سخن نخست


خروج شاه‌ از کشور در 26 دى 1357  واقعه‌ ای بسیار مهم در روند پیروزی انقلاب اسلامی بود. در پی این واقعه تظاهرات سراسرى مردم ، کشور را به‌ شادى مبدل ساخت . این خروج با سایر موارد تفاوت داشت . شاه در 37 سال سلطنت ‌خود صدها بار از کشور خارج شده بود ، ولى در تمام موارد بازگشتش مسلم بود. اما وی در این مورد تحت فشار ملت مى رفت . نفرت از سلطنت در جامعه بسیار عمیق شده بود و فریاد مرگ بر شاه‌ همه‌ جا شنیده‌ مى شد . شاه در این خروج امیدى به‌ بازگشت نداشت ولى نمى توانست به‌ این ناامیدی اعتراف کند. لذا خروجش را در آخرین لحظات براى استراحت و معالجه‌ و به‌ علت خستگى ناشى از کار دانست و بازگشتش را به بهبودى و مدت مداوا موکول ساخت . او نمى دانست چه‌ مى شود ؟ کجا مى رود ؟ و چه‌ سرنوشتى خواهد داشت ؟ ولى ناخودآگاه‌ آخرین تلاش را مى کرد .
شاه مانده‌ بود تا دولت بختیار از مجلس راى اعتماد بگیرد و متکى به‌ قانون اساسى بماند . او در این زمان مى خواست خودش و یا سلطنت را در پناه‌ قانون اساسى حفظ نماید . همان قانون اساسى که‌ 37 سال زیر پا گذاشته‌ بود. اما مگر مى شد؟ مگر انقلابی که موجودیت یک رژیم را نشانه گرفته  قانون آن را به رسمیت مى شناسد؟
 شاه‌ ، ایران را در حالی‌ با هواپیماى اختصاصى ترک مى کرد که‌ کسى گمان نداشت باز گردد . بعضى رفتن او را پایان پهلوى و تولد جمهورى مى دانستند ، دیوار خیابانهاى کشور عبارت "جمهورى اسلامى ایران " را در برگرفت ، خبرگزاریها پیش بینى مى کردند اگر شاه‌ حتی به فرض محال ، باقى هم باشد مقامش تشریفاتى خواهد بود . شاه هنگام ترک تهران جعبه‌اى از خاک ایران را هم با خود برد‌ تا علاقه‌مندى خود را نشان داده‌ باشد؛ همان ژستى که پدرش نیز گرفته‌ بود .
  اندکى پس از اعلام رادیو مبنى بر خروج شاه از کشور تهران از شادى منفجر شد.‌ میلیونها نفر به‌ خیابانها ریختند و به‌ پاىکوبى و سرور پرداختند. عکسهاى امام خمینى را در جلو خودروهاى فرماندارى نظامى قرار دارند.  تیتر درشت "شاه‌ رفت " روزنامه‌ها ، بر روى دست مردم در همه‌ جا دیده‌ مى شد. اتومبیلها چراغهاى خود را روشن کردند و به‌ بوق زدن بى سابقه‌ پرداختند. زنان و مردان مسن از بالاى ساختمانها عطر و گلاب مى پاشیدند. شیرینی فروشی ها و قنادی ها در همان ساعات اولیه پس از اعلام خروج شاه ، موجودی مغازه هایشان تماما به فروش رسید. در این روز مجسمه‌های شاه مورد حمله مردم واقع شده به زیر کشیده شدند. بعضی حتی تصویر شاه را از روی اسکناسهای خود نیز پاره کردند. بین سربازان و مامورین نظامى شیرینى پخش مى شد . در بعضى نقاط سربازان به دور از چشم فرماندهان با تغییر لباس به مردم می پیوستند . ازدحام کنندگان  در مقابل درهای زندان ، آزادى بقیه‌ زندانیان سیاسى را طلب می کردند . رفتار مردم در خیابانها به گونه ای بود که گویی انقلاب به پیروزی نهایی رسیده است . هیچکس کمترین اعتبار و ارزشی برای شاپور بختیار آخرین نخست وزیر معرفی شده از سوی شاه که اتفاقا کارش را از روز خروج شاه آغاز می کرد قائل نبود . بخصوص آنکه مردم شنیده بودند که امام خمینی در همان روز در پیام خود به مناسبت خروج شاه تاکید کردند که به زودی دولت موقت را تعیین خواهند کرد و بختیار و وزیرانش را غیر قانونی خواندند .
در سی و ششمین سالروز خروج شاه از کشور ، چهل و ششمین شماره مجله «گذرستان» را به این موضوع اختصاص داده ایم . امیدواریم بتوانیم با نگاهی عمیق تر و گسترده تر به موضوع فرار شاه و تاثیر غیر قابل انکار آن در پیروزی انقلاب اسلامی که کمتر از یک ماه پس از آن تحقق یافت ، گامهای مستحکم تری را در جهت شناخت بیشتر انقلاب و انتقال پیام خون شهیدان به نسل جوان کشور برداریم .