24 شهریور 1399
«آه از این راه» خاطرات و مبارزات آیت الله شیخ محمد خالصی زاده
چرا باید کتاب «آه از این راه» را خواند؟
اشاره:
درتاریخ معاصر چهرههای برجسته و شخصیتهای بزرگی بهعنوان سردمدار و پیشتاز مبارزه و مقاومت حضور داشتهاند. یکی از این نامهای درخشان که متأسفانه بسیار مظلوم و گمنام مانده مرحوم شیخ محمد خالصیزاده است که سالهای طولانی بهعنوان یک شخصیت سیاسی برجسته در مقابل استعمار انگلیس و سیاستهای حیلهگرانه روباه پیر شناخته میشد
*****
در سالهای اخیر و دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی-به دلیل تمرکز طبیعی تبلیغات بر مبارزه و قیام امام خمینی- تصور نسل جدید چنین است که قبل از ایشان کسی از رهبران دینی، با نفوذ بیگانگان و استعمار غربی مبارزه نکرده و در مقابل دشمنان استقلال و عزت ایران نایستاده و حداکثر چیزی که ممکن است در ذهن این مخاطب باشد سابقهای اندک و تصویری مبهم و تار از مقاومت مرحوم سیدحسن مدرس و تا اندازهای آیتالله کاشانی است، درحالیکه در تاریخ معاصر چهرههای برجسته و شخصیتهای بزرگی بهعنوان سردمدار و پیشتاز مبارزه و مقاومت حضور داشتهاند.
یکی از این نامهای درخشان که متأسفانه بسیار مظلوم و گمنام مانده مرحوم شیخ محمد خالصیزاده است که سالهای طولانی بهعنوان یک شخصیت سیاسی برجسته در مقابل استعمار انگلیس و سیاستهای حیلهگرانه روباه پیر شناخته میشد.
زمانی که دولتهای اسلامی و عالمان اهل سنت، دولت عثمانی را در مقابل تجاوز انگلیس تنها گذاشتند او علیرغم تفاوت مذهبی همراه با مراجع تقلید شیعه از دولت عثمانی حمایت کرد و در پایان دولت قاجار همراه با پدر بزرگوارش از عراق به ایران بازگردانده شد.
بصیرت و هوش سیاسی او در ادوار مختلف بسیار شگفت و حیرتآور است. رابطه بسیار نزدیک او با سران دولتها و چهرههای شاخص -حتى رضاخان در دوران وزارت جنگ و ریاست وزرا- جایگاه ممتاز و متفاوتی به او میبخشد ولی بااینحال او شرایط خاص و موقعیت کمنظیر خود را رها میکند و ترجیح میدهد با فقر و مشقت زندگی و بر موضع عدالتخواهانه و حقطلبانهاش پافشاری کند.
در صفحات مختلف کتاب «آه از این راه» که مجموعه یادداشتهای باقیمانده از خاطرات زندگی و مبارزات و سفرهای اوست نکتههای پراکندهای از این دو روی سکه دیده میشود؛ هم موقعیت ممتاز او در نزد سران حکومت و هم لحظههای دردناک و تلخ از تنهایی و غربت او مانند هنگامی که دختر نوزادهاش به خاطر بیپولی و فقدان داروی درمان روی دستهای او جان میسپارد.
از سوی دیگر این کتاب نمونههایی از حیلهگریها و فتنهانگیزیهای انگلیس را در مقابل عالمان و روحانیون ایرانی و عراقی تشریح میکند و نشان میدهد که چگونه در مقابل زندان و شکنجه و تبعید و آزار امثال خالصیزاده، حاکمان انگلیسی از سکوت و همراهی برخی دیگر از عالمان دینی به شکلهای مختلف تقدیر و تجلیل میکردهاند.
او در بخشی از خاطرات خود شرح میدهد که وقتی نظر فقهی خود درباره حجاب زنان را اعلام کرده و گفته بود پوشیدن نقاب واجب نیست، برخی از روحانیون مخالف او به این بهانه عوام را بر ضد او تحریک کرده و غائلهها و فتنههای عجیبی به راه انداخته بودند. او مینویسد:«آن غائله تمام شد ولی عمامهبهسرها و منبریان مورد حمایت شاه و انگلیس و دولت ایران دست برنداشتند» و سپس با ذکر خاطرهای از سفر درمانی آیتالله بروجردی به شهر ری و بستری شدن در بیمارستان اضافه میکند:«به عیادتش رفتم، عمامهبهسرهای تهران دورش جمع شده بودند و تحریکش میکردند فتوا دهد که زن باید صورت خود را بپوشاند» و آنگاه نقل میکند که توفیقی در تحمیل نظر خود به ایشان نداشتند.
تجربههای متنوعی که در این کتاب ذکر شده بهخوبی سیاست حیلهگرانه انگلیس در مشغول ساختن روحانیت و حوزههای علمیه به مسائل حاشیهای و کماهمیت برای غافل شدن از توطئهها و خیانتهای بزرگ را تبیین میکند. چیزی که همچنان ادامه دارد؛ چه در دوران شکلگیری انقلاب اسلامی -با مسائلی مانند کتاب شهید جاوید یا دعوای دکتر شریعتی و حسینیه ارشاد- و چه در دوران فعلی -با موضوعات مختلف و متفاوت که نیازی به ذکرشان نیست- تکرار شده و میشود.
اگر شیخ محمد خالصیزاده فقط قدری از حدت و شدت مبارزهاش میکاست و تنها اندکی مصلحتاندیش بود بیتردید به یکی از شخصیتهای برجسته روحانی معاصر تبدیل میشد و حتى چه بسا در مقام مرجعیت تقلید، شهرت و اعتبار مییافت.
آن روحانی باهوش و نابغه که از شخصیتی مقتدر و بصیرتی حیرتانگیز و بیانی مؤثر و قدرتمند برخوردار بود میان آسایش و آوارگی، میان شوکت ظاهری و گمنامی، میان ثروت و فقر راه خود را انتخاب کرد و ترجیح داد به آنچه وظیفه خود میداند عمل کند و هزینهاش را هم بپردازد. او مانند برخی روحانیان بزرگ دیگر مانند سیدجمالالدین اسدآبادی سالها از زمانه و روزگار خود جلوتر بود و با زیرکی و ذکاوت خدادادی در جوانی حقیقتها را پیرانهسر در خشت خام میدید.
کتاب «آه از این راه» تنها خاطرات شخصی یک چهره دینی و علمی یا سیاسی و اجتماعی نیست، بلکه روایتی دست اول و متفاوت از جزییات و ظرایف رویدادهای یک دوران حساس تاریخی در ایران و عراق است. دورانی که بریتانیای متجاوز سلطنت قاجار و خلافت عثمانی را به پایان رسانده و توطئههای جدید و فتنههای تازه برای منطقه داشته و این تفاصیل در کمتر کتابی از این زاویه و منظر روایت شده است.
سایت الف