30 تیر 1400

کافی، بنیانگذار مهدیه تهران


 کافی، بنیانگذار مهدیه تهران

در سال 1315 هجری شمسی در شهر مقدس مشهد در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش مرحوم میرزا محمد کافی فرزند حاج میرزا احمد کافی یزدی از علما و روحانیون پرهیزکار و وارسته بود. حجت الاسلام کافی (ره) در سن شش سالگی یعنی سال 1321 هجری شمسی به دبستان رفت.

آنهایی که در میانه زندگی خود، به سر می‌برند، خوب به یاد دارند ناله‌ها و اشک‌های دلسوخته امام زمان‌(عج) و فریاد «یا صاحب‌الزمان» مرحوم کافی را که بارها تکرار می‌کرد، گویا این فریاد‌ها در پس سالها هم‌چنان در گوش‌ها طنین می‌افکند، 28 تیر سالروز درگذشت مداح اهل بیت‌(ع) مرحوم حجت‌الاسلام کافی است.    

وی در سال 1315 هجری شمسی در شهر مقدس مشهد در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش مرحوم میرزا محمد کافی فرزند حاج میرزا احمد کافی یزدی از علما و روحانیون پرهیزکار و وارسته بود. حجت الاسلام کافی (ره) در سن شش سالگی یعنی سال 1321 هجری شمسی به دبستان رفت.

در سال 1333 برای فراگیری علوم دینی به نجف اشرف رهسپار شد و در مدرسه «طیب» زیر نظر اساتیدی چون: آیت الله العظمی خویی، آیت الله سید اسدلله مدنی تبریزی و آیت الله حسین راستی کاشانی به تحصیل علوم دینی مشغول شد. شیخ احمد کافی که به اهل بیت (س) محبت خاصی داشت از طرف آیة الله مدنی مأمور خواندن دعای کمیل در صحن امام حسین (ع) و دعای ندبه در مدرسه طیب شد.

بازگشت به قم

مرحوم کافی به علت مشکلات مالی پدر، بعد از مدتی از نجف اشرف به قم بازگشت و به علت سخنرانیهایش در ماه محرم و صفر و رمضان در قم زندانی و یا تبعید شد.

اقامت در تهران

شیخ احمد کافی (ره) در سال 1343 هجری شمسی به خاطر در خواست های مکرر مردم به تهران عزیمت می کند و در تهران به تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و نیز مراسم دعای کمیل و ندبه می پردازد.

ازدواج

حجة الاسلام حاج احمد کافی در سن 23 سالگی با صبیه مرحوم آیة الله سیدحسین شاهرودی که از زهاد و عارفان معروف بود ازدواج کرد.

خدمات اجتماعی  

ساخت مهدیه

استقبال گسترده ی مردم از جلسات سخنرانی مرحوم کافى و مراسم دعای کمیل و ندبه، باعث شد که وی ساخت مهدیه در تهران را پیشنهاد کند. او با فروش منزل خود و کمک چهار تن از بازاریان خوشنام تهران و نیز عده بسیاری از مردم، در سال 1348 قطعه زمین 4 هزار متری در خیابان ولی عصر تهران، با نام مهدیه خریداری کرد که ساختمان اولیه آن پانزده هزار نفر را در خود جای می داد.

کمک به نیازمندان

وی به شیوه های گوناگون به خانواده های بی سرپرست و محروم کمک می کرد. صدها خانواده بی بضاعت را تحت نظر خویش داشت. لوله کشی آب برای ده ها خانواده، تأمین هدایایی چون کفش و لباس و ... برای بی بضاعتان از جمله خدمات ایشان است، بعدها به دلیل کمک به خانواده خرابکاران و مخالفان شاه، دستگیر شد.پس از آزادی از زندان، که تا سه ماه طول کشید، ساواک علاوه بر تعطیلی همه برنامه های مهدیه، وی را برای یک سال به ایلام تبعید کرد.

ساخت درمانگاه

این واحد درمانی که در داخل ساختمان مهدیه بنا شده بود، داروهایی را که خود مردم به آن جا می آوردند، حتی بعضا بسیار کمیاب بودند، به رایگان در اختیار نیازمندان قرار می داد.

ایجاد صندوق قرض الحسنه

بنای نخستین این صندوق در واپسین روزهای عمر مرحوم کافى گذارده شد. اما فعالیت اصلی آن، چندی پس از رحلت وی آغاز شد.

خدمات در تبعید

تاسیس حوزه علمیه، ساخت مسجد، مدرسه و حمام در ایلام، ساخت و بازسازی چندین حمام، مدرسه و مسجد در دیگر شهرهای استان ایلام، و روستاهای اطراف از جمله خدمات وی در زمان تبعید است.وی در شهرهای مختلف، بنای 72 مهدیه را با کمک اهالی پی ریزی کرد.او حتی در عربستان نیز، که هر سال برای حج به آن جا می رفت، فعالیت داشت؛ احداث بناهای مختلف مسجد، مدرسه و چاه های آب از جمله این موارد است.

فعالیت های سیاسی مرحوم کافی

مرحوم کافی از طلاب مشهدی و از مریدان آیت الله میلانی بود. به همین دلیل او از بدو جوانی و در جریانات سالهای 41 – 43 با اخلاق انقلابی بزرگ شده بود و نمی توانست از آن وضعیت فاصله بگیرد.در سالهای نخست انقلاب گه‌گاه به وی طعنه هایی زده می شد و از این که او مردم را سرگرم کرده و با جدیت به مسائل انقلابی نمی پردازد مخالفت هایی می شد.اما امروز که اسناد وی منتشر شده است، بدون تردید می توان او را یک شخصیت تأثیرگذار در میان توده های مردم دانست که به عشق مذهب و صدای زیبای او و عشق به امام زمان (ع) در مهدیه و شهرهای مختلف پای منبر او حضور می یافتند و تحت تأثیر کنایه ها و اشاره های وی در مخالفت با وضعیت حاکم بر ایران قرار می گرفتند.

دستگیری مرحوم کافی

سخنرانی های روحانیون اغلب با کنایه و اشاره به رژیم همراه بود، اما مرحوم کافی به دلیل نفوذ کلام و نیز سخنرانی هایش در منازل آیات میلانی و قمی در شمار افرادی بود که ساواک روی آنان تأمل داشت. به همین دلیل در چهارم اسفند 43 بار دیگر دستگیر شد. در باره اتهامات وی گفته شده بود که در منبر گفته است «حکومت ظالم با جگرگوشه های زهرا چه می کند».  تا این زمان وی جمعا دو بار دستگیر شده و بار دوم به دو ماه حبس تأدیبی محکوم گردید. بعدها کافی چند بار روی منبر گفت که به خاطر رطوبت زندان رماتیسم گرفته است. یکبار هم گفت: جای همه شما خالی، زندان قزل قلعه، خدا کند که همه شما را بدانجا ببرند به شرط آن که برای دین باشد نه به جرم هروئین و تریاک  و باز از نمناکی آنجا سخن به میان آورد و گفت که شش ماه در زندان بوده است.



کافی از منظر ساواک

جمع بندی ساواک تا تاریخ (14/3/46) از مرحوم کافی این بود: شیخ احمد کافی از وعاظ ناراحت و ماجراجوست که سعی دارد همیشه از نیروی جوانان کم سن و سال و بی تجربه متعصب مذهبی به نفع روحانیون مخالف استفاده کند و آنها را برای مخالفت با دولت آماده سازد و اکثرا در منابر خود به طور مستقیم و غیر مستقیم ضمن تجلیل از روحانیون افراطی از اعمال دولت بدگویی می کند. با ادامه سخنرانی های وی، ساواک دوبار توصیه کرد که به وی تذکر جدی داده شود.

افشا گری علیه رژیم طاغوت در جریان شهادت شهید سعیدی

مرحوم کافی در تیرماه سال 49 احضار و مورد بازجویی قرار گرفت. این بازجویی در ارتباط با مسائلی بود که پس از شهادت سید محمدرضا سعیدی در مشهد و در دستگاه آقای میلانی رخ داد. از نظر ساواک چهار نفر عامل سروصدا در مشهد پس از شهادت سعیدی بودند: شیخ عباس طبسی، سید علی خامنه ای، شیخ محمد رضا محامی، و شیخ احمد کافی واعظ . کسی هم برا ی ساواک گفته بود: «کافی در مدت اقامت خود در مشهد با حرارت شدید خبر فوت سعیدی را در بین مردم انتشار داد سعیدی را به قدری شکنجه داده که شهید شده. این مطالب را چنان با آب و تاب تعریف می کرد که باعث برهم زدن نظم حوزه علمیه و تحریک عده ای گردید» .

توجه و ارادت مراجع عظام به آقای کافی(ره)

مرحوم حاج شیخ احمد کافی(ره) همواره کارهایش را با مشورت مراجع عظام تقلید همچون امام خمینی(ره)، آیت الله خوئى، آیت الله گلپایگانی (ره) و آیت الله مرعشی نجفی (ره) انجام می داد، از این رو همواره مورد حمایت و تأیید آن بزرگواران بود. امام خمینی(ره)، مرحوم کافى را همواره در امر تبلیغ مورد تشویق و حمایت قرار می‌داد و به وی می‌گفتند: «من از شما می خواهم که در مهدیه برای من دعا کنید».مرحوم آیت الله میلانی(ره) نیز در مشهد توجه خاصی به مرحوم کافى داشتند و همواره می‌گفتند:«کافی برای شیعیان کافی است».مرحوم آیت الله مرعشی نجفی(ره) نیز بارها می‌گفتند:«کمتر مرجعی را سراغ دارم که به اسلام چنین خدمتی کرده باشد».

حکایات

یکی از دوستان مرحوم آقای کافی می گوید: «روزی به آقای کافی گفتم ما با هم شروع به تحصیل علوم دینی کردیم، با هم بحث می کردیم و با هم منبری شدیم، چه شد که شما آقای کافی شدید؟! ایشان با زبان طنز به من گفتند: «هر چه از منبر و سخنرانی به من دادند، من به مهدیه بردم و تو هر چه از منبر درآوردی خرج زن و بچه‌ات کردى.»

روضه نمک منبر است

مرحوم کافی همواره بر این امر پافشاری می کرد و می گفت:«روضه، نمک منبر است و حتما باید در آخر منبر خوانده شود.»

یکی از فضلای قم می گوید: «به مرحوم آقای کافی گفتم که شما از چه کتابی استفاده می کنید که منبرهای شمااین قدر جذاب است؟ ایشان در پاسخ گفت: «از کتاب سلیقه»

مرحوم کافی همواره به جوانان توصیه می کرد که برای والدین خویش احترام ویژه ای بگذارید و می گفت: «هر توفیقی که خداوند در زندگی به من داده است، به خاطر احترام به والدین است، شما اگر دنیا و آخرت را می خواهید سعی کنید پدر و مادرتان از شما راضی باشد.»

آثار کافی

آخرالزمان به روایت معصومین علیهم‌السلام از زبان مرحوم کافی رحمه‌الله علیه: کلید نجات و ایمنی از فتنه‌های آخرالزمان،

روض‍ه‌ه‍ای‌ م‍رح‍وم‌ ک‍اف‍ی‌: ب‍ا اس‍ت‍ف‍اده‌ از 50 م‍ق‍ت‍ل‌ و ت‍اری‍خ‌ ائ‍م‍ه‌ ع‍ل‍ی‍ه‍م‌ال‍س‍لام‌،

لطیفه‌های چهارده‌ معصوم علیهم‌السلام و

نجات‌یافتگان امام زمان علیه‌السلام از زبان مرحوم کافی رحمه‌الله،

ن‍غ‍م‍ه‌ه‍ای‌ ف‍اطم‍ی‍ه شامل‌ آخ‍ری‍ن‌ س‍خ‍ن‍ران‍ی‌ه‍ای‌ ح‍جت‌الاس‍لام‌ م‍رح‍وم‌ ح‍اج‌ ش‍ی‍خ‌ اح‍م‍د ک‍اف‍ی‌ خ‍راس‍ان‍ی‌ از جمله آثار به جا مانده از این واعظ شهیر می‌باشد و بسیاری از سخنرانی‌های این عالم و مرثیه خوان اهل بیت(ع) در قالب کتاب نوشته شده است.

درگذشت

سر انجام این محبِّ اهل بیت (ع) چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در تیرماه 1357 در 42 سالگی در سانحه‌ای مشکوک دار فانی را وداع گفت و به دیدار معبود شتافت.

وی بعد از توقف در شیروان و اقامه نماز صبح روز 29/4/57 (روز جمعه نیمه شعبان المعظم سال 1398 ق به سفر ادامه داد. اما در چند کیلومتری مشهد تصادف دلخراشی روی داد، که منجر به کشته شدن او و زخمی شدن خانواده اش شد ؛ برادر مرحوم کافی، حاج حسن کافی تصادف خودرو برادرش را ساختگی و نقشه رژیم شاه می‌داند.جنازه وی روز 31 همان ماه در مشهد با حضور ده هزار نفر از مردم به صحن آورده شده و پس از نماز خواندن آیت الله سید عبدالله شیرازی بر آن با هواپیما به تهران منتقل شد. پس از آن بود که جمعیت در شهر پراکنده شده و تظاهرات زیادی به راه افتاد بعد از انتقال به تهران و مراسم در مهدیه مجددا جنازه مرحوم کافی به مشهد منتقل و در خواجه ربیع دفن شد. بازتاب این ماجرا در قم هم به تظاهرات مخالفان دولت منجر شد . در اصفهان هم پس از برگزاری مراسم فاتحه وی تظاهرات شد. و نیز در کاشان و در بسیاری از شهرهای دیگر تظاهراتی برپا شد.