10 اردیبهشت 1393

دستاورد عظیم پیروزی انقلاب اسلامی، استقلال ملت است


دستاورد عظیم پیروزی انقلاب اسلامی، استقلال ملت است

استقلال و استقلال‌طلبی از جمله مباحثی است که به‌عنوان یکی از ارکان اصلی و شعارهای اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران همواره مطرح بوده و هست. لذا به دلیل اهمیت فراوان این مسئله، با دکتر «محسن نصری»، مدرس حوزه و دانشگاه و نویسنده‌ی کتاب «ایران؛ دیروز، امروز، فردا» به گفت‌وگو نشستیم.

 
وی معتقد است: «مسئله‌ی استقلال با پیروزی انقلاب اسلامی در عرصه‌های گوناگونی آغاز شد. ممکن است در بخش‌هایی این موفقیت کمتر و در بخش‌های دیگر بیشتر باشد، اما در کل معدل، معدل خوبی است.» مشروح مصاحبه را در ادامه می‌خوانید.
 
لطفاً مقدمه‌ای درباره‌ی دستاوردشناسی انقلاب اسلامی بفرمایید؟
 
برای دستاوردشناسی پدیده‌های اجتماعی مثل انقلاب اسلامی، ابتدا باید پدیده‌های اجتماعی را تعریف کرد. انقلاب اسلامی به معنای نوعی تغییر بنیادین اجتماعی توسط مردم است. برای سنجش هر تغییر باید بدانیم که شرایط قبل از تغییر چگونه بوده، چرا مردم اعتراض کردند و بعد از بروز انقلاب چه تغییری پدید آمده است. به همین جهت مقایسه‌ی شرایط جامعه‌ در زمان قاجاریه و پهلوی با شرایط امروز نظام جمهوری اسلامی می‌تواند نوع، میزان و شدت و ضعف تغییر را نشان دهد و این‌گونه می‌توانیم میزان دستاوردهای انقلاب اسلامی را بسنجیم.
 
به نظر شما، استقلال‌طلبی در دستاوردهای انقلاب اسلامی چه جایگاهی دارد؟
 
چند نکته وجود دارد. اول اینکه می‌دانید شعار محوری مردم در سال‌های 56 و 57، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود؛ یعنی استقلال یک اصل اساسی بود که مردم آن را مطالبه‌ می‌کردند و به همین جهت در شعار محوری انقلاب قرار گرفت.
 
نکته‌ی دوم این است که مردم ما مسلمان و شیعه هستند و براساس تفکر اسلامی و شیعی خود انقلاب نمودند و به همین جهت، نام انقلاب اسلامی را انتخاب کردند. از دستورات اکید اسلام برای فرد و زندگی اجتماعی استقلال است؛ یعنی مسلمانان زیر سلطه‌ و وابسته به دیگران نباشند. البته اسلام ارتباط، تعامل و اصلاحات را توصیه می‌کند.
 
در آیه‌ی 141 سوره‌ی مبارکه‌ی نساء، حضرت حق‌تعالی می‌فرماید: «وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلا» یعنی خداوند راضی نیست که کفار و دشمنان اسلام بر مسلمانان و جامعه‌ی اسلامی سلطه داشته باشند. پس مقوله‌ی استقلال از دیدگاه اسلامی مهم است و انقلاب اسلامی با توجه به این تفکر اسلام صورت گرفته است.
 
نکته‌ی سوم این است که براساس وجود فطرت الهی در انسان، افراد غیرمسلمان هم به دنبال استقلال هستند و از وابستگی و زیر سلطه‌ی دیگران بودن پرهیز می‌کنند. به همین جهت، براساس اسلام و فطرت الهی مردم، مقوله‌ی استقلال بحث بسیار مهم و محوری در انقلاب اسلامی بوده است.
 
با توجه به مقایسه‌ی پیش و پس از انقلاب، نظر شما درباره‌ی میزان موفقیت ما در دستیابی به استقلال‌طلبی در این 35 سال چیست و چگونه می‌توانیم آن را به‌صورت عینی و ملموس بسنجیم؟
 
اگر قرار باشد کارآمدی فرد، مجموعه‌ یا انقلابی را بسنجیم، باید به سه مؤلفه دقت کنیم. تعریف کارآمدی تحقق اهداف با توجه به موانع و امکانات است. اگر اهداف، موانع و امکانات را بررسی کنیم، در معدل می‌بینیم که یکی از موفقیت‌های بزرگ انقلاب در این 35 سال استقلال است.
 
مهم‌ترین ادله برای اثبات آن این است که امروز نظام استکباری به دنبال خدشه‌دار کردن استقلال و عزت ماست، پس جامعه‌ی ما موفق شده که استقلال را در خود نهادینه کند. اگرچه پدیده‌های انسانی نسبی است و نمی‌توانیم بگوییم به‌صورت مطلق و صد درصد است، اما جامعه باید‌ برای تعالی خود تلاش مضاعف انجام دهد تا این استقلال را به‌صورت بسیار مطلوب و با کیفیت بهتر افزایش دهد.
 
جایگاه استقلال‌طلبی پیش از انقلاب چگونه بوده و چه عوامل و زمینه‌هایی در انقلاب اسلامی باعث شده است که تغییرات ساختاری حکومت پهلوی به‌سرعت انجام شود؟
 
یکی از ویژگی‌های پادشاهان بی‌کفایت قاجار و پهلوی که لیاقت اداره‌ی کشور را نداشتند، وابستگی به بیگانگان مثل انگلیس و آمریکا بود. در دوره‌ی قاجاریه و پهلوی، جنبش‌ها و نهضت‌های اجتماعی مثل تحریم تنباکو، عدالتخانه، مشروطه و ملی شدن صنعت نفت نشان می‌دهد که مردم خواستار استقلال هستند و این مبارزات و نهضت‌ها را انجام می‌دهند که بتوانند از استبداد داخلی و استعمار خارجی رهایی یابند. پس در دوره‌ی قاجاریه و پهلوی استقلال‌طلبی برای مردم، رهبران مذهبی و چهره‌های علمی و فرهنگی جامعه مطرح است، اما متأسفانه به نتیجه نمی‌رسد تا سال 57 که انقلاب پیروز می‌شود.
 
انقلاب اسلامی با ارمغان استقلال باعث شده است که کشور در عرصه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی در ردیف چند‌ کشور برتر دنیا قرار گیرد. لطفاً این دستاوردها را تشریح کنید.
 
مسئله‌ی استقلال با پیروزی انقلاب اسلامی در عرصه‌های گوناگونی آغاز شد. ممکن است در بخش‌هایی این موفقیت کمتر و در بخش‌های دیگر بیشتر باشد، اما در کل معدل، معدل خوبی است. یکی از محوری‌ترین ابعاد استقلال، استقلال سیاسی‌حکومتی است.
 
تاریخ نشان می‌دهد که بیگانگان یک بچه‌ی دوازده‌ساله به نام احمدشاه را پادشاه ایران می‌کنند تا بتوانند مدتی بعد دست‌نشانده‌ی خود، رضا‌شاه بی‌سواد را بر جامعه‌ی ما حاکم کنند و بعد از آن در شهریور 1320، با اشغال نظامی ایران توسط روس و انگلیس، رضاشاه را از سلطنت کنار می‌گذارند و پسر او محمدرضاشاه را حاکم می‌کنند.
 
این افراد بدون حضور مردم، داشتن پایگاه مردمی و همچنین مشروعیت الهی بر جامعه‌ی ما حاکم بودند. سفیر آمریکا که ماه گذشته از دنیا رفت، در کتاب خاطرات خود نقل می‌کند که ما هر پانزده روز یک‌بار به دیدار شاه در کاخ او می‌رفتیم.
 
شاه هم در کتاب «پاسخ به تاریخ» که بعد از انقلاب ایران به زبان فرانسه نوشت و به فارسی هم ترجمه شده است، می‌نویسد وقتی من به پادشاهی رسیدم، صبح سفیر انگلیس و ظهر سفیر روسیه به دربار می‌آمدند و اسامی افرادی را می‌بردند که باید مسئول شوند. این مسائل نشان‌دهنده‌ی وابستگی بسیار عظیم در ساختار حکومت قاجاریه و به‌خصوص پهلوی است.
 
 
مهم‌ترین دستاورد انقلاب تبدیل پادشاهان و نظام ساختاری فاسد و وابسته به نظام حکومتی مستقل و رهبرانی شایسته بود.
 
امروز می‌بینیم که از پادشاهی رضاشاه و محمدرضاشاه فاسد، بی‌سواد، وابسته و منحط رسیده‌ایم به رهبری حضرت امام و رهبر معظم انقلاب که در اوج علم، دانش، تقوا، عدالت و بصیرت هستند. در شهریور 1320 وقتی که روسیه، انگلیس و آمریکا از غرب و جنوب غرب به خرمشهر و آبادان حمله و در چند روز ایران را اشغال کردند، پادشاه ایران از آنجا که وابسته بود، دستور ‌داد که نیروهای نظامی مقاومت نکنند.
 
اما وقتی شهریور 59 شرق و غرب جهان به ما حمله ‌کردند، حضرت امام چون مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی داشتند و انسان وارسته‌ و مستقلی بودند، دستور مقاومت ‌دادند و حماسه‌ی دفاع مقدس رقم خورد. پس مهم‌ترین دستاورد انقلاب تبدیل پادشاهان و نظام ساختاری فاسد و وابسته به نظام حکومتی مستقل و رهبرانی شایسته بود.
 
یعنی یکی از نمودهای انقلاب در انتخاب کارگزاران نظام است؟
 
حضور مردم در انتخابات و مشارکت‌های سیاسی مردم ابعادی از استقلال جامعه را نشان می‌دهد، اما مقایسه‌ی رهبران مستقل، خادم مردم و دارای اندیشه و تفکر اسلامی امروز با پادشاهان وابسته و فاسد دیروز اوج این تحول را نشان می‌دهد که استقلال سیاسی در حاکمیت و در عرصه‌های دیگر، مثل مشارکت و حضور مردم وجود دارد که قبل از انقلاب وجود نداشت.
 
در 35 سال بعد از انقلاب، 32 انتخابات در ایران برگزار ‌شده است؛ یعنی حدوداً سالی یک انتخابات با مشارکت 65 درصدی مردم که در جهان بی‌سابقه است. کشورهای دیگر شعار دموکراسی می‌دهند که نوعی فریب‌کاری است، ولی شاهد این حد از مشارکت در کشورهای دیگر نیستیم.
 
از مهم‌ترین دلایل وجود استقلال در حاکمیت سیاسی، مخالفت و عنادی است که بیگانگان با ما دارند. در سال‌هایی که بوش رئیس‌جمهور آمریکا بود، اعلام کرد خواستار روزی است که دوباره دوستداران او مثل دوره‌ی پهلوی در ایران بر سر کار آیند و از آمریکا اطاعت کنند.
 
یعنی همه‌ی عصبانیت آمریکا و دشمنی او در این است که ملت ما استقلال را انتخاب کرده و افرادی هم که امروز اداره‌ی جامعه را در دست دارند به فکر استقلال و عزت ملت هستند و مطیع آمریکا نمی‌شوند.
 
از دیگر دستاوردهای انقلاب در حوزه‌ی استقلال، استقلال فرهنگی است. قبل از انقلاب اسلامی، تلاش حاکمیت فاسد و مستشاران بیگانه‌ی انگلیسی، آمریکایی، صهیونیستی و همچنین بهایت و وهابیت این بود که فرهنگ منحط غربی را در ایران حاکم و ما را از فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی دور کنند که در بسیاری از عرصه‌ها و سبک‌های زندگی چنین کرده و تفکر ما را به تفکر غربی وابسته کرده بودند.
 
اما امروز با وجود انقلاب اسلامی، استقلال فرهنگی به دست آورده‌ایم و تولید‌کننده‌ی بسیاری از شاخصه‌ها و مؤلفه‌های فرهنگی در کشور هستیم. اما باز هم باید تلاش و توطئه‌ی دشمن را خنثی کنیم تا استقلال فرهنگی ما بیشتر شود.
 
امروز جنگ نرم و تهاجم فرهنگی در جامعه‌ی ما صورت می‌گیرد، زیرا دشمن بعد از انقلاب شاهد تغییر سبک زندگی ایرانیان از فرهنگ غربی به فرهنگ اسلامی بود، پس به دنبال این است که دوباره سبک زندگی غربی را در کشور رواج دهد. به همین جهت، ما معتقدیم که یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی استقلال فرهنگی است که البته هنوز کامل نشده است و ما باید آن را ارتقا دهیم.
 
بخش دیگری از استقلال که در انقلاب اسلامی تحقق پیدا کرده، استقلال علمی است. کشوری اسلامی که می‌خواهد پیشرفت کند و به تعبیر قرآن به حیات طیبه برسد، باید به توصیه‌ی اسلام درباره‌ی علم و دانش و معرفت و بصیرت عمل کند.
 
متأسفانه قبل از انقلاب، به دلیل وابستگی به بیگانگان نرخ باسوادی در کشور ما که 26 میلیون نفر جمعیت داشت، 47 درصد بود و 53 درصد مردم بی‌سواد بودند. اما امروز جامعه‌ی ما در علوم استراتژیک مثل علوم هسته‌ای، هواوفضا، نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی‌ و سلول‌های بنیادین جزء چند کشور برتر دنیاست.
 
اگر امروز می‌بینیم که دانشمندان هسته‌ای ما مثل شهید احمدی‌روشن و شهید علی‌محمدی را به شهادت می‌رسانند، به این دلیل است که فهمیده‌اند ایران با انقلاب اسلامی علاوه بر استقلال حاکمیت، به استقلال و پیشرفت علمی هم به دست پیدا کرده است.
 
در آخرین گزارشی که اروپا پایان سال 2013 درباره‌ی فراوانی تولید علم مطرح کرد، جمهوری اسلامی ایران مقام شانزدهم جهان را به دست آورد. در حالی که کشورهای اتحادیه‌ی اروپا 27 کشورند، مثل چین، ژاپن، آمریکا و کانادا که مدعی پیشرفت هستند.
 
همچنین کشور ما از لحاظ سرعت تولید علم مقام اول جهان را دارد؛ یعنی در ده سال اخیر، کشور ما حتی از ژاپن، فرانسه، انگلیس، کانادا و آمریکا در سرعت تولید علم پیشی گرفته و رتبه‌ی اول جهان را کسب کرده است.
 
پس یکی از ابعاد استقلال، استقلال علمی است. ما در رابطه با موضوع علم معتقدیم که باید با دیگران تعامل داشته باشیم و تلاش کنیم که چرخه‌ی تولید علم ما از ایده تا تولید تجاری و صنعتی تکمیل شود. یکی از تلاش‌های مؤسسه‌های دانش‌بنیان همین است که ان‌شاءالله بتوانیم علم و فن را به محصول بهتر و بیشتر تبدیل کنیم.
 
اگر رهبر معظم انقلاب فرمان جهاد اقتصادی، حماسه‌ی اقتصادی یا اقتصاد مقاومتی می‌دهند، به این دلیل است که ما هم استقلال اقتصادی را افزایش دهیم و هم پیشرفت و عدالت را در جامعه محقق کنیم.
 
عرصه‌‌ی ‌دیگری از بحث استقلال، استقلال امنیتی است. امنیت یکی از نیازها و مطالبات اصلی هر ملت‌ است. اهل‌بیت ما می‌فرمایند سه نعمت را از دست ندهید که هرگز به دست نمی‌آید؛ امنیت، جوانی و سلامتی. یکی از مطالبات و خواسته‌های مردم که برای آن انقلاب کردند، امنیت بود، زیرا در دوران قاجاریه و پهلوی، در هر جنگ و قرارداد ملت ما تحقیر شدند و شکست خوردند. آخرین قرارداد در دوره‌ی پهلوی سال 50 بود که منافع انگلیسی‌ها اقتضا می‌کرد دو استان از ایران را در اختیار داشته باشند و آن را پایگاه نظامی خود قرار دهند.
 
به پادشاه ایران دستور می‌دهند و محمدرضاشاه هم آن دستور را امضا می‌کند و دو استان را که هزاران سال متعلق به ایران بود به آن‌ها تحویل می‌دهد. آن دو استان اکنون همان بحرین و پایگاه نظامی آمریکاست.
 
ایران قبل از انقلاب طی 200 سال، 70 درصد قدرت خود را از دست داد، ولی با انقلاب اسلامی و تلاش برای به دست آوردن استقلال امنیتی و دفاعی، حماسه‌ی بزرگ دفاع مقدس را شاهد بودیم. حماسه‌ای که بلوک شرق با پیمان نظامی شوروی سابق، بلوک غرب با پیمان نظامی ناتو، اتحادیه‌ی اروپا، رژیم صهیونیستی و برخی از کشورهای مرتجع عربی منطقه به صدام کمک کردند تا در یک هفته‌ به تهران برسد. اما در خرمشهر زنان و مردان ما با دست خالی 35 روز مقاومت کردند. امروز پس از بیش از دو قرن، نه تنها یک میلی‌متر از خاک کشور را از دست نداده‌ایم، بلکه ارزش‌ها و ایمان ما نیز باقی مانده است.
 
25 سال از دفاع مقدس گذشته است، اما آمریکا و انگلیس که افغانستان و عراق را گرفتند، در سوریه آشوب به‌‌پا کردند و در فلسطین هر نوع جنایتی انجام می‌دهند، جرئت ندارند یک گلوله به سمت ایران شلیک کنند.
 
این جمله که رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید گزینه‌ی نظامی روی میز است، ضعف و ذلت آن‌ها را نشان می‌دهد. زیرا آنان که مدعی ابرقدرتی هستند، نباید این‌گونه بگویند. افغانستان و عراق را تصرف کردند و نگفتند گزینه‌ی نظامی روی میز است و حتی بدون مجوز سازمان ملل به این دو کشور حمله کردند.
 
پس اگر امروز جرئت و قدرت ندارند، به دلیل این است که صلابت، شهامت، ایثار، ایمان و اقتدار ما را در دفاع مقدس دیدند و فقط شعار می‌دهند. انقلاب اسلامی چنین امنیتی را ایجاد کرد. رهبری که در این کشور ولایت دارد، بارها اعلام کرده که اگر دست از پا خطا کنید تلاویو را با خاک یکسان می‌کنیم یا دوچندان به شما پاسخ می‌دهیم. چند سال پیش در حرم مطهر امام رضا (ع) فرمودند که خود لباس رزم به تن می‌کنم و پیشاپیش ملت با دشمن می‌جنگم.
 
یکی دیگر از استقلال‌هایی که باید به دست آوریم، استقلال اقتصادی است که هدف آن هم در کمیت و رفاه جامعه است و هم در کیفیت و توزیع عادلانه‌ی امکانات برای سراسر کشور. در این خصوص بعد از انقلاب کارهای بسیار بزرگی صورت گرفته است.
 
امروز دشمن ما را تحریم می‌کند و می‌خواهد به اقتصاد به ما ضربه بزند، زیرا موفقیت ما را در این حوزه فهمیده است. اما هنوز در این حوزه کامل نیستیم. اگر رهبر معظم انقلاب فرمان جهاد اقتصادی، حماسه‌ی اقتصادی یا اقتصاد مقاومتی می‌دهند، به این دلیل است که ما هم استقلال اقتصادی را افزایش دهیم و هم پیشرفت و عدالت را در جامعه محقق کنیم.
 
مثلاً زمان پیروزی انقلاب اسلامی جمعیت کشور حدود 36 میلیون نفر بود که حدود هفتاد درصد در مناطق روستایی و حدود سی درصد در مناطق شهری زندگی می‌کردند. شهرهای آن زمان ایران مثل روستاهای امروز بودند و آب، برق، جاده، بهداشت و مدرسه نداشتند و نظام ظالمانه‌ی خان در روستاهای ما حاکم بود. امروز ما شاهد هستیم که از 78 میلیون جمعیت ایران هفتاد درصد در شهر زندگی می‌کنند و در عین حال در اکثر روستاهای ما آب، برق، گاز، جاده، بهداشت و درمان و مدرسه وجود دارد.
 
اما از آنجا که بعد از انقلاب درآمدهای کمتری داشتیم و درگیر تحریم دشمنان، جنگ و خواستار توزیع عادلانه‌ی امکانات در سراسر کشور بودیم، هنوز موفقیت‌های ما کامل نیست و باید با جهاد اقتصادی، حماسه‌ی اقتصادی و اقتصاد مقاومتی مشکلات، کمبودها و عقب‌ماندگی‌های خود را جبران کنیم تا در این حوزه هم استقلال ما کامل شود و بیگانگان گمان نکنند که با تحریم اقتصادی می‌توانند ما را از مواضع اسلام و انقلاب دور کنند.
 
به همین جهت، استقلال یعنی روی پای خود بایستیم و در عین تعامل و ارتباط با دیگران زیر سلطه‌ی بیگانگان نباشیم. بنابراین استقلال مجموعه‌ای است از سیاست، فرهنگ، علم و حوزه‌های داخلی و خارجی که تا امروز بخش زیادی از آن محقق شده است و ان‌شاءالله بتوانیم بقیه‌ی آن را نیز تحقق بخشیم.
 
اثر استقلال کنونی ایران بر روند مذاکرات هسته‌ای را چطور ارزیابی می‌کنید؟
 
چند نکته‌ی مهم وجود دارد؛ یکی اینکه نظام استکباری دانشمندان هسته‌ای ما را ترور می‌کند و می‌خواهد مانع پیشرفت و استقلال انقلاب اسلامی و ایران شود. نکته‌ی دوم این است که از آغاز مذاکرات هسته‌ای در سال 86، می‌بینیم که یک طرف میز، گروه 1+5 و طرف دیگر نمایندگان ملت ایران حضور دارند. این میز، میز اقتدار ماست. زمانی انگلیس‌ و آمریکا به پادشاه ما دستور می‌دادند، ولی امروز مجبورند پای میز مذاکره بنشینند که نشان‌دهنده‌ی اقتدار، استقلال و عظمت ماست.
 
نکته‌ی بعد این است که باید در محتوای مذاکرات هم دقت کنیم. مذاکره‌کنندگان باید به فرمایشات رهبر معظم انقلاب، خط‌قرمزهای نظام، عظمت‌ به‌دست‌آمده در این 35 سال و دستاوردهای آن توجه کنند و احساس اقتدار و قدرت داشته باشند.
 
تعامل، توافق و مذاکره خوب است، اما مراقبت نیاز دارد که خدایی‌ناکرده خدشه‌ای به استقلال و اقتدار ما وارد نشود. اگر نظام استکباری، صهیونیست و آمریکا در برخی مسائل ابراز خوشحالی کنند، نشان‌‌دهنده‌ی این است که دولت فعلی ما آن‌گونه که انتظار مردم و رهبر است، مذاکره نکرده‌اند و نتوانسته‌اند منافع ملی ما را مثل گذشته با اقتدار حفظ کنند.
 
اما همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، ان‌شاءالله این نوع مذاکرات تجربه‌ی جدیدی برای ملت ما خواهد بود؛ یعنی جوانان کشور ما دشمنی‌های آمریکا و پایبند نبودن آن‌ها به تعهدات را بهتر می‌بینند. رهبر انقلاب می‌فرمایند که به آمریکا خوش‌بین نیستیم و اعتماد نداریم، زیرا در این ده سال که بحث هسته‌ای شروع شده است، بارها اروپا و آمریکا به تعهدات خود عمل نکرده‌اند.
 
در این سه ماه گذشته می‌بینیم توافق کردند که تحریم جدیدی اعمال نکنند و از طرف دیگر اروپا و آمریکا دوباره ما را تحریم یا علیه ما موضع‌گیری می‌کنند که از یک بُعد این عکس‌العمل نشانه‌ی عصبانیت آن‌ها از موفقیت‌ها و پیشرفت ماست.
 
راه این است که مراقب باشیم تا اسلام را از ما نگیرند، اطاعت از رهبری و ولایت را در ما تضعیف نکنند و روحیه‌ی جهادی در ما از دست نرود. این‌گونه می‌توانیم استقلال خود را حفظ و اشکالات را برطرف کنیم و روز‌به‌روز استقلال خود را در عرصه‌های مختلف ارتقا دهیم.
 
نکته‌ی دیگری که باید به آن دقت کنیم، این است که امروز مشکل آمریکا، اروپا، نظام استکباری و رژیم صهیونیستی فعالیت‌های هسته‌ای صلح‌آمیز ما نیست، زیرا فعالیت هسته‌ای ما زیر نظر آژانس صورت می‌گیرد و آن‌ها بارها ما را تأیید کرده‌اند.
 
آن‌ها فعالیت‌های هسته‌ای را بهانه قرار داده‌اند تا بتوانند اسلام انقلاب اسلامی را که مهم‌ترین مانع در برابر آن‌هاست، از ما بگیرند. آن‌ها به‌خوبی می‌دانند که ما هیچ خلافی در حوزه‌ی هسته‌ای انجام نداده‌ایم. امیدواریم این مسیر به‌خوبی طی شود و تجربه‌ی جدیدی هم برای ملت ما و هم برای افکار عمومی جهان به وجود آید تا بدانند که نمی‌توان به آمریکا اعتماد کرد.
 
با توجه به اینکه داشتن حس استقلال از کسب آن مهم‌تر است، جمهوری اسلامی چگونه باید روند رسیدن به استقلال بیشتر را تقویت کند؟
 
دستاورد عظیم پیروزی انقلاب اسلامی استقلال ملت است که سه رکن اساسی دارد؛ امت، امامت و مکتب. امت یعنی وحدت، همراهی و حضور مردم، مکتب یعنی ارزش‌های اسلام ناب محمدی و مبنا یعنی قرآن و عترت. نکته‌ی مهم در مقوله‌ی امامت، رهبری ولایت مطلقه‌ی فقیه در عصر غیبت است. از آنجا که این سه رکن خوب به هم پیوند خورد، ملت ما به تعبیر امروز قدرت نرم پیدا کرد. امروز هم ادامه‌ی این مسیر و حفظ و توسعه‌ی این استقلال و حل برخی از مشکلات با حفظ و پیوند این سه اصل با هم صورت می‌گیرد.
 
به همین جهت می‌بینیم که جنگ نرم هم اسلام را مورد حمله قرار داده و می‌خواهد اسلام آمریکایی را ترویج کند و هم جایگاه امامت و رهبری را و از طرف دیگر می‌خواهد بین مردم تفرقه و اختلاف ایجاد کند و وحدت را از مردم بگیرد و آن‌ها را به این سه رکن اصلی بی‌تفاوت کند. به همین جهت برای ادامه‌ی این مسیر و حفظ استقلال باید به این سه اصل بسیار توجه کرد.
 
نکته‌ی آخر این است که انقلاب اسلامی با یک تغییر نگاه به وجود آمد که حضرت امام با استفاده از قرآن و عترت این نگاه و بینش را برای مردم ایجاد کردند. ادامه‌ی این مسیر هم نیازمند این است که مراقب باشیم دشمن نتواند نگاه و افق دید ما را تغییر دهد، ما را دنیاطلب کند و همه‌ی شاخص‌های ما را شاخص‌های اقتصادی ‌قرار دهد. دشمن به دنبال این است که محور کشور را بر رکن اقتصاد قرار دهد و بعد با تحریم و تهدید اقتصادی عزت و استقلال ما را بگیرد.
 
در صدر اسلام در شعب‌ابی‌طالب تحریم اقتصادی رخ داد، در کربلای امام حسین 1+3 تحریم اقتصادی انجام دادند و امروز 5+1 ما را تحریم می‌کنند. آنجا عمرسعد، ابن‌زیاد و یزد بودند و امام حسین را تحریم اقتصادی کردند و آب را بر ایشان و خاندان اهل‌بیت بستند. اکنون ما باید با فاطمی ‌و علوی بودن خود مثل کربلا و شعب‌ابی‌طالب مقاومت کنیم و پیروزی به دست آوریم.
 
راه این است که مراقب باشیم تا اسلام را از ما نگیرند، اطاعت از رهبری و ولایت را در ما تضعیف نکنند و روحیه‌ی جهادی در ما از دست نرود. این‌گونه می‌توانیم استقلال خود را حفظ و اشکالات را برطرف کنیم و روز‌به‌روز استقلال خود را در عرصه‌های مختلف ارتقا دهیم.
 
* با تشکر از وقتی که در اختیار برهان قرار دادید


برهان