بود، بالاخره رسیدی از ایشان گرفته، و مبلغ مورد درخواست به وی داده شد و ماشین به داخل محوطه بیت آورده شد. پس از بررسی و بازرسی توسط برادران سپاه پاسداران به داخل هدایت گردید. سپس مسئله به رهبر معظم انقلاب اطلاع داده شد که وسیله نقلیه حضرتعالی به هنگام تبعید، به داخل محوطه آورده شده است. ایشان قدری به ماشین نگاه کردند و به یاد 12 سال قبل خود و تبعید در ایرانشهر افتادند و سوار ماشین شدند و چند دقیقه رانندگی کردند که برای همه ما جای خوشحالی بود. از بنده سؤال فرمودند: «جریان ماشین چگونه بود.» گویا تصمیم داشتند از زبان من بشنوند. جریان را [...] شرح دادم. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خوشحال شدند. سند ماشین به منزل آقا در سال 1356 داده شده بود و ایشان بی‌اطلاع بودند.

شرح وسیله نقلیه پژو 404 برای ایشان تازگی داشت و ایشان تازه در سال 1368 متوجه قضیه دفترخانه حجت‌الاسلام‌والمسلمین مهدوی کرمانی و تلاش کریمانه ایشان شدند. اگر ساواک متوجه می‌شد که دفترخانه 442 چنین کاری نموده، برای آن‌ها خیلی گران تمام می‌شد؛ به همین خاطر آقای مهدوی کرمانی سند ماشین را جهت شهربانی و راهنمایی‌ورانندگی، اواخر فروردین‌ماه سال 1357، به راهنمایی‌ورانندگی ارسال می‌دارد. البته من کپی سند و تأییدیه آن را از دفترخانه گرفتم.

قابل‌توجه این جاست که دفترخانه طوری عمل کرده بود که ساواک متوجه قضیه نشود و اگر هم متوجه شد، گفته شود ایشان در فرصتی که تهران آمده بود، این وسیله را خریداری کرده است. شایان ذکر است که پس از توضیحات من در مورد ماشین، آقا پیرامون فروش ماشین توضیح دادند.

مطالب ایشان خیلی شیرین بود. فرمودند: «مدتی از انتقال ماشین به مشهد گذشته بود. من متوجه شده بودم که این ماشین مربوط به من است. قرار شد این ماشین را به مبلغی بفروشم. بالاخره به شخصی فروختم. مبلغ 000.50 ریال (پنجاه‌هزار ریال) نقد و بقیه را ماهیانه بدهند که فقط همان مبلغ اولیه به من رسید و از مابقی هیچ خبری نشد تا آن روز که وسیله را آوردند.»




سند خرید ماشین پژو برای آیت الله خامنه ای در سال 1356

تأییدیه‌ی سند ماشین پژو در سال 1368

حاج احمد قدیریان