15 اردیبهشت 1393

خاطرات آیت الله عبدالله محمدی


خاطرات آیت الله عبدالله محمدی

خاطرات آیت الله عبدالله محمدی
نویسنده/‌به کوشش: محمدرضا احمدی
ترجمه:
ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
چاپ اول
محل چاپ: تهران

امیر رضایی

« ...شغل پدرم کشاورزی بود. در آن زمان - سال های ۱۳۰۰ تا 1310 شمسی -  مدرسه وجود نداشت. لذا اهالی محل نام مدرسه را نشنیده بودند.  اما آخوند مکتبی  که ملا مکتبی هم می گفتند، وجود داشت. بنده در سنین کودکی عشق و علاقه زیادی به مکتب داشتم و بچه های محل هم معمولا به مکتب می رفتند. اما چون تمکن مالی نداشتیم، نتوانستم به مکتب بروم...» این خاطرات، تکه ای از سرگذشت یکی از مجاهدینی است که بعدها بر بالای منابر علم و دین، به روشنگری اذهان مردم علیه حکومت پهلوی پرداخت تا توده های انقلابی مردم با کمک او و دیگر روحانیون، قطره قطره جمع گردند و دریایی طوفانی بسازند که به یکباره انقلابی بزرگ و جهانی را در سال 1357 رقم بزنند. آری، انقلاب اسلامی ایران، حاصل مجاهدت‌های فراوان مردم این سرزمین از اقشار و اقوام گوناگون است. اما پر واضح است که در به ثمر رسیدن این انقلاب، روحانیت نقشی مثال‌زدنی ایفا کرده است؛ همانگونه که در تثبیت و بقای آن تلاش‌های بی‌نظیری مبذول می‌دارد. به دلیل ویژگی منحصر به فرد انقلاب یعنی اسلامی بودن، این روحانیت بود که به آگاهی‌بخشی، سازماندهی و بسیج نیروهای مردمی همت می‌گماشت و با تعلیم و ارشاد نسل‌های نوخاسته، آنها را به سوی مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی سوق می‌داد.

 

آیت‌الله عبدالله محمدی یکی از روحانیونی است که این نقش اصیل را به خوبی ایفا کرده است. وی چه در پیش از انقلاب و چه پس از آن خود را چون سربازی در خدمت اسلام  و موظف به نگهبانی و پاسداری از آرمان‌های آن می‌داند که این وظیفه محدود به مکان و زمان خاصی هم نخواهد بود.

 

موسسه فرهنگی و هنری و انتشارات مرکز اسناد، با توجه به همین رسالت مهم و نقش چشمگیری که آیت الله عبدالله محمدی در به ثمر رسیدن و تثبیت انقلاب اسلامی داشته، یکی از آثار اخیر خود در سال 1392 را به خاطرات این مبارز انقلابی اختصاص داده است و آن را در قالب کتابی با عنوان «خاطرات آیت الله عبدالله محمدی» راهی بازار کتاب نموده است. کتاب حاضر متن مصاحبه‌های مرکز اسناد انقلاب اسلامی قم با وی است که پس از ضبط و پیاده‌سازی توسط آقای عباس میردار، به قلم حجت الاسلام محمدرضا احمدی بازنویسی و تدوین  شده است.

 

این کتاب در هفت فصل تدوین شده است و در انتهای فصل هفتم، تعدادی از اسناد و تصاویر و فهرست موضوعی اسناد و نمایه اعلام  به چاپ رسیده اند.

 

فصل اول با عنوان «از فارس تا عراق» وظیفه معرفی راوی را بر عهده دارد. لذا مطالب این فصل تحت عناوینی همچون  تولد و دوران کودکی، پدر و مادر، عزیمتن به آبادان و شیوع بیماری، شروع درس حوزوی، عزیمت به نجف، بازگشت به بصره و حبس در بصره، عزیمت مجدد به نجف و  ادامه درسها، ازدواج، حضور در خرمشهر و ... گردآوری شده اند. آیت الله محمدی در انتهای این فصل حتی نیم نگاهی هم به وضعیت عمومی عراق وقت دارد و چگوگی کودتا علیه فیصل ثانی و حکومت های بعد از عبدالکریم قاسم را هم بررسی می کند. نگاهی به روابط بین ایران و عراق در دوره های مختلف و روابط بعثی ها با آیت الله حکیم، پایان بخش فصل اول هستند.

 

اما نقطه تمرکز پایگاه پانزدهم خرداد بر روی فصل دوم است که تحت عنوان « نهضت اسلامی امام خمینی» به روایت خاطرات سالهای آغازین انقلاب اسلامی از زبان آیت الله محمدی می پردازد. او که در آن سالها در نجف به سر می برد، پس از شنیدن خبر واقعه فیضیه دست به انتشار اعلامیه از سوی خود می زند و آنها را از طریق مسافران به ایران می فرستد. اما باز هم به این موضوع اکتفا نمی کند و راهی خرمشهر می شود و اعلامیه ها را با خود به ایران می آورد و در خرمشهر منتشر می کند. خاطرات ایشان از تلاش برای تعطیلی بازار آبادان در پی واقعه 15 خرداد هم شنیدنی است. آیت الله محمدی در روزهای تبعید امام (ره) به ترکیه به نجف باز می گردد و توفیق می یابد که در روزهای رورد امام به نجف از ایشان استقبال کند و در اولین جلسه تدریس ایشان حضور یابد. فصل دوم با شرح خصوصیات حضرت امام و شرح جریان اخراج ایرانیان از عراق پایان می پذیرد.

 

در فصل سوم، ما روزهای اوج گیری انقلاب در کشور و بالطبع در خرمشهر و آبادان را شاهد هستیم. راوی در این فصل به جرقه محرک چرخ انقلاب در خرمشهر اشاره می کند که همان جلسات روحانیون منطقه بود و سپس اذعان می دارد که پس از واقعه 19 دی قم، خرمشهر نیز مانند دیگر شهرها به خروش افتاد. جلسات اعیاد شعبانیه علمای خرمشهر و تصمیم ساواک برای دستگیری علما از جمله شیخ عبدالرسول قائمی و آیت الله محمدی از نکات برجسته این فصل هستند.

 

در فصل چهارم، راوی دستگیر و زندانی می شود و این دستگیری در پی یک سخنرانی در خرمشهر اتفاق می افتد. ما در این فصل شاهد سختی ها و مشقات تحمیل شده به راوی و پسرش عبای محمدی در زندان های کمیته مشترک شهربانی و اوین هستیم. البته راوی در همین فصل خاطرات خود از روزهای آخر حکومت شاه در ایران را هم تعریف می کند. جریان دستگیری ایشان هم به مرداد ۱۳۵۷ باز می گردد.  ایشان در مرداد ۱۳۵۷ش با ایراد سخنانی در مسجدالنبی خرمشهر، رژیم را به شدت مورد انتقاد قرار داد و پس از پایان این سخنرانی مردم دست به تظاهرات گسترده زدند که به درگیری آنان با نیروهای نظامی انجامید.

 

متعاقب آن وی شبانه دستگیر و به تهران منتقل شد(انقلاب اسلامی به…، ج ۸، ۲۳۱). پس از آن جلسه‌ای با حضور روحانیت مبارز خرمشهر تشکیل و در آن نسبت به دستگیری او اعتراض کرده و خواستار بازگرداندن وی به خرمشهر شدند. مأموران رژیم با این درخواست مخالفت کردند و اقدامات وی را خلاف موازین قانونی دانستند(همان، ۲۷۸). ادامه‌ اعتراضات باعث شد تا چندی بعد آزاد گردد.

 

در فصل پنجم وقایع پس از پیروزی انقلاب به ویژه در خرمشهر و اوضاع حساس آن مورد کنکاش قرار می‌گیرد. جریان خلق عرب، اقدامات تیمسار مدنی و آقای شبیر خاقانی از جمله مباحثی است که در این قسمت مورد بحث قرار می‌گیرد. جریانهای مربوط به سوء قصد در هنگام سخنرانی در خرمشهر و گاوصندوق های بزرگ و پر از پرونده ساواک هم شنیدنی هستند.

 

مطالب فصل ششم به دفاع مقدس و شرایط خرمشهر از ابتدای جنگ تا سقوط و سپس آزادسازی آن اختصاص دارد. راوی در فصل پایانی از حضورش در ایلام به عنوان امام جمعه و شرایط این شهر در روزهای جنگ و پس از آن سخن می‌گوید. گفتنی است، آیت الله عبدالله محمدی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به امامت جمعه‌ی شهرستان خرمشهر منصوب شد و مدتی هم سرپرستی بنیاد شهید انقلاب اسلامی آن شهر را عهده‌دار بود. سپس به سمت امامت جمعه‌ی استان ایلام و نماینده‌ی ولی فقیه در آن استان منصوب شد و تا ۱۳۷۰ش در آن سمت بود.

 

 در انتها باید گفت که کتاب فوق در شمارگان1500 نسخه و 288 صفحه و به قیمت 90.000ریال روانه بازار نشر گردید.


پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 42